اعتراف مرد جوان به ارتکاب قتل در مستی
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل خواهر در مزرعه گندم
خودش است و به دیگران ربطی ندارد. از دستش عصبانی شدم و شال سرش را دور گردنش فشار دادم به خودم که آمدم خواهرم فوت کرده بود. از عذاب وجدان به برادرم زنگ زدم. چرا به ایران برگشتی؟ به خاطر عذاب وجدان. در این مدت با خانواده ام در رابطه بودم آن ها گفتند که رضایت می دهند و خودم را معرفی کنم. من هم به ایران برگشتم و به اصفهان رفتم تا کمی کار کنم و پولی داشته باشم و بعد خودم را معرفی کنم. منبع:روزنامه ایران ...
مرگ پایان رابطه با زن صیغه ای بود | برادر زن صیغه ای مرد خیانتکار را به قتل رساند
سینا می رفتم. آخرین بار یک میلیون و 300 هزار تومان بدهکار شدم تا اینکه چند وقت بعد برای گرفتن بدهی اش به آرایشگاهم آمد و دعوا راه انداخت همان موقع برادرم بهروز هم سررسید و با او درگیر شد. به دنبال اظهارات زن آرایشگر برادر 40 ساله او بازداشت شد و به درگیری با قربانی اعتراف کرد. بدین ترتیب پرونده بهروز به اتهام قتل عمد به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه ...
عکس صمیمی مونا فرجاد و آهنگساز مشهور با لباس خانگی!
را زدم. بعد براساس اندوخته ها و دانسته هایی که داشتم در 2 رشته اقتصاد نظری دانشگاه الزهرا و کامپیوتر دانشگاه آزاد قبول شدم. بازهم به دلیل همین سیستم غلط به سمت دانشگاه دولتی هدایت شدم و رشته ای که به آن علاقه نداشتم را ادامه دادم. به عقیده من سیستم آموزشی، جوانان را در شرایط روحی روانی بدی برای قبول شدن در کنکور قرار می دهد، در حالی که اگر یک یا دو سال از اتمام دوره تحصیلی مقطع دبیرستان بگذرد، بعد با تجربه و دقت رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنند، بهتر می توانند تصمیم بگیرند و با علاقه بیشتر به تحصیل ادامه می دهند. ...
قتل دوست با وصل کردن برق به بدنش
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ، رسیدگی به این پرونده از شامگاه یازدهم فروردین سال 99 به دنبال پیداشدن جسد پسری به نام عطا در جنوب تهران آغاز شد. درحالی که شواهد نشان می داد این پسر به خاطر سوء مصرف مواد مخدر جان باخته است. جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران به بررسی پرداختند. وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را برق گرفتگی اعلام کرد، پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت و ...
ماجرای یازده ستاره و ماه در دستان شهید "نادر امینی"
.... دیگر خوابم نیامد. ساعت 3 یا 4 صبح بود که دو تا دوست( بچه زنجانی ) داشتم اونا رو بیدار کردم گفتم بیدار بشید بریم وضو بگیریم . اونا خندیدند و گفتند: نادر حالّ ساعت 3 است بخواب بعد ا می رویم ولی من نخوابیدم. تنهایی خودم رفتم وضو بگیرم دیدم تو دستم 11 ستاره و یک ماه درخشان کشیده شده است با رنگ سبز! اینا را صبح ساعت 9 به دو تا دوستانم نشان دادم اونا تعجب کردند و گقتند: نادرالّان به معلم ...
خیانت دیدم، کشتم؟
خود را در حال خیانت ببینی. در این باره چه می شود، گفت؟ پیام های مکرر از فرد ناشانس سبب شد تا برای کشف حقیقت در کمد پنهان شوم. او را از داخل کمد داخل اتاق با فرد دیگریمشاهده کردم و بعد آنقدر مشت بر گیجگاهش زدم تا مرد. انتهای خبر//ح.ع
پشت پرده ورود 2 شناور عمانی در آب های هرمزگان
مقابل افسر کشیک کلانتری قرار گرفت، مدعی شد که در اطراف تهران خواهرش را به قتل رسانده است. با اعتراف مرد جوان، او برای تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد. متهم زمانی که در مقابل بازپرس محمد جواد شفیعی قرار گرفت به قتل خواهرش اعتراف کرد. با توجه به اینکه قتل در کهریزک رخ داده بود، بازپرس جنایی با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را برای رسیدگی به دادگاه بخش کهریزک ارسال کرد ...
برادر خشگمین به مرگ محکوم شد
رسیدگی به پرونده هم که در شعبه هفتم دادگاه کیفری برگزار شد، گفت: خواهرم در طبقه پایین ساختمانی که در آن زندگی می کنیم آرایشگاه داشت. شب حادثه متوجه شدم مرد جوانی در حال خارج شدن از آرایشگاه خواهرم است. آنجا بود که با او درگیر شدم. بعد هم دو نفر از برادرانم و چند همسایه نیز وارد درگیری شدند، اما به آن ها اجازه دخالت ندادم. آنجا بود که از شدت عصبانیت دست به چاقو شدم و متوجه نشدم چند ضربه به مقتول زدم. در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد، سپس با توجه به مدارک موجود در پرونده و اقرار های متهم وی را به قصاص محکوم کرد. ...
اعتراف مرد هوسران به قتل زن باردار | مقاومت در برابر تجاوز منجر به قتل زن باردار شد
به گزارش شمانیوز : مرد هوسران به قتل زن باردار اعتراف کرد. مقاومت در برابر تجاوز منجر به قتل زن باردار شد. قتل زن باردار در باغ های اطراف منطقه زشک مشهد اتفاق افتاد. مرد هوسران به قتل زن باردار ی اعتراف کرد که در برابر خواسته نامشروعش مقاومت کرده بود! روزهای آغازین آبان در تقویم پاییز امسال ورق می خورد که خبر وقوع جنایتی هولناک در اطراف تفرجگاه روستای زُشک نیروهای انتظامی را به محل کشف ...
قتل پسر رهگذر در پارک
مرتب به هم فحش می دادیم تا اینکه شهرام که در حال عبور از آن محل بود به ما اعتراض کرد و من هم که حال طبیعی نداشتم گاز اشک آوری را که همراه داشتم به صورتش پاشیدم و بعد هم با چاقو چند ضربه به قفسه سینه او زدم. آنقدر حالم بد بود که نمی دانستم چند ضربه چاقو زدم ولی در بازجویی ها به من گفتند 7 ضربه به او زده ام. من اصلاً شهرام را نمی شناختم و خصومتی هم با او نداشتم. حالا هم پشیمانم. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع: روزنامه ایران ...
شهادت زنی علیه پسر قاتلش در خانی آباد
این بار هم قتل را گردن نگرفت و گفت: من و پرویز هم بساط بودیم و با هم مواد مصرف می کردیم. روز حادثه او به خانه مان آمد و مثل همیشه شروع به مصرف مواد کرد. بعد از اینکه مقداری مواد کشیدم دیدم پرویز دست بردارنیست و دوز مصرفش خیلی زیاد است. به او تذکر دادم، اما او با عصبانیت از من خواست دخالت نکنم. به خاطر مصرف مواد در حال خودم نبودم که یکباره متوجه شدم پرویز حالش خوب نیست و روی زمین افتاده است. همان ...
باورکنید این نیز بگذرد
می خورد یا نه. تو اصلاً حال من را نمی فهمی. پس لطفاً نظر نده... وقتی رفت به حرف هایش خوب فکر کردم. به این که زمان داشت می گذشت و تقدیر هم کار خودش را می کرد. تمام این مدتی که من آه و ناله کرده بودم و بالای تخت پسرم اشک ریخته بودم کائنات تره هم به ریشم خورد نکرده بود. فقط خودم را از پا درآورده بودم. چند بار زیر لب برای خودم زمزمه کردم این نیز بگذرد و سپس آرام تر شدم. این عبارت برایم معجزه کرده ...
قتل یک دوست فقط به خاطر 20 هزار تومان/ تصمیم پدر و مادر پویا دلها را می لرزاند + عکس مقتول
با چاقویی که در جیبم داشتم به رگ گردن پویا ضربه ای زدم و دیدم که او غرق خون شد.خیلی ترسیدم و برای اینکه راز جنایت فاش نشود،متواری شدم. بعد از اعتراف صریح متهم به قتل،با رای دادگاه او محکوم به قصاص شد. در حالی که شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود، با دستور حاج آقا علوی رئیس شورای حل اختلاف اردبیل؛ تلاش هیئت بخشایش ستاد صبر استان اردبیل برای کمک به قاتل پویا آغاز شد. ...
اثر باروت سرنخ معمای مرگ
از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. از او بی خبر بودم تا اینکه شما به اینجا آمدید و متوجه شدم او فوت کرده است. پدر و مادر علیرضا نیز مدعی شدند با توجه به روحیه خوبی که پسرشان داشته، امکان خودکشی ندارد و احتمالاً کسی او را به قتل رسانده است. جسد به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت به پزشکی قانونی منتقل شد. در حالی که تحقیقات در رابطه با مرگ مشکوک مرد جوان ادامه داشت، کارشناسان ...
ماجرای رویایی که مادر شهید را در شب عاشورا شفا داد
می امد. رد خیسی اشک روی صورتم مانده بود. هر چه گشتم نه از سعید آل طاها، نه خوش و بش کردن حسن آزادیان و نه محمد اثری پیدا کردم. توی رختخواب نشستم و چشمم افتاد به مچ پایم. هیچ چیز دورش نبود به جز همان پارچه سبزی که محمد با دست های خودش بسته بود. با خودمم گفتم من که لیاقت زیارت آقا رو ندارم لابد محمد رو واسطه فرستادن. بذار ببینم می توانم بایستم. با احتیاط بلند شدم و تکیه ام رو به دیوار دادم. پایم رو ...
آزار و اذیت زن جوان توسط راننده آژانس/ او در خانه 2 شیطان قربانی شد
دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.به این ترتیب در جلسه محاکمه،شاکی و متهم در دادگاه حاضر شدند. در ابتدای این جلسه رسیدگی، تینا در حالی که به شدت گریه می کرد و حال روحی نامناسبی داشت، به طرح شکایت خود پرداخت و گفت: مدتی قبل ساعت 9 شب بود که برای برگشت از خانه دوستم آژانس گرفتم.راننده بعد از اینکه کمی در مسیر پیش رفت تغییر مسیر داد و بی اعتنا به فریاد و التماس من، وارد یک کوچه خلوت ...
رضایی: شب بازی فهمیدم فیکس هستم/ مظاهری و حسینی رقیب من نیستند
، او در هر جلسه تمرین بیش از 1000 ضربه به توپ می زند، آمادگی بالای گلرهای استقلال مرهون تدابیر این مربی است. برخی اتفاقات در طول جریان بازی رخ می دهد که اتفاقی نیست و فکری درباره آن نکرده اید، دروازه بان باید با حرکات خود به تیم روحیه دهد و کاری کند تا روحیه همبازیانش بالا برود و اگر در آن شرایط من واکنشی انجام دادم اتفاقی بود، چند سال پیش مهدی رحمتی که از نظر فنی یکی از بهترین گلرهای ...
داستان عقلِ کُل!
بود بستنیِ خوشحالی . باورم نشد چون هیچ وقت مرا خوشحال نکرد، اما برای بعضی ها کارهای عجیبی می کرد؛ مثلاً جوشی پیترسون ؛ البته این اسم واقعی اش نبود. به خاطر جوش هاش این طور صدایش می زدم. وقتی پپی شنید گفت: خیلی بدجنسی! چون دیگران مثل تو نیستن، همیشه اذیتشون می کنی. گفتم: گورت رو گم کن! برو یه جای دیگه بستنی هات رو بفروش. جوابم را نداد. در عوض یک بستنی بنفش و بزرگ به جوشی داد ...
سوگند بی گناهی 3 متهم به قتل رد شد / قضات دیوان عالی کشور چه گفتند؟
بی دلیل مرا بازداشت کرد. به این ترتیب قضات دادگاه پرونده را از موارد لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند. ولی چون اولیای دم دو قربانی نتوانستند 50 نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند آنها ادای قسم را به متهمان واگذار کردند و سه متهم بر بی گناهی خود قسم خوردند و حکم تبرئه آنها صادر شد. اما حکم صادره با ایراد از نحوه برگزاری مراسم قسامه از سوی قضات دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده برای از سرگیری تحقیقات و افشای راز قتل دو مرد جوان بار دیگربه شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگردانده شد. اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
پرونده قتلی که پس از 12سال بسته شد
انگار تو خلسه بودم. فرداش بردنم پای چوبه دار بازم هیچ احساسی نداشتم. ترس، وحشت نگرانی همه چی با هم قاطی بود. چشمم که به آمبولانس خورد انگار بیدار شدم. رفتم روی چهارپایه اعدام چند ثانیه ای نگذشته بود که رییس زندان سریع اومد و گفت بیا پایین مهلت دو ماهه گرفتم به شرط پرداخت دیه 500 میلیون تومنی. اومدم پایین از شدت خوشحالی سرباز زندان رو هم بوسیدم، ولی تا رفتم تو بند دوباره فکرهای نگران کننده اومد ...
قاتل: مست بودم
فحاشی کردم که دوستم نیز شروع به فحاشی کرد. این درگیری ادامه داشت تا اینکه پیروز در حال عبور از پارک اعتراض کرد. او فکر می کرد من به او فحش می دهم. به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم به همین دلیل گاز اشک آور را از جیبم بیرون آوردم و به صورت او پاشیدم. پیروز دستش را به طرف صورتش برد که همان موقع با چاقو چند ضربه به او زدم و فرار کردم. او در ادامه گفت: نمی دانم چند ضربه زدم، اما وقتی پزشکی قانونی ...
سرقت و کلاهبرداری برای پرداخت دیه قتل!
...، شرط ازدواجش مرگ شوهرش بود. او وی را یک شب با غذای مسموم بیهوش کردکه من به خانه شان دریکی از شهرهای اطراف تهران رفته و نقشه را اجرایی و آن مرد را کشتم. با اعتراف آن زن من هم بازداشت شدم. بعداز محاکمه، او 15سال حبس گرفت و من محکوم به قصاص شدم. خانواده مقتول کوتاه نمی آمدند و من 10 سال در زندان بلاتکلیف مانده بودم. چند ماه قبل یکی از دوستانم که پیگیر کارهایم در این سال ها بود، برایم پیام آورد که ...
سناریوی مرد زندانی برای پرداخت دیه میلیاردی
بهنام که به اتهام قتل در زندان بود شناسایی شد. بهنام در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت سال ها قبل با زن جوانی آشنا شدم. او با شوهرش اختلاف داشت من برای کمک به این زن شوهرش را کشتم، اما او در بازجویی ها به قتل با همدستی من اعتراف کرد. من هم بازداشت شدم و دادگاه مرا به اعدام و زن جوان را به 15 سال حبس به خاطر معاونت در قتل محکوم کرد. سال هاست من در زندانم و افراد زیادی را هم ...
تجاوز وحشتناک پسر خیاط | تجاوز وحشتناک به شبنم 21 ساله در خانه خالی
. با اعتراف متهم، همدست او به نام بهنام که به اتهام قتل در زندان بود شناسایی شد. بهنام در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت سال ها قبل با زن جوانی آشنا شدم. او با شوهرش اختلاف داشت من برای کمک به این زن شوهرش را کشتم، اما او در بازجویی ها به قتل با همدستی من اعتراف کرد. من هم بازداشت شدم و دادگاه مرا به اعدام و زن جوان را به 15 سال حبس به خاطر معاونت در قتل محکوم کرد ...
معمای آخرین قرار شبانه 2 رفیق
سرویس جامعه جوان آنلاین: مدتی قبل گزارش کشف جسدی در یکی از خیابان های جنوب تهران به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر تیم جنایی راهی محل شده و با جسد مرد جوانی در یکی از خیابان های خزانه مواجه شدند. در بررسی های اولیه آثاری که حکایت از ضرب و جرح باشد، روی بدن مرد جوان مشاهده نشد و به دستور بازپرس جنایی، جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. در ...
بهرامی: نمی دانم چه هیزم تَری به عسکری فروخته ام
جوره عِرق خود را به ایران نشان دادم. اما همیشه نسبت به من گارد وجود داشته است. وی با اشاره به اتفاقات قبل از کرونا عنوان کرد: پیش از شروع دوران پاندمی با وجود عدم حمایت از طرف هیئت تکواندوی تهران و فدراسیون، در مسابقات سخت گرنداسلم موفق به کسب سهمیه شدم. با توجه به اینکه سهمیه انفرادی بود هیچ گلایه ای نداشتم، اما بعد از کسب سهمیه و حضور در میان 12 نفر برتر گرنداسلم، انتظار حمایت داشتم. با ...
یک هفته از کلاس آنلاین
زود برنامه ی شاد را نصب کردم و اکانتم را رویش ساختم. اکانت! اکانت خودم! اولین بار که رفتم سر کلاس، دیدم هیچ پیامی نمی آید. پیام دادم: خانم، کلاس شروع نشده؟ همان موقع کلی پیام آمد و فهمیدم کلاس شروع شده بود و برای من پیام نمی آمد. اولین نمره ی منفی کلاس چهارم را گرفتم؛ به خاطر مسخره بازی بی جا سرِ کلاس! دوسال به همین روال گذشت و من گرفتار کلاس آنلاین شدم. کم کم این دردسر در خانواده همه ...
رضایی: مثل مهدی رحمتی از تیر دروازه بالا رفتم!
اولین بازی ام را وقتی انجام دادم که هواداران به ورزشگاه برگشتند. من تا به حال تجربه بازی کردن در ورزشگاهی که هوادار دارد، نداشتم، خداراشکر که این اتفاق افتاد. حس خوبی است که در ورزشگاهی بازی کنی که تماشاگران حضور دارند و تشویقت می کنند. این اتفاق برایم بسیار خاص بود و امیدوارم بتوانم در ادامه این مسیر روند رو به رشدی را ادامه بدهم و کمک حال تیمم باشم. **من رقابتی با حسینی و مظاهری ...
تهمت ازدواج مجدد در سوریه به مدافع حرم! + عکس
زن می گیرم. گفتم نه، تو دوستم نداری که مدام می روی به سوریه! همه اینها را که بهش گفتم گفت من به خاطر همان چادرت که خودت اینقدر دم ازش می زنی، می روم؛ اگر نروم و جلویشان را نگیریم می آیند چادرتان را از سرتان می کشند. دیگر دوست داشتن بالاتر از این؟ آن شب یعنی بار سومی که آمدند و من آن حرف ها را بهشان زدم، یک مقداری آرام شدم. **: پس می شود بعد از بار سوم؟ خانم صفدری ...