سایر منابع:
سایر خبرها
اولین افغانستانی که خونش در راهیان نور ریخته شد! + عکس
با یکی از دکترها یا یکی از پرستارها بحثش شده بود و واکنش نشان داده بود. رفتم در قسمت اورژانس؛ از یکی دو نفر که پرسیدم معلوم بود که همه از دست ایشان ناراحت هستند. گفتند ما اطلاعی نداریم، آمده بود اینجا اما خبر نداریم الان کجاست. اورژانس بیمارستان بقیه الله هم خیلی بزرگ است. رفتم بخش اعصاب و روان و گفتند نه، اینجا نیست. دوباره به حیاط رفتم اما پیدایش نکردم. دیگر پیش خودم گفتم یک بار دیگر ...
تهمت ازدواج مجدد در سوریه به مدافع حرم! + عکس
می کردند. به من می گفتند جلو نمی روم اما جلو هم می رفتند. در همان بار دوم بود که مجروح شده بودند؛ دو تا ترکش در سرشان بود ولی خب هنوز هم آرام نبودند و روز بعدش هم که جمعه بود به من گفت بیا برویم امامزاده صالح که گفتم نه، می خواهم تنها باشم. با زینب دوتایشان رفتند خانه مادرشان و من در خانه تنها ماندم. با خدای خودم خلوت کردم، گفتم خدایا! اگر حق است آرامم کن، اگر نیست حداقل در برابر این حرف ها و صحبت ...
صحبت های تلخ قهرمان المپیک پای گاری دستفروشی؛ آقای سجادی لطفا جوابم را بدهید/ درخواست تابعیت کشورهای ...
دیدار و صحبت با رئیس اداره تربیت بدنی باید 2 ساعت انتظار و دوند گی کنم و متاسفانه زمانی هم که ایشان راملاقات می کنیم برخوردشان سرد است و اصلا تحویل نمی گیرند. قبل از مسابقه برای یک دست لباس جودو رفتم و مشکل ام را مطرح کردم که توان خرید یک دست لباس را ندارم برای مسابقات اما اهمیتی ندادند. قهرمان جودو ایران در ادامه از مشکلاتش گفت: خواهرم سرطان دارد، مادرم دیابت دارد و دو برادر معلول دارم ...
جای مهاجرت به اروپا عازم جبهه شدم
غریبانه و تنها با هواپیما به دزفول رفتم و کمی بعد از کرخه رد شدیم و به جبهه رسیدیم. یعنی همان زمان که بستگانم رسیدند به اروپا، من رسیدم به جبهه. با وجود اینکه می توانستید به اروپا بروید، انگیزه شما برای حضور در جبهه چه بود؟ آن زمان من اخبار جبهه را با جدیت دنبال می کردم. وقتی خبر های تعرض بعثی ها به کشورمان و هموطنان مرزنشین را می شنیدم، غیرتم به جوش می آمد. پیش خودم می گفتم بعثی ها که ...
رضایی: از بازی در استقلال کیف می کنم
حاشیه هایی برای تیم ایجاد شد. تصور خودت از رقابت با حسینی و مظاهری چیست؟ خوشبختانه در استقلال هیچ حاشیه ای وجود ندارد و همه بازیکنان تابع تصمیم کادر فنی هستند. من هم در صحبت هایم گفتم که دوست دارم چیزهای زیادی از مظاهری و حسینی یاد بگیرم. در ایران دروازه بان مورد علاقه ات چه کسی است؟ من زیاد موفق نشدم فیلم بازی های احمدرضا عابدزاده را نگاه کنم ولی او از لحاظ فنی و ...
آرزوی شیرین
، کارگاه تولید پولک و نبات در مسیر توجهم را جلب کرد. از پشت شیشه های کارگاه به کارگران خیره شدم که با چه شور و نشاطی مشغو به کار بودند. لحظاتی خودم را جای مدیر کارگاه گذاشتم.... ای کاش من هم می توانستم کارگاهی راه بیاندازم و همین افکار باعث ایجاد جرقه ای در ذهنم گردید. رفتم داخل مغازه و با مسئول کارگاه صحبت کردم. این جوان کوهرنگی در ادامه افزود: برای شروع کار و آموزش به کارگاه پولک و نبات ...
رونمایی از متانت خاص نفیسه روشن /عکس
ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است. نفیسه روشن دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی است یکی از پررنگ ترین سختی هایش کجاست؟ - یکی از پررنگ ترین سختی هایش نبودنش در لحظه هایی است که من انتظار دارم کنار من باشد. ...
سلفی نیلوفر کوخانی با عوامل سرجوخه در پشت صحنه /عکس
کنم نیستم ولی حس می کنم روزهای پیش رو اتفاق های خوبی می افتد و این بر می گردد به خودم که چگونه پش بروم ، در کل خیلی خوش بین هستم علاقه به جاز تقریبا در همه لحظات زندگی من ، موسیقی قرار دارد ، همه سبک ها را دوست دارم اما بیشترین علاقه ام سبک موسیقی جاز می باشد ازدواج نیلوفر کوخانی بهمن 1391 در 22 سالگی ازدواج کرد و معتقد است ازدواج هنرمند سخته ...
مردم در کوه جمع شده بودند
با لهجه شیرین کرمانی اش گفت: کجا می روید؟ گفتم که بی خواب شده ام و می خواهم بروم کوه. بلند شد و گفت من هم خوابم نمی برد، با تو می آیم. خلاصه با هم رفتیم درکه. چند ایستگاهی بالا رفته بودیم که گفتم کاش با خودم سازمی آوردم؛ اما حالا که نیاورده ام، تو بخوان. ایرج هم شروع کرد و آوازی را که همان شب ضبط کرده بودیم، خواند. در سکوت کوه ناگهان احساس کردم کسی پشت سرمان است، برگشتم و دیدم مردمی که صبح زود به کوه آمده اند، پشت سر ما می آیند تا به خواندن ایرج گوش بدهند. بعد هم او را تشویق کردند و ما درباره آلبوم و اینکه به زودی منتشر می شود برای مردم توضیح دادیم و آمدیم. ...
ماجرای رویایی که مادر شهید را در شب عاشورا شفا داد
دراز کشیدم و با الله اکبر اذان صبح چشم هایم باز شد... نماز را نتوانستم آن طور که دلخواهم بود بخوانم... خواستم کمی بیشتر استراحت کنم که بتوانم تا آخر شب دوام بیاروم. دراز کشیدم و چشم هایم گرم شده و نشده، حواسم رفت پی یک صدا... صدای عزاداری می آمد. اول دور بود و نامفهوم. من شک کردم. ولی وقتی نزدیک شدند یقین کردم صدای سعید آل طاهاست. تو دلم گفتم محمد (فرزند شهیدش) چقدر صدای سعید را دوست داشت. می ...
روایتی تلخ و دردناک از دخترانی که در خانه پدری شکنجه شده اند
بتواند در کنار او به مصرف موادش ادامه دهد، نازنین درباره پدر و مادرش تصریح می کند: زمانی که پدرم ما را از خانه بیرون کرد، 7 سال بود که از پاکی مادرم می گذشت، اما او وقتی به خانه مادر بزرگم برگشت دوباره اعتیادش را شروع کرد، چون مادر بزرگم هم معتاد است. پدرم هیچ وقت من را نمی خواست پدرم من را نگه نمی داشت، اصلا از ابتدا هم من را دوست نداشت، پدرم شغل آزاد دارد. من چند بار رفتم به ...
سلفی شبونه الهه حصاری و خواهرانش /عکس
حرفه ای من خیلی عطر دوست دارم ، برند مورد علاقه من هم لانکوم و جی وان چی هست دیور را هم خیلی دوست دارم و هر محصول جدیدی هم که تولید می کند را دوست دارم که داشته باشم ، آنقدر عطر دوست دارم که شاید بشود گفت عطرباز هستم. تدریس بازیگری من قبل از اینکه در آموزشگاه تدریس کنم ، در باشگاه ورزشی یوگا را به علاقه مندان این رشته آموزش می دادم و البته الان هم مشغول اش ...
سولسشر: به زودی به اولدترافورد باز خواهم گشت/ هر چه در توانم بود انجام دادم
، هواداران، بازیکنان و کارکنان این مجموعه بودم. می خواستم با برداشتن قدم بعدی، برای قهرمانی در لیگ تلاش کنیم و جام به دست بیاوریم. من نمی خواهم به همه جواب بدهم. خبرنگارانی از من تقاضای مصاحبه خواهند کرد ولی نه، من مصاحبه ای انجام نخواهم داد. می خواهم این ها را با خودم بیرون ببرم. من از در جلویی خواهم رفت چون به نظرم همه می دانند که همه توانم را برای این باشگاه گذاشتم. این باشگاه برایم همه چیز است و ...
پرونده قتلی که پس از 12سال بسته شد
یه خانمی آشنا شده بودم. می خواستیم ازدواج کنیم. نزدیک شب عید بود. با خودم گفتم خب من برنامه ریزی کرده بودم برای این پول. رفتم دم خونش تا بپرسم اصلا می خوای این پول رو بدی یا نه. اتفاقا اون شب مهمون داشت. نشون به اون نشون که شام ماکارونی هم داشتن. طلبی که وصول نشد نیازی نبود سوال دیگری پرسیده شود جواد خودش پشت سر هم مو به مو حادثه آن شب را شرح می دهد: رفتم زنگ در خونه رو زدم ...
آقانیا: هیچ وقت امید و انگیزه ام را از دست ندادم
محمدرضا آقانیا در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در مورد مبارزه هایش در دور مقدماتی لیگ برتر کشتی فرنگی، اظهار داشت: برای تیم باشگاهی ام سید بابل، 6 دور کشتی گرفتم. 5 حریفم را در وزن 63 کیلو بردم و تنها باختم هم در دور رفت مربوط به حضورم در وزن 67 کیلو بود که به خاطر ارنج تیمی، به وزن بالاتر رفته بودم. در دور برگشت که در هر سه مسابقه در وزن خودم کشتی گرفتم، همه حریفانم را با امتیاز بالا ...
قتل خواهر در مزرعه گندم
که به خانه برگشت رفتارهایش تغییر کرده بود و من از حرف هایی که پشت سرش می شنیدم ناراحت بودم. به او گفتم حالا که به خانه پدری برگشتی باید طبق قوانین اینجا رفتار کنی. شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟ خواهرم دو شب به خانه نیامده بود و آن شب وقتی به خانه برگشت از او خواستم برای صحبت کردن باهم به مزرعه گندم اطراف خانه برویم. گفتم دیگران در مورد او بد حرف می زنند. اما او گفت زندگی ...
یک خورشید کافی نیست
.... الآن هم هرچه بیش تر سرم شلوغ باشد، بیش تر از کارکردن لذت می برم. دوست دارم خودم دائم در حال کار باشم و دیگران را هم در حال کار ببینم. آفتاب! من عاشق نور و روزهای آفتابی بودم و هنوز هم هستم. یادم هست هشت سالم بود که خواهرهایم را برای آفتاب خوری به کوچه می بردم. یک خورشید برای زندگی من کافی نیست. به خاطر همین، عاشق چراغانی های رنگی هم هستم. شاید باورتان نشود. اما وقتی در جایی چراغانی ...
ویدئو/ پرستو صالحی مثل ریحانه پارسا در ترکیه کلیپ بازی کرد!
هشت با ونداد عزیز دوست خوبم اومدیم استانبول برای ضبط ویدئو کلیپش. او ادامه داد: اون موقع حتی یک لحظه فکر نمی کردم یک روزی خودم ساکن این شهر بشم پخش این کار با وقفه اتفاق افتاد. پیشتر حضور ریحانه پارسا درر ویدئوی شادمهر عقیلی جنجالی شده بود. پرستو صالحی، بازیگر سینما وتلویزیون با انتشار ویدیویی تایید کرد که به قصد مهاجرت از ایران خارج شده است. این ویدیو پس ...
چارلی چاپلین ایرانی شبانه روز راه می رود تا مردم را شاد کند/ فلاح مرتضوی کیست؟
را به تن کردم. چون شخصیت چارلی را دوست داشتم، پیش خودم گفتم هر اتفافی رخ دهد، مهم نیست. 20 روزی که تهران بودم، نزدیک 3 میلیون عکس با من گرفتند. درآمد روزانه من در تهران، بین 200 تا 300 هزار تومان بود. درحدی بود که بتوانم خرج خودم را تامین کنم. بیشتر رستواران ها، پولی نمی گرفتند. در مترو هم همه مرا می شناختند و رایگان سوار می شدم. برای خواب هم معمولا به مساجد می رفتم. در دربند تهران م ...
یک هفته از کلاس آنلاین
زود برنامه ی شاد را نصب کردم و اکانتم را رویش ساختم. اکانت! اکانت خودم! اولین بار که رفتم سر کلاس، دیدم هیچ پیامی نمی آید. پیام دادم: خانم، کلاس شروع نشده؟ همان موقع کلی پیام آمد و فهمیدم کلاس شروع شده بود و برای من پیام نمی آمد. اولین نمره ی منفی کلاس چهارم را گرفتم؛ به خاطر مسخره بازی بی جا سرِ کلاس! دوسال به همین روال گذشت و من گرفتار کلاس آنلاین شدم. کم کم این دردسر در خانواده همه ...
جوان مرگ شدن مادرم مرا نوکر امام حسین(ع) کرد/حرف یک پیرغلام در لحظه مرگ!
سیدالشهدا در لحظه مرگ! عسکری درباره آخرین آرزوی زندگی اش می گفت: دوست دارم و امیدوارم که لحظه مرگم آقا به استقبالم بیایند و من هم بلند شوم و بگویم آقا ممنونتم. 50 سال است که می خوانم و حالا مزد این ها را می خواهم. یا بلند می شوم می گویم که آقا من همان هستم که 50 سال است که می خوانم: جانبازی و مرگ سرخ و شمشیر/ بهتر ز حیات ننگ و تحقیر/ بیعت نرسد به روبه از شیر/ باران اگرم ببارد از تیر/ این ره ...
تجاوز وحشتناک پسر خیاط | تجاوز وحشتناک به شبنم 21 ساله در خانه خالی
به گزارش شمانیوز : تجاوز وحشتناک به بهانه آشنایی با مادر پسر شیطان صفت صورت گرفت. تجاوز وحشتناک به شبنم 21 ساله در خانه خالی اتفاق افتاد. فرهاد که 30 سال داشت به دختر 21 ساله تجاوز وحشتناک کرد. ماجرای تجاوز وحشتناک فرهاد به شبنم را در ادامه می خوانید: یک روز به من پیشنهاد کرد که برای آشنایی با مادرش به منزلشان بروم. من هم، چون در مدت دوستی به او اعتماد کرده بودم دعوتش را پذیرفتم و به ...
فریبا معصومی: دوست دارم بیشتر فعالیت کنم و حمایت شوم/در هر شرایطی شکرگزار خداوند متعال بودم
...> فریبا معصومی هستم اهل شهرستان فومن ،تولید کننده صنایع دستی ، مربی فنی حرفه ای آزاد و همچنین سخنران انگیزشی که 50 سخنرانی و200 نمایشگاه درسراسر کشور داشتم. دردروان کودکی چه ارزویی داشتید؟ایا جایگاه امروزتان را تصور میکردید؟ از 12 سالگی خودم رابااین شرایط خاص پذیرفتم واینکه دیگر امیدی برای راه رفتن من وجود ندارد، ولی ازهمان دوران هنر را دوست داشتم وباوجود اینکه مربی نداشتم و بخاطر ...
عکس/ مجید مشیری، دختر و همسر جوانش!
شدم متنی را به من دادند به نام کویر و گفتند برو و بعد از 20 روز برگرد. به هر حال از من خواستند تا آن متن را بخوانم و من نشستم و متن را خواندم که بخشی از آن را هنوز به یاد دارم. گفتم تو از کویر چه می دانی ... وقتی متن تمام شد آنها برای من دست زدند و سیروس الوند گفت که این پسر خیلی خوب است. اولین فیلمی که در آن بازی کردم سریال هفت سنگ در سال 1376 بود. سریال مسافری از هند را خیلی دوست داشتم، مردم من را بیشتر به خاطر سریال خط قرمز می شناختند. این سریال خیلی سوژه های جدیدی داشت و همین باعث شد تا طرفداران زیادی داشته باشد. ...
محمد ابراهیم برایم زنده است/از تصمیم اهداء عضو پسرم راضی هستم
. چون برنامه زندگی پس از زندگی را دیده بودم و می دانستم روحش نظاره گر هست، هیچ زمان گریه نکردم. آی سی یو منتصریه دوبار رفتم، اما تربت حیدریه زمان بیشتری بودم. چون می دانستم تمام وقت من را می بیند، سعی می کردم به فرزندم استرسی وارد نکنم. زمانیکه وارد اتاقش می شدم می گفتم عزیزم، پسر قشنگم بوسش می کردم و می گفتم چه دوست های جدیدی پیدا کردی. بغلش کردم خیلی با تعجب نگاه می کردند که اینگونه ...
بازداشت مدافع حرم فاطمیون در هتل سوریه! + عکس
وقت بحث سوریه می شد، می گفتم نمی گذارم بروی، اینقدری که داری می گویی می روم، یک بار رفتی؛ می گفتی می خواهم بروم دانشگاه، حالا برو و دَرسَت را ادامه بده. با فاطمیون هم اینجا ارتباط گرفته بود و راه های رفتن را بلد بود. تا اینکه به من گفت من یک بار دیگر می روم و قول می دهم برگشتم، می آیم درسم را می خوانم. همین یک بار را اجازه بده برای آخرین بار بروم. من دیدم زیاد اصرار می کند و قبول کردم و ...
خبر خوش خرید خارجی فرهاد مجیدی برای هواداران استقلال
من نیفتاده بود و من بلافاصله احساس کردم که بازیکنی محبوب هستم. افسوس که هنوز هواداران مجوز حضور در ورزشگاه ها را ندارند و نمی توانند از روی سکوها ما را تشویق کنند. به نظر می رسد که از بازی های بعدی هواداران بتوانند در ورزشگاه ها حاضر شوند که اتفاق مثبتی خواهد بود. استقلال هواداران بسیار زیادی دارد و جو هواداری در اینجا بسیار داغ است. دوست دارم اینجا بیشتر از همیشه گلزنی کنم و این هدفی ...