خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
همخوابی اجباری با لیلای17 ساله / مرد قوی هیکل بی عفتش کرد !
سعید به سر قرار رفتم. کنار دکه ای در خیابان به انتظارش ایستاده بودم که ناگهان مردی قوی هیکل با خالکوبی هایی روی دستش به من نزدیک شد. او هیچ شباهتی به عکس هایی که از سعید دیده بودم نداشت. وقتی تعجب مرا دید خودش را پسرخاله سعید معرفی کرد و گفت سعید نتوانست خودش بیاید و مرا فرستاده تا تو را پیش او ببرم . من هم بدون هیچ سؤالی سوار ماشین آن مرد غریبه شدم. چند دقیقه ای گذشت از شهر خارج شدیم و به محلی ...
طلاب جهادی که شادی و خنده را به زلزله زده ها هدیه می دهند
...، روحانیون عموما جوان، درد دل های مردم را شنیده و سعی در رفع شایعات و شبهات از ذهن و روح مردم آسیب دیده دارند و در نهایت هم حرف های مردم را به مسئولین منتقل می کنند. قسمت مهمی از کار هم سازمان دهی و توزیع مواد غذایی است. گفتنی است که چهار آشپزخانه زیر نظر گروه جهادی حوزه ی علمیه و ستاد اجرایی فرمان امام وجود دارد که روزانه حدودِ 10 هزار پرس غذا طبخ شده و در کمپ های سطح شهر و روستاها توزیع می شود. ...
وزارت نفت جای افراد متخصص است استخدام قهرمانان ورزشی در وزارت نفت اشتباه است
استخدام کشتی گیران در وزارت نفت | نفت آنلاین مشاهده فیلم صحبت های علیرضا دبیر ⬅️ نفت آنلاین : حال کسی که خود اعتراف می کند چون چهره ورزشی بوده نباید به شورای شهر می رفته و مردم نباید به او رای میدادن چگونه به دیدار وزیر نفت می رود و پیگیر استخدام قهرمانان کشتی در تخصصی ترین وزارتخانه کشور می شود!! همچنین درخواست استخدام قهرمانان ورزشی در وزارت نفت در حالی است ...
قلی زاده: در زلزله یکی از دنده هایم شکست؛ بازیکنی که به ما گل زد زیر آوار جان باخت
قلی زاده صحبت هایی را عنوان کرد. به گزارش طرفداری، علی قلی زاده دوشنبه شب در گفت وگویی درباره زلزله در ترکیه و بازی در این شهر، اظهار داشت: ساعت چهار صبح از خواب پریدیم و زمین لرزه شدیدی بود که همه جا فقط تکان می خورد. نمی دانم چطور بلند شدم و خودم را جمع و جور کردم، اما همه وسایلم در هتل ماند. وی افزود: ما با شروع زلزله همه از هتل بیرون رفتیم و تنها ...
پیام لژیونرهای ایرانی از ترکیه؛ حال ما خوب است
.... البته در شهر کایسری آنطور که پیگیر شدم زلزله را احساس کردند اما آنطور جدی نبوده است. الان هم حالمان خوب است. آنطور که از اخبار متوجه شدیم صدمات و تلفات و خسارت زیادی داشته و از این بابت واقعا ناراحتیم. یکی از شهرها در برف سنگین است و بیشتر پروازها هم لغو شده، با این شرایط بعید است مسابقات ادامه پیدا کند و اینطور که می گویند یک زلزله شدیدتر هم در راه است و امیدوارم اتفاق بدتری در ...
زندگی کرک داگلاس دیجیتالی شد
بنیاد داگلاس در بخش آرشیو خود با افزودن 10 هزار مورد شخصی از کرک داگلاس و همسرش، همه آنها را به صورت آنلاین برای عموم مردم در دسترس قرار داد. به نقل از ددلاین، مایکل داگلاس اکنون مشغول فیلم سینمایی مرد مورچه ای و زنبور: کوانتومانیا است که قرار است از 17 همین ماه اکران شود و دوشنبه شب اولین نمایش جهانی خود را در وست وود تجربه می کند. وی همچنین یک سریال 8 قسمتی با عنوان فرانکلین درباره ...
انتشار آرشیو دیجیتالی زندگی کرک داگلاس
این دو به عنوان سفیران حسن نیت آمریکا به بیش از 40کشور سفر کرده بودند و اسناد مربوط به این سفرها و مراودات فرهنگی آنها توسط آن نگهداری می شد و مدارک مربوط به آنها شامل بیش از 80 فیلم و 12 کتاب مربوط به کرک است. آن همسر کرک به دلیل کارهای خیریه و بشردوستانه اش شهرت زیادی داشت. مایکل داگلاس 78 ساله درباره زندگی پدر و نامادری اش می گوید: پس از درگذشت آنها ما کار دلخراش جست وجو در مخفیگاه های آنها در بورلی هیلز و مونته سینو را داشتیم و باید چندین انباری مربوط به کارهای تجاری را بررسی می کردیم ولی آن همه چیز را نجات داده بود. هرچند درباره کمیت و کیفیت این اسناد ...
واکنش علی کریمی به زلزله ترکیه/ نگران مردم عزیز کشورم در خوی هستم
راهی شهر دیگری (گیرسون) شده بودیم. الان هم اینجا هستیم و الان هم زلزله باعث لغو بازی شده، اما ما در این شهر زلزله را خوشبختانه احساس نکردیم. وی ادامه داد: البته در شهر کایسری آن طور که پیگیر شدم زلزله را احساس کردند، اما آن طور جدی نبوده است. الان هم حالمان خوب است. علی کریمی با ابزار ناراحتی بابت اتفاق پیش آمده و همدردی با خانواده های آسیب دیده گفت: آن طور که از اخبار متوجه ...
کریمی: حالمان در ترکیه خوب است/ زلزله صدمات و خسارات بسیاری داشته است
هافبک ملی پوش ایرانی تیم کایسری اسپور ترکیه از شرایط خود و دیگر هم تیمی ایرانی اش بعد از زلزله در این کشور خبر داد.
مکالمه خنده دار اپراتور نمایندگی سایپا و یک مشتری
رویداد 24: ویدیویی از مکالمه خنده دار اپراتور نمایندگی سایپا و یک مشتری را ببینید. پ
خنده دارترین سکانس بخارست؛ بازجویی از پژمان جمشیدی + فیلم
به گزارش اقتصادآنلاین، خنده دارترین سکانس فیلم بخارست را می بینید. در خلاصه داستان بخارست آماده است: جلیل و جلال دو برادرند که یکی در تاکسی اینترنتی و دیگری در استخری به نام بخارست کار می کند. جلیل قصد دارد با پیج اینستاگرامی اش کسب درآمد کند، از این رو دست به گرفتن ویدئوهای دوربین مخفی خطرناک می زند. یکی از این دوربین مخفی ها که در استخر گرفته شده، او را در مخمصه بزرگی گرفتار می کند که منجر می شود وارد دردسرهایی شوند. ...
گریه های ستاره تیم ملی فوتبال بعد از زلزله وحشتناک ترکیه؛ اصلا نمی دانم چطور زنده ماندم/ خدا به مردم رحم ...
نمی دانم چطور زنده ماندم. واقعا وحشتناک بود و تجربه خیلی تلخی بود. امیدوارم خدا به مردم رحم کند. قلی زاده در ادامه گفت: حتما ویدیوی ولکان را دیده اید. ما با آنها بازی داشتیم. این شهر بیشترین آسیب را در زلزله دیده است. این زلزله چیزی بود که هیچکس تصورش را نمی کرد. همه به در و دیوار خوردیم و با زحمت خودمان را به بیرون محوطه هتل رساندیم. درحالی که ساختمان های اطراف فرو می ریخت. یک چیز آخر ...
آخرین وضعیت سلامتی علی کریمی پس از زلزله مهیب در ترکیه
درباره وضعیت او اطلاع کسب کنیم. کریمی درباره وضعیت خود این طور گفت: حال من و مجید حسینی خوب است و نگران نباشید. ما این هفته بازی داشتیم و با تیم راهی شهر دیگری (گیرسون) شده بودیم. الان هم اینجا هستیم و الان هم زلزله باعث لغو بازی شده، اما ما در این شهر زلزله را خوشبختانه احساس نکردیم. وی ادامه داد: البته در شهر کایسری آن طور که پیگیر شدم زلزله را احساس ...
مکالمه خنده دار اپراتور نمایندگی سایپا و یک مشتری +فیلم
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
مادر و دختر بی پناه در چنگال دژخیمان
خیلی آهسته و آرام برایش صحبت می کردم تا بداند اوضاع از چه قرار است. آن شب دهشتناک به سختی گذشت. صبح هر دوی ما را برای بازجویی و شکنجه بردند چون پتو به سر داشتیم، خنده های تمسخرآمیز و متلک ها شروع شد، حجاب پتویی! مادر پتویی! دختر پتویی! پتو پتویی! و... یکی گفت کجاست آن خمینی که بیاید و شما را با پتوی روی سرتان نجات دهد و... خلاصه ما را حسابی دست انداخته و مسخره می کردند. وقتی از کارها و وحشی ...
شعر نزارقبانی در مدح امام خمینی (ره) و انقلاب ایران
کسری را بعد از چیرگی به زیر کشیده اند و بت ها را به لرزه درآورده اند شیعیان... سنیان گرسنگان... تشنگان زنجیرهایشان را شکسته اند و لگام ها را گسسته ... فرمانروای مصر برای شاه ایران اشک می ریزد و چه خنده دار که شهر اسوان ، به پناهگاهی برای یتیمان! تبدیل شده است و خمینی- که خدا شمشیرش را بلند نگاه دارد، ندای اسلام و رسولش را سر داده است اینچنین است که دین،به آفرینشی پایدار و به انقلاب و به فتح مبدّل می شود پایان پیام/ ...
مسیر مهربانی را گم کرده ایم
در روز میلاد حضرت علی(ع) از سوی یکی از دوستان که بانی جشن روز پدر در سرای سالمندان اراک بود به صورت بسیار اتفاقی دعوت شدم و به همراه عکاس خبرگزاری قرار بر این شد در این مراسم شرکت کنیم. سرای سالمندان اراک تقریباً در 20 کیلومتری شهر قرار دارد که قریب به 97 سالمند اعم از 70 آقا و 27 بانو در آن ساکن هستند. شاید با کمی دلهره وارد مراسم جشن شدم؛ چراکه همیشه از رویارویی با پدران و مادران چشم انتظار ...
دوربین مخفی خنده دار از موتورسوار نابینا
دوات آنلاین -مردی نابینا سوار بر موتور در خیابان ویراژ می دهد. این موضوع کلیپ دوربین مخفی بالا است. واکنش مردم عادی در برابر این صحنه جالب و خنده دار است. بیشتر ببینید: دوربین مخفی بانمک از سطل آشغال جادویی
در حلقه لشکر فرشتگان
برای اینکه سردم نشود، درجا بزنم و بپر بپر کنم. واقعا موثر بود! علاوه بر گرما خنده هم تولید کرد. دخترها اما نگران و کلافه بودند. خیلی زود وارد پچ پچ شان شدم. فکر می کردند آقا نشسته اند توی حسینیه و می خواستند زودتر بروند و ببینندشان! توضیح دادم که هنوز آقا نیامده اند و حسینیه خالی است و ما اولین نفراتی هستیم که وارد مراسم می شویم و نگران نباشند. رضایت و قدردانی را با خنده ای که روی لبهایشان نشست ...
ناگفته های یک بانو ایرانی از اسارت درزندان های آمریکا / آمریکا با دانشجویان طرفدار انقلاب چه کرد؟!
درست باشد اما در جریان اغتشاشات پاییز 1401 وقتی به گوشش رسید. ضد انقلاب و اغتشاشگران پتک آزادی آمریکا و اروپا را بر سر ایران می کوبند تصمیم گرفت از زخم 40 ساله اش بگوید از آن به اصطلاح آزادی ای بگوید که در آمریکا تجربه کرده است. متولد سال 1341 است و بزرگ شده آمریکا. قبل از انقلاب برای تحصیل پدرش راهی آمریکا شدند و چندسالی را در شهر کلمبیا گذراندند. پدرش دانشجوی دکتری علوم سیاسی بود و همین باعث ...
علیرضا دبیر: برای خنده کاندیدای شورای شهر شدم و مردم نباید به من رای می دادند
. * مردم نباید دوره اول به من رای می دادند! من از اینکه به شورای شهر رفتم، راضی ام، آن هم به چند دلیل. اول این را بگویم که من به شورای شهر نمی خواستم بروم و آمدم رییس فدراسیون کشتی شوم، اما دولت آقای احمدی نژاد و رییس سازمان تربیت بدنی وقت مرا راه ندادند. من به حالت قهر به وزارت کشور رفتم و برای شورای شهر ثبت نام کردم. اول برای خنده بود و فکر نمی کردم رای بیاورم. واقعیتش را بخواهید ...
گپ و گفتی با نخستین و تنها بانوی راهدار کشور/ هر چه محور صعب العبورتر؛ بازگشایی آن لذت بخش تر
، گاهی شده فردی را نجات داده ام و چند متر آن طرف ترش خودم گیر کرده ام، اما هر بار این امید و باور که دعای خیر مردم بدرقه راهم است، موجب نجاتم شده و توانسته ام به کمک همکارانم مجدد کارم را ادامه دهم. چند روز پیش که مشغول برف روبی و نمک پاشی در گردنه فرسش الیگودرز بودم که ماشین خراب شد و از ساعت یک ظهر تا چهار عصر در میان انبوهی از برف گرفتار شدم، بخاری ماشین کار نمی کرد و هر لحظه به شدت ...
کلیپ به یاد علی انصاریان ؛ مرد همیشه خندان
علی انصاریان (14 تیر 1356 – 15 بهمن 1399) فوتبالیست، مجری تلویزیون و بازیگر ایرانی بود. او کار خود را در سال 1375 و با بازی در باشگاه فوتبال فجر شهید سپاسی شیراز آغاز و در پرسپولیس به اوج رسید و سرانجام در سال 1390 از حر
علیرضا دبیر: برای خنده نامزد شورای شهر شدم!
رویداد24 به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی و قهرمان سابق المپیک سال 1385 در انتخابات شورای اسلامی تهران شرکت کرد و موفق به عضویت شورای شهر شد. او در گفت و گوی اخیر خود با ورزش سه درباره حضورش در انتخابات شورای شهر گفت: من واقعا نمی خواستم به شورا بروم. آن زمان می خواستم رئیس فدراسیون شوم که دولت آقای احمدی نژاد من را راه نداد که البته بنده خدایی که رئیس سازمان تربیت بدنی بود من را راه نداد. من آمدم ثبت نام کنم که نگذاشتند و به حالت قهر رفتم وزارت کشور ثبت نام کردم و مستقل هم رای آوردم. واقعا برای خنده بود و واقعیتش اصلا نباید به من رای می دادند. ...
علیرضا دبیر: برای خنده نامزد شورای شهر شدم!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی و قهرمان سابق المپیک سال 1385 در انتخابات شورای اسلامی تهران شرکت کرد و موفق به عضویت شورای شهر شد. او در گفت و گوی اخیر خود با ورزش سه درباره حضورش در انتخابات شورای شهر گفت: من واقعا نمی خواستم به شورا بروم. آن زمان می خواستم رئیس فدراسیون شوم که دولت آقای احمدی نژاد من را راه نداد که البته بنده خدایی که رئیس سازمان تربیت بدنی بود من را راه نداد. من آمدم ثبت نام کنم که نگذاشتند و به حالت قهر رفتم وزارت کشور ثبت نام کردم و مستقل هم رای آوردم. واقعا برای خنده بود و واقعیتش اصلا نباید به من رای می دادند. 258 258 ...
ببینید: صحبت های جالب علیرضا دبیر درباره علت حضورش در شورای شهر
علیرضا دبیر: دولت احمدی نژاد نگذاشت به کشتی بیایم، قهر کردم برای شورای شهر ثبت نام کردم،خنده دار بود که رای آوردم! مردم نباید به من رای می دادند اما لطف داشتند.
صبحانه خبری، 16 بهمن 1401؛ از اعلام تهیه دستور العمل برگزاری تجمعات قانونی تا بیانیه تروئیکای اروپایی و ...
ادامه داد: من به حالت قهر به وزارت کشور رفتم و ثبت نام کردم. مستقل هم رای آوردم. واقعا برای خنده بود و فکر نمی کردم رای بیاورم. دبیر افزود: واقعیتش این است که اصلا نباید به من رای می دادند اما مردم محبت کردند و رای دادند. مستقل هم رای اوردم و هفتم تهران شدم. آیت الله مکارم شیرازی: مملکت با شعار اداره نمی شود در ویدویی که توسط دفتر آیت الله مکارم شیرازی منتشر شده این گونه آمده است ...
به یاد علی انصاریان؛ مرد همیشه خندان
خبرورزشی: بیشترین تصاویری که از علی انصاریان در ذهن ما شکل گرفته خنده های از ته دل او در برنامه هایی بود که اجرا می کرد اما کرونا این خنده ها را از مردم ایران گرفت. پ
ازدواج خنده دار پسر جوان با زن 81ساله!
منیبان نوشت: ازدواج عجیب پسر اوکراینی با زن 81 ساله معلول در رسانه های خارجی خبرساز شد. گزارش رسانه های خارجی حاکی از آن است که جوان 24 ساله برای این که به سربازی نرود تصمیم گرفت با دخترعموی 81 ساله معلول خود ازدواج کند. این در حالی است که جوان عاشق پیشه ادعا کرده که شایعات مردم دروغ است و او به شدت به دختر عموی پیر و معلولش علاقمند است. گفتنی است که در اوکراین ...
پای صحبت های تنها زن راهدار ایران: وقتی بچه بودم، با گل کامیون درست می کردم! +عکس
این آرزو رسیدی؟ بله. ثابت کردم که خواستن توانستن است و انجام خیلی کارها زن و مرد ندارد. تا قبل از اینکه در راهداری مشغول به کار شوم، تریلی داشتم. راننده ترانزیت بودم و خیلی به شغلم علاقه داشتم. خانواده ات با این تصمیم های تو مشکلی نداشتند؟ نه. اتفاقا مشوقم هم بودند. اگر حمایت آنها نبود به این خواسته هایم نمی رسیدم. مردم شهر چطور؟ نگاه آنها نسبت به تو چگونه بود ...
