سایر منابع:
سایر خبرها
دموکراسی رشوه ای با اطاعت می شود قربان !
.... آن، این بود که گفت هرکسی را از هر جا تو بخواهی، من وکیل خواهم کرد. هرکسی باشد، هیچ فکر نکن، به من بگو تمام می کنم. حسین فردوست از نزدیکان پهلوی در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی پرده از رسوایی انتخابات در دوره محمد رضا برمی دارد و می نویسد: در زمان نخست وزیری علم، محمد رضا دستور داد که با علم و منصور یک کمیسیون سه نفره برای انتخاب نمایندگان مجلس تشکیل دهم. کمیسیون در منزل علم تشکیل ...
یادداشت های علم؛ گواه فساد شاه
اینکه شاید مردم باور نمی کنند برخی قضایا را سانسور می کنند. باید از رادیو و تلویزیون کتاب یادداشت های اسدالله علم(نخست وزیر وقت) را از رو بخوانند. در یادداشت های او آمده محمدرضا پهلوی به فرح می گوید تو با یک عده رابطه نامشروع داری و تو زن شاه هستی و این موضوع صحیح نیست و فرح در جواب می گوید مگر من اختیار خود را ندارم. محمدرضا پهلوی هم با چند نفر در ارتباط بود و چند نفر از فرانسه برای او ...
نگاهی بر حیات پرنور امین ولایت؛ شاهچراغ(ع) قلب شیراز و نگین فارس
شریعت و کراماتی که حضرت احمدبن موسی(ع) داشتند، برای بیعت به عنوان امام هشتم دور ایشان اجتماع کرده بودند. در همین حین حضرت احمدبن موسی(ع) به منبر رفتند و بعد از این که خطبه ای را در کمال فصاحت و بلاغت ایراد کردند، فرمودند: " پس از پدرم، برادرم امام رضا(ع) امام هشتم شیعیان و خلیفه به حق و ولی خداست و اطاعت از او از جانب خدا و رسولش بر من و شما واجب است". و بعد هم از فضایل و کرامات برادر خود ...
سرگذشت فرزندان پهلوی چه شد؟ | از خودکشی لیلا و علیرضا گرفته تا خیانت و برادرکشی
به گزارش همشهری آنلاین ، خواهران و مادر شاه در غربت و افسردگی از دنیا رفتند و حتی در تشییع جنازه شان هم خانواده پهلوی حضور نیافت یا بدتر از آن، دختر کوچک شاه در لندن خودکشی کرد و علیرضا پهلوی که پسر دوم شاه بود در مرگی مشکوک در آمریکا که شائبه قتل وی توسط برادرش همچنان بر سر زبان هاست از دنیا رفت. فرزندانم درحالی که در محوطه کاخ نیاوران بازی می کردند، شعارهای مرگ بر شاه را می شنیدند و ...
خاطرات یکی از همافرانی که سال 57 با امام بیعت کردند/ علیزاده طباطبایی امروز وکیل پرونده های سیاسی و ...
وقتی حضرت امام آمد، نورشاهی با صدای بلند ایست خبر داد. چیزی از قبل طراحی و هماهنگ نشده بود، یکپارچه همه شعار دادیم خمینی روح خدا فرمانده کل قوا . برای اولین بار ما لقب فرمانده کل قوا را درباره امام گفتیم. همچنین شعار ما همه سرباز توئیم خمینی گوش به فرمان توئیم خمینی را سر دادیم. امام چند کلمه بیشتر صحبت نکردند که در صحیفه موجود است. فرمودند، ان شاءالله شما سرباز امام زمان(عج) هستید. به دانشگاه تهران بروید و از آقای مهندس بازرگان که به عنوان نخست وزیر کارخود را شروع می کند پشتیبانی کنید . ...
پشت صحنه فیلمی که وایرال شد/ مردانگی پسر شهرکردی تحسین خارج نشین ها را هم برانگیخت
دادم که باید بروم کمک ماشین هایی که در برف گیر کرده اند. الحق و الانصاف شهرداری هم نمک پاشی و شن ریزی کرده بود حتی ماشین آلات هم مشغول برف روبی بودند اما برف به زمین چسبیده بود و همین سبب می شد جاده لغزنده شود. بسم الله بسیجی من و تو هستیم... چند ماشین را هُل دادم و حرکت کردند تقریبا یک ساعتی بود که مشغول بودم که جوانی دیگر سر رسید و گفت کمک نمی خواید؟ گفتم بنده خدا ...
اشرف را روی پل کوچه برج بدجور ترساندیم!
ورود یک نوجوان به جریان انقلاب باید ریشه هایی داشته باشد، خانواده تان چطور جوی داشت؟ ما یک خانواده مذهبی داشتیم. پدر و پدربزرگم نیم قرن است برنامه قرائت حمد و سوره را برگزار می کنند. پدرم مقلد آقای بروجردی بود. بعد از فوت ایشان هم امام خمینی را انتخاب کرد و رساله ایشان را در جلد رساله آیت الله بروجردی می گذاشت و نگهداری می کرد. بعد از وقایع سال های 41 و 42، اگر از کسی رساله حضرت امام را می گرفتند، جرم سنگینی داشت. به همین دلیل بابا جلد رساله آیت الله بروجردی را روی رساله حضرت امام می گذاشت. ی ...
اولین کسی که ورود امام را به خاک ایران از هواپیما اعلام کرد/ ماجرای تصرف نخست وزیری و دانشگاه افسری در ...
ندادم که باید حسابرسی شود و بعد یکی دو نیروی مسلح و غیرمسلح هم برای محافظت آنجا قرار دادیم و آمدیم به سمت ژاندارمری در خیابان کارگر (سی متری قبلی). ژاندارمری یک خیابان پایین تر از ابوریحان بود. یک سر خیابان می خورد به شاه رضا. جلوی ژاندارمری، نگهبانی بود و در دستش ژ 3 داشت، جلویم را گرفت. گفتم من دست خالی آمده ام ولی در بین مردم افراد مسلح هستند و آمده ایم برای تصرف. سرهنگ ادراکی شوهر ...
سیامک، مردِ میدان انقلاب انزلی/از ممنوعیت پوشیدن کتانی تا پنهان شدن در پشت بام اداره برق انزلی
؛ شهید بهرام گل آور، شهید علی پیشوایی و شهید حمید رجبی مقدم. شهید سیامک به حدی به بلوغ فکری رسیده بود که در سال 56-1355 و در اوج خفقان رژیم پهلوی برای سلامت حضرت روح الله خمینی و نابودی رژیم غاصب اسرائیل صلوات های آتشین و شورانگیزی می گرفت که بارها با نیروهای امنیتی زمان شاه درگیر شده و به آنان ضرب شست نشان داده بود. حماسه سرایی سیامک در مسجد قارویر علی جوانبخت، یکی ...
حواستان باشد این جنگ با پنبه سر می بُرَد!
هر از چندگاهی تا کنارش بنشینی و مثل مادری فرهیخته سعی کنی اطلاعاتی جدید و ناشناخته به دانسته هایش اضافه کنی، نگاهی عاقل اندر سفیه می اندازد و با یک جمله آشنا عذرت را می خواهد: من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید! از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان نمی دانید با شنیدن این جمله چه زلزله چند ریشتری به جان آدم می افتد. خدا شاهد است دل، هزار راه می رود. بازهم بگذریم! *خودتی؟! تا حالا شلوار ...
نزدیک بود از دوره خلبانی در پاکستان حذف شوم
خواست برود F5، یکی یک هواپیمای دیگر و من همچنان پای C130 ایستاده بودم. جناب سرهنگ پرونده من را باز کرد. گفت ببین تو بهترین نمره پروازی را آورده ای. رضا احمدی هم بهترین نمره آکادمی را آورده است. بیا برو شکاری! گفتم F86 هست؟ گفت آره. گفتم پس می روم هشتادوشش. چهارنفر یا پنج نفرمان را به پایگاه دزفول فرستادند که با F86 پرواز کنیم. درست همان روزی که به پایگاه رسیدیم و در گردان نشسته بودیم که ...
شعار استقلال و آزادی انقلاب برگرفته از تجربه انباشته تاریخی بود/ نور امید عفو بر صفحه وحدت
ایران نیز عزل امیرکبیر بود. زیرا ناصرالدین شاه در 16 سالگی و با کمک میرزاتقی خان امیرکبیر به پادشاهی رسید. قتل امیرکبیر، بارزترین نشانه دخالت انگلیس عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی امیرکبیر را یکی از بزرگ ترین رجال سیاسی در تاریخ ایران خواند و ادامه داد: یکی از اقدامات میرزا تقی خان امیرکبیر تاسیس دارالفنون برای ورود علوم و صنایع جدید به کشور بود، اما او سه سال بیشتر فرصت مدیریت ...
/نقد فیلم های جشنواره/ بعد از رفتن ؛ تنگنای جور دیگر دیدن!
شما را وا می داشت به این فکر کنید که این طور هم می شود ! فیلم سینمایی بعد از رفتن ، حاضر در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، نیز در قصه چنین رویکردی داشته است. همه چیز مانند خیلی از فیلم های با موضوع مشابه است، تا آنجا که مخاطب درمی یابد درباره مادری که فرزند خردسال و همسرش را ترک کرده و حالا پس از چند سال سر و کله اش پیدا شده، این طور (جور دیگر) هم می شود دید. در واقع یک برگ که با تصور یک ...
طلاق به خاطر فراموشی جشن سالگرد
من به نفع هردوی ماست. دقایقی از بحث این زوج نگذشته بود که منشی دادگاه آنها را به داخل شعبه فراخواند. قاضی که مردی میانسال با ته ریش سفید بود نگاهی به آنها کرد و سپس از زن جوان پرسید: شما 2 سال از ازدواج تان گذشته و به این زودی تصمیم به جدایی گرفتید؟ چه موضوعی باعث شده که فکر کنید این زندگی باید تمام شود؟ نازنین جواب داد: جناب قاضی همسر من در این مدت رفتارهایی کرد ...
شهیدی که برای گربه هم دلش می سوخت !/ تقدیر شهید صیاد شیرازی از شهید ایلامی
را از او ندیده بودم. با خشم و عصبانیت تمام به کن گفت: چرا به این حیوان بیچاره شلیک کردی؟ گفتم: ظرف غذا را نجس کرد. عباس با عصبانیت گفت: این هم مثل تو گرسنه است و احتیاج به غذا دارد، تو چرا ظرف غذا را در جای بهتری نگذاشتی؟! او در اوج شهامت چنین دل رئوف و مهربانی داشت. در نحوه استفاده از مهمات بسیار حساس بود. عباس معتقد بود که این گلوله ها مال مردم و حاصل دست رنج آن ها است. او حتی در حین ...
چگونه اسناد مشروطه خواهان گیلان سر از زباله های تهران درآورد
...> حسن اکبری ، متولد 16 اسفند 1356، چگونگی جمع آوری چنین اسناد تاریخی با ارزشی را اینگونه روایت می کند: به گمانم سال های 1380بود که به مجموعه داری و به ویژه جمع آوری سکه های تاریخی علاقمند شدم. آن سالها در کشور مالزی کار می کردم. اصلا وقتی از وطن دوری، دلت می خواهد به هرچیزی که تو را به یاد وطن می اندازد، به یاد هویت هایت، چنگ بزنی. دچار افسردگی شدید شده بودم، به ناچار به ایران بازگشتم و در تهران ...
معتمدِ محله ما
به من. با خوشحالی یکی از فرم ها را به دستش دادم و فرم دوم را روی کفه ترازویش گذاشتم و گفتم: بی زحمت این یکی را هم بدهید یکی از دوستانتان پر کند تا دیگر مزاحم نشوم آه سردی کشید و حرفی نزد. بله این طوری بود که آقا قندعلی و دوستش آقامراد معرف من شدند و من رفتم جبهه. اما دست روزگار، بازی دیگری برای من تدارک دیده بود. سال ها بعد که من جوانی متین و سر به راه شدم به همراه پدر و مادرم بار دیگر مزاحم آقا قندعلی شدم، اما این بار می خواستم مرا به غلامی قبول کند و دامادش بشوم حالا شما فکرش را بکنید که در جلسه خواستگاری چه گذشت...... کد خبر 639436 ...
یگانی راکت
...! فرهاد عشوندی فعال رسانه ای با اشاره به استوری عباس جدیدی قهرمان سابق کشتی نوشت: تو یک هفته اخیر عباس جدیدی چند باری این پیام رو برای اون هایی که تو گوشیش ذخیره داره به عنوان جوابیه به برادران خادم و اکبر فلاح فرستاده بار اول که تصویر این بیانیه رو فرستاده بود گفتم شاید اشتباه تایپی باشه اما انگار عباس آقا عادت داره بگه بایگانی راکت ! ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید مهدی عسگری + تصاویر و فیلم
شهید به برادرش ...برادر عزیزم اگر دوست داری در زندگی خود عزیز و بزرگوار بشوی، در تمام مراحل زندگی ات فقط خدا رو در نظر بگیر و بگو خدا .هیچ وقت از کلمه من استفاده نکن آیت الله بهجت همیشه می گفت خدا، همه می گویند بهجت ولی خودش می گوید فقط خدا ...برادرم تو هم بگو خدا فرازهایی از خاطرات شهید به نقل از همسرش آقا مهدی خیلی زیاد یاد مرگ بود ...
نشست آهات| مداحی که می تواند آوینی مداحان شود/ مهدی رسولی: سلبریتی شدن مداحان را تهدید می کند
دارند تحلیل سیاسی را از من مداح در کلام و هنر بشنوند. من امسال در محضر رهبر انقلاب شعری خواندم که یک جایی از آن گفتم کی گفته زن ضعیف است، زن ظریف است. کجای عالم دیدی گره را با دست زمخت باز کنند بلکه با دست ظریف باز می کنند و خدا زن را برای همین آفریده است و از این جا وارد روضه شدم و گفتن ای قربان آن سرپنجه های ظرفیت که گره های ما را باز می کنی. این مداح اهل بیت (ع) با اشاره به اینکه برای ...
روزی که مجسمه شاه در اصفهان پایین کشیده شد
احمد آقا محمدی و چند نفر دیگر از بچه ها فرار کردند. محمدحسن خودش را داخل یک کتاب فروشی انداخت، فروشنده هم در را رویش بست و او دستگیر شد؛ اما احمد فرار کرد. مرا هم با موتور گرفتند که گفتم: به خدا چهلم بابامه؛ دارم از تخت فولاد میام. درجه دار با ژسه دو تا تیر بغل گوشم شلیک کرد و چند تا فحش آب دار بهم داد و گفت برو گم شو! من هم گازش را گرفتم و آمدم و خبر دستگیری محمدحسن را به خانواده اش دادم ...
ماجرای عنایت عقیله بنی هاشم به یک شهید/ وقتی همه دکترها قطع امید کردند اما!
چهره پشت این عکس ها بگیرد و برایشان شعر بخواند. مادر شهیدان محمود و رضا نادعلی را می گویم. مادری که در دوران جنگ تحمیلی 4 پسرش را برای دفاع از اسلام و ایران راهی جبهه کرده. به قول خودش این صورت به چین نشسته یادگار همان روزهای سخت است. همان سال هایی که تا زنگ خانه به صدا در می آمد. دلش هری می ریخت که نکند خبر مجروحیت و یا شهادت پسرانش را برایش آورده باشند. البته که در این 8 سال کم نشنیده از این ...
گلچین مداحی وفات حضرت زینب (س)
(شور) دانلود فیلم اصلی سپردمت به خدا و به خارهای مغیلان (شور) دانلود فیلم اصلی گلچین مداحی وفات حضرت زینب (س) با نوای گرمارودی این دل دوباره دارد حال و هوای زینب (س)(زمینه) بار و غم تو رو برادر یکسال و نیم به شونه بردم (شور) اگه زینب نبود کرم نبود حرم نبود (شور) دل عاشقم از تاب و تب ...
چریک و متدین و بازاری همه مشتاق منبر آقا بودند
خود آقا پای سماور می نشستند و چایی می ریختند! راوی خاطرات در واپسین سالیان دهه 40 با آیت الله سیدعلی خامنه ای از سکانداران جریان بیداری دینی و سیاسی در شهر مشهد، آشنا شد و به مرور با ایشان صمیمیت یافت. بی تردید روایت های وی از سیره رهبری در دوران مبارزه- که به زودی در قالب اثر متولد 44 روانه بازار نشر خواهد گشت- بس معتبر و دستمایه ت ...
مسی راز نگاه به آسمان و زمزمه زیرلبش را فاش کرد؛ خبری از مارادونا و مادربزرگ نیست!
دارند و می خواهند ببینند که از تلاشی که می کنم لذت می برم. از این بابت خدا را شاکرم. تو رکوردهای باورنکردنی بسیاری به دست آوردی: گلزنی در تمامی مراحل برای اولین بار در تاریخ. نمی دانم چه بگویم. این باورنکردنی بود، تمام جام جهانی باورنکردنی بود. این که چطور آن را گذراندم و چقدر لذت بردم. همیشه در میکسدزون گفتم که این برایم متفاوت است و به همان اندازه کوپا آمریکا از آن لذت می برم ...
شعرخوانی شاعران بین المللی جشنواره شعر فجر در پارک شهر
... که تا گل سحر ستاره پوشن پرنده های تشنه از دور میان صدای روشن تورو می نوشن بذار که از دستای تو بتابه آرزوهایی که براش آب شدم خاطره های خوب و از من نگیر حالا که تو چشمای تو قاب شدم پا به پای چشمه ها راه میفتم رو به بهاری که تو خونه داری دلم می خواد تو این غروب پاییز شکوفه هاتو رو سرم ...
در این هیئت دختران آزادند/ این بانوی ایرانی با عمل جذب می کند نه با زبان!
مریض شد و عمل جراحی لازم داشت. مونیکا خیلی نگران و ناراحت بود. من در آنجا به او گفتم: من برای پدرت دعا و نذر می کنم تا شفا پیدا کند. مونیکا پرسید: نذر چیه؟ گفتم نذر یک مقدار پولی هست که ما برای یک حاجت قلبی که داریم می دهیم که خدا برآورده اش کند. مونیکا از نذر خوشش آمد اما پرسید چرا برای من نذر می کنی مگر من کی ام که تو می خواهی برای من پول خرج کنی؟ گفتم: برای ما مسلمان ها فرقی نمی کند ...
نشست شعرخوانی محفل ادبی قند پارسی در شیراز برگزار شد
...> هم از شانه های تو دارد نشانی اگر صخره بر خود نبیند تکان را گره خورده با دین چنان صیت نامت که فریاد تو یاد آرد اذان را سلاح تو ایمان قرین تو قران بریدی امان شاه صاحب قران را نه تیغ و نه ترگ و نه هیهای لشکر نه در کف گرفتی عنان وسنان را نه اسبان تازی ز جیحون جهاندی نه تسخیر کردی قلاع فلان را ...