مستند داستانی به وقتِ مردن و شیخ باران
سایر منابع:
سایر خبرها
خوشبختی در عین سادگی
لحظه ای فکر یا تعلل تمام این کار ها را با عشق و اعتقاد انجام می دادم. من هیچ وقت ننشستم بگویم این چه کار هایی بود که کردم، چون تمامش با عشق و علاقه بود. وقتی به شهید ترابیان نگاه می کردم انگار ایشان در هر مرحله از زندگی اش یا کتاب خوانده یا فیلم دیده بود. خیلی قشنگ زندگی را مدیریت می کرد. هنگامی که این جوان 24 ساله از جبهه می آمد اول به دیدن مادرش می رفت و من هم می گفتم شما وظیفه تان را انجام دادید. این ها برایمان ارزش بود. بعد از فوت مادرشان، زمانی که از جبهه برمی گشت، اول به حرم حضرت معصومه (س) می رفت. بعد سر مزار مادرشان حاضر می شد سپس به دیدن پدرشان می رفت و بعد به خانه می آمد. ...
استاد حوزه: درس امام سجاد (ع) به کارگزاران نظام اسلامی این است که زیردستان خود را تربیت کنید تا انسان ...
شفقنا- استاد حوزه علمیه قم با بیان تفاوت شخصیت حقیقی و حقوقی افراد، یکی از درس های امام سجاد (ع) برای امروز ما را، تواضع و خضوع ایشان عنوان کرد و گفت: وجود نازنین و مبارک امام این نبود که غلام در کنارش زندگی بکند و فقط کارهایش را انجام بدهد، به همه کارگزاران نظام اسلامی یک درس بزرگی یاد می دهد، آن کسی که زیر دست تو است از شخصیت حقوقی خودتان بر علیه آنها استفاده نکنید بلکه آنها را تربیت کنید تا ...
داستان زندگی این زن و یکی از عاشقان دشتستان/ گفت و گو با مهرانگیز احمدی ، همسر مرحوم حسن انصاری + تصاویر ...
شروع کردم به گریه کردن. گفتم حالا بابایم صورتش سوخته؛ یک عمری صورتش خراب شده، ناقص شده. دیگر نه شام خورد؛ نه صبحانه. فردا صبح با بچه کوچک آماده شدیم آمدیم برازجان. نزدیک خانه پدرم که رسیدم گفتم چه خبر شده است؟ باورم نمی شد. استاد بچه را از من گرفت و بردش طرف پارک و بعد من رفتم داخل خانه و فهمیدم چه خبر است. یعنی بعد که برایم صحبت کرد، آن صحنه هنوز در ذهنم است که مرحوم نشسته بود گوشه حیاط، خیلی برای ...
به یاد رفیق و استاد حسن انصاری (امرو هیچستانی)
ها از همان ابتدا سمت درست را انتخاب می کنند و مهدی گفت مثل فرج و من زمزمه کردم مثل امرو... جای تو آن میانه نبود. آن میانه کجاست؟! که بارمان آورده اند کلاهمان را دو دستی بچسبیم و پی اش باشیم؛ که بارمان آورده اند تا سر سبزمان را از مرزهای امنش بیرون نیاوریم و به باد هیچ زبان سرخی ندهیم! بگذار باد کلاهت را ببرد با موهایت بازی کند. تو انتخابت را کرده بودی. در میانگی نبودی و آن روز مشغول عکس ...
امدادگران جنگ 8 ساله؛ زنانی از جنس روشنایی و امید
...، 5 خواهر بودیم، یک برادر داشتیم، همه مان سعی می کردیم تا جایی که می توانیم کمک کنیم. خواهرهای بنده در آن زمان برای جبهه مربا و خوراکی درست می کردند، نان می پختند، یکی از خواهرهایم لباس می بافت و بافندگی می کرد. هدفمان این بود که به انقلاب خدمتی بکنیم. به عنوان یک خانم، نگران شهید و مجروح شدن یا اسیر شدن نبودید؟ با ذوق و خوشحالی و از روی علاقه رفتم، خیلی دوست داشتم بیشتر بمانم ...
عکس/ استوری عاشقانه و مشکوک لیندا کیانی!
لیندا کیانی در جدیدترین پست اینستاگرامش کپشنی عاشقانه نوشته که کمی عجیب به نظر می رسد. وقت صبح – عکس زیر جدید ترین پست لیندا کیانی است که رنگ و بوی عاشقانه دارد. معمولا وی از این جور پست ها نمی گذارد و بیشتر فقط عکس خودش در گالری ای جایی را پست می کتد. او در این پست بخشی از شعر “برخیز” هوشنگ ابتهاج را پست کرده است. گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست ...
دانلود گلچین مداحی برای اربعین
دیگه تا دیدار عرش فرشیا کربلا اربابم اباعبدالله سلامِ من؛ به حسین و به کربلای حسین تمام عالمِ امکان؛ شود فدای حسین حسین حسین... حسین حسین خدا به پنجه ی مشکل گشای اصغر داد تمام سلطنتِ خویش؛ در ازای حسین بی همگان به سر شود؛ بی تو به سر نمیشود داغِ تو دارد این دلم؛ جای دگر نمی شود خدا بلند ...
ماجرای ازدواج هانیه توسلی با یک مرد آمریکایی! +تصاویر
...... اگر خدا بخواهد. به هر حال ببیند آدم ازدواج کند بچه داشته باشد نوه داشته باشد یک خوبی هایی دارد برای آدمی مدل من یک بدی هایی هم دارد من خیلی حوصله جمعیت و شلوغی ندارم من همیشه از تنهایی لذت می برم. یک جایی هم بودم که فامیلان و دوستانم بودند سریع کتابم را بر می دارم خیلی وقتا دوست دارم تنها باشم و از جمع گریزانم. تضادی بین حرفه ای که انتخاب کردم و حالی که دارم وجود دارد. مادرم از اول ابتدایی مدرسه رفتم همین مدلی بودم. مدرسه هم که رفتم دوست صمیمی نداشتم. همیشه از تنهایی لذت بردم. ...
اردبیل در جنگ جهانی دوم؛ عقب نشینی به سمت نیر و صائین
لشگر اردبیل در این زمان فرمانده نداشت، چون فرمانده و رئیس ستاد و رؤسای دیگر شبانه با تغییر لباس از شهر خارج شده بودند و شهر نه تنها حالت غیر دفاعی داشت بلکه سربازها نیز در سربازخانه، در برابر آتش مسلسل هواپیماها بی دفاع بودند و تعداد زیادی از آنها به این جهت جان خود را از دست دادند. اردبیل تا آن روز در معرض حمله هوایی قرار نگرفته بود و حتی مردم شهر بیشتر از دو سه بار هواپیما ندیده بودند ...
بیوگرافی نگار جواهریان
باید دیده شوند؛ یعنی همه عناصر فیلمنامه در جهتی است که آن نقش دیده شود، بعد آن فیلمنامه به دست گروه و کارگردانی قرار بگیرد که مسیر تو را می روند و بعد آن فیلم در زمانی نمایش داده شود که دیده بشود. شاید باید برگردیم به طلا و مس. نقشی که در طلا و مس بود، طوری بود که اگر تو کمی کارت را بلد باشی و کار و هدفت جدی باشد، باید بتوانی از پسش بر بیایی و باید دیده شوی. منظورم این نیست که باید تشویق می شد ...
نمکی: واقعا دلم نمی خواست وزیر بهداشت شوم
رفتند تا اینکه کار بالا گرفت و به خداوند گفتم من را گرفتار وزارت بهداشت نکن. یک روز سراغ دکتر قاضی زاده هاشمی رفتم و گفتم که تو را به جدت بمان تا دست از سر ما بردارند و من گفتم سید من دست کسی را جز پدرم نبوسیده ام و حاضرم دستت را ببوسم و به کمک تو بیایم و تو در وزارت بهداشت به خدمتت ادامه دهی، اما اتفاق اینگونه رخ داد و قرعه وزارت به نام من افتاد. وقتی وزارتخانه را تحویل گرفتیم آن مشکلات اقتصادی ...
پرونده انفجار دفتر نخست وزیری؛ 40 سال پس از واقعه
سوار هیلمنی که داشت، می شود و می رود و شب که بچه ها به خانه او می روند تا اطلاع دهند شهید شده همسایه ها می گویند کشمیری ساعت 4 به اینجا آمد و خانواده اش را سوار کرد و رفت و آنجا متوجه می شوند انفجار کار این ملعون بوده است. *روز انفجار چگونه گذشت؟ صبح روز انفجار یکی از همکاران آمد و حال خوبی نداشت گویا دعوایش شده بود و گفت امروز نمی توانم بمانم، چایی برایش ریختم و مشغول صحبت ...
کارآفرینی تنِ کتک خورده می خواهد| سرمایه اولیه، پول و پارتی نیست؛ مطمئن باشید!
همین جنس بودم؛ وقتی برادر معتادم از زندان بیرون آمد و او را به خانه اش بردم می دیدم که دیگر کسی به خانواده اش توجه نمی کند، می دیدم که یک زندانی کار ندارد و اگر می خواهد شب شرمنده زن و بچه اش نشود به جز دزدی کردن، راه دیگری ندارد. او این راه را یکبار رفته است و با تکرار دوباره آن همان نتیجه را می گیرد و در نتیجه جامعه می گوید تو آدم بشو نیستی. کدام موقع کسی را که ترکش دادیم، بعد از ترک و خروج از ...
به فکر رفتن باشیم
چیزی شنیدید؟ ما هیچ کدام چیزی نشنیده بودیم، گفتیم: نه. از همه پرسید، همه گفتیم: ما چیزی نشنیدیم. سکوت کرد و حرفی نزد. ما رفتیم. از آن به بعد دیدیم وضع شیخ بکلی تغییر کرد؛ یعنی بیشتر از آنچه که سابق به خود می پرداخت و توبه و استغفار و عبادت می کرد، به خود می پرداخت. درس و مباحثه و کار تربیت افراد دیگر را کم کرد و به حال خود پرداخت. برای ما شاگردها یک مسئله ای شد که داستان آن روز چه بود که از ...
گفت وگو با خواهر شهید مهدی بخشی/ زخم ترکش صورت داداش مهدی را زیباتر کرده بود!
شوند و می توانید آن ها را ببینید. روزی که گفته بودند به پادگان رفتیم و دیدیم نیرو ها در حال اعزام به لبنان هستند، تازه آنجا فهمیدیم که می خواهند به لبنان بروند. آقامهدی در بسیج هم دوره نظامی دیده بود و اینجا هم آموزش های بیشتری را پشت سر گذاشت. مثل اینکه در لبنان هم آموزش نظامی می داد. مهدی وقتی که برگشت بعد از مدتی به جبهه رفت. دیگر خیلی دیر به دیر به خانه می آمد و خیلی برادرم را نمی دیدیم. ...
من مونا هستم؛ 3 سال و 4 ماه و 19 روز دارم!
هیچی برایم مهم نبود، از حرف یک بچه سه ساله دنیا روی سرم خراب شد. نان نگرفتم و همین که برگشتم خانه، ورد می خوام ترک کنم برداشتم اما کی قبول می کرد؟ همه می گفتند ترک برای تو سینه قبرستونه ، دوباره برمی گردی ، مواد بهت مزه نمی ده. می خوای ترک کنی که دوباره حال بده . گوشم به این حرف ها بدهکار نبود. خود معرف رفتم کمپ. روز پنجم، سکته کردم ولی مونا باید ترک می کرد. سه ماه بعد از کمپ آمدم بیرون و دوباره ...
یونیفرم سپاه لباس دامادی پدرم در مراسم عقدش بود
ازدواج کردیم. آن زمان فضای دینی و انقلابی بین مردم حاکم بود. کسانی که اهل دین و انقلاب بودند حس خوبی نسبت به آن ها داشتیم. وقتی آقا کاظم به خواستگاری ام آمدند، گفتند شاید دو سال بیشتر از عمرم نمانده باشد و زندگی کوتاهی با شما داشته باشم. با این شرایط راضی هستید؟ گفتم مرگ و زندگی دست خداست. هرچه خدا مصلحت بداند همان می شود و توکل به خدا. 21 دی ماه 1363 عقد و سال 64 ازدواج کردیم. دقیقا دو سال بعد از عقد ...
ماجرای مرگ تلخ نوزاد 12 روزه با متادون
این خصوص آغاز شد. بررسی ها نشان داد که این پسربچه 12 روز قبل در همان بیمارستان متولد شده بود. او درست در 9 روزگی، با حال وخیم به بیمارستان منتقل شد. هنگام تولد، نوزاد و مادر در سلامتی کامل مرخص شده و به خانه رفته بودند. 9 روز بعد پدر و مادر، این نوزاد را به همان بیمارستان منتقل می کنند. این بچه به سختی نفس می کشید و حال جسمی خوبی نداشت. هر لحظه بی حال تر می شد. بلافاصله تیم پزشکی تلاش های خود را ...
# پرسه در فضای مجازی
کاهش سرمایه گذاری خارجی، سالی 24درصد افزایش تورم، سالی 28درصد افزایش کسری بودجه؛ کسری بودجه 350 هزار میلیارد تومانی در سال 1400. آقای قوه قضائیه بسم الله! منتظریم! حقوق با برکت از کار خوب کاربری نوشت: ده سال پیش بازار تهران شاگرد بودم. صاحب کارم همیشه می گفت تو کار قسم نخور برکت مال میره، وقت اذان کاسبی رو تعطیل کن روزیت شب قبل نوشته شده، اگر بچه ای چشمش به جنسی خورد، اجازه نده به ...
مرگ نوزاد 9روزه رمزگشایی می شود
انتقال به اداره پلیس جرم خود را منکر و مدعی شد متادون را زن برادر شوهرش به نوزادش خورانده است و خودش در مرگ نوزادش تقصیری ندارد. وی صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و در شرح ماجرای مرگبار نوزاد شیرخوارش و دشواری های زندگی اش که چند سالی است با آن دست و پنجه نرم می کند، گفت: من و شوهرم معتادیم و به همین خاطر جنینم در شکمم معتاد شد و وقتی هم به دنیا آمد معتاد بود و بی ...
کودکان را با این موارد نترسانید/ ترس هایی که همیشه باقی خواهند ماند
دیدن سوسک و حشرات دیگر غیرطبیعی و افراطی است که از نظر بقیه مردم غیرطبیعی و غیر منطقی است. با هر نوع ترسی یک سری مکانیزم های فیزیکی در بدن به راه می افتد که واکنش جنگ و گریز را برای افراد فراهم می کند این مکانیزم ها مثل تپش شدید قلب، افزایش فشار خون و تعریق و در نهایت فرار است. برخی بزرگسالان تصور می کنند که اگر در دوران کودکی برای ساکت کردن بچه ها یا انجام دادن برخی کار ها بچه ها را ...
عصبانیت پرستو صالحی از انتشار این عکس ! / شوهر مطلقه ؟!!
، مادرش خانه دار و پدرش تکنسین ارتش بود، یک برادر بنام امیرشاهین دارد که مهندس کامپیوتر می باشد از 5 سالگی با دیدن فیلم علاقمند به بازیگری شدم و بعد از اون هر فیلمی می دیدم با بچه های فامیل تو خونه بازی می کردیم تا جایی که بعد از دیدن فیلم عمر مختار نزدیک بود برادرم را واقعا دار بزنم اولین بار در سال 77 در چند آیتم نمایشی وِزه برنامه رمضان بازی کرد در کلاس های بازیگری ...
پرواز با بال های آتنا
خانه ها می گوید. خانه های امنی که بعد از ماجرای رومینا اشرفی افزایش را به خود دیدند و حالا نزدیک 25 عدد رسیده اند. هرچند همین معاونت از در حال تأسیس بودن 6 خانه امن غیردولتی دیگر هم خبر می دهد. پای زنان و دختران که به آتنا می رسد، ابتدا مشاوره می گیرند. مشکل شان که معلوم شد، پذیرش می شوند تا پرونده ای تشکیل شود. بعد نوبت به تحت نظربودن روانپزشک و روانشناس می رسد. زنان و دخترانی که تحت حمایت مالی ...
ناگفته هایی از ناجی کردستان
ما را می گرفتند و لطف داشتند به خاطر همین دیر رسیدم. نهایتا با آمدن شهید کاوه خطبه عقد بین مصطفی شاکری و همسرش جاری شد. هر چند که چند روز بعد با شروع عملیات کربلای دو هر دو این عزیزان یعنی محمود کاوه و داماد تازه به حجله رفته آقا مصطفی شاکری به شهادت رسیدند و همه ما را داغ دار کردند. در خاطر دارید که شهید کاوه پیش شما از شهیدان یاد کند؟ و ایشان که خود شهید شدند چطور وصف شهدا را می گفتند ...
داستان زندگی این زن و یکی از عاشقان دشتستان/ گفت و گو با کبری (لیلا) عطارزاده برازجانی ، همسر مرحوم ...
عصبانی هم می شدند؟ اخلاق خیلی خوبی داشت؛ احترام همه را داشت؛ همه را دوست داشت؛ قوم، خویش، غریبه؛ با همه مودبانه و درست رفتار می کرد. در خانه هم مرد است دیگر؛ یک وقت هایی عصبانی می شد؛ یک خورده عصبی بود ولی احترام همه ما را داشت و با ما درست رفتار می کرد. فکرشهر: چه مواقعی عصبانی می شدند؟ هم در بعد خصوصی و خانوادگی و هم بعد اجتماعی؟ وقتی خطایی از ما سر می زد، عصبانی می شد. هر وقت ...
صمد، ارس و ماهی سیاه کوچولو
عباس کیارستمی هم از کانون برخاست و بسیار نام های دیگر. به این ترتیب جای شگفتی باقی نمی ماند که چرا ماهی سیاه کوچولو را منتشر کرد و یک تصادف نبوده است. 4. آثار صمد به ترکی استانبولی هم ترجمه شد و مورد استقبال قرار گرفت. اشتراکات فرهنگی ایران و ترکیه موجب شد هم صمد بهرنگی در ترکیه خواننده داشته باشد و هم عزیز نسین در ایران. 5. ادبیات آذربایجان غنی است اما بیشتر در بخش بزرگسال و به همین خاطر صمد با نگاه به کودکان رتبۀ قابل توجهی به دست می آورد. 6. چنان که اشاره شد ماهی سیاه کوچولو به عنوان یکی از آثار برجستۀ کودک در سطح جهان شناخته می شود. خیلی بد است که بچه های ما هانس کریستین آندرسن و جوجه اردک زشت را بشناسند و صمد بهرنگی و ماهی سیاه کوچولو را نه. هر چند نسل اینستاگرامی نه آن را می شناسد نه این را و فلان سلبریتی با چند میلیون دنبال کننده را نیک می شناسد! 7. ماهی سیاه کوچولو در سرزنش ملال زندگی و تکرار و قناعت به محدوده ای کوچک است. سال ها پیش از آن که کلاس ها و کتاب های موفقیت از آرزوهای شخصی و توجه به خود بگویند صمد بهرنگی ماهی سیاه کوچولو را درمیان 12 هزار ماهی دیگر شاخص و برجسته کرد. علاقۀ چریک ها به معرفی این کتاب چنان که اول بار همسایۀ جوان ما با گرایش چپ به من هدیه داد به خاطر برخی گفته های ماهی سیاه کوچولو در این کتاب است که کودکانه نیست و افراد را به عمل به جای رؤیاپردازی ترغیب می کند: شما زیادی فکر می کنید. همه اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم ترس مان به کلی می ریزد. - راستی راستی زندگی یعنی این که تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ؟ یا این که طور دیگری هم می شود زندگی کرد؟ 8. صمد دغدغۀ مسایل تربیتی و نظام طبقاتی آموزش و پرورش را داشت و کتابی هم نوشت با عنوان کند و کاو در مسایل تربیتی ایران . این کتاب در آن زمان از این نظر مهم بود که کودکان غیر پارسی زبان ناگهان در نظام آموزشی رسمی با زبان فارسی مواجه می شدند ولی در حال حاضر که با گسترش ارتباطات بچه هایی که فارسی، زبان مادری شان نیست هم قبل از دبستان از ده ها کانال و رسانه با زبان فارسی آشنا شده اند مثل زمان خود موضوعیت ندارد. فراتر از بحث زبان، صریح و روشن باید گفت جهان امروز تغییر کرده و نگاه ابرازی به بچه ها و این که موم ها و خمیرهایی هستند که باید به آنها شکل داد خود مصداقی از خشونت است. تنها اعتماد به نفس آنان را باید تقویت و استعدادشان را کشف کرد و اجازه باید داد از زندگی لذت ببرند و با پرورش فکر و نیروی بدن خود مهارت بیاموزند؛ همان که مونته سوری می گفت نه آن که در قالب های طراحی شده شکل داده شوند. هر کودک یک انسان مستقل است که با دیگری تفاوت دارد و هیچ ضرورتی ندارد مسابقه بدهد و مقایسه شوند و مثل سربازخانه یک شکل و یک صدا باشند. کار گروهی یک بحث است و تربیت سربازخانه ای و کشتن فردیت و ترساندن و مقایسه با هم یک بحث دیگر و دومی در دنیای توسعه یافته منسوخ شده است. حتی در خدمت اهداف توسعه ای چه رسد به انگاره های ایدیولوژیک. از این رو این گونه آثار صمد بیشتربه کارِ کارهای تحقیقی و تاریخی دربارۀ آموزش و پرورش می آید نه آن تمام رؤیاهای او به مثابۀ یافتۀ علمی الگو قرار گیرد. دغدغۀ عدالت البته فروکاستنی نیست اما نه با القای خشم و کین که از دو راه: یکی فرصت های برابر و دیگری رفع تبعیض. 9 . نام صمد با ارس گره خورده و همین در اسطوره شدن و جاودانگی او بی تأثیر نیست. تعابیری چون صمد به ارس پیوست سبب شده هر بار نام ارس را می شنویم به یاد صمد هم بیفتیم. 10. مرگ صمد طبیعی بود اما باور نشد و سال ها دوست و ه ...
صمد، ارس و ماهی سیاه کوچولو
اگر تنها به خاطر تصور مرگ غیرطبیعی او یا فعالیت های چریکی بود باید با روشن شدن واقعیت رنگ می باخت حال آن که به رغم بی توجهی نظام آموزش و پرورش به او (چه پیش از انقلاب و چه بعد که کاملا ایدیولوژیک شد) نام صمد بر سر زبان ها ماند و اینها هم به خاطر ماهی سیاه کوچولو ست هم مرگ ابهام آمیز و شایعه خیز در جوانی و نه تصویر چریک فدایی که اگر چنین بود چریک های واقعی را دربرمی گرفت نه صمد را که معلم بود. ...
محبوب ترین سریال خارجی شما چیست؟
عاشقی و ... همه و همه این ها در شخصیت های این سریال قرار داده شده و تو دائما با آن همذات پنداری می کنی. بابیلون برلین / Babylon Berlin ایمان عبدلی: حالا و در این روزها که تب نگاه به اصطلاح تاریخی در سریال های نمایش خانگی بالا گرفته و در هر ژانری سعی می شود از اِلِمان های تاریخی استفاده شود، بابیلون برلین شاید همان چیزی ست که شاید باید به عنوان الگو قرار بگیرد، ترکیب همگن یک ...
آمادگی پیشکسوتان مسجدسلیمان برای ثبت حماسه های دوران دفاع مقدس
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس خوزستان صداقت حضور رزمندگان بختیاری را در دوران دفاع مقدس ممتاز خواند و گفت: حماسه بچه های گردان سلمان و دیگر یگان های اعزامی از منطقه بزرگ مسجدسلیمان و شهرهای حومه هرگز از ذهن رزمندگان جبهه های حق علیه باطل، پاک نمی شود. وی خواستار رغبت نوشتاری بیشتر در بین پیشکسوتان این شهر شد و افزود: خیلی از ناگفته های جنگ درون سینه بچه های غیرتمند مسجدسلیمان ...
مشق فقر در روستای بی مدرسه
روستای 500 نفری، آخرین کلاس درس است، بعد از آن دختربچه ها ازدواج می کنند و پسرها همراه پدرشان راهی صید و دریا می شوند و یا سوخت بری می کنند و هر کار دیگری که برای گذران زندگی باید انجام دهند. ثناالله بلوچ معلم تنها مدرسه این روستا و بزرگ شده همین جاست. او می گوید: این روستا هم مثل اغلب روستاهای سیستان وبلوچستان با مشکل مدرسه و امکانات آموزشی روبه رو است. ما در اینجا تنها امکان تحصیل تا مقطع ابتدایی را ...