15 مرداد 66 ؛ شهادت عباس بابایی و محسن دین شعاری
سایر منابع:
سایر خبرها
هیچ وقت برای حسن آرزوی شهادت نکردم
حلالش کنم به شهادت می رسد به همین خاطر می گفتم: حلالت نمی کنم! هنگامی که در سوریه بود و تماس گرفت، با تک تک بچه ها حتی عباس که کوچک تر از همه است و خوب نمی تواند صحبت کند، یک ربع صحبت کرد. وقتی دیدم این همه برای بچه هایش وقت می گذارد و ارزش قائل است در دلم گفتم: حلالت می کنم . دو روز بعد از این گفت وگو حسن آقا به شهادت رسید. از شهادت شان برای مان بگویید. حسن آقا 13 خرداد 1400 به همراه ...
حاج قاسم چگونه آمریکا را ذلیل کرد؟
صبح بیدار می شدم ولی خدا رحمت کند آقای صفری که همراه بود می گفت: حاج قاسم که شب نخوابید همه اش عبادت کرد و معلوم نیست چطوری فردا به امورش می رسد. ولی خسته نمی شد با اینکه نمی خوابید، خداوند قدرتی در حاج قاسم قرار داده بود که حتی سه شبانه روز هم عملیات بود نمی خوابید، باز روز بعدی که کاری بود می دوید. حاج قاسم نماز شبش خم و راست شدن نبود، توام با راز نیاز و مناجات بود و می دیدم من دعای ابوحمزه را ...
گفت وگوی خواندنی با خانواده 8 شهید مدافع حرم
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، امروز 18 مرداد سالگرد پرواز عارفانه شهید مدافع حرم محسن حججی است که بعید به نظر می رسد ایرانی ها به این زودی ها ماجرای جهاد و شهادت سلحشورانه او را از یاد ببرند. شورای عالی انقلاب فرهنگی دی ماه 98 سالروز شهادت این شهید والا مقام را به عنوان روز بزرگداشت شهیدان مدافع حرم نام گذاری کرد که از همان زمان نیز در تقویم رسمی کشور ثبت و ضبط شده است. ...
از دفاع مدبرانه در مقابل صدامیان تا تدبیر برای وحدت در افغانستان
قبیل فرصت ها برای ما کم پیش می آمد. او آن شب هم مثل همیشه بشاش و سرحال بود و گاهی سر بذله گویی چیزهایی می گفت و می خندیدم. بعد از شام دیدم با همان حالت شوخ طبعی و مزاح، رو کرد به من و گفت: حاج آقا، اگر خدای نخواسته شما یک روز فوت کردی، ما باید چی کار کنیم؟ خندیدم و گفتم: اینکه پرسیدن نداره بابا جان، یک کف دست زمین دارم و کمی هم آب؛ این آب و خاک رو بین بچه ها تقسیم می کنی، هر چی هم ...
دردسرهای فرمانده قرارگاه نصرت برای اعزام به حج تمتع
نامه و خاطرات سردار فاتح هور ، شهید سرلشکر علی هاشمی می پردازد. خبرگزاری میزان در سلسله برش هایی، به بازخوانی این کتاب می پردازد. *** حج خانواده و شهید احمد سوداگر و... سال 1364 بود. با خوشحالی آمد خانه و گفت: به خانه خدا دعوت شدم. نامه داده اند که چند نفر از فرماندهان می توانند برای حج تمتع اعزام شوند. البته به خاطر درگیری هایی که در مناطق بود قرار شد فقط ...
پیکر شهیدی که 16 روز زیر آفتاب سوریه بود + عکس
. گفتم بفرمایید. تا که آمدند داخل، یک ثانیه هم نشد، نشست و گفت آقا مهدی به شهادت رسیده! فقط من و مادرش و این بچه کوچک بودیم. کسی نبود. دوباره به فامیل ها زنگ زدیم که خبرشان کنیم. **: بی مقدمه گفتند؟! حاج خانم شما بگویید، چه کسانی آمده بودند؟ مادر شهید: دو سه نفر از بنیاد شهید آمده بودند. چون ما آن موقع شناس نبودیم، یکی از همسایه ها هم بود اینجا که کل خانواده ها را می شناخت. ...
خاطرات آزاده ای که 3 روز مانده به جنگ اسیر شد
به گزارش ایسنا، روزنامه جوان در ادامه نوشت: قدرت الله هزاوه قبل از شروع رسمی جنگ به اسارت دشمن بعثی درآمد و به مدت 10 سال در اردوگاه های دشمن ماند تا اینکه در سال 1369 به میهن بازگشت. هزاوه با روحیه ای نترس و جنگجو خاطرات زیادی از روزهای آزادگی دارد و بخشی از این خاطرات را با ما در میان می گذارد. اسارت شما در چه سالی و در کدام عملیات اتفاق افتاد؟ من سه روز مانده به شروع جنگ ...
حکایت محمود صارمی و رفقای از یاد رفته اش
.... حاج حیدر باقری راننده بود. گاهی سفره دلش را باز می کرد. همه کار ازش می آمد. حتی ستلایت محمودم یک بار تعمیر کرد! آقای نوروزی هم خیلی دقیق و حرفه ای بود. آقای حیدریان هم بود. او از این که نماز جماعت صبح خلوت تر از نماز جماعت ظهر و شب است همیشه گله داشت. ظهر 17مرداد 1377 همه این بچه ها در یکی از اتاق های همان ساختمان به شهادت رسیدند. ظهر 17مرداد یک عنوان شهید آمد جلوی اسم ...
شهدای ما همه شان عزیزند و همه شان مظلومند
خبرگزاری میزان - بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR ، رهبر معظم انقلاب 11 مهرماه 1396 در دیدار خانواده شهید محسن حججی بیاناتی ایراد فرمودند که به مناسبت روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم بازخوانی می شود. بسم الله الرّحمن الرّحیم امروز نام حججی یک نام برجسته و ممتاز و درخشانی در سرتاسر کشور شده، این به برکت مجاهدت جوان شما و شهادت مظلومانه ی او است. البتّه شهدای ما همه ...
سری که فدای سنگر شد
کسی لایق تر از محمد برای دفاع از حرم؟ هر روز و هر دقیقه حرف از اتحاد و شهادت می زد؛ می گفت اگر همه دست به دست هم بدهیم، نه تنها سوریه که حتی افغانستان هم آباد می شود. لیلا شکل و شمایل مادرانه به خودش می گیرد و شروع به تعریف کردن از پسرش می کند؛ تعریفی هم هست: نترس بودنش مرا ترسانده بود. می دانستم این شجاع و نترس بودن محمد، بالاخره کار دست ما می دهد. و همین هم شد: از همان اولین روزهای ...
آمیختگی عرفان و علم در سبک زندگی شهید محمود ریاضی
...> وی تصریح کرد: شهید عباسی که خودش هم گه گداری غیبش می زد، یکبار او را دیده بود که در پناه یک تخته سنگ زیراندازی انداخته و در حال نیایش با خداست. ثابتی در خاطره ای دیگر گفت: روزی کنار منبع آب مشغول وضو بودم. او را در حال شستن لباس دیدم، گفتم: برادر. ناسلامتی دائم در حال مطالعه هستی، یه چیزی بگو یه نصیحتی بکن! نگاه کوتاهی به من کرد و گفت: اطرافت را نگاه کن. اینجا همه چیز دارند با تو حرف ...
ملاهادی سبزواری، فیلسوف متمولی که با دسترنج خود نان تهیه می کرد
...> تدریس و تربیت شاگرد ملاهادی پس از هشت سال از اصفهان به مشهد بازگشت و در مدرسه حاج حسن مشغول تدریس شد. پنج سال بعد به همراه همسرش به سفر حج رفت. در بازگشت از حج همسرش فوت کرد و او حدود سه سال در کرمان به صورت ناشناس به عنوان خادم مدرسه معصومیه به ریاضت پرداخت و سرانجام به مشهد و بعد به سبزوار باز آمد و چهل ساله دوم عمرش را در آن جا به تدریس فلسفه و تألیف و تصنیف پرداخت.[18] ...
حاج قاسم گفت تو با این قد و قواره راننده تانکی؟!
به ایران آمدم و برای حضور در سوریه اقدام به ثبت نام کردم. چون قد و قواره کوچکی داشتم من را ثبت نام نمی کردند و بعد از کلی التماس اسم من را نوشتند. از ایران به پدر و مادرم زنگ زدم و قضیه رفتن به سوریه را گفتم؛ با توجه به اینکه پدرم هم در جنگ علیه ایران حضور داشت، به من گفت: ما که از جهاد و شهادت خسته نمی شویم برو به سلامت. مادرم هم گفت خون تو که از خون حضرت علی اکبر (ع) رنگین تر نیست؛ هر ...
خرید دفتر و مداد برای بچه های فقیر با پول توجیبی
محمد گفت: بابا نمی دانی با پول توجیبی که بهش می دهی چه می کند؟ من ترسم بیشتر شد و مضطرب شدم. گفتم: خوب بابا بگو با آن پول چه می کند؟ روزبه روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته یابی و نکته سنجی زندگی شهدا در جامعه ی ما رواج پیدا کند. ، این جمله کوتاه برشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در 27 بهمن ماه سال 1393 در خصوص اهمیت نام و یاد شهدا است. خبرگزاری تسنیم در نظر دارد هر ...
شهید عباس بابایی هنوز به جامعه شناسانده نشده است/ شهید بابایی برخلاف برخی ها تشنه قدرت نبود شیفته خدمت ...
، اشاره بفرمایید خلیلی: 15 مرداد سالروز شهادت شهید عباس بابایی است، تقریباً 34 سال پیش در چنین روزی همزمان با ایام حج، شهید بابایی به همراه همسر و فرماندهانی همچون شهید اردستانی و شهید سپهبد علی صیاد شیرازی قرار بود به این سفر نورانی مشرف شوند، یکی از دوستان که آشنایی کاملی از این شهید بزرگوار نداشت به بنده گفت که چندمین باری است که شهید بابایی به سفر حج مشرف می شود؟، در پاسخ گفتم می دانم ...
کدام دعای شهید موحد دانش همان لحظه اجابت شد؟
تسنیم در نظر دارد هر روز خاطره ای از سبک زندگی، سیرۀ اخلاقی شهدا و روزهای سخت دفاع مقدس را منتشر کند. بعد از عملیات بازی دراز با دلی شکسته رو به خدا کردم گفتم: پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی که کعبه ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم.... . مشغول دعا و درخواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد و دستی به شانه ام زد و گفت: حاج ...
معمای پارچه سیاه بالای جیب سبز لباس پاسداری
. اواسط سال 66 محسن آن محسن همیشگی نبود. بیش تر در خودش فرو رفته بود. تازه از عملیات برون مرزی آمده بودند. یک روز غروب، محوطه گردان تخریب خیلی خلوت بود. بچه ها نبودند. فقط تعداد کمی مانده بودند. احمد بیگدلی محسن را دید. سرش پایین بود و دستانش را پشت کمرش قلاب کرده بود و می رفت. توی حال و هوای خودش بود. محسن راه می رفت و سرش را تکان می داد، احمد جلو رفت و دید چشم های محسن قرمز و اشک آلود ...
شهید ردانی پور کیست؟/فرمانده ای که سلاحش اشک بود
سپاه را اداره می کرد؛ به طوری که شگفتی فرماندهان نظامی، اعم از ارتش و سپاهی را از اینکه یک روحانی فرماندهی سه لشکر را بر عهده داشت، برانگیخت. او در عملیات محرم، والفجر 1، والفجر 2 شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد. سه روز پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده شجاع در عملیات والفجر 2 به اوج رسید و جسم پاکش در 15 مردادماه سال 1362 در منطقه حاج عمران، مظلومانه بر ...
پدر دانش آموز شهید محسن برهانی آسمانی شد
دست از فرزند شستن آسان است؟ هیچ چیز، هیچ چیز جز خدا نمی تواند این ها را ظاهراً از هم جدا کند. افتخار بر تمام خانواده های محترم شهدا. عزیزانم! خیلی حرف زدم. اما این وصیت نامه است. سخن آخر وصیت که ان شاءالله محترم است. عزیزان! من ظاهراً از شما جداشده اما واقعاً به خدا قسم ان شاءالله به شما نزدیک تر شده ام، مهم تر آیا نشنیده اید که روز قیامت همه از هم گریزانند؟ اما ما به خواست خدا با ...
پدر دانش آموز شهید محسن برهانی آسمانی شد
می پرداخت. در نماز جمعه شرکت می کرد. حتی الامکان سعی می کرد در دعای کمیل نیز شرکت کند. زمان پیروزی انقلاب بااینکه بیش از 9 سال نداشت، همراه با بچه های مسجد هر کار که به او محوّل می شد باعلاقه و پشت کار به انجام می رساند. به شعر و نویسندگی علاقه داشت. با همه مهربان و صمیمی بود. سعی می کرد خواسته های دوستانش را در حد امکان انجام دهد. بسیار خوش رو و خوش برخورد بود. کم غذا می خورد و کم حرف می زد اما ...
روایت امام خامنه ای از جاذبۀ محبت و معنویت شهید عباس بابایی+ فیلم و عکس
عید قربان، در یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید و در تشییعی باشکوه در گلزار شهدای قزوین به خاک سپرده شد. وی به هنگام شهادت، معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. خاطره رهبر معظم انقلاب اسلامی از شهید عباس بابایی چند روز قبل خانواده ی شهید بابایی اینجا آمده بودند؛ این خاطره یادم آمد و برای آن ها گفتم. سال 1361 شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری ...
خاطرات شنیدنی از طلبه جانباز / دعای حاج آقا من را نگه داشت
راه بروم. قم که آمدیم رفتم منزل حاج آقای بهجت، خودشان در را باز کردند و خیلی هم خوشحال شدند. گفتند: حالا دیگر وقت آن است که به درس و بحث بپردازید. پرسید می دانید چند بار شهید شدید؟ گفتم نه. گفت: خیلی قدر خودتان را بدانید، خیلی قدر خودتان را بدانید. هرباری که زیر تیغ عمل جراحی می روید خدا اجر یک شهید را برای شما می نویسد. امام می فرماید میزان حال فعلی افراد است. چنین جملاتی است که انسان ...
خاطراتی از زندگی تا شهادت سرلشکر عباس بابایی
تاریخ 1366/2/8، به درجه سرتیپی مفتخر شد. سرتیپ بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید. شرح شهادت عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه، (روز عید قربان) سال 66 به همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با ...
قولی که عباس بابایی به همسرش داد/ ماجراهای عباس و کلنل باکستر
تلویزیون رو؟ بچه ها جواب دادند بابا رو. عباس بابایی هم گفت: پس حالا که شما بابا را دارین اجازه بدین من این تلویزیون رنگی را به یکی از خانواده های شهدا بدم تا دل بچه های شهید که بابا ندارند شاد بشه... ذیحجه سال 66 بود. ملیحه در تدارک سفر بود. ملیحه در تدارک سفر بود. آخر امسال اسم هر دونفرشان برای مکه درآمده بود. موسم سفر شده بود. عباس بابایی که مجبور شده بود در مأموریتی برود خلیج فارس ...
عقاب تیز پرواز وطن، قهرمان بی همتای آسمان
تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می نشستم از ژنرال معذرت خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می کردی؟ گفتم: عبادت می کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت های معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعات زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام ...
رسیدگی به خانواده شهدا از وظابف همیشگی علی هاشمی
تا دم در خانه شان جودی را همراهی کرد و گفت: حالا با شما کار داریم جودی. ولی فعال برو به خانواده ات برس . حاجی به همین اکتفا نکرد و وقتی به قرارگاه برگشتیم، از حاج عباس هواشمی که جانشین بود و حکم بزرگتر بچه ها رو داشت خواست تا یک مجلس مهمانی برای جودی در خانه اش بگیریم. شب مهمانی دور سفره نشستیم. حاجی با حالت خنده و شوخی گفت: ببخشید که اینجا دعوتتون کردم. من دیگه رفتم قاطی مرغ ...
ترس شهید موحد دانش بابت بازخواست خداوند در قبال مسئولیتش + فیلم
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس ، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالروز شهادت شهید علیرضا موحد دانش، برای اولین بار صوت منتشر نشده از این شهید بزرگوار را که برای تیپ 27 محمد رسول الله در بیست و یکم اردیبهشت سال 1361 در حین اجرای عملیات بیت المقدس سخنرانی داشت، منتشر کرد. شهید موحدی دانش در این سخنرانی نسبت به پاسخگویی در هر رده مسئولیتی، تأکید کرده است، در این صوت می ...