سایر منابع:
سایر خبرها
فرار دختر 16 ساله از خانه و گیر کردن در خانه دوست پسر معتاد!
نوجوانی بارها شاهد درگیری فیزیکی و کتک کاری بین اعضای خانواده بویژه پدر و مادرم بودم. پدرم عصبی و فوق العاده بددهن بود. او مادرم را خیلی کتک می زد و به بهانه های مختلف ما را از خانه بیرون می انداخت و ما حق دفاع از خود را نداشتیم. پدرم خیلی مرد رفیق بازی بود، مدام دوستانش را به خانه می آورد و رفتارهای بسیار زشتی داشت. دلایل زیادی باعث شده بود با پدر و مادرم احساس راحتی و نزدیکی نمی کردم به ...
پیرزن بیچاره را تنها به خاطر دو میلیون تومان کشتم و حالا پشیمانم!
رفت وآمد داشت در کوچه دیدیم و حال سوسن را پرسیدیم اما او گفت حال پیرزن خوب است و در خانه استراحت می کند. با اطلاعاتی که همسایه ها به پلیس داده بودند مرد میانسال به عنوان مظنون ردیابی شد. پلیس در بخش دیگری از تحقیقات دریافت خودروی پژو 206 قربانی نیز سرقت شده است. بازداشت مرد آشنا مأموران با تجمیع اطلاعات، مرد آشنا به نام شهرام را که ساکن شهر کرج بود و به ...
شوهرم مجبورم می کند دوستان دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم ...
مادرم جا خوش کرد و آن ها از یکدیگر جدا شدند. آن زمان من 4 سال بیشتر نداشتم و مادرم که سرپرستی مرا به عهده داشت دست مرا گرفت و به خانه مادربزرگم برد 2 سال بعد از این ماجرا مادرم نیز با مرد جوانی ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت به همین خاطر من در 6 سالگی در واقع مادرم را هم از دست دادم چرا که ناپدری ام مخالف حضور من در خانه اش بود و این موضوع را آشکارا با مادرم شرط کرده بود در این ...
ما معنی مفقودالاثر را نمی دانستیم
افغانستان- کاشان زهرا رضایی از زندگی پدر و مهاجرتش به ایران می گوید: پدرم متولد سال 1348 بود. تحصیلات ایشان در حد ابتدایی بود ولی سواد قرآنی داشت و قرآن را بسیار زیبا تلاوت می کرد. ما اصالتاً افغانستانی و اهل (شهر مزارشریف) هستیم. پدرم در سن 18 سالگی در افغانستان ازدواج کرد و بعد به ایران مهاجرت کرد و در کاشان ساکن شد. دو سال بعد از مهاجرت پدرم، مادرم به ایران آمد و ابتدا به پابوس امام رضا (ع) رفتند از آنجایی که اقوام مادری من در مشهد ساکن بودند، پدر و مادرم در مشهد می مانند و برنمی گردند. ما ...
بسیار آموختم اما به ضرب چوب!
.... می توانم حافظ را بی غلط بخوانم و این برایم افتخار است. چون در خانه من مگر جز کتاب و قالی های دستباف مادرم چه چیزی هست؟ یعنی این 75 سال تلف نشده. همیشه یک طلبه بوده ام و سعی کرده ام یاد بگیرم؛ منتهی بخش عمده این آموختن از مردم بوده است. دست های پینه بسته ای که در کتاب تان از آن می گویید، همان آموختن از زندگی است؟ من یکی از دروگران خوب این مملکتم. یعنی پای دیم زار، دستخاله ...
تنها راه سعادت شما و مسلمین در اطاعت از امام است
آنهایی که بعد از من خواهند توانست که در جهت راه خدا و مردم قدم بردارند بنویسم. آرزوی من خدمت به اسلام و مردم است. من فدای اسلامم و فدای امامم، آرزو دارم که به جبهه بروم و با کفار بعثی بجنگم. چند بار رفتم خودم را معرفی کردم، ولی اعزام نشدم. مردم قهرمان ایران، من نیز چون سربازان دیگر اسلامم، برای اسلام، قرآن، آزادی و استقلال تمام مسلمانان جهان می رزمم. من به جبهه میروم که ماندنم گندیدن ...
من 14 روز بی حجاب بودم/ دختری که دوباره حجاب را انتخاب کرد: پدرم نگفت چون حجابت را کنار گذاشتی، دیگر ...
که اصلاً زیر بار این حرف ها نرفت اما من وقتی دیدم خواهرم دست بردار نیست و خیلی ابراز ناراحتی می کند، تسلیم شدم و تصمیم گرفتم طبق خواست او، بدون حجاب بیرون بروم. *ماجرای بی حجابی، همین قدر سریع و غیرارادی برای تو اتفاق افتاد؟! بدون اینکه به آن فکر کرده باشی و خواسته قلبی خودت باشد؟ - بله. فقط به خواست خواهرم بود. آنقدر هم از به نتیجه رسیدن حرف هایش خوشحال بود که هر روز با شوق و ...
ربودن همسر سابق با آمبولانس!
رفت و شکایت تازه ای را مطرح کرد. سرقت میلیاردی شاکی گفت: پس از حادثه آدم ربایی چند روزی در خانه خواهرم ماندم تا اینکه تصمیم گرفتم به خانه ام بروم تا مقداری از وسایل شخصی ام را بردارم و دوباره به خانه خواهرم یا برادرم برگردم تا آب ها از آسیاب بیفتد. وقتی وارد خانه شدم، دیدم شوهر سابقم داخل خانه است. او دوباره مرا تهدید کرد و گفت اگر شکایت کنم، این بار مرا می کشد و جسدم را آتش می زند. من ...
جنایت خونین در خانه شیطانی یک زن / در خانه ویلایی غرب تهران چه گذشت؟
موضوع او ناگهان چاقوی ضامن دارش را درآورد، با هم دست به یقه شدیم در همین فاصله سیامک آمد و درصدد گرفتن چاقویش بودیم که پیرمرد دست سیامک را برید. بعد من چاقو را با تقلای زیاد از او گرفتم و چون شیشه کشیده بودم دیگر نفهمیدم چه شد و با چاقو ضربه ای به گردنش زدم. دختر پیرمرد هم که فریاد می کشید را زخمی کردم و بعد پا به فرار گذاشتیم. اظهارات سیامک از شب جنایت مرد جوان 32ساله که ...
بازگرداندن مجسمه امیرکبیر از ایتالیا به ایران
. یعنی بعد از این که پدر استاد فوت کرد، دیگر آن رفاه سابق را نداشت، تا وقتی که پس از اتمام دوره نقاشی در مدرسه شروع به تدریس کرد و حقوق گرفت. اولین مجسمه امیرکبیر به دست پدرم ساخته شد در سال 1305 و 1306 کمال الملک را به نیشابور تبعید کردند. اما پدرم او را رها نکرد و پیشش می رفت. استاد کمال الملک هم به پدر اصرار می کرد که اینجا نمان و از اینجا برو، اینجا برای تو هیچ فایده ای ...
زن 32 ساله: صمد در بانک به من پیشنهاد رابطه داد
زن 32 ساله گفت: من خودم یکی از قربانیان طلاق هستم چرا که وقتی کودکی خردسال بودم پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و بدین ترتیب من و برادر کوچک ترم به خانه دایی ام رفتیم و در کنار آن ها به زندگی آشفته و پر از تلاطم ادامه دادیم. زن دایی ام با مهربانی من و برادرم را به مدرسه فرستاد ولی طولی نکشید که پدرم در یک حادثه ناگهانی دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت و مادرم نیز با مرد دیگری ازدواج کرد ...
بعد از خیانت زنم کارتن خواب شدم
بدون شک دوتای اولی را نیز از دست نمی دادم ولی به دلیل وابستگی زیاد به مواد آن دو را از دست داده بودم اما چون غرق در مواد بودم چشم هایم حقایق زندگی را نمی دید. همان زمان بود که مصرف شیشه را هم شروع کرده بودم و روز به روز حالم بدتر می شد تا اینکه به خودم آمدم و فهمیدم که زنم در حال خیانت کردن به من است البته باعث و بانی چنین مسائلی خود من بودم. این من بودم که با اعتیاد به زندگی مشترکمان ...
14 واقعیت شگفت انگیز که مغزتان را منفجر می کند
نوع حرف زدن، نشستن و لهجه میلیگان هم تغییر می کرد. خنداندنِ تماشاگران حتی پس از مرگ فرد حاضر در تصویر تامی کوپر است و او تا زمانِ مرگش در سال 1984 یک کمدین بود. داستان از این قرار است که تامی در زمان مرگش روی استیج در حال خنداندن مردم بود و ناگهان دچار سکته قلبی شد. داستان از این جا به بعد به کمدیِ سیاه تبدیل می شود. تامی بینوا برای دقایق زیادی روی استیج در حال دست و پنجه ...
روزهای بسیار سختی که بر بهاره رهنما گذشت!
فیلم اول خود ادعای کارگردانی ندارم، اما بر روی اصالت و شرافت این فیلم ادعا می کنم که شروع و پایان مشخصی دارد. رهنما در خصوص محوریت موضوع انتخابی ساخت فیلم بیان کرد: من سال ها است که فعال حوزه حقوق زنان هستم و کلمه حوزه زنان، توانمند سازی زنان و پرداختن به مسائل مربوط به زنان متفاوت است؛ من از فضای دیگری نیامده ام من در این فضا بودم و بلدم این فضا را معرفی کنم؛ از این جهت دوست دارم از فضای ...
جاگذاشتن سی سال اعتیاد روی میز انتشارات/روزی 150قرص و 8گرم تریاک!
شب نحر کردم! یعنی حتی راه قطعی که بلافاصله بمیرم را انتخاب نکرده بودم؛ بلکه راهی را انتخاب کرده بودم که بیشترین درد را بکشم؛ آن هم به صورت ناآگاهانه و ناگهانی. فقط یادم هست تعداد زیادی قرص دیازپام 10 خوردم و تنها در خانه آن جان کندن تاریخی را تجربه کردم... یادم می آید که تلویزیون داشت دعای جوشن کبیر پخش می کرد. اصلاً آن روزها را یادم نمی رود. توی تنهایی خودم تا دو و سه نصف شب دست و پا ...
بوی تعفن راز قتل زن تنها را بر ملا کرد!
همسایه ها گفت: ما هر روز پیرزن را می دیدیم، اما چند روزی بود از او خبری نبود و بوی تعفن از خانه اش به مشام می رسید. آخرین بار مردی 50 ساله را که همیشه به خانه پیرزن رفت وآمد داشت در کوچه دیدیم و حال سوسن را پرسیدیم اما او گفت حال پیرزن خوب است و در خانه استراحت می کند. با اطلاعاتی که همسایه ها به پلیس داده بودند مرد میانسال به عنوان مظنون ردیابی شد. پلیس در بخش دیگری از تحقیقات دریافت خودروی ...
روایت غم انگیز 3 ایثار
او هم تلاش کرد لاغر شود. او ادامه می دهد: من در اراک بودم که گفتند چنین حادثه ای اتفاق افتاده و شبانه خودم را به نظرآباد رساندم. همسرم یک روز در بیمارستان بستری بود که گفتند دچار مرگ مغزی شده است. آن زمان ناخودآگاه یاد حرف های همسرم افتادم. او همیشه می گفت اگر دچار حادثه ای شدم دوست دارم اعضای بدنم را اهدا کنید. در آن لحظات سخت در بیمارستان این حرف ها به من آرامش داد و وقتی درباره اهدای عضو با من صحبت کردند، من از طرف فرزندانم موافقت کردم و مادر همسرم هم مخالفتی نکرد و به این ترتیب پیکر همسرم به تهران منتقل شد و طبق خواسته خودش به بیماران نیازمند اهدا شد. ...
تصاویر | گفت وگوی خواندنی با پسری که در 13 سالگی پدر شد ؛ او جوان ترین پدر ایرانی بود؟ | از 5 سالگی روی ...
به شیراز. پسر عمویم مرد مهربانی است. تا فهمید بچه دار شده ایم، آمد و ما را برد به خانه اش. اولین باری بود که پایم را از کرمان بیرون می گذاشتم.چند روز آنجا بودیم. با اینکه خیلی اصرار می کردند آنجا بمانیم، اما بعد از چند روز خانواده ام را آوردم کرمان. به هر حال درست نیست مزاحم زندگی دیگران بشویم. می خواهم روی پاهای خودم بایستم. ما فامیل فقیری داریم، اگر کسی هم بخواهد به داد دیگری برسد ...
مرد عمل و گل آلود در قاب تلویزیون
آمده باشد. او از مدیر مدرسه آقای کاشفی می خواهد برگه رشید را دوباره ببیند. آقای کاشفی که درگیری کاری زیادی دارد قول دو روز دیگر را می دهد، اما سعید طاقت نمی آورد و خودش کلید های بابارحیم سرایدار را برداشته و مخفیانه به انبار مدرسه می رود. بابارحیم که از ماجرا خبر ندارد انبار را قفل می کند و سعید زندانی می شود. امیر با تلاش زیاد کلید ها را به دست می آورد، ولی ... اکبر دست رنج، مرتضی حسینی و ...
سرنوشت متفاوت 5محکوم پای چوبه دار در زندان رجایی شهر
دوستم خوب نیست و درخواست کمک کرد. من بی خبر از همه جا راهی خانه دوستم شدم که به وی کمک کنم اما به محض ورود به خانه، متوجه شدم که شوهرش تنهاست و دوستم به خانه اقوامش رفته است. شوهر او پس از ورود من به خانه، در را قفل و با زور و تهدید و بی توجه به التماس هایم مرا قربانی نقشه شوم خود کرد. بعد تهدید کرد که اگر حرفی از این اتفاق هولناک بزنم، جان خودم و اعضای خانواده ام را می گیرد. به دنبال شکایت این ...
زن جوان به دام ساقی شیطان صفت نیوفتاد
سال 1380 جان باخت. از آن روز به بعد مادرم سرپرستی ما را به عهده گرفت و با کارگری در خانه های مردم مخارج ما را تامین می کرد. با وجود این، من که در آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم در کنار دیگر خواهرانم به خیاطی روی آوردم تا کمک خرج خانواده ام باشم، چرا که پدرم بیمه نبود و درآمدی هم نداشت. از سوی دیگر، منزلمان را در حاشیه شهر برای هزینه های درمان پدرم فروخته بودیم و حتی به بستگان و ...
خون من از بقیه رنگین تر نیست
نگشت زد و رفت. نمی دانم پدرم روز بعد چه طور باخبر شده بود. وقتی به خانه آمدم و با هم روبه رو شدیم. خیلی عادی جواب سلامم را داد. با خودم گفتم: مثل اینکه اخلاق بابام بد نیست و می تونم بهش بگم ، دیدم نگاهش را در چشمانم دوخت و گفت: سیدعلی! یه خبرایی شنیدم. چه خبری؟ شنیدم می خوای بری جبهه! آن قدر ترسیده بودم که گفتم: نه بابا، کی گفته؟ جبهه کجا بود؟ نمی خ ...
قتل فجیع پیرزن تنها به دست مرد معتاد
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتمادآنلاین، مرد معتاد که برای تامین هزینه های مواد مخدر زنی را در خانه به قتل رسانده و سر از تنش جدا کرده بود، محاکمه شد. متهم که مردی جوان است بعد از قتل، سر مقتول را در باغچه خانه دفن کرد. اولین برگه قتل زن تنها وقتی در پرونده گذاشته شد که دو سال قبل همسایه اش با پلیس تماس گرفت و خبر از ناپدید شدن او داد. او گفت: ما سال هاست در ...
قتل هولناک پیرزن 72 ساله
کوچه دیدیم و حال سوسن را پرسیدیم اما او گفت حال پیرزن خوب است و در خانه استراحت می کند. با اطلاعاتی که همسایه ها به پلیس داده بودند مرد میانسال به عنوان مظنون ردیابی شد. پلیس در بخش دیگری از تحقیقات دریافت خودروی پژو 206 قربانی نیز سرقت شده است. بازداشت مرد آشنا مأموران با تجمیع اطلاعات، مرد آشنا به نام شهرام را که ساکن شهر کرج بود و به خانه پیرزن رفت وآمد ...
ماجرای هولناک زدن رگِ یک زن برای سرقت طلا
جوان محل طلاها را به من نشان داد، بسرعت طلاها را برداشتم و وقتی می خواستم از خانه خارج شوم ترسیدم که زن جوان با دیدن چهره ام مرا شناسایی کند و راز سرقتم لو برود، به همین خاطر با یک پتوی طوسی رنگ او را خفه کردم و در زمان خروج از خانه نگران بودم که شاید او زنده باشد به همین خاطر در خانه را بستم و با کاتر رگ دست راستش را بریدم و از خانه خارج شدم. وی افزود: بعد از قتل به مغازه رفتم و به بهانه اینکه می خوام با همسرم به خرید بروم زودتر از همیشه از مغازه خارج شدم و بعد فهمیدم طلاها بدل هستند. بنا بر این گزارش، متهم پس از تحقیقات تکمیلی و بازسازی صحنه جنایت، روانه زندان شد. ...
همسرم خیلی بی غیرت است/ او خواسته های بی شرمانه ای از من دارد که از گفتنش شرم دارم!
...> انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد ...
بیوگرافی امید عالیشاه بازیکن پرسپولیس|عکسهای امید عالیشاه
بیشترین پاس گل را به نام خود در لیگ برتر ثبت کند سربازی امید عالیشاه در تراکتور در حالی که دانشجوی ترم 7 بود و معافیت تحصیلی داشت به علت مشکلات مالی اعلام مشمولیت کرد و برای خدمت سربازی به تراکتورسازی پیوست، او بعد از یکسال دوباره به پرسپولیس بازگشت . امید عالیشاه می گوید که اولین بار قبل از بازی در نساجی قرارداد 4 میلیونی با تیم بهنام بستم که آن زمان پول خوبی در سن ...
مرد متجاوز اعدام شد
اجرا کردم. متهم در دادگاه به اعدام محکوم و صبح دیروز حکمش اجرا شد. درگیری مرگبار در قهوه خانه مسعودیه متهم دیگری که صبح دیروز پای چوبه دار رفت، مرد شروری است که شامگاه چهاردهم آذر 98 با شلیک گلوله در قهوه خانه ای حوالی مسعودیه تهران دو نفر را به قتل رساند و کودک خردسالی را هم زخمی کرد. اقدام متهم که باعث رعب و وحشت شده بود در دادگاه محاربه شناخته شد و هیئت قضایی علاوه بر حکم دو بار ...
بانوی شناگر جنجالی ایران چهارمین رکورد گینس خود را ثبت کرد + تصاویر
در سال 2013 ماشینم را فروختم خواهرم گفت با این پول برو ملک بخر سرمایه گذاری کن. من اگر همان را نگه داشته بودم الان پورشه داشتم. اما من در عوض کاری کردم که در کل تاریخ ایران اسمم بماند و یادگاری داشته باشم از خودم و بتوانم به هموطنانم و به کسانی که راهشان را شروع می کنند بگویم برای رسیدن به هدفشان باید از همه چیز بگذرند تا بتوانند یک بشوند. من اگر پولم را نگه داشته بودم یا پول هایی که اسپانسر و پدرم ...