خانه
گفتگو با قاتل کرجی که از مرگ پای طناب دار برگشت
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
یک ماجرای پر از انسانیت/در زندان اردبیل چه گذشت؟
بپردازم اما من عصبانی شده و با او درگیر شدم.یکدفعه سنگ 5 کیلویی ترازو را برداشتم و به سر علی زدم. بخشش قاتل و آزاد کردن زندانی با سهم دیه بعد از اینکه متهم به قتل به جرم خود اعتراف کرد،فرزندان علی به عنوان اولیای دم؛ تقاضای قصاص قاتل پدر خود را کردند چون عقیده داشتند پدرشان همیشه در حق صابر خوبی کرده بود و مستحق مرگ نبود. اما با تلاش شورای حل اختلاف استان اردبیل و ...
محاکمه به اتهام قتل، بعد از تبرئه از محاربه
...: جوان متهم به قتل که به دلیل ایجاد رعب و وحشت با سلاح سرد به محاربه متهم شده بود، بعد از تبرئه از این اتهام به جرم قتل پای میز محاکمه می رود. به گزارش خبرنگار ما متهم بعد از رسیدگی به پرونده اش در دادگاه انقلاب از اتهام محاربه تبرئه شد اما به خاطر قتل عمد در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می رود. این در حالی است که اولیای دم برای او حکم قصاص خواسته اند. شامگاه 22 خرداد سال گذشته وقوع ...
بخشش چوپان قاتل پیش از محاکمه
چاقو را از دستش گرفتم و یک ضربه به شکمش زدم. بعد از این که او خون آلود نقش زمین شد، چشمم به دخترش افتاد که وحشت زده نگاه می کرد، ترسیدم و فرار کردم. بعد از قتل هم به روستایمان برگشتم که دستگیر شدم. متهم به قتل پس از اقرار به جنایت و بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد و اولیای دم نیز خواستار قصاص عامل جنایت شده بودند اما با تلاش بازپرس جنایی تهران و انجام جلسه صلح و سازش، سرانجام خانواده ...
تحریک فرزندان برای قتل پدر با ادعای فساد اخلاقی/ ماجرای قتل چگونه لو رفت؟
مورد هجمه وکیل متهم به قتل قرار گرفتیم و گفتند که این اقدامات دادستان پرونده در تغییر عناوین اتهامی از افراد پرونده ضد حقوق بشر و اینها ظالم هستند. دادگاه نهایتاً حکم به قصاص داد و دیوان عالی هم ابرام. تشریفات استیذان طی و حکم قصاص توسط ولی دم که مادر مقتول بود در سحرگاهی اجرا شد. مادر مقتول وکیل هم در پروسه دادرسی نگرفت و گفت اول خدا است بعد شما. روز اجرا هم گفت من قصاص می کنم چون پسرم بی گناه کشته شد، اصرار ما نیز بر گذشت فایده نکرد. ...
قیمت خودرو
خواسته به آنجا بیاید تا مرا تنبیه کند بعد در خانه را قفل کرد که من فرار نکنم در واقع مرا گروگان گرفته بود. یک دفعه به سراغ کیفش رفت و چاقوی ضامن داری را از داخل کیفش بیرون آورد. به من حمله کرد، اما دستش را گرفتم. درگیر شده بودیم و چاقو ناگهان به شکم الناز برخورد کرد. بخشش چوپان قاتل بعد از قتل زن جوان متهم به قتل بعد از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد اما با بخشش از سوی اولیای دم از مجازات قصاص رهایی پیدا کرد. منبع: رکنا ...
2 محکوم به قصاص در شاهرود بخشیده شدند
ب ه گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از سمنان ، احمد مطهری رئیس دادگستری شاهرود گفت : با تلاش اعضای شعبه 13 شورای حل اختلاف شهرستان شاهرود و تعدادی از معتمدان شاهرود ، اولیای دم در 2 فقره حکم قصاص نفس برای اجرا نشدن این حکم ها رضایت دادند. او با بیان اینکه این قتل ها مربوط به 2 پرونده جداگانه بود، تصریح کرد: یکی از این موارد در خصوص قتل فرد توسط همسر و دیگری توسط برادر مقتول بود. ...
قتل همسایه به خاطر قبض برق
به گزارش ایران پژواک، شواهد نشان می داد این مرد در حمله مرد همسایه به نام عرفان زخمی و به بیمارستان منتقل شده و به خاطر شدت جراحات جان سپرده است. جسد مقتول که با شلیک گلوله به سرش از پا درآمده بود، با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای ردیابی عرفان به تکاپو افتاد. ساعتی بعد مأموران پلیس مرد همسایه را بازداشت کردند. متهم به درگیری با مرد همسایه اعتراف کرد و در نهایت در ...
اولیای دم، قربانیان قتل های سریالی
.... قتل با انگیزه انتقامجویی بررسی ها روی این جنایت، رد قاتلی کینه جو را در این پرونده فاش کرد. چند سال قبل پدر مقتول در شهرستان کوار استان فارس به قتل رسیده و با اصرارهای فرزندانش، قاتل در زندان قصاص شد. بعد از اجرای حکم قصاص، بستگان او اولیای دم را به مرگ تهدید کرده بودند. با تحقیقات روی این شاخه، رد قاتل به دست آمد و ماموران هویتش را شناسایی کردند. دومین جنایت ...
اولیای دم غزاله یا آرمان؛ حق با چه کسی بود؟
گروه جامعه خبرگزاری آنا ، احسان یعقوبی؛ امروز شاید کمتر کسی باشد که از پرونده آرمان عبدالعالی خبر نداشته باشد. قصه آرمان و غزاله از سال 92 با به قتل رسیدن غزاله، وارد فاز جدیدی شد و با اینکه آرمان در ابتدا بر این باور بود که از قتل غزاله خبری ندارد اما بعد از مدتی و در اولین بازجویی اعتراف کرد که در روز حادثه با غزاله درگیری لفظی داشته است و به نوعی، قتل رخ داده را گردن گرفت. قصه آرمان ...
زندان رجائی شهر بعد از اعدام آرمان عبدالعالی | هم بندی های آرمان عبدالعالی خون گریستند
عبدالعالی یکی از مددجوهای محبوب در میان زندانیان زندان رجایی شهر کرج بود. بعد از اینکه حکم قصاص آرمان اجرا شد، هم بندی آرمان با خبرنگار رکنا تماس گرفت و در مورد حال و هوای بند زندان بعد از اجرای حکم گفت: دیشب در کنار آرمان نشسته بودم و داشتیم با هم آهنگ گوش می دادیم. آرمان از قرنطینه برگشته بود و فکرش را هم نمی کردیم که حکم قصاص او این هفته اجرا شود. یکدفعه او را صدا زدند. آرمان خیلی شوکه شده ...
مرد شرور به ایستگاه محاکمه رسید
بار به اتهام محارب راهی زندان شد و پرونده در حال کامل شدن بود که متهم در بازجویی های بعدی گفت: قتل را قبول دارم، اما قصد وحشت عمومی نداشتم. به این ترتیب متهم از اتهام محاربه تبرئه و پرونده به اتهام قتل عمد به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی یکی از شعبات دادگاه از خودش دفاع خواهد کرد. این در حالی است که اولیای دم برای وی درخواست قصاص کرده اند. ...
فاطمی پس از مضروب شدن به واحدی پیشنهاد همکاری داد!
را می اندازد توی دستشویی! این اسلحه همان کلتی است که من پیش تر از خانه مادر نواب صفوی آورده و به او داده بودم. این ها دستگیر شدند و به تهران فرستاده شدند. سلیمانی به من گفت: سید عبدالحسین واحدی سالم وارد تهران شده و او را پیش بختیار فرستادند. در حالی که آن شب توی روزنامه خوانده بود که: سید عبدالحسین واحدی که در جاده کرج در حال فرار بود، با شلیک مأموران کشته شده است! سلیمانی نمی خواست که خبر شهادت ...
وفای به عهد پس از آزادی از زندان
من بودم. با کمک این گروه موفق شدم دیه را تهیه کنم. پسر جوان ادامه داد: زمانی که در زندان بودم با خودم عهد کردم بعد از آزادی برای نجات زندانیان تلاش کنم. تا الان هم در دو پرونده موفق به گرفتن رضایت شده ام و این دو زندانی الان منتظر جمع آوری مبلغ دیه اولیای دم هستند تا آزاد شوند. او در رابطه با زندگی جدیدش بعد از آزادی گفت: بعد از آزادی در یک شرکت مشغول به کار شدم. ابتدا فکر می ...
رهایافته از قصاص، فرشته نجات شد
می کردم، اما بخت با من یار نبود و او فوت شد و من شدم قاتل. پرونده جنایت تشکیل شد و من به عنوان متهم به قتل دستگیر شدم. چند وقت در زندان بودی؟ 9سال تمام در زندان بودم؛ از سال90 تا 99. بعد از اینکه بازداشت شدم و جزئیات حادثه را شرح دادم مرا به زندان رجایی شهر فرستادند و بعد از چند وقت در دادگاه کیفری کرج پای میز محاکمه رفتم. اولیای دم درخواستشان قصاص بود و خب، حق قانونی آنها ...
قتل هولناک زن دوم در وان آب جوش / مرد سنگدل در برابر حکم اعدام
بد شد. عطا گفت: چند روز از این ماجرا گذشت. جمیله به آثار سوختگی پماد می زد تا بهتر شود اما آخرین روزی که برای کار از خانه بیرون ر فته بودم پسرم تماس گرفت و گفت حال مادرش بد است. وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم جمیله نفس نمی کشد. به همین خاطر با اورژانس تماس گرفتم. این متهم در حالی که اشک می ریخت گفت: باور کنید من قصد کشتم همسرم را نداشتم و مرگ او یک اتفاق بود. در مدتی که در ...
قتل جوان تهرانی با خوراندن نجاست انسان
چنین جنایتی را ندیده ام که بر اثر ضربه هایی که با چوب و لوله به قربانی میزنید خون به اطراف پاشیده می شود .حالا چه دفاعی داری؟ که متهم سکوت و طلب بخشش کرد . وقتی دومین متهم در جایگاه ویژه ای ایستاد جنایت های وحشتناکی را که در کمپ رخ داده بود فاش کرد و گفت: من معتاد بودم که به کمپ ترک اعتیاد رفتم و بعد از سم زدایی وقتی وارد محوطه کمپ شدم فهمیدم که جنایت هایی در آن رخ می دهد .مدیر ...
گذشت اولیای دم زندگی دوباره به زندانی بخشید
نگاهش را به آسمان دوخته بود . طناب دار دور گردن محکوم پیچید ، ولی دم به سمت اهرم رفت و آن را در دست گرفت ، کسی از بین جمعیت این آیه را خواند : والیَعفُوا والیَصفَحوا اَلا تُحبونَ اَن یَغفِرَ اللهُ لَکُم عفو کنید و از لغزش های دیگران درگذرید آیا دوست ندارید که خداوند هم شما را ببخشد ؟ اندکی بعد صدای صلوات در بین جمعیت پیچید .... امجدی مدیر کل زندان های استان اردبیل ...
خانواده آرمان و غزاله را قضاوت نکنیم!
نباید با طناب دار تنبیه می شد. بسیاری از این قضاوت ها هم قطعی است. بهتر نیست دست از این رفتار خود برداریم. کدام یک از ما می توانیم جای مادری باشیم که 8 سال دخترش را از دست داده است و نمی داند پیکر او کجاست؟ هیچ قبری نیست که او بالای سرش برود و خودش را خالی کند. حال پدر و مادر آرمان را چگونه درک می کنیم؟ آن ها هزار آرزو برای پسرشان داشتند و او را 8 سال تمام پشت میله های زندان ...
نفس های قاتل سالخورده به شماره افتاد
مأموران گفت: همسرم بیمار بود و پایش در حادثه تصادف شکسته بود. چند روز قبل از مرگش برای تسکین درد پاهایش او را در وان حمام نشاندم و شیر آب داغ را باز گذاشتم، اما 10 دقیقه بعد متوجه شدم پایش سوخته است. می خواستم او را به بیمارستان ببرم ولی قبول نکرد. دو هفته بعد سر کار بودم که پسرم تماس گرفت و گفت حال مادرش بد شده است. بلافاصله به خانه برگشتم، اما فوت کرده بود. با ثبت این اظهارات، مرد سالخورده ...
اغفال دختر جوان در سایت همسریابی
افتادم و با خواهش و التماس خواستم تا اجازه بدهد بروم. نادر شانه هایش را بالا انداخت و گفت به سلامت. وسایلم را جمع کردم و با عجله از آپارتمانش خارج شدم. چند روز حال مساعدی نداشتم و وحشت زده بودم. تمام اعضای خانواده متوجه تغییر حالم شده بودند، اما جرأت نداشتم چیزی به آن ها بگویم، تا اینکه یک روز پیامی از نادر دریافت کردم که از من خواسته بود دوباره به خانه اش بروم. آن قدر از وقاحتش عصبانی ...
چتر نجات یک اعدامی برای هم سلولی هایش
...> صابر، مرد جوانی است که روز بیستم فروردین سال 90 برایش روز سیاهی بود. همان روزی که در نانوایی سرنوشتش عوض شد. دست به قتل زد و او را به زندان بردند. حکم قصاصش صادر و تایید شد و هر شب کابوس اعدام دید. تا بالاخره توانست نجات پیدا کند. حالا یک سالی می شود که آزاد است. یک سالی که برای زندانیان دیگر تلاش کرد: کارگر نانوایی بودم. یک روز مشتری ثابت مان به نانوایی آمد. سر پول خرد با صاحب کارم درگیر شد. دعوا ...
واکنش کاربران به سرانجام مرموزترین پرونده جنایی
به گزارش یکتاپرس حکم اعدام آرمان عبدالعالی پس از چندین بار تا پای چوبه دار رفتن و عدم بخشش از سوی خانواده غزاله شکور صبح امروز در زندان رجایی شهر کرج اجرا شد که با واکنش متفاوت کاربران فضای مجازی همراه شد. آرمان عبدالعالی از سال 92 به اتهام قتل دختر مورد علاقه خود راهی زندان شد.آرمان عبدالعالی با رای دادگاه به قصاص محکوم شد.آرمان عبدالعالی چند بار تا پای چوبه دار رفت. سرنوشت نهایی ...
از قتل غزاله تا قصاص آرمان
به گزارش خبرمعتبر اقتصادآنلاین در ادامه نوشت: مرکز رسانه قوه قضاییه امروز اعلام کرد: حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علی رغم تلاش های صورت گرفته از سوی دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و فعالان فرهنگی و اجتماعی کشور طی سال های اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه امروز در زندان رجایی شهر اجرا شد. در تماسی که با ...
شرح قتل پسر معتاد در شکنجه گاه ترک اعتیاد
همدستانش بازداشت شدند. کوروش در جریان تحقیقات قتل را انکار کرد، اما همدستانش گفتند به دستور او مقتول را کتک زده و ناخواسته مرتکب قتل شده اند. شش متهم با توجه به شواهد موجود راهی زندان شدند و پرونده با کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. درخواست قصاص بعد از اعلام رسمیت جلسه که در شعبه دوم دادگاه برگزار شد وکیل اولیای دم در جایگاه ایستاد و گفت: اولیای دم به خاطر ...
آرمان عبدالعالی نادم پیش از اعدام در کنار پدر و مادرش + عکس
اعترافی دیگری کرد و گفت من نامزدم را تا دم در بدرقه کردم و در را بستم و به یکباره صدای افتادنش از پله را شنیدم و وقتی بیرون آمدم با پیکر بی جان او روبرو شدم و، چون ترسیده بودم او را داخل مشما گذاشتم و به سطل زباله انداختم. پس از این سخنان دادگاه با توجه به شواهد موجود مقصر شناخت و به اعدام محکوم کرد. سال 1400 به نقل از وکیل عبدالعالی گزارش شد که کار رسیدگی پایان یافته و حکم نهایی دادگاه قصاص است ...
قاتل راننده وانت قصاص شد
علاوه بر آرمان، 4 قاتل دیگر نیز سحرگاه چهارشنبه به سالن اجرای زندان رجایی شهر منتقل شدند که یکی از آنها قاتلی بود که 7سال پیش راننده وانتی را که در حال جمع آوری ضایعات بود در مقابل چشمان پسرش به قتل رساند. هر چند این مرد نیز به همراه آرمان به دار مجازات آویخته شد اما 3قاتل دیگر در واپسین لحظات از اولیای دم مهلت گرفتند و به زندان بازگشتند. به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری در ادامه نوشت ...
قصاص آرمان عبدالعالی و تبرئه حمید صفت از قتل عمد
عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علیرغم تلاش های صورت گرفته به منظور جلب رضایت اولیای دم بود. آرمان عبدالعالی، در سال 1392 مرتکب قتل غزاله شکور شد و به قصاص محکوم گردید. قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، حتی در آخرین ساعات نیز تلاش بسیاری برای اخذ رضایت اولیای دم انجام داد تا جایی که با وجود برگزاری بیش از 20 جلسه صلح وسازش طی سال های گذشته، بازهم به همراه کمیته صلح نشستی ...
پدران آرمان و غزاله بعد از اجرای حکم چه گفتند
هموطن آنلاین- پدر غزاله: ما هشت سال دست وپا زدیم تا حق مان را بگیریم. خیلی دوندگی کردیم تا خون دخترمان پایمال نشود. در این مدت هم خانواده قاتل تلاش کردند تا مانع اجرای حکم شوند. هشت سال انتظار کشیدند؛ یک خانواده در انتظار بخشش و دیگری در انتظار اعدام. انتظاری که بامداد چهارشنبه سوم آذر ماه به پایان رسید. حالا هر دو خانواده داغدارند. داغ غزاله بعد هشت سال پاک نشده بود که داغ آرمان عبدالعالی ...
قاتل همسایه در یک قدمی چوبه دار
جمجمه قربانی پخش و منجر به مرگ وی شده است. پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من و برادرم سال ها در پیشوای ورامین صاحب یک ملک هستیم و مهران هم در همسایگی ما زندگی می کرد. او مدت زیادی بود که از برق ملک ما استفاده می کرد و قرار بود پول برق را به صورت مساوی پرداخت کنیم. روز حادثه مبلغ قبض برق را که خیلی زیاد بود به او نشان دادم و خواستم که سهمش را پرداخت کند اما او قبول نمی کرد. ...
مرگ مسعود با رفتار بی رحمانه 2 مددجو
متهمان هم او را کتک زدند. ماجرای مرگ مسعود هیچ ارتباطی به من ندارد و من بی دلیل متهم شده ام. کمپ را هم چند روز بعد از این حادثه بستم. قاضی پرسید: فیلم دوربین مداربسته نشان می دهد شما به طرز وحشیانه ای قربانی را کتک زده اید. من در تمام سال های کارم در حوزه قضایی و قتل هرگز چنین جنایتی را ندیده بودم حتی وقتی من و همکارانم این فیلم را دیدیم، حال مان از این همه قساوت و بی رحمی به هم خورد و در ...
