سایر منابع:
سایر خبرها
شعار سال: سی ام دی ماه مصادف بود با درگذشت نخستین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران. بازرگان برای چهره های سیاسی دهه 60 یادآور دولتی است که اعضای کابینه اش کروات می زنند و انقلابی گری پررنگ برای آن ها قابل هضم نیست؛ دولتی که پس از تسخیر سفارت آمریکا قبل از یک سالگی خود به غبار تاریخ پیوست و اعضای آن به جز حضور در مجلس اول دیگر فرصتی برای بروز و ظهور سیاسی در چارچوب قدرت نیافتند. اما ...
پیامبر (س) عملا غیر ممکن است اما با سیری در بیانات می توان در حد بضاعت به درکی از سیره آن حضرت رسید. در فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب آمده است: بدانید امروز در هیچ جای دنیا زنانی که مثل این مادران شهدای ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانی با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانه تر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت ...
رخ داده و رایگان در مشغله های سینمایی و تلویزیونی اش، کمتر مجالی برای حضور در تئاتر یافته است. با این حال مخاطبان خاطرات آثاری چون رویای یک عکس، دو مرد در یک اتاق، قاتل بی رحم هسه کارلسون و فرشته مرگ را از رایگان به یاد دارند و امیدوارند او باز هم سری به صحنه و تئاتر بزند . راوی من ناصر حجازی هستم صدای مسعود رایگان جان می دهد برای شنیدن و حظ سمع بردن. باتوجه به همین ویژگی ...
تا هفدهم آذرماه امسال مدیرکل پیشین میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان از بازگرداندن جام تاریخی سیمین رشی به موطن پس از سه دهه دوری خبر داد و مسعود حلاج پور ضمن قدردانی از حمایت های وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای انتقال این جام تاریخی به استان گیلان به منظور نمایش هرچه سریع تر برای عموم مردم استان ابراز امیدواری کرد. این وعده ها تا به امروز همچنان محقق نشده که سرپرست اداره ...
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، بعد از پیروزی انقلاب هجمه ها در قالب ژست دلسوزی برای آزادی زنان آغاز شد که در سال های اخیر با وجود ماهواره ها و شبکه های مجازی این هجمه ها اوج گرفت. چه بسا عده ای هم تحت تاثیر این فضاسازی ها قرار گرفته باشند و به تصور اینکه جایگاه زنان در چهار دهه گذشته مورد بی مهری و تسامح قرار گرفته، مدعی حقوق زنان و نگران جایگاه، مقام و منزلت زن ایرانی هستند. بد نیست با فرا رسیدن ایام ده ...
رویداد24 علیرضا نجفی: دو دشمن از دو سو ریسمانی به گردن کسی انداختند که او را خفه کنند. یکی از آن دو خصم سر ریسمان را رها کرد و گفت ای بیچاره! من با تو برادرم و آن مرد بدبخت نجات یافت. آن مرد که ریسمان گلوی ما را رها کرده لنین است. ملک الشعرای بهار خشک آمد کشتگاه من / در جوار کشت همسایه / گرچه می گویند: می گریند روی ساحل نزدیک / سوگواران در میان سوگواران / قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ نیما یوشیج در ستایش از ...