فکر می کردم انتقال به رئال مادرید شوخی است
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت عجیب آزمون: گفتند سالم به دنیا نمی آیی!
مادرم پیش او رفت و گفت این همان بچه ای است که شما گفته بودید سالم به دنیا نمی آید! پژمان جمشیدی در این قسمت از برنامه به شوخی با سردار آزمون به او گفت: تازه این سردار کم خون است، اگر پرخون می شد چه می شد (باخنده) هم چنین ستاره تیم ملی فوتبال ایران درباره اولین دعوتش به اردوی تیم ملی گفت: من در تیم روبین کازان بازی می کردم و 18 ساله بودم، بعد خیلی دوست داشتم که در این جام جهانی ...
مراسم تشییع پیکر زنده یاد علی مرادخانی برگزار شد
سرویس : فرهنگ و ادب - تئاتر و هنرهای تجسمی زمان : شناسه خبر : 1064341 به گزارش خبرگزاری شبستان، در ابتدای این مراسم که به مجری گری عباس سجادی برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین دعایی ، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات دقایقی به صحبت پرداخت و گفت: بنده علاقه ویژه ای به مرحوم علی مرادخانی داشتم و ایشان برای من یک نمونه ای از پاکی، صفا و بی ریایی و مهم تر از همه تخصص و اشراف بر هنری که به آن تعلق ...
علی کریمی با خودروی لاکچری و گران قیمتش+عکس
در سال های 1378 و 1379 لیگ آزادگان را فتح کند. علی کریمی در سال 2111 به الاهلی امارات پیوست. این باشگاه اماراتی توانست در اولین فصل حضور کریمی اولین جام خودش را یعنی جام امیر را در فصل 2111-2112 فتح کند. کریمی در سال 2114 توانست 14 گل برای تیمش به ثمر برساند. علی کریمی در مونیخ آلمان علی کریمی روز 3 مه سال 2115 بنا به گزارش وب گاه رسمی باشگاه بایرن مونیخ به این تیم آلمانی ...
شهید حسن بایرامی: چه مرگی بالاتر از مرگ با عزت؟
در نزد من از عسل شیرین تر است. راستش را بخواهید من مرگ در بستر و راحت زیستن و بدون مرارت را دوست نمی داشتم. دوست می داشتم با مرگم حداقل دِینم را به اسلام به مقدار خیلی کم ادا کنم و حداقل بتوانم در آخرت به خدا بگویم که بله من در مسیر تو خیلی گناهان کبیره و صغیره داشته ام. آن قدر زیادند که خودم نمی توانم بشمارم. ولی ای خدا! در راه تو، من از مال و جانم گذشتم و این شهادتم را قبول کن و به خاطر ...
مهدی واعظی در طرفداری: اگر طرفدار تیمی نبودم سمت خدا اجرا می کردم؛ بارها خلاف مواضع استقلال صحبت کردم!
مهدی واعظی مستقیم با هواداران فوتبال صحبت کرد. اما مهدی واعظی پیش از این نیز ممنوع الکار شده بود. این اتفاق بعد از جدال لفظی او با علی دایی و محمد رویانیان رخ داده بود و واعظی به طور کامل جزئیات ماجرا را شرح داد. مهدی واعظی در دوران جام ملت های آسیا برنامه ای مشترک با علی انصاریان داشت. در پایان از او پرسیدیم آیا خاطره ای از زنده یاد انصاریان دارد؟ مهدی واعظی از آن روزها و سر کار گذاشته ...
رایزنی سران اوکراین و کانادا درباره روسیه و ایران
( جزئیات بیشتر ). دفتر ریاست جمهوری اوکراین هم درباره تماس تلفنی ولودیمیر زلنسکی با جاستین ترودو نخست وزیر کانادا بیانیه صادر کرد. در این بیانیه آمده است که دو طرف درباره مواضع دو کشور در خصوص موضوعات کلیدی در دستور کار نشست آتی گروه 7 و همچنین سران ناتو صحبت و هماهنگی کردند. بنا بر اعلام دفتر ریاست جمهوری اوکراین، زلنسکی ترودو را در جریان آخرین وضعیت امنیتی در مناطق ...
خودکشی قبل از دستگیری
نشان می داد امین در این قتل نقش دارد. اظهارات متناقض زمانی که از امین تحقیق کردیم او بسیار مضطرب و نگران به نظر می رسید. رنگ پریده او و اظهارات متناقضش بیشتر ما را به او مشکوک کرد. از امین درباره نوشته های روی دیوار پرسیدم و او با این که واقعا نوشته ها خوانا نبود، گفت: نمی دانم اما شاید یک شعر از وحشی بافقی باشد و بعد از کمی فکر کردن گفت: جان من سنگ دل، دل به تو دادن غلط است ...
ماجرای عکسی که این روزها در اینترنت داغ شده؛ آندرس آراتو کیست؟
گویند که ترکشان کرده اند یا از سرقت هویت شان در فضای آنلاین و خالی شدن حساب های بانکی شان صحبت می کنند. در واقع آن ها از عکس های من استفاده می کردند، چون تصورشان این بود که عکس من لبخندی همراه با ناراحتی است و اصطلاحا خنده تلخی بر لب دارم. بعد از آنکه این میم های اینترنتی در فضای مجازی پخش شد، روزنامه نگاران شروع به تماس گرفتن با من کردند و از من میخواستند که برای مصاحبه به منزلم بیایند ...
رتبه 918 کنکور برای اسدالله قصاب! + عکس
...> گفت: داداش! چه کار می خواهی بکنی؟! بنر را نصب نکنی ها... من آبرو دارم. می خواهم در آن محل زندگی کنم. کاری نکنی شرمنده مردم شوم! خندیدم و گفتم: باشه داداش! تو برگرد من بنر را نصب نمی کنم، خیالت راحت... *زیرک و باهوش بود قرار بود 25 خرداد 88 بزرگترین راهپیمایی اعتراض به نتایج انتخابات از طرف ستاد مهندس موسوی در تهران برگزار شود. اسدالله بعدازظهر تماس گرفت و گفت: من ...
خاطره جالب از علاقه جوانان به آیت الله رئیسی؛ از طرف من پیشانی آن سید را ببوس
کرده است. وی در ادامه با حضور آیت الله رئیسی در قوه قضاییه مستندهای مردمی و بی پرده را از سفرهای آیت ها رئیسی تولید کرده که همواره مورد توجه مخاطبان بوده است. وی در گفتگو با خبرنگار ما اظهار داشت: شاید سال ها قبل که صحبت از آیت الله رئیسی مطرح می شد من هم مثل خیلی از جوان ها شناخت کمی از شخصیت ایشان داشتم، اما وقتی در بسیاری از استان ها رفتار و منش انسانی، ادب، متانت، جهادی گری و اخلاق ...
خاطره بازی با فرشاد پیوس
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، نسل قبلی یعنی جوان های دهه 50 و 60 از او خاطرات شیرینی در ذهن دارند. پیوس قدرت فوق العاده ای در گلزنی داشت و انگار هیچ وقت اشباع نمی شد. با او چند خاطره قدیمی را مرور کردیم. افشین زنگ زد که بیاید پرسپولیس به به. من و افشین پیروانی در تمرین پرسپولیس. افشین عجب سبیلی داشت. من خودم در دوران بازی زیاد اهل سبیل گذاشتن نبودم. دوره ...
حمله تند و تیز فرهاد مجیدی به وزیر ورزش (عکس)
گویند که مشکلات را به وزارت ورزش انتقال دادند، اما پاسخی دریافت نکرده اند. از این به بعد مشکلات را با شما هواداران درمیان خواهم گذاشت، چون به اندازه کافی به مدیر و مسئول گفته ام، اما حل نشده، ناراحت شده اند و طور دیگری موضع گرفته اند؟ خطاب به آنهایی که خیال می کنند با این کارشکنیها من کنار خواهم رفت، صریح و بدون تعارف بگویم که این بار کسانی باید بروند که چنین شرایط اسفناکی را رقم زده اند. ...
بانوی معترض به نقض پروتکل های بهداشتی را از اتوبوس پیاده کردند!
.... ظهر پنجشنبه 13 خرداد، یکی از مسافران اتوبوس های بین شهری یزد (میبد) به تهران، با تماس با خبرگزاری برنا، از عدم رعایت های پروتکل های بهداشتی در سفر نصف و نیمه اش گفت. جملات بالا، از صحبت های زنی میانسال است که قصد سفری ایمن و بی خطر را داشت که نه تنها سفرش ایمن و بی خطر نبود، بلکه بالاجبار از اتوبوس پیاده و در میانه راه از سفر بازداشته شد. مردم تخلفات را ...
انتقاد تند خداداد عزیزی از گزاشگر ایران - بحرین
: البته حدود 20 دقیقه از صحبت های من سانسور شد که از این بابت خوشحالم، چون درباره طبیعت زیبای کشور تایلند و مسایل دیگر خیلی راحت صحبت کرده بودم و به نظرم خوب نبود پخش شود. وی افزود: درباره بخشی که قصد ترساندن من را داشتند باید بگویم از قبل گفته بودند اشکال ندارد شما را یک لحظه بترسانیم که موافقت کرده بودم، اما حامد آهنگی حواسم را پرت کرد داشتم فکر می کردم که به غیر از سهراب بختیاری زاده کدام مدافع از نظر فنی قوی بود که ناگهان آن آقا سطح رویی میزی که به آن تکیه داده بودم را شکست و با ماسک ترسناک روبرویم ظاهر شد. ...
فالگیر به من گفت شوهرت به تو خیانت کرده/200میلیون تومان به یک آدمکش دادم تا او را بکشد اما نمرد
نیست اما من باور نمی کردم. حتی گوشی تلفنش را می داد که من آن را چک کنم، ولی مطمئنم پیام ها و تماس هایش را از قبل پاک می کرد. من به رفتارهای او مشکوک بودم و این شک زمانی به یقین تبدیل شد که پیش یک فالگیر رفتم و به من گفت که زنی قد بلند در زندگی شوهرم هست و همین مسأله شک مرا به یقین تبدیل کرد. فقط به این دلایل به شوهرت مشکوک بودی؟ دلایل کمی نبود. حتی یکی از دوستانم گفت از شوهرت بخواه که ...
پسرم گفت برای من عزا نگیرید
موسوی که در ایام محرم منبر داشت، گفت بعد از 14 محرم با هم صحبت می کنیم. 19 محرم شد و خبری از آقای موسوی نشد. در این چند روز سیداسحاق و سیدمهدی از سرکار به منزل می آمدند و پیگیر تماس حاج آقا بودند. بالاخره حاج آقا موسوی 20 محرم به منزلمان آمد و اسم بچه ها را نوشت و فرم ثبت نام را به سپاه جنوب تهران برد. روز 28 ماه صفر در حسینیه بودیم که سیداسحاق تماس گرفت و گفت مادر! زودتر به خانه بیایید که قرار ...
◄ یک خاطره تلخ از ایستگاه راه آهن زنجان
حوض های بزرگ بیرون سالن را به من نشان داد، یک لحظه رنگ سبز روشن پیراهن چهارخانه کودکی را که صبح اول وقت جلو در ایستگاه دیده بودم را روی آب حوض شناور مشاهده کردم، وحشت کردم، پاهایم سست شد و همانجا به زمین نشستم و توان صحبت کردن نداشتم. لازم به ذکر است که من حدود سی ماه در زمان جنگ تحمیلی در جبهه های جنگ حضور داشتم و پیکرهای شهدا و کشته شدگان عراقی را بارها از نزدیک مشاهده کرده بودم و حتی ...
حرف های مجری جنجالی تلویزیون درباره وزارت ورزش و پرسپولیس
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، مهدی واعظی، مجری شناخته شده برنامه های ورزشی طی هفته اخیر به یکی از چهره های مورد توجه فضای مجازی تبدیل شده است. واعظی به دلیل اظهار نظر درخصوص وزارت ورزش و جوانان و تیم های استقلال و پرسپولیس تهران پیش از این مورد توجه بود. واعظی درباره دلایل عدم فعالیت و جنجال هایی که به دنبال اظهار نظراتش به راه افتاده صحبت کرد: ممنوع التصویر و کار شدید؟ ...
زندگی نامه داستانی معلم شهیده رقیه رضایی لایه نوعروس / همه ی چادر نمازها گلدارند
، خدایا خودت می دانی این زن چقدر نذر و نیاز کرده! عمر آن چهارتا که به دنیا نبود، این یکی را به او ببخش. سکینه خانم با گوشه چارقدش زیر چشمش را پاک کرد و آهسته گفت: آمین. اگر دختر باشد، اسمش را می گذارم رقیه! با بلند شدن بوی کندر و اسپند رباب به طرف آشپزخانه خیز برداشت و لحظاتی بعد، با خواندن "امن یجیب" ظرف اسپند را در اتاق چرخاند. آن روز بعد از آمدن مصطفی و آمیرزا که به دنبال قابله رفته بودند، سکینه ...
شیری: از دعوت نشدن به تیم ملی ناراحت شدم
موقعیت زیاد درست می کنیم خودش حسن است ولی حرف شما را قبول دارم. ما نباید ساده موقعیت از دست بدهیم، خصوصا در 7بازی باقیمانده که بسیار مهم و حیاتی هستند. تو چند ماه پیش توسط اسکوچیچ به اردوی تیم ملی دعوت شدی ولی در این اردوی آخر، بین بازیکنان دعوت شده نبودی. در این خصوص چه صحبتی داری؟ این موضوع برای من سخت بود و از دعوت نشدن به تیم ملی ناراحت شدم. با این حال تلاشم را بیشتر می کنم ...
مرگ تلخ در بیابان جازموریان (+عکس)
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، پس از گذشت سه روز از مرگ حمید جفادار شاهوزهی 28ساله و پسر هشت ساله اش محمدعامر در بیابان های گرم و سوزان جازموریان، بسیاری از اقوام و همولایتی هایش هنوز در مورد این حادثه صحبت می کنند اما پاسخی برایش ندارند. تشنگی؛ قاتل جان پدر و پسر بشیراحمد شاهوزهی، برادر حمید در مورد این حادثه به خبرنگار جاجم جم می گوید: حمید هم در ایرانشهر و هم در ...
موزیک ویدئو پرده نقره ای با صدای اشکان خطیبی /نعیمه نظام دوست از سانسورها ناراحت است
سانسور و توقیف تو همه کشورها هست ولی حداقل این بازی درخشان و این تلاش بازیگر و عوامل محترم فیلم باید از طرف داوران و عوامل خود این حرفه باید دیده می ش، خلاصه بگم تو حرفه ما بازیگران خوبی هستند که سال ها تلاش کردن و هنوز دارند تلاش می کنند ولی به حق واقعی خودشون شاید نرسیده باشند ، دوست داشتم به سهم خودم از اشکان عزیز برای این تلاشش برای درخشش تو این فیلم تشکر کنم و بگم دوست و همکار عزیز من تو ...
بعد از جدایی با عکس ها و خاطرات مان چه کنیم؟
ها بیندازید؛ پس بهتر است از دورریختن یا سوزاندن شان منصرف شوید، حتی اگر فکر می کنید با این کار حال تان بهتر می شود و مرهم زخمی پیدا می کنید. در ادامه و برای به پایان رسانیدن این مطلب با هم برخی پاسخ های کاربران درمورد اینکه بعد از جدایی با عکسهای تان چه کردید را بخوانیم: کاربری به نام امید نوشت: عکسامو همه آرشیو کردم تو گوگل فوتوز و الانم دارمشون هنوز، نگه داشتم برای روزی که ...
در ناهارمان چیزی ریخته بودند!
ثابت ایران قرار داشت، می گوید: مرحوم پورحیدری اولین بار من را به تیم ملی دعوت کرد ولی بعد دوره بلاژویچ هم دعوت شدم. یادم هست که فقط 20 سال داشتم و بلاژ هم می گفت تو جوان اول تیم من هستی. آن موقع تجربه زیادی نداشتم. مدت کوتاهی بود که برای تیم ملی بازی می کردم. تیم خیلی خوبی داشتیم و باید بحرین را می بردیم ولی نمی دانم چرا در آن مسابقه اصلا شرایط خوبی نداشتیم. کلا بازی بد پیش رفت. نمی توانستیم در ...
معروف کاپیتان تیم ملی در 2054!
سعید معروف در والیبال جهان یچیزی تو مایه های زیدان تو جام جهانی 2006 هست، اما تو کشور خودش در حد پیام صادقیان نمی شناسنش! دفلیپ: یه سعید معروف دیگه برای نسل بعدی کشف کنید هرچی جام میخواید واستون کسب میکنن سجاد: وجود سعید معروف تو تیم خیلی ضروریه مرتضی: ولی سعید معروف بازنشسته شه خیلی بد میشه صلاح الدین: صفحه اینستاگرام فدراسیون جهانی والیبال با ...
محمدی: انتقادات از آزمون و طارمی را قبول ندارم
فوتبال پرسپولیس درباره انتقال خود از استقلال به جمع سرخپوشان بیان کرد: روزی که به پرسپولیس منتقل شدم تا صبح خوابم نبرد. از بچگی آرزو داشتم در پرسپولیس بازی کنم. محمدی درباره دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و بحرین گفت: لیاقت تیم ملی ایران این نیست که برای مرحله مقدماتی استرس داشته باشد. توانایی تیم ملی آن چیزی نبود که مقابل هنگ کنگ دیدیم. امیدوارم اسکوچیچ در بازی اول (مقابل هنگ کنگ) دست خود ...
فتح اورست با طعم خون و کرونا
امیرحسین احتشامی: چند روزی بیشتر نیست که از یک سفر پرمخاطره با ریسک بالای مرگ بازگشته است. سفری طول و دراز که نزدیک به دو ماه طول کشید آن هم در کشوری چون نپال که از حداقل امکانات هم بی بهره است و یکی از مهم ترین منابع درآمدش خالی کردن جیب کوهنوردانی است که قصد صعود به بلندترین قله جهان را دارند؛ اما همه دشواری های صعود به قله اورست و رفتن تا پای مرگ مانعی برای این کوهنورد پرافتخار اصفهانی نبوده تا او را از صعودی تاریخی منصرف کند. حتی کرونا و سرفه های خونی مداوم هم نتوانسته در برابر مردی که عزمش را برای رقم زدن افتخاری جاودان جزم کرده بوده، ایستادگی کند. بله صعود به اورست و به اهتزاردرآوردن پرچم پرافتخار ایران در نوک قله 8848 متری اورست هدفی بود که دهقان برای آن ریسک هر خطری حتی مرگ را پذیرفته بود. او حالا لقب تنها اصفهانی که توانسته بلندترین قلعه جهان را فتح کند یدک می کشد و با این تاریخ ساز در دل مردم نصف جهان نامی ماندگار برای خودش دست وپا کرده است. دهقان ناگفته های فراوانی از این صعود پرفرازونشیب به همراه آورده که شنیدن آن خالی از لطف نخواهد بود. *آقای دهقان خیلی خوشحالیم که شما را سالم و سرحال در اصفهان می بینیم؟ ممنون از لطف شما. بله واقعا صعود بسیار دشوار و پرخطری را پشت سر گذاشتم به ویژه که باید با کرونا هم می جنگیدم اما حالا بسیار خوشحالم. خوشحالم چون که توانستم به هدفم برسم. هدفی که از سه سال و نیم پیش برایش برنامه ریزی کرده بودم. من آن زمان خودرو شخصی ام را فروختم تا بتوانم هزینه سفرم را فراهم کنم اما اشتباهی که کردم این بود که دلار نخریدم. آن زمان هر دلار سه هزار تومان بود و تصور می کردم قیمت دلار تغییری نمی کند و بنابراین نیازی به اسپانسر ندارم؛ اما با جهش قیمت دلار صعود من هم دچار مشکل شد و متاسفانه رئیس هیئت کوهنوردی استان اصفهان که قول پیدا کردن اسپانسر را هم داده بود به وعده اش عمل نکرد تا برنامه صعودم به اورست عقب افتاده و هزینه های سنگینی را متحمل شوم. ایشان من را خام کرد و درحالی که همه برنامه هایم صعودم به اورست در حال نهایی شدن بود به قول هایش عمل نکرد و حتی در همین صعود اخیرم به اورست هم یک اسپانسر نتوانست برایم پیدا کند و تمام کارها و پیدا کردن اسپانسر را خودم انجام دادم. *چرا سال گذشته برنامه تان برای صعود به اورست را اجرایی نکردید؟ سال گذشته با دلار 12 هزارتومانی قرار بودم سفرم را آغاز کنم اما دولت نپال هیچ ورودی نداشت و اجازه حضور هیچ کوهنوردی را نداد. در سال جاری دولت نپال اجازه صعود کوهنوردان به اورست را داد و برای من دو مرحله دعوت نامه رسمی از وزارت توریسم فرستادند. از طرف دیگر بنده از شورای برون مرزی وزارت ورزش مجوز هم دریافت کردم و با شرایط عالی راهی نپال شدم. البته برای پیدا کردن اسپانسر به حدود 160 ارگان دولتی و خصوصی نامه نوشتم تا این که توانستم با چهار شرکت قرارداد ببندم تا حدود چهل درصد از هزینه ها را متحمل شوند. در همین جا لازم است از شرکت فولاد مبارکه، شهرداری اصفهان، شرکت اکشن، فروشگاه سیاه کمان، شرکت کفش شرپا و کارخانه قایا که درمجموع حدود 450 میلیون تومان به من کمک کردند تشکر کنم. شش صد و پنجاه میلیون تومان هم خودم از جیبم هزینه کردم. به لطف خدا تنها ایرانی بودم که در اکسپدیشن 2021 حضور داشت و با موفقیت و سلامت این قله فتح شد. *صعود شما به اورست آیا معادل طلای جهانی کوهنوردی است؟ من جزو تیم ملی هیمالیانوردی محسوب می شوم و مدال طلای جهان به من تعلق می گیرد اما جایزه ما را نمی دهند. من قله مانسلو را که دو سال پیش صعود کردم مجوز شورای برون مرزی وزارت ورزش را داشتم و در این مجوز قیدشده بود که جایزه دارد ولی متاسفانه به جایی نرسیدم و آن ها گفتند که ما تنها می توانیم به قهرمانان المپیک مقداری جزئی کمک کنیم. الان هم که به اورست صعود کردم معادل طلای جهان است اما با این شرایط بسیار دشوار صعود که گریه آور است به جنگ دلار بیست وپنج هزارتومانی، دوری از خانواده و کرونا رفتم و با خلط خونی در منطقه مرگ درحالی که دو نفر از همنوردانم کشته شدند، موفق شدم پرچم کشور عزیزم را بر فراز بلندترین قله جهان به اهتزار درآورم. *دقیقا لحظه ای که بر بلندی اورست ایستادید چه احساسی داشتید؟ واقعا احساس وصف پذیری داشتم و حس کردم یک ایران روی قله است. وقتی در آن باد شدید و هوای نامساعد پرچم مقدس کشور را درآوردم اول روی قلب خودم گذاشتم و آرامش عجیبی گرفتم. در آن لحظه از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم و به آن فرد نپالی که به عنوان راهنما همراهم بود گفتم چند عکس بگیرد تا بتوانم آن ها را منتشر کنم. من اولین نفر در شرکت خودم بودم که به قله رسیدم و نخستین فرد هم بودم که به پایین برگشتم تا جایی که در بی سیم به انگلیسی اعلام کردند ایرانی هیچ وقت نمی تواند به قله صعود کند . همه تعجب کرده بودند که من با بیماری کرونا و داشتن خلط خونی توانسته ام این صعود بسیار دشوار را به سرانجام برسانم. آن ها می گفتند ایرانی ها خیلی قوی هستند و صعودم با آن شرایط تبلیغ بسیار مناسبی برای کشورم بود. *شما هفت خوان رستم را پشت سر گذاشتید تا به کمپ اصلی اورست برسید و تازه از آن مرحله صعود شما آغاز شد. در این مورد صحبت کنید. امسال رکورد مجوز صعود به اورست شکسته شد. درآمد دولت نپال از راه دادن مجوز صعود به اورست و یکسری قله های فرعی است. امسال دولت نپال به دلیل این که در سال های قبل مجوز صعود صادر نکرده و دچار ضرر شده بود بیش از 410 مجوز صعود تا لحظه ای من در کمپ اصلی اورست بودم، صادر کرد که حتی برخی می گفتند این تعداد مجوزها ممکن است خیلی بیشتر هم شود. به دلیل این که شرکت طرف قرارداد کوهنوردان حداقل 30 هزار دلار از هر نفر دریافت می کند تا در صعود به اورست پشتیبانی کند که ظاهرا بخش عمده ای از این پول را دولت نپال دریافت می کند. مجوز صعود از حدود 11 تا 18 هزار دلار در نوسان است. به هرحال امسال چیزی نزدیک به هزار تا دو هزار نفر در کمپ اصلی اورست حضور داشتند که آمار وحشتناکی محسوب می شود. شما تصور کنید در ارتفاع 5364 متری که کمپ اصلی قرار دارد همه چادرها در کنارهم به شهرکی تبدیل شده بود که هیچ پروتکل بهداشتی در آنجا رعایت نمی شد. در ابتدا 20 تا 30 نفر از کوهنوردان به کرونا مبتلا شدند و بعد به 150 نفر گسترش پیدا کرد تا جایی که این 150 نفر از کمپ اصلی تخلیه شدند. از سوی دیگر بحث شلوغی در کمپ اصلی که با توجه به صدور مجوزهای فراوان به معضل بزرگی در مسیر صعود تبدیل شده بود. در برخی مسیرهای صعود، فضا به اندازه ای کم می شد که تنها یک نفر می توانست بااحتیاط عبور کند اما در همان لحظه یک نفر در حال پایین آمدن بود و اصطکاک مختصری بین این دو نفر در این مسیر باریک پیش می آمد که ما را مجبور می کرد تا طناب خود حمایتی را بازکنیم. این موضوع شرایط را بسیار خطرناک می کرد چراکه یک نفر چاره ای جز باز کردن طناب خودش از کارگاه نداشت. *با تمام این سختی هایی که پشت سر گذاشتند تا بام جهان را فتح کنید تصور می کنم به آرامشی که دنبال آن بودید، رسیده اید؟ بله. موقعی که موفق شدم تا نوک قله پیش بروم آمدم پایین و از طرفی برای این که دو نفر از همنوردانم را ازدست داده ام ناراحت بودم. همنوردانی که چند هفته باهم زندگی کردیم. به ویژه یک نفر از آن ها که با تابعیت سوئیس و اصالت پاکستانی، مسلمان بود و پنج فرزند داشت. این ضربه روحی موجب شد که ما حتی جشن صعود هم بر پا نکنیم چراکه این اتفاق تلخ بسیار ناراحت بودیم؛ اما جدای از این بحث واقعا وقتی به گذشته خودم فکر می کردم با توجه به 42 سال که از عمرم سپری شده و سختی هایی که کشیده ام، خودرو و ملکی که برای این صعود فروخته ام، تلاشم برای جذب اسپانسر، تمرین های سخت و فشرده ای که برای این صعود انجام دادم با توجه به ثمر نشستن تمام این دشواری ها پس از فتح اورست، خوشحالم. *با توجه به تمام این دشواری های سپری شده الان می توانیم بگویم امین دهقان به سقف آرزوهایش رسیده است؟ طرح خودم فتح قلل هفت گانه قاره های جهان است. تاکنون موفق شده ام بر بام بلندترین قله های چهار قاره آفریقا، اروپا، آمریکای جنوبی و آسیا ایستاده و پرچم کشورم را در بلندای این قله ها به اهتزار درآورده و بر فراز این قلعه ها فیلم بگیرم؛ اما هنوز سه قله دیگر باقی مانده است که در اقیانوسیه (اندونزی)، قطب جنوب و قطب شمال قرار دارند. هیچ ایرانی تاکنون موفق به فتح این سه قله نشده است و تنها 200 تا 300 کوهنورد غیر ایرانی توانسته اند این کار را انجام دهند. انتظار از مسئولین این است که پول قرارداد یک بازیکن متوسط داخلی فوتبال را به من اختصاص دهند تا من این سه قلعه را صعود کنم. * آیا اصفهانی بودنتان جدای از ملیت پرافتخار ایرانی در این صعود بازتابی داشت؟ در آنجا هر موقع کوهنوردان دیگر کشورها در مورد ملیت سوال می کردند و من می گفتم ایرانی هستم آن ها ابراز علاقه کرده و ایران را کشور بزرگی توصیف می کردند؛ اما زمانی که نام اصفهان را بر زبان می آورد خیلی از آن ها نقش جهان و فرش اصفهان یادشان می افتاد. این موضوع هم من را خیلی خوشحال می کرد و هم انرژی مضاعفی در من ایجاد می کرد. از سوی دیگر چون به عنوان نخستین اصفهانی قصد فتح اورست را داشتم و شهرداری اصفهان و فولاد مبارکه به عنوان دو ارگان دولتی شهر خودم از من حمایت کرده بودند تصمیم گرفتم به هر شکل این کار را انجام دهم که به لطف خدا این مهم با موفقیت انجام شد. *سوال پایانی این که در طول این صعود به مرگ هم فکر می کردید؟ حقیقت این که دو سه جای مختلف قصد داشتم برنامه صعودم را متوقف کرده و به پایین برگردم. نخست این که با سه پزشک در فضای مجازی مشورت می کردم وضعیت بالینی ام را به آن ها گزارش می دادم. هر سه تاکید داشتند که با این شرایط صعود نکنی بهتر است و یا صعود خودت را به تعویق بینداز. از طرف دیگر با توجه به این که واکسن کرونا نزده بودم این ترس را داشتم که کرونا گرفته و همه چیز خراب شود. به هرحال با تمام شرایطی که پیش آمد تصمیم گرفتم باوجود این که کرونا داشتم وضعیت جسمانی ام هم زیاد خوب نبود صعودم را آغاز کنم و همین کار را هم کردم. از کمپ سوم به بعد وضعیت برایم بسیار سخت شد چون ارتفاع خیلی افزایش پیدا می کند و اکسیژن خون پایین می آید. در کمپ چهارم که ارتفاع حدود 8000 متر بود تردید پیدا کردم که مسیر را دیگر ادامه ندهم و برگردم. یادم می آید که ساعت هفت و نیم شب 21 اردیبهشت ماه 1400 به سمت قله حرکت کردیم تا موقع برگشت روز باشد و با توجه به تحلیل رفتن شدید انرژی مشکلی پیش نیاید. ساعت هفت و نیم صبح 22 اردیبهشت ماه 1400 به قله رسیدم. به عبارت بهتر 12 ساعت در همان منطقه مرگ کوهنوردی کردم و یادم می آید در این 12 ساعت دو سه بار که شرایط بسیار سخت شد با توجه به شرایط جسمی که داشتم و سرفه های خونی فراوانی که به دلیل ابتلا به کرونا پیداکرده بودم تصمیم به متوقف کردن برنامه صعودم گرفتم؛ اما در همان لحظات یاد خدا و ائمه اطهار به من کمک کرد. در این زمان مرتب ذکر می گفتم و آرام می شدم. از طرف دیگر به خوشحالی بعد از صعود فکر می کردم و یادم می آمد که در دیگر صعودهایم هم با چنین مشکلاتی روبرو شده اما باتحمل به هدف خودم رسیدم. به هرحال در چند مرحله به مرگ فکر کردم حتی به دلیل کمبود اکسیژن رویاهایی در ذهنم شکل گرفت و فکر می کردم که در این دنیا نیستم اما خیلی زود به خودم می آمدم و با توجه به این که مربی رسمی فدراسیون کوهنوردی هستم و تجربه چنین شرایطی را دارم باقدرت به کارم ادامه می دادم و خدا را شکر وقتی به قله رسیدم تمام این خستگی ها و سختی ها از تنم دررفت. ...