قتل یک کارگر در تهران بخاطر آواز خوانی
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل هولناک 3 زن توسط سارقان جنایتکار
کیفرخواست علیه متهم آن چند روز قبل صادر شد، بهمن سال گذشته به جریان افتاد. ماجرا از این قرار بود که مردی به پلیس تهران خبر داد عمه اش مفقود شده است. این مرد توضیح داد: من ساکن شهر زنجان هستم اما مرتب با عمه ام در تماس بودم. او بچه نداشت و از زمان فوت شوهرش تنها زندگی می کرد اما چند روزی بود جواب تلفن را نمی داد، به همین دلیل نگران شدم و به تهران آمدم اما در خانه اش را نیز باز نکرد و احتمال می دهم اتفاق ...
پسر 16 ساله چطور دوستش را با چاقو کشت
و باید می رفتم اما مقتول زیر بار نرفت و گفت حاضر نیست شیفتش را تغییر بدهد. او اصرار داشت که روز استراحتش است و من باید در محل کار بمانم. اما من هم نمی توانستم و اصرار داشتم شیفت مان را جابه جا کنیم. همین موضوع کاملا پیش پا افتاده جرقه ای شد برای درگیری. متهم گفت: من اصلا قصد قتل نداشتم اما پس از آنکه درگیری اوج گرفت چاقویی برداشتم و چند ضربه به او زدم. دعوای ما در اتاقک سرایداری رخ داد ...
عامل جنایت باغون آباد مشهد دستگیر شد / قاتل 2 سال فراری بود
عامل جنایت خانوادگی در یک عده کشی مرگبار، پس از 2 سال زندگی مخفیانه با شلیک پلیس دستگیر شد.
قتل مرد میانسال در نزاع خانوادگی
این گونه پرونده ای جنایی شکل گرفت. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی روز گذشته در تشریح جزئیات این پرونده و چگونگی دستگیری قاتل فراری به خراسان گفت: با گزارش مرگ این مرد 54 ساله، بی درنگ گروه تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی در کنار قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفتند و تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند. آنان در سپیده دم همان روز محمود و برخی از عوامل این نزاع مرگبار را شناسایی و دستگیر کردند، اما متهم ...
چگونه درست انتخاب رشته کنیم؟/ انتخاب رشته به روایت آنهایی که پشیمان شدند
راهنمایی بودم که نوشته ام توی ناحیه رتبه آورده بود و باید می رفتم اجرا، اما صدایم گرفته بود. من ناراحت بودم و بابا می گفت چه بهتر! بنشین خانه و چندتا تست اضافه تر بزن برای آزمون. نشستم و تست های کتاب را ده دور کردم و تیزهوشان قبول شدم و نرفتم. دبیرستان اما متفاوت بود. اول دبیرستان مقاله علمی نوشتم و اول شدیم و برای اولین بار شنیدم آفرین دختر. دوم دبیرستان سوال های فیزیک را مثل آب خوردن حل می ...
پیکر مهدی 16 روز زیر آفتاب سوریه بود
گذاشتم روی طاقچه. گفت مادر من ساعت دوازده می خواهم بروم خانه دوستم، شب با او باشم، او ماشین دارد، صبح زود می خواهیم به بهشت زهرا (مقر اعزام) برویم و زودتر برسیم؛ اگر دیر برسم اسمم را ثبت نام نمی کنند. شب آخر هم خانه نماند، رفت آنجا. صبح زود زنگ زدم و گفتم کجایی؟ گفت من در راه بهشت زهرا هستم. این بار خیلی نگرانش بودم، مدام بهش زنگ می زدم. گفت مادر چند بار زنگ می زنی؟ گفتم خیلی نگرانت هستم. ...
قتل نوجوان 17 ساله به خاطر شیفت کاری
توسط شاهدان ماجرا دستگیر شده بود. به دستور بازپرس شعبه یکم دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. از سویی تحقیقات از متهم نوجوان آغاز شد و گرچه قاتل 16 ساله ابتدا سکوت کرده بود، اما در ادامه تحقیقات لب به اعتراف گشود و گفت: من دست به جنایتی زدم که خودم حتی از گفتنش شرم دارم. من همکارم را به خاطر مسأله ای پیش پا افتاده به قتل رساندم و از کاری که کرده ام بشدت پشیمانم ...
فاطمه مسکینی:هیچ وقت حس نکردم که اگر مرد بودم می توانستم بیشتر پیشرفت کنم/ همسرم همیشه حامی و یاور من ...
ندای گیلان -نوشین میربلوک: در بحبوحه روزمرگی و فراز و نشیب های زندگی و زمانی که ناامیدی و بی انگیزگی بر انسان مستولی می شود، دیدن پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر افرادی که به رغم همه سختی ها و مشکلات سد های بزرگ جلوی روی خود را کنار زده اند و بر قله موفقیت ایستاده اند، حالتان را خوب می کند! حالا اگر این فرد موفق یک زن باشد که سختی های دوچندان را تحمل کرده تا بهترین خودش باشد موضوع کمی متفاوت تر است. زنان موفق در جامعه ما کم نیستند که با وجود نگاه های ب ...
انتخاب ما کار نکردن نیست
تابستان 1400 بار دیگر در همان سالن اجرا شود. آنچه در ادامه می خوانید گفت وگویی است با نویسنده و کارگردان این اثر، کهبد تاراج در خصوص اهمیت پرداختن به اتفاقی چون جنایات خفاش شب در قالب اثری مستند یا داستانی و موانعی که بر سر راه آن وجود دارد و موضوعاتی دیگر. خاطرم هست در مصاحبه ای گفته بودید: هیچ علاقه ای به بازتولید ندارم. همیشه دوست دارم رو به جلو باشم نه اینکه به عقب برگردم. چه شد که تصمیم ...
شیرینی قضاوت با فاصله ای نزدیک به 1300 کیلومتر دور از زادگاه/ قاضی نمونه کشوری: قاضی باید در افزایش دانش ...
با همه شیرینی و تلخی ای که دارند، می گذرند. یکی از پرونده هایی که به طور عینی این دو حس رو به من داد را خدمتتون عرض می کنم: زمانی که بازپرس بودم پرونده ای با موضوع ناپدید شدن جوانی 30 ساله که 10 روز بوده به خانه مراجعه نداشته، ارجاع شد. در کارآموزی آموخته بودم که پرونده های فقدانی را باید با حساسیت قلم بزنم، تجربه کار قضایی نیز نشان می داد در بسیاری از موارد این گونه موضوع ...
خیانت دوست نفیسه روشن به او/ ماجرای ویس لورفته چیست؟ + عکس
فکرم هست و دوست دارد که من در کارم پیشرفت کنم. یادم هست که سر سریال دربند بودم. سریالی که از شبکه سه سیما روی آنتن رفت. برای این سریال، 60 روز پشت سر هم شمال بودم. سخت است که 60 روز همسرت را نبینی. اما خب کنار آمد. جالب تر اینجا بود که من 12 ظهر به تهران رسیدم و او 6 صبح برای 15 روز ماموریت کاری رفت. روی هم رفته 75 روز همدیگر را ندیدیم. به خاطر علاقه ای که به هم داریم به شغل ...
مرد 40 ساله: آرزو دارم برای دخترم پدری شایسته باشم
این ها بخشی از اظهارات مرد 40 ساله ای است که برای چاره جویی و سر و سامان دادن به زندگی آشفته اش وارد کلانتری شده بود. این مرد جوان با بیان این که انگار دنیا را به رنگ دیگری می بینم، درباره سرگذشت وحشتناک خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: تازه دیپلم گرفته بودم که با یک خودروی عبوری تصادف کردم. دوستانی که به ملاقاتم می آمدند تشویقم می کردند تا برای کاهش دردهایم شیره تریاک مصرف ...
سوسک چگونه وسط جنگ خلبان را وادار به فرود اضطراری کرد
، استارت زدم و از زمین کنده شدم. عیب رفع شده را با نگاه به دفترچه بالگرد مرور و شروع به مانور بالگرد کردم. در حال پرواز چپ و راست و بالا و پایین و ویراژ دادن روی سنگر ها بودم که یک مرتبه دست و پایم شروع به لرزیدن کرد. احساس کردم چیزی زیر کلاه هلمتم است و روی سرم حرکت می کند. اگر تک خلبان نبودم مشکلی نبود و فرامین را به دست خلبان دوم می دادم و با برداشتن کلاه از سرم، موضوع را می فهمیدم. ...
بانوی ایرانی که تریلی 12 تنی را 40 متر کشید
سیلی وحشتناک همه شهررا خراب کرد و یکی از معدود خانه هایی که خراب نشد خانه ما بود. ما بچه ها هم با دست باغچه را می کندیم و گِل های آن را روی فرش میریختیم تا به بهبود اوضاع کمکی کرده باشیم. پدرم از پشت بام وضعیت شهر را تشریح می کرد. بعد از آن سیل با کامیون شوهرخاله ام به مشهد رفتیم و آنجا ادامه تحصیل دادم در چند کار با انوشیروان ارجمند کار کردم با برادران کیانیان و قویدل هم همکاری هایی داشتم. مشهد ...
قتل مرد تهرانی به خاطر جای پارک
جوان 25ساله با ضربات چاقو یک مرد 35 ساله که همسایه خود بود را سر جای پارک به قتل رساند و متواری شد ماموران انتظامی کلانتری 12 نصیرشهر با توجه به شگرد های پلیسی قاتل را در هنگام متواری شدن دستگیر کردند. قاتل در پایانه آزادی قاتل در حال فرار به سمت شمال کشور بود که توسط مأموران نیروی انتظامی در داخل اتوبوس دستگیر شد. ...
خنده های بلند کارگر ساختمان باعث مرگش شد
همین خاطر چند بار به آنها تذکر داده بودم اما بی اعتنا به تذکر من به سر و صداها ادامه می دادند. متهم ادامه داد: آخرین بار اکبر را مقابل خانه دیدم و به او تذکر دادم اما وقتی به من بی اعتنایی کرد، با او درگیر شدم و در اوج عصبانیت چند ضربه چاقو به او زدم. همان موقع پدرم او را سوار ماشین کرد و به بیمارستان رساند. من واقعا قصد کشتن او را نداشتم و در اوج عصبانیت کنترلم را از دست ...
روایت چند جنایت ناشی از افسردگی بعد زایمان
پایین پرت کرده و در ادامه گفت: وضع اقتصادی خوبی نداشتیم و در این حین من باردار شدم. در این مدت با شوهرم همیشه دعوا داشتیم. روز قبل بچه ام به دنیا آمد و او را به خانه آوردیم. دچار افسردگی بعد از زایمان شده بودم و به خودم می گفتم چرا بچه دار شدم؟ امروز از صبح دخترم گریه می کرد و آرام نمی شد. هر کاری کردم موفق نشدم او را آرام کنم. اعصابم به هم ریخت و او را از تراس به پایین پرت کردم. انتهای پیام ...
ماجرای فاجعه آفرینی مرد تبر به دست در گرگان
فرادید | تبرکشی 15 دقیقه ای مرد میانسال در خیابان مرکزی گرگان، یک کشته و 9 زخمی بر جای گذاشت. حادثه ای که مرکز استان گلستان را در وحشت فرو برد. افراد محلی می گویند که قاتل سابقه اعتیاد دارد و به صورت پراکنده به کسبه و مردم حمله ور شده است. به گزارش فرادید؛ محمود آقایی، مرد 53 ساله گرگانی که عصر سه شنبه با پی برهنه در خیابان مرکزی گرگان به راه افتاده بود، فاجعه ای هولناک را رقم زد. ...
وقتی خدا، پارتی یک کودک کار می شود
ساله بودم، گریموری در محله ما زندگی می کرد، از او پرسیدم چگونه می توانم بازیگر شوم؟ او گفت که حتماً باید پارتی داشته باشم و خدا پارتی من شد. خدا چگونه پارتی تان شد و برای بازی در فیلم خورشید مجید مجیدی انتخاب شدید؟ چند ماه بعد از صحبت های گریمور محله مان، تیم آقای مجیدی به مدارس کل ایران رفتند و تست گرفتند. به مدرسه ما هم آمدند و من هم پیش مجید آذرنگ تست دادم که گفت یک هفته دیگر ...
آیندگان بدانند ما که بودیم و چه کردیم
شهادت رسید. متن خاطره خودنوشت: زمان خیلی سخت برایم می گذشت ولی از آنجا که مادرم و خواهرانم به گریه و التماس افتادند من فقط به خاطر آنها سخت ناراحت شدم و سر دو راهی مانده بودم و بالاخره تصمیم قطعی را گرفتم و به جبهه رفتم و مدت مأموریت را که برایم از چند جنبه سخت و نگران بود سپری می کردم و هر روز چندین نامه از همه اقوام و خویشان دریافت می کردم که همه حاکی از بازگشت بود. ...
تارتار: خدا کسانی که تهمت زدند را هدایت کند
هدایت تیم را بر عهده بگیرم و می خواستم از همان آغاز کار را شروع کنم. در نهایت با مشورت هایی که انجام دادم پیشنهاد پیکان را پذیرفتم و کار را شروع کردیم. بعد از هفته دوم دیدم که واقعا کار کردن سخت است چون شناخت خوبی هم از بازیکنان جوان پیکان نداشتم به همین خاطر استعفا دادم اما باشگاه با استعفای من مخالفت کرد. بعد از مخالفت باشگاه با استعفایم با بازیکنان صحبت کردم و کار را جدی دنبال کردیم. بازیکنان من ...
سوگند مرد خیاط برای تبرئه از اتهام قتل
همین خاطر تصمیم گرفته بودیم تا با هم به ترکیه برویم و آنجا کار مناسبی پیدا کنیم.من آخرین بار هم برای احوالپرسی با او تماس گرفتم و نمی دانم او چطور و به دست چه کسی کشته شده است. وی در ادامه افزود: هنگامی که بازداشت شدم بارها گفتم دخالتی در قتل نداشته ام اما پس از چند روز ناچار به اعتراف شدم ولی باور کنید بی گناه هستم و فقط به خاطر اینکه آخرین نفری بودم که با مقتول تماس داشته ام سه سال ...
حادثه در خوزستان برای مستندساز حوزه آب
...: ابراهیمی مستندساز اهل لرستان که تهیه کننده صدا و سیمای همدان است، گفت: اواخر تیرماه امسال برای تصویربرداری چند پلان به خوزستان رفتم. مشغول ساخت مستندی درباره خشکسالی در خوزستان و هورالعظیم هستم و نیاز داشتم تصاویری از آن منطقه بگیرم. به تنهایی، بدون دستیار و با خودروی شخصی به جاده زدم. در جاده شوش به اهواز، از خودرو پیاده شدم و شروع به تصویربرداری کردم، نزدیک نخلستانی بودم که تبدیل به شالیزار شده بود. این تغییر و آبی که هدر می رفت، توجهم را جلب کرد.مشغول کار بودم که دو نفر به من نزدیک شدند. کلاشینکف داشتند، تهدیدم کردند، مقاومت کردم، یکی از آنها با چاقو ضربه ای به من زد و بالاخره خودرو را سرقت کردند و متواری شدند.کارگردان بهار بی آب گفت: آن روزها ماجرای قطع برق و خشکسالی خوزستان مرا درگیر کرده بود، وقتی دو مرد رفتند بلافاصله سوار خودرویی شدم که از جاده می گذشت، به پاسگاه که بسیار نزدیک بود رسیدم و ماجرا را توضیح دادم.10 روز بعد، خودرو اسقاط شده پیدا شد اما کل تجهیزات و دوربین ها را سرقت کرده بودند. هلی کم، دوربین ها و سه پایه ها در این ماجرا از دست رفت. ...
جزئیات تکان دهنده از ماجرای تبرکشی گرگان + فیلم و گفتگو
دوستان خیلی نزدیک من به نام علی تیموری را به قتل رساند. حسن علیزاده در ادامه گفت: چند سالی بود محمود آقایی را می شناختم. مرد بی آزار و آرامی بود و سرش در کار خودش بود. حتی با کسی حرف هم نمی زد. شنیده بودم که او کامیون دار بود و نخاله و سیمان جا به جا می کرد. بیشتر برای رشت بار می برد، اما این اواخر کار و کاسبی اش کساد شده بود و شنیده ام که همسر و فرزندانش او را رها کرده بود. اهالی محل می ...
جوان معتادی که خاله اش را کُشت
. خاله ام پول داشت، اما نداد. وضع مرا دید، ولی مقاومت کرد. وضعت؟ یک روز بود مواد نکشیده بودم. عصبی و کلافه بودم. 100هزار تومان خواستم که فهمید برای مواد می خواهم. گفت برای مصرف مواد پول نمی دهد. در یک لحظه عصبانی شده و روسری را دور گردنش انداختم و دو طرف آن را کشیدم. وقتی به خودم آمدم، خفه شده بود. وقتی خمار می شدم، هیچی نمی فهمیدم. بعد چه کردی؟ خانه را ...
فرزندکشی با محلول لوله بازکنی
... این در حالی بود که پزشکی قانونی در گزارش خود علت مرگ کودک را مسمومیت با محلول لوله بازکنی اعلام کرد. با این گزارش قتل کودک برای ماموران ائاره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی البرز قطعی شد و به تحقیق از مادر او پرداختند. زن 18 ساله در ابتدا ادعا کرد که فرزندش هنگام بازی محلول را برداشته و خورده، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه با همسرم بحث کردم و خیلی عصبانی بودم ...
ماجرای حمله به عابران با تبر
مجتبی مروتی، رئیس پلیس استان گلستان عصر دیروز بعد از تحقیقات مقدماتی از متهم گفت: متهم بازداشتی هیچ خصومتی با افراد زخمی شده نداشته است. او عصر روز سه شنبه برای خرید قرص به محل درگیری می رود که با عابری در آنجا درگیر شده و بعد از بساط مقابل مغازه ای، چاقو و تبر برداشته و به عابران حمله کرده و آن ها را بی دلیل مجروح می کند. ضارب مردی 51 ساله و معتاد به انواع موادمخدر است. او به خاطر اعتیادش به ...
ارشا اقدسی: در هر جای دنیا که رفتم می خواستم پرچم ایران را با غرور بالا ببرم/در فیلم جیمز باند دلم می ...
کار دچار آسیب دیدگی شدم به طوری که دستم شکست وروحیه ام را از دست دادم اما درهمان حال که دستم در گچ بود رامبد جوان به من گفت که در یک تیزر برای او کار کنم با وجود شکستگی دستم آن کار را پذیرفتم و آن را به اتمام رساندم می توانم بگویم که بعد از آن کار من دوباره زنده شدم و سپس در یک تئاتر کار کردم و آن برای اولین بار بود که در یک کار نمایش بدلکاری می کردم. **** ارشا اقدسی در کنار ...