در دومین جلسه دادگاه اعضای سابق گروهک منافقین چه گذشت؟/ از انقلاب طلاق در ...
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت هایی دیگر از جنایات منافقین؛ از پا های قطع شده تا انقلاب طلاق
اجراکننده دستورات بودیم. وی عنوان کرد: من در عملیات مرصاد زخمی شدم و برای این فرقه زخمی شدم، اما حاضر نشدند زمانی که به کمپ امریکایی ها رفتم لباس هایم را به من بدهند. روایت ششم: انقلاب طلاق ایرج صالحی یکی دیگر از مطلعین ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: من 20 سال تا سال 83 در این فرقه بودم. این فرقه ما را از عزیزانمان جدا کرد و ارتباط با خانواده را ممنوع کرد. وی گفت ...
سرگذشت تلخ سارق سیم برق
زباله و ضایعات مشغول شدم. در همین گیر و دار به مواد فروشی روی آوردم تا هزینه های اعتیادم را تامین کنم ولی طولی نکشید که دستگیر شدم و 18 ماه از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم . با خودم عهد کردم بعد از آزادی راه درستی را انتخاب می کنم اما به محض این که پایم را از زندان بیرون گذاشتم به پاتوق دوستانم رفتم و پای بساط مواد مخدر نشستم. آرام آرام همسر و فرزندم را فراموش کردم و تنها به تامین هزینه های ...
تبرئه از قتل رفیق پس از یک سال
قتل رسید. با اظهارات تنها مظنون پرونده، پلیس تلاش کرد تا ردی از راهزنانی که مهدی مدعی شده بود به دست آورد اما این مسیر نتیجه ای در برنداشت و به این ترتیب با شکایت پدر مقتول پرونده اتهامی علیه مهدی در تهران تشکیل شد و متهم با قرار بازداشت تا تشکیل جلسه دادگاه راهی زندان رجایی شهر شد و صبح روز گذشته در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه ...
آخرین دفاع خواننده رپ/ یکی از فرزندان مقتول: درخواست قصاص دارم
"حمید صفت" خواننده رپ به اتهام قتل عمدی پدر خوانده اش در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد و روانه زندان شد. جلسه دوم دادگاه حمید صفت رپر معروف با اتهام قتل عمد هوشنگ پدر خوانده اش امروز دوشنبه (18 اسفندماه) در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان با حضور هیات قضایی و قاضی متین راسخ، متهم، وکلای متهم، اولیای دم، وکلای اولیای دم، مادر متهم و تعدادی از دوستان متهم و امین مقتول برگزار ...
عروس، پدرشوهر سارق را لو داد
/> چطور با وجود این همه احتیاط، دستگیر شدی؟ عروسم مرا لو داد، او در خیابان راه می رود و با دیدن کسی که خلاف می کند فورا به پلیس زنگ می زند. وقتی دید شماره پلاک ماشینم را روی ماشین دیگری گذاشته ام به پلیس زنگ زد و مرا لو داد. به این ترتیب دستگیر شدم.
بازداشت حمیدصفت در دادگاه
... رئیس دادگاه: چند سال با او زندگی می کردید؟ متهم به قتل : 10سال. بعد از جدایی پدر و مادرم، مدتی پیش پدرم بودم و بعد نزد مادرم آمدم. این اواخر هم بیشتر شب ها در استودیو می خوابیدم. رئیس دادگاه: مادرتان می گوید مقتول شش ماه قبل عمل قلب انجام داده بود، شما چطور اطلاع نداشتید؟ متهم به قتل: آنها بیشتر آلمان بودند و من هم این اواخر در استودیو می خوابیدم. ...
تاوان عشق خیابانی به یک زن مطلقه
.... خانواده ام وقتی در جریان این آشنایی قرار گرفتند و متوجه تصمیم من برای ازدواج با مهرانه شدند، در کمال ناباوری خشک شان زده بود. پدر و مادرم نصیحتم می کردند که چگونه می خواهی با زنی که دو فرزند دارد، زندگی کنی؟ آن ها می گفتند هوس چشمانت را کور کرده است اما من نام عشق روی این رابطه گذاشته بودم به طوری که مقابل پدر و مادرم ایستادم و تنها از علاقه عجیبم به مهرانه سخن گفتم. پدرم با چشمانی متعجب و ...
در نخستین دادگاه حمید صفت چه گذشت؟
نخستین جزئیات از دادگاه حمید صفت به نقل از بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی را باهم می خوانیم: یکی از فرزندان مقتول که در دادگاه حاضر بود: من درخواست قصاص دارم. متهم و مادرش با پدر من 10 سال زندگی می کردند. آنها می دانستند پدر من بیماری قلبی دارد و حالش خوب نیست. من گذشت نمی کنم. حاضرم سهم دیه دیگر برادرم را هم که در ایران نیست، بپردازم. حمید صفت، متهم: روز ...
نحوه شهادت امام موسی کاظم (ع) +فیلم
در بستر شهادت قرار گرفته و شهید شد. سِندی برای ظاهر سازی چند نفر قاضی و افراد عادل را احضار کرد تا گواهی دهند بر اینکه امام ناراحتی مزاج ندارد. امام متوجه شده به آن ها فرمود: گواهی ندهید، زیرا که من سه روز است مسموم شده ام و بر اثر همین سم از دنیا می روم. بعد از شهادت امام، جنازه ی حضرتش را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد: هذا اِمامُ الرَّفَضَة ...
مهریه های مهیب
با توجه به این که امکان سلب حیات یا نقص عضو به عنوان مهریه قانونی و شرعی نبود، مرد تاجر را تنها به پرداخت سکه های طلا محکوم کرد. 1978 توپ ورزشی مهریه تنیسور زن برای طلاق وقتی روبه روی قاضی نشست خودش را ورزشکار حرفه ای رشته تنیس معرفی کرد و گفت: تنیس را حرفه ای بازی می کردم و شناخته شده بودم. با همسرم در باشگاه آشنا شدم و ازدواج کردیم. برای این که نشان دهم مادیات برایم مهم ...
آن چه که از کبودِ صبح های اعدام نمی دانید
متصدی انتخاب سربازان برای مأموریت اعدام. برای همین هم حرف از آن روز ها زیاد است؛ دلهره و صدای لرزان و چشم هایی که هر چند دقیقه یک بار پر اشک می شوند، اگر بگذارد. روزی که رفته بودم میدون سپاه واسه کارای سربازی، گفتن هرکی می خواد بره سپاه، ارتش، سازمان زندان ها و ... بره جا های مخصوص بشینه. من خیال کردم تو زندون آدم راحت تره، بهش می رسن. رفتم قسمت سازمان زندان ها و سرباز زندان شدم. دو سال و ...
جرائم در پایتخت مهار شده است
حمایت نمی کند. متهم در این طرح از سوی مأموران کلانتری 167 دولت آباد دستگیر شد. شغلت چیست؟ زرگر بودم، اما ورشکسته شدم. چرا؟ همه این اتفاقات به خاطر یک مهمانی بود. سال 65 دو نفر از دوستان منافقم مهمانم بودند که مأمور ها وارد خانه ام شدند، آن ها را دستگیر کردند. همراه آنها، من هم دستگیر شدم. این شد که به زندان اوین رفتم و سال 70 آزاد شدم. بعد از ...
سند جنایت می خواهید؟ پاهایم را ببینید
...> وی عنوان کرد: من در عملیات مرصاد زخمی شدم و برای این فرقه زخمی شدم اما حاضر نشدند زمانی که به کمپ امریکایی ها رفتم لباس هایم را به من بدهند. روایت ششم: انقلاب طلاق ایرج صالحی یکی دیگر از مطلعین ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: من 20 سال تا سال 83 در این فرقه بودم. این فرقه ما را از عزیزانمان جدا کرد و ارتباط با خانواده را ممنوع کرد. وی گفت: یکی از راهکارهای آن ها این ...
دختران 18 ساله به دستور مسعود رجوی دست به دست می شدند + فیلم
این فرقه بودم. این فرقه ما را از عزیزانمان جدا کرد و ارتباط با خانواده را ممنوع کرد. وی گفت: یکی از راهکارهای آن ها این بود که افراد را مجبور می کردند افکار درونی خود را بگویند. رجوی برای اینکه شکست در عملیات مرصاد را گردن اعضا بیندازد انقلاب طلاق راه انداخت. صالحی عنوان کرد: خیلی از افراد در این سیستم خروج ممنوع، اقدام به کردند. سال 80 رجوی گفت هر کس می خواهد برود باید چه ...
دو روایت از شکنجه های هولناک اسرای جنگ توسط منافقین
فتح الله اسکندری: به عنوان سرباز وظیفه به جبهه اعزام شدم و پس از برخورد گلوله و ترکش اسیر منافقین شدم. در سه ماه اول اسارت مرا در یک قفس نگه می داشتند و می گفتند باید به خواسته های آن ها عمل کنیم. مدت 17 سال در آنجا محبوس بودیم. نادر چپچاپ: ناخن های پاهای مرا بدون بی حس کردن کشیدند، بعلت عدم مداوای پاهایم هر دو پایم از مچ قطع شد.. ...
فیلم / افشاگری یک دختر از جنایات اخلاقی مسعود رجوی!
اشرف بودم. وی گفت: بعد از آن به من گفتند همه اعضای خانواده من مرده اند اما متوجه شدم زنده اند. ما فرار کردیم و به ایران آمدیم. به ما می گفتند که به ایران بروید اعدام می شوید اما این طور نبود. عزیزی اظهار کرد: در سلیمانیه فردی که می خواست فرار کند را به ماشین بستند و روی زمین کشیدند. در کرکوک افرادی که نمی خواستند جذب سازمان شوند را در آبجوش می انداختند و از من نیز می خواستند خواهرم را که به آن ها فحش داده بود بزنم اما چون این کار را نکردم یک هفته زندان بودم و کتک خوردم حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید: ...
آیا حمید صفت به قصاص محکوم می شود؟ رپر مشهور به زندان بازگشت
- 66 ساله - مادرم را کتک می زد. به همین خاطر با او درگیر شدم و هلش دادم اما سرش به گلدان خورد و بعد هم جان باخت. من او را نکشتم. متهم با صدور قرار مجرمیت به زندان رفت اما پس از مدتی با قرار وثیقه از زندان بیرون آمد و صبح دیروز نیز همراه وکلایش در جلسه دادگاه حضور یافت. حمید در بازجویی ها گفت: پدر و مادرم زمانی که کودک بودم از هم جدا شدند و مادرم حدود 12 سال قبل با هوشنگ ازدواج کرد. هوشنگ ...
حمید صفت دوباره راهی زندان شد
سرویس حوادث جوان آنلاین: اولین جلسه رسیدگی به پرونده حمیدرضا امیری صفت که در 24 مرداد سال 96 به اتهام قتل ناپدری اش دستگیر شده بود، روز شنبه در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. آن جلسه به خاطر طولانی شدن قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان به جلسه بعد موکول شد و دومین جلسه صبح دیروز در همان شعبه به ریاست قاضی متین راسخ و مستشاران محمد جواد حسین زاده و حسن ابراهیمی تشکیل شد. ...
اخبار حوادث امروز (18 اسفند 99) از محاکمه و بازداشت حمید صفت تا ماجرای بسته مشکوک در ترمینال کاوه اصفهان
پلیس اطلاع داده شده، اما پس از بررسی تیم های تخصصی پلیس، هیچ مورد مشکوکی مشاهده نشد و هم اکنون وضعیت ترمینال و ترددها به حالت عادی درآمده است. خودسوزی با نفت در اردوگاه منافقین / رجوی نسل کشی انجام داد در دومین جلسه دادگاه رسیدگی به دادخواست 42 نفر از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین، یکی از خواهان پرونده گفت: برای پیدا کردن کار در سال 81 به ترکیه رفتم که توسط اعضای فرقه رجوی ...
دادگاه رسیدگی به دادخواست 42 عضو سابق گروهک منافقین برگزار شد
ماه سال 76 من را وارد اتاقی کردند و گفتند تو نفوذی جمهوری اسلامی هستی. کتکم زدند و دست و چشم بسته در اتاق کناری انداختند تا اینکه بیهوش شدم. 6 ماه در زندان بودم و این در حالی است که تا امروز فرقه رجوی هرگز قبول نکرده زندان داشته؛ اما نزدیک به 15 زندان در عراق داشت و من 6 ماه خورشید را ندیدم و حق صحبت نداشتیم. این شاکی گروهک تروریستی منافقین، گفت: چهره اصلی گروهک را در زندان هایش می توان ...
نخستین دادگاه اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین برگزار شد
اعضا انجام می شد بی فایده بود و برای این بود که شخص بیکار نباشد. خواهان های این پرونده افرادی هستند که سال ها مورد این آسیب و لطمات قرار گرفتند و لذا تعیین غرامت مالی هیچوقت نمی تواند عمری که از این افراد از دست رفت را برگرداند.
دستگیری راننده شیطان صفتی که 2 زن را آزار داده بود +جزئیات
نبود و در نهایت مرا مورد آزار و اذیت قرار داد، به هر طریقی که بود پس از اجرای نقشه سیاهش، موفق شدم از دست او رها شوم و فرار کنم؛ با سر و صدای من چند نفری متوجه شده و تا خواستند خودشان را به راننده شیطان صفت برسانند او متواری شد اما به کمک آنها موفق شدم شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. با اطلاعاتی که دومین شاکی در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مشخصات مالک خودرو شناسایی و در ادامه بررسی ها ...
علی اکرمی تلاش برای پیوند نیروهای سیاسی را به جاه طلبی و شهرت مقدم کرده بود
بازداشت مشترکمان در تابستان تلخ سال 1382 برای یک قرار در رستوران مارلیک دیدم. با ماشین پژو آر دی معروفش آمده بود. گپی زدیم و قلیانی کشیدیم. بعدا متوجه شدم که چند ساعت بعد، علی را جلوی دانشگاه پلی تکنیک بازداشت کرده بودند. من نیزدو روز بعد بازداشت شدم. بعد از 45 روز انفرادی مطلق و سخت گیری و بازجویی، شبی خسته و مستاصل گوشه سلولم خزیده بودم که صدای پچ وپچ هایی را شنیدم. خوب که دقت کردم دیدم ...
خودکشی نافرجام متهم قبل از دادگاه
را به آتش کشیدم سوخت. روی ماشین بنزین ریختم و بخشی از بنزین روی دست خودم ریخت و حین آتش زدن ماشین دست خودم هم سوخت. با تکمیل تحقیقات و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در این جلسه که متهم حاضر نشده بود، اولیای دم درخواست قصاص کردند و وکیل مدافع متهم درباره غیبت موکلش گفت: موکل من بعد از اینکه زندانی شد وضعیت روحی بسیار بدی پیدا کرد. خانواده اش ...
حکم اعدام حمید صفت خواننده رپ صحت دارد؟
- مادرم را کتک می زد به همین خاطر با او درگیر شدم و هلش دادم، اما سرش به گلدان خورد و بعد هم جان باخت، من او را نکشتم. متهم با صدور قرار مجرمیت به زندان رفت، اما پس از مدتی با قرار وثیقه از زندان بیرون آمد و صبح دیروز نیز همراه وکلایش در جلسه دادگاه حضور یافت. حمید در بازجویی ها گفت: پدر و مادرم زمانی که کودک بودم از هم جدا شدند و مادرم حدود 12 سال قبل با هوشنگ ازدواج کرد، هوشنگ در آلمان یک مغازه داشت ...
سرالکس فرگوسن از شرارت هایش می گوید
گفتم می روم برقصم. او می گفت اگر فردا بازی داری نمی توانی بروی برقصی. من هم می گفتم من بازیکن ذخیره هستم پس آنقدرها هم مهم نیست. کار به جایی رسید که پدرم گفت هرکاری می خواهی بکن! بعد از آن به مدت دو سال بین سال های 1961 تا 1963 با هم حرف نزدیم. واقعاً با هم حرف نزدیم. یک شب بیرون رفتم و حسابی مست بودم، سر از زندان درآوردم و بعد به دادگاه رفتم. 3 پوند جریمه شدم. آن وقت ها اصلاً درست فکر نمی کردم ...