سایر منابع:
سایر خبرها
ویدیو جنجالی از مریم معصومی که باعث تعجب همه شد | حرکات عجیب مریم معصومی حاشیه ساز شد
اگر در کودکی ام تلخ بود، ولی حالا که بزرگ شده ام فهمیده ام بزرگترین کار را در حقم کرده و باعث شده که الان مستقل باشم و از استقلالم لذت ببرم. رشته تحصیلی مریم معصومی جلوی من یک مسیری باز شد و آن هم این بود که دوست داشتم وکیل بشوم و حقوق بخوانم و اینکه حقوق هم در کنکور سراسری قبول شدم ولی چون در شهرستان اراک قبول شده بودم خانواده ام اجازه نداد که بروم. برای همین رشت علوم سیاسی ...
ماجرای تجاوز پسر جوان به دختر 16 ساله
های دختر 16 ساله بعد از حرف های این مادر از آنجاییکه دختر نوجوان بخاطر حضور مادرش نگرانی در چهره اش موج می زد از مادر خواسته شد دخترش را تنها بگذارد . مژگان نفس راحتی کشید وو با صدای لرزان گفت : وقتی که کلاس ششم بودم در مدرسه با دختری به نام سمیرا دوست بودم که آن موقع او کلاس نهم بود . پدر و مادر سمیرا از هم جدا شده بودند و او با عمه و مادربزرگش زندگی می کرد او ...
من توهم زدم ولی پسرم قتل کرد
در این ماجرا به قتل رسید، بعد از آن هم اعضای خانواده پدرم رضایت ندادند و قاتل را به چوبه دار سپردند. در این شرایط مادرم سرپرستی من و برادرانم را به عهده گرفت و این گونه من هم که در کنار پدرم حرفه کبابی را آموخته بودم، مشغول کار شدم چرا که پدرم کباب فروشی داشت و بعد از آن که به قتل رسید برادرانم همان شغل را ادامه دادند. من هم تا 21 سالگی در کنار خانواده ام بودم تا این که با ...
رابطه 10 ماهه یک مدل معروف با ترامپ لو رفت
هتل ها را پرداخت می کردم و او به صورت نقدی به من بازپرداخت می کرد. به این دلیل بود که هیچ مدرکی وجود نداشته باشد. پایان رابطه کارن مک دوگان درباره چگونگی پایان یافتن این رابطه گفت: این اتفاق از طریق تلفن رخ داد. مادرم دوست نداشت ما با هم باشیم و من آن را بهانه کردم. او گفت:چی؟ اون سگ پیر؟ من عصبانی بودم. به او گفتم مادرم بی احترامی نکن. اشاره کردم که او و مادرم همسن هستند ...
رشت غرق خون شد /پسر جوان پدر، مادر، خواهر و پدربزرگش را در خانه سلاخی کرد
باعث شد که تنها چند ساعت پس از وقوع این قتل عام خانوادگی محمد 22ساله اسرار جنایت را فاش کند. به خاطر ارثیه او که دانشجوی مهندسی صنایع بود، گفت: پدر و مادرم به خواهرم بیشتر از من اهمیت می دادند و رفتار خوبی با من نداشتند. احساس می کردم که علاقه ای به من ندارند و با خودم نقشه کشیده بودم که اگر آنها را از بین ببرم همه ارثیه خانواده نصیب من می شود. چندبار قصد کشتن آنها را داشتم ...
بانوی تازه مسلمان دانمارکی: حجاب عزتی به بانوان می دهد که در هیچ دینی یافت نمی شود/ حامیان سبک زندگی ...
؛ زیرا مطمئن بودم که آنها اصلا دوست ندارند من مسلمان شوم و با توجه به شغل مادرم، فکر می کردم که بعد از مسلمان شدنِ من، مادرم مرا از خانه بیرون می کند و به یک خانواده ی دیگر می دهد. به هر حال، آن روز دل به دریا زدم، مخفیانه به مسجد رفتم، شهادتین گفتم، مسلمان شدم و حدود سه سال، دینم را از فامیل و خانواده ام پنهانی کردم. *حتما دوران مخفی کردن مسلمانی تان از اعضای خانواده، دوران سختی بوده، در ...
زن با اراده ای که تریلی 18چرخ می راند و گلیمش را تنهایی از آب بیرون می کشد
مربی رانندگی بودم و بعد خودم یک آموزشگاه تاسیس کردم . خاطرات آموزشگاه او را هنوز هم خیلی ها به یاد دارند؛ مربی بچه به بغلی که از 6صبح تا 8شب پشت ماشین، دور دو فرمان و پارک دوبل آموزش می داد؛ بالاخره ما هم روی خوش زندگی را دیدیم و افتادیم توی کفی جاده. چرخ آموزشگاه خوب می چرخید و کلی هنرجو داشتم. 2تا ماشین سواری هم خریده بودیم و داده بودیم دست مربی. رفتن به کرج برایم آمد داشت؛ هم اجاره ...
این خانم موتور سوار ایرانی روی مردان را در پیست کم کرد
کنترل کنند تا با من برخورد نداشته باشند برای همین هر دو موتورسوار، از روی زانوی پای راستم رد شدند. بعد از این حادثه 2 ماه تحت درمان بودم. با وجود این خیلی زود برگشتم تا با موتورم تمرین کنم. الان که چند سالی از این اتفاق می گذرد، من همچنان با آن زانوی حادثه دیده مشکل دارم؛ چرا که باید صبر می کردم تا دوران نقاهتم به طور کامل طی شود. رئیس کمیته بانوان کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ...
پشیمانی آمنه بهرامی از بخشش اسیدپاش
به گزارش مردم سالاری آنلاین ، هنوز هم وقتی از روز حادثه حرف می زند با جزئیات همه چیز را تعریف می کند: زیر پل سیدخندان از جلوی یک گل فروشی رد شدم. آن طرف خیابان یک بوستان بود. حس کردم کسی می خواهد از پشت سرم عبور کند. خودم را کنار کشیدم که رد شود. ناگهان چشمم به چشمش افتاد. پوزخندی زد و قبل از اینکه فرصت کنم جنب بخورم ظرف اسید را روی صورتم خالی کرد. جیغ کشیدم و صورتم را با دست پوشاندم. گردنم به ...
روایتی از عنایات شهید برای نگارش یک کتاب
جز عنایت شهید نیست. پس از پایان کتاب تجربه خاصی داشتید؟ بعد از اتمام این کتاب اتفاقات خیلی خوبی به خصوص در زمینه شغلی و حرفه ای برایم افتاد. همسر شهید مدام این را می گویند که شهید نبی لو از خجالت کسی که قدمی برایش بردارد، در می آید و مدیون کسی نمی ماند. دست کریم و بخشنده ای دارند. امیدوارم باز هم روزیم شود برای شهید دیگری بتوانم قلم بزنم. نکته پایانی ...
کمپ وحشت آقای روانشناس/ راز شکنجه های مرگبار فاش شد
... چه مدت در کمپ بودی؟ نزدیک 3 ماه آنجا بودم و بشدت شکنجه روحی و جسمی شدم. حالا چکار می کنی؟ من و 4 هم جرمم در زندان هستیم و هیچ کدام توان پرداخت دیه مقتول را نداریم و تا زمانی که نتوانیم دیه را بپردازیم باید در زندان بمانیم. خانواده هایتان پیگیر پرداخت دیه نیستند؟ آن ها هم وضع مالی خوبی ندارند که بتوانند دیه را بپردازند. ما با اعتیادمان آن ...
روزهای اسارت و فرار نیروی لشکر فاطمیون در شبح
رفتم کربلا و بعدش به منطقه رفتم. آن زمان در دمشق بودیم. چند روز در مقر ماندیم و فرستادندمان به منطقه. بعد از هفت روز دست تکفیری ها افتادم. محمدرضا نصرت، نویسنده کتاب شبح ، درباره روند نوشتن کتاب بیان کرد: کتاب به پیشنهاد ناشر نوشته شد. چون موضوع جذابی درباره فرار از زندان داشت. مصاحبه ها را خودم سال 99انجام دادم. 24روز قم بودم و با سید علی مصاحبه می کردیم که خیلی هم سخت پیش رفت. چون قبل ...
راز خانه وحشت قزوین لو رفت/ کشف جسد نایلون پیچ شده دختر جوان در کُمد خانه
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اعتماد، متهم پرونده خانه وحشت که سه دختر را مورد سوء استفاده قرار داده و یکی از آنها را کشته بود، یک بار دیگر پای میز محاکمه می رود. آغاز پیش فروش ایران خودرو به مناسبت دهه کرامت+ لینک ثبت نام متهم که مردی جوان است، متهم است سه دختر جوان را آزار جنسی و جسمی داده و یکی از آنها را به قتل رسانده است. قربانیان این جنایت خشن با ورود ماموران پلیس به ...
وقتی که می توان با پدر و مادر 4 فرزند بودن، نخبه علمی و سرآمد کشوری شوی
کارشناسی را در دانشگاه صنعتی شریف و دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه بوعلی همدان گذراندم. مدتی بعد از دوره کارشناسی ارشدم در انرژی اتمی اصفهان واحد سوخت هسته ای مشغول بودم و از سال 1387 در دانشگاه سمنان به عنوان عضو هیات علمی مشغول به کار هستم. من دکتر نادیا کوکبی هستم، متولد اردیبهشت 1360 در شیراز و در یک خانواده فرهنگی که پدر و مادرم هر دو معلم بودند، متولد شدم. لیسانس را در ...
دورهمی معلم های بازنشسته رفسنجانی/ از داستان پیت نفت تا ماجرای 10 دانش آموزی که پزشک شدند
همکاران قدیمی ساعتی با هم بگذرانند و حال و هوایی عوض کنند و این اولین بار نیست که او برگزارکننده این دورهمی ست بلکه حتی در زمان کرونا هم دست از این کار برنداشته و وعده را به هم نزده است. مهدی عسکری هستم. هشت سال است که بازنشسته شدم. در دبیرستان های رفسنجان زبان انگلیسی تدریس می کردم. گروه فرهخیتگان فرهنگی شامل بازنشستگان که تعدادی از آنها معلم خودم من بودند، را راه اندازی کردیم و هر چند وقت ...
اولین زن اسیر ایرانی ؛ 4 ماه در عراق بودم | روایت عجیب دختر 20 ساله ایرانی که پایش به بیمارستانی در عراق ...
برای عمل جراحی به بیمارستان شهر موصل منتقل کنند؛ چون زخم ها جوش نخورده و برخی از تیرها هنوز در بدنم جا خوش کرده بود. مرا به بیمارستان انتقال دادند و بعد از جراحی 10 روز در آنجا بستری بودم. جراح آنجا که رئیس بیمارستان هم بود قبل از جراحی از من پرسید شما مقصر اصلی جنگ را ایران می دانی یا عراق، گفتم راستش را بگویم گفت: باید راست بگویی می خواهم بدانم مقصر کیست که این زن جوان را تا اینجا ...
تا خودت نخواهی معتاد نمی شوی
خودم آمدم که دیگر حتی تعادل نداشتم کار های روزمره ام را انجام دهم. در انزوا فرو رفته بودم و حتی در را به روی مادرم هم باز نمی کردم. به خاطر رفتارم، بچه هایم پرخاشگر و منزوی شده بودند و زندگی ام داشت به معنای واقعی از هم می پاشید. همین شد که به جلسات NA وصل شدم و این تأثیر زیادی در زندگی ام داشت. به خاطر همین جلسات هم هست که 15 سال است به سمت مصرف مواد نرفته ام. او بیکاری و بی پولی مردم را ...
کیهانی: در بهترین زمان ممکن دوپینگم مثبت شد/ مصرف مکمل در ورزش حرفه ای عادی است
: لحظه شماری می کردم تا دوران محرومیتم تمام شوم و از اینکه دوباره مسابقه می دهم، خوشحالم. استرس رقابت در مسابقات لذت بخش است. دوست داشتم تا زودتر محرومیتم تمام شود و خودم را محک بزنم، اما در اولین مسابقه پس از پایان محرومیت به دلیل ویروس و گرفتگی عضلانی نتوانستم عملکرد موفقی داشته باشم. وی در واکنش به این موضوع که چهار سال از بهترین دوران زندگی خود را به دلیل دوپینگ از دست دادید، یادآور شد ...
مردود شدم منتظر امتحانات جبرانی ام
.... همان زمانی بود که شهید نادر مهدوی از شهدای خلیج فارس، مستقیماً با آمریکا درگیر شدند. در تهران دوره تخریب را دیده بودم. در تخریب، معمولاً نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است. بعد از اینکه از دوره تخریب برگشتم یک مدتی از آموزش و پرورش مأمور به خدمت در سپاه بودم. در حین کار گذاشتن مواد منفجره مجروح شدم. وقتی که مواد منفجر شد، ابتدا دست راستم را قطع کرده و بعد به همه جای بدنم زده بود، حتی از پاهایم ...
گفتگو با قاتل زن تنها در ده ونک تهران ! / دسیسه شوم برای زن همسایه !
. اگراو داد و فریاد نمی کرد من آنجا را ترک کرده بودم و چنین ماجرایی هم رخ نمی داد. پشیمان هستی؟ من واقعا قصد کشتن او را نداشتم. گلویش را گرفتم تا ساکت شود. اما وقتی به خودم آمدم او مرده بود. چه وسایلی سرقت کردی؟ من فکر می کردم او در خانه اش پول زیادی دارد. اما فقط 2میلیون تومان پول نقد از خانه شا پیدا کردم. من چندبار بعد هم به خانه اش رفتم و وسایلمانند ...
برای اینکه از روزگار انتقام بگیرم باند سرقت راه انداختم /هیچ وقت به مرگ طعمه هایم فکر نکرده بودم!
...: همسرم به شدت بیمار بود و او را به بیمارستان برده بودم. وقتی برای خرید دارو راهی داروخانه شدم و در حال صحبت با موبایل بودم که مردی به من حمله کرد؛ او قصد سرقت موبایلم را داشت که مقاومت کردم اما با قمه، ضربه ای به ران پایم زد و گوشی ام را قاپید. تنها شانسی که آوردم این حادثه مقابل بیمارستان رخ داد و بلافاصله مرا به اتاق عمل بردند؛ پزشکان می گفتند که اگر چند دقیقه دیرتر می رسیدم، قطعا جانم را ...
علت عجیب تازه داماد تهرانی برای ارتباط زشت با خواهر زنش!
به گزارش سلام نو؛ زنی با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت ، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به ...
سارقان ساده لوحی که به کاهدان زدند!
سیر شدم ترس برم داشت و دلم می خواست زود از آنجا خارج شوم. تکانی به خودم دادم و رفتم بالا و وارد دهانه کولر شدم. تا نیم تنه ام وارد دهانه کولر شدم اما دیگر نتوانستم تکان بخورم. آویزان مانده بودم میان زمین و آسمان. گرفتار شدم. ساعت 12 شب بود و داد و فریادم هم به جایی نمی رسید. هر چه می گذشت بیشتر احساس خفگی می کردم. دعا می کردم پلیس بیاید و دستگیرم کند. فکرش را بکنید 8 ساعت، آن شرایط سخت ...
خیاط نابینا
خود را به چشمه پایین کوه برساند. او تا آخرین لحظه قفس کبک هایش را به همراه داشت. علی می گوید: آن زمان کبک ها را گران خریده بودم. آن روز با اینکه چشم هایم جایی را نمی دید اما از صدای کبک ها به قفسشان نزدیک شدم و آنها را در دست گرفتم . از آن به بعد، جوان پاوه ای از شدت درد این حادثه تصمیم می گیرد خود را بکشد. علی ادامه می دهد: من خود را از ارتفاعی که ایستاده بودم پرت کردم اما به اراده خدا ...
آیین رونمایی از کتاب سر به هوا برگزار شد
آینده ضربه روحی نخورند. آرزو اکبری فرزند شهید در پایان گفت: همیشه در خلوتم به پدرم می گفتم زندگی عاشقانه تو، سند افتخار زندگی من است. من شش ساله بودم که پدرم را از دست دادم. در کودکی هایم خیلی انتظار پدرم را می کشیدم. همیشه منتظر برگشتن پدرم بودم اما از یک جایی به بعد تقدیرم را پذیرفتم و با نبودنشان کنار آمدم. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خبرگزاری کتاب ایران ...
شهیدی که پدر زنش را نفرین کرد!
زمانی بود که عقد بین ما جاری شد. شاید باور نکنید اما بعد از عقد، انگار دیگر روح از بدنم رفت و علاقه ام هزار برابر شد. یک سال او دوید دنبال من، اما همه اش در همان لحظه فراموشم شد و حالا من دل داده بودم. از روز آخرین خواستگاری تا مراسم عروسی 25 روز طول کشید. یعنی غلامعلی گفت من یک ماه بیش تر نمی توانم مرخصی باشم و باید برگردم منطقه. ماندم چطور این موضوع را پدرم قبول کرد! در این چند روز با ...
پرسپولیسی هستم و الگویم تراشتگن
آکادمی فعالیت دارند. وضعیت قراردادها در آنجا چطور است؟ چقدر با فوتسال ایران تفاوت دارد؟ هم از نظر مبلغ هم مفاد و شرایط قرارداد بازیکنان. خیلی تفاوت زیادی ندارد و شاید فقط یک پله فرق داشته باشد. اینجا به صورت ماهانه پرداخت می شود و نیازی نیست بازیکن دنبال مربی و مدیرعمل بدود که بگوید پول لازم دارد. اینجا خوشبختانه سر وقت پرداخت می کنند. اینجا هم البته بعضی تیم ها مثل تیم قبلی خودم ...