ماجرای خواندنی پایان 32 سال انتظار برای وصال
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت عشقی که بعد از 32 سال به نتیجه رسید/ دامادی که امروز باید برای فرزندش عروسی می گرفت! + فیلم
بزرگ شدن دختر عمه ام بودم تا با هم زندگی کنیم، اما قصه اینگونه رقم نخورد و اتفاقات تلخ و سختی را سپری کردیم. نهایتاً سال 68 خانواده ام به خواستگاری رفتند دخترعمه ام رفتند، اما به علت مشکلات خانوادگی جواب درستی به خانواده من داده نشد و ما 32 سال بعد با هم ازدواج کردیم! وی افزود: هر شب خواب می دیدم عروسی ام است. الان باید عروسی بچه ام باشد! 50 سالم است و جوانی ام از دست رفته است. ...
زن سالخورده: دخترهای شوهرم مرا از خانه بیرون کردند
جا تکلیف مرا مشخص کند و تا زمانی که رضایت بچه هایش را نگرفت من پایم را به خانه اش نمی گذارم. وقتی حرف های این زن تمام شد، شوهرش به قاضی گفت: من 2 دختر دارم که همه آنها ازدواج کرده اند. وقتی هم که همسرم فوت کرد برای این که تنها نباشم تصمیم گرفتم ازدواج کنم. بچه هایم هم مخالفتی با این قضیه نداشتند. آنها دوست داشتند که من ازدواج کنم. من هم وقتی موافقت آنها را دیدم با صحرا آشنا شدم. ما بعد ...
شرط عجیب مالکیت خانه برای وام ازدواج
که من و همسرم هرکدام جدا 2تا ضااااامن کارمند داشته باشیم. مجبور شدیم درخواستمون حذف کنیم. شرط عجیب مالکیت خانه برای وام ازدواج! برای وام ازدواج تو بانک سامان ثبت نام کردیم بعد از چند ماه که نوبتمون شد گفتن باید اعتبار سنجی کنیم. از حساب بانکی و مقدار درآمد و دارایی استعلام گرفتن بعد گفتن بهتون تعلق نمی گیره. گفتن باید مغازه یا خونه به نامتون باشه. به نظرتون اگه خونه و مغازه داشتیم ...
دوست داشتم مثل پدرم کارتن خواب شوم!
عصای پیری اش باشم اما با این بیماری که گریبان گیرم شده است، به جای عصای پیری سربارش شدم! دختر 12 ساله آهی از سر افسوس کشید و در ادامه گفت: خانه ما خیلی دور است. مادربزرگم می گوید ما در حاشیه شهر زندگی می کنیم. من در آن منطقه به دنیا آمدم و به مدرسه رفتم. کلاس اول ابتدایی بودم که پدرم برای مدتی ما را ترک کرد. وقتی از مادرم می پرسیدم که چرا بابا به خانه نمی آید، مادرم می گفت: دخترم پدرت کارتن خواب ...
خاطرات غسال شهدا بوی گلاب، غسال خانه را برداشت!
است مثل روزی که بوی عطر گلاب، از پیکر شهید پلارک، در غسال خانه پیچید. غسال شهدا خاطره آن روز را روایت می کند: در غسال خانه مشغول تطهیر بودیم که نوبت به غسل و کفن کردن یک شهید رسید. هنوز زیپ کاور را باز نکرده بودیم، بوی گلاب همه جا پیچید!!! به کمک غسال ها گفتم: چرا به کاور گلاب زدید؟ بگذارید غسل بدهیم آن وقت گلاب می زنیم کمک غسال ها با تعجب نگاه ...
این دختر مهابادی 2 شبانه روز گم شده بود / دیمن حالش بد است + جزئیات
روحی دخترش پس از این حادثه ادامه می دهد: دخترم را به سرعت به بیمارستان منتقل کردیم. او تشنج دارد و شربت مصرف می کند. بعد از این که حالش کمی بهتر شد، دائم سراغ مرا می گرفت و می گفت پدرم را می خواهم. او مرا خیلی دوست دارد. دخترم وحشت زده است و هنوز نمی دانیم آن روز چه اتفاقی افتاده که او این طور ترسیده است. از خودش هم در مورد روز حادثه پرسیدیم اما هیچ حرفی نمی زند. دختر همسن و سال هم در روستا نداریم ...
داستان هولناک قتل مستأجر در میهمانی شبانه
کرد و با پذیرش اتهامش گفت: من 6 سال است که در زندان هستم. در تمام این روز ها با کابوس اعدام از خواب بیدار شدم. خانواده ام برای اینکه رضایت بگیرند و من را به زندگی بازگردانند هرکاری کردند. پدرم همه دارایی اش را از دست داد. این فقط من نبودم که عذاب کشیدم و تنبیه شدم همه اعضای خانواده ام به اندازه من تنبیه شدند و عذاب کشیدند. درخواست می کنم با توجه به همه آنچه گفتم از من بگذرید. تاوان بسیار سنگینی پرداخت کردم و درخواست دارم به خاطرجوانی ام و به خاطر خانواده ام من را ببخشید. بعد از گفته های متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. داستان هولناک قتل مستأجر میهمانی شبانه ...
شیطنت های دهه هشتادی در بخش قرنطینه/ روایت خبرنگاری که ناخواسته پرستار کرونایی ها شد
اتاق را بستم و تا صبح فردایش که گزارش منتشر شد و آن اتفاق افتاد کابوس دیدم. فامیل ها _چه اتفاقی فاطمه؟ این را نگفته بودی! _یادت می آید گزارشم را استوری کردم؟ _کدام گزارش؟ آها همان که 5 دقیقه بعد پاکش کردی؟ راستی چرا پاکش کردی؟ _ خب نپرسیده بودی من هم نگفتم؛ راستش حواسم نبود که خانه و فامیل از رفتنم به بخش قرنطینه بی خبراند و استوری را برای همه گذاشتم، آن ها ...
قهرمانی که در بدترین زمان هم دست از عبادت خدا برنداشت/ برآورده شدن آرزوی یک نوجوان توسط خواننده معروف
زندگی در زمین های کشاورزی، شالیزار و... کار می کردم. بعد از مدتی کارکردن به کمیته امداد امام خمینی (ره) رفتم، آن ها فوراً دستور 5 میلیون وام برای من دادند، اما من گفتم که به جای پرداخت این وام به صورت نقدی، برایم دام بخرند. خوشبختانه این کار انجام شد و بعد از 3 سال، تعداد گاو های ما به 12 عدد رسید. این بانوی خیر درباره ازدواج خود توضیح داد: به دلیل وابستگی که به خواهر و برادرهایم داشتم، به ...
مخالفت با درخواست یک خلبان اف5 ایرانی برای پرواز با هواپیمای سم پاشی کشاورزی!
محمد می آید. فکر کردم همسرش زنده است. گفتم خدا را شکر که پدر مهران می آید . گفت جسد محمد را می آورند . به خانه دوستم رفتم و او خبر پیدا شدن پیکر شهید دل حامد به همراه همسرش را به من داد. چند روز بعد، پسرم را به بنیاد شهید بردم و آنجا خبر شهادت را شنید. برای شهید دوباره مراسم گرفتیم و همسرم به همراه شهید حجتی کنار هم به خاک سپرده شدند. خانم واعظ قره آغاجی نحوه آشنایی با شهید دل حامد را ...
خودکشی اجباری مجازات پ.ک.ک برای کسانی است که قصد فرار از گروه را دارند
/پژاک ملحق شدید؟ من در سال 89 هنگامی که 14 ساله بودم به گروهک ملحق شدم. چگونگی پیوستن من به گروهک این گونه بود که یکی از دوستانم که از من 3 سال بزرگتر بود مرا فریب داد و با ترغیب او به گروه رفتم. دوستم به من گفت که قرار است 4 نفر از عناصر پ.ک.ک بیایند و مرا باخود به قندیل ببرند. تو نیز با من بیا. آنها به من گفته اند که شما را به جاهای زیباتری خواهیم برد. آنجا همه امکانات فراهم ...
ماجرای انتخاب بازیگر شعبون استخونی در هزاردستان / انصراف محمدعلی کشاورز از پزشکی
: توصیه من به جواناهایی که می خواهند وارد بازیگری شوند این است که در ابتدا به دنبال دانش این حرفه بروند و فرهنگ غنی ایران که چند هزار ساله است را مطالعه کنند و توجه داشته باشند که به عنوان مثال، 2500 سال پیش هنرمندان برای تخت جمشید و نقش رستم چه زحماتی کشیدند و بر روی سنگ ها کار کردند. نقش های برجسته ای که بعد از سال ها هنوز به همان شکل باقی مانده است و این امر را نباید به حساب فرمانروایان آن زمان ...
گفت وگو با شقایق دلشاد از پاسخ به حاشیه ها و تشریح کارنامه هنری
سینما و تلویزیون بازی کردم و خودستایی نباشد از کار من تعریف می کردند این موارد را گفتم تا به این حرفم برسم که من اگر کاری را قبول می کنم با تمام قوای بدنی و روحی آمده بازی کردن هستم. شما خیلی به این عنوان معروف هستید که اهل گرفتن بادیگارد و محافظت هستید. حاشیه زیادی هم درست کرده است. شقایق دلشاد چه پاسخی به این سوال دارد؟ من بعد از مصاحبه ای که با یکی از خبرنگاران داشتم که آیا به شما ...
تلویزیون آخر هفته چه فیلم هایی پخش می کند؟
... در خلاصه داستان با بازی عمر سی، لوانه عمرا و فرانک گاستامبید آمده است: آجار یک مار کبرایی است که به همراه، پیت عقرب، سال هاست با هم در صحرا برای حیات در شرایط سخت زندگی در صحرا مبارزه می کنند. یک روز با ایوا یک مار ماده آبی که دوست دارد دنیاهای متنوع صحرا را بشناسد اما پدرش که فرمانروای مارهای آبی این منطقه است به دخترش اجازه ی این کار را نمی دهد و به جایش می خواهد دختر خود را به ازدواج یک مار ...
این جوان، دل حاج قاسم را با نوآوری اش نرم کرد+فیلم
روی اربعین رفتم، چند بار پیام داد که بابا خوبی ؟ الان افسوس می خورم چرا زیاد با او صحبت نکردم. شاید در این پیام ها می خواست با من بیش تر صحبت کند. وقتی بعد از پیاده روی اربعین بازگشتم، خبر شهادتش را شنیدم. آقا مرتضی به آرزویش رسید البته یک جورهایی حدس می زدم عاقبت آقامرتضی شهادت باشد. چند سال بود که منتظر چنین چیزی بودم. چون مرتضی مال این دنیا نبود. بعد از شهادتش گاهی خوابش ...
وقتی صیغه رییسم شدم دردسرهایم شروع شد
دانشگاه به من پیشنهاد دوستی داد. مهرداد پسری خوش تیپ و خوش قیافه بود من هم با پیشنهادش موافقت کردم وقتی با هم دوست شدیم قضیه برعکس شد و دوستانم به من حسادت می کردند ومی خواستند رابطه من و مهرداد را بهم بزنند تا اینکه او به من پیشنهاد ازدواج داد و من بدون اینکه فکر کنم به خانواده ام گفتم که مهرداد همان شاهزاده رویاهای من است که با اسب سفید به دنبال من آمده است. بعد از رضایت خانواده ...
دعوا ببینم، مسیرم را کج می کنم!
دارد و می خواهد زندگی مرا خراب کند تا بتواند با همسر من ازدواج کند. او وقتی در جمع یا مهمانی بودیم سعی می کرد شخصیت مرا خرد کند. نگاه های سنگینش را روی همسرم حس می کردم. با وجود این هیچ اقدامی نمی کردم و با خودم می گفتم شاید حساس شده ام و اشتباه می کنم. اما یک روز همه چیز برایم اثبات شد. چطوری؟ همسرم در آشپزخانه بود و برایش پیامی در واتس اپ آمد. به صفحه گوشی نگاه کردم و اسم دوستم را ...
داماد 27 ساله خوشگذرانی می خواهد، اما عروس 35 ساله اش زندگی
خوشگذرانی باید به زن و بچه هایم برسم. من هم بریده ام و می خواهم از جوانی ام لذت ببرم. با هم توافق کرده بودیم که از هم جدا شویم و حاضر شدم خرج دختران مان را بدهم، چون نمی توانم به این زندگی کسالت بار و یکنواخت، ادامه بدهم. هر روز ما جنگ و دعوا و درگیری داریم، ادامه این زندگی نه به نفع ما و نه به سود دختران مان است. زن که بی صدا اشک می ریخت از قاضی خواست تا راهی پیش پای شان بگذارد و ...
لیلی و مجنون 1400 (+عکس)
بازداشتگاه خوابیدم. بعد از مدتی چون پسر دایی شان بودم، دل شان برایم سوخت و رضایت دادند و من را از زندان درآوردند. زندان هم باعث نشد دست از عشق دختر عمه ام بکشم. طفلک دختر عمه ام هم حرفی نمی زد و همه خواستگارهایش را رد می کرد. من این را به حساب عشق زیادش به خودم گذاشتم. تا سال 83 همین وضعیت زندگی ام بود و به سرو سامان نرسیدم. تیموری حتی چشم دیدن خواستگارهای دختر عمه اش را هم نداشت و وقتی آنها را ...
این بچه ها، زندگی ما را زنده کردند/ تولد 800 نوزاد، هدیه طرح برکت خانواده برای زوج های نابارور روستایی
روزمره را از تنش بیرون می کند. برای گفتن از ماجرای ملحق شدن به خانواده برکت، چشم هایش را تنگ می کند، برمی گردد به سال ها قبل و می گوید: اینطور برایت بگویم که زندگی مان همیشه لنگ بود. 18 ساله بودم که با دختر عمه 13 ساله ام ازدواج کردم. 3، 4 سال طول کشید که معلوم شد قرار نیست مثل باقی زن و شوهرها بچه دار شویم. از همان موقع مسافر دائمی جاده 40 کیلومتری روستای سگور صالح تا شهر اهواز شدیم. 13 سال کارمان ...
اشرافی گری و زندگی رانتی خانواده هاشمی رفسنجانی در سال 70: خاطراتی از محسن در کره جنوبی، فائزه در کره ...
. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم امادگی برای چنین ورزشی ندارد؛... یک نفر چینی پیش بینی کرده است که ساعت هشت امروز، زلزله ای به قدرت 6/8 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم تهران سفرکرده و یا از خانه بیرون رفته اند. آمدن ما به لتیان هم بی ارتباط با این نیست؛ اگرچه خودم اصلا قبول ندارم؛ فقط به خاطر بچه ها امدم. 15مرداد: عصربه خانه امدم. فائزه از کره شمالی برگشته و ...
بیوگرافی بهنوش بختیاری از دیروز تا امروز +عکس
تیرماه سال 87 با محمدرضا آرین ازدواج کرد. محمدرضا آرین از نویسنده های کشورمان است که هیچ علاقه ای به انتشار تصویرش ندارد. بهنوش بختیاری به مراسم ساده ازدواجش اشاره کرد و گفت:مهریه من 14 سکه بهار آزادای است و من با یک عقد محضری و خرید یک قرآن با جلد چرمی بسیار زیبا بدون خرید حتی یک حلقه، طلا و جواهر و پوشیدن لباس عروس و آرایشگاه رفتن راهی خانه بخت شدم و زندگی مشترکم را آغاز کردم. ...
تا پولدار شد سرمایه اش را گذاشت و رفت!
خانه را در افغانستان، خانواده مرد تهیه می کند یا خانواده زن؟ همسر شهید: وسائل زندگی و جهیزیه ام را بابایم تهیه کرد. سال اول که ازدواج کردیم سه ماه در خانه برادرش بودیم، بعد از آن یک خانه کوچک و خرابه گرفتیم که آقا شیرعلی تعمیرش کرد و 10 سال در آنجا بودیم. **: حدودا چند متر بود؟ همسر شهید: حدود 50 متر. 10 سال در آن خانه بودیم و همه بچه هایم همانجا به دنیا آمدند. بعد ...
دختری که روابط جنسی پدرش با زنان غریبه را می دید!
زن 64 ساله که با چشمانی اشک بار مشخصات دختر 22 ساله اش را به پلیس ارائه می داد تا نیرو های انتظامی به ردیابی این دختر فراری بپردازند، درباره قصه عشقی آتشین به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: وقتی پسر دومم به دنیا آمد، عشق داشتن یک دختر مسیر زندگی ام را عوض کرد. هر بار به امید به دنیا آوردن یک دختر زیبا باردار می شدم، اما باز هم جنینم پسر می شد. با آن که پنج فرزند پسر به دنیا آورده بودم ...
دوستی با پسر بدذات دختر 20 ساله مشهدی را بی حیثیت کرد
از ترس لو رفتن ارتباط اشتباهم در گذشته، همه خواستگارهایم را رد می کنم. دختری 20 ساله هستم. چند ماه پیش با پسری آشنا شدم.متاسفانه در روزهای اول آشنایی به درخواست این پسر، اشتباه بزرگی کردم و با او وارد رابطه عاطفی شدم بعدا متوجه شدم که این پسر، بدکاره است و اصلا به درد نمی خورد.اکنون زندگی ام تباه شده و آبرویم رفته است. به گزارش رکنا ، الان و بعد از یک سال از آن اتفاق، به ...
12 سال با مخملباف زندگی کردم
مجیدی در سال 1338 در خانواده ای طالشی در شهر تهران به دنیا آمد. او فعالیت هنری اش را قبل از انقلاب اسلامی ایران در عرصه تئاتر آغاز کرد. سپس در سال های دهه 60 و 70 هجری شمسی به تجربه هایی در زمینه بازیگری در سینما دست زد. او در فیلم بایکوت در نقش یک کمونیست سرخورده، در فیلم تیرباران در نقش شهید سیدعلی اندرزگو و در فیلم دو چشم بی سو در نقش یک معلم توده ای نقش ایفا کرد. اما در سال 70 به کارگردانی روی آورد. مجیدی در سال 2008 به دعوت دولت چین، فیلم کوتاهی به نام رنگ ها به پرواز در می آین ...
متاهلم و عاشق دوست شوهرم شدم، چه کار کنم؟
عاشق دوست شوهرم شدم، چه کار کنم؟ سوال - سلام من شعله هستم چند وقتیه که دچار یک احساس عجیب شدم! من عاشق همسرم نیستم ولی صادقانه دوستش دارم و به او احترام میزارم و فکر میکردم این از عشق هم برتره. مرد مجرد دیگه ای تونسته بعد از 7 سال ازدواج فکر منو مشغول کنه! خودمم باورم نمیشه دارم اینو میگم ولی حقیقت داره. من یه دختر سه ساله دارم. اول فکر میکردم حس مثبت من نسبت به ایشون به خاطر ...
کودک همسری درست یا غلط؟
. سن بلوغ در اسلام برای دختر 9 سالگی و برای پسر 16 سالگی عنوان شده است، اما سن رسیدن به بلوغ جنسی در افراد متفاوت است. اداره امور خانه یکی از مهم ترین مسائل مربوط به آمادگی زنان برای ازدواج است. زیرا معمولا کسی که وظایف خانه را بر عهده می گیرد، زن خانواده است. از جمله آمادگی های لازم برای ازدواج که مرتبط با شرایط جسمی و بدنی انسان است، رسیدن به مرحله خاصی از رشد و توانمندی جسمی ...