دست درازی به دختر 17 ساله تهرانی / مهسا را دیدم به خانه دوست صمیمی ام رفت !
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر سوسن متعلق به شوهرش است یا او خائن است؟! / پلیس کمک می کند
ما بودند. با وجود این، مدتی بعد با اصرار سیاوش رضایت دادند تا ما با هم ازدواج کنیم ولی در این میان خانواده ام در حالی مرا رها کردند که من هیچ اراده ای از خودم نداشتم و همیشه خانواده همسرم برای زندگی ما تصمیم می گرفتند. در این گیر و دار من و سیاوش بدون برگزاری مراسم عروسی و با حداقل لوازم، زندگی مشترکمان را شروع کردیم. مادرشوهرم که زنی معتاد بود، من و همسرم را نیز به استعمال مواد مخدر ...
ساناز و الناز به جای ترکیه در خانه مجردی تسلیم دو شیطان شدند
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات دختر 16 ساله ای است که به همراه خواهرش و به دلیل حرکات و رفتار مشکوک در یکی از خیابان های هسته مرکزی مورد ظن ماموران انتظامی قرار گرفته بود. آن ها که در پاسخ به سوالات ماموران انتظامی دچار تناقض گویی شده بودند در نهایت پرده از ماجرای تلخی برداشتند که موجب سرگردانی و حیرانی آن ها در خیابان های شهر شده بود. دختر 16 ساله در حالی که به شدت اشک می ریخت ...
قتل همسر به خاطر بچه دار نشدن
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، رسیدگی به این پرونده از سال 93 با تماس زنی به اداره پلیس آغاز شد. وی گفت: دامادش پس از حمله به خانه او، دختر و پسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است. پس از این تماس، مأموران بلافاصله به نشانی مورد نظر رفتند و مشخص شد که داماد خشمگین به خاطر اختلاف با همسرش او را به قتل رسانده و پسر جوان خانواده نیز که بر اثر ضربات چاقو بیهوش شده بود به بیمارستان منتقل ...
شوخی 2 دوست با قتل پایان یافت
قرار دادند. آن ها درخواست صدور حکم قصاص کردند و بعد جسد را به افغانستان بردند تا فرزندشان را در کشور خودشان دفن کنند؛ البته پسر دیگرشان برای پیگیری پرونده به ایران آمد تا درباره زندگی برادرش توضیح دهد. این مرد گفت: رضا برادرم عاشق خواهر متهم به نام لیلی بود. من این را می دانستم و بار ها هم این موضوع را به من گفته بود. البته من از جریان تجاوز خبر ندارم و فکر هم نمی کنم برادرم این کار را کرده باشد ...
روایت مردی که از امتحان الهی سربلند بیرون آمد/ 50 سال عشق و پایداری
به گزارش قدس آنلاین ، حاج کاظم ابتدا داستان ازدواج خود را تعریف کرد و گفت: ما همسایه بودیم او را در کوچه دیدم و عاشقش شدم به مادر و برادرم گفتم او را برای من خواستگاری کنید. مهریه او 20 هزارتومان بود. در ازای مهریه به او یک خانه دادم. او ادامه داد: کارگر بنا بودم اوایل ازدواج حدود 5 ماه به خانه مادرم رفتیم. بعد سراغ چاه کنی رفتم، خانه ای ساختم و به آنجا رفتیم. صاحب سه فرزند شدیم. بعد ...
سرتیپ اصغر کورنگی؛ درگذشت مسیحِ قصر/ رییس زندانی که دوست زندانیان بود!
معاون اطلاعات شهربانی شد و البته در پی استعفای دولت موقت درخواست بازنشستگی کرد. کورنگی در خاطرات خود زندانیان برجستۀ سیاسی را که سال ها بعد به عنوان چهره های شاخص انقلاب مشهور شدند این گونه توصیف کرده است : دکتر سامی جوان بود اما پختگی و متانت یک پیرمرد را داشت. مهندس بازرگان انسانی شریف، صدیق، نوع دوست و حق شناس بود. من فریفتۀ رفتار و سجایای اخلاقی دکتر یدالله سحابی شدم و ایشان را حقاً ...
بیوگرافی شبنم فرشادجو
سابقه حضور در نمایش های تئاتر متعدد و همچنین، تعدادی اجراهای تلویزیونی و سینمایی را در کارنامهٔ هنری خود دارد. ازدواج شبنم فرشادجو با یک آلمانی: شبنم فرشاد جو خبر ازدواج خود با یک آلمانی را رسانه ای کرد، وی در مورد زندگی اش می گوید: آینده را نمی شود پیش بینی کرد اما کارم سخت شده و مجبورم مدام بین تهران – فرانکفورت در سفر باشم حس مادر شدن را دوست دارم و یکی از دلایل مهم ازدواج کردنم ...
ششمین شهید خانواده/ برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) دانشگاه را رها کرد
قرار گذاشته بودیم زودتر از عید بیاید و لباس عید بخریم. این بار سر موعد آمد. لباس نظامی خاکی رنگی تنش بود. این آمدنش با آمدن های قبلی اش، فرق داشت. قبلا که برمی گشت، خسته بود. یکی، دو روز استراحت می کرد، اما این بار لبخند روی لب هایش بود. از همیشه سرحال تر بود. ساعت شش صبح رسیده بود؛ اما انگار خستگی برایش معنا نداشت. بعد ازخوردن صبحانه، گفت: مادر، می خواهم بروم بازار تا برای داداش ها و پسردائی ا ...
آشنایی با 9 عروسک تسخیر شده و ترسناک تاریخ + تصاویر
آورده ایم به دلیل ایجاد کابوس های شبانه، حرکت کردن در خانه و رخ دادن اتفاقات بد برای افرادی که با آن ها در تماس بوده اند، معروف شده اند. برخی از این عروسک ها همچون آنابل یا رابرت شهرت بیشتری دارند.7 مورد دیگر نیز با وجود شهرت کمتر، در ترسناک بودن دست کمی از دو همتای معروف خود ندارند. عروسک تسخیر شده آنابل آنابل یک عروسک پارچه ای است که بر اساس یک کاراکتر داستانی به نام ...
توهین دندانپزشک به دختر 7 ساله / عذرخواهی کرد + عکس و فیلم
که با حالتی ترسیده و بغض از من درخواست کرد زودتر از آن محل به خانه مراجعه نماییم و شروع کرد به گریه و زاری . دختر بنده تا مراجعه به منزل فقط گریه کرد تا با کمک مادرش آرام شد. این رفتار و حالت دخترم باعث شد تا پیگیر شوم چه اتفاقی افتاده است که با بغض فراوان و گریه گفت آقای دکتر خیلی با عصبانیت و بد دهنی با من حرف می زد و رفتارش با من خیلی بد بود از او ترسیدم از الفاظ زشت مثل(بمیر .. کوفت ...
چالش های بهروز و جواد در بچه مهندس 4 / جاهدی: هنوز مردم مرا با برنامه عموپورنگ می شناسند
سعدی و وارسته و کاوری و شبکه دو است که تصمیم بگیرند می خواهند این سریال را ادامه دهند یا نه. بعد از آن فیلم نامه باید نوشته شود. به هر حال من دوست دارم این شخصیت در فصل های بعدی هم حضور داشته باشد. الان 6 ماه است که با این نقش زندگی می کنم و بسیار زیاد برای آنچه شما می بینید وقت گذاشتم و سر هیچ کار دیگری نرفتم و روی این نقش متمرکز بودم. چون بهروز را دوست دارم به این خاطر که نماینده جوان های ما است ...
برآورده شدن آرزوی پسر جوان و رفتن به دیدار علی دایی/ پدری برای 50 پسر
؛ جر و بحث ها ادامه داشت تا اینکه مادرم از خانه رفت پدرم من و برادرانم را از خانه برد ما در چادر زندگی می کردیم بعد از مدتی پدرم یک شب ما را به یکی از دوستانش می سپارد و هرگز به خانه نمی آید؛ دوست پدرم هم بعد از مدتی از پس خرج ما بر نمی آمد و ما را به دوست دیگرش سپرد؛ من هفت ساله بودم برادرانم از من کوچکتر بودند دوست پدرم ما را به کوره آجرپزی برای کار فرستاد. بعد از مدتی پدرم آمد به کوره آجرپزی ...
رمز موفقیت کتابخوانی و سحرخیزی
.... او در زمینه دوبله فعالیت داشت و به من گفت برای تست صدا به خانه رادیو بروم. حاتمی به خانه رادیو می رود و تست صدا می دهد، اما بعد از چند ماه پیگیری به او می گویند سی. دی صدایش گم شده است. از طریق همان دوست دوباره پیگیر ماجرا می شود و دوباره تست صدا می دهد و این بار قبول می شود. حاتمی می گوید: قبولی برای من تازه اول راه بود تا دوباره شاگردی کنم؛ شاگردی در محضر استادان و پیشکسوتان رادیو ...
زن فروشنده: صاحبکارم گفت با همسرت زندگی کن ولی با هم ارتباط داشته باشیم!
ازدواج کردم که 20 سال از خودم بزرگ تر بود. آن روزها هیچ آگاهی درباره ازدواج و زندگی مشترک نداشتم فقط از این موضوع خوشحال بودم که نامزدم مردی خوش قد و قامت است. خلاصه زمان گذشت و من در حالی صاحب یک پسر شدم که به حیله گری و دغل بازی های آرمان پی بردم. با دیدن پیامک های عاشقانه در گوشی تلفنش به ارتباط او با زنان غریبه مشکوک شدم و بعد از مدتی بررسی های مخفیانه دریافتم که آرمان به من خیانت می کند. با وجود ...
امیرارسلان نامدار مرا نویسنده کرد
کلاس چهارم را تمام کرده بودم و داشتم به کلاس پنجم می رفتم یک روز تابستانی بود و هوا هم به شدت گرم، مادرم با مادرشوهرش دعوایش شد و به حالت قهر از خانه بیرون رفت. من در هوای گرم تابستان ظهرها می خوابیدم اما آن روز ناراحت بودم که چرا مادر نیست و دعوا شده، به خاطر همین خوابم نبرد. رفتم پای شیر آب و کمی آب خوردم. چشمم به اتاق کنار آب انبار افتاد که پر از مواد زائد بود همه وسایل اضافی را یک جا ...
قتل ناخواسته دوست صمیمی در تیراندازی اتفاقی
هم کار می کردند. تنها کسی که مدام به خانه ما می آمد و تقریبا شوهرم هر روز او را می دید، خسرو است. روز حادثه هم او با خسرو قرار داشت. با این سرنخ، خسرو 40 ساله ردیابی و بازداشت شد، اما منکر شلیک عمدی شد. خسرو در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه اولیای دم برای متهم حکم قصاص خواستند. همسر قربانی در حالی که عکس شوهرش را در دست گرفته بود، با اشاره ...
کشف حقایقی جدید از زندگی خالق شازده کوچولو
طبق اسناد تاریخی گفته می شد عشق اگزوپری به همسرش الهام بخش خلق شازده کوچولو بوده است. شازده کوچولو یا شاهزاده کوچولو نخستین بار در سپتامبر سال 1943 در نیویورک منتشر شد که تا کنون به 450 زبان زنده دنیا ترجمه و با فروش بیش از 200 میلیون نسخه یکی از پرفروش ترین کتاب های تاریخ بوده است. در این داستان سنت اگزوپری به شیوه ای سوررئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی می پردازد. اگزوپری در ...
شوخی های شبکه های اجتماعی؛ قیمت پراید چند؟
/> من هستم بعد دبیرستان متوجه میشی با یسری فقط بخاطر این دوست بودی که هفته ای پنج بار میدیدیشون؟! متفکر وقتی می گن زن بشینه خونه واسه خودش خانومی کنه یعنی دقیقا چکار کنه؟! هی چایی بریزه برای خودش بگه بفرمایین خانومی! در خدمت باشیم؟ نگار
راز ارتباط مردان غریبه به خانه این زن در تهران فاش شد
و 2 کودکم شدم. روز های اول کار همه چیز خوب پیش رفت تا اینکه همسایه ها به رفت و آمدهای مردان غریبه به خانه ام مشکوک شدند. مرد خلافکار در پایان گفت : یک روز که طبق معمول در حال بسته بندی و توزیع مواد مخدر بودم، توسط مأموران پلیس همراه با خانواده ام بازداشت شدم. در حال حاضر پشیمانم. بنا بر این گزارش، پرونده متهمان جهت سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی ارجاع شد. انتهای متن/ ...
خاطره هایی از سریال قدیمی آئینه
آئینه دختر خانه بودم. یک لباس آبی مخمل پوشیده بودم و از آن دخترهایی بودم که در خانه مانده بودم. بعد از سریال همه می گفتند به تو نمی آمد که دختر ترشیده باشی. من می گفتم آقای لطفی این دختر با این لباس هایی که به من پوشاندید نمی تواند یک دختر ترشیده باشد. ایشان گفتند نه بگذارید ببینند گاهی دخترهایی که ظاهر بدی ندارند هم به خاطر مسایلی در خانه می مانند. در سریال آئینه نقش های متفاوتی را بازی می کردم و جایی نماند که بگویم کاش این نقش را بازی می کردم. مهیمن در پایان گفت: تا نفس می کشم دوست دارم بازی کنم زیرا جزئی از وجود من است. آرزو دارم سریال های خوبی ساخته شود. انتهای پیام ...
معلمی که فداکارانه با داشتن کودک معلول تدریس می کند
و من اصلا حق غیبت نداشتم. مجبور بودم دروسی که عقب افتاده بودم را خودم بخوانم. از طرفی هم باید وقتم را تنظیم می کردم. یعنی ساعت 5 صبح بیدار می شدم، پسرم را می بردم پیش مادرم و ساعت 6 باید با سرویس به دانشگاه می رفتم و مسافت دانشگاه تا خانه هم حدود یک ساعت و نیم بود. بعد از ساعت 8 صبح تا ساعت 6 و 7 شب کلاس داشتم. بعد از کلاسم باید با عجله به ترمینال می رفتم و به خانه برمی گشتم. وقتی هم که می رسیدم ...
شب تلخ فوتسال حفاری و برد شیرین دختران آبادانی
.... در حال حاضر حفاری با تساوی که در بازی اول مقابل پالایش نفت به دست آورد، یک امتیازی است و در قعر جدول قرار دارد. خراسان و سایپا نیز دوم و سوم هستند. در هفته سوم این رقابت ها نیز ملی حفاری در دیداری خارج از خانه با سایپا دیدار می کند و پالایش نفت آبادان هم در مشهد میهمان تیم خراسان است. مرحله نهایی لیگ برتر به صورت دوره ای برگزار می شود و در نهایت نیز جام قهرمانی به تیمی خواهد رسید که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد. انتهای پیام ...
شب تلخ فوتسال حفاری و برد شیرین دختران آبادانی
.... در حال حاضر حفاری با تساوی که در بازی اول مقابل پالایش نفت به دست آورد، یک امتیازی است و در قعر جدول قرار دارد. خراسان و سایپا نیز دوم و سوم هستند. در هفته سوم این رقابت ها نیز ملی حفاری در دیداری خارج از خانه با سایپا دیدار می کند و پالایش نفت آبادان هم در مشهد میهمان تیم خراسان است. مرحله نهایی لیگ برتر به صورت دوره ای برگزار می شود و در نهایت نیز جام قهرمانی به تیمی خواهد رسید که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد. انتهای پیام ...
دستگیری قاتل زنان تنها در مشهد
هماهنگی قبلی به منزلش رفتم. این کار را چند بار تکرار کردم تا محل اختفای زیورآلات و پول هایش را پیدا کنم، اما وقتی دیدم آن زن به رفتار های من مشکوک شده است، به طور غافلگیرانه و از پشت سر او را با چاقو زدم و گوشی تلفن را به همراه کارتن آن و مبالغی وجه نقد سرقت کردم. این متهم همچنین به قتل س با همین شگرد اعتراف کرد و راز قتل او را فاش ساخت. او گفت: به بهانه خواستگاری وارد خانه س شدم و مدتی ...
زیرکی زن جوان باعث دستگیری متجاوز شد
قلم | qalamna.ir : گروه حوادث: وقتی هوا کاملا تاریک می شد، راننده زانتیا راهی خیابان ها می شد و در نقش مسافرکش، زنان جوان را گروگان گرفته و آنها را تسلیم نیت شوم خود می کرد.مدتی قبل زنی جوان وحشتزده و سراسیمه به اداره پلیس پایتخت رفت تا از یک راننده متجاوز شکایت کند. وی گفت: تا دیروقت در محل کارم بودم و وقتی از آنجا خارج شدم هوا کاملا تاریک شده بود. می خواستم تاکسی اینترنتی ...
نگار قربانی موش دیوانه نشد
دارد و زخمی سنگین بر جانش نشسته. روح او اما این سنگینی را حس نمی کند. آرامشی منحصربه فرد، کلماتش را احاطه کرده است. پیش از اینکه با دوستانم به پارک ارم برویم، خانواده ام مرتب تماس می گرفتند. می خواستند زودتر به خانه برگردم. شب عجیبی بود. گویا به دل همه بد آمده بود. در یک لحظه چشم برهم زدن، دیگر نفهمیدم چه شد. وقتی کابین بین زمین و آسمان رها شد، تمام بدنم می لرزید، ولی به هوش بودم. بعد از ...
بلاتکلیفی 8 ساله قاتل یک زن جوان
جسد دخترم مواجه شدم. من از قاتل او گذشت نمی کنم و درخواست قصاص دارم. بعد از گفته های اولیای دم، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهام قتل عمدی را قبول ندارم چون من به عمد این کار را نکردم. تینا مزاحم زندگی من شده بود. او می خواست من را تلکه کند و این موضوع من را ناراحت می کرد. تینا با من تماس می گرفت و برایم مزاحمت ایجاد می کرد. من نامزد کرده بودم و چند بار به او گفتم مزاحمم نشو اما او ...
“سام درخشانی” به سیم آخر زد/ عکس
است و به گفته سام، حالا خانه آنها تبدیل به یک گالری نقاشی شده است. سام درخشانی :من و عسل یک دوست خانوادگی مشترک داشتیم که ما را برای یک مهمانی خانوادگی دعوت کرد. در آن مهمانی با عسل آشنا شدم و این آشنایی ادامه پیدا کرد. بعد از مدتی خانواده های ما نیز با هم رفت و آمد پیدا کردند و این باعث شناخت بیشتر ما نسبت به اخلاق و روحیات همدیگر و در نهایت منجر به ازدواج ما شد. عسل:در ابتدا اصلا فکر نمی کردم آشنایی من و سام به مرحله ازدواج برسد ولی رفته رفته این حس در ما به وجود آمد که می توانیم زندگی مشترک مان را در کنار هم تشکیل بدهیم. ...