سایر منابع:
سایر خبرها
اگر از مادرتان شاکی هستید، این مطلب را بخوانید
تو اون سال ها. وسواس تمیزی، نجسی پاکی، وسواس اینکه دروغ نگم، وسواس سر رکعت نماز (که آخرش هر نمازم 2 ساعت طول می کشید). این وسواس ها درواقع بروز اضطراب هایی بود که داشتم. اما خب نه خودم می فهمیدم که یه جایی مشکل هست و نه مادرم توجهی نشون می داد. فکر کردن به اون دوره های OCD هنوز نفسم رو می گیره. تمام مدت تحت یه اضطراب و فشار روانی بودم و هیچ کمکی هم از جایی نمی رسید. شانس بزرگ ...
اگر از مادرتان شاکی هستید، این مطلب را بخوانید
تو اون سال ها. وسواس تمیزی، نجسی پاکی، وسواس اینکه دروغ نگم، وسواس سر رکعت نماز (که آخرش هر نمازم 2 ساعت طول می کشید). این وسواس ها درواقع بروز اضطراب هایی بود که داشتم. اما خب نه خودم می فهمیدم که یه جایی مشکل هست و نه مادرم توجهی نشون می داد. فکر کردن به اون دوره های OCD هنوز نفسم رو می گیره. تمام مدت تحت یه اضطراب و فشار روانی بودم و هیچ کمکی هم از جایی نمی رسید. شانس بزرگ ...
آینده دخترانی با مادران بداخلاق؛ از بیماری روانی تا فرار
اون سال ها. وسواس تمیزی، نجسی پاکی، وسواس اینکه دروغ نگم، وسواس سر رکعت نماز (که آخرش هر نمازم 2 ساعت طول می کشید). این وسواس ها درواقع بروز اضطراب هایی بود که داشتم. اما خب نه خودم می فهمیدم که یه جایی مشکل هست و نه مادرم توجهی نشون می داد. فکر کردن به اون دوره های OCD هنوز نفسم رو می گیره. تمام مدت تحت یه اضطراب و فشار روانی بودم و هیچ کمکی هم از جایی نمی رسید. شانس بزرگ من ...
حالا دیگه همه اعضای خانواده لحظه شماری می کنیم تا روز جمعه از راه برسه
سرنوشت آینده ی خودمو کشورم سهیم باشم خوشحالم. راننده تشکر کرد و به مسیر ادامه دادیم و من همچنان در فکر بودم که رأی اولی ها قدر یه رأی خودشون رو میدونن، چطور بعضیا بعد از سال ها رأی دادن، هنوز فکر میکنن رأی اونا هیچ اثری تو بهبود وضع جامعه نداره؟ حالا دیگه به مقصد رسیده بودم، کرایه را حساب کردمو پیاده شدم. بنر بزرگی وسط خیابون خودنمایی میکرد که روی اون نوشته بود من یک ایرانی ام، من یک قاسم سلیمانی ام ...
بیایید یک کاری بکنیم
مرد بود، مرد. یه لات این ایران داشته باشه حاجیه.خدا می دونه اون شبایی که من تو جاده چالوس داشتم بلال سق می زدم اون تو کدوم سنگر و کشور جونش رو گرفته تو دستش و جنگیده. مثه اینا نبود که آب پرتقالشون یه نمه ترش و شور می شد سردی گرمی شون می کرد. می گویم: اگه بود بهش چی می گفتی؟ سبیلش را می جود، عرق پیشانی اش را می تکاند و می گوید: می گفتم جان مادرت بیا کار رو دست بگیر خودت رئیس جمهور شو! تا از این وضعیت ...
بعد از جدایی با عکس ها و خاطرات مان چه کنیم؟
ها رو یک آلبوم کردم و گذاشتم کنار، برای دیجیتالیها هم یک فولدر ساختم و اونهم گذاشتم تو هارد یک گوشه برای خودش. بلاخره تو اون عکسها گذشته ی خودم هم هست دیگه. سهراب نوشت: همه جیزش رو نگه داشتم. همیشه جدایی ها توام با ناراحتی نیست که. حتی می تونه بعدش تبدیل به یه رفاقت خوب شه. رفاقتی که در غالب اون رابطه نشدنی بود. کاربری ناشناس: چاپ شده ها رو یک آلبوم کردم و گذاشتم کنار، برای دیجیتالیها هم یک فولدر ساختم و اونهم گذاشتم تو هارد یک گوشه برای خودش. بلاخره تو اون عکسها گذشته ی خودم هم هست دیگه. سعیده: اگه نگه داری یعنی فقط جسمت جدا شده... اگه پاک کنی ینی گسستی و پریدی ...
عاطفه گمشده ای است درونی؛ شاید روزی دوباره پیدایش کنیم!
فریادی کشید: نه، نه من این کار را نمی کنم. مگه من قاتلم؟! اون هم قاتل دختر خودم در ادامه داستان مادری سر می رسد که بر دایی جابر که نمادی از سنگدلی است، عتاب می کند و عاطفه مادری اش را نثار عاطفه می کند: من یه موی عاطفه رو با همه شماها عوض نمی کنم. خودم نوکرش میشم. مثل همیشه، مثل سی سال گذشته.با عشق تمام، با همه وجودم و باز مادر است: خوش به حالت عاطفه که چیزی را نمی بینی، ...
از دست شوهر ژولیده ام کلافه شدم!
...! ولمون کنید تو رو خدا! خنده ام گرفت و گفتم: فکر نمی کنم رعایت نظافت شخصی، سوسول بازی باشه! بیایید فرض کنیم خانم شما تصمیم بگیره از همین امروز در زمینه آراستگی و نظافت شخصی مثل خود شما رفتار کنه، همین قدر بی تفاوت و بی خیال، آیا می پسندید و می تونید به شکل طولانی مدت این وضع رو تحمل کنید؟ مرد کمی این پا و آن پا کرد و گفت: راستش نه، نمی تونم، اما به هر حال من مرد هستم و اون زن! باید یه ...
داستان/نهنگ سرا
.... الان یادم نیست، لابد فکری هم به حال یکصد وهفتاد وسه تن وزنش کرده بودم. فقط خوب یادم هست باز هم طبق معمول، مُنیر، همان موقعی که نئوپان شکم کرده تخت فرفوژه ای که به اصرار خودش جایگزین تخت فنری دوران جوانی ام شده را کشان کشان از پله های اتاق خواب به هال می بُرد،کمکش گوشه ی نئوپان پوسیده ی بادکرده را گرفته بودم، فکرم را خواند. ضریب هوشی منیر به خودم رفته است نه به مادرش. تا دهن باز کردم ...
شعرخوانی زوج های شاعر
...> آشپزخانه مان شباهتی به بیمارستان های شهر نداشت سرفه های بابا که یکی رو یکی زیر سمفونی شب های زمستانمان می شد مادرم ابوعلی سینا بود که دست هاش به سما می رفت پیش از آن هیچ امامزاده ای این طور شفا نداده بود. مادرم جنگ را نمی دانست حقوق ملل را نشنیده بود پوتین سربازها را از نزدیک ندیده بود برادرم شناسنامه اش هم قدِ تفنگ ها ...
عصر شعر مجازی با هم تا بهشت برگزار شد
...، مدهوش خانه ام گویا نشسته عشق در آغوش خانه ام اینجا میان هر تپش قلب زندگی پیچیده است نام تو در گوش خانه ام نسپرده اند صورت ماه تو را به ذهن آیینه های یاد فراموش خانه ام هر شب سکوت بکر تو تکرار می شود در ضبط صوت عاشق و خاموش خانه ام آه ای درخت بید که مجنون تر از منی افتاده است زلف تو بر دوش خانه ...
محروم، حتی از رأی!
می شویم. بی شناسنامه یک بار رأی دادم لباس مادرانش را به تن دارد؛ پیراهنی که به رنگ طلایی طعنه می زند و شلواری به همان رنگ. چادر رنگ و رو رفته مشکی هم شانه های استخوانی اش را در آغوش گرفته است. چهل بهار به چشم دیده و مادر چهار کودک است اما هنوز خجالتی است. طاهره و اهالی خانه اش بی شناسنامه اند؛ مثل تمام هم ولایتی هایش. می گوید از زمانی که به یاد دارد ایرانی است و ساکن همین روستا ...
زیر پوست آمریکا
باغبان آمده است. در اواخر داستان هم هولدن به خواهرش فیبی از علایقش و شغلی که دوست دارد می گوید.او توضیح می دهد که می خواهم ناتور دشت باشم. یعنی در انتهای دشت و در جایی که کودکان ممکن است از لبه پرتگاه پرت شوند، آنها را از افتادن به دره نجات دهد. هولدن می گوید: همه اش مجسم می کنم که هزارها بچه کوچیک دارن تو دشت بازی می کنن و هیشکی هم اون جا نیس، منظورم آدم بزرگه، جز من. من هم ...
اشتیاق حضور رای اولی های سیستان و بلوچستان/ لزوم حضور حماسی شیعه و سنی در انتخابات
به عنوان سرمایه های مهم اجتماعی نقش مهمی در این حضور دارند و در میان این جوانان حضور رای اولی ها به عنوان نخستین تجربه کنندگان مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت کشور بسیار ارزشمند است. ماده 27 قانون انتخابات جمهوری اسلامی ایران شرایط و ضوابط شرکت در انتخابات را برای رای اولی ها مشخص می کند که در آن باید فرد و جوان شرکت کننده در انتخابات 18 سال تمام، تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته و ...
قرارمان یک درام ساده بود
...: نه این مشکل از شماست! (با خنده) البته شوخی کردم. من هم این نقد را به خودم دارم و معتقدم بهتر بود این گل درشت بودن کمتر می شد. البته آقای غفارمنش بسیار پر هیاهو و پر جنب و جوش است و من از تجربه او خیلی کمک گرفتم اما بهتر بود رابطه این دو نفر به این شکل در سریال به تصویر کشیده نمی شد. کارگردان حین اجرا می توانست تذکر بدهد، چرا که او من را می دید و هنگام بازی خودم را نمی دیدم. اما وقتی می بینیم ...
پول های کاسبان تحریم سر از ستادهای انتخاباتی درمی آورد/ حسرت همکارانم در سیستم بانکی این است که بدون ...
در میان اصلاح طلبان و چهره های دانشگاهی در کابینه کمک بگیرم. اینکه اکنون اسمی نمی برم به دلیل این است که نمی خواهم روند دموکراتیک انتخاب کابینه نقض شوند. روش کار من این نخواهد بود که دو نفر بیایند به اتاق من و تصمیم گرفته شود که فلانی برود فلان جا. حتماً براساس کاربلد بودن انتخاب خواهند شد تا بتوانند به درد مردم بخورند و به مردم خدمت کنند. کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، در رابطه با ...
بازار مسکن را از دست سوداگران نجات می دهیم
قضات و حتی با کارمندان جلسه می گذارم، حتی در استان ها با مردم در ارتباط هستم. نامزد انتخابات ریاست جمهوری افزود: من در تهران 14 سال هر هفته دو سه شب در مسجد با مردم به صحبت می نشستم، گاهی خادم مسجد هم از دست ما خسته می شد. رئیسی گفت: ارتباط با مردم از ضرورت های ماست چیزی که در دادگستری به آن تأکید داشتم ارتباط مداوم با مردم است از این رو به مردم می گویم ماهی یکبار و البته در ...
کلهر: سینما همه چیز جریان خداستیز است و با آن برایتان دین می سازد/ ما از عرضه سینمای ملاقلی پور و حاتمی ...
من میان فیلم های بازار می گشتم و از سالنی به سالن دیگر می رفتم تا با تماشای فیلم های سالن بتوانم چند فیلم خوب را انتخاب کنم. چند سالن را رفتم که دیدم هیچ کدام خوب نیست اما دیدم در یک سالن باز است به داخل رفتم و دیدم که تنها چند نفر داخلش هستند، من هم رفتم نشستم. صحنه ای بود که شیشه های اتاق شکسته و آب باران از بالا می ریخت داخل آن. نمای اشاره شده در فیلم نوستالژیا من خودم ...
صفحه نخست ویژه نامه انتخاباتی تابناک چهارشنبه 26 خرداد 1400
کردیم اما مثل این نشست فراهم نشد مهدی رحمانیان، مدیرمسئول شرق: ما برای آقای روحانی کار می کردیم و هنوز هم کار می کنیم و پشیمان هم نیستیم و طی این هشت سال با آقای روحانی کار کردیم؛ اما طی این هشت سال فرصت این گونه نشستن کنار ایشان آن هم برای فردی که خیلی برای او تلاش کردیم، فراهم نشد تا بتوانند حرف های ما را بشنوند. - این نگاه خیلی خوبی است که شما با اهالی رسانه و به ویژه با منتقدین خود ...
در دیدار مدیران رسانه های اصلاح طلب با رییسی چه گذشت؟
روزنامه شرق خاطرنشان کرد: این نگاه خیلی خوبی است که شما دارید که با اهالی رسانه و به ویژه با منتقدین خود چه الان و چه در زمانی که در قوه قضاییه بودید، می نشینید و این نگاه، نگاه خیلی خوبی است. وی گفت: پیش از حضور در این جلسه، در مورد شما با همسرم گفتگو می کردم و ایشان یک آدم سیاسی نیست؛ اما به من گفت همین که آقای رئیسی در این مدتی که در قوه قضاییه بود، کمتر دادگاه می رفتید و مثل قبل به من ...
دیدار جمعی از مدیران رسانه ها با رئیسی
شما دارید که با اهالی رسانه و به ویژه با منتقدین خود چه الان و چه در زمانی که در قوه قضاییه بودید، می نشینید و این نگاه، نگاه خیلی خوبی است. وی گفت: پیش از حضور در این جلسه، در مورد شما با همسرم گفتگو می کردم و ایشان یک آدم سیاسی نیست؛ اما به من گفت همین که آقای رئیسی در این مدتی که در قوه قضاییه بود، کمتر دادگاه می رفتید و مثل قبل به من پابند نزدند و مزاحمتی در قوه قضاییه نداشته ام ...
رییسی: برای نامزدی انتخابات احساس بدهکاری به هیچ جریانی ندارم
روزنامه شرق خاطرنشان کرد: این نگاه خیلی خوبی است که شما دارید که با اهالی رسانه و به ویژه با منتقدین خود چه الان و چه در زمانی که در قوه قضاییه بودید، می نشینید و این نگاه، نگاه خیلی خوبی است. وی گفت: پیش از حضور در این جلسه، در مورد شما با همسرم گفتگو می کردم و ایشان یک آدم سیاسی نیست؛ اما به من گفت همین که آقای رئیسی در این مدتی که در قوه قضاییه بود، کمتر دادگاه می رفتید و مثل قبل به ...
دیدار مدیران رسانه های اصلاح طلب با سید ابراهیم رئیسی
برچسب ها انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری دانستنی آنلاین رسانه های اصلاح طلب سید ابراهیم رئیسی برچسب ها
بعداً دیر میشه!
...، چیزی که میخواد رو سریع پیدا کنه. بگذریم. تو جمع و جور کردن لباس ها و وسایل کمدش همیشه کفش و کیف های نو میبینیم. لباس هایی که هنوز مارک بهشونه. بهش میگم خب چرا نمیپوشی آخه مادر؟! واسه چی می خری؟ برام جالبه که تو این دو سه سالی که نتونسته بره سفر، حتی خوراکی هایی که برای پسرش خریده رو هم نگه داشته، چون فکر میکنه همین روزا میتونه بره. هر وقت هم هر چیزی میبینه و دلش میخواد از کفش و کیف و لباس ...
آتش تحریم، همچنان بر بال پروانه ای ها
شده اند. در نگاهش اثری از ناراحتی نیست، هر چند وقتی بخواهد جسم کوچکش را چند قدم به سوی دیگری ببرد، در هر قدم باید بایستد تا این بریده نفس یاری دهد. این چهل سال هر لحظه اش دردی تازه بوده بر پیکر نحیف فریبا. هر روز صبح که از خواب بیدار می شدم، ملحفه م پر از خون بود. تو طول شب لباسم به زخم ها می چسبید، مادر و خواهرم می اومدن کمک که لباسم رو در بیارن ولی نمی شد. عاقبت مجبور بودن لباسم رو قیچی کنن و فقط ...
8 نکته برای روشنایی بیشتر خانه
کم نور می شود. اتاقی که لایه های نور متفاوت داشته باشد بهتر به نظر می رسد. از طریق اتصال بیشتر لامپ های رومیزی و لامپ های مستقل یا چراغ های روشن می توان نور را لایه لایه کرد. قسمت بالای کمدها (مثلاً در آشپزخانه ها یا واحدهای مستقل در اتاق خواب ها یا اتاق نشیمن) را روشن کنید تا نور را به سقف بتابانید و روشنایی عمومی را افزایش دهید. از یک نوار LED که می تواند به برق وصل شود یا از یک سیستم ساده که ...
ماجرای قاتلی که فرشته شد
، اما دیگر دست خودم نبود، تا اینکه یک شب خسرو از من خواست دست و پایش را باز کنم تا بتواند مواد بکشد. من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است. ما هم هول شدیم. به همراه همان آشنایم، مقداری وسایل را از خانه بردیم که موضوع را سرقت جلوه دهیم. بعد هم فرار کردیم. البته اشتباه کردیم. باید همانجا می ماندم ...
2 تله خطرناک در کمین زوج ها
مشترک تکرار می کنیم. به طور مثال اگر والدین بی محبت و طردکننده ای داشته ایم، به شکل ناخودآگاه جوری با دیگران رفتار می کنیم که ما را مورد بی مهری قرار دهند و طرد کنند، یا اصلا عاشق کسانی می شویم و با کسانی ازدواج می کنیم که طردکننده و بی محبت هستند تا همان الگوی دوران کودکی مان را دوباره تجربه کنیم و به این نتیجه برسیم که من دوست داشتنی نیستم ! روان شناسان تاکنون هجده نوع طرحواره را ...
قدیری ابیانه: جهانگیری در 8 سالی که معاون رئیس جمهور بوده یک کلمه از فساد برادرش نگفت
میلیارد تومان از کجا آوردید؟ وزیر صنایع از کجا آوردید؟ اینها از نظر تفکر هم لیبرال هستند و هم مرفه هستند، آقای روحانی در خاطراتش نوشته است من قبل از انقلاب که طلبه بودم و در قم بودم، در یک زیرزمینِ دو اتاقِ بودم و مشکل مالی داشتم، الان خانه صد میلیاردی را از کجا آوردی؟ حالا یکی آقای روحانی در برابر فساد برادرت چه کردی؟ آقای اژه ای وقتی در دورۀ قبل به او گفت برادر تو دچار فساد شده و ما می خواهیم با او ...
از سیلیکوزیس لاعلاج تا سرطان ناشی از غبار چوب چه می دانید؟
فرادید | همه چیز با یک فکر شبانه و جستجو در گوگل آغاز شد- اغلب افشاگری های ناخوشایند همین طوری شروع می شوند. به گزارش فرادید، سال 2018 بود و من تازه به اولین خانه ام اسباب کشی کرده بودم. یک خانه یک خوابه همکف که از زمان ساختش در دهه 1960 بازسازی نشده بود. در اتاق خواب همچنان بازمانده هایی از کاغذ دیواری هایی با رنگ قهوه ای و زرد وجود داشت و فرش قهوه ای رنگ کف اتاق پوسیده بود. ...