پیاده روی اربعین یک سبک زندگی عجیب است/ به خدای درختان انجیر سفر یک هفته ...
سایر منابع:
سایر خبرها
ارزیابی پخش سریال افرا
تصویربرداری تا امروز همچنان دلتنگ بچه ها هستم؛ چرا که همه اعضای پروژه با تمام وجود کار کردند. از بهرنگ توفیقی و محمدکامبیز دارابی تشکر می کنم که مدیریت خوبی در پشت صحنه داشتند و حاصل این همدلی و دوستی، سریالی از آب درآمده که مردم هم خوشبختانه آن را دوست دارند. سیدی در پاسخ به اینکه اگر خودش جای عقیل بود، چه راهی را انتخاب می کرد، اذعان کرد: اگر شخصاً جای عقیل بودم، نمی دانم در برخورد با چنین ...
ترفندهای داشتن حال خوب در پادشاه فصل ها/ چرا پاییز با غم و دلتنگی و ادا گره خورده است؟
واقعاً پاییز این قدر غم انگیز و پرمکافات است؟ حس و حال پاییز غم انگیز است یا ما کمی خز ماجرا را درآوردیم؟ اگر واقعاً در پاییز حال مان بد شد چه کار کنیم؟ با کاهش روز و شب های طولانی، اوقات فراغت بیشتری هم در منزل داریم، تکلیف وقت مان چه می شود؟ خب این پرونده تمام پاییزی جنبه های مختلف پاییز و بلای احتمالی را که سرمان می آورد، بررسی می کند. با ما باشید. ترفندهای داشتن حال خوب در پادشاه ...
زائری که بدون پا به پیاده روی اربعین می رود
بعد از آن از ما جدا شد. در طول همین 24 ساعت پلان هایی را که لازم داشتیم گرفتم. وقتی سوژه خود به خود جذابیت داشته باشد، کمک می کند برخی ضعف های فنی دیده نشود و کار مستند در مجموع بهتر شود. این مستندساز در ادامه درباره کاراکتر اصلی مستند خود توضیح داد: جلیل هر سال از مشهد به این سفر می آمد و من تنها در همین سفر او را دیده بودم. بعدها از برخی دوستانش شنیدم که می گفتند بچه بسیار مخلصی است که ...
چرا پنجره های هواپیما بیضی شکل هستند؟
شکل بوده است. جالب است بدانید در آن زمان هواپیماها آرام تر و در ارتفاعی کم تر پرواز می کرده اند. قصه پنجره های ناجی بیضی شکل قصه از جایی شروع شد که پرواز با هواپیما دیگر تنها برای قشر خاصی نبود و هواپیما نیز مانند دیگر وسایل نقلیه به مجمع دستگاه حمل و نقل پرطرفدار شد. پیرو این اتفاق، ایرلاین ها تصمیم گرفتن تا با پرواز در ارتفاعات بالاتر از هزینه ها بکاهد. بر خلاف ...
مخاطبان افرا منتظر اتفاقاتی جذاب باشند
برچسب ها افرا سریال شبکه یک صدا و سیما فیلم مخاطبان افرا هامون سیدی یریال افرا برچسب ها
ایستادگی زنان خرمشهر در جنگ | نگهبان ویرانه ها
جنگ 16سال بیشتر نداشت هیچ وقت فکرش را نمی کرد که بهترین روزهای عمرش در ویرانی و وحشت بمباران بگذرد. او که صادق آهنگران(همسرش) پای ثابت عملیات های کوچک و بزرگ جنگ بود، حالا از حال و روز زنان و کودکان اهوازی در 8سال دفاع مقدس می گوید که چگونه رنج جنگ را زندگی کردند. من در سال 1343 در شهر اهواز به دنیا آمدم. ما 9 فرزند بودیم، 8 دختر و یک پسر که من فرزند پنجم خانواده بودم. زمانی که جنگ شروع ...
نیمه پنهان جنگ/ ناگفته ها از بانویی که همپای مردان از خاک وطن دفاع کرد
دفاع مقدس با بیان اینکه خوشحالی را حس می کردم، تصریح کرد: به دلیل سابقه ام در بیمارستان چمران می دانستم می توانم باری از روی دوش پرستاران بردارم و به دلیل همین احساس شعف و مفید بودن این کار ارزشمند را انجام دادم، پس از بار اول هم دوره های 3 ماهه به مدت 7 سال در پشت جبهه بودم و در این بین به هر خواستگاری که داشتم می گفتم که باید به کردستان بروم و آخر هم با همسرم کردستان بودیم. وی عنوان ...
ما در گاندو پرده از ماهیت انگلستان برداشتیم و این برای آنها دردناک است/ سکانس مربوط به آقای ظریف بر اساس ...
...> اولا اینکه نمی دانم که می گوید مُرد؟ که می گوید کشته شد یا شهید شد؟ نه، من یادم هست چند سال پیش سریالی ساختم به نام آنام که سرکار خانم گلچهره سجادیه قهرمان قصه بود و ایشان بعد از سال ها آمده بود تلویزیون و بازی نمی کنند و گزیده کار هستند. آمدند و یک نقش فوق العاده خوب بازی کردند نقش مادری که دخترش را در نوزادی از دست داده است، ما پایان سریال این مادر را از قصه حذفش کردیم و مُرد. خب اونجا من ...
خاطرات جالب اعزام| از یواشکی های جوانان جنگ تا ماجرای آمبولانسی که سوغات ترور بود
؛ نکته جالب این است که سپاه تمام این موارد را می دانست و فکر می کردم نمی دانند. احمدیان خاطرنشان کرد: از آن به بعد هر هفته که اعزام بود با تمام اعزام ها می رفتم و وقتی به پادگان می رسیدم من را برمی گرداندند؛ حدود 18 مرتبه من را از پادگان برمی گرداندند و همه جلوی پادگان مرا می شناختند و خودم هم می دانستم هر هفته بر می گردم. این راوی دفاع مقدس افزود: تمام قصه زندگی ام از روزی شکل ...
سحر قریشی برای اولین بار از زندگی شخصی و رازهای خانوادگی اش گفت + عکس
او دست می دهد که من را بالاتر از خود می بیند و جلوی من گارد می گیرد و از داشته هایش صحبت می کند که مثلا فلان ماشین را دارد یا فلان جا زندگی می کند. بارها این موضوع برای من پیش آمده! متاسفانه تنهایی را بین دوستان و همکاران خانم خودم به وضوح می بینم. حال بد و روز بد برای همه پیش می آید و همکارهای خانم من روزی که حالشان بد است نمی دانند آن را با چه کسی درمیان بگذارند؛ خواننده مجله اگر این مصاحبه را ...
بانوی اول آفرود ایران را ببینید و بشناسید/ رقبایم ماشینم را دستکاری می کردند/ بچه به بغل آفرود کردم تا ...
روزی توجه ها به این رشته جلب شود. حالا که بحث ارشا شد؛ باورتان می شد او به این زودی از میانمان برود؟ وای اصلا، من هنوز هم در شوک هستم. باورم نمی شد ارشا به این راحتی جانش را از دست بدهد. او همیشه تمام نکات ایمنی را رعایت می کرد و حواسش به همه چیز بود، فکرش را نمی کردم در چنین حادثه ای جانش را از دست بدهد. قرار بود در مهر ماه با هم به تور کویر برای آفرود برویم اما متاسفانه او ...
برخی از سلبریتی ها برای امام حسین(ع) هم کیسه دوختند
های غیرمعقولی داشتند که نمی توانستیم اجابت کنیم. مثلا چه درخواست های غیرمعقولی داشتند؟ بای: درخواست های مالی سنگین. در چهار سال اخیر که قسمتم شده در ساخت برنامه های مناسبتی برای ایام محرم و صفر حضور داشتم، اتفاقی افتاده که واقعا ناراحتم کرده است. مثلا ما قصد دعوت از چهره ها یا اصطلاحا سلبریتی هایی را داشتیم که باتوجه به سبک زندگی و رفتارشان حس می کردیم حضورشان در برنامه و صحبت ...
حال بی بی و کفش های گمشده اش
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ،این روزها همه حال و هوای کربلا داریم و دلمان در مسیر پیاده روی اربعین است، آن ها که سال های قبل توفیق زیارت داشتند، در خاطرات سال های گذشته به سر می برند و هنوز چشم انتظار روزنه ای که شاید بتوانند خودشان را به کاروان اربعین اباعبدالله الحسین (ع) برسانند و کسانی که تا به امسال به هر دلیلی توفیق زیارت نداشتند و عزمشان را جمع کرده بودند که این ...
تاثیرگذارترین لحظه پیاده روی اربعین را نتوانستم عکاسی کنم
سعید محمودی ازناوه هنرمند عکاس و نایب رئیس هیأت مدیره انجمن عکاسی میراث فرهنگی که 7 کتاب عکس مرتبط با عاشورا و پیاده روی اربعین منتشر کرده است و نمایشگاه مجازی عکس هایش از اربعین با عنوان چله وصل در موزه امام علی ( ع) برپاست، درباره جذابیت های این سفر و سوژه های جذاب پیاده روی اربعین به خبرنگار مهر گفت: برنامه پیاده روی اربعین در هفت سفری که داشتم، شکل های مختلفی داشته است؛ اولین سفرم در سال 1392 ...
جوانان باید جنگجوهای قلدر باشند| خودتان را آماده کنید که می خواهید شکست بخورید!
می شوم، به دلیل اینکه هر کدام از افراد نگاه و تفکر خودشان را دارند. بنابراین من نمی توانم یک توصیه به عموم مردم بکنم، اما چیزی که وجود دارد این است که من یک شاخصی برای خودم درست کردم. مثلا جالب است که بدانید من چند بار دوم در مسابقات شدم و هیچکس آن را نمی داند. چون همیشه به دنبال اول بودن هستم. در گذشته یک روز در ماشین پیکان بودیم و 5-4 نفر در جلو و 5-4 نفر هم در عقب بودند و من روی پای خواهرم نشسته ...
گنج تمام نشدنی
ایران و مقاومت جانانه مردم را روایت می کند. این رمان حاصل تجربه زیسته احمد محمود از دوران جنگ است و او درباره چگونگی شکل گیری اثر گفته است: وقتی خبر کشته شدن برادرم را در جنگ شنیدم، از تهران راه افتادم رفتم جنوب. رفتم سوسنگرد، رفتم هویزه. تمام این مناطق را رفتم. تقریباً نزدیک جبهه بودم. وقتی برگشتم، واقعاً دلم تلنبار شده بود. دیدم چه مصیبتی را تحمل می کنم. اما مردم چه آرام اند. چون تا ...
طراحی کتاب خانه مدرسه با الگوی کانونی
را دوست دارم. یک سری کتاب های داستانی با موضوعات قصه های مثنوی معنوی، گلستان سعدی و شاه نامه را هم می خواندم. این نوع کتاب ها هم زیاد در اختیار ما قرار می گرفت و ما از آن ها استفاده می کردیم. علاوه بر مطالعه کتاب ها من در کلاس های تئاتر و شطرنج هم شرکت می کردم و به آن ها علاقه داشتم. در کنار همه اینها ما کلاس ها و کارگاه های خاطره نویسی داشتیم که به نظرم آن زمان می خواستند سیستم نوشتن و نگارش ما را ...
بغض و گریه غلام پیروانی پس از مرگ شاگردش
لطمه خوردن است؛ برای همین خودم پیش آقای تاج و آقای حسن زاده رفتم تا کاری برای کم کردن محرومیتش بکنم. غلامحسین پیروانی در ادامه با اشاره به روحیات شاهرخ غلامرضاپور با بغض بیان کرد: از نظر روحی یک مقدار در مضیقه بود. این موضوع را درک می کردم و یک جاهایی به او باج می دادم. به مهرداد کریمیان هم که آن موقع دستیارم بود، گفتم اگر توجه زیاد به او نداشته باشی، ممکن است، دست به هر کاری بزند. بازیکن ...
اربعین مسیر شور و معرفت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، برای اولین بار به زیارت اربعین می رفتم، بیشتر از اینکه به دنبال ثواب باشم از سر کنجکاوی خودم را به این خیل عظیم رسانده بودم، واقعاً محشری بود، البته نه از آن جنس که کسی را به کسی کاری نیست، برعکس اگر خسته مسیر بودی به گرمی و شور و شوق به استقبالت می آمدند، خانه هایشان محلی برای استراحت زوار الحسین بود، این مسیر شبیه آن مدینه فاضله ای است که ...
یکی از راه های مدیریت استرس، بحث مدیریت غرائز هست
پایین پریدن ها با خودم گفتم الان آن لذت را بردم، که چی؟ یک دفعه گفتم پس چرا من حالم خوب نیست، مگر من دنبال حال خوب نبودم الان دیگر حالم خوب نیست دنبال یک چیز بهتر می گشتم دنبال یک چیز بیشتر می گشتم. وی یادآور شد: کسب لذت ماندگار و بلند مدت، مقداری سخت است؛ لذت بلند مدت یعنی فرد بعداً هم که آن قصه و خاطره را مرور می کند حس و حال خوبی دارد. لذتی که باز هم دوست دارد آن را تجربه کند و ادامه ...
جدال عشق و فقر؛ قصه زندگانی قهرمانان پارالمپیکی مازندران
، اما بعد از آنکه استقبال در فرودگاه تمام شد، همه اشان به سر کار خودشان برمی گردند و انگار نه انگار وعده ای به ما داده شد. عضو تیم ملی والیبال نشسته ایران با اظهار این که بعد از قهرمانی توکیو هم مسئولان دوباره به او قول هایی دادند که امیدوار است این بار اتفاقات خوب بی فتد و دستکم مشکل اشتغالش برطرف شود ، با بغضی فروخفته به یاد مادر مرحومش می افتد و می گوید : مادرم را سه سال پیش از دست دادم ...
داستان/ بوسلامه
وارد اتاقک کشتی شدند . من آخرین نفر بودم . تی را برداشتم و همین که خواستم سمت اتاقک بروم صدای شالاپی شنیدم . انگار که شخصی داخل آب افتاده باشد . با ترس به عقب برگشتم . همه مشغول کاری بودند و کسی متوجه من نبود . به لبه ی کشتی رفتم و با احتیاط به دریا نگاهی انداختم . شخصی که در تاریکی چهره اش مشخص نبود داشت میان امواج دریا دست ...
این پسرِ من است
شنیده می شد که خانواده های مدافعان حرم پاکستانی را اذیت کرده اند. حس کردم برای زینبیون باید کاری کنم! به روح الله محقق که مدیر تولید شبکه ی ولایت است، پیشنهاد دادم تا برای ضبط وداع خانواده های تیپ زینبیون با شهداشون بریم؛ گفتم شاید بشود از قصه هایی که اتفاق می افتد، مستندی ساخت. محقق گفت: "اتفاقا ما یک آقای موسوی داریم که خودش برادر شهید مصطفی موسوی از تیپ فاطمیون است و دارد ...
چه کنیم وقتی پیشنهاد شغلی پس گرفته می شود؟
نگه دارد. اما اگر فکر می کنی حالت تدافعی به خود می گیرد، بهتر است حرفش را نزنی. راستش، شرایطی که تو در آن قرار داری نشان می دهد که پیشنهاد شغلی مشروط چقدر ایراد دارد: این پیشنهاد ها برای کارجو خیلی ریسک دارند. حتی اگر قبل از بررسی سوابق، از کارت استعفا نداده بودی، باید به رئیست می گفتی که در شرف رفتن هستی (یا وقتی با او برای بررسی سوابق تماس می گرفتند، خودش می فهمید). پس در هر حال، تو ...
گفتگو با نویسنده زندگی در روز های قرمز که کتابی درباره روز های آغازین کروناست
این کتاب، البته من تصمیم نگرفتم. تصمیم من را گرفت و ترس هلم داد جلو. یک روز مانده بود به عید 1399. چندساعتی بود که داشتم آهنگ سال های جوانی را گوش می دادم و روز های زندگی ام که سپری شده بودند در ذهنم می چرخیدند. خوشی ها، موفقیت ها، بطالت ها... همه و همه. ترانه در خطی می گفت: دیروز، که جوان بودم؛ ماه آبی بود و من از ترانه سرای محبوبم سال ها پیش شنیده بودم: نترسون ماهُ از ابر من نه ماه بودم، نه کوه ...
دلهره های تلخ و شیرین مردم از واکسن / نیاز به روشنگری داریم
.... چرا آمار فوتی کرونا با وجود واکسن باز هم پایین نمیاد؟ خانمی 42 ساله که فرزند به بغل در کنار همسر خود از مرکز واکسیناسیون به سمت بیرون در حرکت است، گفت: ببینید خب ما ممنونیم که واکسن را که به نوعی آب حیات است را به ما تعارف می کنند بزنید و مثلا اول به بزرگترها و دست اندرکاران پیشنهاد کردند، استفاده کنند و ممنونیم از مجموعه کادر بهداشت که پای کار ایستادند؛ اما واقعا معلوم ...
دل ها چون کربلا کوی حسین(ع) است
اربعین صورت می گیرد. او در ادامه خاطره ای از سفر به کربلا و خدمت به زوار اربعین تعریف می کند: سال 95 بود. در کربلا خادم بودیم. من و دیگر دوستانم در عمود 657 ایستگاه داشتیم. از طریق یکی از بچه ها اعلام شد، خانمی 2 فرزند 10 ساله و 6 ماهه گم کرده است. گویا در ازدحام جمعیت نوزادی که در کالسکه بوده همراه با برادر بزرگ ترش گم شده بودند. مادر از ساعت 3 عصر تا 8 شب موکب به موکب، عمود به عمود را می ...
دست هایی که روشنایی بخشید
اول ابتدایی آسیب دیده بینایی چگونه در منزل این مقطع تحصیلی مهم را گذراندند. پاسخ در دست معلم است. او یک روز پس از بازگشایی مدارس در شهریور سال گذشته، دانش آموزان پایه اول ابتدایی را همراه با مادرشان به مدرسه دعوت می کند تا بیشتر با آن ها آشنا شود. اول به صورت انفرادی با بچه ها در کلاس صحبت می کند و با آن ها دوست می شود. همراه با بازی، میزان بینایی باقی مانده، شنوایی و ویژگی های شخصیتی آن ها را را ...
تکیه تسنیم| ترسیم "معشوق"، جای توصیف "معصوم" را گرفته است!/ پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر را برای امام ...
! این خاطره عجیب را خواندم و می خواستم چیزی بگویم که از نظر مضمونی برای همیشه بماند. با این حال مردم برداشت عاشورایی از این شعر کردند و در نهایت یکی دو سال پیش تیتراژ سریال مرضیه شد. اتفاق عجیب تر این است زمانی که ماجرای شهادت شهید حججی پیش آمد، این بیت دوباره همه جا نوشته و خوانده شد، چرا که به حال و هوای او هم بسیار نزدیک بود. هنوز پیکر ایشان را بازنگردانده بودند که شب شعری برایش برگزار ...