خودکشی دختر 13ساله برای فرار از ازدواج اجباری
سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی در ترنم لالاییِ آرامش بخش دختر
حرف زدن، و موسیقی گوش دادن نیست. زندگی ترنم لالاییِ آرامش بخشی را میطلبد که خدا در جادوی صدای تو نهفته است، تو تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا میگیری، تو به تنهایی معنا داری، معنای عمیقی که در واژه دُختر بودن است. اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری تو را ضعیفه بخواند باز هم قویتر از قبل، از پشت همین واژه سر بلند میکنی و لبخند میزنی؛ چرا که خداوند تو را دُختر آفرید است و همین برای تو کافیست ... با احترام به تمام دختران سرزمینم. انتهای پیام/86034/ ...
نامادری سنگدل دخترخوانده خود را شکنجه کرد و به قتل رساند/منیره:عسل می گفت مادر مرا ببخش اما گردنش را ...
چون باشگاه می روم و ورزش می کنم از چارچوب در اتاق گرفتم و با کف پا لگد محکمی به شکم عسل کوبیدم طوری که روی تختخواب داخل اتاق افتاد! ولی بلند شد و در حالی که گریه می کرد قصد داشت از چنگم فرار کند دوباره لگد دیگری به او زدم که این بار از زیردستم گریخت و به داخل اتاق دیگر فرار کرد. دنبالش رفتم و با مشت و لگد ضربات دیگری زدم! التماس می کرد که رهایش کنم، ولی من خیلی عصبانی بودم او روی دو زانویش بلند شد و درحالی که با چشمانی اشک آلود و ملتمسانه نگاهم می کرد، اشک ریزان گفت: مادر؛ مرا ببخش! ...
طلوع دختر آفتاب / چرا حضرت معصومه (س) ازدواج نکردند؟
ها آرامش بیابید. او ادامه داد: در روایات نیز تعبیرات تامل برانگیزی درباره ازدواج آمده است ،همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمود؛ ازدواج سنت من است و هر کس از سنت من روی بگرداند، از من نیست. این کارشناس مذهبی افزود:حال این پرسش وجود دارد که چرا حضرت معصومه (س) با آگاهی از دستور اسلام و سنت پیامبر اکرم (ص) ازدواج نکردند؟ از طرف دیگر بنا به موقعیت علمی و معنوی حضرت معصومه(س ...
تجاوز جنسی وحشیانه پسر تهرانی به دختر جوان / در اتاق خواب چه گذشت؟
ابراز علاقه کرد و خواست تا ارتباط مان را برای ازدواج بیشتر کنیم و من هم موافقت کردم تا اینکه چند روز بعد من را به خانه مجردی اش دعوت کرد به خاطر اینکه تنها نباشم با دوستم به خانه اش رفتیم. اما پس از دقایقی مادر حسام تماس گرفت و از او خواست تا بسرعت به خانه آنها برود چرا که ظاهراً یکی از بستگانشان فوت کرده بود. من به داخل اتاق رفتم تا آماده رفتن شوم که به یکباره حسام وارد اتاق شد و به من تعرض کرد ...
ناماداری سنگ دل از راز قتل عسل کوچولو پرده پرداشت
به کسی چیزی بگوید! یک بار که من از او درباره آثار یک زخم پرسیدم گفت: زنبور نیش زده است! دقایقی بعد از اظهارات اهالی محل و به دستور قاضی علی اکبر احمدی نژاد، زن جوان با تفهیم اتهام قتل عمدی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا جزئیات این جنایت وحشتناک را بازگو کند. سپس منیره- ن با بیان این که از پنج سال قبل بیماری عصبی دارد درباره قصه تلخ عسل گفت: پدرم اهل کرکوک عراق است که با ...
اتفاق جالبی که سر نماز حاج قاسم رخ داد/معمایی به نام پدر
می فهمم. من مادرم و می گویم هیچ کسی جای همسر آدم را نمی گیرد حتی بچه. آن هم در شرایطی که تازه چند ماه بعد از شهادت همسرت فرزندش را به دنیا بیاوری. فرزندی که نیامده پدرش رفته است. * نبودن پدر علامت سوال بزرگی بود محمد حسین الان 4 ساله است و کاملا متوجه است پدر یعنی چه؟ خیلی سوال می کند. شب ها موقع خواب می گفت مامان چرا بابایی پیش ما نمی آید ما را دوست ندارد؟ می گفتم: نه او ما ...
بچه دزد هم بچه دزدهای قدیم!
گوهردشت کرج خبر داد. ماموران انتظامی با حضور در آنجا با زن جوانی رو به رو شدند که دست دختر هشت ساله گریان را به دست گرفته و در حال آرام کردن او بود. ماموران کودک و این زن را برای ادامه تحقیقات به اداره پلیس آگاهی منتقل کردند. زن جوان که خودش را معلم معرفی می کرد به افسر تحقیق گفت؛ در حال عبور از خیابان بودم که دیدم مردی جوان همراه یک دختر هشت ساله از خودروی پرایدی پیاده شدند و چند لحظه بعد ...
زندگینامه حضرت معصومه (س) + روز دختر
گفتم خوبست اول به زیارت خواهر امام رضا (ع) برویم اگر جواب نداد به مشهد می رویم؛ ساعت 2 بعد از نیمه شب بود که به قم رسیدیم؛ ساعت 9 صبح به حرم مشرف شدیم و دختر را که به سختی خوابش می برد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشکلاتی می شد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه (س)، به نزدیک ضریح بردم و براحتی خوابید. پس از مدتی که نماز ظهر و عصر گذشت بوی عطر عجیبی حرم را گرفت و دیدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش ...
" قربانی روزگار "
پیششان نروم. زمان برایم به سختی می گذشت. خانواده ام دیگر مرا فراموش کرده بودند و خبری از من نمی گرفتند. در سن 18 سالگی مادر بزرگم که همدم روزهای تنهایی ام بود را از دست دادم و با پدر بزرگ پیرم به زندگی ادامه دادم. در این میان برادر زن عمویم به خواستگاریم آمد. او 20 سالی از من بزرگتر و به گفته خودشان یک بار نامزدی اش بهم خورده بود. با اصرار فامیل تن به ازدواج دادم. من که از ...
ناگفته های خواهر ریحانه عامری/ خواهرم به خاطر رازی که از پدر می دانست، کشته شد
بازداشت و به اداره پلیس کرمان منتقل شد و به قتل دختر 23 ساله اش ریحانه عامری اعتراف کرد. خواهر ریحانه عامری روز چهلم شوهرش به داغ از دست دادن خواهرش نشست و خودش با دستان خودش جسد ریحانه عامری را شست و کفن و دفن کرده است: ریحانه عامری چرا کشته شد؟ خواهرم به ناحق کشته شده و حق ریحانه عامری تباه شد، از خدا می خواهم به ما صبر دهد تا بتوانیم واقعیت ها را رودررو کنیم. ...
گفتگوی اختصاصی با خواهر ریحانه عامری / پدرم باید تیکه تیکه شود + فیلم وصوت
عامری بازداشت و به اداره پلیس کرمان منتقل شد و به قتل دختر 23 ساله اش ریحانه عامری اعتراف کرد. گفتگو با خواهر ریحانه عامری خواهر ریحانه عامری روز چهلم شوهرش به داغ از دست دادن خواهرش نشست و خودش با دستان خودش جسد ریحانه عامری را شست و کفن و دفن کرده است: ریحانه عامری چرا کشته شد؟ خواهرم به ناحق کشته شده و حق ریحانه عامری تباه شد، از خدا می خواهم به ما صبر ...
قتل های زنجیره ای دختران در خانه پدری
به قتل رساندم و سرش را بریدم . اما در تحقیقات پلیس مشخص شد که فاطمه برحی که به زور تن به این ازدواج اجباری داده، پس از مراسم عقد همراه یکی از دوستانش که دختر جوانی است به مشهد فرار کرده و در آنجا زندگی پنهانی دارد، شوهر وی موفق به پیدا کردن محل زندگی همسرش شده و او را به آبادان بازگردانده است. اما موضوع به همین جا ختم نمی شود و یک روز از این اتفاق نگذشته بود که، دادستانی کرمان خبر از ...
قربانیان مجرم می شوند
...: پدرم همیشه به من بی توجهی می کرد. همسرعمه ام کاملا برخلاف پدرم بود. نخستین بار که او من را به بهانه برداشتن وسیله ای به انباری خانه اش برد و در آغوش گرفت، احساس کردم او همان پدری است که همیشه آرزویش را داشتم... .همسرعمه ام سال ها از من سوء استفاده کرد و مرا مورد آزار جنسی قرار داد . برای حفظ راز خود تلاش می کنند شیما هم با آنکه حالا زنی میانسال شده، وقتی به روانشناس مراجعه کرد ...
اغفال دختر 14 ساله بعد از دوستی
چندی قبل مردی میان سال با مراجعه به پلیس تهران خبر داد دختر 14 ساله اش به نام مریم از خانه فرار کرده است. شرق در ادامه نوشت: او از مأموران برای یافتن دخترش کمک خواست. به این ترتیب تحقیقات آغاز شد تا اینکه پدر مریم فهمید دخترش به شهری در غرب کشور رفته است. او به شهرستان موردنظر سفر کرد و توانست فرزندش را به تهران بازگرداند. مریم بعد از بازگشت به تهران در شعبه 4 دادسرای جنایی ...
از ازدواج اجباری دختر 14ساله تا خودکشی دختر 12ساله/ ازدواج نکنی باید در خانه ما کار کنی
دختر 12 ساله این زن ازدواج کند؛ همانطور که زهرای 14 ساله را سال قبل به زور عروس کرده بودند. زهره که تازه 12 سالش تمام شده، راضی به ازدواج نیست و می گوید: می خواهم درس بخوانم و نمی خواهم ازدواج کنم. در بی بی می گوید: عمو و عمه زهره گفته اند حالا که ازدواج نمی کنی باید در خانه ما کار کنی که بعد از دعوا برای شوهر دادن او، زهره دست به خودکشی زد. وی گفت: بعد از چند روز ...
خود کشی | فرار از ازدواج اجباری دختر 13 ساله را تا دم مرگ برد
.... سه دختر دارم. دختر اولم در 13 سالگی عروس خاله ام شد. زهره هم الان 13 ساله است. خودش می گوید من می خواهم درس بخوانم اما عموهایش می خواهند به زور عروسش کنند. چند بار به منزل ما آمده اند و هم زهره و هم مرا کتک زده اند. به دادگاه و کلانتری شکایت کردیم اما هنوز امنیت جانی نداریم. آنها می خواهند خانه ام را از من بگیرند و هم دخترم را و بعد مرا به زور از خانه بیرون کنند. دادگاه اول را رفتیم ولی آنها ...
خودکشی دختر 13 ساله برای فرار از ازدواج اجباری/عموهایش او را کتک زدند! +فیلم
کانال خبرفوری: دختر 13 ساله کرمانی که یتیم و تحت سرپرستی مادرش است، به دلیل فشار عموهایش به او برای ازدواج اجباری دست به خودکشی زد. می خواستند عروسش کنند، ولی دخترم نمی خواست به زور عروسی کند. می گفت: من قصد ازدوج ندارم. این صحبت های دوربی بی، مادر زهره است.
تلاش مادر برای نجات دختر 12ساله از ازدواج اجباری
آن پسر را بزند، باز هم خودکشی می کند و من برای اینکه جلوی آن ها را بگیرم، به هر قیمتی شده اجازه ندادم دخترم را به زور به خانه عمویش ببرند، اما عمه ها و عموی زهره با پسرعمویش به خانه حمله کردند. آن ها من و زهره را خیلی شدید کتک زدند و چشم های زهره دیدش کم شده است. چشم هایش کبود شده و حالا گوشه خانه افتاده است، چشم هایش نمی بیند. من به جز زهرا و زهره، یک دختر دیگر به نام زینب هم دارم که ...
وقتی صاحبکارم فهمید دختر هستم، همان شب به سراغم آمد
به گزارش رکنا، دختر 26 ساله که به اتهام درگیری خیابانی با تیپ پسرانه دستگیر شده است در دایره اجتماعی کلانتری افزود: هشت سال قبل مادرم بر اثر بیماری فوت کرد و من که بچه آخر خانواده هستم با پدرم تنها ماندم. دو برادر و یک خواهرم سرگرم زندگی خودشان بودند و پدرم نیز پس از گذشت یک سال با زن دیگری ازدواج کرد. مهناز افزود: نامادری ام که زنی حسود و زودرنج است از همان لحظه ای که پا به خانه ما ...
تدفین هزار آرزو به زور زلزله
اهالی را مدیون خود کرده است. مادرهمچنان درتکاپوست ، آخر قرار است تا ماه آینده لیلا دختر پنجم خانواده را به خانه بخت بفرستد. لیلا هنوز از وقتی نامزد شده به روی پدرخیره نشده است ازبس که دختر با حیایی است. غلامرضا چند سال کوچکتراز لیلا پسر اول خانواده که ازصبح درباغ کارکرده است اگرچه خسته به نظر می رسد اما با لبخند ومزاحی حال خواهرش راجویا می شود از عروسی می گوید. ...
از قوت جنگی تا یاقوت فرهنگی
. در این مواقع معمولا با مقاومت روبه رو می شدم، اما او سرش را پایین انداخت و گفت چشم حاج خانم. شب خیلی ناراحت بودم. پیش از خواب، مدام استغفار می کردم و می گفتم یا امام رضا، اگر در تذکر دادن به این دختر اشتباهی کردم، مرا ببخش. این فکر که شاید با او تند صحبت کرده باشم، به جانم افتاده بود. همان شب در عالم خواب همان دختر را دیدم که یک نفری دور خانه خدا طواف می کند و ذکر یا علی بن موسی رضا را ...
روایتی از خواستگاری که سه بار کنسل شد و به شهادت انجامید
نظامی بهانه ای شد که برای شنیدن این خاطره به دیدار همسر و کیان و کیارش دو پسر 5 و 3 ساله اش برویم. عروسی با لباس نظامی/ روایتی از خواستگاری که سه بار کنسل شد و به شهادت انجامید با هماهنگی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی قرار ملاقات را در ساعت 11 صبح روز پنج شنبه گذاشتیم و راهی منزل شهید شدیم، خانه ای استیجاری در منطقه ادبجو که فاصله چندانی تا مرکز شهر نداشت. ...
مردی در طلب حقایق؛ نگاهی به کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی
فرد نقش مهمی در زندگی شیخ ابراهیم بازی می کند و از لحاظ مادی و مخصوصاً در دوران تحصیلات در نجف به حمایت از شیخ ابراهیم می پردازد. ابراهیم برای ادامه تحصیل ابتدا در 20 سالگی به روستای هیدج و سپس به شهر زنجان می رود. در 22 سالگی با دختر عمویش سکینه ازدواج می کند. خود در خاطراتش آورده است: من که در هوش و ذکاوت و خصوصاً حافظه یکی از نوادر زمان بودم و در اندک زمان در ولایت خودم در اصول و فقه و نحو و ...