سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 19 ساله: فردین مرا باردار کرد و رفت
او اشک ریزان مرا نصیحت می کرد که زندگی ام را تباه خواهم کرد چرا که فردین پسری بی بند و بار است و اعتیادش روزگارت را سیاه خواهد کرد اما من در کنار فردین ایستادم و به خانواده ام پشت کردم. آن شب بعد از یک دعوای شدید خانوادگی همه چیزم را در خانه پدرم گذاشتم و تنها با لباس هایی که بر تن داشتم راهی خانه مجردی فردین شدم و او را برای ادامه زندگی ام انتخاب کردم. تصمیم گرفتیم خانواده هایمان را در برابر عمل ...
شاعران اولین گروه از بیعت کنندگان با رهبر معظم انقلاب بوده اند
در روز رحلت امام خمینی (ره) در مشهد اولین گروهی بودیم که در برنامه هجرت خورشید و همزمان با تشکیل جلسه خبرگان رهبری شعر خواندیم و با رهبری اعلام بیعت کردیم. علیرضا قزوه، شاعر و مدیر دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صداوسیما با بیان این مطلب گفت: امسال با توجه به برگزاری دیدار حافظان و قاریان قرآن با رهبر معظم انقلاب، مترصد برگزاری این محفل با شاعران شدم و دفتر حضرت آقا نقل قولی از طرف معظم له ...
دانشگاه از طریق ایثار به اهداف تعالی خود دست می یابد/ ارتقای پژوهش با کاغذبازی میسر نمی شود
اخیر این مهم حاصل نشده است، اگر این حادث شود و منتخبان با داشتن رزومه علمی و فرهنگی جذب هیات علمی شوند عالی اشت. بنده از سال 1384 به صورت سهمیه آزاد استخدام دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان شدم و با اخذ مدرک دکتری و کسب رتبه اول در مقطع ارشد و دکتری با رزومه پژوهشی که عارض بودم با وجود بخشنامه های اداری بابت ارتقا به هیات علمی هنوز موفق به این خواسته خود نشدم. در اسفند1400 احمد صالحی آراد ...
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می کردم
.... این تغییر شرایط زندگی تاثیری روی تو داشت؟ من قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم چند بار شهر عوض کرده بودم و با خانواده ام هم به تهران آمده بودم و از نظر زندگی شخصی مشکلی برایم نداشت؛ تنها تغییر این بود که پیش از آن کسی من را نمی شناخت اما بعد از آن همه جا می شناختند و عکس می گرفتند و تعریف یا حتی بی احترامی می کردند و به همین دلیل هم کمتر بیرون می رفتیم. * در فوتبالت به چیزهایی که ...
گفتگو با قاتل زن صیغه ای 22 ساله در مشهد / او شوهر داشت ولی صیغه من شد!
... بنزین برای چه تهیه کرده بودی؟ اول قصد داشتم پیکرش را بیرون از منزل ببرم و آتش بزنم که شناسایی نشود اما قبل از آن با یکی از دوستانم که در نیروی انتظامی خدمت می کند، تماس گرفتم و به دروغ گفتم زنی در خانه ام خودکشی کرده است! که او هم با پلیس 110 تماس گرفت و قبل از آن که من بتوانم چاره ای برای رهایی از این وضعیت بیندیشم، پلیس از راه رسید که بعد هم دستگیر شدم. چه شد ...
با همت و اراده، به هدفم واقعیت بخشیدم/ مسئولان شهرستان هیچ حمایتی از حوزه شعر و طنز ندارند
برنامه نوروزی مردان آهنین و قندپهلو خیلی علاقه داشتم، از آن جایی که شرایط جسمانی من اجازه نمی داد به سمت مردان آهنین بروم و براین اساس که در مسیر زندگی به دنبال شعر و ادبیات رفته بودم، برای رفتن به سمت برنامه قندپهلو قدم برداشتم. پورقلی یام با اشاره به اینکه بعد از تلاش های فراوان و تمرین ها بالاخره در سال 95 برای برنامه قندپهلو دعوت شدم، ادامه داد: زمان حضور در این برنامه، شاید شمار شعرهای ...
تجربه مرگ موقت قهرمان بوکسینگ ایران پس از سقوط ازکوه
نزاری سخت عبور میکردم احمد رستمی پور در بخشی از تجربه خود به حضور در بیابانی با یک لجنزار که بعضی از انسانها در آن گیر افتاده بودند اشاره کرد و گفت: باید از لجنزاری عبور می کردم و به من گفته شده بود این عذاب بخاطر تضیع حقوق دیگران است که از آنها حلالیت نگرفته بودم. همه زندگی ام به صورت فیلم برایم به نمایش در آمد احمد رستمی در زمانیکه به او گفته شد باید از این لجنزار ع ...
جیب بر حرفه ای: ماهیانه 6 میلیون درآمد داشتم
؟ - بله، مردم دیگر پول نقد کمتر دارند و اینقدر پول برای 50 روز خوب بود. *پشیمان نیستی؟ - نه، هیچ کاری جز دزدی بلدم نیستم و سنم هم بالا رفته است. *می خواهی بعد از آزادی چکار کنی؟ - نمی دانم. هنوز تصمیم نگرفتم و فعلا دو سال باید به زندان بروم.
علیرضا استکی: قبل از انتخابات بهترین آدم بودم، حالا بدترین آدم شدم
علیرضا استکی می گوید برخی خط می گیرند تا حاشیه سازی کنند. به گزارش طرفداری و به نقل از فارس، علیرضا استکی در بازدید رییس کمیته ملی المپیک از فدراسیون بوکس، عنوان کرد: بهترین دوران حمایتی از سوی کمیته ملی المپیک است. قبل از انتخابات من بهترین آدم جهان بودم و ثوری بدترین. بعد از انتخابات دیگر به ثوری کاری نداشتند و من شدم بدترین فرد روی جهان. من بعدا به صورت خصوصی خواهم گفت که ...
خلوتی زیر درخت نارنج
. در همین لحظه که غرق تماشای نوسان نرخ ارز بودم و آرزوی پایین نیامدن قیمت آن را داشتم، ناگهان صدای قهقهه ای تمسخر آمیز مانند پتکی بر مغزم فرود آمد و نظرم را به خود جلب کرد. (در این لحظه داخل حیات منزل کنار درخت نارنج روی صندلی نشسته بودم و سیگار می کشیدم.) وقتی سرم را از روی موبایل بلند کردم، قامت رعنای وجدانم را دیدم که یک ریز به من می خندد و پی در پی قهقهه می زند و دست روی دست می کوبد و به ...
استکی: بعد از انتخابات بوکس بدترین فرد جهان شدم/ می دانم چه کسی خط می دهد
سرمربی تیم ملی بوکس گفت: حاشیه ها بوکسورها را اذیت می کند و بعد از انتخابات من تبدیل به بدترین آدم جهان شدم . به گزارش ایسنا، علیرضا استکی در بازدید رییس کمیته ملی المپیک از فدراسیون بوکس گفت: بهترین دوران حمایتی از سوی کمیته ملی المپیک است. قبل از انتخابات من بهترین آدم جهان بودم و ثوری بدترین. بعد از انتخابات دیگر به ثوری کاری نداشتند و من شدم بدترین فرد روی جهان. من بعدا به صورت ...
اس ام اس جریمه حجاب برای مژده لواسانی+عکس
من دیوانه شمس و مولانا هستم و خیلی دوست داشتم که در آن دوره می زیستم ، پس خیلی دوست داشتن آنها را ببینم در فیلمسازها خیلی دوست دارم با اقای کریستوفر نولان صحبت کنم و ملاصدرا خیلی شخصیت دوست داشتنی برای من داشت مهاجرت شاید با همسرم تا الان برای مهاجرت ایستاده ام و زیر با نرفته ام ، اما اگر روزی شرایط زندگی ام با همسر آینده ام به گونه ای باشد که مجبور باشم بروم ، اینکار را می کنم ، برای زندگی بهتر خیلی وقت ها باید کاری کرد ...
ماجرای درخواست رندانه براتی پور برای شعرخوانی مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان
الاسلام محمدی گلپایگانی خواندیم و بعد از صرف افطار ایشان گفتند که آقا کسالت دارند، شما جلسه را شروع کنید شاید ایشان هم بعدا تشریف بیاورند. من در جایی که نشسته بودم درست رو به روی در بود، نم نم بارانی هم می آمد که یک باره متوجه شدم یک عده در اطراف آقا دارند از پله ها پایین می آیند. من توجهم جلب شد و دقت کردم دیدم حضرت آقا یک عبای مستعمل انداخته اند روی عمامه شان و عبا را هم دور خودشان پیچیده اند و ...
مردانی، همه ی عالم را تشنه ی لب امام حسین می داند
این سفر بیان شود؛ چند روز بعد از سرودن این شعر، من و مردانی تهران بودیم. مردانی خصوصی جهت دیدار با آقا نزد مقام رهبری رفتند، چون آقا ایشان را خیلی دوست داشت و همیشه او را مورد محبت خود قرار می داد. اشعار مذکور را برای آقا قرائت نمود. آقا آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که اشک از چشمان مبارکشان سرازیر شد. چندین بار مردانی را مورد تقفد قرار داد و تعداد پانزده سکه ی بهار آزادی به ایشان اهدا کرد. ناصر آن ...
خاطرات صادق طباطبایی، شماره 70: حاج آقا مصطفی اصولا مردی رفیق باز و خوش محفل و بسیار شوخ طبع بود
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ حاج آقا مصطفی اصولا مردی رفیق باز و خوش محفل و بسیار شوخ طبع بود. در زمانی که در قم بود و من هنوز به آلمان نرفته بودم – و حتی در سال 1343 که هنوز تبعید نشده بود، من سفری در تعطیلات تابستان به ایران آمدم – در جلسات انس ایشان و دوستان آن دورانش از جمله آیت الله العظمی فاضل لنکرانی – مرجع تقلید متوفی – مرحوم حاج آقا شهاب اشراقی و د ...
موسوی: آیت الله بهشتی برای ساخت "آفتاب نشین ها" سفارش کمک 50 هزار تومانی کرد
دوباره پیش او رفتم و آیت الله بهشتی به برادران رخ صفت در سازمان اقتصاد اسلامی یادداشت نوشت که 50 هزار تومان به صورت قرض الحسنه در اختیار آقای موسوی قرار دهید و من یک روز زمانیکه کارم در کیهان تمام شده بود برای بردن نامه به آن اداره رفتم. نشسته بودم و دیدم کیسه بزرگی آوردند و جلوی من گذاشتند و همان برگه ای که زنده یاد بهشتی نوشته بود را به من دادند و گفتند بنویسم که دریافت شد. بسیار تعجب کردم چون ...
همراه با پیشکسوتان ورزش مسجدسلیمان (20) گفتگو با صفر راکی پیشکسوت ورزش مسجدسلیمان
ماه سال1331 در روستای نفت خیز چوب سرخ 7 کیلومتری محله بی بی یان شهرستان مسجدسلیمان (M.i.s) متولد شدم. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان های پهلوی نفتون، سعدی پشت برج و جاوید پشت افرمبی و باغ ملی مسجدسلیمان به پایان رساندم. چون نان آور خانواده بودم همراه با کار دوران ابتدایی را در مسجدسلیمان به صورت شبانه به پایان رساندم. آشنایی با ورزش در سال1341که نه سال سن داشتم در محله ن ...
عمری است دخیل بسته ایم به ضریحی که نداری!/ گره هایی که به دست امام حسن(ع) باز شد
ست تنها بودیم ،اما حس خوبی داشت و خستگی اش هم قشنگ بود. دو ماه بعد در کمال ناامیدی جواب آزمایش بارداری ام مثبت شد. باورمان نمی شد؛ پسرم که به دنیا آمد اسمش را محسن گذاشتیم که همیشه به یاد مادرمان حضرت زهرا(ع) باشیم . آقا ما را نطلبیدی؟! هیئتی در محله مان جشن میلاد امام حسن علیه السلام برپا کرده بود. من ذوق رفتن داشتم و برنامه ریزی کرده بودم که حتما در جشن شرکت کنم، اما متو ...
چند روایت دست اول از بانوی ورزشکار برای عبور از بحران های زندگی | از قعر چاه ناامیدی تا فتح قله کی2 ...
من شدند. در کنار ورزش، خواندن زندگینامه افراد موفق هم به من کمک کرد تا با روزهای طاقت فرسای زندگی ام خداحافظی کنم. رستمی راهش را به سمت ورزش های رزمی کج کرد و 4سال تمرین جدی را پشت سر گذاشت، ولی تمرین های صبحگاهی در بوستان قیطریه را ترک نکرد: وقتی دان3 را گرفتم، بهترین احساس زندگی ام را داشتم. حالم عالی بود. بعد از آن هم پاراگلایدر را شروع کردم و هیچ وقت از ورزش جدا نشدم. ...
حمله 20 سگ ولگرد به یک شهروند
هایی روی دست، پا و صورتم ایجاد شد. وی افزود: اگر سر و صدای بنده و درخواست کمک از همسایه ها نبود معلوم نبود این تعداد سگ چه بلایی سرمن می آوردند و اکنون چند تیکه شده بودم. هزاریان با بیان اینکه از بعد حادثه تا کنون شرایط روحی خوبی ندارم، گفت: از آنجایی که همسرم منزل نبود و برای دیدن مادر خود به شهرستان رفته است، در منزل بنده با بچه هایم تنها بودیم به همین دلیل برای مداوا و ...
زن مطلقه از پدرش کتک خورد ! / 2 بار طلاق سوسن در 22 سالگی !
همین ناچار شدم از فرهاد هم بگیرم . حالا دیگر گره کوری بر سرنوشتم افتاده بود و من دچار سردرگمی عجیبی بودم در این شرایط تصمیم گرفتم به شهر بزرگتری بروم تا زندگی جدیدی را تجربه کنم . این بود که شبانه از منزل پدرم فرار کردم و به مشهد آمدم. برای مدتی در منزل یکی از دوستانم که او نیز بود ساکن شدم تا این که کاری برای خودم دست و پا کردم و سپس با پس انداز اندکی که داشتم منزلی در حاشیه شهر اجاره ...
تا آخر عمرم به مهار پنالتی علی دایی افتخار می کنم
دانند من از کودکی و نوجوانی عضو تیم پرسپولیس بودم و در 16 سالگی پنالتی علی آقا دایی را گرفتم که گفتم همه عمر به آن افتخار می کنم. الان هم که 33 ساله شدم باز به من می گویند " پسر پرسپولیس" و این برایم باعث غرور و افتخار است. *تابستان 99 آقای سعادتمند مدیرعامل وقت استقلال با من تماس گرفته و دعوت کرده بود به دفترش بروم. به احترام ایشان رفتم اما تلفنی هم گفته بودم تمام وجود و حتی روح من هم ...
حکایت دستان مجروح یک هنرمند
دیپلم و تخصص تجربی. درواقع مدرک من، درجه یک افتخاری است. متولد چه سالی و چه شهری هستید؟ متولد 1335 در باباطاهر استان همدان هستم. 65 سال دارم و مدت 42 سال است که فعالیت هنری دارم. چه شد که از همدان به تهران آمدید؟ بعد از اتمام سربازی، تابستان که اوقات فراغت زیادی داشتم برای سر زدن به برادرم به تهران آمدم. توی بالکن طبقه دوم منزل برادرم می نشستم و چهره ابن ...
تحسین و حفظ کردن شعرم توسط رهبری شیرین ترین خاطره است/ نگاه جامع الاطراف حضرت آقا به ادبیات
بار رو در رو شدم در آینه با خود/به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را چنان به دلشان نشست که آن را حفظ کردند. زمانی که قرار شد در محضر حضرت آقا شعرخوانی کنید چه حس و حالی داشتید؟ درست لحظه شعرخوانی. من وقتی می خواستم خدمت آقا شعر بخوانم از قبل دلهره زیادی داشتم. واقعا هیجانِ توام با شوق را در خودم می دیدم، به ویژه اینکه در دو سال قبل تنها حضور یافته بودم و شعرخوانی نداشتم ...
خاطرات حسن روحانی، شماره 8: نزدیک بود در اثر خفگی در نجف از بین بروم
گشتیم و در نتیجه از اواسط آبان وارد مدرسه می شدم. از مقدمات سفر فقط این بخش را به خاطر دارم که برای تهیه ی گذرنامه در سمنان به منزل یکی از اقوام به نام آقای شکرالله پیوندی (عموی مادرم) رفته بودم. یادم هست یکی از همین عکاس های سیار که در خیابان ها از مردم عکس می گرفت، به حیاط منزل آقای پیوندی آمد و از ما عکس گرفت. البته همه ی مسائل این سفر را به خاطر ندارم چون من تقریبا هشت سال داشتم، ولی ...
لبخند آخرش را هیچ گاه فراموش نمی کنم
آمده بودند، به من دادند و به عنوان تبرک برای شما می فرستم. عطر آن گل ها هنوز هم در مشام مان است. دیدار در جنوب زمانی که حجت در جبهه جنوب بود، من هم با نیرو های اداری به جبهه اعزام شدم. او در موسیان- دهلران بود و ما در جاده اهواز- آبادان. خیلی وقت بود که حجت را ندیده بودم. دلم برایش تنگ شده بود. هر روز دنبال فرصتی بودم تا بتوانم به دیدنش بروم. میسر نشد تا اینکه یک شب حدود ساعت 10، 11 به من ...
روایتی از معلم البرزی که علاوه بر تدریس، برای کارتن خوابها غذا تهیه می کرد
معلمان تعلیم و تربیت، معلمان دوران بحران هم باشیم تا مجاهدانه در جهت ارتقای آموزش و پرورش و دانش آموزان گام های بلندی برداریم. این آموزگار هنرآموز رشته تاسیسات که در یکی از هنرستان های شهرستان فردیس کرج تدریس می کند در تعریف یکی از خاطرات فعالیت های خود و شاگردانش در شرایط کرونایی گفت: من همیشه دوست داشتم زمان جنگ بودم تا مثل همه رزمنده ها می رفتم و از وطنم دفاع می کردم، بعد از اینکه ...
روایت تلخ و شیرین معلمی از جنس ایثار
برای تدریس ادبیات می رفتم. من پس از دیپلم در مدارس ابتدایی تدریس می کردم و از سال 67 به بعد در مقطع متوسطه مشغول به کار شدم. این معلم روشندل تصریح می کند: کار من در مدارس استثنایی به جز تدریس ادبیات، تدریس زبان و کارهای پرورشی و مشاوره ای برای بچه های نابینا در مدارس عادی هم بود که به این کار آموزش تلفیقی گفته می شود. به این صورت است که تعدادی از دانش آموزان نابینا در مدارس عادی ثبت نام ...
آشنایی با قاری و مناجات خوان مسجد دانشگاه یزد + فیلم
شور و هیجان نوجوانی علاقه وافری به قرائت قرآن مجید و ادعیه داشتم و از همان دوران با تمام قدرت و شوق زیاد شروع به تمرین کردم. عسکری افزود: در اوایل دهه 70 در رشته تحقیق از شهرستان تفت برای مسابقات استانی انتخاب شدم که مقام چهارم به من تعلق گرفت، البته معتقد هستم در آن مسابقات باید مقام سوم را کسب می کردم اما متأسفانه در حقم اجحاف شد. همین موضوع در آن مقطع تا حدودی باعث دلسردی بنده شد. ...