دختر نابینایی که فعال محیط زیست است
سایر منابع:
سایر خبرها
از مطلق نگری در امان ماندم
خواندید؟ با اینکه از ما 6 خواهر و برادر، چهار نفرمان دانشگاه تهران پذیرفته شدیم اما واقعیت این است که من همچنان از درس و کلاس بیزار بودم. از همان روزهای کودکی از اقتدار و جدیت پدرم بدم می آمد، چون از واهمه پدر درس خواندم و دانشگاه رفتم. برادر بزرگ ترم تنها کسی بود که ابتدا راهی سپاه دانش شد و بعد کنکور شرکت کرد و به مدرسه عالی بازرگانی رشت رفت؛ ازآنجایی که تنها بود سال بعد به من گفت اجازه ات ...
مولود ذبیحی : دانش آموزان هنرستان ها نابغه های گمشده جامعه هستند
.... 21 سال سابقه دارم که به لطف خداوند وعنایت بزرگان آموزش و پرورش استان حدود بیست سال آن را در پست مدیریتی مشغول بوده و هستم. چرا این شغل را انتخاب کردید؟ عشق و علاقه زیادی به معلمی که شغل انبیا است داشتم می خواستم از این طریق به مردم این مملکت سراسر افتخار خدمت کرده باشم. همیشه تشنه یادگیری و یاددهی بودم و در دوران دانش آموزی همیشه به عنوان معلم یار کلاس انتخاب می شدم. ...
وحید خیری: مشارکت دادن دانش آموزان در تدریس روحیه کارگروهی را در آن ها تقویت می کند
، در پی اعلام نتایج طرح جلوه های ویژه معلمی، وحید خیری دبیر شاغل در آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی، به عنوان منتخب استانی شناخته شد؛ انتخاب وی به عنوان معلم نمونه استانی در سال تحصیلی 1399/1400، بهانه ای شد تا با وی به گفتگو بنشینیم که در ادامه می خوانید... لطفا خودتان را معرفی بفرمایید. وحید خیری هستم، دبیر عربی مدارس منطقه نظرکهریزی و دانشجوی دکتری رشته عربی که از سال 91 بخاطر ...
9 نکته جالب در مورد پریسیلا چان : از تحصیلات تا چگونگی آشنایی با مارک زاکربرگ
به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، او یکی از قدرتمندترین زوج های جهان است با این وجود هنوز چیز زیادی در مورد بانوی اول فیسبوک و همسر مارک زاکربرگ ، پریسیلا چان ، نمی دانیم. زنی که قلب موسس میلیاردر این شبکه اجتماعی مشهور را تسخیر کرده اولین مصاحبه تلویزیونی خود را با ساوانا گاتری انجام داده و در طی این مصاحبه بود که اطلاعات بیشتری در مورد دوران کودکی و ازدواج خود با زاکربرگ فاش کرد. این دو در دانشگاه ...
روایت ایثار معلمی که پس از تصادف و با دستهای شکسته به مدرسه برگشت
هر روز ادامه داشت تا اینکه اردیبهشت 99 در مسیر رفت و آمد به مدرسه تصادف کردم و هر دو دستم شکست، سه روز در بیمارستان بودم. او با وجود اینکه دچار سانحه شده، دست از تدریس برنداشته و با وجود داشتن مرخصی پزشکی، برگشته و اجازه نداده است بچه ها از درسشان عقب بمانند. از او درباره رفت و آمدش به روستا با وجود شکستگی در دستانش می پرسم که می گوید: جایی که می روم صعب العبور است. ترکِ موتور همکارم می ...
پدرم مدام از ارتباط مادرم با یک مرد غریبه می گفت
در کلاس هشتم در یکی از مدارس حاشیه شهر ثبت نام کرد. خیلی زود در مدرسه با نوجوانانی آشنا شدم که سیگار می کشیدند و مواد مخدر استعمال می کردند من هم باب دوستی با آن ها را باز کردم و در کنار آن ها به مصرف سیگار و مواد مخدر روی آوردم از سوی دیگر نیز به شبکه اجتماعی تلگرام معتاد شده بودم و همه اوقات بیکاری ام را این گونه می گذراندم تا این که چند ماه بعد ترک تحصیل کردم وبه خلافکاری هایم ادامه ...
درخواست قصاص برای کور ی چشم
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، رسیدگی به این پرونده از 2 سال قبل با شکایت پسر جوانی به نام سعید آغاز شد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: در قوم ما رسمی وجود دارد که یک روز خاص همه با پتک ضرباتی بر روی شانه های مان می زنیم، اما کسی آسیب نمی بیند، اما در روز حادثه اسماعیل که برادر شوهر خواهرم است به خاطر کینه ای که از من داشت با پتک محکم بر روی چشمم کوبید و موجب شد تا بینایی ام را ...
برگزاری مراسم وداع با ماه رمضان در شهرستان اشکذر
دیپلم خود را گرفت. محمدحسین از همان دوران دانش آموزی با مطالعه کتب مذهبی بینش مذهبی خود را بالا برد و بیشتر با علما و روحانیون معاشرت داشت از پیش از انقلاب مقلد امام بود و با حکومت طاغوت مخالفت می کرد. در سن 18 سالگی با خانواده ای مذهبی و مومن وصلت کرد در سال 1351 به سربازی رفت و بعد از بازگشت با توجه فرصت های شغلی دولتی دیگر با مشورت سومین شهید محراب آیت الله صدوقی شغل ...
معلمِ مسافرکشی که چشم بر میلیاردها تومان بست
تهران (پانا) - ابراهیم دهباشی و علی حسن ظفری دو تن از رانندگان تاکسی تهران مهمان شب گذشته دعوت بودند. به گزارش روابط عمومی برنامه دعوت ؛ دهباشی در آغاز گفت: 13 سال در شهر خودمان خامنه بودیم بعد به تهران آمدم چند سال در شرکت شیر پاستوریزه تهران حسابدار بودم اما فکر کردم کاری برای خودم داشته باشم تاکسی برای من یک دانشگاه بود حدود 52 سال است که راننده تاکسی هستم. دهباشی در ...
روایتی تلخ از حمله انتحاری به مدرسه ای در کابل
شعار سال: عصر روز شنبه ای که گذشت، در حمله انتحاری به مدرسه سیدالشهدا در غرب کابل بیش از 50 دانش آموز دختر کشته و بالغ بر 100 دانش آموز زخمی شدند. این حادثه خونین واکنش های بسیاری در رسانه ها و شبکه های اجتماعی به دنبال داشت تا جایی که عکس های خونین و غم انگیز دانش آموزان مدرسه سیدالشهدای کابل در فضای مجازی بین کاربران شبکه های اجتماعی دست به دست می شد و هشتگ کابل تسلیت، افغانستان تسلیت هم جزو سه ترند اول شبکه های اجتماعی شد. در تماس با تعدادی از خانواده های دانش آموزان در کابل حادثه انفجار مدرسه دخترانه سیدالشهدا را چنین روایت می کند: دانش آموزان دخ ...
کج شدن مسیر زندگی از زمین فوتبال به کرسی تلاوت / تلاش برای شکستن طلسم 18 ساله قرآنی در تبریز
شوند و تبدیل به یک شعبه بشوند و در هر محله ای هم که قرار است محفل قرآنی باشد، همه بدانند که این کلاس درس، شعبه ای از همان اداره امور قرآنی است و تماما همه در آنجا عضو باشند. الان به علت تعدد موسسات قرآنی، به نوعی حس رقابت منفی در آن ها ایجاد شده که نسبت به عملکردهای یکدیگر موضع می گیرند. این برای افراد قرآنی خیلی بد است. الان از سال 82 به بعد، 18 سال است که در مسابقات اوقاف ( که برترین ...
که اردیبهشت 1364 آسمانی شد بچه محله بنفش در شلمچه آسمانی شد
مختار وقتی به سن خدمت رسید، راهی شد. جنگ و تجاوز بعثی ها هم او را نترساند. همه نگرانی برادرم از تنهایی پدرم در کار کشاورزی بود. دائم تماس می گرفت و می گفت من فقط ناراحت شما هستم، ناراحت بابا هستم که دست تنهاست و کاری از دستش برنمیاد. آخرین روز ها هم تماس گرفت و گفت تا دو ماه دیگر خدمتم تمام می شود و برای کمک به شما می آیم. برادرم 22 ماه در منطقه خسروآباد و آبادان و شلمچه خدمت کرد. ...
گفتگو با غلامرضا غلامپور، شاعر آیینی و اهل بیت(ع) | ابیاتی در گروحال دل
کلاس درس روی کتاب و دفتر برای خودش جملات آهنگین می نوشته. یک روز که معلم اتفاقی دفترش را می بیند و دست نوشته ای از او را می خواند تعجب می کند که چطور پسرکی با این سن و سال چنین جملاتی می نویسد. او غلامرضا را تشویق می کند که شعر و شاعری را جدی تر دنبال کند. البته مادر غلامرضا هم در علاقه مند شدن او به شعر نقش مؤثری داشته است. می گوید: مادرم سواد نداشت، اما کلی بیت از حفظ بود. حافظه خوبی داشت و هر ...
بلایی که از آسمان نازل شد (+تصاویر)
ساله اش است که با این حادثه از دنیا رفت: خواهرم فرزندی نداشت و با مادرم زندگی می کرد. این روزها مادرم حال و روز خوبی ندارد و دائم محترم را صدا می کند. چه می توانم بگویم. من دو خواهر دیگر هم به جز محترم داشتم که آنها هم از دنیا رفته اند و حالا هر سه شان را از دست داده ام. او بغضش را قورت می دهد تا بتواند حرف بزند: بعد ازظهرها ما به شالیزار می رفتیم و نهایت دریافتی مان در روز، فقط 100 ...
حکایت مادر، روایت یک مقاومت طولانی
همان دو سالگی، صدمات بسیاری می خورند. از طرفی به خاطر آنکه پدربزرگم یک شخصیت برجسته، سخاوتمند، ادیب، فرزانه و در کل انسان خاصی بودند، مادرم تحت تأثیر پدرشان قرار می گیرند و از خصوصیات اخلاقی ایشان پیروی می کنند. مادرم می گفتند: من سعی کردم تمام روشم را از رفتار پدرم انتخاب کنم. به خاطر همین خصوصیات اخلاقی و رفتاری هم مادرم در مدرسه، بسیار شاخص بودند. ناگفته نماند که تحولات جالبی را هم در همان ...
آرزوهای حقیقی کودکان این خاک بخاطر آرزوهای واهی و پوچ تروریست ها در زیر خاک دفن شد
بررسی های مقامات افغان نشان می دهد که این انفجار با استفاده از یک خودروی بمب گذاری شده انجام شده است. بعد از انفجار خودرو و خارج شدن دانش آموزان از مدرسه، 2 مین کارگذاری شده نیز منفجر شده است. بیشتر قربانیان این انفجار غیرنظامیان هستند و در میان آن ها دانش آموزانی هستند که برای ورود به کنکور آماده می شدند ؛ نظر به آمار تازه شمار جان باختگان در این انفجار بزرگ در نزدیک مدرسه مکتب سیدالشهدا(ع) به بیش از 60 نفر رسیده که اکثر آنان دانش آموزان دختر بو ...
دوران پسا کرونا و مدارس هوشمند
دارد که هر کس بیشتر توانایی دارد می تواند بیشتر یاد بگیرد و برنامه آموزشی طوری طراحی می گردد که تمامی نیازهای متفاوت و توانایی های دانش آموزان را پوشش دهد. تحولات علمی در سال های اخیر به خصوص در زمینه فناوری اطلاعات و همچنین لزوم توجه به آموزش های مجازی و غیر حضوری در دوران بیماری کووید 19 و شیوع آن، لزوم تجدید نظر در امر آموزش و پرورش را صد چندان نموده است تا بتوان از این طریق همگام با تحولات علمی ...
بازیگر نقش مائده در احضار : برای حضور در سریال 3 روز تست دادم
برنامه چشم روشنی که به مناسبت عید سعید فطر روی آنتن شبکه یک سیما رفت، میزبان رضا توکلی، نسرین نکیسا و آدرینا صادقی بازیگران خانواده مرادی در مجموعه احضار بود که در ماه مبارک رمضان با تم ماورائی پخش شد. در ابتدای این برنامه توکلی در سخنانی گفت: خدایا تکلیف ما را با کرونا روشن کن واکسن بزنیم این ماجرا تمام بشود. ما تا الان شبانه روز کار میکنیم و کاری که پخش می شود، کاری است که حاصل زحمات ...
ماجرای عشق کوتاهی که با شهادت دوباره متولد شد/بانویی که 2 بار مرگ را تجربه کرد
خبرگزاری میزان - برنامه رمضانی دعوت در بیست و ششمین قسمت خود میزبان بانویی فرهنگی از شهرستان ورامین بود؛ خدام در آغاز گفت وگو راجع به داستان ازدواج و عشق ملکوتی خود گفت: شاید برای شما عجیب باشد، اما من در ده سالگی عاشق شدم؛ عاشق مسعود میرزایی که از اقوام ما بود؛ ما هشت سال عاشق هم بودیم و عشقی ملکوتی را با یکدیگر تجربه کردیم. دختر بسیار فعالی بودم الان هم در سن 63 سالگی فعالیت های بسیاری دارم ...
توزیع 8 هزار تبلت بین دانش آموزان بهزیستی تبعیض آموزشی را کاهش می دهد
خواندن با این گوشی بسیار سخت است. مخصوصا برای درس های زبان و ریاضی مشکلات زیادتری دارم. تلویزیون نیز برنامه هایی را برای درسهایم پخش می کند اما آن را هم به سختی می بینم و علاقه ای به یادگیری درس از تلویزیون ندارم. مادر ابوالفضل هم از نحوه آموزش مجازی در دوران کرونا گلایه دارد و به خبرنگار ایرنا می گوید: ابوالفضل از لحاظ جسمی بیمار است و حالا از نظر ذهنی هم فکرش مشغول شده است. او به سختی می ...
پیکر پدرم سیزده سال مهمان دشت های دهلران بود
. مادرم به تنهایی ما را بزرگ کرد. خیلی سختی کشید اما نگذاشت سختی ببینیم. من شاغل و کارمند بنیاد شهید هستم. برادرم کارمند دانشگاه مازندران و خواهرم معلم است. مادرم و پدرم سنتی ازدواج کردند. پدرم اصالتا اهل محله کاظم آباد بابلسر است. از پدرتان چه خاطره ای در ذهن تان مانده است؟ من 8 ساله بودم که پدرم شهید شد. بابا عاشق قرآن بود. از 5 سالگی مرا به کلاس قرآن فرستاد. یک روز برای رفتن ...
سپهبد علی صیاد شیرازی
.... و خداوند نگذاشت بروم و گرفتار آن خطا بشوم و این، برایم درس شد. خاطره ی شیرین و در عین حال عبرت آموزی بود. بفرمائید درس و مدرسه را چه کار کردید؟ تا قبل از دوران متوسطه و بعد از آن را در رشته ی ریاضی و در گرگان درس خواندم. همیشه جزء نفرات اول بودم. هیچ کمکی هم نداشتم، اما خداوند مقدر کرد که من با روحیه ای خود جوش، به تحصیل ادامه دهم. این طور تشخیص دادم که برای دیپلم باید بیایم تهران ...
سرنوشت مبهم مردی که همسرش را کشت
را در بیمارستان باز کردم و تازه فهمیدم خواهرم کشته شده است. رامین بارها خواهرم را کتک زده بود. او مرد بسیار خشنی بود و خواهرم را اذیت می کرد. خواهرم قصد جدایی داشت. پلیس در ادامه بررسی خود رامین را مورد بازجویی قرار داد. این مرد گفت: من و همسرم از ابتدایی که با هم ازدواج کردیم اختلاف داشتیم و چون بچه دار نمی شدیم این اختلاف شدیدتر شده بود. یک ماه بود که همسرم قهر کرده و به خانه پدرش رفته ...
روایت مردی که از امتحان الهی سربلند بیرون آمد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما ؛ او ادامه داد: کارگر بنا بودم اوایل ازدواج حدود 5 ماه به خانه مادرم رفتیم. بعد سراغ چاه کنی رفتم، خانه ای ساختم و به آنجا رفتیم. صاحب سه فرزند شدیم. بعد از به دنیا آمدن فرزند سوم کم کم خانم ام بیمار شد و خودم کارها را انجام می دادم. محمد برمایی کارشناس برنامه در این بخش راجع به موضوع مهریه صحبت کرد و گفت: موضوع مهریه مشکل دختر و پسر نیست بلکه مشکل دو ...
بازیگر سریال احضار: در کودکی تحت تاثیر خسرو شکیبایی و مادربزرگم بودم + عکس
مینو سراغ شما آمد؟ ابتدا نقش شیده پیشنهاد داده شد، آن مقطع مشغول بازی در سریال می خواهم زنده بمانم بودم و در آن لحظه به فاکتورهایی همچون همکاری با آقای افخمی و کار برای ماه رمضان بسنده کردم و نمی توانستم کل فیلم نامه را مطالعه کنم بنابراین خواستم دیالوگ ها را برایم ارسال کنند تا با روحیات شیده آشنا شوم. نقش را دوست داشتم و حتی قرارداد بستم و تست گریم هم دادم، سپس شرایطی برایم به وجود ...
وقتی قرآن روشنی بخش زندگی می شود
می گوید: برنامه فعلی من تمرکز بر روی درس و دانشگاه است تا همانند دوران مدرسه با رتبه و نمرات ممتاز فارغ التحصیل شوم. وی با تشکر از کمک های کمیته امداد عنوان می کند: شش هفت سالی می شود که تحت پوشش کمیته امداد هستیم و حمایت هایی را همچون پرداخت برخی از مخارج تحصیل و افزایش یارانه انجام داده اند که جای تشکر داشته اما در واقع کفاف زندگی یک خانواده چهار نفره با هزینه های امروز را نمی دهد. خبرگزاری فارس در شیراز آماده است کمک های خیرین عزیز را به دست این خانواده آبرومند اما مستمند برساند. انتهای پیام ...
آنان دلتنگ شهر و دیار خویش اند
آن روز سال ها می گذرد و من هنوز پشیمانم چرا برای یافتن کار در شهر خودمان صبوری و تلاش بیشتری نکردم؟ چرا آنقدر راحت به غربت تن دادم و یک عمر خود را از لذت حضور کنار والدین محروم کردم. او می گوید به ظاهر من که در تهران زندگی می کنم اوضاع مالی بهتر و زندگی موفقی دارم ولی در واقع این من و خانواده ام هستیم که مدام حسرت دورهمی آن ها را می خوریم. جایمان هر شب جمعه خانه پدرم خالی است. آن ها وقت کافی دارند ...
جهش های اعجاب برانگیز جانباز دوپا قطع
...: سوریه نمی روی؟... کله من هم که شور و عشق داشت... **: آن موقع چند ساله بودید؟ فاطمی: من متولد 63 هستم. آن روزها گُل جوانی ام بود. سی سالَم بود. من از چهارم ابتدایی وارد بسیج شدم و از همان سال ها فضای بسیج را تجربه کردم. افغانستانی بودم و بسیج هم اتباع را ثبت نام نمی کرد چون همان اولش، کپی شناسنامه و کارت ملی را می خواست. در پایگاه بسیج ما یک دوستی بود به نام آقا مجید. تمدنی ...