سایر منابع:
سایر خبرها
بایدها و نبایدهای انقلاب اسلامی + مسابقه
گفتم مثلاً تو سی تا بزن، بیست تا بزن، تو سه تا اضافه زدی. شلّاق را گرفت، قنبر را خواباند، گفت: حالا خودت بخواب، آن سه تایی که اضافه هست ... این است، خیلی مهم است. مرز، هر کسی روی مرز باشد. شما یک دقیقه قبل از افطار کنی، روزه ات باطل است، ولو صبح تا حالا گرسنه خوابیدی، صبح تا حالا گرسنه بودی هان، ولی یک دقیقه زودتر، روزه ات باطل است. در نماز با توجّه یک دقیقه رویت را برگردانی، نماز باطل ...
با قد بلند زرافه باید آقای گل جهان می شد/ استقلالی ها من را تهدید به قتل کردند
آقای سردار آجورلو به صورت غیرقانونی تبلیغات را گرفتند. و شما هم به استادیوم رفتید و از این اتفاق جلوگیری کردید.درست است؟ دو هفته هم من خودم به استادیوم رفتم و جلوگیری کردم ولی هفته بعد آن از مسئولین خود فدراسیون و سازمان لیگ به من گفتند دخالت نکن و بگذار کار انجام شود و از بالا دستور آمده است. من همیشه حرف هایم را به هر قیمتی می زنم و آن زمان گفتم عملی نیست و به فوتبال ضربه ...
روایت بنّایی که شکنجه گاه برای ساواک ساخت
نیامد شبانه روز او در هیات ها می گذشت. بعد از دهه اول محرم شب تا صبح در زیرزمین مشغول تکثیر اعلامیه بود. صبح هم برای صف نفت و نان می رفت ماشینش را پرمی کرد و برای نیازمندان در روستاها می برد. تا روزهای آخر ماه محرم که گفت باید خانه را تخیله کنیم تو و بچه ها را به روستا نزد خانواده ات می برم. چون راهی که من می روم معلوم نیست، برگشت داشته باشد. فردای همان روزی که به روستا رفتیم همسرم به من و مادرش گفت ...
من خلیل صراف، کهنه سرباز جمهوری اسلامی/ روایت یک ارتشی از انقلاب
.... توی راه که داشتم به خانه می رفتم گریه می کردم و فکر می کردم باید چه کار کنم. بعد از جلسه هم از دوستانی که اعتراض نکردند ناراحت شدم. گفتم مگر شما می خواهید این کار را انجام بدهید؟ گفتند حالا چه اشکالی دارد؟ گفتم خیلی اشکال دارد. یعنی تو می خواهی همسرت را آرایش کنی و به استقبال فلانی بروی؟ به جهنم که او می خواهد از اینجا بازدید کند! به خاطر مخالفت من، گفتند شما اصلاً نمی خواهد بیایی. ...
کارگردان گل های باوارده : فیلم به نمایش درآمده مزخرف است؛ اصرار سبب شد این نسخه را روی پرده ببینید / ...
... او افزود: تقصیر ما نبود که فیلم دو شب قبل نرسید یک اتفاق بین آدمهای فنی و جشنواره بود. من هیچی نمی خواهم بگویم چون حوصله ندارم. فقط بگویم که من از این نسخه ناراضی ام و اصرار سبب شد شما یک نسخه مزخرف را روی پرده ببینید. فیلم قطعا دو تا سه ماه کار دارد. او درباره اینکه قرار بوده این فیلم ادامه داشته باشد گفت: این یک سه قسمتی بود ولی تا مدتی دیگر، مرا بکشند هم حاضر نیستم آن را بسازم ...
روایت شکنجه یک معلم توسط ساواک
؟ گفتم محمدیوسف باروتی. بی وقفه شروع کرد به فحش دادن. رکیک ترین حرف ها را به من زد. بعد هم گفت اعدامت می کنیم. منوچهری به جلاد زندان معروف بود. من را دکتر رضایی تحویل داد. کسی که سواد ابتدایی هم نداشت اما به او دکتر می گفتند. رضایی تا من را دید گفت امشب با تو کاری نداریم. برو بخواب. فردا موتورت را پیاده می کنیم. فردا صبح من را به اتاق حسینی بردند. همه جور ابزار شکنجه آنجا بود. آپولو، شلاق ...
فتح الله زاده: قرارداد 2 ستاره استقلال را تمدید می کنیم/ به ساپینتو 2 بازیکن خارجی خوب معرفی کردم
. مدیر عامل باشگاه استقلال در ادامه افزود: دو بازیکن که سابقه بازی در تیم های مطرح اروپایی داشتند را به آقای ساپینتو معرفی کرده بودم اما ایشان گفتند چون الان تیم خوب بازی می کند برای جذب بازیکن عجله نکنیم و بازیکنی را بگیریم که فراتر از این نفرات باشد. من هم به عنوان مدیر عامل باشگاه، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و گفتم شما هر وقت بازیکنی را به ما معرفی کنید، آمادگی جذب او را داریم و الان هم ...
ارکستر سازهای ملی یا ارکستر مستضعفان/شما با چه اجازه ای می رقصید؟
...> شعر را خواندم و به آقای سبزواری گفتم آقای سبزواری، شعر کمی طولانی است. گفت چقدر از آن را می خواهی؟ گفتم سه بند را می خواهم که اول، وسط و آخر هر بند شما را بتوانم ملودی الله اکبر، خمینی رهبر خودم را بگنجانم و در چارچوب همین موسیقی هم باشد. ایشان گفت. خیلی خوب امسال حضرت امام بعد از عید نوروز می خواهد پیام بدهد تو می توانی این اثر را طوری بسازی که بعد از پیام حضرت امام پخش شود و دوباره سرود ...
فجر 44| شکنجه های وحشیانه ساواک به روایت یک زندانی؛ چه کسی از پشت گردن تا کمرت اره کشیده؟
دیوارها شعار نوشته بود که ساواکی ها این صحنه را می بینند؛ بعد از نماز سوار اتوبوس شدیم که از درب عقب اتوبوس رئیس ساواک آباده سوار اتوبوس شد و همان موقع باز هم از همراهم پرسیدم چیزی همراهت نداری؟ که ماژیک را نشان داد و همان موقع آن را به سمت عقب پرتاب کردیم. رئیس ساواک بالای سرمان آمد و با جدیت به او گفتم تو که هستی؟ و گفت وقتی پایین رفتیم متوجه می شوی؛ ما را از ماشین پیاده کردند و ما ...
خبر خوب| تولدت مبارک زنده ترین انقلاب!
گروه خبر خوب: خبر خوب، تویی انقلاب عزیز من! خبر خوب، خبر تولد توست! تو زنده ای و نه یک بار در بهمن 57 که بارها و بارها از نو متولد شده ای. خبر خوب، ولوله ایست که تو در جان ما انداخته ای. احساس غرور و عزتیست که تو به ما داده ای. حال خوشیست که وقتی نام ایران را می بریم، در بند بند وجود
روایت خاطرات انقلاب از زبان مسن ترین مبارز همدانی
.... آن شب هم به هر منوال گذشت و بعد از سخنرانی به منزل آقای حجازی رفت و از آنجا که احتمال خطر برای منزل آقای حجازی می رفت به منزل یکی از همسایگان آنها رفت. آن شب به ما خبر دادند امام خمینی(ره) را دستگیر کرده اند. آقای باهنر گفت آقای خمینی به ما گفتند تا مرا دستگیر نکرده اند شما فعالیت های انقلابی خود را داشته باشید اما اگر دستگیر شدم دیگر دست نگه دارید. برای راهی کردن آقای باهنر به ...
قتل پیرمرد مهربان
را سر او آورده است. حشمت، پیرمرد دوست داشتنی محل بود که مال و منالی هم نداشت که بگویم به خاطر پولش او را کشته اند. همه همسایه ها هوای حشمت را داشتند و مرتضی، یکی از همسایه ها بیشتر حواسش به پیرمرد بود. با خودم گفتم شاید مرتضی بتواند اطلاعاتی به ما بدهد تا قاتل را شناسایی کنیم. پیدا کردن مرتضی کار سختی نبود و سراغش رفتم. مرد جوان به نظر می رسید خیلی از مرگ پیرمرد ناراحت نیست و چهره ای بی تفاوت ...
دریادار حسینی بای آسمانی شد | + بازخوانی یک گفت وگو
خداحافظی می کردم در خروجی همانجا دیدم که دو فروند هواپیمای عراقی اقدام به بمباران باند فرودگاه نظامی نیروی هوایی بوشهر کردند؛ نیروی هوایی بوشهر در مجاورت پایگاه نیروی دریایی قرار داشت. آژیر قرمز زدند و معلوم شد که عراقی ها حمله کرده اند. به دفتر ناخدا صمدی رفتم، گفت چکار می خواهی بکنی؟ گفتم من دیگر تهران نمی روم الان جنگ شده. از واحد ما یک تعداد درخرمشهر هستند، هرجا ماموریت باشد من با شما ...
عبور از اروند به سوی فاو
راه می دادند. برای خودروهای مهندسی، تجهیزات جنگی و فرماندهان تاکتیکی کارت تردد ویژه صادر کردند و همه شان را توجیه کردند که در شب با چراغ خاموش با کمترین سروصدا در منطقه رفت وآمد کنند. یگان های ژاندارمری را با یگان های سپاه عوض کردند و به آن ها گفتند مثل یگان های ژاندارمری آرایش بگیرند. حتی به جای کلاشنیکف به سپاهی ها ژ3 دادند که اسلحه سازمانی ژاندارمری بود. نه ایران میزان و مقدار معمولی ...
چرا اسناد ترور امام خمینی از خاطرات هایزر حذف شد؟
. اول به رئیس دفتر سرلشکر جناب که وضع چیست؟ گفت: خیلی خراب. گفت: توسعه پیدا کرد. من فکر کردم دیگر تمام است چون تنها امید آن بود که من دست رحیمی و بدره ای را گرفتم شب قبل و گفتم اگر امشب تمام نشود مملکت تمام است. چند لحظه بعد یکی از معاونان نیروی دریایی آمد گفت: مرا چریک ها گرفتند مسلح تو ماشین پیاده کردند چون اسلحه نداشتم و چون یک پیرزن را سوار کرده بودم به بیمارستان برسانم گفتند شما این را به ...
ماجرای طبابت لیسانسه های هندی در ایران
مان گره نُه مان بود! در این وضعیت، فشار خیلی زیادی به من وارد می شد و دچار سکته قلبی شده و بستری شدم.پزشکان گفتند یک عروق عمده قلب شما کلا بسته شده است. مجبور شدم از وزارت بهداری استعفا کنم و برای تدریس به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بروم. در سالهای 61 تا 63 که زمان جنگ بود، حتی چراغ ماشین را هم سیاه می کردیم تا نور تو خیابان نیفتد!بعضی وقتها شبها برای درمان بیماران مجبور ...
سرمایه گذارِ اتاقک گلی کیست؟
مقابل شما حاضر باشم و به سوالات شما پاسخ دهم. فیلمم که اکران شد وظیفه خودم می دانستم در خدمت دوستان باشم و درباره فیلمم صحبت کنم. فیلم دومی که به نمایش درآمد فیلم اتاقک گلی محمد عسکری بود؛ فیلمی که مخاطبان سینما را با خودش به روز های پایانی جنگ و عملیات مرصاد می برد. تورج الوند که سال گذشته با سیدرضا میرکریمی فیلم نگهبان شب را روی پرده داشت امسال با فیلم متفاوتی به جشنواره آمده است. ...
ماجرای سیلی خوردن بازیکن جنجالی استقلال از بلاژویچ/ ناگهان علی دایی در فرودگاه رسید و گفت...
مجاهد خذیراوی یکی از بازیکنانی بود که بلاژویچ علاقه خاصی به او داشت.این اتفاق بر کسی پوشیده نیست.خذیراوی هم خبر درگذشت سرمربی سابقش را نشنیده بود.وقتی متوجه شد برای چند ثانیه سکوت کرد و سپس گفت: پدرم رفت.هر چیزی از بلاژ بگویم همه اش خاطره است.من واقعا مثل پسرش بودم و او هم مثل پدرم.حتی بچه های تیم ملی هم می گفتند.من سال ها قبل پدرم را از دست دادم و حالا پدر دومم هم از بین ما رفت.سخت است و واقعا ...
خاطرات یکی از همافرانی که سال 57 با امام بیعت کردند/ علیزاده طباطبایی امروز وکیل پرونده های سیاسی و ...
وقتی حضرت امام آمد، نورشاهی با صدای بلند ایست خبر داد. چیزی از قبل طراحی و هماهنگ نشده بود، یکپارچه همه شعار دادیم خمینی روح خدا فرمانده کل قوا . برای اولین بار ما لقب فرمانده کل قوا را درباره امام گفتیم. همچنین شعار ما همه سرباز توئیم خمینی گوش به فرمان توئیم خمینی را سر دادیم. امام چند کلمه بیشتر صحبت نکردند که در صحیفه موجود است. فرمودند، ان شاءالله شما سرباز امام زمان(عج) هستید. به دانشگاه تهران بروید و از آقای مهندس بازرگان که به عنوان نخست وزیر کارخود را شروع می کند پشتیبانی کنید . ...
یک غول فوتبال و یک دوست واقعی از دنیا رفت
من می گفتند ترجمه کن و می گفتم چشم. دو روز بعد در جمع بودیم که همکار آقای بلاژویچ گفت با نیکبخت مذاکره کردیم من دیدم که رنگ و روی بلاژویچ تغییر کرد . بعد از آن جلسه، یک باره ایشان با عصبانیت به سمت من آمد و گفت من دیگر تو را نمی خواهم؛ کسی را که حرف من را گوش نکند و بدون هماهنگی کار کند نمی خواهم، به خانه ات برو. * مادرم من را بیرون انداخت و گفت برو عذرخواهی کن بعد از آن اتفاق به ...
عارفانه ای از وصیت نامه فرمانده گردان عمار یاسر لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
.... مکتبی باش و دست از خدا و رهبر و مکتب و قرآن و امام برندار، انشاءالله. و، اما کوچولو: هادی ریزه و خوشمزه و سفید و دوست داشتنی! تو را فقط می سپارم به دست خداوند و بعد هم به دامان گرم مادر و آغوش پدر تا تو را تربیتی اسلامی کنند و تربیتی حسینی کنند و از همین کودکی تو را قوی و مکتبی تربیت کنند. فقط تو را از راه دور می بوسم و به مادر و پدر و خواهر و برادرم گفتم که تو را عوض من ببوسند ...
توضیح خداد عزیزی از اختلافش با بلاژویچ
دانی ولی خداداد را نمی دانی؟ به او هم گفتم پیراهن همه را می دانی ولی من را نه؟ شماره بقیه را از کجا فهمیدی که همه را درست دادی. این خیلی حالا جای مشکل نیست ولی مگر می شود به من به عنوان بازیکن پیشکسوت تیم ملی لباس نرسد؟ چطوری به همه لباس دادی و به من نرسید. یک تعدادی را خواند که شماره آن ها را داد و من رفتم لباس نبود که خیلی تعجب می کنم. بعد گفت می دهم لباس بدوزند که من گفتم نه لباس خودم را می خواهم ...
ناک اوت بوکس ایران با مشکلات مالی!
دیدار با حریف قزاق تمرکز تو بهم ریخته بود؟ همان موقع هم گفتم که گویا سفر آقای حسین ثوری به اسپانیا مهم تر از تیم بزرگسالان ایران بود - در آن مبارزه تا زنگ آغاز مسابقه خورد، داور بی دلیل شروع به تذکر دادن کردن و دائما به باند آبی که من بودم، تذکرهای عجیبی می داد. واقعا نمی دانم چرا. یک اخطار هم به من دادند که تک امتیاز آن از جمع امتیازاتم کم شد تا کلا نتیجه عوض شود. متاسفانه ...
اولین کسی که ورود امام را به خاک ایران از هواپیما اعلام کرد/ ماجرای تصرف نخست وزیری و دانشگاه افسری در ...
را کشید و ضامنش را به دندان گرفت. ولی بیچاره قافیه را باخت و نتوانست حرفی بزند. گریه کرد و نشست. اؤزون باتیردی! اسلحه اش افتاد زمین و من اسلحه را برداشتم و گفتم بدبخت ما هم که به تو همین را می گفتیم! تنهایی رفتم داخل و وارد طبقه بالا شدم که دیدم چند سرهنگ و تیمسار نشسته اند. تا وارد شدم بلند شدند. گفتم چرا نشسته اید؟! گفتند حاج آقا ما از اداره کنار نمی رویم، هرچه به ملت دستور رسیده ما هم آن را ...
رضاوند: سبک بازی من با جباری و جپاروف فرق می کند/ درگیری با قایدی؟ فقط گفتم شهباززاده پنالتی بزند
بدهم یا اینکه با دوندگی و درگیری های بازی این اتفاق بیفتد. * تسنیم: سال گذشته در این مقطع انتقادهای زیادی از تو صورت می گرفت و مجبور شدی به فولاد خوزستان بروی. تصور می کردی امسال همه چیز برای تو تغییر کند؟ در شرایطی از استقلال رفتم که تیم بدون باخت بود. یک زمانی انتقاد می شود که تیم شکست بخورد و نتیجه نگیرد. من زمان صدرنشینی استقلال جدا شدم. احساس کردم شرایط مناسب نیست و با ...
الهامی: گواردیولا و خمز بازی های هوادار را بیشتر ببینند/ من مربی پیجی، برنامه ای و سایتی نیستم
... سرمربی هوادار تاکید کرد: از روز اول گفتم دنبال این هستیم هوادار فوتبال قابل احترامی بازی کند . الان جایگاهی داریم که از لحاظ کیفی خیلی خوب بازی می کنیم. اما اتفاقاتی در فوتبال می افتد که نمی توانید با آن بجنگید. اگر مسائل پشت پرده را باز کنم، باید خیلی چیزها بگویم. الهامی تاکید دارد: من ساکت الهامی هستم که باند رسانه ای ندارم . سایت یا برنامه ای پشت من نیست . فوتبال بچه های مرا ...
بازخوانی یکی از جالب ترین مصاحبه های بلاژویچ؛ رازهای فوتبال ایران/ علی دایی یک وطن پرست بزرگ است/ وقتی ...
من سرمربی دیناموزاگر بودم. ما بهترین تیم کرواسی بودیم و 6ملی پوش داشتیم و ایران برای یک بازی دوستانه مقابل ما ایستاد. مربی تیم شما برانکو بود، من قبل از بازی مصاحبه کردم و گفتم روز سختی خواهیم داشت اما هیچ کس حرف من را قبول نداشت و گفتند دینامو ایران را چپ و راست می کند اما ایران ما را 2 بر یک برد. در آن بازی هیچ کس به گرد پای علی کریمی نمی رسید و شما تیم من را چپ و راست کردید. من می دانستم قدرت ...
بازیگری که پوراحمد او را مارلون براندو صدا می زند
ظریفی به عنوان دستیار پروژه داشتم. آنجا دستیار کارگردان در فیلم گل به خودی بودم. ایشان با من تماس گرفت. به دفتر رفتم و با آقای پوراحمد صحبت کردم. خدا را شکر ایشان به من لطف کردند و نقش نخست فیلمشان را به من سپردند. کار کردن با آقای پوراحمد برای شما چگونه بود؟ کارگردان با چنین کارگردان بزرگی قطعاً کار سختی است. به ویژه آقای پوراحمد که جزو فیلمسازان ظریف اندیش ما به شمار می ...
الهامی: به دنبال فوتبال قابل احترام بودی
مسرمربی هوادار معتقد است شایسته کسب پیروزی مقابل تراکتور بودند.
به بهانه سالروز انهدام پل ماهی در عملیات کربلای 5: سردار جعفری: گذر از پل ماهی مقدمه ای برای پیروزی در ...
. سردار فتح الله جعفری از فرماندهان دوران دفاع مقدس و اولین فرمانده زرهی سپاه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی حیات؛ درباره چگونگی انهدام پل کانال پرورش ماهی در عملیات کربلای 5 بیان کرد: قبل از عملیات رمضان برای جلوگیری از ورود نیروهای ما به بصره، عراق کانالی به عرض یک کیلومتر و طول 30 کیلومتر در شهر بصره ایجاد کرد. ما در عملیات رمضان به کانال ماهی رسیدیم؛ اما نتوانستیم در قسمت شمالی بالا ...