این 11 عکس فراموش نشدنی برای ایرانی ها صدا دارند
سایر منابع:
سایر خبرها
جمله ای که زنان ایرانی این روزها در توئیتر بالا آورده اند
میداد :) زی زی از حال روحی اش در این دوران گفت: امروز دیدم حوصله ندارم نرفتم دانشگاه بعد داشتم اوسکول میشدم تو خونه گفتم پاشم برم باغچه رو آب بدم شاید حالم خوب بشه بعد همینجوری که داشتم آب می دادم دیدم عه چندتادونه ازگیل رو درخته و کندم و خوردم بعد اومدم باز بچینم که دیدم تموم شده نشستم زیر درخت گریه کردم ارغنون: من وقتی میشنوم که میگن: آها پریودی؟!!! ، بابا این باز پریوده ...
الیاس مرد کامل بود + عکس
درست کنیم خیلی زیر بار قسط و قرض رفتیم و وام هم گرفتیم و درآمدش طوری نبود که بخواد همه اینها رو پوشش بده ولی برای اینکه به من و بچه مون سختی نده می رفت توی مزرعه داداشش کار می کرد و اینطوری بود که من اصلاً در خونه ایشان سختی و مضیقه ای از نظر مالی ندیدم. اینقدر به ما رسیدگی می کرد و زندگی رو در رفاه و راحتی قرار داده بود که بعضی مواقع هم که می گفت پول ندارم می گفتم من باور نمی کنم تو پول نداشته ...
مامان جان غصه نخور، غصه حَرومه، کِلا رِ چرخ هادم مِ خدمت تَمومه
...، تمام امید زندگیم اینه که یحیی رو می بینم. یحیی کنارم نباشه خوابم نمیبره شب ها تنها می خوابم و اصلا نمی ترسم چون یحیی همین جا کنارمه، الان سی سال پدر یحیی فوت شده و من خونه بچه هام نمی خوابم. به بچه هام گفتم: یحیی جانم تنهاست شاید یک شب بلند شه ازم چیزی بخواد. هیچکس از دلم خبر نداره... مامان جان تا کجا می خوای همراهم بیای؟ می دونست که شهید می شه ...
متن مولودی ولادت امام رضا(ع)
خراسانه آقام رضا جانه دل جز هوس صحن گوهرشاد ندارد شیرین تر از این عشق رو فرهاد ندارد کاخ همه شاهان جهان را که بگردی دربار کسی پنجره فولاد ندارد باز شب میلاد تو عشقه صحن گوهرشاد تو عشقه پنجره فولاد تو عشقه با تموم دل و جونم در این خونه می مونم خودمم اینُ می دونم به امام ...
گرفتاران در دام مواد بعد از ترخیص
، همون جا سر راه پیاده شدم و به چند جوان که کناری مواد می زدند، گفتم به من هم بدید و باز همه چیز از آنجا شروع شد... . پشتیبان می خواهم! اینها را که می گوید با کف دست روی پیشانی می زند... دو ماه پیش کمپ بودم چرا نتونستم ترک کنم؟ اگر یک نفر حمایتم می کرد. یک هفته من و با بیرون آشنا می کرد. کاری یادم می داد... بعد دیگه منو ول می کرد. خودم می تونم رو پای خودم واستم. اینکه برم ترک کنم ...
آزادی امیر به ضمانت ضامن آهو
اینکه با کلمات، گفت وگو کنیم گرمای اشک هایش، یخ غریبگی مان را شکست: همه چیز خوب که نه اما لااقل خوش بود. امیر کار می کرد. بچه ها از سر و کولش بالا می رفتن و چرخ زندگیمون ریز ریز می چرخید. پونزده تا کارگر تو کارگاه خیاطی مون داشتیم. من و امیرم اوستا بودیم. ولی شریک قبلی امیر کلاهشو برداشته بود و ما نمی دونستیم! دار و ندار رو فروختم تا بدهیا رو صاف کنیم. شبیه معتادا شده بودیم! یه روز گاز. یه روز پنکه ...
تیپ سانتال مانتال متین ستوده تو اینستاگرام غوغا کرد | خانم با این لباس رنگ آبی عین ملکه ها شده
ه خاطر همه مهربونی هات. دوستت دارم مامان مژگان خوبم. این برام خیلی با ارزشه. از همه و تک تک تون را با همه چیزهای خوبی که در کنارتون هست می سپارم به خدای بزرگ که همه دارایی هر آدمی است. راه زندگی تون مثل خورشید گرم و روشن. کارنامه هنری متین ستوده 1370–1374این خانه دور است مسعود رسام 1388عملیات 125محمدرضا آهنج 1389–1390سه دونگ، سه دونگ ...
روایتی متفاوت از سفر رئیسی به بزرگ ترین کشور مسلمان جهان
چرا تا حالا نیومدین با ما کار کنید. گفتم خوب دولت ما عوض شده ما تازه اومدیم و معتقدیم باید با همه دنیا کار کرد! اون یکی وزیر پرسید: واقعا دنبال کار با ما هستن؟ گفت: خیلی! فقط به خاطر محدودیتهای تحریمی میگن محرمانه باشه و راهکارش رو هم پیشنهاد بدید. ما هم که خدای راهکاریم! خیلی افسوس خوردم که چقدر فرصتهای کشور از دست رفته! گفتم خوب حالا چی بستی؟ خلاصه اینکه از هر کدوم از اعضای هیات رسمی می پرسیدم ...
شیعیان را شیوه های گونه گون رقصیدن است/یا ابوذروار، در دشت جنون رقصیدن است
.... من خودم هم الان حقیقتا تاکنون ابیات این مثنوی را نشمردم؛ ابیاتش چقدر است؟ 500 بیت؟600 بیت؟ 700 بیت؟ دقیقا نمی دانم. از سال 1368 تاکنون هنوز پرانتزش را نبستم؛ چون که پرانتزش را من باز نکردم که حالا بخوام پرانتز این طرف رو ببندم. خود اهل بیت عنایت کردن و تا آخر عمر هم ادامه خواهد داشت. در وادی شاعری، برخی ابیات بر دل سراینده شعر می شینه؛ شما از بین اشعارتان، آن شعری که به خیلی به ...
آزادی مددجوی 62 ساله مشهدی نیازمند پرداخت 80 میلیون تومان | چندقدم تا رهایی
بازکردن بغچه دلش. نیازی هم نیست بگوید، چون حامد سروته بودن دخل وخرجشان را با دست های رنگی اش در گاراژ برایمان حساب وکتاب کرده بود؛ پرداخت کرایه خانه و مغازه مستأجری که در نبود بابا همه اش افتاده است گردن او. چیز هایی که پسر اوستامحمود گفته بود، با نتیجه تحقیقات ستاد دیه جور درمی آید؛ اینکه این خانواده اموالی برای فروش و دادن بدهی شان ندارند. امیدشان فقط به خداست و بندگان برگزیده اش. حاج ...