سایر منابع:
سایر خبرها
کارتن خوابی بعد از جنایت توهمی
خانواده ام فرستاد. قرار بود نزد ما بیاید، اما بعد از چند ساعت تماس گرفت و مدعی شد؛ دوستش به نام سهیل را کشته است. شوهرم فکر می کرد سهیل قصد دوستی با من را دارد و به همین خاطر او را کشت. بعد از این تماس به خانه برگشتم، اما اثری از محسن نبود تا این که با حضور ماموران مقابل خانه مان متوجه شدم حرف های محسن درباره قتل دوستش درست بوده است. بیشتر بخوانید اعتراف دزد انباری ها ...
محاکمه مردی که چشم جوانی را کور کرد
...> مأموران، پیمان را بازداشت کردند. او به پلیس گفت: من بازاری هستم و درآمد خوبی دارم. بعد از تعطیلی بازار، مدارک و پول هایم را جمع می کردم و به خانه می رفتم. روز حادثه بعد از اینکه بازار تعطیل شد، با دوستانم به قهوه خانه رفتم تا قلیان بکشم. بعد از اینکه بیرون آمدیم، چند جوان به سمت من حمله کردند. آن ها می خواستند کیفم را بگیرند. در کیفم مقدار زیادی چک، پول و مدارک دیگر بود؛ به همین دلیل مقاومت کردم ...
قتل زن مطلقه تهرانی در خانه مجردی اش +عکس
نیز در خانه مقتول بوده است. با این سرنخ مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و پسر جوان را در مراسم خاکسپاری عمه اش بازداشت کردند. پسر جوان که ابتدا منکر جنایت بود، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به قتل عمه اش اعتراف کرد. گفت و گو با قاتل بوکسور پسر جوان مدام گریه می کرد و از عذاب وجدانی می گفت که بعد از قتل عمه اش یک لحظه هم رهایش نمی کند. چرا ...
مخمصه یک شکایت!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، وقتی به خاطر نپرداختن هزینه های زندگی و کتک کاری های شوهر معتادم از او شکایت کردم، از این موضوع بسیار ناراحت شد و مرا از خانه بیرون انداخت تا به دادگاه بروم و رضایتم را روی پرونده بگذارم چرا که... زن 47 ساله که با چهره ای نگران و هراسان وارد کلانتری شده بود، با بیان این که همسرم مرا از خانه بیرون کرده است تا پرونده شکایت از او را مختومه کنم ...
کور شدن چشم یک دزد توسط سوژه اش در بازار تهران! +عکس
پیام بازداشت شد و در دفاع از خودش گفت: من در بازار کفش کار می کنم و درآمد خوبی هم دارم. روز حادثه بعد از تعطیلی بازار کل مبلغ فروش آن روز را جمع کردم و با دوستانم به یک قهوه خانه رفتیم تا پس از کشیدن قلیان به خانه بروم. حدود یک ساعت در قهوه خانه بودیم و وقتی از آنجا خارج شدم چند جوان به قصد سرقت کیف پولم به من حمله کردند ؛ از آنجا که مبلغ زیادی پول و تعدادی چک داخل کیفم بود مقابل سارقان مقاومت کردم ...
50 قسم برای تبرئه از قتل همسر
مرد جوان برای این که ثابت کند قاتل همسرش نیست مقابل قضات دادگاه 50 بار بر بی گناهی خود قسم یاد کرد. به گزارش ایران، این پرونده پر ماجرا از سال 91 روی میز قاضی قرار گرفت. مرد میانسالی که دخترش کشته شده بود با شکایت از دامادش به پلیس گفت: دخترم بعد از زایمان دچار افسردگی شده بود و با شوهرش مدام درگیری داشت شب حادثه دامادم زنگ زد و گفت حال دخترم دوباره بد شده است به او گفتم دخترم را به ...
توهم شیشه مرد معتاد را به رفیق کُشی کشاند / قاتل: فکر کردم به همسرم سوءنیت دارد خفه اش کردم
ماموران او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند. متهم که 34 سال دارد و معتاد است، ضمن اعتراف به قتل گفت: من سال ها با مقتول رابطه دوستی داشتم. مدتی بود که همسر و بچه هایش او را ترک کرده بودند و او تنها زندگی می کرد. بیشتر اوقات به خانه ما می آمد و من هم گاهی به خانه او می رفتم و با همدیگر موادمخدر مصرف می کردیم، روز حادثه مقدار زیادی مواد روانگردان شیشه تهیه کردم و ...
وسوسه تصاحب منزل صاحبخانه مستاجر معتاد را به قتل واداشت/ او انگشت مقتول را قطع کرد و پای قولنامه زد
حادثه24- جوان 34 ساله ای که به اتهام قتل صاحبخانه اش در مشهد با صدور دستورات ویژه ای دستگیر شد، درباره سرگذشت فلاکت بارش توضیحاتی ارائه داد.وی در تشریح سرگذشت فلاکت بارش گفت: وارد 20 سالگی شده بودم که با دختری نوجوان ازدواج کردم.دو سال نامزد بودیم، اما در همین مدت آرام آرام اختلافات من و همسرم شروع شد. بیکاری و بی پولی من به این اختلافات دامن می زد. با وجود این، بعد از گذشت دو سال از ...
ماجرای پر دردسر یک کلیک اشتباه!
رد عجیب زورگیران خشن برای سرقت از مسافران فرجام مرگبار یک عشق ممنوعه مرگ زن دوچرخه سوار در اتوبان زنجان حق السکوت برای مخفی کردن راز قتل شوهر اشتباه عجیبی که دو متهم به قتل را گرفتار کرد در حالی که اقساط مان پایان یافته بود و از اوضاع مالی خوبی برخوردار شده بودیم، در همین روزها آپارتمان 70متری را فروختیم و پولش را به همان حساب ویژه واریز کردیم. قرار بود یک واحد 100متری را در منطقه ای بهتر خر ...
خواستگاری قاتل از زن مقتول
با من ازدواج کند. هادی چند بار پیشنهاد قتل شوهرم را مطرح کرد اما من نپذیرفتم و آخرین بار بدون اطلاع من شوهرم را کشت. این زن ادامه داد: من به همراه پسرم در خانه یکی از اقوام مان در تاکستان بودیم و دخترم در دانشگاه بود که هادی با من تماس گرفت و سراغ همسرم را گرفت. من به او گفتم ابراهیم در خانه تنهاست. عصر همان روز وقتی دخترم از دانشگاه به خانه برگشت گفت پدرش ناپدید شده است. ما آن روز را دنبال ...
2 بار ناکامی در اجرای نقشه جنایت
قتل شوهرم کمک گرفتم. وی ادامه داد: ما پیش از جنایت 2بار دیگر هم قصد کشتن شوهرم را داشتیم. دفعه اول قرار بود وقتی من و شوهرم سوار بر ماشین در راه برگشتن به خانه هستیم، نقشه را عملی کنیم. من باید در بین راه وانمود می کردم که حالم بد است تا شوهرم کنار خیابان توقف کند و بعد نادر و همدستش برسند و او را به قتل برسانند. آن شب در بین راه خودم را به مریضی زدم و شوهرم کنار خیابان توقف کرد. اما زمان ...
کشف جسد مرد پژوسوار در کیسه گونی!
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم ، ساعت 4:30 بامداد پنج شنبه گذشته یکی از رهگذران جسدی را در نزدیکی جاده آسفالت روستایی بعد از شهرک شهید رجایی به طرف روستای سالارآباد مشاهده کرد و با پلیس تماس گرفت. بررسی های مقدماتی نشان داد آثار خفگی با رشته باریک سیم یا نخ محکم روی گردن مقتول وجود دارد و آثار ضرباتی با جسم سخت نیز بر سرش نمایان است. دشب قبل از کشف جسد، خودروی پژو 405 مقتول ...
گفتگو با مردی که 4 پسر و نوه اش در رودخانه غرق شدند
را مرور می کنند. پدر و پدربزرگ بچه ها با صدایی گرفته، جزئیات آن روز تلخ را به شهروند می گوید: در تب وتاب درست کردن کباب بودیم که متوجه شدیم دیگر از بچه ها صدایی نمی آید. به سمت رودخانه رفتیم. رودخانه آرام بود، اما اثری از بچه ها نبود. همه جا را زیرورو کردیم. هیچی پیدا نکردیم. صدای ضجه های دختر و همسرم را هرگز فراموش نمی کنم. پارسا تنها بچه دخترم بود. کاش هرگز در آنجا اتراق نمی کردیم ...
رئیس جمهور کاری نیست واعطی همه کاره پاستور
دفتر ریاست جمهوری تهیه کرده بودند، منم در جواب گفتم نامه ای که برای آقا نوشته شده باشد را من باید حتما بخوانم و بعد امضا کنم! این موضوع مهم باعث رنجش و تکدر خاطر رئیس جمهور از بنده گردید روزی که واعظی با بنده تماس گرفت و گفت دیگر وزیر نیستی، معاون اول رئیس جمهور در جلسه برای من ماموریت تعریف می کرد، وقتی گفتم دیگر وزیر نیستم تاکید کرد خبر درست نیست و با رئیس جمهور تماس می گیرد اما بعد ...
اعترافات نامادری حسود به قتل ژیار 5 ساله
ضد و نقیض وی در مورد کودک به او مشکوک شدند. بدین ترتیب دستور بازداشت این زن صادر شد و وی در بازجویی ها لب به اعتراف گشود و به قتل ژیار اعتراف کرد. زن جوان که انگیزه خود را از این جنایت حسادت عنوان کرده بود گفت: حدود یک سال پیش با پدر ژیار ازدواج کردم. این کودک تا چندی پیش نزد پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کرد، اما شوهرم گفت باید او را پیش خودمان بیاوریم. از وقتی این بچه پا به خانه ما ...
احضار یک پرسپولیسی در یک پرونده قتل
ایران نوشت: چندی قبل زن میانسالی به اداره پلیس رفت و گفت یک ماه قبل همسرم با زن همسایه و دختر و پسرش برسر پارک خودرو دعوایش شد و آنها همسرم را مجروح کردند و باعث شد به کما برود و بعد از یک ماه نیز در بیمارستان فوت کرد. من از زن همسایه و فرزندانش به اتهام قتل همسرم شکایت دارم. به دنبال این شکایت، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. در نخستین اقدام، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی ...
من انتقام خون گرفتم
وی را به قتل رساندیم! متهم این پرونده جنایی که ابراز پشیمانی می کرد در ادامه اعترافاتش گفت: وقتی آخرین ضربه تبرزین را بر گردن حبیب ا... زدم و شکاف عمیقی ایجاد شد، خیلی دلم به حالش سوخت اما من به قصد انتقام خون به مشهد آمده بودم و پس از آن هم دوباره به افغانستان گریختیم تا این که من تصمیم گرفتم چند ماه بعد به ایران بازگردم و مخفیانه زندگی کنم اما نمی دانم چگونه کارآگاهان آگاهی رسیدند و ...
قتل زن تنها با وسوسه سرقت طلا
.... وی در بازجویی های اولیه منکر قتل زن تنها شد اما مدتی بعد با توجه به مدارک و اسنادی که وجود داشت به قتل اعتراف کرد و گفت: من و دوستم به دنبال تماس این زن برای کار به خانه اش رفته بودیم اما وقتی متوجه شدیم او تنهاست و مقدار زیادی طلا دارد وسوسه شدیم که سرقت کنیم.اما وقتی با همدستم قصد سرقت داشتیم زن میانسال مقاومت کرد و مجبور شدیم خفه اش کنیم. به دنبال اظهارات این متهم، همدست او نیز خیلی زود شناسایی و بازداشت شد.با تکمیل پرونده، این دو متهم افغانستانی به اتهام قتل و سرقت به عنف روانه زندان شدند و بزودی پس از صدور کیفرخواست در دادگاه محاکمه خواهند شد. ...
سریال محبوب زنان و مردان قبلِ انقلاب؛ دایی جان ناپلئون
عجله نکن. جوابت را به من بده. من همان شب پرواز داشتم که دوباره برگردم شیراز . او در ادامه عنوان کرد: کتاب را گرفتم ازش و غروب که سوار هواپیما شدم و داشتیم برمی گشتیم، من توی راه شروع کردم این را خواندن. تا وقتی رسیدیم به فرودگاه شیراز چیزی حدود 35 تا 40 صفحه اش را خوانده بودم. بلافاصله رفتم به هتل و به ایرج زنگ زدم و گفتم من این را می سازم. او هم خوشحال شد و دیگر چند وقت بعد کارمان در شیراز تمام ...
خواستگاری قاتل تهرانی از زن مقتول +عکس
آخرشب هادی با من تماس گرفت و گفت شوهرم را کشته است. من هم از ترسم سکوت کردم و حرفی به پلیس نزدم. به دنبال اظهارات این زن هادی بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد؛ و در ادامه تحقیقات روشن شد هادی چند خانه و زمین را به نام رضوان سند زده است. ناکامی ازدواج پس از قتل / گرفتن حق السکوت برای فاش نشدن قتل این مرد در این باره به ماموران پلیس گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و می ...
روایت دردناک زن پناهجو سوری از زندگی در لبنان
لبنان با یک راننده سوری بود که در جریان کاری که می خواستم بکنم قرار گرفت و برای همکاری اعلام آمادگی کرد. مورد اول زنی بود که برای ماساژوری به خانه های مردم می رفت. راننده او را به خانه ام آوردم. زن روی کاناپه نشست و آب خواست. سرش را به سمت اتاق خواب چرخاند و بعد از مکثی کوتاه سرش را پایین انداخت. او زندگی خود را اینگونه روایت کرد: من پزشک فیزیوتراپ هستم؛ از شهر حلب. در شهر مطب ...
جوان 29 ساله متاهل و دارای 3 فرزند، به تحریک زن 22 ساله شوهر او را کشت
قاضی دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد و او را برای انجام تحقیقات تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد. این زن 22 ساله که سعی می کرد وقوع جنایت را به مهاجمان نقابدار ناشناس نسبت دهد در نهایت به ارتباط عاشقانه خود در فضای مجازی با جوانی متاهل به نام احسان اعتراف کرد و این گونه راز این قتل وحشتناک فاش شد. کارآگاهان با انجام یک سری تحقیقات گسترده ...
تحقیق از آقای گل سابق در دادسرای جنایی تهران
تا آنها را به تفریح ببرم و چون پارکینگ نداریم، تصمیم گرفتم ماشین را کنار باغچه ای که داخل پارکینگ بود، پارک کنم. صبح روز بعد متوجه سر و صدای مرد همسایه (متوفی) شدم. به طرز پارک کردن من ایراد گرفت و اعتراض کرد. ابتدا مادرم پایین رفت و بعد از من خواست تا ماشین را از آنجا بردارم. من هم سوار ماشین شدم و آن را به خانه دایی ام بردم، اما وقتی برگشتم دیدم که مادرم بیهوش شده و متوفی هم حالش خوب نیست ...
همیشه از تهیه کنندگان گول خورده ام!/ بازی در سریال با نظارت دکتر
خواهد برای من و خانم اسدی شرایطی را فراهم کند که به مکه برویم. آن زمان سال 74 یا 75 بود، 500 هزار تومان به او دادیم و قرار شد بقیه اش را بدهیم. بعد متوجه شدم که این آقا کلاً برای ما فیلم بازی کرده است. که وقتی مادر مرحوم همسرم به من گفت که شما چرا گول خوردید. گفتم او آنقدر خوب بازی کرد که حاضرم آن 500 هزار تومان را به عنوان ناز شصت بازی خوبش به او بدهم. یک بار هم یک آقایی خودش را وکیل معرفی کرد ...
پایان شوم ارتباط مرد متاهل با زن شوهردار
، زن جوان که یک دختر چهار ساله دارد در حیاط را باز گذاشت.من و یاسین هم با موتورسیکلت تا نزدیکی منزل آن ها رفتیم و موتور را داخل باغی گذاشتیم. وقتی به خانه رسیدیم شوهر آن زن روی تشک افتاده بود که در یک لحظه با ضربات چاقو به قفسه سینه اش حمله ور شدم و یاسین هم با آجر به سرش کوبید. به دنبال اعترافات جوان 29 ساله همدست 20ساله وی نیز دستگیر شد و آنان پس از تشریح صحنه جنایت در حضور قاضی ، برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفتند . خراسان/ ...
ماجرای مرموز تجاوز به زن مطلقه توسط راننده پراید تهرانی
سوار ماشین شدم و او سر صحبت را باز کرد. بعد که دید تحویلش نگرفتم، درها را قفل کرد و بعد به سمت جاجرود رفت و در آنجا من را آزار و اذیت کرد. من شماره پلاک این ماشین را برداشته ام. با استعلام شماره پلاک و شناسایی راننده آن، مرد جوان بازداشت شد. او همه چیز را انکار کرد و گفت زن شاکی دروغ می گوید. من هیچ کاری نکردم و اتهام را قبول ندارم. وقتی متهم در برابر قضات شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت ...
شکوفه صفری: فکرش را نمی کردم که با هندبالیست ازدواج کنم
کرونا باعث شد باباصفری دو روز بعد از عقد راهی رومانی شود تا با گذراندن دوران قرنطینه 14 روزه، در تمرینات تیم بوزائو حضور پیدا کند. شکوفه صفری در گفتگویی که با گل داشت از نحوه آشنایی شان، دوران نامزدی و عقدی که تقریبا همزمان با تولد همسرش بود صحبت کرد. او می گوید اگر سال گذشته با او صحبت می کردیم تمام فکر و ذهنش تیم ملی و اردوها بود و هیچ جوره به ازدواج فکر نمی کرد چراکه برایش والیبال ...
دو مرد افغانستانی زن 50 ساله را خفه کردند و طلاهایش را بردند
خبرمهم: روز 29 خرداد امسال به دنبال تماس تلفنی با مرکز فوریت های 110 مأموران کلانتری شهرستان بهارستان در جریان ماجرای مرموزی قرار گرفتند.
ز مثل زن، ن مثل نان/ اینجا بساطی پهن است، ترحم ممنوع!
سال ها با نگاهم جویای احوالش بودم سوژه گزارشم باشد پس از احوالپرسی و معرفی رفتم سر اصل مطلب، او هم با گشاده رویی و لب خندان راز زندگی سختش را برملا می کند و می گوید: 20 ساله دستفروشی می کنم چون بی سرپرست هستم و با همین کار خرج سه فرزند و اجاره خانه را تامین کردم، امروز دو تا از فرزندانم ازدواج کردند و در مشهد زندگی می کنند. پس از جدایی از شوهرم چون توافقی طلاق گرفتم مهریه ام را بخشیدم ...