ناصر تکمیل همایون به گستره فرهنگی ایران می اندیشید/ استادی که آثاری ...
سایر منابع:
سایر خبرها
شرکت بیش از 2500 نفر در سومین المپیاد ورزشی کارکنان وزارت بهداشت
ادامه اظهار داشت: از هفتم آذرماه سال جاری، مراسم افتتاحیه و روند ورود ورزشکاران به محل مسابقات آغاز و در هشتم آذرماه اولین دور مسابقات در رشته فوتسال انجام می شود. وی با اشاره به برگزاری مسابقات در مجموعه فرهنگی ورزشی خزرآباد شهرستان ساری باحضور 253 تیم از دانشگاه های علوم پزشکی، پایان این دوره از المپیاد را در تاریخ بیست و چهارم آذرماه عنوان کرد. ...
برای غربت خوشنویسی در دوران معاصر
و در همه جای زندگی ام از جمله سر کلاس، خانه و ارتباط با فرزندانم اثر داشته و سبب شده است مورد تنش های روزگار قرار نگیرم و بتوانم با یک ذهنیت خاص زندگی را ادامه دهم. تاکنون چه فعالیت شاخصی در این رشته هنری داشته اید؟ من به طورجدی از سال 1372 خوشنویسی را شروع کردم و سال 1375 موفق به دریافت درجه ممتاز شدم، چند سال بعد یعنی در سال 1394 درجه فوق ممتازم را اخذ کردم ضمن اینکه در سال ...
ماجرای دیدار زنده یاد جمشید مشایخی با جهان پهلوان تختی
بازی در تئاتر نصیریان اشاره کرد؛ جایی که به دوران آشنایی شان در اداره هنر های دراماتیک برمی گشت. به بهانه زادروزِ جمشید مشایخی، به مرورِ آخرین گفت وگوی مان با این بازیگرِ بزرگ سینما، تئاتر و تلویزیون، می پردازیم: جمشید مشایخی در یکی از بخش های مهمِ این گفتگو به شخصیت اکبر عبدی و طنز در ایران پرداخت و گفت: اکبر عبدی را من به عنوان بازیگر کمدی در ایران بیش از همه قبول دارم. اکبر ...
لواندوفسکی: ممکن است این آخرین جام جهانی من باشد و برای همین احساساتی شدم
روبرت لواندوفسکی موفق شد در برتری 2-0، گل دوم لهستان مقابل عربستان سعودی در جام جهانی 2022 را به ثمر برساند. این اولین گل ستاره لهستان در جام جهانی جهانی بود و او به شدت احساساتی شده بود. ستاره بارسلونا در مورد این موضوع گفت: می دانم که ممکن است این آخرین جام جهانی من باشد. همان موقع خواندن سرود ملی کاملا احساساتی شده بودم. نمی خواستم فقط به خاطر حضور در جام جهانی در خاطره ها بمانم ...
تلاش و پشتکاردر کنار توکل بر خداوند باعث موفقیت من شد
میدانی شرکت کردم و به آن علاقه مند شدم و حدود 2 سال پیش به صورت حرفه ای این ورزش را شروع کردم. عیدیان افرود: من هر روز تمرین می کنم و در این راه خستگی برایم معنی ندارد چرا که عاشق حرفه ام هستم. وی اظهار کرد: قهرمانی در آسیا بعد از تمرین های متداوم یکی از تجارب بسیار شیرین من بود و البته بعد از آن پشتکار من بیشتر و بیشتر شد، چرا که هم باعث افتخار خانواده و مربی ام شده بودم و ...
پدر گرافیک ایران؛ پویا، جست وجوگر، پرکارترین و تاثیرگذارترین
کارشناسی در دانشکده هنرهای زیبا در سال 1344 به پایان رساند و مدتی بعد برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته طراحی غرفه در 1347 از پاریس دریافت کرد. اما پیش از رفتنش به فرانسه هم در کارهای هنری فعالیت می کرد. در حدود سال 1337 بود که پایش به آتلیهٔ محمد بهرامی باز شد. آغاز دوران کاری (تا پیش از انقلاب) ورود به آتلیهٔ محمد بهرامی در سال 1337 باعث شروع فعّالیت ...
ماجرای تباهی دختر 22 ساله/ شماره ام را در فضای مجازی به عنوان زن صیغه ای منتشر کرده اند
با یک اشتباه بزرگ هیجانی در دوران نوجوانی و هوس هایی که نام عشق را یدک می کشید، همه زندگی و آینده ام را در حالی تباه کردم که برای ادامه تحصیل از خانواده ام جدا شدم و تصمیم های نابه جا و اشتباه را تا جایی ادامه دادم که اکنون حتی بیان سرگذشتم برای عبرت دیگران نیز وحشتناک است... به گزارش پایگاه خبری رشت پرس دختر 22 ساله که مدعی بود دیگران حق و حقوق او را تضییع کرده اند، درباره سرگذشت تاسف بار خود گفت: در خانواده ای با فرهنگ آزاد به دنیا آمدم و در مشهد به تحصیل ادامه دادم اما سرنوشتم از 15 سالگی در حالی تغییر کرد که به همراه یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی عضو شدم. در آن گروه چند پسر جوان نیز عضویت داشتند که با یکی از آن ها بیشتر گفت وگو می کردم. امید حتی صفحه مجازی مرا در اینستاگرام دنبال می کرد. من هم تصاویری از چهره خودم را در گروه به اشتراک می گذاشتم به طوری که دوستان دیگری هم پیدا کردم که یکی از آن ها در خرمشهر بود و مرا نصیحت می کرد که در رشته ریاضیات ادامه تحصیل بدهم. اما در این میان امید سعی داشت با من ارتباط نزدیکی برقرار کند تا جایی که مدام مرا در پارک ملت مشهد تعقیب می کرد. او که از درد دل های من متوجه کمبود شدید محبت خانوادگی ام شده بود، پیام های بیشتری برایم ارسال می کرد و این گونه روابط ما با یکدیگر ادامه یافت و بعد از این که امید وارد دانشگاه شد به دنبالم می آمد و سوار بر خودرو با هم به گشت و گذار می پرداختیم. او نه تنها خواسته های زننده و غیرمتعارفی از من داشت بلکه بنگ و گل (مواد مخدر) را نیز به من تعارف می کرد که با سیگار استفاده کنم! خلاصه این ارتباط احمقانه و هوس آلود که نام عشق را یدک می کشید تا حدی ادامه یافت که یک روز مرا به باغ ویلای یکی از بستگانش برد و در آن جا اتفاقی افتاد که آینده ام را به نابودی کشاند... پس از آن خلوت شیطانی، دیگر امید مرا رها کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با امید تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می خواهی با من ازدواج کنی، باید تا 30 سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین! با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم ولی باز هم با تهدید مرا مجبور کرد که به این رابطه ادامه دهم. از آن روز به بعد من برای حس آرامش، سیگار می کشیدم و از درون احساس پوچی می کردم! تا جایی که تصمیم به خودکشی گرفتم اما یکی از همان پسرهایی که در فضای مجازی با او آشنا شده بودم، مرا از این کار منصرف کرد. هوشنگ اهل قوچان بود و بعد از مصرف مواد مخدر سیگار را با سیگار روشن می کرد اما من تنها او را می شناختم. بعد از این ماجرا، با پسری تبعه خارجی آشنا شدم که بیش از حد به من محبت می کرد و من هم به او علاقه مند شدم. حتی برای یکدیگر حلقه ازدواج هم گرفتیم و رابطه مان را علنی کردیم به طوری که او مسئولیت صفحه اینستاگرامی مرا به عهده گرفت چون من درگیر آزمون کنکور بودم اما وقتی پدرم از این رابطه مطلع شد، به شدت با ازدواج مان مخالفت کرد چرا که معتقد بود ازدواج با اتباع خارجی تبعات وحشتناکی دارد. در این هنگام امید هم مرا دختری هرزه و فاسد خواند و من هم پاسخ دادم که عاشق فرد دیگری هستم! پدرم وقتی فهمید که من توسط امید فریب خورده ام، شبانه به خانه آن ها رفتیم و مادرم موضوع را با خانواده اش در میان گذاشت و آن ها هم به ناچار با ازدواج من و امید موافقت کردند و این گونه پای سفره عقد نشستم ولی امید با دختران دیگری نیز در فضای مجازی ارتباط داشت و مرا کتک می زد. هنوز مدت کوتاهی از برگزاری مراسم عقد نگذشته بود که من در یکی از دانشگاه های آبادان پذیرفته شدم و در آن شهر علاوه بر تحصیل به تدریس خصوصی پرداختم. تا این که روزی امید به آبادان آمد و با هم به مسافرخانه رفتیم، در آن جا بود که به او گفتم من فرد دیگری را دوست دارم و طلاق می خواهم! ولی او با عصبانیت کتکم زد که مسئول مسافرخانه مرا از دستش نجات داد.من هم به خوابگاه دانشگاه بازگشتم ولی نیمه های شب پیام داد که قصد خودکشی دارد! من هم که ترسیده بودم به توصیه هم اتاقی ام دوباره به مسافرخانه رفتم اما او روی تخت نشسته بود و بنگ می کشید. زمانی که قصد داشت به من نزدیک شود، فریاد زدم جیغ می کشم! و بدین ترتیب او را در همان مسافرخانه رها کردم و به خوابگاه رفتم. پدرم وقتی ماجرا را شنید، از من خواست تا از او شکایت کنم. من هم با فرید ، یکی از دوستانم که در شمال کشور زندگی می کرد تماس گرفتم تا برای راهکارهای قانونی کمکم کند. او هم بلافاصله به آبادان آمد و برایم لباس و خوراکی خرید و هشدار داد که امید پسر خوبی نیست! بعد از درگیری تقاضای طلاق دادم و دانشگاه را رها کردم سپس به تهران رفتم و در آن جا مشغول کار شدم تا این که یک روز هوشنگ به دیدارم آمد و با هم یک واحد آپارتمانی را به صورت مشترک اجاره کردیم و چندین میلیون تومان هم پرداختم اما قولنامه منزل را به نام هوشنگ نوشتیم که در نهایت او با همکاری بنگاه دار پولم را بالا کشیدند و من که در رویای مهمانداری هواپیما بودم، هیچ گاه نتوانستم به خواسته ام برسم و برای حفظ آبروی خودم سکوت می کردم. در این شرایط به مشهد بازگشتم و به دلیل بیماری صرع که داشتم، نزد پزشک مشاور رفتم. حالا در شرایطی که هرکسی به خودش اجازه می داد به خواستگاری ام بیاید، یکی از دوستانم شماره تلفن مرا در فضای مجازی به عنوان زنی که قصد عقد موقت دارد، منتشر کرده و مردی مدام مزاحمم می شود. به همین دلیل به همراه مادرم نزد خانواده آن دختر کثیف رفتیم تا از آن مرد مزاحم نیز شکایت کنیم و ...
دستگیری عامل قتل باران 7 ساله / اعترافات تکان دهنده از مادر بیرحم / هفت سین را کنار یخچال چیدم!
تحقیقات در محل حاضر شدند. همچنین مشخص شد باران دختر زنی است که از مدتی قبل با افشین زندگی می کرد، برادر خردسال باران نیز در همان خانه کنار آنها بود.به این ترتیب این زن و مرد تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و سرانجام به دام افتادند. مادر باران در جلسه بازجویی مرد بازپرس پرونده اعتراف کرد که قاتل دخترش بوده و مرد مورد علاقه اش به نام افشین در مخفی کردن جسد با او همدستی داشته است. ...
شرکت بیش از 2500 نفر در سومین المپیاد ورزشی کارکنان وزارت بهداشت
... مدیر روابط عمومی معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت در ادامه اظهار داشت: از هفتم آذرماه سال جاری، مراسم افتتاحیه و روند ورود ورزشکاران به محل مسابقات آغاز و در هشتم آذرماه اولین دور مسابقات در رشته فوتسال انجام می شود. وی با اشاره به برگزاری مسابقات در مجموعه فرهنگی ورزشی خزرآباد شهرستان ساری باحضور 253 تیم از دانشگاه های علوم پزشکی، پایان این دوره از المپیاد را در تاریخ بیست و چهارم آذرماه عنوان کرد. ...
بانویی که با صبر زینبی(س) سه شهید تقدیم انقلاب کرد
کم سن بودم و تنها خاطره ای که از پدر به یاد دارم سفر مشهدمان بود که به نظرم زیباترین سفر عمرم بود. بعد از آن سفر، من بیست سال به مشهد نرفتم. زمانی که در سازمان برنامه استخدام شدم، مراسم های بسیج بود و نام نویسی و قرعه کشی می کردند، دومین نفر به اسم من درآمد و رفتم. وقتی رسیدم احساس کردم پدر و برادرانم در ورودی صحن و مقابل من قرار دارند. دلتنگشان هستم بنده همیشه آنها را در کنار ...
حمله تند نجمه جودکی به مجری تلویزیون: چرند نگو! / فیلم
محله شمیرانات تهران بعنوان فرزند اول خانواده به دنیا آمد و از طرف جد پدری اصالتا اهل خوانسار از توابع استان اصفهان می باشد. از علاقه تا معرفی رشیدپور اولین بار سال 1384 وقتی 15 ساله بودم اجرای استیجی در آموزش و پرورش منطقه یک تهران را با حمایت مادرم که مشوقم بود ، تجربه کردم بعد از آن تجربه اجرا به لطف خدا ، آقای رضا رشیدپور را در همایش کنکور دیدم و با مامانم رفتیم ...
هنر هنرمند، به مردم داری اوست
اسدالله خسروانی بود و من در این شغل ماندگار شدم، عاشق این کار شدم و با وجوداینکه خیلی پیش آمد که از این شغل بیرون بروم، اما ماندم و کارم را خیلی دوست داشتم، درحالی که اگر از این شغل می رفتم یکی از میلیاردهای شهر بودم؛ مثلاً اول انقلاب یکی از رفقایم به من گفت بیا در رشته زرگری کار کن، اما من نرفتم و او زرگر شد و الآن چهار دهنه حجره در بازار هنر، یک پاساژ در بندرعباس و یک هتل در تهران را اداره می کند ...
زخم های قلب یک شهید نخبه که جبهه را مقدم بر دانشگاه دید+ تصاویر
مادرمان به فاصله اینکه حمیدرضا رفت دست وصورتش را بشورد و پای صبحانه بیاید به من گفت به حمید بگو فاصله مرخصی هایش را کمی بیشتر کند، چون هر زمان مرخصی می آمد صله رحم می رفت و مدام به همه سر می زد. پنج شش روزی که می ماند مدام خانه فامیل بود. بعد که حمید به سفره برگشت همینکه لقمه را گرفت من که آماده سرکار رفتن بودم گفتم: داداش میشه فاصله مرخصی ها را بیشتر کنید؟ لقمه را گذاشت دهانش و وقتی تمام شد گفت: می ...
تعهد به اخلاق مداری مهمترین ویژگی متسابق قرآنی است
هستم و 2 سال است که توفیق حفظ کامل قرآن نصیب بنده شده است. ایکنا از چه سنی وارد فعالیت های قرآن شدید؟ به لطف خدا و همراهی پدر و مادرم از دوران طفولیت وارد مهد قرآنی علم الهدی شدم و جزء سی قرآن را حفظ کردم. کلاس دوم بودم که از همان مهد برای حفظ پیشرفته تماس گرفتند که به واسطه آن جزء یک قرآن را حفظ کردم، تقریباً تا سال هشتم تحصیل 5 جزء را حفظ شدم و از سال هشتم به بعد هم به مدت ...
منوچهر، سارق کهنه کار که 40 بار دستگیر شده: به دزدی معتادم!
...> بعد از آن این کار را ادامه دادم. حتی یک بار مرد مغازه دار هنگام دزدی مچم را گرفت، ولی به خاطر سن کمی که داشتم رهایم کرد. دقیقا یادم نمی آید، ولی می دانم که بالای 40 بار است که دستگیر می شوم. اولین بار در 12 یا 13 سالگی بود که دستگیر و به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدم. من کلکسیونی از سرقت های مختلف را در پرونده ام دارم. از جیب بری و زورگیری گرفته تا سرقت خودرو و خانه ها؛ حتی ...
شروع یک زندگی عاشقانه از گلزار شهدا
! وقتی آمدند، کل صحبت ما 9 دقیقه طول کشید. برای خودم عجیب بود که برای گفتگو درباره آینده به 9 دقیقه رضایت داده بودم. حالم جور دیگری بود. انگار این بار دلم به نه گفتن فوری راضی نبود. از طرفی برای بله گفتن هم تردید داشتم. قرار شد گفت وگوهایمان ادامه پیدا کند. آن روز ها توسلم به برادر شهیدم و دیگر شهدای مدافع حرم بود. چندباری به گلزار شهدای فاطمیون رفتم و از شهدا خواستم کمکم کنند. همه چیز به ...
آثار بوبن خواننده های خاص خود را دارد
را مطرح کرده بود. زمانی که کتاب دیوانه باز را ترجمه کردم و مورد استقبال مردم قرار گرفت به طوری که به چاپ دوازدهم یا سیزدهم رسید. بعد از ترجمه کتاب به فرانسه رفتم کتاب ایزابل بروژ را هم گرفتم و این کتاب را هم ترجمه کردم. پرویز شهدی،مترجم بیشتر بخوانید: کریستیان بوبن نویسنده فرانسوی درگذشت این مترجم زبان فرانسه درباره ترجمه باقی آثار این نویسنده71 ساله گفت ...
روایت جالب پدربزرگ موشکی ایران و جوانانی که تاو ساختند
یعنی یک دهم عملیات خیبر. در ارزیابی مقاطع مختلف جنگ درمی یابیم که علم و فناوری در بخش لجستیک، تدارکات و پشتیبانی حرف اول را می زند و ما توانستیم از جوانان خودمان به نحو احسن استفاده کنیم که خوشبختانه بعد از جنگ این کار خیلی خوب ادامه پیدا کرد. زمان جنگ مأمور شدم به هر نحو ممکن موشکی که بتوانیم عراق را با آن هدف قرار دهیم تهیه کنم. سال 62 وقتی که من از لیبی قول موشک گرفتم و آمدم، مرحوم ...
بی حیایی عروس ایرانی آن هم از نوع صیغه ای ! / بی شرم بودم می دانم !
تنها به خاطر هوس های زودگذر فریب مردی را خوردم که زندگی و آینده ام را نابود کرد به تشریح حادثه تلخ فریب در ازدواج پرداخت و گفت: از همان دوران ابتدایی، به درس و مدرسه علاقه ای نداشتم اما با اصرارهای بیش از اندازه و سخت گیری های پدرم به تحصیل ادامه دادم و پس از آن که در رشته حسابداری دیپلم گرفتم در شرکت بازرگانی یکی از دوستان پدرم مشغول به کار شدم. دوست داشتم مستقل باشم و از کار کردن لذت می بردم ...
جشنواره رسانه، روابط عمومی و عتف متولد شد
به گزارش ایران اکونومیست، سالن شهدای علمی وزارت علوم در دومین روز این هفته میزبان جلسه شورای برنامه ریزی آموزش عالی با حضور وزیر علوم و معاون آموزشی این وزارت خانه بود. وزیر علوم، تحقیقات و فناوری یکشنبه (29 آبان) در جمع خبرنگاران ضمن تشریح مصوبات این جلسه گفت: با تصویب شورای برنامه ریزی آموزش عالی، رشته های برنامه محور براساس نیاز کشور در برخی دانشگاه ها برای جذب نخبگان ایجاد می شود. ...
تحول فکری یک پزشک جهادگر/ همه چیز از سفر به روسیه آغاز شد
: متاسفانه در رشته کاری من پول حرف اول را می زند و درآمد این قشر در سطح متوسط جامعه نیست و من به شدت از این موضوع ناراحتم. اعتقادم این است که در همان مطب 10 متری خودم، هر کس از در می آید به خاطر بی پولی دست خالی برنگردد. تمام سعیم این بوده که همه حرف های حضرت آقا را انجام بدهم؛ مثلا در مورد فرزندآوری سفارش کردند؛ من بدون کمک از جایی، به خانواده هایی که بیشتر از 3 بچه داشته باشند، به تعرفه خودم که ...
آغاز بکار نخستین هنرستان بهیاری بندرعباس
البته برای سال های آینده ظرفیت پذیرش و شمار مراکز دارای این رشته افزایش خواهد یافت. معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش نیز در مراسم آغاز به کار این هنرستان گفت: توسعه آموزش های فنی و حرفه ای با هدف تربیت نیرو های مورد نیاز بازار کار، یکی از سیاست های دولت سیزدهم است. مهدی کاظمی افزود: توسعه هنرستان ها و رشته های هنرستانی با رویکرد تامین نیروی بازارکار و مشارکت بخش های مختلف ...
پایان کنگره بین المللی امناء الرسل در قم
اسلام و قرآن و اهلبیت از هر ابزاری بهره می گیرند. در این مراسم از 52 جلد موسوعه آیت الله موسوی الخرسان نیز رونمایی شد. آیت الله سید محمد مهدی موسوی الخرسان از علمای کشور عراق است که 94 سال سن دارد و در نجف اشرف زندگی می کند. این اندیشمند فرزانه، تالیفات متعددی در رشته های مختلف علوم اسلامی دارد و کتاب "ابن عباس" ایشان به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شده است. منبع:خبرگزاری صدا و سیما باشگاه خبرنگاران جوان قم قم ...
قتل فجیع زن جوان با تصور خیانت به شوهر
...> در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت مهرداد بار دیگر به پلیس آگاهی رفت و گفت در خانه شان دست نوشته ای پیدا کرده که نشان می دهد همسرش دست به خودکشی زده است و چون همسرش زنی تندخو بوده اطمینان دارد که او خودکشی کرده است و دیگر شکایتی ندارد. مهرداد گفت: من و همسرم پنج سال است که با هم زندگی می کنیم و هیچ اختلافی نداریم. امروز وقتی خانه را می گشتم با دستخط همسرم روبه رو شدم که در آن ...
بارداری زن دوم شهاب حسینی / فیلمی که حاشیه ساز شد !
به گزارش رکنا ، بازیگر،فیلم ساز ومجری سینمای ایران 14 بهمن ماه سال 1352 متولد شده است. جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را برنده شده است. در سال 1374 ازدواج کرده و دو فرزند پسر دارد. با ایفای نقش در فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی،جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را دریافت کرده است. شهاب حسینی رشته روان شناسی دانشگاه تهران را به علت مهاجرت به کانادا ...
بیل: بازیکنان ایران خطرناک هستند و برای برد به زمین می آیند/ شوخی خبرنگار ایران با کاپیتان ولز+فیلم
، اما سعی می کنیم کنترل شان کنیم. کاپیتان تیم ملی ولز درباره اینکه گلزنی مقابل آمریکا در جام جهانی در کدام بخش زندگی او قرار می گیرد، خاطرنشان کرد: فکر می کنم یکی از لحظات بزرگ من بود. نمی دانم فرصت دارم روی آن تمرکز کنم یا خیر؟ یک هفته خوب برای تیم مان خواهد بود. همه باور داریم تفاوتی ندارد کدام بازیکن گل بزند و مهم این است که چگونه بازی کنیم. بیل درباره اینکه چقدر فکر می کنند ...
این مرد زنش را کشت و جسدش را تکه تکه کرد و در بیابان دفن کرد / من قصد کشتن زنم را نداشتم! +عکس
ناپدید شدن زن 25 ساله ای به نام ساناز آغاز شد. شوهر 30 ساله وی به نام مهرداد که به کلانتری پاکدشت رفته بود به ماموران گفت: همسرم صبح برای خرید از خانه بیرون رفت و من هم مثل همیشه به محل کار رفتم. اما هرچه با موبایلش تماس گرفتم کسی پاسخ نداد. من نگران او شده بودم اما فکر کردم عصر به خانه برمی گردد. عصر وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم همسرم به خانه نیامده است. من نگران او هستم و می ترسم ب ...
سرنوشت دختری که فروخته شد!
خانه ام آورد و در حضور یکی دیگر از دوستانش که او نیز دستگیر شده است، به من تحویل داد. آن ها کودک را ستایش صدا می زدند. من هم برای آن که سندی داشته باشم، یک قولنامه دستی نوشتم و او را به مبلغ 800 هزار تومان خریدم که آن ها هم زیر قولنامه را امضا کردند. مرد میان سال در حالی که دست نوشته مذکور را روی میز قاضی صفائیان می گذاشت، ادامه داد: من با نظر همسرم نام آن دختر را مهلا گذاشتم و از آن روز به بعد ...
عذاب وجدان دختر از خودکشی خاموش برادرش / می دانستم اما جدی نگرفتم!
بلکه همانند یک دوست واقعی با من درددل می کرد و من هم سنگ صبورش بودم. با آن که اصرار داشتم برادرم مانند من وارد دانشگاه شود و به تحصیلات عالیه فکر کند ولی او علاقه ای به درس و مدرسه نداشت به طوری که حتی نتوانست دیپلم بگیرد و در آخرین سال دبیرستان کرد تا زودتر وارد بازار کار شود. برادرم خیلی زود عازم سربازی شد و من هم به تحصیل در رشته مهندسی ادامه دادم. او از هوش سرشاری برخوردار بود به همین ...