سایر منابع:
سایر خبرها
بلایی که خواستگار 19 ساله تهرانی بر سر دختر همسایه آورد! / دست و پای نسترن را شکستم! + عکس
من هر کاری را که بلد نبودم هم یاد گرفتم. بعد از آزادی چکار کردی؟ از آنجا که در زندان با کلی دوست خلافکار آشنا شده بودم و آنها به من شیوه های مختلف دزدی را یاد داده بودند چند باری با آنها به زورگیری رفتم اما بعد از مدتی دوباره دستگیر شدم و به زندان افتادم. بار آخر که 6 ماه قبل بود و از زندان آزاد شدم تصمیم گرفتم تکرویی کنم. چرا تصمیم گرفتی تنهایی سرقت کنی؟ ...
قتل به خاطر فیلم سیاه
حادثه او را تعقیب کردم و متوجه شدم به داخل نمایشگاه ماشین رفته است. وقتی از نمایشگاه خارج شد، سوار خودرو شد و در خیابان چرخی زد. موقعی که می خواست پیاده شود، ابتدا یک گلوله به شیشه خودرو شلیک کردم اما به محمود نخورد. سریع در را باز کرده و با شلیک سه گلوله از آنجا فرار کرده و به شمال کشور رفتم. به همراه زن موردعلاقه ام با یک صیغه نامه جعلی به کیش رفتیم و در آنجا قصد داشتیم با دریافت مدارک جعلی به ...
برف خاطره انگیز حرم
چند سال قبل وسط زمستان، برف خوبی آمد و همین که من دانه های برف را در آسمان دیدم، راه افتادم رفتم حرم تا با تلفن همراهم عکاسی کنم. آن روز تا 11 شب در صحن های حرم چرخیدم و وقتی یاد عکس هایی که گرفته بودم می افتادم، ته دلم گرم می شد. هیچ چیزی مثل گرفتن یک عکس خوب، حال مرا خوب نمی کند. حرم در روز برفی، خیلی دیدنی است. نشستن دانه های سپید برف روی کاشی های فیروزه ای رنگ دیوارها، نشستن برف ...
از صاحبکارم دزدی کردم تا دلم خنک شود
کارگاه زندگی می کردی؟ در مدتی که در کارگاه بودم آنها شهرستان بودند، وقتی وضعم خوب شد خانه اجاره کردم و زن و بچه ام را هم به خانه خودم بردم. *شاکی مدعی است سرقتی که تو کردی میلیاردی است در حالی که اختلاف شما بر سر چند میلیون تومان بود. من اگر وسایل را برنمی داشتم به پولم نمی رسیدم. *حالا که در زندان هستی و شاکی هم رضایت نمی دهد می دانی ممکن است چه عاقبتی ...
مقتول، آزار شیطانی ام داد، او را کشتم
دروغ گفتم. از زندگی خسته شده بودم و می خواستم زودتر اعدام شوم. رئیس دادگاه: سابقه داری؟ شاهین: یک بار به اتهام قتل پدرخوانده ام بازداشت شدم که با گزارش پزشکی قانونی مشخص شد بی گناهم و آزاد شدم. بعد هم در پرونده هایی به اتهام کتک زدن نامادری ام، رابطه نامشروع و نزاع دستگیر شدم که در همگی تبرئه شدم. پس از دفاعیات متهم، وکیل او در جایگاه ایستاد و در دفاعیاتش گفت: تقاضا دارم با توجه به ادعا های موکلم او به پزشکی قانونی معرفی و تحت معاینه قرار بگیرد. قضات با این درخواست موافقت کرده و پسر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد تا پس از معاینات دوباره محاکمه شود. روزنامه جام جم ...
(تصاویر) گزارش تکان دهنده از دختران افغان
. زمانی که به مدرسه می رفتم، امیدوار بودم که تبدیل به یک زن مستقل شوم که بتواند برادرانم را از اعتیاد خارج کند. اما اکنون نمی توانم به آن ها کمک کنم، زیرا در مدرسه نیستم. من هیچ امیدی ندارم و اکنون پذیرفته ام که نمی توانم به برادرانم کمک کنم. وقتی کار های خانه را انجام می دهم، احساس خوبی ندارم. من دیگر به مدرسه نمی روم تا قلم یا کتاب در دست بگیرم، در عوض، علف در دست دارم تا به بز ها غذا بدهم. ...
با سلطان گواهینامه ایران آشنا شوید!
نرم افزار وارد دانشگاه شدم. مدرک کارشناسی را که گرفتم، سرمایه ای مختصر فراهم کردم و خط تولید ایزوگام را در کارخانه ای جمع و جور راه انداختم. البته نکته ای را تا فراموش نکردم، اضافه کنم که گواهینامه پایه یک را زمانی که حدودا 20ساله بودم، گرفتم و آن زمان چند باری هم پشت فرمان جرثقیل های بزرگ نشسته بودم و از رانندگی با خودرو های موتوری سنگین لذت می بردم. از زمین و دریا تا آسمان! ...
قتل مسلحانه مرد میلیاردر تهرانی در اسلامشهر / پایان فرار بازی عاملان جنایت
دیگر که قبل از این به دام افتاده بودنیز منکر اتهامات وارد شده است؛ عاملان جنایت در سناریوی جدیدی اتهام را گردن همدیگر انداختند. ماجرای قتل مرد تهرانی به خاطر 8 میلیارد رمز ارز چه بود؟ 4 آذر امسال مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسرش خبر داد. وی گفت: روز گذشته پسرم برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. چند باری با تلفن همراه پسرم تماس گرفتم اما ...
از ترس آبرویم دروغ گفتم/ مقتول تعرض کرد، او را کشتم
بودم که دو نفر که سوار بر موتور بودند کنارم آمدند. یکی از آنها شهرام بود که با تهدید چاقو مرا به گوشه ای کشاند و آزارم داد. وقتی می خواست سوار موتور شود و فرار کند با دست هایم گلویش را فشار دادم تا بیهوش شد؛ اما قصدم کشتن او نبود. در این هنگام قاضی پرسید: چرا در اظهارات اولیه گفته بودی آنها قصد سرقت تلفن همراهت را داشتند؟ متهم پاسخ داد: می ترسیدم آبرویم برود. از ترس آبرویم دروغ ...
نقشه بی رحمانه دزد جوان برای سرقت از پسربچه ها
توانید یک رمان بنویسید. من اهل خلاف نبودم و فکر می کردم آینده درخشانی داشته باشم اما آنطور که رویاپردازی می کردم پیش نرفت و حالا تبدیل شدم به یک مجرم حرفه ای. می پرسید چرا شکست عشقی؟ چون عاشق یک دختری شدم که حاضر نشد با من ازدواج کند و بعد از او سرنوشت من هم تغییر کرد. مگر چه اتفاقی افتاد؟ 18ساله بودم که عاشق دختری شدم اما وقتی به خواستگاری اش رفتم جواب منفی شنیدم. من خیلی او را ...
نقشه شوم بهنام برای دختر جوان/ او را بعد از تجاوز از طبقه سوم به پایین پرتاب کرد+جزییات
: چند روزی از پیشنهاد ازدواج بهنام گذشته بود که او با من تماس گرفت و گفت پدر و مادرش می خواهند مرا ببینند. از طرفی هم مدعی شد که کار گویندگی مناسبی برایم پیدا کرده که بعد از دیدار با والدینش با آنها نیز قرار ملاقات گذاشته است. ابتدا مخالف رفتن به خانه بهنام بودم؛ اما آنقدر اصرار کرد که راضی شدم. خانه آنها در طبقه سوم ساختمانی بود و مقابل در ورودی نیز چندین جفت کفش زنانه و مردانه بود که مرا متقاعد کرد ...
سلامت روانی قاتل بررسی می شود
...، اما شهرام با تهدید چاقو مرا به گوشه ای خلوت برد و آزارم داد، سپس به طرف موتور رفت. آن ها می خواستند فرار کنند که یک دفعه دستانم را دور گردن شهرام انداختم و فشار دادم. به خودم آمدم که متوجه شدم بیهوش شده است. باور کنید قصد قتل نداشتم. می خواستم او را زمین گیر کنم تا پلیس برسد. با اقرار های متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه محاکمه روی میز ...
ورود به دنیای تبهکاران پس از شکست عشقی!
مجرم حرفه ای که به اتهام سرقت از کودکان بازداشت شده، مدعی است پس از شکست عشقی قدم به دنیای مجرمان گذاشته است. چند روز قبل پسر 10 ساله ای در حالی که صورتش زخمی بود همراه پدرش در تهران به اداره پلیس رفت و از سارق خشنی به اتهام ضرب و جرح و سرقت گوشی گرانقیمتش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند ساعت قبل در حال بازگشت از آموزشگاه زبان انگلیسی به خانه مان بودم و وارد یکی از ...
زنی در مرداب مواد افیونی
... این در حالی بود که من هم بعد از ازدواج دخترم به عقد موقت مردی درآمده بودم تا از این تنهایی بگریزم، ولی دیگر با بازگشت دخترم، اوضاع فرق می کرد. به همین دلیل از همسر دومم نیز جدا شدم تا دوباره از دختر و نوه ام مراقبت کنم. چند بار او را در مراکز ترک اعتیاد خصوصی بستری کردم، ولی تاثیری نداشت. ماریا به محض این که از مرکز ترک اعتیاد بیرون می آمد دوباره لوازم استعمال مواد مخدر صنعتی را به ...
تسلیم سرنوشت
نظرم خنده دارترین استدلال برای توجیه عشق و ازدواج بود. چند روز پیش برایم از دانشگاهی بورسیه آمده بود. اگر مامان می فهمید از ترس اینکه از او دور بشوم، همین امشب من را به هر زحمتی شده پای سفره عقد با خواستگار محبوبش می نشاند. باید دنبال کارهایم می رفتم. یک مهاجرت حساب شده که مدت ها منتظرش بودم. باید دور از چشم مامان پاسم را می گرفتم و کم کم برای رفتن آماده اش می کردم. چیزی تا پریدن نمانده بود و ...
تعرض به زنان در پوشش مسافرکش
برای کمک آمد من را مستقیم پیش پلیس برد. بعد از اینکه کارهای انتظامی و قضایی را انجام دادیم به خانه رفتم. *تعرض به تو تایید شده است، آیا بعد از آن به دکتر مراجعه کردی؟ تحت نظر دکتر زنان بودم، حالا حالم از نظر جسمی خوب شده و برای چکاپ می روم اما هنوز تحت نظر روانپزشک هستم و دارو مصرف می کنم. دچار ترس های بیمارگونه شده ام و به من حمله دست می دهد. حالم بد است و مدام با اطرافیانم ...
داستان ورود عجیب یک جوان تحصیلکرده به باند سارقان!
... تعقیب و گریز در خیابان سارقان هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بودند. تا اینکه چند روز قبل زن جوانی در یکی از خیابان های پایتخت شروع به فریاد کرد و از مردم کمک خواست. موتورسواری موبایلش را دزدیده و در حال فرار بود. این زن فریاد می زد و همان لحظه مرد موتورسوار دیگری با مشاهده این صحنه به تعقیب دزد فراری پرداخت. در این میان پلیس گشت نیروی انتظامی نیز خود را به صحنه رسانده و ...
می خواستیم مهریه های مان را خرج بسیج کنیم
می کردم. یک روز رفتم خانه و پدرم گفت می شود با تو بیایم؟ گفتم اشکالی ندارد. داشتیم می رفتیم استادیوم آزادی که مجروحین شیمیایی در آنجا نگهداری می شدند. چون نزدیک ما بود، تمام سرویس هایش را پایگاه مقداد می داد و بیشترین کار با ما بود. از درِ خانه داخل ماشین خوابیدم و به استادیوم که رسیدیم، بیدار شدم. پدرم پرسید شما همیشه در ماشین می خوابید؟ نگران شده بود که وقتی می خوابم، اطمینان کامل به راننده دارم ...
خوزستان شهادت، کردستان ریاست
ای نفتی که دودش به این راحتی ها پاک نمی شد. سن کم و سرمای شدید هوا سبب شده بود، تحمل شرایط کمی برایم سخت شود. به مدت 9 روز شیفت شب بودم و بعد پاس بخش شدم. پاس بخش کارش بهتر بود. داخل اتاق می ماندم و هرچند ساعت یک بار به نگهبان ها سر می زدم. و این شرایط تا کی ادامه داشت؟ یک روز در اتاق مشغول نماز خواندن بودم که فرمانده پایگاه بلند شد و بدون اینکه به من چیزی بگوید شروع کرد به ...
مرد 85ساله چرا زنش را با تابه کشت؟
هر روز به مادر و پدر پیرم سر می زدم یا با آنها تلفنی صحبت می کردم. امروز هر چه با مادرم تماس گرفتم تلفن را جواب نداد. من که نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم. وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمی دهد. او گفت مادرم خسته بوده و خوابیده است. من که به خاطر لحن صحبت پدرم به او شک کرده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را دیدم که از ناحیه سر به شدت زخمی شده. نبض او ...
دختر 14 ساله مادرش را با سیم شارژر خفه کرد / نیلا: در شب قتل نزد دوست پسرم بودم!
تنهایی می ماندم.بچه که بودم در مادرم من را مهد کودک می گذاشت و سر کار می رفت.وقتی رفتم کلاس اول یادم داد که در خانه را باز کنم و در خانه بمانم تا او بیاید.من هم به این تنها بودن عادت کردم ، آنها دلشان می خواست بعضی وقت ها با هم حرف بزنیم.اما حرف هایشان برایم جذاب نبود. آنطور که پیداست هیجانات نوجوانی فاصله زیادی میان او و پدرو مادرش انداخته بود، نیلا درمورد نحوه فوت مادرش روایت می کند ...
پروانه شدند، آنان که دل در مهر رضا (ع) بستند
دلم گرفته بود و بسیار غم داشت، جایی برای تحمل نبود و طاقت از کف داده بودم. جایی را هم سراغ نداشتم که بروم آنجا و آرام شوم، همیشه مادرم میگفت درد دلت را به بنده هایش نگو، روزی جایی از همان ها برای زمین زدنت استفاده می کنند! دور بنده هایش را خط بزرگی کشیدم، خودش هم که از آن بالا همیشه هوایم را داشته، اما آن روز عجیب و غریب فراموشش شده بودم. هرچه تقلا میکردم مرا نمیدید! ...
معشوقه 17 ساله: مرا گول زدند تا قتل نوعروس را گردن بگیرم!
تر است و علاقه ای به او ندارد! برای همین ارتباط ما نزدیک تر شد و من حدود 3 ماه قبل به خانه آن ها در منطقه طرقبه رفتم. ولی ناگهان با تازه عروس که در طبقه بالای منزل بود به مشاجره پرداختیم، چون او قصد داشت مرا از زندگی اش بیرون کند! در یک لحظه من عصبانی شدم و بطری حاوی بنزین را روی او ریختم و فندک را روشن کردم که شعله های آتش سراسر پیکر عروس 27 ساله را فرا گرفت و من هم از ترس فرار کردم. ...
مرد نانوا مظنون به قتل همسر
فروش ارز دیجیتال (ترید) بود، روز پنجم آذر از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. بیشتر بخوانید محاکمه پیرمردی که با ماهیتابه همسرش را کشت مرد سالخورده ای که متهم است هنگام درگیری با همسرش، او را با ضربه ماهیتابه به قتل رسانده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می شود. بیشتر بخوانید جنایت خانوادگی با اسلحه شکاری در فسا فرمانده انتظامی شهرستان ...
ماجرای تلخ مسموم کردن زن جوان با آبمیوه و آزار او!
با به نامزدم گفتم و فورا به پزشکی قانونی رفتم. کارشناسان پزشکی قانونی، مواد بیهوشی را در خونم تشخیص دادند که حاوی هروئین بود. بر اثر مواد بیهوشی مغزم دچار التهاب شده و هنوز بعد از گذشت چند ماه دارو می خورم و به حال عادی برنگشته ام. سومین شاکی گفت: بعد از آشنایی با آرش، او برایم اسنپ گرفت تا به دیدنش بروم. بین راه او مرا با آبمیوه مسموم کرد و وقتی به هوش آمدم فهمیدم به من تعرض شده است ...
یادگاری های سیاه دختر 17 ساله مشهدی
...، درمانده و مستاصل بودم و هر شب کابوس می دیدم به گونه ای که دچار افت تحصیلی شدم و دیگر شاگرد ممتاز نبودم. او تصریح کرد : با وجود این، یعقوب همواره مقابل مدرسه ام می آمد و برایم ایجاد مزاحمت می کرد، اما من از ترس به خانواده ام چیزی نمی گفتم تا این که یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم، برادرم به سمت من حمله ور شد و به شدت کتکم زد؛ مادرم نیز گوشی تلفنم را شکست و تازه فهمیدم که یعقوب ...
زائرانی که زائر دائمی حضرت شاهچراغ (ع) شدند
حادثه به چراغ های حرم اضافه شدند. همان شب مسبب این حادثه با شلیک گلوله از پای درآمد و چندی بعد در بیمارستان به هلاکت رسید. طولی نکشید که عامل دوم این حمله تروریستی نیز چند روز بعد در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد، اما حرم، هنوز هم حال و هوای دیگری داشت. شهدای حرم در یک تشییع باشکوه در جوار احمد بن موسی (ع) آرام گرفتند و برخی از آن ها زائران دائمی حضرت شدند. چشم حرم به جمال ...