در زمین های داغ آبادان فوتبالیست شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
عکس/ ترانه علیدوستی با پوششی عجیب!
، ولی نصف روز تحقیر شدم. عهد کردم هرگز دیگه پام رو اونجا نذارم. در این 18 سال بارها تو مصاحبه هام اینو گفتم که تلویزیون نخواهم رفت و از طرف همکارانم و گاهی مردم انتقادهایی هم بود. مثلا سال 86 به خاطر مصاحبه ای با یک ماهنامه سینمایی و حرف هایی که ضد تلویزیون زدم، نام من از تیزر فیلم کنعان که آن موقع اکران بود، حذف شد. سر و صدایی هم شد و جناب ضرغامی آمد وسط که اشتباه شده و غیره. ...
پول های اختلاس را برگردان!/ خرده روایت هایی از چهل وچند روز سخت
...، شریکم هم یک از خدا بی خبر از آب درآمد وزندگی ام به صفر رسید. کار دیگری بلد نبودم. این را از پدرم یاد گرفته بودم همان موقع بچگی که وردستش بودم، بماند...! معلوم بود این دختر خواسته یک نانی به من برساند وگرنه که کفشش تمیز بود. جوان های ما خیلی عاطفه و مرام دارند. مأمورانی که حوالی میدان ایستاده اند رانشانم می دهد و می گوید: این ها هم چند روز است، همه اش توی خیابان اند به خدا دلم می سوز ...
اگر هدف دارید به خانه رویایی تان برسید تلاش کنید
در زمانی که تصمیم داشتم خانه ای برای خودم خریداری کنم خیلی از افراد نزدیک به من می گفتند، حالا وقت مناسبی برای این کار نیست، اما تصمیم گرفتم تلاشم را بیشتر کنم و چون از کارم مطمئن بودم توانستم فروش محصولاتم را بیشتر کرده و به صورت روزانه درآمد زیادی داشته باشم. خیلی از غذاها هستند که با استفاده از سس سویا طبخ می شوند و نسبت به ادویه و موادی که هنگام پخت در آنها گذاشته می شود، باعث ...
مجازات مرگ برای قاتل پیرزن تنها
های ویژه بستری است. این دختر گفت: مادرم سال هاست در خانه اش تنها زندگی می کند و یک زن میانسال و دخترش که پرستار سالمند هستند روزها به خانه مادرم می آیند و به او سر می زنند. امروز صبح تلفنی با مادرم صحبت کردم و به او گفتم به خانه اش می روم و به او سر می زنم. حدود 40 دقیقه بعد به خانه مادرم رسیدم اما او در را باز نکرد. من که نگران شده بودم با کلید یدک در را باز کردم و با پیکر نیمه جان و کبود مادرم ...
کمک ویژه مهدی طارمی به یک استقلالی
بازگو کرد، از او تشکر می کنم. محبی در ادامه گفت: درباره مهدی قایدی ما هم سن هستیم و تقریبا از 11 سالگی در شاهین بوشهر پا به پای هم بالا آمدیم، الان هم در استقلال با هم هستیم. کلا از همان موقع تا الان شناخت کافی از بازی او دارم و چشم بسته و بدون نگاه کردن به هم می توانیم هم را پیدا کنیم و همین باعث می شود زوج خوبی بسازیم. در بازی با نساجی او پاس داد و من زدم. از نوجوانان و جوانان من همیشه به ...
مجروح عراقی از رسیدگی خوب امدادگر ایرانی شرمنده شده بود
شهدای دفاع مقدس هم چنین خاطراتی نقل شده است. منتها من خودم شاهد ایثار فرمانده لشکری، چون شهید کاظمی بودم و این خاطره را هیچ گاه فراموش نمی کنم. ماجرای آن عکس معروف چیست؟ یک یا دو روز بعد از ملاقات با حاج احمد، در همان منطقه بودیم که دیدم خمپاره ای کنار آبراهه خورد و یک بنده خدایی از بچه های رزمنده افتاد روی زمین. تقریبا 50 متری با من فاصله داشت. سریع دویدم طرفش و همزمان پرسیدم: برادر ...
ژاوی: سخت ترین جلسه عمرم را با پیکه داشتم
ینی قابل هضم نبود و تصمیم به بازنشستگی گرفت. ژاوی در مورد تصمیم به نیمکت نشین کردن پیکه گفت: مسئولیت بسیار بزرگی روی دوش من است و من صلاح تیم را می خواهم. برای من این تصمیم بسیار سخت بود چون سال ها با جرارد هم تیمی بودم ولی در نهایت باید برای تیم بهترین تصمیم را می گرفتم، هرچند برای او ناخوشایند بود. نمی دانم تصمیمم در مورد جرارد منصفانه بود یا خیر ولی من همیشه با او صادق بودم. جرارد ...
ساپینتو، یک بازیکن را از تیم ملی خط زد
گفته بودم که او مدافع راست نیست و باید جلو بازی کند تا شانس گلزنی ما بیشتر شود. اما نظر ساپینتو چیز دیگری است. در این بازی شرایط ارسلان مطهری را چطور دیدید؟ مطهری فصل قبل هم بازیکن خوبی بود اما فرهاد خیلی به او بازی نمی داد. یک فوتبالیست جنگنده، سر زن و شوت زن که خوب و به موقع برمی گردد و در عرض حرکات خوبی دارد. او خیلی شبیه به محمد محبی بازی می کند؛ نترس و با دل و جرات! فکر ...
خداحافظی دوچرخه سوار تیم ملی پس از فروش دوچرخه؛ موسی زاده: به من چفیه جایزه دادند
انوشیروانی مدیر کل ورزش و جوانان استان اردیبل بود، گفت که نتیجه بگیرم، این پول پرداخت می شود. خوشبختانه ایران در استقامت جاده مدال طلا گرفت اما مدیر کل تغییر کرد و این 20 میلیون هم پرداخت نشد چون یکی، دو نفر در اداره کل استان هستند که با پرداخت پول به ورزشکار مخالفند. او ادامه داد: پاداش مدال طلای بازی های کشورهای اسلامی 1500 یورو بود. آقای وفایی مربی تیم ملی به ما گفت مدال ...
عزل امیرکبیر و قصۀ پُرغصۀ توسعه در ایران
بیچاره فراهم شد. پس سائل کور گفت: آقایان! شما وجهِ معاشِ امروز و امشب مرا کرامت کردید و نقداً از تلاشِ روزیِ یک روزه فراغتم دادید. می خواهید در این فراغت، برای شما قصه ای بگویم؟ گفتیم: بگو! گفت: من مردی دوات گر و بینا بودم و در همین شهر در بازار دوات گران دکانی داشتم. یک روز غفلتاً دیدیم مأمورین حکومت آمده تمام دوات گران [سازندگان اشیای فلزی ] را به حضور حاکم می خوانند و در این امر جدّ ...
چپ منحوس!
او حضوری هشت ساله در تیم های بایرن مونیخ، اوبرهاوزن، ووپرتالر و واتنشاید داشت که حاصل آن دو صعود به بوندسلیگای یک آلمان بوده تا جایی که آلمانی ها به او لقب خوش قدم دادند. رضا عادلخانی درباره اتفاقی که منجر به از دست دادن جام جهانی آرژانتین شد، می گوید:” ما در اردو بودیم و آخر هفته ها به خانه می رفتیم. مثل پادگان بود. دخترم 15 روزه بود. آن موقع من هم جوان بودم و می خواستم طبق مد باشم و ...
دانش آموزانی که آجر به آجر ایران را می سازند/ خیرین دهه هشتادی و دغدغه آبادی وطن!
مدرسه و خیرین خیلی زود جمع شد. دانش آموزان مدرسه هرچقدر که در توان شان بود را کمک کردند و از خیرینی که هم می شناختند کمک گرفتند و پول ساخت خانه به کمک همه جمع شد! دانش آموزانی که هر کدام شان یک گروه جهادی تشکیل دادند! همه ایستادیم پای کار! اهل کار که نبودیم تا آن موقع هم کار سنگین نکرده بودیم. باورتان نمی شود بعضی از بچه هایی که آمده بودند از خانواده های مرفهی ...
ماجرای تلخ دختر پولداری که به اعتیاد و سرقت رسید
صاحبخانه ام را سرقت کردم و دیگر به منزلم بازنگشتم. آن روز در یکی از پارک های منطقه قاسم آباد مشهد سرگردان بودم که با زنی مطلقه و سابقه دار آشنا شدم. سوسن پس از آن که درددل هایم را شنید، مرا به خانه اش دعوت کرد و زمانی که متوجه شد خمار هستم تلفنی با جوانی تماس گرفت و او مقداری مواد مخدر برایم آورد. سوسن از دزدان سابقه دار بود و به راحتی طلاهای سرقتی را برایم فروخت. وقتی همه پول ...
حال و هوای دیدار با رهبرم توصیف نشدنی است
پی یافتن چهره یار، هر روز افزون می شد ومن در پی آرام کردن دلم به قرارگاه عاشقان دعوت شدم. لحظه موعود فرار رسید .آقا جان برای دیدار شما بسیار استرس داشتم اما در همان لحظه که وارد بیت شما شدم حس بسیار خوبی داشتم. این همه جوان و نوجوان برای دیدار پرشکوه شما آمده اند. هرگاه که تکبیر می گفتند حس متحد بودن و متصل بودن به شما را داشتم . آقا جان برادارن و خواهرانم از شهرهای مختلف از لر و کرد گرفته تا ...
مجری مشهور تلویزیون: وقتی به سیما آمدم دامپزشکی را رها کردم/ بسیاری از مجریان خام هستند
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید: شما رشته دامپزشکی خواندید. چرا در رشته خودتان فعالیت نکردید و وارد اجرا شدید؟ البته قبل از کار اجرا من در رشته تحصیلی ام فعالیت داشتم و از سال 74 که وارد کار اجرا شدم از دامپزشکی فاصله گرفتم. مهم ترین دلیل ورودم به کار اجرا نیز علاقه به این حرفه بود. چطور شد که وارد عرصه اجرا شدید؟ ورودم به تلویزیون و بعد رادیو به بهانه یک آزمون بود، در ...
فوتبالیست 32 ساله جوان ترین بازیکن ایران در جام جهانی!
و احتمالا بعد از جام جهانی شاهد تغییر نسل در تیم ملی ایران خواهیم بود. در این گزارش مروری بر جوان ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران در جام های جهانی خواهیم داشت. جام جهانی 1978 آرژانتین ابراهیم قاسمپور – شهباز – 21 سال، 9 ماه و 11 روز ابراهیم قاسمپور یکی از تکنیکی ترین و با استعدادترین فوتبالیست های ایران در جام جهانی 78 آرژانتین بود. هافبک تهاجمی و خلاق ...
خاطره عجیب ستاره سابق منچسترسیتی: راننده شخصی لیونل مسی بودم!
به گزارش رکنا، ستاره سابق ، پابلو که در بین سال های 2005 تا 2008 در اسپانیول بازی می کرد. که در آن زمان تازه به بارسلونا آمده بود نیاز به کمک داشت و پدر مسی از زابالتا خواسته تا به پسرش کمک کند. وی در این باره گفت: مسی چندتا دوست داشت، اما خیلی خجالتی بود و من حس کردم باید مراقب او باشم تا مطمئن شوم افراد خوب و درستی دور و برش باشند. در فوتبال زمانی که یک ستاره می شوید همه دوست دارند در کنار شما ...
سارقی که توبه شکست/ از زنان سرقت نمی کنیم که نفرینمان نکنند
درآمدش خیلی خوب بود اما برای اوستایم، من کمتر می گرفتم؛ من دونده خوبی بودم، همیشه در محله وقتی با بچه ها مسابقه می گذاشتیم من برنده می شدم، یک روز یکی از رفقایم گفت تو که آنقدر خوب می دوی چرا نمایی گوشی بزنیم؟ از پیشنهادش ترسیدم، گفتم مگر می شود به همین راحتی دزدکی کرد؟ رفیقم یکی دیگر از رفقایم را مثال زد و گفت فلانی را می بینی ببین با پول دزدی به کجاها رسیده است، هم دماغش را عمل کرده و ه ...
خودم دیدم گلوله به سر بچه ام خورد + فیلم تراژدی تلخ دیگر از شهادت پسر 7 ساله در شاهچراغ
کنار یک اسپیلیت پناه گرفتیم که عامل تیراندازی به سمت ما آمد.ابتدا من خودم را روی فرزندانم انداختم که گلوله به آنها اصابت نکند.چند ثانیه آن فرد از ما دور شد. من سرم را بالا آوردم که ببینم اوضاع در چه حالی است.همان موقع مرد تیرانداز دوباره برگشت و تیراندازی کرد که این بار یک گلوله به سر علی اصغر اصابت کرد و پسرم شهید شد.پسرم تنها 7 سال داشت و خیلی مظلوم و بی آزار بود. پدر خانواده در ادامه ...
خانه ای که حرم شد
کردند و روی آن هم نوشتند خرمای خانه پدری و به افراد دیگر هم می دادند. این خرما از سامراء به کاظمین و کربلا هم می رود و متبرک می شود و بعد سهم ما را هم هر سال به تهران می فرستند و این موضوع برای من خیلی شیرینی و جذابیت دارد. ایکنا الان چند وقت است سامراء مشرف نشدید؟ یک پروژه ای در کمتر از یکسال قبل در کاظمین داشتیم و به بهانه آن به سامراء هم مشرف شدم و به خاطر خدمت کوچکی که ...
رئیس کمیته فوتبال ساحلی: پیروزی مقابل آمریکا متعلق به ملت ایران است
پوشان انجام داده و امکانات مورد نیاز را در اختیار بازیکنان قرار داده است. وی افزود: بازیکنان با تمام وجود و عشق به ملت ایران بازی کردند و این پیروزی را رقم زدند. دو سال است به خاطر کرونا، فوتبال ساحلی تعطیل بوده و به همین دلیل در رنکینگ شاهد افت بودیم. تیم ملی ب را تشکیل می دهیم و تغییر در شیوه برگزاری مسابقات را دنبال می کنیم. تیم ملی فوتبال ساحلی در حال جوان گرایی است و شرایط بهتری ...
جشن باشکوه 70سالگی در انتظار باشگاه سپاهان/بازگشت کی روش بهترین تصمیم بود!
و هفته سپاهان آغاز و اظهار کرد: دوم آبان ماه روز سپاهان نام گذاری شده و تلاش مان همیشه بر این بوده روز سپاهان دائمی شود و خوشبختانه برای مردم جا افتاده است. امسال با همکاری شهرداری سیمای شهر اصفهان به خوبی روز سپاهان را به مردم معرفی و به مانند یک رسانه عمل کرد. آنچه به عنوان تبلیغات شهری انجام گرفت به خوبی جا افتاد. جهانی شدن باشگاه و تأسیس باشگاه سپاهان در سال 1332 بهانه اصلی برای نام گذاری روز ...
خاطره به یادماندنی دیدار دختر ژیمناست ایران با تختی در المپیک توکیو
به المپیک بروم اما در سه انتخابی اول شدم آن موقع سال 1342 بود و من 12 ساله بودم. طبق قوانین آن زمان ورزشکار زیر 16 سال اجازه حضور در مسابقات بین المللی را نداشت. از طرفی هم علاقه ای نداشتند که مرا به المپیک بفرستند. مسابقه انتخابی می گذاشتند، من اول می شدم دوباره یک مسابقه دیگر! مد نظر برای اعزام فرد دیگری بود اما پدرم مثل شیر ایستاده بود. خودم هم که چندین بار اول شدم و دیگر نمی ...
روایتی از شهیدستان ایران
به گفت وگو نشستیم. رستمی، از روزهای تحصیلش در دبیرستان منتظری چنین می گوید: 12 سال داشتم که جنگ شروع شد. در نزدیکی دبیرستان منتظری، مدرسه راهنمایی به نام نظام الاسلام بود. بیشتر بچه های مدرسه با هم رفیق یا شاید به عبارت بهتر برادر بودند. در ایام هفته یکی دو روز، همه بچه ها و معلمان به طور خودجوش روزه مستحبی می گرفتند. بدون اینکه که اجباری باشد، در برنامه های پرورشی و فرهنگی مدیران ا ...
بابای ساعتی
بازی داشتم، ولی خب! آن ها همبازی داشتند که من نداشتم. خودم بودم و انبوهی از اسباب بازی که مجبور بودم سرم را با آن ها گرم کنم. هرچه جلوی من گذاشتند باید بی چون و چرا می خوردم. هر چه می خریدند بپوشم و موجودی بله چشم گو برای مامان باشم که همه جا پزم را بدهد و برچسب عاقل و فهیم بودن به من بزند. روز های خوب هم داشتیم. وقتی بابا از دنده چپ بلند نشده بود و در خانه خبری از دعوا مرافعه نبود. وقت هایی که ...
چه شد محبی استقلال را انتخاب کرد؟
مهدی قایدی چطور است؟ من با مهدی قایدی دوست قدیمی هستم و خیلی سال است همدیگر را می شناسم. ما همشهری هستیم و مهدی فوتبالیست خوب و لایقی است. خیلی هم خوشحالم که اکنون با او هم تیمی هستم. * با وجود ستاره های بوشهری مثل تو، قایدی، طارمی، دانشگر و... چرا بوشهر تیمی در سطح لیگ برتر ندارد؟ به نظر من فوتبال بوشهر پتانسیل و استحقاق خیلی بیشتر از این را دارد. فکر می کنم فوتبال بوشهر ...
لباس هایی که همیشه کهنه بودند
خودش را داشت. یکی از دلایلش این بود که لباس نو فقط مال عید بود. گرفتن عیدی هم حکایتی داشت. روز های عید سعی می کردیم به همه همسایه ها و دورترین اقوام سربزنیم. تا دقیقه 90 هم همه حواسمان به دست صاحب خانه بود که کی می رود توی جیبش و عیدی ما را می دهد. من در تمام این سال ها، لباس هایم را تمیز نگه داشتم، فقط یک بار همان روز اول عید، دیدم بچه ها سر یک تپه جمع شده اند و دارند با لاستیک های ...
کلهر: خاتمی با دیدار سینماگران خارجی با امام خمینی(ره) موافقت نکرد/ جزئیاتی از ارتباط مخملباف با مجاهدین ...
می خواهی بسازی می توانی."، این زمانی است که جنگ 6 ماه است شروع شده است. به نظرم رسید که این آدم با این خلوص و پاکی که دارد با بچه های مرکز اسلامی فیلمسازی به جبهه برود و فیلمبرداری کند، چون برخی را مانند کمال تبریزی به جبهه فرستاده بودم، گفت "یک نفر را دارم که به شما معرفی کنم."، دو شب بعد آقای کاشانی را معرفی کرد. من ایشان را نمی شناختم و به آوینی گفتم که "به حساب معرفی و آشنایی شما او ...
هشتگ روز
ما ملت امام حسینیم از این به بعد این اکانت به یاد آرمان علی وردی، تا ظهور بماند به یادگار. یا امروز رفتم سمت اکباتان. بعد از کلی گشتن جایی که #آرمان_علی_وردی عزیز رو شهید کردن پیدا کردم. نمی دونین چه حالی داشتم. من جایی ایستاده بودم که اون بی شرف داشت فیلم می گرفت. یا یکی می گفت؛ بالاخره یه روزی میریم اون دنیا ولی خیلی فرق داره بمیریم یا شهید بشیم، خوش به حال اونایی که شهید می شن. یا نحوه شهادت ...