سایر خبرها
متهم: قصد قتل نداشتم
بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: با مقتول دوست بودم. روز حادثه با هم قرار داشتیم که برای تفریح به پارک المهدی برویم. همراه دیگر دوستانمان به پارک رفتیم، اما ساعتی بعد سر موضوع جزئی با هم بحثمان شد که با وساطت دوستان آرام شدیم. پس از اینکه تفریح کردیم من و یاشار سوار خودرو یکی از دوستانمان به نام بابک شدیم تا به خانه برگردیم. متهم با اظهار پشیمانی گفت: در مسیر راه بابک با ...
حکم مرگ برای قاتل شیشه ای و برادر اسیدپاش
نخستین محکوم به مرگ، مردی معتاد به شیشه بود که خرداد امسال در درگیری بر سر موادمخدر دوستش را کشت. متهم در حالی که دوستش با ضربه چاقوی او مجروح بود، از محل درگیری فرار کرد. مرد مجروح با انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات جان باخت. متهم پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی، اولیای دم برای قاتل فرزندشان درخواست ...
قتل خواهر به خاطر ترس از تنهایی
گفت به دامادشان شک دارد حالا باید تحقیق کنیم. سه روز پس از این ماجرا صبح روز شنبه بود که برای کسب خبر دوباره به اداره یازدهم رفتم، اما به محض ورود با دیدن همان پسر جوان که به دست هایش دستبند زده بودند، جا خوردم. با کنجکاوی پیش افسر پرونده رفتم و گفتم: چرا دستبند زدید به این پسر؟ افسر پرونده گفت: به قتل خواهرش اعتراف کرد. در حالی که بسیار کنجکاو بودم و از طرفی ...
قتل مهمان به دست برادر صاحبخانه
...> بعد هم دوباره با موتورسیکلت از صحنه حادثه فرار کردیم و من اسلحه را با خودم به یکی از شهر های شمالی کشور بردم. قصد داشتم آن را قطعه قطعه کنم تا بتوانم به راحتی به مکان دیگری انتقال بدهم، ولی بعد نتوانستم قطعات آن را سر هم کنم و آن ها را در همان شهر، بیرون انداختم! بنابراین گزارش، اما برادر متهم و دوست مقتول، ماجرای دیگری را از این جنایت هولناک بیان کرد. او به قاضی زرقانی گفت: آن روز ...
استخدام آدمکش برای قتل 3 عضو خانواده
خانواده با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه شدند. مأموران پس از تخریب قفل در آپارتمان طبقه پنجم ساختمان مسکونی در داخل حمام با جسد زن 42 ساله ای به نام بهاره و مرد جوانی روبه رو شدند که حکایت از آن داشت حدود یکماه قبل بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سختی به سرشان به قتل رسیده اند. مأموران پلیس داخل منزل مسکونی بشکه ای پر از مایع اسیدی پیدا کردند که پس از بررسی متوجه تکه هایی از ...
محاکمه دوباره پسر جوان به اتهام قتل فجیع دوست صمیمی
...> در ادامه مأموران وقتی به دنبال سعید رفتند، متوجه شدند که او به سمت یکی از شهرهای مرزی کشور رفته تا فرار کند که بلافاصله محل اختفای او شناسایی و متهم بازداشت شد. بعد از دستگیری متهم وی در همان بازجویی های اولیه به قتل سینا اعتراف کرد اما مدعی شد که ضربه چاقو را در دفاع از خودش به مقتول زده و در توضیح ماجرا گفت: من و سینا چند سالی با هم دوست بودیم تا اینکه متوجه شدم قصد سرقت از ماشین دوستم ...
اخبار حوادث روز، 99/12/16
حوادث می خوانیم: پس از کشف جسد دختر جوان، متهم به محل قتل که خانه پدریشان بود منتقل شد تا صحنه جنایت را بازسازی کند. او که در تمام مدت گریه می کرد درباره انگیزه اش از این جنایت گفت: من عاشق خواهرم بودم او تنها حامی و پشتیبان من بود نمی خواستم خواهرم با مرد دیگری ازدواج کند، چون اگر از آن خانه می رفت من تنها می شدم مرا فراموش می کرد من می خواستم خواهرم فقط کنار من باشد، اما اشتباه کردم ...
برادر اسیدپاش قصاص می شود
بودم اما هرگز به رویش اسید نریختم. آخرین بار وقتی با هم درگیر شدیم او با ظرف اسید به سمت من حمله ور شد و می خواست اسید را روی من بریزد؛ اما اسید روی خودش ریخت. من در این ماجرا دستی نداشتم. بدین ترتیب پرونده متهم برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. وی در حالی از خود دفاع کرد که رئیس قوه قضائیه از طرف فرزند صغیر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد. در ...
روی ماه صَفَر
به حمام می رفتند، دخترها برایشان قلیان چاق می کردند و به حمام می بردند. آن روز پدرم صدایم کرد و خواست برای مادرم همین کار را انجام بدهم. حمام روستا با خانه ما فاصله زیادی نداشت. بار اولی که رجب را دیدم، در دستم قلیان داشتم. یازده ساله بودم و از روی بچگی تا چشمم به رجب افتاد که در لباس سربازی می خواست به خانه شان برود، به او سلام کردم. این سلام همان و خواستگاری و ازدواج هم همان. حاجیه خانم ...
31 سال بی تابیِ برای بیتا
. هیچ وقت تصور نمی کردم روزی که خانه را ترک می کنم فردایی برای بازگشت به جمع خانواده وجود نداشته باشد. فردای همان روز از صبح استرس زیادی داشتم اما منشا این حس برایم مبهم بود تا وقتی به سوی خانه برگشتم. با دیدن آمبولانس و تجمع در میدان آرامگاه همدان استرسم بیشتر شد. با هر قدمی که برمی داشتم و به خانه نزدیک می شدم بند دلم پاره می شد. مقامات قضائی به من گفتتند پدرومادرت بیمارستان هستند و زخمی ...
می گفت در لباس مرزبانی با افتخار از خاکم دفاع می کنم
و دوری را تاب بیاوریم. با همه این وابستگی بین شما و کامران باید آخرین روزی را که همراهی اش کردید، به خاطر داشته باشید. بله، آخرین باری که مرخصی اش تمام شد و می خواست راهی شود را خوب به یاد دارم. هیچ وقت این طوری ندیده بودمش. چشمانش پر از اشک بود. همیشه با خوشحالی از ما جدا می شد، اما آن مرتبه با دفعه های دیگر فرق داشت. بعد از رفتنش دلم بی قرار شد و هر روز در انتظار تماسش بودم ...
بازی گلشید بحرایی در سریال چوب خط
...؛ سریال چوب خط به کارگردانی حمید بهرامیان و تهیه کنندگی منصور سهراب پور از امشب در شبکه سوم سیما پخش می شود.این سریال به موضوع اجتماعی پرداخته است یکی از بازیگران این سریال گلشید بحرایی است که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته است. گلشید بحرایی متولد خرداد در تهران، بازیگر و گریمور است. شاید این حرف، کلیشه ای باشد اگر بگویم از کودکی علاقه شدیدی به هنر داشتم، اما از ...
غوغای کارتن خواب ها و معتادان بهبودیافته روی صحنه نمایش
.... 17 انسانی که تا همین 6 ماه پیش در عوالم دیگری سیر می کردند. تماشاچی های مسئول، قرار است نقش آفرینی مردان معتاد بهبودیافته و زنانی که سال ها کارتن خوابی بودند را به نظاره بنشینند. حالا این مردان و زنان رانده شده اجتماع قرار است برای یک بار هم که شده از بالا به مردم نگاه کنند به مردمی که جایشان روی صندلی های تئاتر خالی است. راستی این 17 زن و مرد کجا؟ کی؟ و چطور این طور هدفمند شدند؟ کجا بازیگر ...
شفای چشم نابینای شهید رجبعلی بکشلو
شهادتش شود ، اما حاج آقا هربار از اینکه شهید نشده بود ، ناراحت بود. دومین امتحان یک روز پسر بزرگم که آن زمان 9 ساله بود ، از مدرسه بر می گشت. بچه های بازیگوش یک تکه شیشه به طرفش پرتاب کردند که به چشمش اصابت کرد و نابینا شد. شرایط واقعاً سختی بود . روحیه ام را از دست داده بودم. وقتی حاج آقا تماس گرفت ماجرا را گفتم و با دردمندی خواستم چند روز بیاید و کنارم باشد. حاج آقا گفت : نمی دانی اینجا ...
اخبار حوادث روز، 99/12/14
روزنامه ایران گزارشی می خوانیم از اعتراف مرد قصاب که به اتهام قتل زن جوان در پارکینگ دریاچه چیتگر بازداشت شده بود. قاتل با گذشت 169 روز از این جنایت وی لب به اعتراف گشود. به دستور بازپرس ساسان غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت متهم بازداشت و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس قرار گرفت... جنایت به خاطر مواد مخدر درگیری میان دو دوست قدیمی بر سر ...
قرار مرگبار
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش، سکانس اول؛ گزارش یک قتل: شامگاه یک روز گرم تابستانی، حادثه خونینی در شمال تهران رخ داد. آن شب رهگذران دو مرد جوان را دیدند که باهم مشاجره می کردند و در این هنگام یکی از آنها با چاقو ضربه ای به پهلوی دیگری زد و فرار کرد. در این میان زن جوانی که درصحنه درگیری حضور داشت با فریاد از مردم کمک خواست و با حضور آمبولانس اورژانس در محل، جوان مجروح به ...
متهم با 25 ضربه چاقو زن مورد علاقه اش را به قتل رساند | سکوت خواستگار جنایتکار شکست
ابتدای جلسه همچنان گفته های قبلی را تکرار می کرد تا اینکه سرانجام به قتل اقرار کرد و گفت به شدت پشیمان است. او گفت پس از قتل زن جوان مدام کابوس می بیند و عذاب وجدان لحظه ای رهایش نمی کند. گفت و گو با او را بخوانید. من عاشق مقتول بودم اما آن شب به من گفت که نمی خواهد با من ازدواج کند. گفتم چرا؟ دلیلش را بگو. با لحن بدی به من گفت تو دهاتی هستی و برایش افت دارد که با من باشد و مرا به ...
قاتل: برای مقتول مجلس ترحیم گرفتم!
لحظاتی قبل زن زخمی با مرد جوانی درگیر شده که مرد جوان مدام فریاد می زده است باید با من ازدواج کنی . در جریان درگیری زن جوان به او جواب رد می دهد که مردجوان با ضربات چاقو او را زخمی و از محل فرار می کند. در حالی که ساعتی از حادثه نگذشته بود پزشکان بیمارستان به مأموران پلیس خبر دادند زن جوان بر اثر شدت جراحات فوت کرده است. بنابراین با اعلام قتل زن جوان پرونده وارد مرحله تازه ای شد و تیمی از ...
مطمئن بودم خون مقتول گرفتارم می کند
. بعد از قتل دست از سرقت ها نکشیدی؟ تا چند روز می ترسیدم و هر لحظه منتظر بودم دستگیر شوم اما بعد از چند روز وضعیت برایم عادی شد و ترسم ریخت. می خواستم خودروی دیگری را سرقت کنم که دستگیر شدم. یعنی عذاب وجدان نداشتی؟ مگر می شود عذاب وجدان نداشت. اما خود راننده هم مقصر بود. نباید درگیر می شد. چطور دستگیر شدی؟ برای خرید از خودروی مقتول استفاده کردم که ...
اعتراف قصاب فراری به ترکیه / من قاتل مرجان هستم! + عکس
یک چاقو خریدم و سپس برای شام با مرجان به سمت چیتگر رفتیم. پسر جوان ادامه داد: پس از خوردن شام داخل خودرو بر سر ادامه رابطه مان و ازدواج با هم بحث کردیم، در حالیکه به مرجان می گفتم دوستش دارم ناگهان به من گفت تو بچه دهاتی هستی و فرهنگ تو به ما نمی خوره! شوکه شدم، در این مدت هیچ وقت به او بی احترامی نکرده بودم و این حرفش برایم گران تمام شد و در یک لحظه عصبانی شدم و با چاقو 5 ضربه به او ...
مرد معتاد به قصاص محکوم شد
ضربه به او بزنم. متهم در آخر گفت: وقتی بابک خونین روی زمین افتاد می خواستم او را به بیمارستان برسانم، اما ترسیدم به همین خاطر از دوستانم درخواست کمک کردم. باور کنید قصد قتل نداشتم. مقتول بر اثر مصرف مواد حال طبیعی نداشت و اصرار داشت مرا با چاقو بزند. به همین خاطر برای دفاع از خودم مرتکب قتل شدم. در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد تا اینکه با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را به قصاص محکوم کرد. ...
شکارچی زنان چطور زنان را به دام می اندازند؟ / پرونده های مشابه که هشدار آمیز است!
او بود؛ سال84 برای کار به یکی از شهرهای شمالی رفته بودم که با ساحره آشنا شدم. عاشقش شدم و با هم ازدواج کردیم. زندگی مان را در همان شهر شروع کردیم تا اینکه یک روز با زنی آشنا شدم که طلای زیادی داشت. او را به قتل رساندم و طلاهایش را دزدیدم تا خرج زندگی ام کنم . امید زن دیگری را هم در آن شهر برای سرقت طلاهایش به قتل رساند تا اینکه سال86پیکانی خرید و دست همسرش را گرفت و برای زندگی تازه راهی ...
قربانی سرقت
چاقو از آنها سرقت می کردند. با تحقیقات از شاکیان این دو مرد و اظهارات تنها شاهد قتل، متوجه شباهت خودروی پراید در پرونده ها شدیم. با ردیابی شماره پلاک و بررسی خودروهای مشابه در این شهر، سرانجام متهمان شناسایی و دستگیر شدند. متهمان دو برادر بودند که ابتدا منکر جرایم خود شدند اما وقتی با شاهد ماجرا و دیگر قربانیان روبه رو شدند به سرقت های سریالی و قتل دختر جوان اعتراف کردند. یکی ...
پایان پرونده تلخ ترین قتل عام خانوادگی در تهران
به این قتل عام هولناک اعتراف کرد. او گفت که از چند ماه پیش قصد کشتن همسرش را داشته است: حتی یک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم. می خواستم همانجا او را بکشم، ولی موفق نشدم. ما با هم اختلافات زیادی داشتیم. نمی توانستم ادامه زندگی با او را تحمل کنم. برای همین دنبال نقشه ای برای کشتنش بودم. این مرد لحظه به لحظه جنایت را اینطور روایت کرد: روز حادثه باز هم با همسرم درگیر شدم. او قصد بیرون رفتن ...
عامل قتل عام خانوادگی بالای چوبه دار
قصد داشتم همسرم را بکشم. حتی یک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و می خواستم او را همانجا به قتل برسانم اما نشد. روز حادثه با او درگیر شدم و با چوب دستی که از پشت بام آورده بودم، همسرم را به قتل رساندم. ساعت دو بعد از ظهر، پسر 14 ساله ام به نام محمدرضا از مدرسه به خانه آمد. او سراغ مادرش را گرفت و به او گفتم که خواب است. وقتی به اتاق رفت و با جسد مادرش مواجه شد با چوب دستی او را هم به قتل رساندم ...
قتل دوست صمیمی در یک لحظه عصبانیت/ پاسور بازی می کردیم،شاهرخ تقلب کرد و من با چاقو به او حمله کردم
حادثه در خانه شاهرخ میهمان بود که درگیری بین آنها اتفاق افتاده و سهیل با چاقو به سمت شاهرخ حمله کرد و او را زد. این درحالی بود که مشخص شد سهیل بعد از واردکردن ضربه مرگبار متواری شده است. به این ترتیب تجسس ها برای دستگیری سهیل آغاز و او بعد از چندین روز تحقیق سرانجام بازداشت شد. متهم بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت در یک لحظه عصبانیت دوستش را با چاقو زد. با تکمیل تحقیقات و ...
پستوهای مرگ
شکایتش از زن قابله فاش شد. او به ماموران گفت: سه ماه قبل متوجه شدم همسرم باردار است و از این خبر بسیار خوشحال بودم. ماه اول همسرم بسیار خوشحال بود و از این که می خواهد مادر شود در پوست خود نمی گنجید اما ماه سوم رفتار او عوض شد و افسردگی شدید گرفت. چندبار پیش روانپزشک رفتیم اما فایده ای نداشت. سه روزی می شد که همسرم اضطراب داشت و در خواب گریه می کرد. این رفتارش من را نگران می کرد تا این که ...
کودکانِ قربانیِ جنایت در دهه 90
...> جسد نوزاد بیست روزه به همراه برادر دو ساله اش نیز داخل ساک های جداگانه قرار داشت. حدود 10 روز از وقوع قتل این زن و پسرانش می گذشت. مرد معتاد به شیشه 31 سال داشت و تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده بود. او پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد: حدود یک سال ونیم پیش با باجناقم در منزل مان دعوا کردم و با چاقو او را زدم. شکایت کرد و دیه اش 60 میلیون تومان شد. از آن روز به بعد پدر همسرم با من ...
گلایه های بازیگری که گناهش شباهت با احمدی نژاد بود
احمدی نژاد به پایان رسید، مدام از سوی وکلا تماس هایی با من گرفته می شد و می گفتند که آیا خودت خبر داری که ممنوع الکار شده ای؟ که من آن زمان فقط به این حرف ها می خندیم و اصلا باورم نمی شد؛ چرا که معتقد بودم برخی از افراد یکسری شایعات را خودشان به راه می اندازند و خودشان هم همان شایعات را به واقعیت ها می پیوندند. بصیری به گفته هایش اضافه می کند: من اصلا از این قضیه ناراحت نیستم و الان هم ...