سایر منابع:
سایر خبرها
در دانشگاه اسارت به سن تکلیف رسیدم
خانواده ها اعلام کرده بود شهید شده ایم اما به خانواده من الهام شده بود که من زنده هستم. آیا هنگام اسارت مجروح شدید؟ زمانی که در منطقه عملیات بودم یک ترکش هم نخوردم اما بعد اینکه اسیر شدیم روی نفربر عراقی پشت خاک ریز عراقی ها به رگبار بسته شدیم برخی از اسرا شهید و برخی مجروح شدند که من هم 2 تیر خوردم تیری که به مچ پای راستم خورده بود خون ریزی شدیدی داشت و 2 سال طول کشید تا این ...
خاطرات آزاده لرستانی؛ از تقلا برای جرعه ای آب تا شکنجه به جُرم هیچ
سعید بهاروند، از آزادگان لرستانی است که در سال 1365 از سوی کمیته انقلاب اسلامی سابق(نیروی انتظامی فعلی) به جبهه های جنگ تحمیلی اعزام شد و در عملیات بیت المقدس 7 در شلمچه به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد. این آزاده لرستانی به همراه سه هزار اسیر دیگر مفقودالاثر و بدون اطلاع صلیب سرخ در اردوگاه عراق نگهداری می شدند و هیچ نهادی از وجود آنها اطلاع نداشت. سعید بهاروند نحوه اسارت ...
ناگفته ها و خاطرات دوران اسارت، آزاده و جانباز کردستانی
ترین خاطره در زمان اسارت وقتی بود که خبر عروج ملکوتی حضرت امام (ره) را به ما دادند، تا سه روز عزای عمومی گرفتیم و در آسایشگاه مراسم فاتحه خوانی برپا کردیم. پس از رحلت حضرت امام (ره) مدت ها گذشت تا اینکه خبر موافقت تبادل اسرا به ما رسید و سپس در روز سوم شهریور ماه سال 1369به میهن بازگشتیم. انتهای پیام/ ...
داستان 23 نفر چیست؟
خواهد کرد. در ابتدا فکر کردیم شاید آن پیام در مورد قطعنامه است ولی بعد دیدیم از قول صدام گفت: ما همه شرایط پیشنهادی ایران را پذیرفتیم و از چند روز آینده تبادل اسرا آغاز می شود. طبیعی است که در چنین شرایطی ما خوشحال شویم، بالا و پایین بپریم و داد بزنیم. بالاخره 8 سال اسارت تمام شده و قرار است به کنار خانواده ات بروی! در شرایط طبیعی هر انسانی با شنیدن این خبر خوشحال می شود ولی این اتفاق برای ما طعم ...
روایتی از خاطرات اسرای ایرانی در بند رژیم بعث/ از 6 قاشق جیره غذایی تا جلوگیری از ورود سران منافقین به ...
در سال 65 با سپاه 100 هزار نفری محمد رسول الله(ص) عازم جبهه شده بود، بعد از آموزش به پادگان لشکر 8 نجف در شوشتر اعزام می شود. وی پس از چند ماه حضور در منطقه جنگی، در 22 فروردین ماه سال 66 در عملیات کربلای هشت در شلمچه همراه با عدی از رزمندگان به محاصره دشمن درآمدند که در نتیجه آن 26 نفر از رزمندگان قزوینی به همراه تعدادی از نیروهای گردان شیراز به اسارت درآمدند. وی که سه سال و 6 ماه در ...
شکنجه اسرا در عراق تداعی کننده حادثه کربلا بود
تاج الدین عزیزی، از آزادگان لرستانی است که برای اولین بار در سال 1362 وقتی شانزده سال سن داشت به جبهه اعزام شد و در عملیات عاشورای 2 به اسارت نیروهای رژیم بعث عراق درآمد و در سال 69 بعد از 5 سال و 40 روز از اسارت آزاد قدم بر خاک وطن گذاشت. این آزاده لرستانی با بیان اینکه دوره آموزشی ام در خرم آباد بود و بعد به اهواز منتقل شدم، گفت: در ابتدا به همراه گروه دیگری از سربازان به دبیرستا ...
حال و هوای مادر وقتی خبر بازگشت پسرش را شنید/ صدای خرد شدن استخوان دوستانم را می شنیدم
پاسدار رسمی لشکر امام حسین(ع) بشوم، از سال 1361 تا 1363 به صورت بسیجی داوطلب می رفتم و یکی از مأموریت هایمان در مرز افغانستان و پاکستان بود و حدود 3 ماه به عنوان بسیجی با اشرار و قاچاقچیان درگیر بودیم. در لشکر نیز از بعد از عملیات فتح المبین اعزام شدم و در سه مرحله عملیات بیت المقدس، رمضان، محرم، خیبر، بدر، والفجر 1 و 4 و 8، کربلای 3 و 4 حضور داشتم. فارس: در روزهای نوجوانی تان ...
هیچ کس تا لحظه آزادی از زنده بودنم خبر نداشت
تشکیل پرونده در سپاه پاسداران قزوین، برای رژه در سپاه یکصد هزار نفری محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که به صورت کشوری در استادیوم آزادی تهران برگزار می شد، با دیگر رزمندگان داوطلب قزوینی اعزام شدیم و بعد از آن جهت آموزش نظامی به پادگان خرمن سوخته و پس از آن به شوشتر منتقل شده و در نهایت بعد از چندماه حضور در جبهه و مبارزه با رژیم بعث عراق در عملیات کربلای 8 تا 4 سال در اسارت آن رژیم سفاک ...
اردوگاه اسرای عراقی، مدرسه انسان سازی
از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند. روز بعد همین تعداد از اسرای عراقی به کشورشان بازگشتند. بدین ترتیب، به تدریج اسرای دو کشور آزاد شدند و به سرزمین های خویش بازگشتند. تا اواخر شهریور 1369، تعداد 40 هزار اسیر از هرکشور و مجموعا 80 هزار اسیر آزاد شدند و جریان مبادله اسرا از این تاریخ متوقف شد. از این تعداد 55438 نفر عراقی بودند که در 103 مرحله و 39417 نفر ایرانی بودند که در 70 مرحله مبادله ...
از تبلیغات علیه صدام در عراق تا یادگیری زبان فرانسه و انگلیسی در دوران اسارت
سال 1337 هستم. در زمان اسارت 22 ساله بودم. خیلی لحظات سختی بود آن موقعی که تصمیم گرفتیم برویم جبهه فکر هرچیزی را می کردیم جز اسارت. می گفتند طرف رفت جبهه شهید شد یا مجروح شد؛ ما هم به تنها چیزی که فکر نمی کردیم اسارت بود. وقتی که با این مساله روبرو شدیم خیلی سخت بود. مرصادنیوز: برای ما درباره اتفاقات پس از آن و از لحظه ورود به اردوگاه تعریف کنید؟ صدام از یزید کمتر نبود؛ ما را ...
ما فراموش شدگانیم
26 مرداد سالروز ورود آزادگان به کشور، فرصتی مناسب برای مرور رشادت های این دسته از رزمندگان اسلام است که با جان فشانی و ازخودگذشتگی خود برای تاریخ این مرزوبوم ماندگار شدند صلابت، ایثار و رشادت را با الهام از مکتب سیدالشهدا(ع) به عنوان نماد حریت و آزادگی در پرتو ارزش های ناب اسلام و انقلاب اسلامی معنا نمودند. در دوران هشت سال دفاع مقدس حدود 43 هزار نفر از رزمندگان ایران به اسارت دشمن درآمدند که سهم ...
خاطرات آزاده دیری از هشت سال شکنجه در زندان های عراق
عراق بردند که حتی هنگام نماز نیز ترانه پخش می کردند و می خواستند با افکار ضد اسلامی خود بر ما اثر بگذارند، اما موفق نشدند. وی با بیان اینکه روز ها و شب های اسارت به سختی می گذشت، اما ما به خدا توکل کرده بودیم، افزود: عراقی ها وقتی فهمیدند نمی توانند از طریق اسرای ضدانقلاب بر ما اثر بگذارند درگیری ایجاد کردند و دو نفر از اسرا شهید و عده ای زخمی شدند. پوسه عنوان کرد: عراقی ها ...
10 تصویر ماندگار از کامبک فرزندان ایران به وطن - پایگاه خبری تحلیلی صبح خرد
جنگ هشت ساله را مرور می کنیم. نیمه دوم سال 1369 و 2 ماه بعد از بازگشت اسرا به وطن، 151 رزمنده با سابقه اسارت، در سه مرکز روانپزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفتند که 94 نفراز مراجعان، به دلیل شدت اختلالات، بستری شدند. شیوع برخی از بیماری ها در آزادگان حاکی از آن است که پوشش مراقبت های سلامتی در دوران اسارت وضعیت نامطلوبی داشته، شکنجه و آزار نه تنها در همان دوران باعث بیماری و غم ...
اسارت مقدسی که طعم آزادی اش همچنان شیرین است
خود را می گذراند و پس از سالها تدریس در رشته عربی، دینی و قرآن، حرفهای زیادی از دوران تدریس و بودن در کنار دانش آموزان دارد، اما از او خواستم که برایم از روزهای جبهه و جنگ بگوید. مومنی با اشاره به اینکه دو مرتبه راهی جبهه شده بود، شروع به روایت خاطرات جبهه کرد و گفت: اولین دفعه که به جبهه رفتم سال 61 بود که به جبهه های مهران و دهلران اعزام شده بودم و آن زمان حدود 16 ساله بودم و دوم ...
از نوشتن نوحه روی کاغذ سیمان تا بوسه بر دستان شکنجه گر
نمی کردیم مگر مخفیانه. از پیراهن های مشکی هم برای سیاه پوش کردن اردوگاه استفاده می کردیم. ایکنا شما را در زمان اسارت برای زیارت به کربلا بردند؟ یکی از آرزوهای ما زیارت آستان مقدس امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) بود، در سال 67 که آتش بس اعلام شد صدام دستور اعزام اسرا به کربلا را صادر کرد، کربلای واقعی و زیارت واقعی همان موقع بود، ما را با دستان و چشمان بسته اول به بغداد بردند و متأسفانه مردم ...
برایم مراسم تشییع گرفته بودند/ امدادگر و مربی هلال احمر از اسارت خود در دوران دفاع مقدس می گوید
...> خانواده اش تا 4 ماه بعد از اسارت، خبری از او نداشتند. نامه ای مهروموم شده که به کمک صلیب سرخ برای آنها نوشته بود زمان زیادی در راه بود تا به دست آنها برسد. نامه اما روزی رسید که خانواده اش دیگر برای او مراسم نمادین تشییع جنازه برگزار کرده بودند. حاتمی پور می گوید: نامه من از اردوگاه درست روزی به خانواده رسید که آنها برای من مراسم تشییع جنازه گرفته بودند. وقتی نامه را دریافت کرده بودند مراسم لغو ...
ما دشمن را در خاک خودش به اسارت گرفته بودیم
26 مرداد هر سال فرصتی است برای مرور رشادت های مردانی که سال ها در اسارت رژیم بعث گرفتار بودند و تاریخ این کشور هیچ گاه مجاهدت هایشان را از یاد نخواهد برد. محمدرضا و عباس صدیقی دو برادری بودند که با هم به جبهه اعزام شدند و در یک عملیات به اسارت دشمن درآمدند و بعد از شش سال دوری از وطن در سال 69 آزاد شدند. پای صحبت هایشان نشستیم تا از خاطرات روز های اسارت و لحظاتی که در اردوگاه های عراق الرمادی ...
از گچساران تا اردوگاه "رمادیه 13"/ روزهای سخت اسارت در عراق+تصاویر
بریده و به خدا پیوسته بودند، آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسانیات رهایی یافته بودند. "سیدمحمد یارپرواز" یکی از آزادگان سرافراز شهرستان گچساران است که در 4تیرماه 67در محل "پد خندق" به اسارت دشمن بعثی در آمد، وی در روایتی کوتاه از دوران اسارتش اینچنین می گوید: درسال 63 در سن 14 سالگی به صورت داوطلبانه به عضویت بسیج سپاه ناحیه گچساران درآمده و اعزام به جبهه های نبرد حق علیه شدم. ...
از لحظه شنیدن خبر ارتحال امام تا توسل 72 اسیر به امام حسین (ع)
بعد از عملیات در محاصره سنگین دشمن قرار گرفتیم و به واسطه نداشتن مهمات و مجروحیت شدیدی که خودم و دوستانم داشتیم به اسارت دشمن در آمدیم. به مدت 4 سال به عنوان شهید مفقودالاثر به خانواده معرفی شده بودم که بعد از شروع تبادل اسرا، در سن 21 سالگی؛ در روز پنجم شهریور سال 1369 به میهن بازگشتم و در هشتم شهریور به خانواده تحویل داده شدم و در آنجا بود که متوجه شدند من زنده هستم و از فهرست شهدا ...
اولین زیارت عتبات عالیات بهترین روزهای دوران اسارت بود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ محمدرضا نیستانی یکی از آزادگان خراسان جنوبی در گفت وگو با خبرنگار خاورستان، اظهار کرد: سال 1365 به جبهه اعزام شدم و در تیرماه سال 67 در عملیات دشمن و با مجروحیت بالا در شرایط سخت جسمی در خاک عراق منطقه زبیدات اسیر شدم. این آزاده با بیان اینکه در دورانی که اسیر شدم متاهل بوده و فرزند داشتم، گفت: مدت زمان اسارت من 26 ماه بود و در شهریور ماه سال 69 ...
آزادگان ملایری از روزهای اسارتشان می گویند
خدا عمر گرفته است، اظهار کرد: در 25 آبان ماه سال 1361 در عملیات مسلم بن عقیل در پاتکی که به عراقی ها زدیم به اسارت دشمن درآمدم و بعد از 8 سال اسارت در 28 مردادماه سال 1369 به میهن بازگشتم. وی با اشاره به اینکه زمان اسارت 16 سال بیشتر نداشتم، بیان کرد: کوچکترین فردی بودم که از شهرستان ملایر به جبهه اعزام شدم، در آن موقع 52 روز در جبهه بودم که می خواستم برگردم و در عملیات بعدی شرکت کنم ...
گفتگوی تفصیلی با آزاده سرافراز کرمانشاهی/ از چرخاندن در خیابان های بغداد تا روایت هایی از وضع غذا و ...
وقت انتقال دیدیم حدود 200 نفر هستیم. حدود چهار سال در اسارت نیروهای بعثی بودیم. تصویر در زمان اسارت چند ساله بودید و چه احساسی داشتید؟ 24 ساله بودم. خیلی لحظات سختی بود آن موقعی که تصمیم گرفتیم برویم جبهه فکر هرچیزی را می کردیم جز اسارت. می گفتند طرف رفت جبهه شهید شد یا مجروح شد؛ ما هم به تنها چیزی که فکر نمی کردیم اسارت بود. وقتی که با این مساله روبرو شدیم خیلی سخت ...
2 سال اسارت بی نام و نشان /تجربه ای گران که پایانی خوش داشت
بخش اسارت تحقیرشدن ها بود که برای ما غیرقابل قبول بود، از سویی نیز از خانواده خود بی خبر بودیم و از نگاه آنها شهدای مفقودالاثر بودیم که این امر برای ما بسیار سخت بود، از سویی از آنجایی که ما مفقودالاثر بودیم و در لیست صلیب سرخ قرار نداشتیم امکان استفاده از خدماتی مانند مطالعه کتاب های مناسب محروم بودیم؛ عمده زمان خود را به گپ و گفت با دیگر اسرا می گذراندیم." آقای کشوری در خصوص دوران بعد ...
مکتب اسرای دفاع مقدس برگرفته از مکتب اسرای کربلاست
تو اصابت کند و به شدت مجروح شوی تو را سیلی و کتک بزنند و روزها دوره گرد خیابان های بصره و بغدادت کنند، و بعد از 3 روز تو را به بیمارستان انتقال دهند. 2ماه در سلول الرشید بغداد رنگ حمام نبینی و شپش بزنی روزهای زیادی لباس تو همان لباس پر ازخون جبهه و بدتر از آن لباس غواصیت باشد. ماها بدون هیچ پاپوشی راه بروی و کف پاها تاول بزند. جیره غذایی 5 نفر حتی به اندازه یک پرس غذا نباشد و مجبور شوی روزها را ...
پخش سخنرانی امام موسی صدر در اردوگاه اسارت
غلامرضا حیدری آزاده دفاع مقدس در گفت وگو با خبرنگار دفاع پرس در شهرکرد، با اشاره به نحوه اسارت خود به دست نیرو های بعثی، اظهار داشت: سال 1362 عازم جبهه های حق علیه باطل در منطقه کردستان شدم، چندروزی را در شهر سنندج سپری کردم و پس از آن به مریوان اعزام و در عملیات والفجر 4 شرکت کردم. ماموریتی که من و چند تن از دیگر دوستان در این عملیات برعهده داشتیم، به گونه ای بود که بازگشتی در آن وجود نداشت. ...
لحظه های تلخ و شیرین اسارت به روایت خیبریان غیور وطن
شرمنده هستیم و همانگونه که کربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبود، زینب بریده شدن سر برادرش و مشکلات اسرا را دید، اسارت ما هم در دست این چنین افرادی بود اما با توکل بر خدا برای دفاع از وطن خود رفتیم؛ اگر ملت در میان ما باشند به حال ما گریه می کنند، مصیبت بعد از اسارت را اکنون تجربه می کنیم ولی درد خود را نمی توانیم به کسی بگوییم. این اسیر هفت سال دفاع مقدس تاکید می کند: ما برای هدف مشخصی ...
اسارت دانشجویان دانشکده اقتصاد/ماجرای مادری که اشک اسیران را درآورد
گروه زندگی؛ عطیه اکبری: امروز میان همه خاطره ها، در سالگردآزادی اسرا چشمان منتظر آن پیرزن نحیف در قصرشیرین مقابل چشمانش است، با آن پشت خمیده و قامت استخوانی و برگه ای مچاله در دست که نام گمشده اش را روی آن نوشته بود؛ پیرزن تنهایی که هنوز هم رضا امیرسرداری نمی داند در آن روز گرم چطور خودش را به نقطه صفر مرزی رسانده بود. وقتی قرار است دفتر اسارت را ورق بزند و از روز آزادی بگوید از این پیرزن شروع می کند. اینکه چرا میان این همه خاطره و روایت دست گذاشته روی چشمان این پیرزن؟ پاسخش حکایتی است. حکایت هزا ...
بی نشانی که نشان دار شد
رند به طرف مردم شلیک کردند و چند نفر هم همانجا شهید شد. این آزاده لرستانی با اشاره به اینکه در سال 59 و آغاز جنگ تحمیلی در همان ماه های اول کوهدشت از جمله شهرهایی بود که در تیررس هواپیماهای عراقی قرار داشت، ادامه داد: زمان جنگ برای خدمت سربازی به منطقه حمیدیه و پادگانی که لشگر 92 زرهی اهواز آنجا بود به سربازی رفته و سه ماه آموزشی را در آن پادگان سپری کردیم. خواب اسارتی که به ...
روایتی از 78 ماه اسارت/ بزرگ مردانی که زیر سخت ترین شکنجه ها از آرمان های خود کوتاه نیامدند
قشر فداکار و از خودگذشته گفت وگویی را با یکی از این بزرگمردان انجام داده است. غلامرضا رخشانی متولد 29 شهریورماه سال 1343 است، وی در سال 1362 و در سن 19 سالگی عازم جبهه می شود و در اولین عملیاتی که شرکت می کند به اسارت گرفته می شود و در سال 69 بعد از گذشت هفت سال اسارت به میهن اسلامی بازمی گردد. این آزاده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه زمانی که عازم جبهه شدم، دانشجوی تربیت ...