شهید علی پناه مومیوند: برای رضای خدا به جبهه رفتم
سایر منابع:
سایر خبرها
فرازهایی از وصیت نامه شهید جهان بخش گودرزی فرهنگی
... پدر جان موقعی که اسلام درخطر باشد ما باید مال و جان خود را فدای اسلام کنیم و از مادرم می خواهم که مرا حلال کند. چون که خیلی برای من زحمت کشیده است چه قدر شبها نخوابیده تا مرا بزرگ کرده و از شما می خواهم که در غم من گریه و زاری نکنید. اگر خواستید گریه کنید به یاد لب های خشکیده امام حسین گریه کنید ، چون که ابا عبدالله می فرماید: ای شیعیان من هرگاه خواستید گریه کنید برای ...
نامه شهید جواد هرمز پور برای دانش آموز کلاس دوم
آینده سربازان واقعی امام زمان (ع) شوید و باری برادر عزیزم پیمان جان نامه پر مهر و محبت شما که حاکی از سلامتی و تندرستی شما بود به دستم رسید و زیارت نمودم و مرا بسیار خوشحال و از اینکه فرصتی نداشته ام که جواب نامه شما را بدهم امید است از لطف و محبت خودت مرا ببخشید . پیمان شنیده ام که شما مرتب نماز می خوانید و در دعای کمیل توسل در مساجد شرکت می کنید امیدوارم خدای بزرگ جوری شما بار بیایید که خدا ...
شهید یادگار ظفری: ای جوانان، مبادا در غفلت بمیرید
داده شود خیلی اجر و پاداش دارد. برادران عزیز استغفار و دعا از یاد نبرید و همیشه به یاد خدا باشید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست؛ حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل به خاطر رضای خدا ثابت نگهدارید. در امام عزیزمان بیشتر دقیق کنید و سعی کنید که عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و ...
شهید فرهنگ قیاسوند: در دفاع از ولی فقیه ثابت قدم باشید
ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش ، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید . وصیت نامه شهید فرهنگ قیاسوند ای پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و دوستان عزیزم همینطور که تا به حال در محبت اطاعت از خدا و رسولش و ائمه اطهار و ولایت فقیه بودید همچنان به راه خود ادامه دهید که سعادت دنیوی و اخروی شما در این اطاعت هاست، اگر من شهید شدم بدانید راه ...
دوشادوش 4 برادرم در میدان های جنگ حضور داشتم
منزل شدند، سیف الله سر پر از کف خود را بیرون آورد و فریاد زد مادر حوله مرا بیاور! بااین نمایش ماهرانه سیف الله توانسته بودند از دست مأموران فرار کنند. در حقیقت همه آنچه خانواده مان به آن دست پیدا کرده است را مدیون و مرهون مادرمان هستیم. مادرم نمونه بارز یک زن مبارز و انقلابی بود. از همان ابتدا که پدر از دنیا رفت ایشان مسئولیت هفت بچه قد و نیم قد را به عهده گرفت. مادر با شیر پاک و لقمه حلال که ...
نگاهی کوتاه به زندگی نامه شهدای روحانی-3 کربلای شلمچه، "شهید بهرامی" را به کاروان حسینی رساند
تازه ازدواج کرده بود، اما با این حال از جهاد در راه خدا غافل نماند و به جبهه های حق علیه باطل شتافت. یک بار پس از بازگشت از جبهه به عنوان سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه، به ایراد سخن در خصوص دلاوری های رزمندگان و کمک های غیبی در جبهه ها پرداخت و هنر بالای سخنوری انقلابی خود را به همگان نشان داد. سرانجام این روحانی مجاهد در سال 61 در شلمچه بر اثر ترکش خمپاره به فیض عظیم شهادت نائل آمد و ...
پدر و مادر عزیزم، جبران کردن خوبی هایتان برای من کار دشواری است
نیروی سپاه به جبهه اعزام شد. در نهایت در تاریخ 4 مهر ماه 66 در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. آنچه در پی می آید متن وصیت نامه این شهید بزرگوار است: بسم الله الرحمن الرحیم قال علی علیه السلام: ایّها النّاس إنّما الدّنیا دار مجاز و الآخره دار قرار. فخذوا مِن ممرّکم لمقرّکم . ای مردم! جهان دنیا سرای گذران و آخرت منزل جاودان است. شما از دنیایی که رهگذر شماست برای ...
کتاب خاطرات دانش آموز شهید رحمان لوچ منتشر شد
تکه پا مربوط به اسلام عظیم زاده بود که با فاصله، داشت مین های گوجه ای را مسلح می کرد. دانش آموز شهید رحمان لوچ در اول اردیبهشت سال 1347 در شهرستان ملکان چشم به جهان گشود و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه های حق علیه باطل شد و پس از مجاهدت های بسیار، در تاریخ 12 بهمن سال 1365 در شلمچه به شهادت رسید. فرازی از وصیت نامه شهید رحمان لوچ با سلام بر حضرت بقیهالله و نائبش روح ...
گفتگو با میرشکاری، نخستین زنی که در جنگ به اسارت در آمد
را ترک کنیم یا حتی احتمال کشته شدن و مجروح شدن ما به خاطر خمپاره های عراقی زیاد بود. شما همچنان در داخل سوسنگرد بودید که عراقی ها شهر را تصرف کردند؟ بله. وقتی همسرم می خواست مرا از شهر دور کند، تقریبا عراقی ها وارد شهر شده بودند. با این حال جاده هنوز در اختیار نیرو های خودمان بود. همسرم گفت تا جاده به دست عراقی ها نیفتاده باید هرچه زودتر تو را از شهر خارج کنم. وقتی که از شهر ...
گل های تاریخ ساز در رمل های داغ و تشنه خوزستان
، چه کسی تضمین آخرت مرا می کند، جنگ تابستان آینده تمام می شود و من توشه آخرتی نخواهم داشت. مادر یکی از دوستانم به خانه مان آمد و در زمزمه هایی که داشتند، شنیدم پسرش گفته در صورتی به جبهه می روم که مجید هم بیاید. من نیز به مادرم پافشاری و اصرار که شما مانع شهادت فرزند مردم نشوید. بالاخره با تلاش فراوان چند روزی با خواهش و تمنا رضایت خانواده را جلب کردم و برای رفتن به جبهه عازم ...
جایگاه حقیقی روحانیت در دوران دفاع مقدس برای جامعه بازگو شود
...: کار پیک در صحنه جبهه اطلاع رسانی از این سنگر به آن سنگر و از این خاکریز به خاکریز بعدی و از این فرمانده به فرمانده دیگر بود و همه جان پناه داشتند اما پیک جان پناه نداشت که نشان از سختی پذیری روحانیون بود و به این مقوله کم پرداخته شده است. سردار معروفی ادامه داد: همه فکر می کنند؛ روحانیت اگر در جنگ بودند در عقبه نشستند و مسئله گفتند در حالی که بیشترین شهیدان نسبت به جمعیت روحانیت ...
تمجید علم الهدی از سخنرانی ابراهیم رئیسی در سازمان ملل/روایت علم الهدی از خاطرات رهبری در دوران جنگ
مناجات رزمندگان در برابر باران آتش دشمن بعثی، عامل اصلی پیشروی ها و پیروزی آنان بود. رزمندگان ما مسلح و آموزش دیده بودند اما تنها عامل فتح و نصر آنان در برابر آتش مهیب و غیرقابل کنترل دشمنان خدا در جبهه مقابل، همان دعای توسل ها و زیارت عاشوراهایی بود که شب قبل از عملیات با حضور قلب و اخلاص قرائت می کردند. امام جمعه مشهد گفت: هنگامی که در عملیات، رزمندگان ابدان پاره پاره همرزمان خود را ...
آیت الله علم الهدی: دفاع مقدس، نقطه آغاز دوران مذلت استکبار جهانی است
اما تنها عامل فتح و نصر آنان در برابر آتش مهیب و غیرقابل کنترل دشمنان خدا در جبهه مقابل، همان دعای توسل ها و زیارت عاشوراهایی بود که شب قبل از عملیات با حضور قلب و اخلاص قرائت می کردند. امام جمعه مشهد گفت: هنگامی که در عملیات، رزمندگان ابدان پاره پاره همرزمان خود را مشاهده می کردند اما نه تنها سست و هراسناک نمی شدند بلکه مصمم تر و معتقدتر به پیش می رفتند، تنها به این خاطر بود که همه ...
درخواست غیراخلاقی کارگردان مشهور از سحر قریشی/عکس
...> تا اینکه یک دفتر سینمایی به اسم یک کارگردان سینمایی معروف مرا خواستند که من باب آشنایی با ایشان را نداشتم ولی از نظر جایگاه ایشان را می شناختم. گفتند: راننده ای را دنبال شما می فرستیم تشریف بیاورید دفتر. این اتفاق برای بسیاری از بچه هایی که علاقه مند به بازیگری هستند افتاده است. چیزهایی عجیبی تاکنون شنیده ام و سر صحنه می بینم. متاسفانه بسیاری از بانوان علاقه مند به بازیگری هیچ موقع به ...
روایت همسر شهید هرمزپور از فرمانده گمنام تیپ فاطمه الزهرا
. شش برادر، دو خواهر مجرد، یک عمه فلج و پدر و مادرش در یکی از اتاق ها زندگی می کردند و من و آقا جواد هم در اتاق دیگر. با همه این سختی ها وقتی با من در مورد جنگ صحبت کرد و گفت که اگر ما برای کمک نرویم و نجنگیم، جنگ از شلمچه شروع شده و تا یاسوج هم می رسد بنابراین باید به فکر هم وطنانمان و زن و دختران آنها باشیم، قبول کردم و گفتم: اگر شما صلاح بدانید ما هم با شما به جبهه می آییم و آنجا خدمت ...
می خواهم خود اصغر نقی زاده باشم/ در دوران جنگ فیلم را کنار گذاشتم/ توکل به خداوند سلیمانی ها و همت ها، ...
خواستیم رزمندگانی را بسازیم که از مرگ نترسند. نماز شب، زیارت عاشورا و دعای کمیل و به طور کلی توکل بسیار قوی به خدا افرادی چون سردار سلیمانی و شهید همت را ساخت. نقی زاده تصریح کرد: من جنگ را از نگاه شوخی و زندگی ساده رزمنده ها در کنار هم روایت کردم. یک برنامه با استاد معتضد بودم، او خیلی با سواد است؛ او به من گفت مرا به عنوان یک بازیگر جنگ باور کرده است. همواره سعی کرده ام بچه های رزمنده ...
19سالگی به جبهه رفتم/ قطع شدن دست چیزی نبود که مانع رفتن دوباره من به جبهه شود
مرخصی به ما بدهند، که البته فرمانده ما آقای ” مصیبی” که تهرانی هم بود با دیدن ما گفت شما چون سنتان کمتر است لازم نیست بروید خانه، آنهایی که سن شان بیشتر و زن و بچه دارند به مرخصی بروند. با بی سیمی که همراهم بود به جبهه برگشتم و پس از گذشت 6 روز که بقیه از مرخصی برگشتند، نوبت ما برای مرخصی رفتن شد، برای مرخصی به ستاد آمدم، هنگام اذان صبح بود که چندین توپ به سمت ستاد شلیک شد، چندیدن نفر ...
برای دفاع از مکتب باید از جان مایه گذاشت
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، شهید قاسم آقاخانی آیگانی فرزند محمدرحیم ، دوم بهمن 1338 در کرج دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ سی و یکم شهریور 1360 در سوسنگرد به فیض شهادت نائل آمد. وصیت نامه شهید قاسم آقاخانی وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿آل عمران، 169﴾ سلام به رهبر مستضعفین جهان ...
نماز جمعه دیشموک هر هفته به یاد یک شهید/(سردار شهید پذیرش)+زندگینامه
که براساس واجبات لازم بود قانع کننده پاسخ بدهم با حات پریشانی کوچکی وشرمندگی از درگاه خداوند خواهانم که مرا بیامرزد و از این دنیا ببرد زیرا کیسه ام خالی است وتوشه ام ناچیز و منزل بسی دور و دراز است امیدوارم که شما عزیزان در این دنیای زود گذر به خود سازی خویش بپردازید و در پیشگاه خالق یکتا سرافراز باشید. ای خدای بزرگ من این راه را انتخاب کردم و آزادانه آن را پذیرفتم و اجباری در کار نبوده ...
شاگردان قرآن دیروز شهید عباس نورایی ؛ استادان امروز + عکس
محل رفتن و عبور کردن است. برادران همه به سراغ خدا بروید. ظاهر قضیه را نگاه نکنید. بدانید که آن دنیا سخت و عقاب و حساب دارد. خدا به ما رحم کند. شما مرا ببخشید تا شما را خدا ببخشد. اگر بدی و غیبتی از من دیدید حلالم کنید. برادران دینی و ایمانی به این دنیا دل نبندید. به خدا عشق بورزید و به رسول او و آل پاک او تمسک جویید و در خانه آن ها را بکوبید. کار را برای خدا بکنید. بدون منت نماز را اهمیت ...
دیگر برای هم نامه ننوشتیم
می گویید و نمی فهمید که یک پستچی را در دوران جنگ معطل می کنید... این کار یعنی چه؟ دخترعمو جواب نامه ی مرا نداد و بعداً وقتی مرا دید دلیلش را هم برایم توضیح داد. عمو باز هم به جنگ رفت. وقتی پسرعموی کوچکم به دنیا آمد او باز در جبهه بود. می خواستیم برای عمو نامه بنویسیم که خدا به شما یک پسر کوچک زیبا هدیه داده، اما نمی دانستیم این کار درست است یا نه؟ آیا این کار هم باز عمو را عصبانی می ...
حضور همسر شهیدم را کنارم حس می کنم/شهدا رفتند و امنیت به ارمغان آوردند
به گزارش خبرگزاری بسیج، خانم حاجبی همسر شهید دکتر مظفر مهرقربانی در برنامه زنده "سلام تهران"، اظهار کرد: همسرم هفتم اردیبهشت ما سال 1362 شهید شدند، آن زمان من 23 سال داشتم، ایشان هرگز از جبهه و جنگ برایم نمی گفت تا استرس نداشته باشم و زمانی که شهید شد من تازه فهمیدم که همسرم در خط اول جبهه بود. وی افزود: دوستانش می گفتند دکتر در چادر بهداری نمی ماند و به خط مقدم می رفت، سرانجام در ...
خاطرات دفاع مقدس به روایت کادر بهداشت و درمان یزد
بی سیم زد، با من خدافظی کرد و گفت: ما اسیر شدیم. حلال کنید. خدافظ. *** 25 مهر سال 63 بود که تک زید اتفاق افتاد. من آن زمان جبهه نبودم. نتیجهی کنکور آمده بود و من دو روز قبل رفتم یزد تا تکلیفم را مشخص کنم. اصفهان قبول شده بودم. بالاخره، تصمیم گرفتم که درس بخوانم وسایلم را جمع کردم و رفتم اصفهان. اما دلم تاب نیاورد؛ ترم اول که تمام شد دوباره برگشتم جبهه. از خود اصفهان اعزام شدم ...
شهید حسن خوراکیان ؛ مبارزی که مجسمه شاه را به زیر کشید
عطا کنی اگر چه محق آن نیستم. معبودم! از تو می خواهم که هنگام جان دادن، مرا مشمول آیه ای که بر زبان دوستت جاری کرده ای، قرار دهی که اَللّهُمَّ الرزُقنَا الشَهادَه خالِصاً فی سَبیلِک تَحتَ رایَه نَبیِّک مَعَ اَولِیائِک و از عذاب دوزخ که ثمره طبیعی اعمالم در دنیاست، به راحت رضوانت که نشانه ی دریای بیکران رحمتت است، پناه می برم. انتهای پیام/ ...
روایت همسر شهید احمدرضا عراقی از زندگی زنان در سال های دفاع مقدس | تنهایی، ترس، جنگ
کنارش باشم. بعد از عروسی همراه همسرم به اهواز رفتیم و مدتی را در آنجا زندگی کردیم. چرا که اکثر مواقع همسرم جبهه بود و شاید ماهی یک، دوبار مرخصی می آمد. هر بار که همسرم می آمد مرخصی موقع رفتن اصرار می کردم که یکی دو روز بیشتر بماند اما او می گفت شرایط در جبهه خیلی سخت است و نمی توانم دوستانم را آنجا تنها بگذارم. با این حال همه دلخوشی من در آن مقطع که تازه ازدواج کرده بودیم نامه هایی بود ...
قسمت 2/ سید احمد خمینی در نخستین گفت وگویش با مطبوعات چه گفت؟
شکنجه دیده که شما خودتان قبول دارید، یک دسته هم ساکت هستند، که شرحش را دادم، یک دسته هم وعاظ السلاطین هستند که باید به قصد کشت این ها را زد و بعضی های شان هم حتی مفسد هستند باید آن ها را کشت، خلع لباس شان کرد، طردشان کرد. حال توی روشن فکر عزیز، تو اگر با ده نفر و یا صد نفر بدی ده نفری که ممکن است من هم با او بد باشم، اگر شما ده نفر را فرصت طلب می دانید، ده نفری را که ممکن است من هم آن ...
گفت و گو با آزاده لرستانی مادر متفاوت نشست خبری
یا خواهرزاده و برادرزاده و بقیه نمی بینید؟ اگر به هر دلیلی حال و روز مادر خبرنگار را درک نمی کنید، واقعا حال بچه و دنیای او را هم درک نمی کنید؟ یعنی این قدر دنیای مجازی و جبهه گیری و ریسمان و آسمان بافتن درگیرتان کرده که درکتان تعطیل شده؟ اینها را من می نویسم که نه به طیف سیاسی خاصی وابسته ام، نه تندرویم و نه کندرو. همه تلاشم را می کنم که در مسائل سیاسی واقع بین باشم، اما مادرم و همه ...
شهدای ما اهل تشخیص و بصیرت بودند
جهاد و در نهایت به شهادت انجامید. شهدایی که آبروی محله هستند به این معنی است که این ها در این محلات با نان حلال و شیر حلال بزرگ شدند و در تجاوزی که در زمان جنگ به کشور شد در جبهه ها حاضر شدند و به فرمان امام راحل لبیک گفتند. وی افزود: دوران دفاع مقدس و شهدای ما در امتداد شهدای کربلای معلی و نهضت ابا عبدالله (ع) است، شهدای مدافع حرم ما 30 سال بعد از دفاع مقدس به عرصه آمدند، اما مقام معظم ...