سایر منابع:
سایر خبرها
نشست مجازی معرفی آثار لاله جعفری در تکاب برگزار شد
مبارکه استان اصفهان؛ کتاب قصه آدم برفی از کتاب یک اسم و چند قصه توسط محمد یونا ملکی، عضو کتابخانه شهید نجات الهی بیجار استان کردستان؛ کتاب ناروال نهنگ شاخ دار توسط عایشه محمودی، کتابدار کتابخانه مجتمع فرهنگی مهاباد استان آذربایجان غربی، کتاب خانه ای که سطل آشغال نداشت توسط آیدا مجاور، کتابدار کتابخانه مرکزی ارومیه استان آذربایجان غربی و کتاب قصه هایی برای 9 ساله ها توسط سیما گل زردی، کتابدار کتابخانه ...
بازیگر سریال احضار: در کودکی تحت تاثیر خسرو شکیبایی و مادربزرگم بودم + عکس
دادن ها روی من تاثیر مثبت گذاشت. کتاب خواندن را مادربزرگم به من یاد داد. بعد از آن هم علاقمند به این حرفه شدید و در کلاس های استاد حمید سمندریان ثبت نام کردید. بعد از ازدواجم این اتفاق افتاد. دوره دو ساله بازیگری را در کلاس های زنده یاد سمندریان گذراندم. سعی می کنم تجربه هایی را که آموختم در کارم استفاده کنم. چرا در سریال می خواهم زنده بمانم حضور مادر در قصه کم رنگ ...
سالروز آزادسازی شلمچه/ قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم
سال پیش هنوز روزنامه بیستم اردیبهشت را داشتم خب در کش و قوس روزگار گم و گور می شود دیگر. _یعنی خبر را در روزنامه خواندید؟ جمله ایی خاطرتان نیست؟ حاج احمد سرش را با خنده می خاراند: مگر می شود یادم برود، هنوز جمله اش کنج چشمم لانه دارد، بزرگ و پررنگ در صفحه اول اینطور آمده بود: شلمچه آزاد شد؛ اصلا وقتی خواندم، چطور بگویم، مثل این بود که یک نوشابه تگری وسط شرجی آبادان به بدن زده ...
فقیری: شیراز داش آکل نداشته است/ رودریگز: دانشور کم از جمال زاده ندارد
داستان های حماسی ظهور پیدا کرد و در نخستین سال های بعد از اسلام به شکل حماسه های ادبی و سپس در قالب اشعار غنایی و عرفانی جایگاه رفیعی در میان حاکمان و عموم مردم داشت. معاون فرهنگی شهردار شیراز گفت: با سپری شدن دوران طلایی شعر فارسی و آغاز تدریجی افول شعر در سده های 10 و 11 هجری و همچنین آغاز دوره مشروطیت، ادبیات بیشتر رنگ سیاسی و اجتماعی به خود گرفت. در دوران معاصر با تمام فراز و نشیب ...
در اختتامیه جایزه پژوهش های ادبی سیمین دانشور مطرح شد؛ وجود فرهنگ عامه مردم شیراز در آثار دانشور/همه ...
نشان داده شده است، مردم دوستی، مقاومت در برابر سختی ها که در شخصیت یوسف و زری دیده می شود، توجه به مراسم سنتی از جمله پخت نان برای عروسی، استفاده از ضرب المثل های رایج، نذر کردن، باران خواهی، استفاده از واژه های بومی مانند آرمه و قصه های عامیانه مردم مانند قصه کره سیاه، که عمری همداد آدمی دارند، از اندک ویژگی های رمان سیمین دانشور است. سولماز دهقانی در این مراسم گفت: شورای پنجم از سال اول ...
مهاجران در ویلچر | نگاهی به توانایی هنری جوانان افغانستانی
ساعت پنج و نیم عصر روز بیست و یک ماه مبارک رمضان و در خانه هنر مهاجران است. این خانه انصافا برای خودش تاریخی دارد. سال های پیش محمد حسن جعفری، هنرمند دلسوز گلشهری، این مکان را فراهم آورده و درب نارنجی کوچکش شاهد است که چه هنرمندانی از آن عبور کرده اند و چه افراد بسیاری که راه زندگی شان را همین جا پیدا کرده اند. در می زنم و وارد می شوم. راهروی باریک و سالنی که از دیدنش شوکه می شوم. در این سالن ...
چگونه تئوری ها را "زرد" کنیم؟
فریدون رهنما نوشته اند.این مدخلِ کوتاه نیز مثل طبیعت بی جان ، حتی یک کلمه درباره خودِ فیلم ندارد، در حال واگویه نقدهای دیگران است و آن را بدون مشاهده فیلم نیز می توان نوشت. بهتر نبود مدخل نویس کمی از اعتماد به نفس خود خرج می کرد و متنی مطلقا با معنا درباره فیلم می نوشت؟ یک جمله مطلقا با معنا از ایشان بخوانیم: هرچند شمیم بهار در نقد خود اشاره ای به مساله هویت ملی ندارد، اما می توان بازتاب ناکامی فیلم در ...
گفتگو با ضرغامی نامزد انتخابات 1400: من روحانی نیستم/دعوای من و احمدی نژاد به دفتر رهبری کشید/ اصلاح ...
را خوردند. نه اصولگراها به معنای واقعی اصولگرا هستند (البته اکثریتشان؛ حداقل بخش عمده شان) نه اصلاح طلبان دیگر نای اصلاحات به معنای واقعی و آن چیزی که مدعی هستند را دارند. بنابراین سال هاست از اصولگرا و اصلاح طلب عبور کرده ام. چون طرفدار نگاه رهبری هستم، طرفدار نگاه حاج قاسم سلیمانی هستم و معتقدم این مسیر، مسیر درستی است و ما باید فراتر از جناح های سیاسی، مسیر درستی که تقویت انقلاب است را جلو برویم ...
ناک اوت محرومیت در رینگ خاکی (عکس)
خروجی آن شد ساخت یک سالن تمرین ووشو برای علی و بچه های بشاگرد که نامش را گذاشته اند خانه ووشو برای امید. چرا ووشو؟ چه شد که پای ووشو به بشاگرد باز شد؟ ورزشی که نسبت به خیلی از رشته های دیگر امکانات بیشتری می خواهد و مانند فوتبال نیست که با یک توپ و چند سنگ بشود بازی کرد. همه چیز از سال 97 شروع شد، روز هایی که تعدادی از شاگردان یکی از معلمان مدارس شبانه روزی بشاگرد در صفحه ...
خرده روایت های صف نانوایی
کنم به شاگرد نانوایی. از آن پسربچه های سرتقی است که با چشم های روشنش همه جا را می کاود. یکهو داد می زنم: آقا این چه وضعشه! چرا نوبتو یکی آقا یکی خانم نمی کنید؟ بابا مردیم از بس معطل شدیم! شاگرد یک نگاه به صف طولای زن ها می اندازد و پولم را با یخ گیر می گیرد و نان ها را صاف می گذارد کف دستم. نگاه پیروزمندانه ای به جمعیت خانم ها می اندازم. حالا دیگر هم نوبت زن میانسال پشت سرم شده، هم باقی خانم ها از این وضعیت راضی به نظر می رسند. چه چیز بهتر از این؟ یک تیر و 2 نشان! نان ها را می گذارم توی پارچه ای و چشم هایم از شدت خوشحالی ریز می شود، اما لبخندم پشت ماسک می ماند. سرمست به خانه برمی گردم. ...
معرفی 15 عنوان کتاب و اشعاری در سوگ شهادت امام علی(ع) | مسجد غریب مانده و محراب بی دعاست | بر شانه تو ...
ها از کهکشان شیری تو حرف می زنم بر شانه تو جای یتیمان کوفه بود از اوج سر به زیری تو حرف می زنم از چاه اشک و آه فراق و حکایت شب های گوشه گیری تو حرف می زنم از بیست سال خانه نشینی و بی کسی از غربت غدیری تو حرف می زنم دیگر نفس به سینه من حبس می شود وقتی که از اسیری تو حرف می زنم داغ تو بیشتر ...
آیا لاله جریان سازی جدید در سینمای ایران می آفریند؟
شعار سال: این فیلم قصه ای تقریباً 10 ساله دارد، ابتدای دهه 90 بود که پیامکی ناشناس با مضمون صرف رقم میلیاردی برای ساخت فیلمی به نام لاله برای اصحاب رسانه ارسال شد تا سرآغاز جنجال های این فیلم باشد؛ فیلمی که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی متولی ساختش بود و تا همین امروز تمام انتقادات به بودجه کلان این فیلم را به جان خریده است. لاله ، اما داستانی طول و دراز دارد؛ گاهی ساختش را به دیدار کارگردانش با محمود احمدی نژاد در آمریکا و کسب رضایت مستقیم از رئیس جمهور وقت منتسب می ک ...
تشییع جنازه هایی که قربانی بعدی خود را انتخاب می کنند/ فوت یازده نفر در ده روز اخیر در شهر سوق و ضعف ...
بالا سُر می خورد و می آید پایین. اغلب اوقات دست راستش یک شیشه نوشابه بود و وقتی می گذشت، اصغر سرش را از پنجره ماشین بیرون می آورد و داد می زد علی نوشااابه. جنگ تمام شده بود و جوان ها خسته یا سر حال به خانه برگشته بودند و هر کس پی زندگی خودش بود. در پیِ معترضة عکس قبل، باید یادآورد که کوکاکولا تازه بعد جنگ و با اسم و رسمِ شخص شخیص خودش پا به ایران هم باز کرده بود و به عنوان کوکا مشهدی ...
بر بوم زندگی مینا ، هنرمند توانجوی همدانی/ از سبک انحصاری تا گالری داری خصوصی
خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی؛ گوشه و کنار شهرم را می کاویدم که به اینجا پاییر قدم می زند رسیدم، کتاب را باز کردم، اتاق بوی جنگل های بکر می گیرد.... / بوی کاج! / ابر شدم از دلتنگی، این باران تا صبح می بارد / چه ناب می شوند رودهایی که سحر از دستانم جاریست. این چند سطر کافی بود تا باز خبرنگاری کار دستم دهد و به دنبال اتاقی باشم با عطر درختان صنوبر و کاج و صدای امواج مواج دریا، اتاقی پر از بوته های بهاری و آهوان دل فریب ...
ادب الشوارع؛ روزنامه ای بر دیوار
چون اولین مواجهه من با عشق را نام دختری رقم زد که روی دیوار رو به روی خانه مان توی قلبی بزرگ کنار نام دیگری نشسته بود و باعث شد همیشه فکر کنم یک دختر چقدر می تواند در قلب پسری عمیق شود که آن پسرک برود و رنگ بخرد و یک شب، بی آن که همسایه ها او را ببینند بیاید و روی دیواری که می داند معصومه یا حالا معشوقه اش از کنار آن عبور می کند اسمش را توی یک قلب بزرگ کنار اسم خودش بنویسد. یا فکر کنم به این که ...
نجم الدین شریعتی: شوخی هایی که درخلوت با آن ها گریه می کنم
زیر می خوانید: * ساعت حدود پنج صبح است که گفتگو می کنیم و تازه از اجرا آزاد شده اید. این فضای آنتن زنده در بازه سحرگاهی سخت نیست؟ در ماه رمضان سی شب بدون استراحت برنامه داریم البته من به عنوان مجری باز استراحت دارم ولی گاهی تهیه کننده و باقی تیم باید مواردی را هماهنگ و مدیریت کنند که خیلی کار سختی است. با این حال با این برنامه همه زندگی شما حتی تا بعد از ماه رمضان هم به هم ...