کلویی ژائو، کارگردان سرزمین آواره ها | دلم برای جشنواره ها و شنیدن نظر ...
سایر منابع:
سایر خبرها
عملیات کربلای هشت
سر قدم های خالق بلند است پا به پاش می ری، حواست باشه خیلی تند راه می ره. یه مرتبه دیدی لازم شد آرپی جی بزنه، جنب و جوشش زیاده، اصلا ولش نکن! همه منتظر فرمان بودیم. مهتاب فضا را روشن کرده بود؛ باید صبر می کردیم تا ماه پنهان بشه و هوا تاریک! هدف عملیات تسخیر خط و خاکریز 1000 بود که عراق بعد از عملیات کربلای پنج ایجاد کرده بود، تا مانع پیشروی نیروهای ایران بشه. باید از خط 500 به طرف آن ها می رفتیم ...
ماجرای نجات خلبان جوانی که 36 روز در جنگل آمازون سرگردان بود/باورم نمی شود که الان زنده هستم!
از پروتئین است. برای این که دچار سوءتغذیه نشوم و انرژی کافی برای پیاده روی در مسیر های طولانی را به دست بیاورم، چندبار تخم ریا (پرنده بزرگی شبیه شترمرغ) را هم چشیدم و همان طور خام خوردم که اصلا دوست نداشتم، ولی چاره ای نبود! – من در هر قدمی که برمی داشتم، منتظر حمله حیوانات بزرگ و عظیم الجثه آن منطقه مثل تمساح، ببر، پلنگ و مار بوآ بودم که شکرخدا با هیچ کدام مواجه نشدم. بعد ...
وقتی صیغه رییسم شدم دردسرهایم شروع شد
آنها ازدواج کرده بودند و برخی مواقع با همسرشان به دانشگاه می آمدند وقتی آنها را می دیدم که سوار خودرو می شدند و به خوشگذرانی با همسرشان می پرداختند و من باید با سرویس دانشگاه به خانه می رفتم بغض گلویم را می فشرد. البته در آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم اما چون وضعیت مالی خوبی نداشتم همیشه در رویاهای خودم به دنبال شاهزاده ای بودم که با اسب سفید به خواستگاریم می آید تا اینکه پسری در ...
سر بریدن زن تنها در وسوسه مرد همسایه/ نگاه کارشناسانه + فیلم گفتگو
بستری شدم اما اراده ام ضعیف بود و نشد ترک کنم. سابقه داری ؟ به دلیل سرقت وسایل خودرو دستگیر و مدتی زندانی بودم. مقتول را می شناختی ؟ او همسایه قدیمی پدرم بود. شوهرش فوت کرده و تنها بود. چند بار برای تعمیر خودرو اش رفته بودم که متوجه شدم وضع مالی خوبی دارد . چرا او را کشتی ؟ چند روز قبل از ، خودرویش را به من داد تا تعمیر کنم ، بعد ...
برای نخستین روز های ماه مبارک
او را سال های سال با عطرش به خاطر می آوردم. البته درستش این است که... با این بو یاد حیاط مدرسه می افتادم که با وجود اینکه هیچ وقت در آن تنبیه یا توبیخ نشده بودم، دوستش نداشتم. شاید اصلا مدرسه را دوست نداشتم و معلم کلاس سوم دبستانم را که لاغر بود با صورتی سرد، متناسب و رنگ پریده و مانتو و شلوار سورمه ای تیره ای که از بس صاف و اتوکشیده بود، به آدم اضطراب می داد و بوی عطرش. شاید اضطراب را ...
آدم ربایی و سرقت مسلحانه برای انتقام
... دو هفته بعد از حادثه آدم ربایی و در حالی که تحقیقات برای دستگیری کارگر اخراجی ادامه داشت به مأموران پلیس گزارش شد متهم دوباره به تهران آمده و به فرش فروشی رفته و با تهدید اسلحه این بار مقدار زیادی پول، طلا و اجناس قیمتی و خودروی شاسی بلند شایان را سرقت کرده است. شایان به مأموران گفت: در مغازه نشسته بودم که ناگهان فرشاد که مسلح به سلاح جنگی بود وارد مغازه شد و مرا تهدید به مرگ کرد ...
تکرار خاموشی ها سوانح را افزایش داده است
هایی که با آن سرقت می کردید هم سرقتی بود؟ بله، آن ها را از کنار خیابان سرقت می کردیم و بعد از تمام شدن بنزین خودرو ها را کنار خیابان رها می کردیم. سرقت به خاطر انتقام متهمی که در این طرح دستگیر شده بود مدعی است به خاطر شکست عشقی سارق شده است و طعمه هایش همه خانم بودند. سابقه داری؟ نه، آرایشگر بودم که به خاطر یک شکست عشقی در زندگی سارق شدم. ...
تولد 800 نوزاد هدیه طرح برکت خانواده
تازه به دنیا آمده بودیم. می دانید، این کمک هایی که بنیاد برکت به مردم خوزستان می کند، خیلی خوب است. اصلاً زندگی مردم را زنده می کند... و نمی گذارد بپرسم و خودش بعد از مکث کوتاهی، یکی یکی این کمک ها را می شمارد: علاوه بر تمام هزینه های درمان خانمم، بنیاد برکت حتی تا یک سال بعد از تولد فاطمه هم، تمام هزینه های مربوط به او را تقبل کرد. تازه این که چیزی نیست. قبل از اینکه از طرف بنیاد برکت بیمه شویم ...
زمانی استیضاح عطاءالله مهاجرانی برای مردم مهم بود /22 سال بعد؛ نه انتخابات مهم است نه برکناری وزیر
.... مثل کسی هستم که وسط فیلم سینمایی از سالن سینما بیرونش کرده باشند! سوار تاکسی که می شوم، می بینم که موج رادیوی این تاکسی هم روی رادیو مجلس تنظیم شده است و راننده و مسافران دارند گوش می کنند و نظر می دهند... . آن روز، 4 - 3 ساعت بیرون بودم، چند بار سوار تاکسی شدم و به چند مغازه هم سر زدم. تقریباً در تمام تاکسی ها و مغازه ها، مردم داشتند استیضاح وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را پیگیری می ...
ماجرای خواندنی پایان 32 سال انتظار برای وصال
... . اما به محض این که بیدار می شدم، می دیدم که همه اش خواب بوده است. آن قدر دوست داشتم که دوباره بخوابم اما نمی شد! حتی گاهی همین طور که نشسته بودم، در خیالم دختر عمه ام را می دیدم. شرایط خوبی نداشتم، 32 سال فقط خون دل خوردم. اعصابم گاهی خیلی خرد می شد، گریه می کردم. خیلی اوقات بود که از شب تا صبح یا هر وقت که تنها بودم، گریه می کردم و می گفتم که خدایا، چرا سرنوشت من این طور شده؟ اما همیشه یک ...
عاشق دوست شوهرم شدم، چه کار کنم؟
دوست همسرم بسیار خوشم اومده اونقدر که هرشب بهش فکر میکنم هرشب عکسش رو از گوشی همسرم نگاه میکنم گاهی باهم رفت و آمد داریم خیلی آقا و نجیب بود از یه طرف ذره ای از عشقم نسبت به همسرم کم نشده عاشق این آقا شدم گاهیم متوجه نگاه عجیبش میشم بنظرتون چیکار کنم؟ از طرفی خانمش اصلا محلش نمیذاره اصلا بهش محبت نمیکنه دلم میخواد مدام ببینمش مدام رفت و آمد کنیم اما من همسرمم دوست دارم. تو رو خدا راهنماییم کنید ...
عکسی لاکچری از بهاره کیان افشار
-6 سال مشغول کار بودیم. در همه آن سال ها، چند تئاتر کوچک هم کار کردم. در همه آن مدت منتظر بودم کلاه پهلوی تمام شود و بتوانم بیشتر فعالیت کنم ولی خب، نمی شد. هیچ وقت نمی دانستی بعد از یک هفته چه کار خواهی داشت. به خاطر همین نمی شد به هیچ پروژه ای قول داد. من برای مسیر بازیگر شدنم، هیچ برنامه ریزی دقیقی نداشتم. اتفاقی که برایم افتاد واقعا مثل یک هدیه از سمت خدا بود. اگر تصمیم داشتم که از ...
وقتی افطار و سحرت یکی می شود!
غذای مجانی و ایرانی بخورند و دیداری تازه کنند. نماز با تعقیبات خوانده شد. پربازده ترین همکاری عالم را در پهن شدن سفره افطار دیدم، کلا در ایکی ثانیه! مردم افطار را می خوردند و شاید می بلعیدند! و این تنها سفره افطاری بود که یاد دارم با تمام شدن محتویات، تکلیفش معلوم شد. هنوز سفره کامل جمع نشده بود که مراسم شروع شد و هنوز مراسم تمام نشده بود که سفره سحری پهن شد. وقت خوردن سحری فقط ماها که ...
کلاهبرداری های چند میلیونی در فضای مجازی
سنگ و نگین هایی که روی گلهای پارچه را پر کرده بود. می پرسم: اولا که شما از یک صفحه اینستاگرامی خرید کرده اید، ثانیا فکر نکردید فروش چنین مانتویی با این همه کار دست و زحمت با قیمت 400 هزار تومان بعید است؛ حتی یک درصد هم به فکرتان خطور نکرد که شاید کلاهبرداری باشد؟ زن گوشی را از دستم می گیرد و می گوید؛ نه خانم! خودم یک ماه این صفحه را زیر و رو می کردم. دیده بودم چقدر مشتری دارد ...
مردم در خیابان من را عمو کیوان صدا می کنند
پرداخت کند، من هم در هر کاری بازی می کردم که هزینه خانواده را تامین کنم. همه اینها باعث شد چنین نقش هایی در کارنامه ام زیاد باشد؛ البته من همیشه سعی کرده ام نقش های منفی را شیرین بازی کنم که در ذهن مردم منفور نباشم. جالب بود که هر وقت هم سراغم آمدند به من گفتند که نمی خواهیم نقش خلافکار را خشن بازی کنی و می خواهیم شیرین باشد؛ بنابراین نقش های منفی ام، مملو از خشونت نیست و شیرین است. بعد از این که وضعم ...
فرار از مرگ درآمازون /خلبان برزیلی که 36 روز پس از سقوط در جنگل آمازون، به طرز معجزه آسایی نجات یافت
آتش گرفتن هواپیما امید داشتم که آخرین پیامم مخابره شده و کمک در راه باشد. در اولین دقایق حضورم در آمازون، فکر می کردم ناچار خواهم بود بین پنج تا نهایتا هشت روز در آن جا بمانم. این زمان معمول برای جست وجو و نجات بود. بعد از چند روز از فرار کردن خسته شدم جنگل های آمازون ،یک پنجم همه گونه های پرندگان جهان را در خود جای داده و یک پنجم از گونه های ماهیان جهان هم ساکن رودخانه ها و ...
سحر صدات کنم ؟
گفتند و روزه ام سرش گرد شد. تازه داماد بودم، اولین رمضان مشترکمان را رفتیم منزل مادر عیال، حضرتش یک روایتی از مرغ و آلو و اسفناج مطبق دارد که سبوح قدوس از طعم ، بدین شک که ملات مرغ و اسفناج و آلو را به صورت لایه لایه در برنج سفید در قابلمه ریخته و می گذارد به ناز دم بکشد، آن روزها که مرغ ارزان بود و مثل مرغ باغ ملکوت کیمیا نبود(لعنتی حامد با این استعاره هات) سحری همین را درست کرد و به ما ...
اگر که گمان می کنی همسرت دوستت ندارد...
تا با خانم به تنهایی صحبت کنم. وقتی علت را جویا شدم، همان جوابی را داد که منتظرش بودم: وقتی این کار ها رو می کنه با خودم فکر می کنم که حتما دیگه دوستم نداره، حتما از ازدواج با من پشیمون شده، شاید من کار اشتباهی کردم و از دستم دلخور شده، نکنه قهر کرده، نکنه اصلا به زن دیگه ای علاقه پیدا کرده... . این همه حساسیت به طرد شدن معمولا ریشه در کودکی آدم ها و روابطشان با والدین به ویژه در سال های نخست ...
با تشکر از شب های قدر
همه سربازها اعم از درجه دار و افسر باید نگهبانی بدهند و دستور آن قدر از بالا آمده که جای هیچ ان قلتی نمی گذارد. طبیعتا چنین اتفاقی هر 1750 سال یک بار رخ می دهد که خب برای من رخ داد. منی که تا دو روز قبل ماه رمضان، منشی یگان بودم و نهایتا سه چهار شب در ماه در پادگان می ماندم و مثلا گروهبان نگهبان بودم اما عملا بعد از خاموشی می گرفتم تخت می خوابیدم تا خود بیدارباش. تازه فکرش را بکنید ...
رابطه شوم زن خانه دار بعد از ازدواج اجباری
پدرم معتقد بود دختر هنوز چشم و گوش بسته است باید ازدواج کند تا به سوی جنس مخالف گرایش پیدا نکند. با وجود این نمی دانم چگونه درگیر ماجرایی وحشتناک و زننده شدم که رسوایی بزرگ انتظارم را می کشد و ... این ها بخشی از اظهارات زن 19ساله ای است که به دنبال شکایت همسرش پا به کلانتری رسالت گذاشته بود. این زن جوان که کوله باری از ندامت را به دوش می کشید و زندگی اش را در آستانه نابودی می دید، درباره ...
ساناز گوش مرد شیطان صفت را گاز گرفت / فرار از ارابه کفتار مسافرکش! + عکس
تحقیقات پلیسی به کارآگاهان گفت: از محل کارم به خانه باز می گشتم و منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی جلوی پایم توقف کرد و من که فکر می کردم مرد جوان است سوار بر خودرویش شدم و در مسیر در مرکز تهران به ترافیک خوردیم که مرد مسافرکش به خیابان ها و کوچه های خلوت مسیرش را تغییر داد که به او اعتراض کردم. وی افزود: مرد مسافرکش در جواب اعتراضاتم ادعا کرد مسیر میانبر است که به ترافیک نخوریم اما ...
فرزندان دوم و سوم اصلاً مثل "بچه اول" زحمت ندارند!
هایی که سر بچه نخست متحمل شدیم را مرور می کرد و می گفت اصلاً نه! تا بالاخره وقتی پسرم به سن مدرسه رفتن رسید، تصمیم همسرم عوض شد و قبول کرد؛ وقتی برای بچه دوم اقدام کردیم، متوجه شدیم بی دلیل، نابارور شدیم! سه سال دارو، درمان، سونوگرافی و خرج هم هیچ نتیجه ای نداشت. دوستی آشنا، حجامت پایین کمر را پیشنهاد داد، بعد از انجام آن، به لطف خدا، ماه بعد باردار شدم، یک جنین سالم و درشت! که الحمدلله ...
سفر به دوران دفاع مقدس با روایتگری جانباز 70 درصد سامانی
...> من و سایر سرنشینان خودرو مجروح شده بودیم، اما در ابتدا اصلا احساس درد نداشتم، متوجه قطع شدن دست راننده به علت ترکش های خمپاره شدم، یکی از رزمندگان مرتب به من می گفت از خودرو خارج شو، اما من نمی توانستم تکان بخورم، متوجه خونریزی از ناحیه شکم و پا شدم، بلافاصله من را از خودرو بیرون کشیدند و پشت یک تویوتا سوار کردند چون امکان آمدن آمبولانس نبود. پس از ورود به بیمارستان خرمشهر به علت شدت ...
مجبور به شکایت از تراکتور شدم/ 30 ماه است به دنبال پولم هستم
تراکتور عذرخواهی کنم، ولی آنها باید شرایط من را هم درک کنند. من در 31سالگی فوتبالم تمام شد و این آخرین پولی بود که می توانستم بگیرم. من نمی خواستم داستان این طور تمام شود. مگر با مدیرعامل باشگاه صحبت نکردی؟ طی سال های گذشته چندین مدیرعامل عوض شد و من دوست داشتم به نحوی صلح کنیم و این ماجرا تمام شود. در این مدت اما فقط یک بار مدیران باشگاه تراکتور پیگیر مطالبات من شدند و آن هم در زمان ...
رد پای علی دایی در سوختن جوانی گزینه محبوب آبی ها/ می توانستم در دو جام جهانی و بهترین تیم های اروپا ...
؟ حسرت تیم ملی به دلم مانده. سالی که با آقا یحیی سهمیه گرفتیم من وینگر بودم و 10 گل زدم و 4-5 پاس گل. اما یک نفر از تیم ما به تیم ملی دعوت نشد. من آن موقع 30-31 سالم بود و آرزو داشتم که دعوت شوم و این حس در من به وجود بیاید. همه آرزو دارند به تیم ملی و باشگاه های بزرگ برسند اما الان اگر 50 گل هم هر بازی بزنم بازهم دعوت نخواهم شد. * تا چه سنی در لیگ های پایین بازی کردی؟ من در ...
ربودن تاجر فرش تهرانی از سوی گانگستر مسلح ! / زعفران ها هم دزدیده شد + عکس
صاحب کارش را رها کرده و از مخفیگاهش خارج شده است. تاجر فرش پس از رهایی و بازگشتن به خانه در تحقیقات پلیسی گفت: به خاطر شیوع وضعیت بازار خراب شده بود و بیشتر اوقات مغازه بسته بود به همین خاطر تصمیم به اخراج نیروها گرفتم که جعفر کارگر قدیمی نیز بیکار شد و بعد از چند روز وقتی سوار بر خودرویم در محل کار شدم جعفر نیز به زور و با تهدید اسلحه وارد خودرویم شد و خواست به حرفهایش گوش کنم. ...
افسرده ای؟ مثبت اندیش باش
به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت: شما هم حتماً روایت های اینچنینی را سراغ دارید. کم نیستند آدم هایی که به قول خودشان به این حرف ها خیلی اعتقاد دارند. آنها دائم دنبال حرف های مثبت و جملات انگیزشی اند برای همین خیلی زود جذب کسانی می شوند که از این جور حرف ها خوب بلدند. نمونه اش همین آقایی که توی اینستاگرام حسابی داشت برای خودش فالوئر جمع می کرد، آن هم با همین جور حرف ها که همه دوست دارند بشنوند. خیلی ها د ...