پسرم 2 ماه قبل از پوشیدن لباس روحانیت جامه شهادت بر تن کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
زن کودک ربا، در آرزوی حبس طولانی!
غذا هم ندارم. ناچارم گدایی کنم که با پول گدایی بتوانم برای خودم غذا و مواد بخرم. چه شد که به این وضع دچار شدی؟ خانواده ام سال ها قبل فوت شدند. در آن زمان عاشق پسری شدم که قرارمان ازدواج بود. سال ها پیش بود و من در خانه یکی از بستگانم زندگی می کردم. قرار بود پسر مورد علاقه ام به خواستگاری ام بیاید تا زندگی مان را شروع کنیم اما او مرا قال گذاشت و رفت. دلیلش این بود که خانواده ...
رقابت شیرین مادر و دختر بهارستانی در کنکور سراسری
...؛ پس تصمیم گرفتم تا به همراه دخترم در این کنکور شرکت کنم که بتوانم با ادامه تحصیلم در کشور، فرد مفیدی واقع شوم و عمرم به بطالت نگذرد. او عنوان کرد مدرک تحصیلی رشته مورد نظر خود، اهمیت آنچنانی ندارد و فقط محض آشنایی بیشتر با جامعه و بالا رفتن اطلاعات عمومی خود، به بعد از چندین سال به ادامه تحصیل پرداخته؛ همچنین به نحوه درس خواندشان در منزل را اشاره کرد و افزود: هرکدام از ما در فضایی ...
فضایل و کرامات امامی که در هشت سالگی به امامت رسید
گفتن هنگام ولادت، طی الارض از مدینه به خراسان برای مراسم تجهیز پدرش امام رضا (ع)، شفا دادن بیماران، استجابت دعا، خبر دادن از باطن افراد و رویداد های آینده. قطب راوندی از محمد بن میمون نقل می کند: زمانی که امام رضا (ع) هنوز به خراسان نرفته بود، سفری به مکه رفت و من نیز در خدمت آن حضرت بودم. چون خواستم برگردم، به آن حضرت گفتم: من می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای محمدتقی بنویسید تا من ...
یاد کرد ی ازخانواده سادات شهیدان سجادیان/تجلی شعاعی از عاشورا در ایران قرن 14
وی از جبهه خواستند ترتیب ازدواج او را بدهند ؛ اما سید کاظم گفت که ما عملیات گسترده ای را در پیش داریم و باید به جبهه برگردم. اگر در این عملیات شهید شدم که خواسته ام به اجابت رسیده و اگر لیاقت شهید شدن نداشتم، پس از عملیات ازدواج می کنم. با آرامش در پنهانی این گونه بود که بیقراری و شیدایی سید کاظم را امان ماندن و نرفتن نداد و او رفت و با برادرش سید داوود در یک روز به شهادت رسید و ...
محمد مختاری: آقای احمدرضا درویش چرا من را بازی داد؟!
بازیگر سینما و تلویزیون که همچنان در آرزوی خرمی و سرزندگی خرمشهری است. در کوچه باغ خاطرات سینمایی و واقعی زندگی گذشته و امروز، از 6-5 سینمای دهه پنجاه که در خرمشهر تعطیل شده اند، در تک سینمای خرمشهر امروز، گفتگوی ما بر روی پرده پندار مشترک، نقش بست. *جناب محمد مختاری خود را چگونه معرفی می فرمایید؟ -من محمد مختاری متولد پانزده مرداد 1345 در خرمشهر هستم. تا زمان جنگ خرمشهر بودم و ...
درس شهید چمران به مشاورش/ اگر عزتی داریم از نظام اسلامی است
در آن بودیم، داخل که رفتیم بسته های غذا را آوردند. چمران قبل از اینکه دست به غذا بزند حرف هایی به من زد، می خواست پیام بدهد، گفت عابدی من و تو عددی نیستیم که هواپیمای اختصاصی ما را به کرمانشاه ببرد. یک خاطره از زمان کودکیش تعریف کرد، با این مضمون که من کلاس چهارم و پنجم بودم، خانه ما در مولوی قرار داشت و من تابستان و زمستان به مدرسه می رفتم. گاهی خسته می شدم و میدیم بچه های دیگر پشت درشکه روی میله ...
مردی که برای ایران یک ملت بود
کرد که دبیرستان را رها کرده و به مدرسه اسلامی برود. سیدمحمد تشنه دانستن بود. دوست داشت همه درس ها و علم ها را تجربه کند. برای همین پیگیر شد تا زبان انگلیسی را یاد بگیرد. از یکی از آشنایان کمک گرفت و تلاش زیادی کرد تا به زبان انگلیسی مسلط شود. او در روزهایی که کمتر کسی در خانه اش رادیو داشت، ساعت ها پای رادیو می نشست و به اخبار جنگ جهانی گوش می داد و تحلیل می کرد. سیدمحمد در 18سالگی به قم رفت تا ...
ویژه برنامه های رادیو ایران در سالروز شهادت امام محمد تقی (علیه السلام)
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، خانه دوست اینجاست با موضوع حدیثی از امام جواد(ع) درباره امر به معروف و نهی از منکر 9 و 8 تیر بعد از خبر ساعت 19:00 به تهیه کننگی حسین معصومی و با اجرای مهرناز فقیهی و حضور حجت الاسلام سید جوادی پخش می شود. سرچشمه 8 تیر با موضوع توکل بر خدا در امور به تهیه کنندگی زینب برومند و با اجرای حسن همایی ساعت 22:50 پخش می شود. نوبت ...
شهید سلیمانی: با رفتن و شهادت احمد کمرم شکست.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، شهید احمد سلیمانی و حاج قاسم سلیمانی اهل یک روستا بودند و از همان دوران کودکی با هم عهد و پیمان بسته بودند که همیشه کنار هم باشند؛ در بازی های کودکانه، مسجد، مکتب، مدرسه، فعالیت های انقلابی و در آخر هم جبهه. هر دو شهید بر عهد خود ماندند تا اینکه شهادت احمد در 26 مهر 1363 قرار این دو رفیق دیرینه را بر هم زد. شهادتی که حاج قاسم را ...
دیدار سردار فضلی با خانواده شهدای ری
... در دیدار دوم به منزل شهیدان محمدرضا و مهدی ترامشلو رفت ،پدر و مادر شهید از خاطرات دوران آتش و خون گفتند . شهید محمدرضا ترامشلو ششم بهمن 1345، در شهر ری چشم به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش زرین تاج نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت 1365، با سمت فرمانده گروهان در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کتف ...
او حسینی شهید شد تا من زینبی تربیت شوم
که بیش از نیمی از حقوق ماهانه خود را به مستمندان انفاق می کرد. پدرم همیشه سعی داشت فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به نحوی از مردمش دور کند. برسیم به موضوع دفاع مقدس، چطور راهی شد؟ در خانه کسی مخالف رفتنش به جبهه نبود؟ اصولاً عشایر شرکت در جنگ را وظیفه ملی و دینی خود می دانستند و از بذل هیچ گونه فداکاری حتی از جان و مال خود دریغ نمی کردند. تسلیح عشایر و تشکیل بسیج عشایری از همان ...
تعرض به دختر نوجوان در پارتی شبانه/ تجاوز همراه با فیلم های سیاه توسط دوست پسر!
چند روز قبل دختر نوجوانی همراه پدرش به پلیس رفت و گفت که 8 ماه قبل در راه برگشت از مدرسه با پسری به نام سهیل آشنا شده و شماره تلفن او را گرفته است. او ادامه داد: یک هفته بعد با سهیل تماس گرفتم و بعد از آن دوستی ما شروع شد. در این مدت رابطه خوبی با هم داشتیم تا اینکه سهیل مدتی قبل مرا به میهمانی در خانه اش دعوت کرد. پسردایی سهیل و دوست دخترش نیز آنجا بودند. بعد از ساعتی وقتی آنها آنجا را ترک ...
شناسنامه ای که محل مهر انتخابات و جیره بندی قند و شکر بود
شد عصبانی نمی گردید، بلکه با صبر و متانت آن را حل می کرد. همسر ایشان می گوید: من خصوصیتی را که از ایشان در مدت 29 سال زندگی دیدم، ملایمت و صبر بود. ایشان به قدری صبر و ملایمت و متانت به خرج می داد که انسان را خجالت زده می کرد. در سرتاسر زندگی این مرد مبارز و با تقوا حتی یک مورد عصبانیت بی مورد به یاد ندارم . در خانه: در کارهای خانه به همسرشان کمک می کرد و به درس بچه ها رسیدگی جدی می ...
چهره مجری کودک قدیمی در سن 50 سالگی
. همان روز به من گفتند علاوه بر اینکه مهمان برنامه هستی ، ما به تعدادی مجری هم نیاز داریم .بعد از متن خوانی من و تست صدا ، برای کار اجرا هم انتخاب شدم. از آن سال به بعد برنامه کودک رادیو تغییر نام پیدا کرد به نام بچه های انقلاب و من به همراه چند نفر دیگر کار اجرا را بر عهده داشتیم که من کوچک ترین عضو گروه بودم. شروع کار در این سن برای تان سخت نبود؟ *خوب سختی های خودش ...
پدر شهیدان مقدم کوهی به فرزندان شهیدش پیوست
کرد در راه آن ها به شهادت برسد و برادرش حسین را نیز مثل خودش بار آورده بود. وی در شهر های تهران و قزوین و خرم دره کار می کرد تا اینکه در سال 1361 به سپاه ناحیه ابهر رفت و برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد و در حمله ها شرکت کرد و در 15 آبان ماه سال 1361 در جبهه موسیان خوزستان به شهادت رسید. انتهای پیام/ ...
پدر شهیدان مقدم کوهی به فرزندان شهیدش پیوست
خانواده مذهبی و کشاورز در روستای انجلین از توابع استان خرم دره دیده به جهان گشود. این شهید والامقام دارای یک روحیه انقلابی و شهادت طلبی و عاشق ائمه اطهار (ع)، اسلام و قرآن بود و همیشه دعا می کرد در راه آنها به شهادت برسد و برادرش حسین را نیز مثل خودش بار آورده بود. او در شهرهای تهران، قزوین و خرم دره کار می کرد تا اینکه در سال 1361 به سپاه ناحیه ابهر رفت و برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد و ...
یکی از پسرانم آمد پسر دیگرم رفت سوریه
تا به سوریه بروند. شجاعت و جنگ آوری این مبارزان در نبرد سوریه بی بدیل بود. سایت خبری تحلیلی مشرق افتخار دارد در سال 1401 نیز گفتگو با خانواده شهدای مدافع حرم، خصوصا شهدای فاطمیون را ادامه دهد تا این سرشناسان در آسمان و گمنامان در زمین را بیشتر به نسل جوان بشناساند. دوست خوبمان سید ابراهیم در اصفهان، با پدر و مادر شهید مدافع حرم فاطمیون، حاجی حسین معصومی گفتگویی ترتیب داده است که متن آن را بی کم و ...
ماجرایی که پدر شهید از همسرش پنهان کرد + عکس
سوریه و در کسوت دفاع از حرم به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید، بخش اول از گفتگو با این پدر شهید است که در خانه محقرشان و با حضور مادر بزرگوار شهید انجام شد. از سرکار خانم محمودی، همسر مدافع حرم، شیرعلی محمودی هم سپاسگزاریم که موجبات این ارتباط و گفتگو را فراهم کرد. آنچه در ادامه می خوانید، قسمت دوم این گفتگو است... عباس آقا به کشاورزی هم علاقه داشت؟ در کوچکی ...
دلنوشته حاج آقایی که با سرطان دست و پنجه نرم می کند
حرف بزند. به مقتضای حالم. بسم الله. مادرم فالم را نپسندید. به نظرش تلخ آمده بود. چندبار خواست صدای پدرم را ببرد. که ادامه ندهد. نگذاشتم. گفتم پدر بخواند: گر از این منزل ویران به سوی خانه روم/ دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم دوستش داشتم. مادرم نه. خودم دوست تر داشتم یک غزل قبل تر بیاید اصلا. به وقتش می آمد. بداخلاق شده بودم. و بدقلق. دست خودم نبود. اینکه مادرم در معرض این بی حوصلگی ها و نق زدن هایم بود نگرانم می کرد. می ترسیدم عاقبت به خیر نشوم. همین. ...
زن52ساله: شوهرم با پراید زنان را به خانه می آرود
زن52ساله می گوید: 22 ساله بودم که با اردلان ازدواج کردم چرا که پدرم اوضاع مالی خوبی نداشت و من هم بیشتر از مقطع ابتدایی درس نخوانده بودم هنوز یک ماه از مراسم عقدکنان نگذشته بود که روزی همسرم با یک بهانه واهی مرا به شدت کتک زد. آن زمان به ناچار از نامزدم شکایت کردم وقتی دادگاه از من شاهد خواست برادر شوهرم به دادگاه آمد و علیه برادرش شهادت داد که اخلاق و رفتار پرخاشگرانه ای دارد! همین ...
شهید حسینی؛ از مهارت در شلیک آرپی جی تا مسئولیت طرح و عملیات لشکر 25 کربلا
رییس سازمان تبلیغات، خیلی از کارها را به او واگذار کرده بود، هم جبهه می رفت، هم درس می خواند و هم این که با تمام وجودش شهادت می خواست؛ درحالی که من با تمام وجود او را می خواستم. بچه دار شدیم امیدوار بودم که بندِ بچه شود. خدا به ما محبوبه سادات را داد، او بند نشد او همچنان در هر عملیاتی شرکت می کرد در فتح المبین، یقین کردم که شهید می شود توسل کردم. در بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر هم همین ...
اگر یک خواهر یا برادر داشتم همه چیز عوض می شد
، اصلاً برایم سخت نبود. سال ها با کمک هزینه بیکاری سر کردم و از این بده بستان خوشحال تر بودم؛ پول کمتر، در عوض کلی وقت بیشتر. انس یک کودک با بی حوصلگی ما در خانه هایی هم ردیف و دیواربه دیوار با کلی خانواده زندگی کردیم. همیشه بچه های زیادی آنجا می پلکیدند که می شد با آن ها در کوچه پشتی بازی کرد. کنار مدرسه ام- که پیاده کمتر از 10 دقیقه راه بود- زمین بازی داشت. می شد در آن فوتبال بازی ...
عبدالحمید دیالمه و قاسم صادقی، یاران مشهدی شهید بهشتی
داشت که به جبهه برود، ولی مسئولان اجازه نمی دادند و می گفتند کار شما را در جبهه یک سرباز هم می تواند انجام دهد و کار شما در مجلس از عهده دیگری خارج است. از همین رو سربازی را که راننده ایشان بود، مرخص کردند تا یک نفر به جای ایشان دربرابر دشمن بجنگد و بدون راننده رفت وآمد می کردند. بعداز شهادت، آقای عبدخدایی آمدند پیش من و پرسیدند: به نظر شما شهید را کجا دفن کنیم؟ گفتم شهید صادقی همیشه می گفتند زندگی ...
خاطرات خواندنی حجت الاسلام قرائتی از سیلی امام(ره) و نماز شهید بهشتی
شروع به فحّاشی و قُلدری کرد. من شاهد بودم حضرت امام که بیست و چند سال بیشتر نداشت، جلو آمد و چنان سیلی بر صورت او نواخت که برق از گوشش پرید. *شیراز ، شهر ملاصدرا شهید مطهری(ره) می گفتند: من دوست دارم هوای شیراز را تنفّس کنم. گفتند: چرا؟. جواب داد: چون ملاصدرا در این شهر نفس کشیده است. *مساحت سرم که زیاد نشده! شیخ انصاری(ره) در زمان گمنامی که به سلمانی می رفت و یک ...
تصویری از دورهمی فریبا نادری و دوستان بی حجابش در رستوران
ای باز کنند. او به جز بازیگری به خانه داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی می کند. فریبا نادری می گوید: در سال 1363 به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگ ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم. در ...
تصویر نوجوان ایستاده کنار شهید بهشتی چه کسی است؟ | روز7 تیر همراه بچه ها به خانه برگشتیم و گرنه شهید می ...
حمید رضا نجف زاده ، جوان ترین عکاس دوران جنگ متولد سال 1346 تهران و ساکن محله علی آباد در منطقه16 است. همان نوجوانی که در سال 1359 به عضویت واحد دانش آموزی حزب جمهوری اسلامی در می آید و با شهیدآیت الله بهشتی خاطرات فراوانی دارد که یکی از آنها مربوط می شود به عکس یادگاری که کنار شهید بهشتی ایستاده و ایشان با مهربانی به حمیدرضا در کنار خودش جا می دهد تا آن عکس تاریخی و ماندگار گرفته شود. ...
تجربه زندگی در یک خانواده تلفیقی
.... تنهایی با همه نگرانی ها و تشویش هایی که داشت از جو خانه ناپدری ام بهتر بود. دو سال بعد سمانه با تلاش خودش زبان آلمانی را به خوبی فرا می گیرد و به عنوان کمک مدرس در آموزشگاه مشغول کار می شود. در همان روز ها بود که با همسرش هومن آشنا می شود. سمانه می گوید زمان ازدواج هیج خبری از پدرش نداشته اند و هنگام عقد برای این مسئله به دردسر های دیگری برخورد کرده است: تمام آن روز ها گذشته. حالا ...
هفت درس بزرگ هفتم تیر 1360
شش روز پس از رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت ریاست جمهوری بنی صدر، هفتم تیر 1360 شاهد حادثه تلخ و خونینی بود که در آن آیت الله سید محمد بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور به همراه 72 تن از مسئولان کشور به شهادت رسیدند. هدف منافقین از این جنایت ایجاد اختلال در نظام مدیریتی کشور و محروم ساختن کشور از اندیشه های شهید بهشتی بود. این واقعه را باید هم به لحاظ کیفی و هم کمی یکی از بزرگ ترین حوادث ...
شهید حیدری مبارزی از جنس امام
شهید حیدری می فرماید: "رحمت خدا بر شهید عزیز جناب آقای حیدری نهاوندی باد. با آن مرحوم از دوران تحصیل در قم دوست بودیم و از نزدیک شاهد برخی از فعالیتهای مبارزاتی ایشان در سال چهل و دو بودم. ایشان همچنین از شاگردان خوشفکر و با استعداد در درس فقه و اصول امام و درس فلسفه علامه طباطبائی بودند.رحمه اله رحمه واسعه و حشره مع اولیائه". در سال 1352 به پیشنهاد دکتر بهشتی مقرر شد شهید حیدری جهت هدایت ...
پستانک خوردن “آقای بازیگر”در بزرگسالی سوژه شد/ تصویر
شهر کرمان بودم به همراه کامبیزدیرباز دوست عزیزم. صبح خیلی زود پرواز کردیم به شهر کرمان و وقتی رسیدیم، مستقیم رفتیم به سمت هتل برای استراحت که به برنامه شب برسیم، قرار بود در همایشی شرکت کنیم. خواهش کردیم که کسی مزاحم نشه تا بتونیم بخوابیم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که کسی درب اتاق مارو زد. کامبیز که نزدیکتر بود رفت و درب رو باز کرد، و اومد جلوی اتاق من و گفت ...