سایر منابع:
سایر خبرها
زن جوان: چیزی نمانده بود که شوهرم پای میز قمار دخترم را ببازد!
زن 27 ساله با بیان این که دیگر تحمل تهمت های ناروای همسرم را ندارم و زندگی وحشتناکی را گذرانده ام، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدر ومادرم تبعه کشور افغانستان هستند. یکی از خواهرانم مقیم کشور سوئد شد و دو تن دیگر از آنان در تهران ازدواج کردند. به همین دلیل من که ته تغاری بودم خیلی مورد توجه اعضای خانواده ام قرار می گرفتم . پدر ومادرم خیلی مرا دوست داشتند و هرآن چه می خواستم ...
رمزگشایی پلیس از طرح ربودن دختر جوان
باید به آغوش خانواده ام باز گردم. به همین دلیل مدتی را در خیابان آواره و سرگردان بودم تا این که سوار تاکسی شدم و پیامی برای پدرم فرستادم که به طرف میدان عدل خمینی (ره) در حرکت هستم و... با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا ریشه یابی پرونده آدم ربایی ساختگی درحالی ادامه یافت که دختر جوان نیز با دستور سرهنگ خنجری به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری معرفی شد تا اقدامات و بررسی های مشاوره ای و روان شناختی توسط کارشناسان زبده کلانتری در این باره صورت گیرد. ...
ماجرای یک کارت عروسی که به دست رهبر رسید
طلا می خرد. حالا تنها مشکل مان راضی کردن خانواده ها مخصوصا پدر و مادرم بود. خیلی آرام و با استرس به خانواده ام گفتم که ما نمی توانیم سرویس طلا بخریم و بودجه اش را نداریم. خب معمولا همه پدر و مادر ها برای رفاه و آسایش فرزندشان دوست دارند که بچه ی شان از هرچیزی بهترین را داشته باشد. بخاطرهمین اول مخالف بودند، ولی من برای خانواده ام توضیح دادم که فعلا نمی توانیم بخریم و اگر هم بخواهیم طلا بخریم باید ...
برای پدری که ندیدمش
...، راحت بخواب پدرم، آن نهال نوپای تو امروز کوهی ستبر شده که دنیا به شانه هایش تکیه می کند. پدرم، حالا می دانم فقط پدر، برایت پدر می شود، قرار نیست کسی جای دیگری را بگیرد و نداشته هایم را در وجود یا حضور دیگری جستجو کنم، اگر تو قهرمانانه رفتی پس من هم باید زندگی عزتمندی داشته باشم و نامت را بلند آوازه کنم. پدر جان بچه که بودم آغوش محبتت را می طلبیدم اما امروز به شانه های ...
توطئه مادر برای تصاحب ارثیه دختر
خرداد سال جاری با انتقال دختر دو و نیم ساله ای به بیمارستانی در شرق تهران آغاز شد. این دختربچه با تشخیص پزشکان بلافاصله مورد عمل جراحی قرار گرفت و کادر درمانی بیمارستان اظهار داشتند وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. پدر این کودک در توضیح ماجرا اظهار کرد: سرکار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت داماد خواهرم به خانه مان آمده و با اصرار نوشیدنی به همسرم داده که او بی هوش شده و پس از بیدار ...
چهار زن با یک برچسب؛ اچ آی وی مثبت
.... او آلوده نشده بود و این برای من در دنیا کافی بود. دلخوش به زندگی افسانه به همین دلخوش است. با وجود آنکه جابه جایی پدر سنگین وزنش برای او خیلی سخت است. با وجود آنکه شوهرش تا سه سال پیش کار خدماتی و خانه ها را تمیز می کرد و در حال حاضر سه سال است خانه نشین شده است. با وجود آنکه شوهرش با پزشکش حرفش شده و حالا داروهایش را نمی خورد. با وجود آنکه همه خانواده او را طرد کرده اند و حالا ...
روایت عجیب شقایق دهقان از مرگ آزاده نامداری
شقایق دهقان بازیگر سینما و تلویزیون در اینستاگرامش متنی بلند از این ماجرا نشر داد. شقایق دهقان نوشت: من آزاده را دوست داشتم ،خیلی هم دوستش داشتم، رفیقم بود. همیشه ی خدا هم نگرانش بودم، همه ی آن ها که دوستش داشتند همیشه ی خدا نگرانش بودند بس که بی قرار بود و عجیب بود و عجول بود، دیرش شده بود و روی زمین بند نبود و مُدام گیجمان میکرد،نشان به همان نشانی که عید ...
همسر شهید بدرالدین: به فرزندانم گفتم وقتی امام عصر ظهور کرد، می توانید پدرتان را ببینید/ 2 شاخه گل رزی ...
پدرتان در مشهد مقدس بودید، وقتی خبر شهادت پدرتان را شنید، چه احساسی به شما دست داد؟ زهرا سادات: در آن زمان، برای زیارت امام رضا(ع) در حرم بودم که گوشی ام زنگ خورد و دیدم حال همسرم خوب نیست. با اینکه می دانستیم سرنوشت پدرم با شهادت عجین خواهد شد، هیچ تصوری درباره آن نداشتم. بنابراین وقتی خبر شهادت پدرم را شنیدم. در آن لحظه حالتی به من دست داد که نمی توانستم فکر کنم و قدرت هیچ کاری را ...
این پسر زودرس ترین نوزاد جهان است!
فقط 420 گرم وزن داشت. دوران بارداری کامل معمولا 40 هفته است و کورتیس 19 هفته زودتر به دنیا آمده بود. میشل باتلر، مادر او، شب 4 ژوئیه 2020، همزمان با آتشبازی های جشن استقلال در آمریکا، دچار درد زایمان شد و به بیمارستان رفت. اما کاسیا، یک روز بعد از تولد جان سپرد. مسئولان بیمارستان به مادر و پدر این دو نوزاد گفته بودند که امیدی به زنده ماندن آنها نیست اما تا زمانی که ...
عطاءالله مهاجرانی: مقابل براندازان می ایستم
محمد بن عیسی، وزیر سابق خارجه و نیز وزیر سابق فرهنگ مراکش، و مؤسس جشنواره پرآوازه اصیله، برایم تعریف کرد. گفت: طیب صالح را با خانواده مدتی به اصیله دعوت کرده بودم. لباس سودانی می پوشید، لباس سپید، با عمامه سپید، همراه با مردم به مسجد می رفت، ماه رمضان بود. با همه جور آدمی دوست می شد. با آن ها حرف می زد. بلند بلند می خندید. مردم اصیله گمان می کردند که یکی از کشاورزان سودانی است که از روستایی در نزدیکی ...
توطئه مادرانه تصاحب ارثیه شوهر
زن میانسال که برای تصاحب ارثیه شوهرش در جریان سناریوی ساختگی دخترش را در کمپ ترک اعتیاد حبس کرده بود ماجرا را شرح داد. به گزارش جوان، چندی قبل مردی وارد اداره پلیس تهران شد و ناپدید شدن همکارش را گزارش داد. او گفت: من در یک شرکت مهندسی مشغول کار هستم. روز گذشته همکارم که خانم مهندس جوانی به نام شیوا است، شرکت را برای رفتن به خانه مادرش ترک کرد. پدر شیوا مردی ثروتمند بود که به تازگی فوت شده ...
همسر محافظ سردار سلیمانی: جرأت نمی کنیم بیرون از خانه بگوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم
آقا بودند. از روزهای قبل از آخرین اعزام شان بگویید. همسرم تمام روزهای رجب و شعبان را روزه گرفت و هرچه می گفتیم سرکار می روی روزه نگیر،گوش نداد! اخلاقش تغییر کرده و خیلی تو خودش بود. همیشه می گفت در مأموریت ها از خدا خواسته که به زن و بچه هایش رحم کند چراکه مدام جلوی چشمانش بودیم و دل کندن برایش سخت بود اما سری آخر غسل شهادت کرد و عازم سوریه شد. با شما از شهادت صحبت ...
از سال 94 ارتباط هسته ای ایران با دنیا قطع شد
به گزارش گروه سیاسی یکتاپرس، سالگرد شهادت شهید هسته ای شهید مجید شهریاری، روز مجلس موضوعات اصلی برنامه رادیویی امروز صبح پارسی بود. در این برنامه سید محمودرضا آقامیری از دوستان شهید شهریاری و رئیس دانشکده مهندسی هسته ای و روح الله متفکر آزاد عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی حضور داشتند. در بخش اول گفت و گو آقامیری گفت: آذرماه برای ما ماه عجیبی است که دو نفر از بهترین دوستمان ...
اقدام شیطانی داماد خانواده با دختر 2 ساله در تهران / من بیگناهم!
نان بخرم. من به خانه آنها رفتم تا همسرم هم بعد از پایان کارش با آنجا بیاید. من خواب آلود بودم و با اتاق خواب رفتم اما ساعتی بعد وقتی از خواب بیدار شدم مادر ثمره گفت حال دخترش بد شده است. ما با هم او را به بیمارستان رساندیم .من دختربچه را آزار نداده ام. در حالی که این مرد ،آزار شیطانی دختر خردسال را انکار می کرد مادر ثمره گفت :داماد خواهر شوهرم با همسرش رابطه خوبی ندارد .آن روز او به ...
چرا پدر و مادر غزاله رضایت ندادند؟
لحظه به این فکر نکرده بود که اگر پدر و مادر غزاله رضایت ندهند - که ندادند - حرمت جایگاه مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) زیر سوال می رود و پدر و مادر مقتول در جبهه مقابل امام رضا قلمداد می شوند؟ آیا یک کودک یا نوجوان که این روزها مدام سرش در موبایل و اخبار است و این خبر و تصاویرش را می بیند، این سوال برایش پیش نمی آید که چرا حضرت رضا (ع) نتوانست یک جوان را از مرگ نجات دهد؟ این سوال را چه کسی م ...
انهدام گروهک تروریستی در خوزستان
داده و روی بدنش آثار کبودی به چشم می خورد. جسد کودک با دستور قاضی به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت اصلی مرگ وی مشخص شود و مأموران به تحقیق از پدر وی پرداختند. پدر او اظهار کرد: چند روز قبل با همسرم درگیر شدم و او قهر کرد و به خانه پدرش رفت. دو پسر هشت و دو ساله ام پیش من بودند که روز حادثه برای بازی به کوچه رفتند. آنطور که پسر بزرگم می گوید، پسر دو ساله ام روی یک گاری که در کوچه مان بود ...
سه ساله امام حسین(ع) عاشق ترین ها را جدا می کند
شیرینی وارد خانه شد و سالگرد ازدواجمان را تبریک گفت .پس از تولد فرزند سومم فاطمه، جلیل تمام کارهای او را خودش انجام می داد. می گفت من که اغلب ماموریت بودم و نتوانستم کمکت کنم. الان که می توانم می خواهم جبران کنم؛ اما افسوس که سایه پدر چهارماه بیشتر بر سر فاطمه نبود. فاطمه خانم دقیقا سه ماه و دوازده روزش بود که جلیل شهید شد. - اخبار داشت یک دختر سوری 3 ساله را نشان می داد که کنار ساحل ...
ناشری که کار را با دعای مولف مفاتیح شروع کرد/ آخوندی: الغدیر را اولین بار ما چاپ کردیم
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مرتضی احمد آخوندی، فرزند شیخ محمد آخوندی، سیزدهم دی سال 1321 در تهران متولد شد و از سال 1339 پس از گرفتن دیپلم ریاضی، بنا به درخواست پدر از رفتن به دانشگاه صرف نظر کرد و در کنار ایشان به کار نشر مشغول شد. او با پدرش به انتشار و تجدید چاپ و نشر هزار عنوان کتاب از کتب مرجع و متون اصیل اسلامی و آثار دانشمندان بزرگ در علوم دینی و شیعی پرداخت ...
عطاءالله مهاجرانی: دیگر به سیاست برنمی گردم
اصیله دعوت کرده بودم. لباس سودانی می پوشید، لباس سپید، با عمامه سپید، همراه با مردم به مسجد می رفت، ماه رمضان بود. با همه جور آدمی دوست می شد. با آن ها حرف می زد. بلند بلند می خندید. مردم اصیله گمان می کردند که یکی از کشاورزان سودانی است که از روستایی در نزدیکی خارطوم آمده است ! در مصاحبه ای، حسنه مصباحی، از طیب صالح پرسیده است: سه عنصر در جهان رمان شما حضور دارد، قرآن، موسیقی ...
همسر شهید: دیدن فیلم های داعش، بیمارم کرد!
، برق ها کلا روشن شد! شاید باورتان نشود، برق آن اتاق و آشپزخانه، قبل از اینکه برود و در را که باز کند، همه روشن شد. من دیدم همه چراغ ها با هم روشن شد، انگار یک نفر برق ها را همزمان روشن کرد. زینب رفت آبش را خورد و برگشت. من دیگر اینقدر ترسیده بودم! بالاخره این چیز را هر کسی ببیند، می ترسد، پتو را کشیده بودم روی سرم؛ زینب آمد، من بهش هیچی نگفتم، گفتم بگذار بچه نترسد، تا که نماز صبح رفتم برق ...
در این هیئت، هیچ صدایی نمی شنوید! / روایت طلبه خادم ناشنوایان، از قشر فراموش شده جامعه
است که به این دلیل، چه مشکلات شخصی و خانوادگی برایش به وجود خواهد آمد... همه این دغدغه ها باعث شده همسرم در این مسیر با من همراه شود. خدمت خانوادگی، از دیگر ویژگی های جذابی است که فعالیت های حجت الاسلام رضا اژدر محمدی در حوزه ناشنوایان را متمایز کرده. وقتی مشتاقانه از کیفیت حضور خانم خانه در این فعالیت ها می پرسم، حاج آقا لبخندبرلب می گوید: همسرم در خلال ارتباط با پدر و مادرم، به مرور با ...
روایتی از زندگی حرفه ای مازیار نوربخش، رئیس هیئت مدیره شرکت رمیس / مدیری با دغدغه همیشگی آموزش
را اهل دماوند می داند. مادرش تا دیپلم را در دماوند گذراند و سپس به تهران آمد تا در دانشگاه تربیت معلم ادامه تحصیل بدهد. پدرش نیز اصالتاً اهل دماوند است، ولی متولد تهران و محله بازار است و چون پدربزرگش کارمند وزارت کشور بوده، خانواده پدری او تا همین چند سال پیش نیز در محله 400 دستگاه خیابان پیروزی کنونی سکونت داشتند؛ پدر مازیار نوربخش چند سال متوالی قهرمان بوکس کشور می شود و وقتی ورزش را کنار می گ ...
داستان شکل گیری استارلینگ / می دانم عجیب است، ولی من بانک خودم را تأسیس کردم
راه پرداخت بهترین منبع شما برای دانستن هر چیزی در زمینه فناوری های مالی است. اولین باری که آن بودِن را ملاقات کردم، دسامبر پارسال در مراسم باشکوه اهدای جوایز بود. آنجا هیچ کس را نمی شناختم، احساس می کردم هیچ جایی ندارم و مدام در حال غرزدن بودم. در شلوغی او را دیدم؛ از من کوتاه تر (قد من 154 سانتی متر است) و سنش از من بیشتر بود (او 60 سال داشت). کمی عجیب بود، ولی شاید خوش برخوردترین ...
مدافع حرمی که از سوئد به مقابله با داعش آمد
خانواده بود. ایشان 21 تیر سال 69 در منطقه طلاب محله تلگرد مشهد به دنیا آمد. ما اصالتاً افغانستانی هستیم. قبل از انقلاب عموی بزرگم به ایران سفر کرد و متأسفانه در راه سفر نزدیک به ایران از دنیا رفت. یکسال بعد پدرم به ایران آمد و به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد و یک سال در ایران ماند و بعد به افغانستان بازگشت. پدرم از مریدان امام خمینی (ره) و گوش به فرمان ایشان بود. امامی که فرمود: اسلام مرز ندارد. پدرم ...
مجازات شلاق برای آزار دختر جوان
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال 99 به دنبال شکایت دختر 19 ساله ای به نام سحر آغاز شد. او به مأموران گفت: مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم با اردلان آشنا شدم چون پدر و مادرم معتاد هستند و زندگی خانوادگی خوبی ندارم به خاطر تنهایی و بی پناهی خیلی زود به این پسر اعتماد کردم. او مدام به من توجه و از من حمایت می کرد حتی با هم قرار ازدواج گذاشتیم تا ...
سفر به برهه ای پرالتهاب از تاریخ انقلاب با رمانی جنایی و عاشقانه
دوستان نویسنده دیگر هم مشورت داشتید؟ حتی قبل از عقد قرارداد، مدام با ویراستار ادبی نشر در ارتباط بودم و از پیشنهادهای حرفه ای بهره مند می شدم. بارها می شد که گفت وگوی ما از مرز یک ساعت هم تجاوز می کرد و هر دو برای بهتر شدن کار مدام در جنگ بودیم. البته جنگ بین نویسنده و ویراستار در همه جای دنیا وجود دارد و طبیعتا برای نویسنده های تازه کار، پذیرفتن عیوب و تغییرات کمی دشوار است. گرچه باید بگ ...
رضا صادقی موهایش را بافت /عکس
رضا صادقی آقای مشکی پوش در سال 1390 با فیلم خداحافظی در نقش خودش جلوی دوربین رفت در پی شایعاتی مبنی بر اینکه این فیلم برگرفته از زندگی واقعی اوست در اولین فیلم ذکر شده که صرفا برداشت نمایشی از زندگی رضا صادقی است ارادت به امام رضا وقتی بچه بودم و با مشکل جسمانی مواجه شدم ، پدرم گفت من برای خوب شدن حالت تو را همه جا می برم بجز مشهد ، چون آنقدر امام رضا (ع ...
پلان به پلان همراه با کارتن خواب های پایتخت/ کارتن خوابی که هنرپیشه بود
. بینشان مرد جوانی است که خودش را رحیم معرفی می کند. سروصدای ماشین ها زیر سقف تونل دوچندان شده است. گاهی صدای مرد معتاد و کارتن خواب 35 ساله شبیه به فریاد به گوشمان می رسد. او با فریاد حرف می زند تا صدایش در بین صدای بوق و هیاهوی ماشین های داخل تونل به گوشمان برسد. گربه کوچک را طوری بغل گرفته است و نوازش می کند که انگار همه خانواده اش فقط یک گربه است البته این را خودش می گوید. دزد بودم، اما ...