سایر منابع:
سایر خبرها
عروس 17 ساله باردار: از داماد خوشم نمی آید!
. آن روز ناهار را هم در منزل عمویم ماندم و به بهانه های مختلف سعی کردم بیشتر با دختر عمویم صحبت کنم. اگر چه مادرم اختلافاتی با مادر مهسا داشت و بیشتر اوقات با هم قهر بودند اما من تصور می کردم با ازدواج من و مهسا، اختلافات آن ها نیز به پایان برسد. چند روز بعد از آن که موضوع را با پدرم مطرح کردم مراسم خواستگاری و عقدکنان برگزار شد و من و مهسا با هم نامزد شدیم ولی هنوز 4 روز از برگزاری ...
داستان پرغصه و پشیمانی دخترجوان/ او کارش به دام انداختن مردان پولدار بود
دختر 29 ساله در حالی که بیان می کرد عاشق خودرو های شاسی بلند بودم و دوست داشتم مانند زنان و دختران پولدار عینک دودی بزنم و با غرور خاصی پشت فرمان بنشینم، نگاهی به دست بند های حلقه شده بر دستانش انداخت و درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از همان دوران نوجوانی آرزو داشتم مانند افراد ثروتمند زندگی کنم، زیرا سعادت و خوشبختی را فقط در پول می دیدم، اما پدرم یک کارگر ساده بود ...
مزاحمت های یک شیطان با زن تبریزی / مهربانی برای آزار سیاه زن تنها!
افتاده اند، این زن هم از لحظ مالی و هم از لحاظ روحی گرفتار نقشه های شوم رضا شده است؛ وی در گفت و گو با خبرنگار حوادث رکنا در تبریز گفت: از مدت ها پیش همسرم را از دست داده و با پسر 20 ساله ام زندگی می کردم؛ سرنوشت من از آنجا عوض شد که 5 سال پیش در خیابان کوچه باغ تبریز با رضا آشنا شدم؛ هنگام ظهر بود و بعد از اتمام کارم (راننده سرویس مدارس بودم) قصد بازگشت به منزل را داشتم که احساس کردم پسری جوان در ...
قتل باجناق زیر چرخ های خودرو!
ناتنی و باجناقم) را در آن سوی خیابان دیدم که به من نگاه می کرد. هنوز دور کامل با خودرو نزده بودم که ناگهان به سمت من حمله ور شد و من در همان حین چاقویی را هم در دستش دیدم که خیلی ترسیدم. به همین دلیل پدال گاز را فشردم تا از صحنه فرار کنم ولی او خودش را روی کاپوت انداخت که بعد هم به زیر چرخ پراید افتاد اما من همچنان پدال گاز را می فشردم چون ترسیده بودم و استرس داشتم. متهم این ...
اعتراف سنگین عامل گروگانگیری در تهران
مدیریت هستم و دفاع فوق لیسانسم مانده تا مدرکم را بگیرم. مسئول فنی خیلی از شرکت های خصوصی و سازمان های دولتی بودم و کار های پژوهشی زیادی هم انجام داده ام. اظهارات همسر متهم میترا، زن 32 ساله ای است که 12 سال قبل ازدواج کرده او که خودش هم از این ماجرای گروگانگیری شوکه شده گفت: می دانستم که همسرم قصد و نیت بدی ندارد، او می خواست به مردم بگوید که پول در جامعه نمی چرخد و فقط در دستان یک عده ...
بلایی که برادرشوهر بی آبرو سر عروس بیچاره آورد
شهرهای مرزی خراسان رضوی سکونت دارند. چرا به مشهد مهاجرت کردید؟ چون همسرم بیکار بود و برای یافتن شغل به مشهد آمدیم که این جا با خودرو مسافرکشی می کرد. مدت چند سال زندگی مشترک دارید؟ 23 ساله بودم که پای سفره عقد نشستم اما از 6 سال قبل زندگی مشترک خودمان را آغاز کردیم. ارتباط با همسرت چگونه بود؟ همسرم اعتیاد به مواد مخدر داشت و بعد ترک کرد ...
سلب تابعیت شهروند بحرینی با یک پیامک/ نگاهی به حقوق بشر در کشور بحرین و سکوت مدعیان غربی
...، کشور های اسلامی به عنوان قطب بازیگر اعلامیه ای تنظیم کردند تا صدای جدیدی را برای مشارکت در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی جهانی اعلام کنند و بسیاری از مضامین اسلامی در اعلامیه 1990 قاهره آمده است که مبتنی بر تلاش های صاحب نظران در ایران در سال 1989 بود. اعلامیه قاهره، اعلامیه حقوق بشری جهان را به چالش کشیده است که بعد ها کشور های غربی به آن اعتراض کردند. چون بحث آن شریعت اسلامی بود. ...
بی آبرو شدن داماد هوسران توسط عروس 16 ساله!
امور خانه داری پرداختم. خلاصه 16 ساله بودم که قدیر به خواستگاری ام آمد، اما پدرم به او پاسخ منفی داد چرا که معتقد بود من باید با هموطن خودم ازدواج کنم. پدرم به خانواده قدیر گفت: ما خانواده ای مهاجر هستیم و شرایط بسیار متفاوتی داریم به همین دلیل ازدواج دختر من با یک پسر ایرانی فرجامی نخواهد داشت، اما خانواده قدیر به اصرار خود ادامه می دادند و هربار فرد دیگری از آشنایانمان را واسطه می ...
قتل کشتی گیر جوان در عالم مستی/جوان ورزشکار با 2 ضربه قمه کشته شد
بار او را نصیحت کردم و وقتی فهمیدم قصد ازدواج با دختری را دارد که او را می شناختم، به او گفتم دختر مناسبی نیست و بهتر است به رابطه خود پایان دهد. پزشکی قانونی اعلام کرده یک ضربه قمه به سر و یک ضربه به پای امیرحسین خورده است اما من آن روز فقط یک چاقو همراه داشتم. ممکن است بود با یک نفر دیگر درگیر شده و قمه خورده باشد. با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند. منبع: رکنا کد خبر 593666 ...
خیانت دردناک داماد 43 ساله به عروس 14 ساله! / شاهین با نامادری بنفشه رابطه داشت
.... من هم قبول کردم و بچه را به تهران آوردم. بچه را به بنفشه دادم و دوباره به تاکستان برگشتم. سر شب بود که بنفشه تماس گرفت و گفت دیگر حوصله بچه را ندارد و از من خواست او را تحویل بگیرم. من هم دوباره به تهران آمدم. بچه را از او گرفتم و برگشتم. نزدیک تاکستان بودم که خانواده بنفشه خبر دادند او کشته شده است. نامادری مادر بنفشه هم در دفاع از اتهامش گفت: من رابطه ای با دامادم نداشتم. چون ...
ماجرای اهانت به بانوی محجبه در قطار
خواستم چون جرمی مرتکب نشده بودم که او قبول نکرد و چند دقیقه بعد پلیس ایستگاه قطار کاشان برای بازداشت من به داخل سالن آمد و مدعی بازداشت بنده شد و بعد یک برگه سفید بدون نوشتن هیچ کلمه ای به من داد تا آن را امضا کنم که به هیچ عنوان قبول نکردم. دانلود فیلم خانم جعفری افزود: مأمور قطار کاشان وقتی دید من برگه سفید را امضا نمی کنم گفت به من اعتماد نداری؟ و من گفتم خیر و او در پاسخ من ...
در کارگاه دوخت لباس شیرخوارگان حسینی چه خبر است؟/ وقتی خانم معلم وسط اعتصاب، حاجت گرفت!
. پارسال همین موقع ها در کارگاه مشغول دوخت لباس بودم که دختر خاله ام زنگ زد. چند سالی از ازدواج شان می گذشت و بچه دار نمی شدند. کلی دوا و درمان کرده بودند و نتیجه نگرفته بودند. این بار تصمیم گرفته بود عمل تخمک گذاری را انجام دهد و زنگ زده بود با من مشورت کند. در جوابش گفتم: عمل برای چه؟ الان برای حضرت علی اصغر نذر کن، ما هم اینجا به نیت تو، چند لباس می دوزیم. ان شاءالله سال بعد، درحالی ...
پایان خوش گروگانگیری آجودانیه پس از 4 ساعت وحشت
کرد که از بیخ گوشم رد شد، صدای آن هنوز در گوشم می پیچد. در حالی که با مرد مسلح درگیر بودم، دختر و پسرم و زن و مرد سالخورده به داخل خانه رفتند و در را بستند. من مانده بودم و مرد مسلح که مأموران شروع به تیراندازی کردند و گروگانگیر مسلح هم به سوی آن ها شلیک می کرد. چند تیر بین آن ها رد و بدل شد و خدا را شکر به من برخورد نکرد، اما فکر کنم یک تیر به گروگانگیر اصابت کرد،، چون به سرعت به طبقه سوم رفت و پس ...
همسرکشی بخاطر چند عکس/ جنازه را در بیابان دفن کردم
هم جسدش را در بیابان دفن کردم. متهم که از قتل همسرش بشدت پشیمان بود، گفت: بعد از کشتن همسرم با خوردن 100 قرص خودکشی کردم اما نمی دانم چه اتفاقی افتاد که وقتی چشم باز کردم در بیمارستان بودم و از مرگ نجاتم داده بودند. بعد از اعترافات متهم، به دستور بازپرس جنایی وی بازداشت شد و به همراه کارآگاهان جنایی به محل دفن جسد رفته و به این ترتیب جسد زن جوان پیدا شد و متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت. ...
مرد رمال برای خارج کردن همزاد از بدنم به من تجاوز کرد!
گرفتن فال به آنجا مراجعه می کردیم. همیشه به فال و رمالی علاقه مند بودم و دوست داشتم ببینم چطور یک رمال و دعانویس کارش را انجام می دهد. چند روز پیش در پارک نشسته بودم که مردی به من نزدیک شد و گفت رمال است و، چون احساس کرده من دچار مشکل هستم و نیاز به کمک دارم به سمت من آمده است. با ذهنیتی که نسبت به این نوع داستان ها داشتم احساس کردم راستش را می گوید و بی دلیل نیست که بین این همه آدم به ...
رخت عزای امام حسین ع عمویم را ماندگار کرد
شد اصلاً ندیده و نشنیده بودم فعالیت سیاسی داشته باشد. البته ممکن است یک چیزهایی باشد که من از آنها بی خبرم. به طور کلی عموی من یک کاسب خیرخواه بود که خیلی اوقات دست مردم را می گرفت. یک بار وقتی خانه عمویم در باغ صبا بود، دزد به خانه اش زد. وقتی دزد را گرفتند طیب حاج رضایی را شناخت و حسابی ترسیده بود. عمویم آن فرد را با خودش به میدان که محل کسب وکار خودش بود برد و یک چرح طوافی هم برایش خرید. یک چراغ ...
شگرد عجیب مرد نوازنده برای سرقت از مشتریان
جرمی در بازداشتگاه بودی؟ دو نفر با من دشمنی داشتند به دروغ گفته بودند که در زورگیری و خفتگیری من همراه شان بودم. چطور فرار کردی؟ موقع شام در را باز کردند تا به ما غذا بدهند، ما هم از فرصت استفاده و فرار کردیم. چند وقت بعد بازداشت شدید؟ 7 ماه بعد، پلیس تهران در اسلامشهر مرا بازداشت کرد و 10 ماه به زندان افتادم و این دفعه با سند آزاد شدم. سرقت جدید را از کی شروع کردی ...
بیرانوند: دوست دارم بعد از فوتبال بازیگر طنز شوم/ انتظار شنیدن انتقاد از یک نفر را ندارم
به تو جواب مثبت داد. از اینکه چند بار جواب منفی شنیدی نا امید نشدی؟ تو خودت هم همین حالا بدون پول به خواستگاری یک دختر بروی شک نکن جواب رد می شنوی (با خنده) . عاشق شدن همین دردسرها را هم دارد. من عاشق همسرم شدم و جز او به زن دیگری برای ازدواج فکر نمی کردم. آن موقعی که برای اولین بار به خواستگاری رفتم فوتبالیست مطرحی نبودم و پولی هم نداشتم. برای همین جواب رد شنیدم ...
ناگفته های روحانی ایرانی از زندان مخوف عربستان سعودی / محمود دهقاندار چرا بازداشت شد؟
...> آقای نواب هم گزارشی از ما خواست که نکاتی را مطرح کردم. یکی از مشکلاتی که در زندان باعث ناراحتی ام شد، نحوه برخورد سعودی ها با مسوولان ایرانی بود. ما روابط سیاسی و کنسولی در عربستان نداریم، اما نمی دانم با چه پشتوانه ای بدون تأمین جان ایرانیان، زائران را به کشوری آن هم عربستان اعزام می کنند! من این موارد و حتی نوع برخورد سعودی ها با ایرانیان را به آقای نواب به عنوان سرپرست حجاج ایرانی گفتم و ایشان ...
تعرض مرد شیطان صفت به دختر 6ساله/ او فوت کرد!
چندی پیش پدر و مادری نگران به اداره پلیس شهر "دیندیگول" رفتند و ناپدید شدن دختر 6 ساله شان با نام مستعار "فاریا" را گزارش دادند. مادر مضطرب، درباره تجاوز و قتل دختر 6 ساله به ماموران گفت: امروز دخترم حوصله اش سر رفته بود و از من خواست تا برای بازی با دوستانش به کوچه برود من هم چون سرگرم کارهای خانه بودم به او اجازه دادم. یک ساعت بعد دنبالش رفتم اما هیچ خبری از او نبود حتی همبازی هایش ...
بلایی که مادر زن عصبانی سر دامادش آورد
سه سال قبل زن جوانی به نام پریا به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهر 33 ساله اش به نام سیامک در شب تولد یک سالگی فرزندش خبر داد. او گفت : من و شوهرم دوسال است که ازدواج کرده ایم. دیشب تولد یکسالگی فرزندمان بود. او بعد از جشن تولد از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت .من نمی دانم شوهرم به کجا رفته است. نخستین سرنخ در حالی که تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد جوان ...
تجاوز پسر شیطان صفت به دختر که به خواستگاریش پاسخ منفی داد | دادگاه متهم را به اعدام محکوم کرد
مدتی قبل زن جوانی به نام گلناز که به همراه همسرش به اداره پلیس رفته بود،مدعی شد از سوی مردی به نام سیامک مورد تجاوز قرار گرفته است. او در توضیح ماجرا گفت: چند ماه قبل ازدواج کردم و پس از آن با همسرم برای کار به تهران آمدیم و در یک شرکت سرایدار شدیم. مدتی بعد سیامک که از همشهری ها و خواستگار سابقم بود، با من تماس گرفت اما وقتی گفتم ازدواج کرده ام و دیگر با من تماس نگیر، خیلی عصبانی شد ...
تجاوز و اذیت زن جوان در قبرستان
نمی کرد. بعد هم رابطه ما تمام شد تا اینکه مادرم فوت کرد. من هر روز سر مزار مادرم می رفتم. خیلی روزهای سختی بود. معتاد شدم، چون نمی توانستم رنج نبودن مادرم را تحمل کنم. خانواده ام من را به کمپ ترک اعتیاد بردند و ترک کردم. آنها دختری برایم در نظر گرفتند تا ازدواج کنم. روز حادثه سر مزار مادرم بودم که یک بار دیگر زن جوان را اتفاقی دیدم و با هم صحبت کردیم. بعد راه خودم را رفتم و این زن هم راه خودش را ...
کشاورز پولدار چگونه مدافع حرم شد؟ + عکس
اصالتشان معلوم نیست و نمی شود فهمید اهل چه کشوری هستند. خیلی در مورد این قضیه در خانه صحبت می کرد. من هم می گفتم نگو که می خواهی بروی. من مخالفم. الان بعد از یک مدت طولانی از افغانستان آمده ای و بچه ها کوچکند و من هم دیابت دارم و مریض احوالم. خلاصه خیلی اصرار داشتم که نرود. البته او مدام حرفش را می زد و ما هم گوش می کردیم. اما وقتی می گفت شاید من بروم، همه مان مخالفت می کردیم. ...
پوشش و ژست فوق العاده بهاره رهنما | خانم بازیگر به روزهای اوج بازگشت
رهنما اولین بار سال 1370 که 17 ساله و دانشجو بود مسیر بازگشت از دانشگاه به خانه بصورت اتفاقی با پیمان قاسم خانی 26 ساله آشنا شد این دو بعد از چند سال دوستی در نهایت سال 1373 باهم ازدواج کردند که ثمره این زندگی یک دختر بنام پریا شد. خانواده بازیگر بهاره رهنما یک خانواده تمام عیار هنری دارد ، خودش بازیگر و همسرش پیمان قاسم خانی علاوه بر نویسندگی و کارگردانی یک بازیگر ...
ماجرای ازدواج در بیت آیت الله مشکینی
ایشان به قم آمدم . به تدریج شرایطی پیش آمد که احساس کردم ادامه این وضع به مصلحت نیست . با این که قرار بود جشن ازدواج ما چند سال بعد باشد، پیشنهاد کردم که هرچه زودتر انجام شود تا بتوانیم زندگی مستقل تشکیل دهیم . آقای مشکینی ابتدا با این پیشنهاد موافق نبود. دلیل مخالفتش هم کوچک بودن همسرم از نظر سنی بود، چون در آن هنگام یازده سال بیشتر نداشت ، اما من موضوع را با جدیت پیگیری می کردم که همسر من است و ...
روایت عجیب از ترک سیگار یک طلبه به عشق همسرش! / عکس
نتیجه رسیدم که هیچ آدم کاملی وجود ندارد. بهتر است کسی را انتخاب کنم که آن بُعدش پر باشد که من را راضی می کند. همین اتفاق هم افتاد چون محمدآقا دستش از نظر مالی خالی بود ولی آنقدر از نظر اعتقادی و سواد و منطق و تحلیل پر بود که من را راضی می کرد. **: بار آخر که قبول کردید و منجر به ازدواج شد، چه اتفاقی افتاد؟ همسر شهید: من مدرک لیسانسم را گرفته بودم و داشتم برای کارشناسی ارشد ...
صحبت های تلخ دوبلور پیشکسوت: از غذایم می زنم تا دارو بخرم
در روزهای گذشته احسان ناظم بکایی، روزنامه نگار، که به تازگی دیداری با جلال مقامی داشته، در پستی اینستاگرامی روایتی از این ملاقات منتشر کرد. او در این پست نوشت: امروز، جلال مقامی هشتادویک ساله می شود. چند روز قبل به دیدنش در مهرشهر کرج رفتم. دقایقی قبل از رسیدن حسین قرایی، مدیرکل روابط عمومی صداوسیما آنجا بودم. بیماری و کهولت تاثیری در صدای رسا و هوشمندی اش نداشت. مقامی حرفی ...