تنها یک نفر در سیاهی شب از خانه بیرون می زند و بدون وسیله تا آن سوی شهر می رود و جشن قرآن خوانی با صوت می گیرد و حاضر به یراق آرامستان را وجب می کند، تنها یک نفر هیاهوی دنیا را با آرامش خانه اموات عوض بدل می کند و نفسش بر بالین اموات دور و نزدیک حتی غریبه ها چاق می شود و تنها هدفش دستگیری از اموات ...