سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای بازداشت 11 روزه یک خبرنگار به اتهام افشای یک قتل ناموسی!
برخورد بسیار امنیتی و تندی داشتند. در پی بازداشت برخی از وسایل شخصی من، از جمله تلفن من را نیز ضبط کردند. وی با اشاره به اینکه دادیار پرونده اعلام کرد من تبرئه بعد شده ام با قرار کفالت آزاد شدم، ادامه می دهد:یک روز بعد برای تحویل وسایل شخصی ام به دادسرا رفتم که به شکل اتفاقی با دادستان روبرو شدم و ایشان با عتاب من را خطاب قرار دادند که انتشار این خبر کار نادرستی بود و به دادیار پرونده من ...
پدری ایستاده در برابر کوران زندگی
دختر از خدا هدیه گرفتم؛ شب و روز کار می کردم تا بتوانم نیازهای خانواده را برطرف کنم. یاد گرفتن حرفه بنایی رفیعی پور اظهار می دارد: بعد از مدتی کارگری کردن، توانستم حرفه بنایی را نزد بناهای معروف روستا یاد بگیرم. او ادامه می دهد: با یاد گرفتن این حرفه، زندگی ام کمی بهتر شد چون دستمزد بنایی دقیقا دو برابر دستمزد کارگری بود ولی همان سختی های کارگری را هم داشت. ...
هنرمندانی که جبر، قتل و کرونا از ما گرفت
دانش و مهارت صرف کرده اند و ثمره آموخته ها و تجریبات خود را در اختیار جامعه می گذارند، با از دست رفتن هرکدامشان بار سنگینی بر دوش دیگر هنرمندان قرار می گیرد و نسل های بعد از حضور آن ها محروم می شوند. مرگ اتفاقی پیش بینی شده نیست، فرشته مرگ بی خبر از راه می رسد و هر کسی را در هر جایگاه و موقعیت و مکانی با خود می برد. شاید تا سال ها یا حتی کمتر، ماه ها پیش مرگ برایمان معنای دیگری داشت، اما ...
ابعاد محیط زیستی در سریال افرا بررسی شد
یک سیما به هدف خود که همان توجه به مساله محیط زیست و شرایط سخت زندگی محیط بانان و بررسی لایه های اقتصادی و اجتماعی زندگی آنان است برسد و این موضوع را برای مخاطب باز کند. زین العابدین با ابراز خرسندی از اینکه مساله محیط زیست در چند سال گذشته مورد توجه جدی نمایندگان مجلس و فراکسیون محیط زیست مجلس قرار گرفته است، بیان کرد: توجه به محیط زیست به عنوان سرمایه ملی کشورمان، حراست و صیانت از ...
10 دفاع حمید صفت در برابر اتهام قتل عمد
من تاثیر گذاشت. من سعی می کردم در درگیری دستم را حائل کنم تا حاج آقا سمتم نیاید. او تقلا داشت به من برسد، نه من به او. درباره این که گفته شده من با قصد دعوا و درگیری به آنجا رفتم نیز در دفاع از خودم باید بگویم، اگر قصد دعوا داشتم برادرم که شب قبل زنگ زد و گفت هوشنگ به مادرمان سیلی زده، سریع راهی آنجا می شدم. فردا برای آشتی دادن آنها به آنجا رفتم. قصد این بود به اختلاف پایان بدهم. حتی ...
لیلا شکارچی پیرمردهای تهرانی بود / صیغه برای دلار و سکه ! + فیلم
. مژگان چه نقشی داشت؟ بعد از اینکه از خانه فرار کردم ابتدا به شهر شیراز رفتم که آنجا یک مرد وقتی دید من جایی برای خوابیدن ندارم مرا به مژگان معرفی کرد، مژگان اعتیاد به شیشه داشت و مرا کتک می زد و باید برای او پول تهیه می کردم تا به من جای خواب بدهد. پس در تهران چه کار می کردی؟ خوب از تهران برای او پول می فرستادم. شب ها کجا می خوابیدی؟ ...
مردان قمه به دست: قصد قتل نداشتیم!
داشتم و متهمان را نمی شناختم که یکباره گلوله به چشمم خورد و باعث کوری چشم چپم شد. بعد از آن حادثه زندگی سختی دارم به همین خاطر درخواست دیه دارم. در ادامه متهمان نیز یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و با انکار قتل مدعی شدند ضربات به مقتول کشنده نبوده است. در پایان هیئت قضایی بعد از شور با توجه به اوراق در پرونده هر چهار متهم را به قصاص محکوم کرد. مهدی نیز به اتهام کوری چشم مرد جوان به ...
پنج دانش آموز کرجی دست به قتل های زنجیره ای زدند + فیلم
زلقی گفت: متهمان علت نزاع را اختلافات قبلی اعلام کردند. متهمان پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شدند. قتل در تهران اتفاق افتاد. قتل به دلیل کری خوانی اینستاگرامی رخ داد. در این پرونده یک نفر به قتل رسید. 4 متهم قتل به قصاص محکوم شدند. در این پرونده علاوه بر قتل یک نفر چشم خود را از دست داد. شامگاه پنجم آذرماه سال 97 صدای شلیک دو گلوله در ...
حکایتی از شهید حسین ترکمانی به روایت پدرش
باشیم تازه باید حیاط را هم مرتب و موزاییک کنیم. من تعجب کردم و دیگر چیزی نگفتم. چند روز قبل از اعزام دوباره به جبهه او را به روستا فرستادم تا نتواند برود و از حرکت نیرو ها بی خبر بماند، اما همان شبی که قرار بود نیرو های داوطلب دوباره اعزام شوند نمی دانم از کجا خبر دار شد و شب قبل از آن به خانه آمد. خیلی تعجب کردم، بعد هم که بحث را پیش کشیدم گفت: پدر عملیات است و قرار است فاو را آزاد کنیم ...
یک قدم نزدیک تر به هدف
تشابه فامیلی باشد چرا که عباس دو روز قبل از آن تماس گرفته و گفته بود حالش خوب است. برای کسب اطلاعات بیش تر به منزل یکی از آشنایان به نام قادری رفتم و جویای حال عباس شدم. در ذهن من او علی بود، فراموش کرده بودم که بیرون او را به عباس می شناسند و دلم به همین باور خوش بود. به خانه برگشتیم، زهرا گفت حمام بریم که وقتی بابا می آید تمیز باشیم . همان شب بچه ها را به حمام بردم و صبح با اصرار ...
قتل پدر توسط دختر در البرز/ قاتل: بر سر نحوه آشپزی با پدرم سر سفره درگیر شدیم
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم ، دختر 18 ساله ای که به دلیل اختلاف با پدرش او را به قتل رسانده بود، توسط پلیس آگاهی البرز شناسایی و دستگیر شد. سرهنگ محمد نادربیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز با اعلام این خبر بیان کرد: در پی گزارش یک فقره مرگ مشکوک یک مرد میانسال در منطقه کمالشهر از سوی کلانتری 24 کرج به اداره جرائم جنایی پلیس آگاهی، بررسی موضوع در دستورکار کارآگاهان قرار گرفت. وی افزود ...
حمید صفت: تسلیم رأی دادگاهم
حمید صفت خواننده زیرزمینی که به اتهام قتل پدرخوانده اش در زندان به سر می برد در چهارمین جلسه محاکمه اش اتهام قتل عمد را انکار کرد و گفت تسلیم رأی دادگاه است. به گزارش جوان ، جلسه رسیدگی به پرونده صبح دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی برگزار شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در قرائت کیفرخواست گفت: متهم خواننده زیرزمینی به ...
قتل شوگرمامی در لاهیجان توسط مرد 42 ساله
از یک مشاجره لفظی ناگهان با لگد محکمی او را به دیوار کوبیدم ولی سر همسرم به تیغه دیوار خورد و بی رمق روی زمین افتاد. یک روز با همین وضعیت در خانه ماندم اما همسرم فقط حالت تهوع داشت و بی حال بود. با وقوع این حادثه مادرم که با ما زندگی می کرد از ترس من بیرون رفت و من هم که دیگر می ترسیدم در خانه بمانم، دست دو فرزند خردسالم را گرفتم و به مسافرخانه رفتم. آن شب تا صبح همواره با خودم درگیر بودم تا این که ...
قتل به خاطر افزایش قیمت!
مشکل برخوردیم. او ابتدا قیمت آن را 50 هزار تومان اعلام کرد، اما وقتی برای خرید سراغش رفتم، 30 هزار تومان گران کرد. همین باعث درگیری ابتدایی ما شد. این درگیری چند بار دیگر ادامه پیدا کرد تا این که شب حادثه در پارک او را دیدم و با هم درگیر شدیم. او با چاقو ضربه ای به سرم زد که زخمی شدم. دوستانم مرا به بیمارستان بردند. وقتی پانسمان کرده و مرخص شدم، او دوباره به من حمله کرد و این بار برای دفاع از ...
چلسی می خواست نابودم کند؛ مورینیو را زدم!
. اتحادیه فوتبال انگلیس یک ماه بعد ضمن تبرئه کلاتنبرگ، اوبی میکل را 76 هزار پوند جریمه کرد و سه هفته نیز حق همراهی چلسی را نداشت. تنش با مورینیو پس از تساوی منچستر و استوک در ژانویه 2017 مورینیو وارد اتاقم شد در حالی که مشغول عوض کردن کفش هایم بودم. ژوزه معتقد بود که باید یک پنالتی برای یونایتد می گرفتم. کفشم را به سمت او پرتاب کردم و ژوزه از حیرت میخکوب شده بود. به خانه رفتم و با بازبینی صحنه متوجه شدم که تصمیمم درست بود. به خودم گفتم نگذار چنین اتفاقات احمقانه ای آزارت دهند و به راحتی هم خوابیدم. ...
شاگردپروری رسالت شهیدزاده بود
سابقه شدم. ابتدا شهیدزاده را در یکی از کلاس های نقاشی دیدم و بعد مرا به این انجمن دعوت کرد و همواره طی این سال ها شاهد بودم که شهیدزاده از هیچ تلاشی چه مادی و چه معنوی در برگزاری جلسات، مضایقه نکرد. بنده از طریق انجمن ادبی پویا با هنرمندانِ بسیاری آشنا شدم که از اقصی نقاط کشور در این جلسات حضور پیدا می کردند و این آشنایی ها برایم آورده های معنوی زیادی داشت. ضمن آنکه وقتی اسم انجمن ادبی پویا می آید ...
"حاج گرینوف ها" هنوز هم در کمین نان و نشانند!
...! چند نفر از بجه محل ها که مرا می شناختند نزد فرمانده رفتند و گفتند سوابق فلانی را می دانی که چنان است و بهمان است ...؟ اما فرمانده گفت اشکال ندارد و این حرف و اعتماد بدجوری مرا نمک گیر جبهه ها کرد. گذشت و گذشت، و عملیات پشت عملیات... چند نفر از همان بجه محل ها را شب اول عملیات، در مواضع خودمان دیدم، اما دیگر آنها را ندیدم. بعداز عملیات که اوضاع آرام شد، دیدم برگشته اند ...
ناگفته های حمید صفت از رابطه صمیمانه با پدر خوانده اش در دادگاه
زده بود. بنابر این دلیلی نداشت که من بخواهم او را به قتل برسانم. او ادامه داد: شب قبل از حادثه فهمیدم که مادرم و حاج آقا با یکدیگر اختلاف دارند اما فردای آن روز در کمال آرامش به خانه شان رفتم اما حاج آقا عصبانی بود. من هم از اینکه مادرم را سیلی زده بود ناراحت بودم و با هم درگیری لفظی پیدا کردیم. مادرم می خواست مانع درگیری شود. در این کشمکش شاید 2، 3 مرتبه دست من به او خورد اما نه سیلی ...
مقتول پیش از مرگ قاتلش را لو داد!
حضور در بیمارستان به تحقیق از 2مرد مجروح پرداختند. مردی که در پروژه ساختمانی مشغول به کار بود، گفت: برای انجام کار ساختمان در حال ساخت رفته بودم که مردی به نام حسام با برادرانش به آنجا آمدند. حسام مدت ها با مدیر پروژه کار می کرد، اما با یکدیگر دچار مشکل شده بودند و اختلاف داشتند. آن شب حسام همراه برادرانش مقابل پروژه ساختمانی آمد و سراغ مدیر پروژه را گرفت. او به شدت عصبانی بود و اسلحه داشت ...
قصدم میانجیگری بود، نه قتل
.... من هم قبول کردم که زدم. بعد گفتند سیلی زدی یا کف گرگی. گفتم من سیلی نزدم. باورکنید قصد دعوا نداشتم و آن زمان هم مادرم بین من و حاج آقا بود. اگر قصدم درگیری و قتل بود، با خودم وسیله ای مثل چاقو می بردم، اما چون حاج آقا به مادرم سیلی زده بود رفتم از او حمایت کنم و با صحبت کردن اختلاف شان برطرف شود که این حادثه اتفاق افتاد. من هیچ انگیزه ای برای قتل نداشتم؛ چرا که رابطه ما کاملا حسنه بود ...
تیراندازی در پرند؛ قتل مرد جوان در خودو
مرد جوان که به عنوان عامل اصلی تیراندازی و قتل در پرند دستگیر شده بود، با وجودی که مدارک زیادی علیه او درخصوص جنایت وجود دارد، منکر قتل شد. شامگاه هفدهم مرداد سال گذشته گزارش مرگ مرد جوانی بر اثر تیراندازی به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. در بررسی های اولیه مشخص شد تیراندازی در یک پروژه ساختمانی در حال احداث در فاز چهارم ...
خودنمایی تیغ مرگ در تاریکی شب!
سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) و دستورات ویژه قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) وارد عملیات ضربتی شدند و او را در حال فرار با شلیک چند تیر هوایی زمین گیر کردند. گزارش خراسان حاکی است، این متهم که اکنون 21 سال دارد، پس از اعتراف صریح به قتل مرد 54 ساله، به محل ارتکاب جرم هدایت شد تا زوایای پنهان و جزئیات این جنایت وحشتناک را در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ...
آخرین دفاع حمید صفت در دادگاه: بی گناهم
به بعد از درگیری و مرگ او بر می گردد. من قبل از آن از بیماری او مطلع نبودم. اگر چه دیده بودم که قند خونش را چک می کرد، اما او هیچ پرهیز غذایی نداشت و دو روز قبل از درگیری که برایم تولد گرفته بود از کیک تولدم خورد. * در شب تولدم با حاج آقا عکس گرفتیم او عکس بزرگ من را پشت سرمان به دیوار نصب کرده بود. این موضوع نشان می دهد او با من مشکلی نداشت. کسی که با یک نفر مشکل داشته باشد عکس او را به ...
افشای جزییات قتل خونین پارک دانشجوی تهران + در دادگاه چه گذشت؟!
بامداد 13 مهر سال 97 درگیری خونین دسته جمعی در پارک دانشجو منجر به قتل شد. در این درگیری فجیع یک جوان مورد جراحت شدید قرار گرفت و روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داد. یکی از افرادی که به ادعای خودش در درگیری حضور داشت و مقتول نیز از دوستان او بود با حضور در کلانتری 129 جامی خودش را تحویل ماموران داد. این پسر 23 ساله با حضور در دادسرای جنایی تهران پرده از راز جنایت برداشت ...
ازدواج با زن روستایی پس از فرار از صحنه قتل
کردی؟ او مرا دید که دنبال صاحبکارش بودم و وقتی تیراندازی شد فکر کرد من تیراندازی کردم. اگر شما بی گناهی چرا فرار کردی؟ چند روز بعد به من گفتند که کارگر ساختمان به قتل رسیده و گفته من تیراندازی کردم که از ترس فرار کردم. کجا فرار کردی؟ من به یکی از روستا های همدان رفتم و با زن مطلقه ای ازدواج کردم و زندگی می کردم که دستگیر شدم. از برادرانت چه خبر؟ خبری ندارم، اما می دانم فراری هستند و پلیس در تعقیب آن ها است. ...
قتل ساقی راز ازدواج دومش را بر ملا کرد
مازیار سال ها با هم زندگی کرده بودیم، اما فرزندی نداشتیم. بعد از قتل در حالی که پیگیر پرونده بودیم فهمیدیم او یک زن صیغه ای داشته و از او صاحب فرزند هم شده بود. برای قاتل او درخواست اشد مجازات دارم. در ادامه همسر دوم مقتول نیز در جایگاه ایستاد و از طرف فرزند صغیرش درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل عمد گفت آن شب برای دفاع از خودش دست به چاقو شده بود و برای اثبات این ...
اتهام قتل عمد حمید صفت در نظریه کمیسیون 11 نفری پزشکی قانونی / بی گناهم اما مطیع دادگاهم
... متهم ادامه داد: من ضربه کشنده ای به اون نزدم .اگر قصد دعوا داشتم شب قبل که برادرم از ماجرای دعوای حاج آقا و مادرم به من گفته بود به آنجا می رفتم .من تا صبح روز بعد صبر کردم و فردا برای آشتی دادن حاج آقا و مادرم با آن جا داشت رفتم .من اگر انگیزه ای برای قتل داشتم وسیله ای برای کشتن همراه خودم می بردم .ما رابطه خوبی با هم داشتیم و اوهمه جا می گفت حمید صفت پسر من است . وی به دفاعیات ...
نقشه خواستگار شیطان صفت برای دختر پولدار / ملیحه محسن را در لباس زنانه شناخت
فریبکار در ادامه گفت: پس از دستگیری به 3 سال زندان محکوم شدم که 2 ماه پیش با گذاشتن قرار وثیقه آزاد شدم و در این مدت بیکار بودم که خیلی اتفاقی با ملیحه آشنا شدم و طمع پول دوباره مرا وسوسه کرد و دست به دزدی زدم. منبع: رکنا انتهای پیام/
سارا منجزی پور از مرگ پدر تا کلبه عمورپورنگ + عکس ها
مخصوص به ICU می رفتم و داروهای پدرم را خودم به او می دادم و از این کار لذت می بردم. چون پدرم چشمانش باز بود و مرا می دید. بعد از این مراقبت ها حال او خوب شد و پدر را به خانه منتقل کردیم. از خدا برای پدرم عمر با عزت خواستم و قسمت بود که برود چون دوست نداشتم اذیت شود. از جمله تسلیت متنفرم چون هنوز باور نکرده ام و نمی خواهم باور کنم که پدرم را از دست داده ام. وی از دوران قبل از بازیگر شدنش ...