منفورترین پدر و مادر ایرانی را بشناسید
سایر منابع:
سایر خبرها
زن 29 ساله: پدرم مرا به ساقی خود فروخت
خودش لب به مواد افیونی نمی زد! حداد خیلی زود با برادرم نیز صمیمی شد و در حالی که ادعا می کرد از یک سال قبل همسرش را طلاق داده است روزی مرا از پدرم خواستگاری کرد. این ماجرا در شرایطی رخ داد که من هم به خاطر رویاها و آرزوهایی که در سر داشتم خواستگارانم را یکی پس از دیگری رد کرده بودم و حالا افرادی قصد ازدواج با مرا داشتند که یا باید همسر دوم می شدم یا با افراد میان سالی ازدواج می کردم که به ...
مرد 45 ساله: همسرم 8 سال خیانت کرد و حالا به پسر 6 ساله ام شک دارم!
اجتماعی کلانتری گفت: در خانواده ای به دنیا آمدم که پدرم اوضاع اقتصادی مناسبی نداشت به همین دلیل همواره داشتن بسیاری از امکانات رفاهی برایم به یک آرزو تبدیل شده بود از سوی دیگر نیز به درس و مشق علاقه ای نداشتم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم هنوز به قول معروف پشت لبم سبز نشده بود که وارد بازار کار شدم و با دست فروشی و کارگری ساختمان، مخارجم را تامین می کردم، اما هیچ گاه این درآمد های اندک نتوانست ...
خواسته های بی شرمانه مرد بی غیرت از همسرش
حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود این من با همه سختی ها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانواده ام اهمیتی به این موضوع نمی دادند و از من حمایت نمی کردند. هنوز یک ماه ...
صاحبخانه شیطان صفت بجای اجاره دختر 15 ساله را خواستگاری کرد / مرد بی غیرت ناپدید شد
روزگارش را می گذراند، اما آن روزها مادرم زنده بود و در این مدت مرا از نظر مالی تامین می کرد، به همین دلیل نبود همسرم تاثیر زیادی در زندگی من نداشت ولی بعد از مادرم ورق برگشت و پدرم نیز با زن دیگری ازدواج کرد و دیگر توجهی به فرزندانش نداشت. با آن که از درآمد خوبی برخوردار بود ولی باز هم اهمیتی به من نمی داد که روزهای سختی را می گذراندم. در این شرایط من با تهیه ترشیجات خانگی و مبلغ یارانه زندگی ام ...
مجاهدی در طراز انقلاب | اینجا خانه وزیر و نماینده هشت دوره مجلس و شورای شهر است
بین لوازم ساده اما به نظر نویی که آنجا قرار دارد فقط 3کمد در اتاق دکتر است که از زهواردرفتگی اش می توان حدس زد مربوط به جهیزیه همسر دکتر است که از 50واندی سال پیش باقی مانده است. برای آزاده، پدر قهرمانی است که همتای او را نخواهد دید. می گوید: اگر از ساده زیستی پدرم حرف بزنم شاید کسی باور نکند اما حقیقت دارد. او تا لحظه ای که زنده بود هیچ کدام از لوازم خانه را نونوار نکرد. بعد هم برای تأیید حرفش در ...
همسرکشیِ هولناک به خاطر یک دلیل عجیب
دختران که به شدت تحت تاثیر حادثه قرار گرفته بود گفت: پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند اما هرگز فکر نمی کردم پدرم دست به چنین کاری بزند. ما شب حادثه در حال آماده شدن برای رفتن به مهمانی شب یلدا بودیم که درگیری میان پدر و مادرم بالا گرفت و پدرم به جان مادرم افتاد. او مقابل چشمان ما پارچه ای را دور گردن مادرمان پیچید و او را خفه کرد. همان موقع رگ دست خودش را هم زد و چند قرص خورد. او می گفت ...
رفیق بازی مرد متاهل کار دستش داد/ ناخواسته گرفتار زندگی سیاه شد
فکرش را بکنید بهم ریخته بود و حالم روز به روز بدتر می شد. آن قدر همسرم را اذیت کردم و روی اعصابش راه رفتم که تقاضای طلاق داد. به خواهرم گفته بود می خواهد با این کار مرا در منگنه بگذارد تا بلکه سر عقل بیایم. اما باز هم غرور بی جا کار خودش را کرد. او مهریه اش را بخشید و من هم طلاقش دادم. بعد از جدایی از شریک زندگی ام سرخورده و سرافکنده شده بودم؛ دیگر خانواده ام نیز ...
کشف جسد مرد سالخورده در خانه قدیمی محله خزانه/ اظهارات ضد و نقیض پسر مقتول راز قتل پدر را فاش کرد
پیدا کرده بود هدف تحقیق قرار بگیرد؛ وی هنگامی که مقابل تیم جنایی قرار گفت در اظهارات ضد و نقیضی گفت: چند سال قبل مادر و پدرم از یکدیگر جدا شدند و من در کنار مادرم در کرج زندگی می کنم؛ یک هفته ای می شود که به خانه پدرم در محله خزانه آمدم. متهم ردیف اول پرونده ادامه داد: شب گذشته با پدرم تا ساعت 4 بامداد قلیان کشیدیم و حرف زدیم در ادامه هم نیز من به اتاق دیگری رفتم و پدرم هم در اتاق خودش ...
آغوش گرم شهادت را دوست دارم
توانند و می خواهند یک روز روزه و نماز قضا برای این حقیر بجا آورند. اما چند کلامی با پدر و مادرم و همسر و برادرانم دارم ای پدر و مادر که رنجهای بسیار برای من کشیدید، مادری که شبها در کنار بسترم بودی و شبها تا صبح بیدار بودی پدر و مادرم خیلی شما را دوست داشتم ولی چه کنم که اسلام از همه شماها عزیزتر است و این را تشخیص دادم که اسلام امروز در خطر است این بود که شما را تنها گذاشتم. برادران ...
مجموعه کاریکلماتور با کلمه پدر تقدیم به باباهای زحمت کش
... ◾️ کاش پدرِ هیچ پدری در نیاید #عباس_پای_پوزان ◾️همه ی عمر استغفار کرد پدری که بدون اجازه مرا به دنیا آورد. #آرش_سیستانی ◾️اگر پدرم نبود هرگز زیبایی های جهان را نمی دیدم. #آرش_سیستانی ◾️پدرهای سالار ، پدر سالاری را نمی پسندند . #سعید_دهفولی ◾️بابا نردبان شد مرا به آسمان برساند خودش آسمانی شد . #محبوبه_بوری ...
همسرکشی در شمال تهران/ آن شب پدرم بعد از قتل مادرمان تعدادی قرص خورد و بعد هم رگ دستش را زد
از قصاص صرفنظر می کنیم و او را می بخشیم. سپس پدر و مادر مقتول به جایگاه رفتند و برای دامادشان درخواست قصاص کردند. بعد از آن متهم در دفاع از خودش گفت: ما مدام باهم بحث و دعوا داشتیم تا اینکه در شب یلدا آماده می شدیم تا به خانه مادرم برویم که بار دیگر بحث بین ما آغاز شد. فکرم همیشه درگیر بود؛ فکر می کردم همسرم به من خیانت می کند به همین خاطر به یکباره کنترل اعصابم را ...
نقشه شوم پسر جوان برای پدر پولدارش
پسرم است و می خواهد اسرار او را فاش کند، راهی آدرسی که برایم فرستاد شدم؛ خانه ای در یکی از مناطق تهران. وی ادامه داد: به محض ورود، پسر جوان با تهدید چاقو مرا در اتاقی زندانی کرد و دست وپایم را بست. او با تهدید رمز کارت های عابربانکم را گرفت و حساب هایم را خالی کرد. شاکی افزود: حدود 8 ساعت در خانه پسر ناشناس حبس بودم و سپس مرا رها کرد. او تهدید کرد که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم جانم را می گیرد ...
فیلم صفر تا صد قتل شهید قاسم فتح الهی / قصد کشتن نداشتم اما اعدامم کنید + گفتگو با قاتل
همیشه به من می گفت که تو کار بکن نیستی و همش دنبال تفریح و رفیق بازی هستی. منم که یک ماهی می شود ازدواج کرده ام برای اینکه بتوانم پولی به جیب بزنم و کارگری نکنم، دست به سرقت زدم. این فرد در پایان خاطر نشان کرد: ما قصد کشتن شهید فتح الهی را نداشتیم و از خانواده او می خواهم که مرا بابت این اتفاق ببخشند. چراکه ناخواسته این اتفاق رخ داد. این متهم در پایان گفت: کاش مقتول زنده بود ...
از ماجرای مردی که خانواده اش را به گلوله بست تا فاش شدن راز جنایت با رد جسد سوخته
زمان حضور مأموران قضایی پلیس، طناب از دور دستان و پاهای مقتول باز شده بود و مقداری خون هم روی پتوی مقتول دیده می شد. اولین فردی که تحت بازجویی قرار گرفت پسر جوان مقتول بود که موضوع را به مأموران اعلام کرده بود. او در اولین اظهارات خود به بازپرس ناصری گفت: چند سالی می شود که پدر و مادرم جدا شده اند. ما چهار برادر بودیم که چند سال پیش یکی از برادرانم فوت کرد. من هم برای زندگی به کرج رفتم و ...
سفر به مشهد از دیروز تا امروز
آستان رضوی ساخته بود اسکان کم هزینه بگیرند. بعد از زیارت به سمت زائر شهر حرکت کردیم و شب را در زائر شهر که توسط آستان قدس رضوی برای رفاه زائرین ساخته شده بود، اسکان گرفتیم. داشتم یک نگاهی به سفر زیارتی مادرم در قبل از انقلاب و سفر زیارتی امروز ما و بعد از انقلاب نگاه می کردم، پیش خودم گفتم: چه سفری و چقدر اختلاف که از زمین تا آسمان در یک سفر ایجاد شده؛ آن هم در شرایطی که ...
فرار از خودنمایی
این همه مشغله کاری آمدی. بچه ها خوشحال شدند. عذر می خواهم که اذیت شدی. با هم رودربایستی نداشتیم و گاهی سر به سر هم می گذاشتیم. به شوخی گفت: شیرازی، خدا بکشدت. امروز می خواستی مرا به کشتن بدهی.وسط این جمعیت داشتم له می شدم!
عالم را خانم های خانه دار می چرخانند!/چطور فرزندی مانند سردار سلیمانی تربیت کنیم؟
. قطعا همه ی انسان ها در همه ی دوران زندگیشان تحت تاثیر اشتباهات کوچک و بزرگ قرار می گیرند. اینکه بزرگتر من، مادر من، پدر من خودش را متعهد بداند و زمینه ی اصلاح اشتباهات من را در همان دوران فراهم کند، در جاهایی فضای اصلاح رفتار خودم را فراهم کند این ها قطعا در شکل گیری شخصیت قاسم سلیمانی ها تاثیر دارد. زنان، زمینه های رشد دانه های خدایی شدن در خانواده حجت الاسلام محمد بیرانوند ...
ازدواج یک ماهه!
...: اگرچه فقط 4 سال با پدر و مادرم زندگی کردم اما در همین مدت نیز همواره شاهد درگیری و کتک کاری آن ها بودم پدرم کارگری ساده بود ولی به مواد مخدر اعتیاد داشت و همین موضوع مادرم را ناراحت می کرد. اختلافات آن ها به جایی رسید که دیگر نتوانستند در کنار هم زندگی کنند و زمانی که من 4 سال بیشتر نداشتم از هم جدا شدند. یک سال بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد و من هم در کنار نامادری زندگی جدیدی را ...
وقتی عشق به امام عصر(عج) به شهادت منجر می شود
...، خیلی برایش سنگین است.از طرفی، همسایه ها مادرم را به بهانه این که در مسجد ابوذر بسته های عیدی درست کنیم، به مسجد برده و خبر شهادت را به مادرم داده بودند. مادرم در این سال ها خیلی سختی کشید؛ در سی و پنج سالگی همسرش را از دست داد و برای اینکه فرزندانش را سامان بدهد، هرگز ازدواج نکرد. نسبت به پدر احساس غرور دارید یا دلتنگی؟ هنوز هم در سن پنجاه سالگی با داشتن زن و دو بچه وقتی ...
گفتم تجربی بخوان گفت بندگی می خوانم تا شهید شوم
.... وقتی خانواده عروس خانم دیدند حرف نمی زنیم، پدر دختر خانم گفت حداقل جوان ها بروند و در اتاق دیگر با هم حرف بزنند. آقا رضا و دختر خانم به اتاق دیگر رفتند و چند دقیقه بعد هر دو ناراحت برگشتند. بعد از شهادت پسرم، آن دخترخانم پیش ما آمد و گفت در اتاق آقا رضا به ایشان گفته بود: من را حلال کن. برای خواستگاری نیامده ام و می دانم که کارم به ازدواج و این مراسم ها نمی کشد. فقط برای دل مادرم آمدم و برای ...
قتل هولناک پدر تهرانی در خانه متروکه اش/ پسرش بازداشت شد
سالی می شود که پدر و مادرم از هم جدا شده اند. ما 4 برادر بودیم که چند سال پیش یکی از برادرانم فوت کرد.من هم برای زندگی به کرج رفتم و گاهی به پدرم سر می زدم.روز گذشته به خانه پدرم آمدم و می خواستم یک هفته ای نزد او بمانم.تا ساعت 4 صبح با هم قلیان کشیدیم و گپ زدیم. بعد من به اتاق روبروی اتاق پدرم رفتم و خوابیدم.صبح که از خواب بیدار شدم گمان کردم که پدرم هنوز خواب است. پدرم فرد ...
سرقت شوهر از خانه و مغازه های آشنایان همسر
به گزارش شیعه نیوز ، زن جوان که مدعی بود همسرش عادت دارد از خانه و مغازه های آشنایان سرقت کند برای طلاق به دادگاه خانواده رفت. چند روز قبل زن و شوهر جوانی که تنها 8 ماه از ازدواج شان گذشته بود به یکی از شعبه های دادگاه خانواده رفتند و زن جوان در حالی که خواهان جدایی بود به قاضی گفت: از آشنایی و ازدواج ما کمتر از یکسال می گذرد اما در همین مدت رفتارهایی از همسرم دیدم که جز خجالت و ...
اعتراف زن 19ساله: ازدواجم ثبت نشده ولی باردار هستم
تصمیم می گرفت. خلاصه در کنار مادرم روزگار می گذراندم تا این که پسر همسایه به خواستگاری ام آمد. “شهرام” خانواده خوبی داشت و دریکی از شرکت های فرش بافی کار می کرد اما مادرش به شدت بیمار بود و به همین خاطر مادر من نیز به خانه آن ها رفت و آمد داشت و آن ها را کاملا می شناخت . 17 سال بیشتر نداشتم که مراسم عقدکنان من و شهرام برگزار شد و دیگر هم به تحصیل ادامه ندادم. شهرام نیز بعد از مرگ پدرش به شدت وابسته ...
دستگیری “خواننده ایرانی” به جرم آزار و اذیت زنان جوان
. حتی قدرت صحبت کردن هم نداشتم. آنها حدود 10 شب مرا مقابل خانه مان رها کردند و من درحالیکه گیج بودم زنگ خانه مان را زدم و وقتی وارد شدم از هوش رفتم که خانواده ام با دیدن وضعیتم مرا به بیمارستان رساندند. پزشکان می گفتند که در خون ما ماده بیهوشی و مقداری هروئین بوده است که اگر کمی دوز آن بیشتر بود قطعا جانم را از دست می دادم. دختر جوان در ادامه گفت: تا 3 روز اصلا در حال خودم ...
نامزدم دزد نیست، فقط طلبش را می خواست
، وقتی خیلی بچه بودم پدرم فوت کرد. مادرم هم پنج سال قبل فوت کرد. من و برادرم با هم زندگی می کنیم. *چطور با نامزدت آشنا شدی؟ مدتی برای او کار می کردم. مغازه داشت. من به عنوان فروشنده برای او کار می کردم، بعد هم از من خوشش آمد و خواستگاری کرد و نامزد کردیم. *برادرت چه می کند؟ برادرم فعلاً دبیرستانی است. او درس می خواند. اصلاً به خاطر او ما هنوز نتوانسته ایم ازدواج کنیم ...
تفاوت های میان ملل مختلف با بیان طنز شنیدنی می شود
می رفتیم و شیر گاو ها را می دوشیدیم. خانواده ی ما مثل تمام خانواده های روستایی، خانواده ی پرجمعیتی بود که یکی یکی بزرگ می شدند و سر زندگی خویش می رفتند. من در طول دوران تحصیل، شاگرد ممتازی بودم، از همین رو مورد تشویق پدر و مادر و خواهر و برادرانم قرار می گرفتم... . این شروع داستان غضنفر دیپلمات می شود نوشته ی طنزنویس معاصر سعید رحمان نیا است. رحمان نیا تجربه های خود را از سفر هایی که به خارج ...
وصیت شهید محمد رنج کشان برای دوستان
ام و آن جوانی که با نارنجک به زیر تانک می رود و جان خود را در راه اسلام و وطنش از دست می دهد مرا به وجد و شعف می آورد. وصیت من به پدر و مادر و خواهر و برادرانم، اگر ناراحتی از جانب من کشیدید که می دانم کشیدید، مرا ببخشید و می دانم چقدر شما را اذیت کرده ام، ان شاءالله که خداوند کلیه مسلمین را که در راه اسلام شهید می شوند از اصحاب امام حسین (ع) به حساب آورد و کسانی را که در راه اسلام ...
رونمایی سمانه پاکدل از چهره جدیدش | سمانه پاکدل به سیم آخر زد
با وجود مخالفت خانواده همه تلاشش را برای رسیدن به خواسته اش انجام داد و به صورت پنهانی بازی در تئاتر را آغاز کرد. این بانوی هنرمند به دلیل شغل پدر و مادرش به کارهای خانه علاقه دارد و به گفته خودش تبحر خاصی در زمینه آشپزی دارد.سمانه پاکدل به مادرش علاقه زیادی دارد و او را در زمینه های مختلف اخلاقی الگوی خودش میداند و به گفته خودش آدم بسیاری با صبر و تحملی است اما اگر پا روی دمش بگذارند پا ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید محمدرضا زارع توران پشتی + تصویر
به گزارش گروه استانی تیتر یک ؛ در این یادداشت به بیان فرازهایی از وصیت نامه، خاطرات و زندگینامه شهید محمدرضا زارع توران پشتی می پردازیم. فرازهایی از زندگینامه شهید سرباز شهیدی که در هنگام نماز، آسمانی شد. شهید محمدرضا زارع توران پشتی در سال 1339 در خانواده ای کشاورز و زحمتکش و فقیر واقع در سرچشمه کرج پا به عرصه وجود نهاد و پس از سپری شدن دوران کودکی در سن 7 سالگی ...