سایر منابع:
سایر خبرها
استرسی که نسل ما کشید جزء آمار جنگ به حساب نمی آید
مرور می کند و به قول خودش حافظه خوب داشتن همیشه هم خوب نیست، چون یادآوری جز به جز بعضی خاطرات، آدم را به مرور زمان از پا درمی آورد: ساعت 3 بعد از ظهر 31 شهریور بود. داشتم مانتوی مدرسه ام را برای صبح اول مهر اتو می کردم که یک دفعه صدای وحشتناکی مثل ترکیدن کپسول گاز، برق از سرم پراند. یک لحظه دست پاچه شدم و سر از پا نمی شناختم. به خودم آمدم و گفتم نه این صدای انفجار کپسول گاز نبود! بچه تر که بودم از ...
آقا روح الله از ولادت تا رحلت (قسمت دوم)؛ احترام عجیب و خواندنی امام خمینی (ره) به همسر
خواب را دیدم و به این دلیل خواستگاران ، اول ماه مبارک رمضان آمدند. عقد ما مفصل نبود. بنا بود عروسی در تهران انجام شود و بعد هم به قم برویم . بعد از هشت روز خانه ای پیدا کردیم که درست همان بود که در خواب دیده بودم . پدرم گفت : مرا وکیل کن که من آقا سید احمد را وکیل کنم تا به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) برود و صیغه عقد را بخواند؛ آقا هم برادرش آقای پسندیده را وکیل می کند؛ من مکثی کردم و بعد گفتم ...
ساکنان خانه غم
مختلف به دیدنم نمی آمدند و من هر روز در تنهایی به پارک نزدیک خانه ام می رفتم تا حداقل روحیه خود را حفظ کنم. با شیوع کرونا هم علاوه بر اینکه دو سالی هست فرزندانم را ندیده ام، ماه ها بود از ترس بیماری پایم را بیرون نگذاشته بودم. حالا که وضعیت بهتر شده باز به پارک برگشته ام. این بانوی تنها می گوید: تا به امروز پایم به مراکز نگهداری سالمندان باز نشده ولی فکر می کنم از تنهایی بهتر است. اما آن ...
بازخوانی پرونده قاتل سریالی کودکان پاکدشت
، خود را به آرامش می رساند. اما چندی بعد آزار، اذیت و کشتن حیوانات برای تسکین روحش اثربخش نبود تا جایی که دست به قتل و تجاوز کودکان زد. این قاتل 22ساله، خواب پاکدشت را در آن سال ها، آشفته و خاک آن را با اجساد کودکان بی گناه فرش کرد. از کودکی تا دستگیری علی دلداری، قاضی دادگاه کیفری یک تهران و نماینده وقت دادستان در دادگاه کیفری استان، پرونده وحشتناک بیجه را به عنوان نماینده وقت ...
ما در گاندو پرده از ماهیت انگلستان برداشتیم و این برای آنها دردناک است/ سکانس مربوط به آقای ظریف بر اساس ...
نمی گذارند و می خواهند این شکاف وجود داشته باشد وگرنه ما دفاع کردیم و مبرا کردیم تمام مسئولین را از آدم هایی که همیشه کنارشان هستند. نفوذی ها دارند کار می کنند و دارند تلاش می کنند رخنه کنند منطقاً همینجوری است و اگر نباشد ما باید شک کنیم. یک جمله ای داشت حضرت امام اوایل می گفتند مراقب باشید ببینید اگر دشمنان از یکی تعریف کردند بدانید یک جایی از آنها می لنگد خب ما بعد از چهل سال نمی ...
اختصاصی| در شعبه ی گوانتانامو در قلب افغانستان چه می گذشت؟/ روایت یک زندانی افغان از سیاهچال های بگرام
عبه دو گوانتانامو بوده است: "داخل بگرام دو زندان بود. یک زندان که سیاهچال بود و در پشتون تُرجل می گویند و مثل ابوغریب و گوانتانامو بود. من 6 و نیم سال را آنجا بودم. یکی هم زندان عمومی بود. دندان هایم را با انبر دست کشیدند... ." از او می پرسم "آیا آنجا مقامات آمریکا هم دیدی که شماتتی بکنی؟" سوال اگرچه در پیش خودم تاحدودی احمقانه بود اما او پاسخ روشنی داد: "یک دفعه صلیب سرخ آمد و وقتی توضی ...
جوانان باید جنگجوهای قلدر باشند| خودتان را آماده کنید که می خواهید شکست بخورید!
بودم و اینقدر جا نبود که صورتم به شیشه چسبیده بود. در آنجا آرزوم کردم که روزی ورزشکار موفقی شوم. ورزشکار شدم و بعد قهرمان جهان شدم. در آن موقع دیدم که من قهرمان دنیام ولی پول ندارم و فقط یک مربی گران قیمت بودم. ماحصل برگشت من از مسابقات جهانی 5 سکه بود که 3 تای آنها تقلبی بودند! بعد از آن بیزینسم را شروع کردم و به موفقیت نسبی رسیدم. حالا دیگر هم قهرمان جهان بودم و هم پول داشتم و به دنبال موقعیت ...
تلویزیون آخر هفته چه فیلم هایی پخش می کند؟
، بادیگارد ، پنجاه درصد زندگی ، بازگشت هفت دلاور ، مشت آخر ، به تو اعتماد دارم ، مدرسه هندی ، ماجراهای ناگوار ، دختر ، بروکلین بی مادر ، لوییس و دوستان فضایی ، پسر کاراته باز ، مهاجر ، مهران ، 24 ، هیهات ، بچه ها از آهنند ، شیر کوهستان و روزهای زندگی پنج شنبه و جمعه 1 و 2 مهر ماه از شبکه های سیما روی آنتن می رود. **** شبکه یک سیما فیلم سینمایی گذرگاه به کارگردانی شهریار بحرانی ، پنج ...
پنهان کردن یک خونریزی دائمی برای قهرمانی والیبال
که توپ را بالا می انداخت خون در دها نش جمع می شد. این موضوع را ما نمی دانستیم و بعد مسابقات به ما گفت.بعد بازی ها او را بغل کردم و به او گفتم دم غیرتت گرم! هر کسی جای تو بود نمی توانست راه برود اما تو غیرت و همت کردی و بازی ها را به خوبی تمام کردی و حق اش بود که دو کاپ بگیرد. او بهترین پشت خط زن و بهترین بازیکن مسابقات بود. همه زحمت کشیدند و این رشته گروهی است ولی صابر خیلی جنگید و تمام ...
از غربت حسین ع است که مدعی نوکری اش هستم
روی ایرانی ها و دیگر کشورها به این راهپیمایی اضافه شده و عمومی تر و جهانی تر شده است؛ در واقع پیاده روی اربعین وجود داشت، ولی بعد از سقوط صدام بود که علنی شد. بگذارید نکته زیبایی هم برای تان بگویم. بخشی از عراقی هایی که زمان صدام از این کشور خارج شده و به ایران آمده بودند، در قم ساکن بودند. آنها در ایام اربعین، از حرم جمکران به سمت حرم حضرت معصومه(س) پیاده روی می کردند. این رسم سال هایی طولانی در ...
من آزاده، مادر محمدحسینم! (+عکس)
گیر می دهیم به تفنگ اسباب بازی بچه اش.در کشور ما در سال چند بچه دست به اسلحه می شوند و اطرافیان یا هم مدرسه ای ها و همکلاسی های خود را به رگبار می بندند که این بچه شده باشد نماد آنها؟ از این گذشته اگر مرد هستید و در بچگی عشق تفنگ بازی نداشته اید یک جای کار می لنگد. پسرها انگار با اسلحه و کیو کیو، بنگ بنگ به دنیا می آیند و بیشتر آنها بعد از رفتن به مدرسه این علاقه را ترک می کنند و البته ...
به بهانه فرا رسیدن 31 شهریور؛ روایتی از زخم های کهنه یک روحانی خرمشهری در هشت سال دفاع مقدس
شد که وارد حوزه شدی؟ می گوید: به اصرار پدرم. او دوست داشت منبری شوم اما من مهندسی را انتخاب کرده بودم. وقتی که سنگ به پیشانی من خورد... به هرحال خودم هم نفهمیدم چطور شد که وارد حوزه شدم. یک روز صبح از خواب بیدار شدم دیدم در کوچه صدای دعوا می آید. بچه ها به همدیگر ناسزا می گفتند! رفتم که جدایشان کنم، با سنگ به پیشانی ام زدند. همان موقع یک پیرمرد عبا به دوش و عمامه به سر از ...
خدمات شیمیایی پدر شهید مدافع حرم در دوران جنگ!
سال 1368 بود. عموی شهید: تو کارت درست است. (با خنده) **: الان بنیاد شهید حمایتی هم از شما می کند، حقوقی دارید؟ مادر شهید: بله. عموی شهید در کنار مادر و خواهر شهید سید جعفر امیری **: همسرشان هم مورد حمایت هستند؟ مادر شهید: بله. **: حاج خانم چند ساله هستید؟ مادر شهید: من خودم تاریخ تولد دقیق ندارم! عموی ...
هنرمندی که پس از 40سال، هنوز مردم او را به نام پدرش می شناسند
تا کاسه اول بود. بعد دستم آمد. هر چه نباشد، من هم تیشه به دست بودم. پدرم کنده را، شصت کیلو هفتاد کیلو کنده را به یک دست می گرفت و با دست دیگرش تیشه می کرد. من هم بچه همان بابا هستم. تازه آن زمان که این ابزارها نبود. الان این چوب را به ده دقیقه، دسته دوتار می کنم. آن زمان می خواست با اسکنه، چوب را برداری و با رنده، رنده کنی و با چوب ساب، آن را صیقل بدهی... همه این سال ها همین جا بودید ...
انجام کودتای نقاب یک توهم بود/ در حق محمود اسکندری ظلم کردند
؛ در گردان آموزشی اف فور در پایگاه بوشهر خدمت می کردم. بعد از آن با خودم فکر می کردم واقعاً ممکن است چنین کودتایی در کار بوده باشد! بعد روزی رسید که آمدم در گردان آموزشی معلم شدم و 14 سال شاگرد پراندم و سه چهارهزار ساعت در هواپیمای F4 پرواز کردم، و به این نتیجه رسیدم کودتای موردنظر، یک صوت بیشتر نبوده است. اصلاً امکانات هواپیمای F4 اجازه نمی دهد شما از پایگاه سوم (همدان) تیک آف بکنی، بیایی سینه کش ...
الناز رکابی قهرمان سنگنوردی بانوان جهان کیست؟
راحتی می توانیم سکودار جهانی باشیم. او از سال بعد در رده بزرگسالان شرکت می کند و باید برنامه ریزی قوی تری برای رده بزرگسالان داشته باشد تا به هدف رکورد جهان و کسب سهمیه المپیک برسد. این روزها تمرینات خودت چطور پیش می رود؟ از الان حواسم به المپیک 2024 است و تمام برنانه هایم در همین راستاست تا خودم را به پاریس برسانم. خیلی ها معتقدند سنگ نوردی ورزشی مردانه است، نظر تو ...
سنگ نوردی قهرمانی جهان | الناز رکابی صاحب مدال برنز شد
آن ها را در کنار برترین های جهان در رده بزرگسالان قرار داد. آن ها فرصت های درخشانی برای آینده خواهند داشت. حالا نگاهی داریم به اعداد و رتبه های دختران سنگ نورد ایران در مسابقات جهانی مسکو: در رقابت سنگ نوردان در ماده لید زنان، الناز رکابی از کشورمان در رده 35، مهیا دارابیان 50 و راحیل رمضانی 62 شدند. مسابقات این ماده با قهرمانی سئو چائه یون از کره جنوبی به پایان رسید. ناتالیا ...
بازگشت زینب به صخره های سخت
زینب کبری موسوی ملی پوش یخ نوردی، بعد از خداحافظی و دوری 2 ساله از تیم ملی یخ نوردی، به صخره های یخی بازگشت. به گزارش سرویس ورزشی شبکه لحظه ، زینب کبری موسوی در تاریخ 2020/1/12 بخاطر اعتراض به سیاست ها و اقدامات فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی و هم چنین عدم اعزام به مسابقات بین المللی با وجود خرید بلیت پرواز، از تیم ملی کنار رفت و حالا بعد از 2 سال برگشته تا کار نیمه تمامش را تمام ...
سحر قریشی برای اولین بار از زندگی شخصی و رازهای خانوادگی اش گفت + عکس
ساخته شده و به دلایلی از پخش بازمانده بعد از چهار سال اکران می شود؛ یعنی زمانی ساخته شده بود که نه گفتن را بلد نبودم و فیلم آبروی این چند سال پیشرفت من را می برد. امروزه اصلا با کسی تعارف ندارم و خیلی راحت نه می گویم. اوایل خیلی آدم صبوری بودم ولی الان دیگر آن صبوری را هم کنار گذاشته ام. سینما اجتماع خیلی بزرگی است و در این شش سال تجربیات خوب و بدی کسب کرده ام که اگر به عنوان کارمند در جایی مشغول بودم ...
روایتی متفاوت از سفر اربعین / به خدای درختان انجیر منتشر شد
تصادفی به 5 عراقی بگویید کم مسافه إلی گچپژ؟ چهار نفرشان می گویند 3 کیلومتر، یک نفرشان هم می گوید رد کردی! برگرد! در بخش دیگری از این کتاب آمده است: نمیدانم چرا از ابتدای سفر، یاد ابوذر را به همراه دارم: ای ابوذر! تو تنها زندگی می کنی، تنها می میری، تنها مبعوث می شوی و تنها وارد بهشت می شوی. و من تنها وارد بهشت شده بودم؛ شاید به همین اعتبار گفتم حالا که خیلی ها به نیابت از شهیدی آمده اند ...
دختر 16ساله: در آغوش ارژنگ گیر کرده بودم
محبت آمیز و مهربانی هایش مرا یک دل نه صد دل عاشق خودش کرد. از سوی دیگر من که تشنه محبت بودم و هیچ گاه مورد توجه پدر و مادرم نبودم، شیفته چرب زبانی های او شدم به طوری که احساس می کردم مرد رویاهایم را یافته ام. حالا دیگر ارژنگ همه افکارم را به خودش مشغول کرده بود و من همواره اوقاتم را در گفت و گوی تلفنی با او سپری می کردم. تا این که روزی ارژنگ برای یک دیدار حضوری از من دعوت کرد. من هم که مشتاق دیدار ...
گفتند برنامه تان در مخالفت با طالبان نباشد!
درست منعکس کنید. دو: درباره جریان مقاومت دروغ نگویید. سه: انگ نچسبانید. چرا می خواهید شخصیت احمدمسعود را بین مردم ایران خراب کنید؟ به مردم دروغ نگویید. کسی نوشته که از احمدشاه مسعود پرسیده اند با وجود اینکه طالبان دشمن شماست اگر روزی ایران به طالبان در افغانستان حمله کند، چه می کنید؟ و مسعود گفته که با ایران جنگ می کنیم. این را برای من نوشته که تو چرا از مسعود دفاع می کنی؟ من خودم این سوال را من در ...
سوار برویلچر به استقبال شهادت رفت
31 شهریور در خانه منجزی ها عجیب ماندگار شد. سال ها پیش در آغازین روز های جنگ تحمیلی سربازان خانه منجزی ها یکی پس از دیگری راهی شدند و افتخار جانبازی در روز های مقاومت و ایثار را نصیب خود کردند و سال ها بعد در 31 شهریور 1397 رزمنده پیشکسوت و جانباز 70 درصد جبهه های نبرد، حاج حسین منجزی در مراسم رژه ارتش مورد حمله عوامل تروریستی قرار گرفت و همراه تنی چند از میهمانان مراسم به آرزویش رسید و شهید شد ...
دختر رکابزن ایران برای بازی های آسیایی آماده می شود
مسابقه بین المللی آلمان هم سوم شدم. پرتوآذر در ادامه برنامه آماده سازی خود برای بازی های آسیایی تاکید کرد: قبلا گفته بودم سطح مسابقاتی که من شرکت می کنم، بالا است و فشار زیادی هم از لحاظ جسمی و هم روانی به من وارد می کند. از طرفی تمام هماهنگی کارها بر عهده خودم بود. به زودی وارد فصل بدنسازی و آماده شدن برای بازی های آسیایی می شوم. او در مورد تامین هزینه های حضور در مسابقات اروپایی گفت: هزینه ها را خودم پرداخت کردم البته قول هایی داده شده است که کمک کنند و نایب رییس بانوان فدراسیون پیگیری را برعهده دارند که من را حمایت کنند. ...
تو به واژه عشق با تقدیم جان شیرینت شرافت بخشیدی
خندیدیم تا بخواهیم چیز غمگینی از هم بگوییم. آخرین خاطره ام با ارشا مربوط به به شب قبل از بازی مافیاست که سر فیلمبرداری بودیم و از ارشا خواستم اجازه بدهد بدلم را خودم بازی کنم. باعث شدم ریتمش کند شود، چند پلان را حذف کرد تا بتوانم خودم آن کار را انجام دهم و مثل یک معلم دلسوز کمک کرد تا بخش عمده ای از کار را خودم انجام دهم. همینجا از او عذرخواهی می کنم. وی ادامه داد: امیدوارم هر جا هستی ...
خانم ها به تاریخ نخواهند رفت/خودم را متعلق به ایران و افغانستان می دانم
تمرین کرده اند. با آمادگی کامل به میدان می آیند . ما هم با توجه به شرایط و امکاناتی که در افغانستان و چه در ایران داشتیم، آمادگی بسیار کمتری نسبت به دیگر ورزشکاران جهان داشتیم و به مسابقات المپیک رفتیم. و افتخار این را داشتید که در این دوره پرچم دار کشورتان باشید. بله، خوشبختانه در المپیک توکیو پرچم دار کاروان کشورم در افتتاحیه بودم و زمانی که پرچم کشورم را حمل می کردم ...
داستان/ بوسلامه
با وجود او کسی در دریا گم بشود . هنوز از بندر خیلی دور نشده بودیم که احساس کردم دل و روده ام در حال پیچ و تاب خوردن است . عبدلو دستی بر شانه ام گذاشت و با صدای خش دارش گفت : - داری دریا زده میشی ! بیا اینو بخور حالتو جا میاره . توان حرف زدم نداشتم می ترسیدم دهانم را باز کنم و بالا بیاورم به همین خاطر شیشه ای را که عبدلو سمتم گرفته بود گرفتم و یک نفس سر ...
جدال عشق و فقر؛ قصه زندگانی قهرمانان پارالمپیکی مازندران
یم اما ترتیب اثر داده نشد. صالحی از این که پس از بازگشت از پارالمپیک توکیو مسئولان با سردی برخورد کردند ، می گوید : به غیر از فرماندار ساری کسی از مسئولان به استقبال ما بعد از بازگشت از پارالمپیک توکیو نیامد. انگار در شهر خودمان غریب هستیم. تمام فکر و ذکرم والیبال نشسته است و بیش از 200 روز از سال را در اردوهای تیم ملی هستیم و با این شرایط چگونه می شود برای آینده فرزندانم برنامه ریزی کنم؟ از ...
گفتگوی مهم پروفسور سجادی (استاد دو وزیر بهداشت) دربارۀ پیش گیری و درمان آسان کرونا و خطرات برخی واکسن ...
] نیاوردند، بلکه پانزده سال یکبار است... کمک واکسن کرونا 6 ماه بیشتر نیست/ واکسن با توجه به ضررهایشان، برای غیر از گروه های خاص اشتباه است یا ارزش ندارد مجری: ببخشید. اجازه بدهید که مبحث ویتامین دی را ببندیم. من این برنامه را دو بخش می کنم: بخش ویتامین دی، و این بخشی که الآن واردش می شویم. حالا هرچیزی که دوست دارید الآن بگویید. من خودم پرسش های زیادی از شما دارم، مثلاً اینکه آیا ...