حسین خرازی با دستمال خودش اشک های من را پاک می کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
وارد ارتش شدم تا دست منافقین و اشرار از میهنم کوتاه شود
از مرز و گا ها در گیری با منافقین و اشرار رو داشته ام. به خاطر سختی هایی که در ارتش وجود دارد از رفتن به ارتش پشیمان شدید؟ من به هیچ عنوان پشیمان نیستم، چون آگاهانه و با عشق وارد ارتش شدم و اگر مجدد هم برگردم به سال 64 محکم تر و با اطمینان بیشتر باز هم وارد همین سازمان خواهم شد. نظر خانواده تان در رابطه با شغل و دوری که داشتید از خانواده چیست؟ البته ...
بی شمار نکته نهفته در یک آیه / قرآن درباره نیکی به والدین چه گفته است + فیلم
...، استادتمام ها و... حضور دارند، شما یک تفسیر علمی برای این افراد بیان کنید. من جواب دادم که اگر تفسیر علمی می خواهید، پیش علما بروید، من طلبه هستم، تفسیر من همین چیزهایی هست که تا به حال از من شنیده اید. به دانشگاه رفتم و آنجا در جمع دانشجویان گفتم: به من گفته اند، اینجا علمی حرف بزنم، ولی من می خواهم سطحی حرف بزنم. [روی تخته] نوشتم وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا و بیست نکته از این ...
محمدرضا داودنژاد: شهید چمران را جنگجو نشان دادند در حالی که عارف بود/ راننده آژانس که بازیگر شود، ...
اما هیچ کجا درباره اش حرف نزدید؟ کل جبهه ام فی سبیل الله بوده؛ دنبال جانبازی بروم و یا کارت ایثارگری بگیرم هیچ چیز در این زمینه ندارم. جنگ که تمام شد گفتم خداحافظ. من برای این جنگ رفتم، چون دلم حکم داد که بروم. در آثار دفاع مقدسی هم خیلی حضور نداشتید؟ شعار زیاد برایم جالب نیست. آن هایی که باید بدانند می دانند. (بغض و گریه؛ بگذارید بعد از پلان دوباره با هم حرف بزنیم ...
روایتی از گذشت و مردمداری تا شهادت و گمنامی
.... به نظرتان چه شاخصه و ویژگی در وجود عباس آقا او را به این عاقبت بخیری رساند؟ دعای مادر و پدرم. ایشان یک انقلابی به تمام معنا بود. بعد از عباس مادرم در بیمارستان ها به مجروحان کمک می کرد. من را هم همراه خودش می بردند، من در بین مجروحان به پرستار کوچولو معروف بودم. تا زمانی که جنگ بود، در جهاد و بیمارستان ها کار می کرد. حتی به بیماران شیمیایی خدمت می کرد. کاری که بعضی از پرستارها ...
انقلاب دستاورد رنج و شکنجه نخبگان نظامی و غیرنظامی کشور است
...، همه فعالیت هایم علنی بود. تا این که یک روز از طرف ضداطلاعات آمدند و گفتند راسخ کیست؟ و دستگیر شدم، در حالی که نامه ای با محتوای عقایدم درباره ظلم و جنایات نظام شاهنشاهی در جیب داشتم که برای یکی از دوستانم نوشته بودم. این نامه با تمام تلاشی که کردم به دست آن ها افتاد و خودش مدرکی علیه من شد که ضرب و شتم و بی خوابی را در پی داشت. وقتی چیزی از من دستگیرشان نشد، تهدید به اعدام شدم و سپس به کمیته ...
فرماندار کهگیلویه: عوامل توزیع شربت مسموم در کهگیلویه شناسایی می شوند
.... حبیب، رو به قبله دراز می کشه و یه انگشتر از توی شالش در میاره و میده به حسنعلی و میگه اینو بده به خاتون و بگو حلالم کنه!. حسنعلی میگه پناه بر خدا!. چی شده حبیب خداحافظی می کنی و...!؟ یه وقت حسنعلی می زنه توی سرش و میگه حبیب مُرد!. وقتی شال حبیب رو باز می کنن، می بینن که شکمش پاره است و برای اینکه قافله به منزل برسه به روی خودش نیاورده که زخمی شده!. جسدشو گذاشتن توی دخمه4 (dakhmeh) و بعد از سه سال ...
اجکت نکرد تا هواپیمایش به روستا نخورد
لیوان آب به دست رزمندگان بدهم، بگذارید بروم. وقتی هواپیما های رژیم بعث به نقاط مختلف کشور حمله ور می شدند، سیدعلیرضا با خشم می گفت: بزرگ که شدم خلبان جنگنده هوایی می شوم، روی سر صدام ویراژ می دهم و نمی گذارم دیگر به کشورمان حمله کند. پس از گذراندن مقطع دبیرستان در کنکور سراسری شرکت کرد و در دانشگاه نیروی هوایی تهران که بعد ها به نام شهید ستاری تغییر نام پیدا کرد، مشغول تحصیل شد. آن زمان ...
به دنبالش نمی آیند
دور بازوانش پیچاند و در دستان سرخ شده از سرمایش ها کرد. اصرار مددکاران برای آوردن پیرزن به اتاق بی فایده بود. کنارش نشستم و پرسیدم: مادر هوا سرده بیایید بریم داخل. پیرزن بی آنکه چشمش را از مسیر ورودی که از پارک می گذرد و به مرکز می رسد بردارد گفت: نه باید همین جا منتظر بمانم، ممکن است پسرم بیاید و پیدایم نکند، اگر بیاید و نباشم عصبانی می شود و مرا با خودش نمی برد. گفتم: اگر بیاید به او ...
سال 92 جواب هاشمی را ندادم رفت دنبال روحانی/ عدم موفقیت دولت محرز است/ میانه خوبی با اصلاح طلبی و ...
شورای نگهبان کار خودش را بکند، من هم کار خودم را می کنم. حمایت از حقوق عامه که تعطیل شدنی نیست. دولت جدید تشکیل می شود، اما بنده پیش بینی می کنم و به شما امضا می دهم که سرنوشت این دولت مثل دولت های گذشته و بلکه بدتر خواهد شد. تسنیم: چرا چنین ارزیابی دارید؟ غرضی: برای اینکه در این 4 دهه هر کدام از دولت ها از دولت قبلی بدتر عمل کرد. این روند ادامه خواهد داشت. جریان دولت برای بنده ...
قهرمانانی کوچک با حماسه آفرینی های بزرگ
، نیازمند نیرو های کمکی هستند، عادل سر از پا نمی شناسد. به یکی از دوستانش می گوید: این بلیت را می بینی تهیه کرده بودم تا به تهران برگردم، زمان بازگشت به اهواز به مادرم قول دادم 15 روز بعد به خانه برگردم، اما حالا می بینم اینجا به من نیاز دارند. اگر شهید شدم به مادرم بگو من خلف وعده نکردم. به منطقه شوش رفت. ظاهرش غلط انداز بود، قامتش به 16 ساله ها نمی خورد و به خاطر قد بلندش آرپی جی زن شد ...
حمید فخار، نام آشنای هنرمندان حوزه گرافیک، کار و تعهد به آرمان ها را در کنار هم قرار داده است
. چون امکان آوردن چهره روی جلد نبود، سردرگم این طراحی بودم که بعد از توسل به خودش، بابارجب در نظرم گلدانی آمد که شکسته بود و خودش خانواده اش و آرمان هایش را تا روز های آخر نگاه داشت. به همین دلیل چفیه ای تهیه کردم و دور گلدان سفالی بستم، مشابه خود بابارجب که صورتش را می بست. شمعدانی ها را داخل گلدان گذاشتم. با چند ضربه گلدان را شکستم، عکس گرفتم و طرح زدم. طرح جلد همانی شد که می خواستم. گل های شمعدانی ...
بازدارندگی آمریکا خدشه دار شده است
کردن با ایشان صحبت کنم که گفت خواهش می کنم کمی اجازه بده ذکرهایم تمام بشود، بعد صحبت کنیم؛ یعنی اهل ذکر بود، اهل عبادت بود. در سال های مبارزه با داعش، بعضی از دوستان می گفتند در گرمای بالای 50 درجه در بیابان های عراق، امکان روزه گرفتن نیست و بعضی از رزمندگان استناد می کردند که روزه گرفتن واجب نیست، ولی ایشان در آن شرایط بسیارسخت روزه می گرفت و به اعمال عبادی خودش پایبند بود؛ طبق آنچه ...
خاستگاه ادبیات وهم آلود، غرب است ولی در داستان نویسی مدرن ما هم وجود دارد
خبر گزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام استرابی: لیلا تقوی متولد 1350 در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی است. او کارش را از سال 86 و با نوشتن برای کودکان و نوجوانان آغاز کرد از جمله آثار او می توان به پیچک جادویی ، قصه های موبایل ، درختی که سکه های طلا می داد اشاره کرد که اغلب در ژانر فانتزی تخیلی قرار دارند. او در تازه ترین کتاب خود بازگشت جن ملکوت به سراغ فضایی گوتیک و وهمی برای مخاطب بزرگسال رفته و تجربه تازه ای از کلمات را ساخته است. به ...
امیر شفیعی: تا دلتان بخواهد موشک های ضد تانک در اختیار داریم
حیدری هم این است که تیپ های نیروی مخصوص باید بتوانند همان ماموریتی را انجام دهند که یک موشک میان برد می تواند انجام دهد. آیا شما از خودروی رویین تن نزاجا بازدید داشته اید؟ امیر شفیعی : من فقط تصاویر این خودرو را نگاه کردم و ارزیابی فنی از آن نداشتم. شما چطور وارد ارتش شدید؟ امیر شفیعی : من در سال 68 وارد ارتش شدم یعنی زمانی که جنگ به تازگی تمام شده بود ...
تقی زاده به مثابه یک بیماری لاعلاج که تنها با قطع عضو درمان می شود!
بین ما بحثی درگرفت، او بدون اینکه از نسبت فامیلی بنده با شیخ مطلع باشد و تنها به لحاظ اشتراک شهرت ما، در میان بحث گفت: خدا بیامرزد شیخ فضل الله نوری را، او هم مثل شما خیلی لجوج بود! وقتی این سخن را بیان کرد، تازه بحثی که ما مدت ها مترصد بودیم با وی انجام دهیم، آغاز شد! در پاسخ ایشان گفتم: تا ما لجاجت را چه بدانیم! اگر اصرار بر حق و انعطاف نداشتن در برابر عوامل بازدارنده از آن، مصداق لجاجت باشد، زهی ...
مردم در خیابان من را عمو کیوان صدا می کنند
که از بچگی در کرمانشاه پادویی کرده و زندگی سختی داشتم. شاگرد نجاری بودم، تو خیاطی کار کردم و... البته در این اصناف تخصص هم پیدا کرده ام. تا این که در تئاتر بازی می کردم. به یاد دارم 19ساله بودم که جنگ شروع شد. در آن مقطع زمانی من هم در کرمانشاه تئاتر کار می کردم تا این که رئیس ارشاد آن مقطع به من گفت که یک تئاتر 2 0دقیقه ای طراحی و آن را در جبهه برای رزمندگان اجرا کنم تا روحیه شان شاد شود زیرا مدت ...
چند روایت قابل تأمل از میهمانان رمضانی تلویزیون/ بازی اینترنتی که حساب مادری را خالی کرد
...، کارم را تغییر دهم و در حوزه بیمه کار کنم. بعد از حدود 10 سال توانستم حدود 70 میلیون تومان پس انداز کنم و قرار شد با فرزندانم یک خانه رهن کنیم. زمانی که به بانک رفتم، متوجه شدم فقط 8 میلیون در حساب من است! رئیس بانک پرینت حساب من را گرفت و گفت از حساب شما خرید اینترنتی شده است. آشتی 3 طائفه در مثل ماه میهمانان برنامه مثل ماه که سران سه طائفه مهم شهر بشاگرد استان هرمزگان ...
با مارهایم آبگوشت می خورم!
آژانس خبری ریحان : بعد از علی ارجنگی که با همه جور مار سمی و غیر سمی سروکار دارد و لقب سلطان مارهای ایران را یدک می کشد، حالا یک نفر دیگر هم در روستای فیروزه شهرستان روانسر کرمانشاه پیدا شده که زندگی اش شباهت زیادی به علی ارجنگی دارد و او هم صبح تا شب و بدون ترس با انواع و اقسام مارهای سمی اش و غیر سمی سروکله می زند. نام او خداداد مروتی است که مدتی پیش فیلم هم سفره شدنش با یک مار سیاه ...
چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان
مختصری برایمان بفرمایید؟ بله؛ به واقع از همان سال های نخست جنگ و دوران دفاع مقدس شوق شهادت در راه خدا را داشتیم و گاهی اوقات همرزمان و برخی دوستان سوال می کردند که چرا عضو تعاونی مسکن نمی شوی که در آینده از مزایای آن استفاده کنید؟ من در پاسخ می گفتم مگر قرار است که ما بمانیم و زندگی کنیم؟! و واقع امر نیز همین بود که از قافله شهدا جا نمانیم که متأسفانه این توفیق را نداشتیم تا در دوران دفاع ...
بازیگر نقش جعفر در "نوروز رنگی": داروهای رماتیسم مفصلی روی قدّم تأثیر منفی گذاشت/ از رضا عطاران خواسته ...
مریض شدم. گفتم نکند خوب نبودم و یا خوب بازی نکردم. خدا را شکر که آقای مسعودی هرجایی رفتند از من تعریف کردند اما خودم می ترسیدم. گفت وگو با حمیدرضا حافظ شجری در حالی تمام شد که او بعد از پرسیدن این سؤال که برای بهبودی بیماری تان از امام رضا(ع) درخواستی داشتید، حالِ خاصی پیدا کرد و از ما خواست که این سؤال سخت را پاسخ ندهد و از این عبارت استفاده کرد: خواهشاً رد شویم از این سؤال. انتهای پیام/ ...
پسر ضد انقلاب اعدامی با محبت های شهیدچراغی عاشق انقلاب شد
که گفتند یک نفر آمده و با شما کار دارد. گفتم بگویید بیاید داخل، تا او را دیدم متوجه شدم از کجا آمده است. فرد مورد نظر فرمانده یکی از گردان های گروه رزگاری بود. تا آمد حرف بزند، گفتم بنشین صبحانه ات را بخور! نشست و با هم صبحانه خوردیم. بعد یک کاغذ کوچک به من نشان داد که حاوی اطلاعاتی درخصوص ضدانقلاب بود. کاغذ را به قدری کوچک تهیه کرده بود که اگر گیر ضدانقلاب افتاد، بتواند راحت آن را ببلعد! ایشان می ...
حال و هوای ماه مبارک رمضان در زمان اسارت
ممکن است چه گناهی کرده باشی این ما هستیم که باید استغاثه و گریه کنیم. علی رضا خادم، آزاده بسیجی اهل مشهد که بارها به جهت حفظ شعائر دینی در ماه مبارک رمضان و انجام فرایض آن در مقابل شکنجه و باتوم افسران بعثی که بر پشت و سر او فرود می آمد هرگز نام خدا را فراموش نکرد و سر خم فرود نیاورد. او حس همدلی و ایثار را در بین بچه های اردوگاه تقویت می کرد و به عنوان یک اصل در مقابل خواست های غیر ...
این جوان، دل حاج قاسم را با نوآوری اش نرم کرد
تکرار کنند. سه روز بعد از شهادت آقا مرتضی، حاج قاسم اعلام کرد که پاک سازی شهر بوکمال به پایان رسیده است. مزارش را خودش انتخاب کرد چند هفته قبل از اعزام آخر وقتی به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) رفت، در قطعه ای به همسرش گفت: نمی دانم چرا به اینجا حس خاصی دارم. یک نیرویی من را به اینجا می کشاند. پس اگر شهید شدم، مزارم اینجا باشد. شهیدی که سنگ مزار ندارد شهید محمد ...
ماجرای خبرنگاری که ناخواسته پرستار کرونایی ها شد + تصاویر
به پوشیدن کردم، خب یک شلوار هم داشت که آنرا پوشیدم، اما پرستار که این صحنه را دید خندید؛ گفتم اتفاقی افتاده؟ همانطور که سعی میکرد جلوی خنده اش را بگیرد گفت: جهادی ها معمولا این شلوار ها را نمی پوشند، شما اولین جهادی ای هستید که پوشیدید. خرما نخورده وقتی وارد بخش اورژانس کرونایی ها شدم کپ کردم؛ شبیه میدان جنگ بود، شلوغ شلوغ؛ اما کم نیاوردم و به دل میدان زدم؛ شاید خیلی ها طعنه ...
نقش شهید رضا چراغی در عملیات والفجر یک/ آتش به جای خون
به گزارش راهیان نور ؛ 38سال پیش در شامگاه 20 فروردین 1362 عملیات والفجر1 در محور فکه شمالی آغاز شد. عملیاتی که طی آن تعداد زیادی از رزمندگان و تنی چند از فرماندهان از جمله: رضا چراغی، فرمانده لشکر27، مختار سلیمانی، فرمانده گردان میثم، رضا گودینی، فرمانده گردان حنین، بهرام تندسته، فرمانده گردن عمار، حجت الله نیکچه فراهانی، فرمانده گردان انصارالرسول، محسن حیات پور، معاون گردان تخریب، حمید ...
درمورد نامزدی در انتخابات، فرآیند شورای نگهبان خیلی برایم مهم نبود/ مشکلات اقتصادی ما راهکار سیاسی دارد
تصمیم می گیرد که ایستادگی کند. در این صورت کار خیلی راحت است؛ چون خودش تصمیم گرفته است. لذا محکم می ایستد و مثل سال های اول انقلاب به صف نفت هم می رود و مانند دوران جنگ در صف همه کالاها هم می ایستد؛ در واقع چون خودش تصمیم می گیرد، احساس سختی نمی کند و یا احساس سختی اش را تحمل می کند. ولی وقتی احساس کند دیگران برایش تصمیم می گیرند و در فرآیند تصمیم گیری، تصمیم سازی و عمل مدخلیت ندارد، اینِرسی سکون ...