حضرت علی اکبر علیه السلام: جنگ است که گوهر مردان را آشکار می کند
سایر منابع:
سایر خبرها
همگام با قافله آزادگی/ وقایع روز هشتم محرم و دیدار عمر بن سعد با امام حسین(ع)
به دشمن یورش می برد و سپس نزد پدر بازمی گشت و می گفت: پدرجان، العطش! (تشنگی) امام حسین(ع) پاسخ می داد: محبوب من، شکیبا باش. تو به شب نخواهی رسید مگر آنکه از جام رسول خدا(ص) سیراب شوی! پس چند بار بر آنان تاخت تا عاقبت تیری به گلویش اصابت کرد و آن را درید. مُرّه بن منقذ بن نعمان عبدی که پرچمدار عبد القیس در جنگ صفین بود و در صف امام علی(ع) می جنگید، علی اکبر را که در این حالت دید، به ...
نهم محرم؛ آمدن شمر بن ذی الجوشن ضبابی به کربلا
شجاعت باشد تا فرزندی از او زاده شود که یاور و بازوی فرزندم حسین (ع) در کربلا باشد. پدر تو، تو را برای امروز می خواست. مبادا در یاری و پاسداری از حرم برادران و خواهران خود کوتاهی کنی! با شنیدن این سخنان، لرزه بر اندام ابوالفضل افتاد و چنان پای در رکاب کرد که تسمه رکاب پاره شد و با خشم فرمود::ای زهیر در چنین روزی می خواهی به من شجاعت بیاموزی؟ به خدا قسم اکنون چیزی ببینی که هرگز ندیده ای. آنگاه ...
سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا خواری همان بس که با ذلت زنده باشی/ اگر کشته شوم، سرزنش نخواهم شد /9/
است) و خداوند مرا از شما بی نیاز سازد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. سپس امام حسین(ع) به راه خویش ادامه داد در حالی که حرّ کنار کاروان حرکت می کرد. حر به امام حسین(ع) گفت: ای حسین! تو را به خدا درباره جان خود بیاندیش؛ زیرا من می بینم اگر بجنگی با تو خواهند جنگید و اگر با تو جنگ کنند، حتماً کشته خواهی شو. امام حسین(ع) فرمود: مرا از مرگ می ترسانی! کار شما به ...
حضرت ابوالفضل(ع) با سکوت خود سخن می گوید
به حرکت می گیرد عده ای به ایشان پیشنهاد می دهند که تو هم از بیراهه برو. اولین کسی که این پیشنهاد را به امام داد مسلم بن عقیل است امام فرمود چرا از بی راه بروم؟ آیا نگرانی که تعقیب کنندگان به ما دست یابند؟ هرگز راه را ترک نخواهم کرد تا آنچه خدا دوست دارد انجام دهد. من رویم را بر نمی گردانم. روایت دیگر هست که خانواده حضرت اباعبدالله(ع) این را گفتند. امام فرمود آیا از تعقیب کنندگان می ترسید؟ آیا ا ...
امام حسین (ع) و ماجرای برداشتن بیعت از یاران
دوستش یا دست یک تن از مردان مرا بگیرید و در این سیاهی شب پراکنده شوید و مرا با این گروه دشمن تنها بگذارید، که آنان تنها مرا می طلبند و اگر بر من دست یابند و مرا به قتل برسانند، دیگر به سراغ شما نخواهند آمد!).(5) ابوحمزه ثمالی از علی بن الحسین(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: من در آن شبی که فردایش پدرم به شهادت رسید نزد پدرم بودم، امام به یارانش فرمود: اکنون شب است، از تاریکی آن به عنوان ...
منبر حسینی | خطبه امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا
اَللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِیَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ؛ ای مردم خداوند بلند مرتبه نیافرید بندگان را مگر از برای آنکه او را بشناسند و چون او را شناختند، عبادتش کنند و چون او را عبادت نمودند، بی نیاز شوند از عبادت غیر او . مردی عرض کرد: یابن رسول اللّٰه! پدر و مادرم فدای تو باد؛ معرف ...
متن زیارت عاشورا + ترجمه و صوت
بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمی را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند برای پیکار با تو بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ پدر و مادرم بفدایت ...
صلوات خاصه امام حسین (ع)
، فَإِنَّکَ أَمَلِی وَرَجَائِی وَثِقَتِی وَمُعْتَمَدِی وَوَسِیلَتِی إِلَی اللّٰهِ رَبِّی وَرَبِّکَ ای آقا و مولای من، مرا در حزب و گروهت وارد کن و بخششم را از پروردگارت و پروردگارم بخواه، زیرا تو را در پیشگاه خدا آبرو و قدر و جایگاه بلند است، اگر بخواهی عطا شوی و اگر شفاعت کنی شفاعتت پذیرفته شود، خدا را خدا را درباره بنده و دوستدارت، هنگام سختی ها و هراس ها رهایم مکن آن هم به خاطر بدی کارم و ...
بسته محتوایی روز هشتم محرم| بالابلند بابا، گیسوکمند بابا
ما حکم راند، من شمشیر می زنم و از پدرم حمایت می کنم؛ آن هم شمشیر زدن نوجوانی از تبار هاشم و قریش. او جنگ نمایانی کرد و عده زیادی را به هلاکت رساند تا ناله کوفیان بلند شد. سپس نزد پدر برگشت و گفت سنگینی اسلحه مرا آزار می دهد و تشنگی مرا از پای درآورد. اشک از چشمان امام علیه السلام جاری شد و فرمود: وای از بی پناهی! فرزندم از کجا آبی بیاورم؟ اندکی دیگر بجنگ که به زودی با جدت رسول خدا صلی ...
سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا / پیامبر(ص) خبر شهادتم را به پدرم داده بود
الزرقاء تو مرا می کشی یا او؟! به خدا سوگند دروغ گفتی و مرتکب گناه شدی. آنگاه بیرون رفت و با یارانش به خانه بازگشت. فردای آن روز، ولید کاری به امام حسین(ع) نداشت و در پی عبدالله بن زبیر فرستاد. در این زمان ولید در پی احضار پسر زبیر بود، حسین(ع) در حالی که دو مرد همراهی اش می کردند، به مسجد النبی رفت، ابوسعید کیسان مقبری شنیده است که حضرت این دو بیت شعر از یزید بن مفرّغ(غلام حِمیر) را می ...
پرده هشتم: قاسط بن زهیر تغلبی؛ فرمانده ای که رخت شهادت را بر تن برادرانش دوخت
، آری تو فرزند رسول خدا و سبط او هستی. فرمود: شما را به خدا آیا می دانید که جدّ من رسول خداست؟ نگاهشان کردم، یکپارچه به تایید سر تکان دادند و گفتند: آری به خدا اینچنین است. فرمود: شما را به خدا آیا می دانید که مادرم فاطمه(س) دختر محمّد است؟ گفتند: آری به خدا اینچنین است. فرمود: شما را به خدا آیا می دانید که پدرم علی بن ابی طالب است؟ گفتند: آری به خدا اینچنین است. پس حسین می ...
زیارت عاشورا صوتی و متن با نوای حاج میثم مطیعی + دانلود
تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند گروهی را که اسب ها را برای جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و برای جنگ با تو مهیا گشتند *- بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی بِکَ پدر و مادرم بفدایت که تحمل مصیبت بر من بواسطه ظلمی که بر شما رفت سخت دشوار است پس از خدایی ...
نخستین شهید بنی هاشم در میدان کربلا
خود می غلتید و همچنان تحمل می کرد تا این که روحش به گلوگاه نزدیک شد و صدا بلند کرد: ای پدر! سلام بر تو باد، هم اکنون، این جدّ من رسول خدا (ص) به تو سلام می رسانند و می فرمایند: به سوی ما شتاب کن. مرا از جام خود سیراب کرد که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شد. در روایت دیگری بیان شده است: وقتی که ضربات حضرت علی اکبر (ع) دشمن را تار و مار کرد مُرَّةِ بْنِ مُنْقَذِ عبدی گفت ...
پرده هفتم: انس بن حارث کاهلی؛ پیرمردی رازدار که دلیل اشک حسین (ع) در روز عاشورا شد!
رودی که پس از سال ها سرگردانی راه دریا را یافته باشد: من از رسول خدا در حالی که به فرزندش حسین اشاره می داد شنیدم که گفت: این پسرم در سرزمینی که به آن کربلا گفته می شود، کشته خواهد شد، پس هر یک از شما آن را درک کرد، او را یاری دهد. اشک بر گونه های دخترم جاری شد و به گلایه رو گرفت: از چه نشسته ای پدر؟ تو از صحابه ی پیامبر و جنگجوی یل جنگ های بدر و حنینی؛ آیا سزاست رسول الله ...
اعمال شب تاسوعا چیست + دانلود عکس و متن عربی زیارت عاشورا، نماز روز نهم محرم 1401
را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند گروهی را که اسب ها را برای جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و برای جنگ با تو مهیا گشتند *- بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی بِکَ پدر و مادرم بفدایت که تحمل مصیبت بر من بواسطه ظلمی که بر شما رفت سخت دشوار است پس از خدایی که مقام تو را بلند و گرامی داشت و مرا هم بواسط ...
آموزه های عاشورا
نموده ای؟ گمان می کنی که خدا و پیامبرش را می شناسی؟ عمر بن سعد مدتی سرش را به زیر افکند و گفت: به خدا من می دانم ای بریر، آیا مرا به ترک ولایت ری و وانهادن برای دیگری راهنمایی می کنی؟ هرگز نمی توانم دل از آن بردارم. بریر بن حضیر به سوی حضرت امام حسین (علیه السّلام) برگشت و گفت: ای سبط رسول خدا، عمر بن سعد به کشتن تو در قبال ملک ری راضی شده است. 25 – تقویت استحکامات دفاعی ...
شهید مهدی کاظمیان: حسین بن علی(ع) بزرگترین معلم ایثار و شهادت است
آن را بگیرید و به حساب 100 امام و یا به جنگ زدگان کمک کنید. اگرجنازه من به دستتان رسید مرا در قبرستان شهدای شیخان به خاک بسپارید. خداوندا دلم می خواست صدها بار به من جان بدهی تا آن را در راه تو بدهم. خدایا حسین گونه های زمانت را با سالار شهیدان حسین بن علی ع محشور بفرما. والسلام، خداحافظ انتهای پیام / 78032 ...
زندگینامه میثم تمار و مختار ثقفی یکی از یاران امام حسین
این موضوع را نمی دانسته است. حضرت به میثم فرمود: از امروز نامت همان میثم باشد و همان نامی که پدرت بر تو گذاشت و همان نامی که رسول خدا ص مرا ازآن نام باخبرم کرد. پیش بینی نحوه شهادت میثم تمار یک روز صبح میثم تمار خدمت امیرالمومنین ع رسید. حضرت در چشمان میثم خیره شد و فرمود: تو بعد از من دستگیر می شوی و به دار آویخته خواهی شد. روز سوم از بینی تو خون خواهد آمد و محاسنت ازآن خون ...
مقتل شب نهم؛ چگونگی شهادت حضرت عباس(ع) میر و علمدار سپاه+ اسناد دقیق
و تیری به جانب آن حضرت پرتاب کرد. آن تیر در زیر چانه آن حضرت فرورفت. حسین علیه السّلام آن تیر را بیرون کشید و دست زیر چانه گرفت. پس دو مشت آن جناب پر از خون شد. خونها را به هوا ریخت. سپس فرمود: بار خدایا! من به تو شکایت برم از آنچه این مردم درباره پسر دختر پیغمبرت رفتار کنند. از آن سو لشگر دور عباس علیه السلام را گرفته به او حمله ور شدند و ایشان به تنهایی می جنگید. چون به نزدیک نهر رسید ...
مهدویت از منظر امام حسین علیه السلام
بعد از آنکه پندها، موعظه ها و اتمام حجت های خود را برای مردم بیان نمود، از رجعت دوباره خویش به دنیا خبر داد. امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرماید: حضرت سید الشهدا علیه السلام قبل از شهادت خود خطاب به یارانش حدیثی را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرد و فرمود: روزی جدم به من فرمود: پسرم! تو در آینده نزدیک به سوی عراق سفر می کنی. عراق سرزمینی است که پیامبران و ...
نام همسر حضرت قاسم چه بود؟
امام بالای سر قاسم(ع) است و آن جوان در حال جان کندن می باشد و پای بر زمین می ساید. حضرت فرمود : سوگند به خدا که دشوار است بر عموی تو که او را بخوانی و او نتواند اجابت کند و اگر اجابت کند ، تو را سودی نبخشد. دور باشند از رحمت خدا ، جماعتی که ترا کشتند. آنگاه امام حسین(ع) قاسم(ع) را از زمین برداشت و در بر کشید و سینه ی او را به سینه ی خود چسباند و به سوی خیمه ها روان گشت ، در ...
وقایع شب عاشوراء در سخنان حضرت سکینه (س)
فرزندش حضرت قائم را نموده، واگر با زبان ما را یاری کند او در حزب ما خواهد بود در روز قیامت . سکینه فرمود : پس بخدا قسم کلام پدرم هنوز تمام نشده بود که از دور او متفرق شدند ، ده تا ، بیست تا ، و باقی نماند نزد او مگر هفتاد و یک تن ، پس نگاه بپدرم کردم و دیدم سرش را بزیر انداخته . پس گریه گلو گیرم شد ، ترسیدم پدرم گریه مرا بشنود . پس سر بآسمان بلند و عرض کردم خدایا ...
جمله امام حسین(ع) پس از پاشیدن خون گلوی طفل 6 ماهه خود به آسمان
، البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است، استادشان ابن نما مقتل دارد، شیخ طوسی مقتل دارد، دیگران هم دارند، مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشته اند؛ اما وقتی لهوف آمد، تقریباً همۀ مقاتل، تحت الشعاع قرار گرفت، این مقتلِ بسیار خوبی است، چون عبارات، بسیار خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است . در این کتاب چنین آمده است: در این وقت ناله زنان بلند شد و امام به باب خیمه آمد و فرمود: خواهرم زینب ...
مقتل جانسوز حضرت علی اکبر(ع)
مرا قطع کردی و خویشاوندی مرا با رسول خدا حفظ نکردی، امیدوارم خداوند کسی را بر تو مسلط سازد که در رختخواب تو را ذبح کند. آنگه محاسن خود را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا تو شاهد باش که شبیه ترین مردم به پیامبرت از حیث آفرینش و اخلاق و گفتار به سوی این قوم رفت که هرگاه مشتاق سیمای رسول تو می شدیم به چهره اش می نگریستیم . بارالها پسرم اکبر رفت گل نورسته ی من دیگر رفت ...
مبارزات و کیفیت شهادت حضرت علی اکبر (اولین شهید کربلا)+اسناد
به گزارش برنا؛ روزی معاویه از اطرافیان خود پرسید: به نظر شما چه کسی سزاوارتر است به خلافت؟ اطرافیان پاسخ دادند: تو. معاویه گفت: نه سزاوارترین مردم به خلافت علی بن الحسین است؛ چرا که جدش رسول خداست و در وی شجاعت بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و زیبایی ثقیف موج می زند. کنیه آن حضرت ابوالحسن و لقبش علی اکبر است.بنابر صحیح ترین اقوال درباره سن آن حضرت، وی بز ...
سخنان حسین (ع) از مدینه تا کربلا ؛ تأکید حضرت بر حقانیت و ولایت امام علی (ع) / حق را ضایع کرده اید و ...
... عمربن خطاب اصرار کرد تا روزنه ای کوچک (به اندازه دو چشم خویش) از خانه خود به مسجد داشته باشد، اما حضرت اجازه نداد؟ گفتند: خدا گواه است که می دانیم. فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید که رسول خدا(ص) زمانی که به جنگ تبوک می رفت، به علی فرمود: جایگاه تو نسبت به من مانند جایگاه هارون است نسبت به موسی، و تو پس از من، ولی همه مومنان هستی ؟ گفتند: خدا گواه است که می دانیم. ...
وقایع دهه اول محرم در یک نگاه
حادثه مهم شب عاشورا در شب عاشورا به محمد بن بشیر حضرمی یکی از یاران امام حسین علیه السلام خبر دادند که فرزندت در سرحد ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو می کنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم . امام حسین علیه السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد کردن فرزندت بکوش . ...
پدر! آیا جرعه آبی هست؟
.... سپس فریاد زد: ای عمر سعد! خدا رحم تو را قطع کند که رحم مرا قطع کردی! علی جنگ سختی کرد و عده ای را بکشت و به نزد پدر بازگشت و گفت: پدرجان تشنگی جانم را به لبم آورد و از سنگینی سلاح آهنین نیز سخت در عذابم. آیا جرعه آبی هست؟ حسین به گریه افتاد و گفت: ای امان! پسرعزیزم، به جنگ ادامه بده. ساعتی بیش نمانده است که جدت محمد را ملاقات می کنی و او با کاسه ای لبریز از آب تو را ...
روایتی از غوغای یک جوان در صحرای کربلا/ چرا علی اکبر (ع) سرآمد همه جوانان شد؟
؟ امام (ع9) گریستند و فرمودند : آه، پسرم! اندکی دیگر به مبارزه خود ادامه بده. دیری نمی گذرد که جد بزرگوارت، رسول خدا، را زیارت کنی، و او تو را از آبی سیراب کند که هرگز احساس تشنگی نکنی. علی اکبر به میدان بازگشت و این رجز را خواند: جنگ است که جوهر مردان را آشکار می سازد. درستی ادعاها پس از جنگ ظاهر می شود. به خدای عرش سوگند، که از شما جدا نگردم مگر آن که تیغ های شما غلاف شود. و همچنان جنگید ...
حقیقت وجودی حضرت سیدالشهدا علیه السلام
حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرمود: خدایا تویی که انوار معرفت را در دل دوستانت تاباندی، تا تو را شناختند و یگانه دانستند. در دعای عرفه نیز فرمود: خدایا چنانم کن که از تو بترسم، گویا که تو را می بینم، و با تقوا مرا خوشبخت گردان. این معرفت و نگاه یقینی به عظمت الهی و قدرت پروردگار از امام عاشورا، وجودی الهی ساخته بود که فقط و فقط از خدا می ترسید و تسلیم فرمان او بود. حضرتش می فرمود: ...