سایر خبرها
جراحی زیبایی 1 میلیارد تومانی پسر جوان را محبوب خانم ها کرد!
. او می گوید: وقتی برای تحویل گرفتن پاسپورتم رفتم، اول نمی خواستند پاسپورتم را بدهند چون ظاهرم به کلی عوض شده بود. بعد از اینکه همه ی عکس های قبل و بعد از عمل های زیبایی ام را نشان شان دادم توانستم همان روز پاسپورتم را بگیرم. با این حال، علیرغم افزایش توجه ها به او بعد از انجام عمل های زیبایی، مارسلو تأکید دارد که دچار توهم نشده و می داند که بسیاری از زن ها صرفاً به ...
مرگ، مجازات مردی که با ادعای توهم همسر جوانش را به قتل رساند
خریده و در خانه پنهان کرده بودم. می خواستم همسرم را بترسانم که ناخواسته یک تیر شلیک شد و به سر او برخورد کرد. قاضی دادگاه از متهم پرسید: اسلحه را از کجا تهیه کرده بودی؟ متهم گفت: بعد از عید وقتی از شهرستان به تهران برگشتیم دوباره مصرف مواد را شروع کرده بودم. به خانه ای در منطقه شوش می رفتم و آنجا مواد می کشیدم. به تازگی سیم کارتم را فروخته بودم و پول آن همراهم بود. آنجا مرد ...
رفت و آمدهای همسرم به خانه دختر خاله مطلقه اش، آتش به زندگیم زد!
زن 48 ساله که پایه های لرزان زندگی اش را تا حد ویرانی احساس کرده بود با چشمانی اشکبار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: با آن که 34 سال داشتم اما هنوز مجرد بودم و در یک کارگاه خیاطی کار می کردم تا این که روزی در مسیر رفت و آمدم به کارگاه با حامد آشنا شدم. او که 11 سال از من کوچک تر بود، مدام سر کوچه می نشست و دختران را دید می زد اما من که در یک نگاه عاشقش شده بودم ...
شوهرم به سراغ دختر 16 ساله ای رفت/ خودم به او اجازه دادم زن دیگری اختیار کند اما پشیمان شدم
در ارتباط است و دیگر عاشقانه نگاهم نمی کند. این بود که ناخواسته به تعقیب او پرداختم و متوجه شدم در منطقه پایین شهر وارد منزل فردی غریبه شد و چند دقیقه بعد در حالی از آن خانه خارج شد و پشت فرمان پرایدش نشست که دختری کم سن و سال او را همراهی می کرد. آن ها به منطقه ییلاقی طرقبه رفتند و داخل رستوران شدند. من هم بلافاصله با همان خودروی اجاره ای به محله آن دختر بازگشتم. تحقیقاتم به بهانه امر ...
جوردی آلبا: باور نمی کنم بارسلونا بازی ها را خریده باشد؛ دوست دارم مسی برگردد
بودم اما همیشه فکر می کردم با کیفیتی که در تیم اصلی وجود دارد، هیچوقت قرار نیست به آنجا برسم. من هرگز با ایده اینکه به آنجا برسم، بازی نمی کردم و تنها به فکر لذت بردن بودم. خوش شانس بودم که پدر و مادرم فوتبال را دوست نداشتند و مانند والدین دیگر هم تیمی هایم، به من فشار نمی آوردند. آن ها فقط می پرسیدند که آیا به من خوش می گذرد یا نه. در عوض درس و رفتار خوب در خانه ضروری بود. یک روز با برادرم دعوا می ...
ناگفته های رییس دوچرخه سواری از پشت پرده حواشی تا خالی کردن انبار فدراسیون!
قطعا به آن نزدیک می شویم و در همان راستا حرکت می کنیم. چند سال زمان می برد که به نقطه صفر برسیم. *به کمیته فنی اعتقاد دارید یا قرار است همه تصمیمات را خودتان به تنهایی بگیرید؟ به کمیته فنی قطعا اعتقاد دارم و حتما تشکیل می دهم اما کمیته فنی یک نهاد تصمیم ساز است نه تصمیم گیر. البته خوب بلدم خودم را پشت کمیته فنی پنهان کنم، کاری که چندین سال انجام دادند اما من این کار را نمی کنم ...
رفتم پول قسط شهرام را بدهم او و دوستش به من تجاوز کردند!/ عکس های خصوصی با دوست پسرم زندگیم را تباه کرد!
تمام شد و من عکس های دو نفره مان را پاک کردم. با گذشت این همه سال، چند روز قبل یکی از بچه محل هایمان به نام شهرام با من تماس گرفت و گفت عکس خصوصی ات دست من است. دختر جوان ادامه داد: نمی دانم شهرام آن عکس قدیمی را از کجا آورده بود اما گفت اگر 100 میلیون تومان پول یا طلا به او ندهم عکس را در فضای مجازی منتشر می کند. از ترس آبرویم قبول کردم اما چون چنین پولی نداشتم قرار شد که قسطی پول را ...
در گفتگوی حیات با مدیر شبکه رادیو قرآن مطرح شد؛ از طریق رادیو وارد فضای حرفه ای قرآن شدم
زاده افزود: من هم جزو کسانی بودم که در آن زمان برای قرائت قرآن رفتم و همانجا مقدمات فراهم شد که آموزش های لازم را دیدم و مسیر را تا مسابقات جهانی با توفیق خداوند پیش بردم، در سال 70 در مالزی اول شدم و در مراحل کشوری یا دانشجویی نیز فعالیت داشتم، این ها همه نقطه اولیه بود که رادیو به عنوان فراخوان اعلام کرد و ما هم به استقبالش رفتیم. این کار اوقاف که شهر به شهر برای کشف استعدادها گام برمی دارد به نظرم کاملا قابل تقدیر است. ...
آرش رضاوند: ساپینتو می تواند سال ها سرمربی استقلال باشد/ فوتبالیست ها لاکچری نیستند
با تیم فصل قبل را چطور می بینی؟ به نظر می رسد فضای تیم تغییر و دگرگونی بزرگی داشته است. ساپینتو به عنوان یک مربی خارجی به فوتبال ما آمد و احتیاج به زمان داشت ولی در تیم های بزرگ مخصوصا در ایران، به مربی زیاد زمان داده نمی شود. اوایل که خوب نتیجه نمی گرفتیم، حرف و بحث زیاد شد ولی همان مقطع هم گفتیم که مرور زمان نشان می دهد ساپینتو چه مربی بزرگی است. با رسیدن مصدومان و کامل شدن نفرات، همه ...
این هفت زن تهرانی به خانه خیلی از شما نفوذ کرده اند! / گریه های این دختر اشک همه را در آورد
قبل خانمی که برای نظافت به خانه اش رفته بودم، برایم غذا خرید و همزمان شروع کرد به بهانه گیری که قیمت ها زیاد است. دست آخر هم باقیمانده غذایم را گذاشت در نایلون و جلوی من پرت کرد. بغضش می ترکد. دختر کوچک فرزانه نوعی سرطان کلیه دارد و این سال ها در حال درمان است تا شرایط حاد نشود. بدون بیمه و پشتوانه، هزینه دارو و درمان ماهی 5 -4 میلیون تومان برای آنها آب می خورد: چند ماه پیش شرایط مان ...
زلاتان ابراهیموویچ: هرگز به بازنشستگی فکر نکرده ام؛ پسرم می خواست روی پای من تکل بزند
... خداحافظی از فوتبال پس از فتح اسکودتو می توانست تصمیم آسانی باشد اما خواستم ادامه بدهم. من در 14 ماه سه عمل جراحی داشتم، پس از جراحی لحظه ای فرا رسید که وضعیت زانویم بهبود پیدا نمی کرد، انگار که در یک تونل تاریک بودم و نمی توانستم نور را ببینم. بالاخره همه چیز به بهترین شکل سر و سامان پیدا کرد و دوباره به میدان رفتم. بازنشستگی من هرگز به بازنشستگی فکر نکرده ام. تجربه چالش ها ...
مژگان دوستم مربی بدنسازی بود / پاش به خونه ما که باز شد قاپ شوهرم رو دزدید/ ناصر هم ضعف جنسی داشت!/ ...
چند وقتی بود که باشگاه می رفتم ،می خواستم یه تنوع جدید تو زندگیم داشته باشم ،ناصر هم من رو خیلی تشویق می کرد که به ورزش بدنسازی ادامه بدم ،در رفت و آمدهام به باشگاه با مژگان آشنا شدم ،اون مربی فیتنس بود و تمرینات من رو زیر نظر داشت . رابطه ی من و مژگان بی هیچ دلیل خاصی صمیمی تر و نزدیک تر شد و تقریبا بعضی ساعت ها را باهم در سینما و مراکز خرید می گذراندیم . بعضی شب ها که با ...
با منصورخان برزگر از کشتی تا کی روش و فوتبال که به نظرش یک ورزش مافیایی است
...> سال 1973 قهرمان جهان شدم. بلافاصله 150 هزار تومان به من جایزه دادند. رفتم با این پول خانه خریدم؛ 300 هزار تومان. 150 هزار تومان باقی مانده را سال بعد دادند. یعنی با پاداش قهرمانی جهان خانه خریدم. الان با پاداش طلای المپیک چه کاری می توان انجام داد؟ *شما هنوز این خانه را دارید؟ نه متأسفانه فروختم. جایی دیگر خانه خریدم. *حدود 2 میلیارد تومان پاداش طلای المپیک است. ...
خاطره هادی عامل از وقتی که گشتی گیران ایرانی آمریکایی ها را در کشورشان شکست دادند؛ هادی عامل: افتخار ...
درباره گزارش قهرمانی های طلای کشتی گفت: من همچنین در مسابقات جهانی بوداپست مجارستان حضور داشتم و افتخار این را دارم که تمام مدال های طلای بعد از انقلاب را تا سال 2021 گزارشگری کردم. هادی عامل گفت: من در آشپزی نیز مهارت دارم و همه غذا های مختلف را به سادگی درست می کنم. برای من غذا هایی مانند قیمه و قرمه سبزی بسیار ساده هستند. من به طور کلی می دانم چطور 20 نوع املت، 15 نوع سالاد و 20 نوع پیتزا ...
دختر دانشجو بخاطر پدر و مادرش سارق شد / به همکلاسی هایش هم رحم نکرد
...، از خانه همسایه ها و فامیل هایمان هم دزدی کرده ام. تصمیم گرفته بودم هر وقت درسم تمام شد و به جایی رسیدم، همه این پول ها را به بهانه هایی برگردانم. باور کنید پول ها را دو دستی به پدرم می دادم و آنها می دانستند من دزدی می کنم و مرتب تشویقم می کردند بیشتر دست به سرقت بزنم، اما پشیمانم! گفت وگو با دختر شوربخت پرستو هنوز باور ندارد باید بازداشت شود. مدام گریه می ...
هوسرانی های دختر 16 با شوگرددی کار دستش داد/ اقدام به خودکشی و دست و پنجه با مرگ!
آسیب جدی دید به طوری که هم اکنون نیز یک پایش می لنگد . این حادثه هولناک اوضاع روحی دخترم را بدتر کرد تا حدی که 20 روز قبل از خانه گریخت و به من پیامک زد که دیگر تحمل این اوضاع را ندارم و... ناهید پاسخ تلفن هایم را نمی داد و من دیوانه وار به هر کوی و برزن سر می زدم تا شاید اثری از دخترم پیدا کنم. بالاخره با خواهش و التماس های پیامکی من سه روز بعد به خانه بازگشت اما پرخاشگری می کرد و سوال ...
حضور نیلوفر در باند شیطانی و مستهجن/ همخوابی با ده ها مرد بوالهوس!
خواستم که خاله ام از این ماجرا بویی ببرد چون می دانستم آخر سر، همه تقصیرات به گردن من می افتد و آدم بده داستان خواهم شد. سال 92 بود که از خانه خاله ام فرار کردم. اعتیادت از کی شروع شد؟ از همان زمانی که خانه خاله ام بودم. من در حاشیه شهر به دنیا آمده بودم و در همان خیابان ها و کوچه های خاکی زندگی می کردم. در مسیر مدرسه ام چند موادفروش بودند که هر موقع از جلو خانه شان رد می شدم ...
نقشه های شوم جوان شیطان صفت برای دختر 16 ساله
پایان سال تحصیلی زمان بیشتری برای جست و جو در فضای مجازی و عضویت در گروه های مختلف پیدا کردم و بیشتر اوقاتم را در فضاهای مجازی می گذراندم تا این که در یکی از همین گروه ها با پسر جوانی آشنا شدم. ارژنگ جوانی متین و موقر به نظر می رسید. با جملات محبت آمیز و مهربانی هایش مرا یک دل نه صد دل عاشق خودش کرد. از سوی دیگر من که تشنه محبت بودم و هیچ گاه مورد توجه پدر و مادرم نبودم، شیفته چرب زبانی ...
هدفم المپیک 2024 پاریس است / هشت سال در پارک تمرین می کردم
کردیم با فیزیوتراپی کمی بهبودش دهیم رفتم مسابقه، ما چون رنکینگ های مشخصی داریم جدولمان مشخص است یعنی من از بازی اول و دوم و سومم پیش بینی کرده بودم که قرار است با چه حریف هایی روبرو شوم. بعد بازی اولم را به مکزیک خوردم اولین فینالیستم بود من سه حریفم شانس مدال طلا بودند و جزو بهترین های آن وزن بودند؛ با هر سه حریف در دوره های قبل یک دور بازی کرده بودم من به تصور خودم که یکبار شکستشان داده ام و باز هم ...
مهدی گل فروش دنیا را زیبا می بیند
تولد خواهرم ما صاحب خانه شدیم. من از سال 95 درگیر بیماری میگرن شدم و سردردهای سخت می گرفتم. یک سال تحت درمان بودم و یکبار یک ماه بستری شدم. بعد از این هم همه بدنم مشکل پیدا کرد؛ انگار دست و پا و کمرم باد گرفته بود. بدنم بی حس شده بود؛ نمی توانستم راه بروم و دست هایم قدرت کار نداشتند. به خاطر همین مشکلات مامان و بابا نمی گذاشتند سر کار بروم. آن موقع با کمک مردمی داشتیم زندگی می کردیم. سال ...
همسرم بهرام، کثافت دوست پسر دخترم شد! بارداری تینا دیوانه ام کرد!
پس از مرگ همسرم مجبور شدم دنبال کار بگردم ،پس از چند هفته دوندگی و سپردن به دوستان و فامیل در یک شرکت خصوصی کار پیدا کردم ،من همیشه زن خانه بودم و حالا خیلی برام سخت بود که بیرون از خانه و در یک محیط رسمی کار کنم اما ناچار بودم. خیلی زود ازدواج کردم و یک سال بعد خدا نینا دخترم را به من هدیه داد ،وقتی نینا بزرگ تر شد اختلاف سنی کم ما با توجه به ظاهرمون خیلی جلب توجه می کرد .زندگی خوش و ...
ماجرای استخر مختلط در اردوی تیم ملی ایران چه بود؟ / افشاگری عجیب علیه مربی
ما را می کُشت. چرا یک حرف دیگر نزد که انگیزه ما را بیشتر کند؟ او اتفاقا استرس ما را بیشتر می کرد. اما به هر حال پاداش بازی قطر را دادند. مبلغ 5 میلیون تومان اصلا پاداش است؟ شما یک بار با خانواده بیرون بروی می شود 7-8 میلیون تومان. بعد شما به بازیکنی که کفش ندارد 5 میلیون پول می دهی. یکی گفت من 8 میلیون دادم کفش خریدم، حالا فقط 5 میلیون دادی؟ اما خب به هر حال با ...
به مدت 6 سال شوهر دو خواهر بودم/ لعنت به آن شب که زندگیم را تباه کرد!
هام نتیجه داد و به قلب هانیه راه پیدا کردم .ناگفته نماند هر دوی ما با اینکه می دانستیم خطای بزرگی مرتکب شدیم اما به آنچه که رخ می داد رغبت داشتیم و اینگونه شد که من شش سال تمام همزمان شوهر دو خواهر بودم تا اینکه برای هانیه خواستگار پیدا شد و علیرغم میل باطنی اش آنقدر از طرف خانواده به او فشار آوردند که ناچار شد تن به ازدواج بدهد و من بعد از این ماجرا دچار افسردگی شدید شدم و به توصیه یکی از دوستان ...
نقشه های شوم فرح ونینا برای کامران/ماجرای رابطه سیاه توسط کارگر سوپر مارکت لو رفت!
همین دلیل بایداز رنگ بندی فرش ها و پرده ها و... مطلع شوم تا کادویی که تهیه می کنم با سایر وسایل هماهنگ باشد .اینطوری هم شیرینی خوبی به تو می رسد هم یکی از مشتریان خوب شما خوشحال می شود. بعد هم قول داد هر وقت کادو مورد نظر را تهیه کرد به آقای دکتر وشما بگوید که من به او کمک کرده ام ،دوربین کوچکی به من داد تا زمانی که خریدها را به داخل آپارتمان می آورم از منزل شما عکس بگیرم و به آن خانم بدهم،من هم ...
فرزانه فصیحی در گفتگو با طرفداری: سرعت همیشه خوشایند نیست، مثل سرعت دلار؛ پدرم اجازه ندارد مسابقه من را ...
کنند ولی خود من به روزهای قبلش فکر می کنم به آن اتفاقاتی که گذشت فکر می کنم و آن است که برایم قشنگش می کند. این مسیر رسیدن است دیگر، روز 1 فروردین هم تمرین و نتیجه اش سکو است دیگر. برنامه شما برای سال 1402 چیست. ما امسال مسابقات مهمی داریم از قهرمانی فضای باز شروع می شود که تقریبا استارت مسابقات بین المللی می خورد، قبل از آن مسابقات قهرمانی کشوری را داریم بعد از آن مسابقات ...
رابطه نامشروع دختر 17 ساله با پسر 15 ساله/در ویلای پدر مولتی میلیاردر چه گذشت؟
تا این که حدود 2 ماه قبل با دختری که مدعی بود از خانه فرار کرده است، در اطراف ویلای پدرم آشنا شدم و با هم به ویلا رفتیم. چون می دانستم تا پایان هفته پدرم به ویلا نمی آید به آن دختر اجازه دادم چند روز در آن جا بماند؛ من هم هر روز با تهیه مواد خوراکی ساعت هایی را در کنار او می ماندم. آن دختر آخر هفته به منزلشان بازگشت و دیگر او را ندیدم. حالا پدر و مادرش مدعی هستند که با شرایط به وجود آمده ...
کهنه سرباز آمریکایی حمله این کشور به عراق را محکوم کرد
.... سومین استقرارم نیز 12 ماه بود. در کل من 39 ماه در این میدان نبرد بودم. من می توانم سلاح به دست بگیرم و یک اتاق را پاکسازی کنم و همه این کار های دیوانه وار را انجام دهم. من از داخل بالگرد تیراندازی می کردم. من آن ها را می گرفتم و روی سرشان کیسه می کشیدم و دست و پایشان را می بستم و می گذاشتمشان در داخل بالگرد و می دیدیم که می روند و هرگز دوباره آن ها را نمی دیدیم. جنگ عراق اصلا نباید اتفاق می ...
میلاد کر: استخر مختلط بود، ما را ریکاوری نبردند؛ نسل ما را سوزاندند!
اینطوری حرف می زند آخر؟ چرا آمد اینطوری بعد بازی عراق حرف زد؟ بازیکنان تیم ما که همگی پیشنهاد دارند اما آنها باید بروند در خانه یک قل دو قل بازی کنند و دیگر پیشنهادی ندارند. او همیشه قبل بازی آن جمله را می گفت و انگیزه ما را می کُشت. چرا یک حرف دیگر نزد که انگیزه ما را بیشتر کند؟ او اتفاقا استرس ما را بیشتر می کرد. اما به هر حال پاداش بازی قطر را دادند. مبلغ 5 میلیون تومان اصلا ...
دنیایِ دِه!!! (7)
و رفت مدرسه یِ علمیه اما خلافِ آقا زاده ها معلم شد..." محمدو هم چنان از پسر جَوَر می گفت و می گفت. رسیدیم به یک خانه یِ ساده در دِه. محمدو گفت: "همین جاست... پیاده شد." کوبه یِ در را زد. در باز شد. پسرِ خوش قامتِ جور بود که موهایش جو گندمی شده بود. انگار کمی آرد روی ته ریشش پاشیده بودند. با خوش رویی ما را برد داخل. بعد از حال و احوال، محمدو پرسید: "چه خبر از ابوی گرام ...