توضیح محمود فکری درباره جنجال بازی مقابل فولاد
سایر منابع:
سایر خبرها
هراس از دست دادن کلمات!
، حیوانات، آینه و... بیمارگونه نمی ترسیدم؟ وای خدای من! یعنی فوبیای فوبیا نداشتن داشت یقه مرا می گرفت؟ به گمانم می شد این را نادرترین و نوبرانه ترین نوع فوبیا حساب کرد. خیلی جدی و واقعی داشتم نگران خودم می شدم که چرا هیچ کدام از فوبیا های دم دستی را ندارم! کار که بالا گرفت، دست به گوگل شدم و پناه بردم به این علامه دهر. فوبیا های عجیب را می جوریدم. ترس از چسبیدن کره بادام زمینی به سقف دهان، ترس از ...
فخری خوروش هم در غربت دارفانی را وداع گفت
یگری شما از نگاه آنان یک خطای بزرگ بود؟ - بله، اما خودم یقین داشتم که مرتکب هیچ خطایی نشده ام چرا که من ازدواج کرده بودم و از آن به بعد شرایط کاری ام را همسرم تعیین می کرد نه آنان. چطور شد که وارد کار بازیگری شدید یا بهتر بگویم چطور قرار بود همسرتان شرایط ورود شما را برای بازیگری مهیا کند؟ - من در تهران معلم بودم. در همان سال ها قرار شد تا جامعه لیسانسه ها تئاتری را اجرا ک ...
روایتی از فرشته ها در دلنوشته ای برای رهبرم
به گزارش ایکنا، کتاب دلنوشته ای برای رهبرم ، گزیده ای از دلنوشته فرشته ها بعد از دیدار مقام معظم رهبری از سوی اداره کل قرآن، عترت و نماز معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش منتشر شد. در ابتدای این کتاب منتشر شده می خوانیم: متفاوت ترین و صورتی ترین دیدار زندگی ام با آقا در حالی شکل گرفت که سی سال برای این دیدار بزرگ بودم! اما نباید می گذاشتم این مختصر سن اضافه مشکلی برایم ایجاد ...
وقتی تصاویر خودمانی زن جوان با پیرمرد برای زنش ارسال شد...
پنهانی من و مهرانه شروع شد. او آن قدر به من توجه می کرد و عزیزجان می گفت که دیگر همه چیز را در زندگی فراموش کرده بودم. حتی زندگی خصوصی با همسرم را از یاد بردم و به دیدار فرزندانم نمی رفتم. همه وجودم در چشم ها و لبخندهای مهرانه خلاصه شده بود اما نمی دانستم که همه این ماجراها نقشه شومی برای اخاذی از من است. بالاخره چند ماه بعد ستار عینک رفاقت را از چهره ...
دختر تاریخ ساز ایران از لحظه قهرمانی گفت/ تمام سختی هایی که کشیدم از مقابل چشمانم رد شد
کیانی به مدال طلا نرسید! کیانی با اشاره به احساس خود پس از کسب مدال طلای جهانی گفت: مدال جهانی یک حس وصف ناشدنی است؛ لحظه ای که اول شدم تمام اتفاقاتی که برایم افتاده بود و تمام سختی هایم از جلوی چشمانم رد شد. تمام کسانی که در این راه به من کمک کردند مقابل چشمانم آمدند و من خیلی خوشحال بودم که توانستم مزد زحماتم را بگیرم چون خیلی زحمت کشیدم و چیزی نبود که به صورت شانسی به دست بیاید. اصلا ...
خبرهای امام رضایی را هر بار با عشق زیاد دنبال می کنم
در عرصه رسانه بیان کرد: بنده ارادت خاصی به امام رضا(ع) دارم و هر بار با عشق فراوان خبرهای امام رضایی را دنبال می کنم و خودم نیز اخبار و گزارشات بسیاری را با محوریت امام رضا(ع) تولید کرده ام اما دلچسب ترین آن ها ارتباط خبری زنده و مستقیم با حرم مطهر امام رضا(ع) در مناسبت های شهادت و ولادت حضرت است که در آن موقع خودم را در صحن و سرای امام رضا(ع) حس می کنم و دلتنگی ام رفع می شود. وی افزود ...
اعتراف تلخ سرمربی سابق فوتبال ایران/ بی خانمان هستم
کردم یک خارجی هستم. اکثر اهالی فوتبال با من رفتار خوبی نداشتند، زیرا آنها به نوعی حسادت داشتند که به من برگردم و موفقیتی را کسب کنم. قطبی در پاسخ به این سئوال که آیا در زمان دوری از ایران، با مشکل جدی مواجه شده بود؟ اظهار کرد: دوره ای بود که من برای فوتبال آمریکا کار می کردم و ایران یک بازی دوستانه مقابل جامائیکا داشت. قرار بود برای دیدن بازی بروم ولی به من اجازه ورود ندادند. وی افزود: زمانی که در سال 2007 سرمربی کره جنوبی بودم، با ایران بازی داشتیم. در دبی به دلیل نداشتن پاسپورت ایرانی جلوی من را گرفتند. من یک شهروند جهانی هستم که بی خانمانم! ...
پسری که دختر شد ؛ گزارشی خواندنی از جوانی که تغییر جنسیت داد | از کودکی عاشق لوازم آرایش مادرم بودم | ...
توانست در زمینه ی سوالی که در زندگی اش داشت و هیچ جوابی برایش پیدا نمی کرد اطلاعات خوبی به دست بیاورد: سال آخر دانشکده حقوق که بودم در کلاس درس پزشکی قانونی، مبحثی مطرح شد به عنوان اقلیت های جنسی که در خصوص ترنس ها و مسائل حقوقی مربوط به آن ها مسائلی را طرح کرده بود، استادی که آن زمان به ما درس می داد توضیحات جالبی در این خصوص داد و باعث شد در ذهن من جرقه ای زده شود و با خودم گفتم شاید من هم ترنس ...
سوزاندان بدن کودک در یک مرکزنگهداری وحشتناک
بوده است (یک چهارم نان خشک) حمام هم که پر از سوسک بود، چون ساختمان بسیار قدیمی است. او می گوید چون این کودک را از حمام خارج کرده با او برخورد کردند: شیفت آخر من جمعه بود و صبح شنبه به من زنگ زدند که آقای فلانی چرا فلانی را از حمام بیرون آوردید و من باید چه می گفتم و به همین خاطر من را توبیخ کردند؛ من دیده بودم بچه ضعف پیدا کرده و زیر چشمانش کبود است و با خودم کمی عسل بردم اما روز شنبه زنگ زدند که ...
تصمیم دلم بود با نماینده رژیم صهیونیستی بازی نکنم
وقتی متوجه شدم در وزن 63 کیلو یکی از حریفان از رژیم صهیونیستی است تلاش کردم وزن کم کنم و در زمان کم به وزن 70 رسیدم وارد گرجستان شدیم وزن ها ثبت شد من 4 سال منتظر این روز بودم دقیقاً روز مسابقه اعلام کردند جدول تغییر کرده بازی اول من با اسرائیل بود احساس بدی داشتم؛ زیرا شرایط سختی بود زحمات زیادی کشیده بودم . رضایی عنوان کرد: من تصمیم خودم را گرفتم و حتی وارد زمین مسابقه نشدم که بعد از ...
یک خاطره خاص از نابغه اطلاعاتی جنگ
. من مثل دورانی که در حفاظت بیت بودم، پیش امام ایستادم. بچه ها یکی یکی دست امام را بوسیدند. حسن باقری گفت: دعا کنید ما شهید بشویم ، امام گفتند: دعا می کنم شما پیروز بشوید. مؤید رضوانی هم گفت: ما را نصیحت کنید. امام گفتند: کارتان برای خدا باشد. آخر سر که خودم دست امام را بوسیدم، آقا محسن گفت: ایشان فرمانده تیپ زرهی ما هستند. امام تبسم کردند. وقتی بیرون آمدم، حسن باقری گفت: تو ...
بازیگر معروف کرمانشاهی الاصل در آمریکا درگذشت
رخ داد از کرمانشاه به تهران آمدم. به همین خاطر از طرف پدر و مادرم طرد شدم. آن هم به مدت 9 سال، به طوری که وقتی پدرم بیمار شد و برای معالجه به تهران آمد، اجازه ندادند او را ببینم و من مجبور شدم از پشت شیشه های اتاقی که در آن بستری بود او را ببینم. پس بازیگری شما از نگاه آنان یک خطای بزرگ بود؟ - بله، اما خودم یقین داشتم که مرتکب هیچ خطایی نشده ام چرا که من ازدواج کرده بودم و از آن به بعد ...
زندگی نامه و بیوگرافی بانو فخری خوروش
... پس بازیگری شما از نگاه آنان یک خطای بزرگ بود؟ - بله، اما خودم یقین داشتم که مرتکب هیچ خطایی نشده ام چرا که من ازدواج کرده بودم و از آن به بعد شرایط کاری ام را همسرم تعیین می کرد نه آنان. چطور شد که وارد کار بازیگری شدید یا بهتر بگویم چطور قرار بود همسرتان شرایط ورود شما را برای بازیگری مهیا کند؟ - من در تهران معلم بودم. در همان سال ها قرار شد تا جامعه لیسانسه ...
بازیگر جهان پسند چطور برای سریال آتش و باد پسندیده شد؟ | نقش دختر عشایری که آتش عشق به جانش افتاده است
. بعد هم در سریال آتش سرد به کارگردانی رضا ابوفاضلی حضور داشته و سپس جهان پسند سریال آتش و باد را بازی کرده است. چطور نقش جهان پسند به شما پیشنهاد شد و نقش را گرفتید؟ قبل از این سریال و نقش جهان پسند کارهای تصویری کرده بودم و در صفحه اینستاگرام خودم خبرهای این فیلم ها را کار می کردم و رسانه های دیگر هم آن را منتشر می کردند. مثلا یکی از اخباری که خیلی هم به آن پرداخته شد ...
روایت دو ملی پوش والیبال از اولین برد در لیگ ملت ها
... بازی خوبی بود و امروز ایران تمام تلاش خود را انجام داد که اولین پیروزی را کسب کند. بعد از دو مسابقه مقابل ژاپن و لهستان شرایط سختی داشتیم و در بازی با لهستان با اینکه جلو بودیم، در نهایت شکست خوردیم. وی در ادامه گفت: به دنبال رسیدن به یک نقطه امن بودیم و توانستیم بازی با چین را با پیروزی پشت سر بگذاریم. امیدوارم در دیدارهای بعدی هم موفق باشیم. دریافت کننده ...
با بلیط 100میلیونی کنسرت رپر معروف، برگ های یک ایران ریخت
مقابل آن ایستادند، قابل ذکر است که برخی اشاره کرده اند این قیمت برای جایگاه VIP است. این خواننده مشهور، در مقطعی به دلیل حضور امیر جعفری و مهرداد صدیقیان در آلبوم آماده باش، بر سر زبان ها افتاده بود. یکی از اهنگ هایی که در پاییز سال گذشته، در توییتر توجه کاربران را جلب کرده بود، آهنگ تلو شایع بود که قسمتی از این آهنگ، در ماجرای قیمت بلیط کنسرت موج جدیدی ایجاد کرد. یکی از ...
محمود فکری و فرهنگستان فوتبال فارسی!
فضاهای دیگر هر دوربین دیگری نباید به زمین بیاید که رسانه ای کنند. آن فضای امن شماست. مثلا شما برنامه قطع می شود و یک حرفی می زنی و کسی فیلم می گیرد؛ هرکسی نباید فیلم بگیرد. وقتی لب خوانی می کنی شاید خیلی ها حرفهایی را به زبان بیاورند. او در مورد کلمه جنجالی اش و لفظی که از آن نشات گرفته، گفت: البته آن کلمه را یک جور دیگر درست کردند، مثل آقای مهران مدیری که پاچه خواری را در ادبیات آورد ولی یک کلمه بهترش را درست کردند که شاید برازنده خیلی ها باشد! ...
دربانانِ خانه امام رضا (ع)
. گفتم: ببینید حاج آقاها، هنوز مسافری نیامده که نبات تبرکی تقدیم اش کنید. جواب سوال های من را هم که نمی دهید. اگر یک وقت اسم تک تک تان را نوشتم و شکایتتان را به امام رضا (ع) بردم دل خور نشوید! حاج آقای رنجبر با خنده گفت: اسم ما را از کجا بلدی دختر جان؟ عکس هایی که یواشکی از اتیکت اسمِ روی لباس هایشان گرفته بودم را از دور نشان شان دادم و گفتم: از اینجا! اسمم را ننویس بین خودشان ...
گپ و گفتی با آخرین بازمانده نمدمالی کرمانشاه
کردم و باخودم بردم، ولی معلمم باور نکرد که آن را خودم ساخته ام، برای همین یک دست کتک خوردم و حین کتک خوردن با گریه گفتم که می توانم فردا دوباره جلوی چشمتان یک کلاه نمدی بسازم که قبول کردند و روز بعد کمی پشم با خودم به مدرسه بردم و جلوی چشم معلم یک کلاه نمدی درست کردم و آن زمان بود که حرفم را قبول کرد، ولی بابت کاری که کرده بود، عذرخواهی نکرد. از یادآوری این خاطره لبخندی شیرین روی لبش جا ...
لحاف دوزی که اراذل و اوباش را از محله بیرون کرد
پنبه زن وارد محله شد و کارش را شروع کرد، واقعاً از دیدن کارش لذت می بردم. او پنبه ها را می زد و بانوان آن پنبه ها را تبدیل به کلاف و از آن لباس تهیه می کردند. مدتی بود که در کنار حاجی پنبه زن این کار را یاد گرفته بودم که یک لحاف دوز وارد روستایمان شد و من به عنوان پنبه زن در کنار او مشغول به کار شدم. من برای او پنبه می زدم و او هم در کنار کارش به من لحاف دوزی یاد می داد و از این طریق من کم کم لحاف ...
محمدی: عملکردم در قرقیزستان خوب نبود/ روی غفلت مدال طلا را از دست دادم
... وی درباره اینکه آیا از نحوه عملکرد خودش راضی بود یا خیر، گفت: از عملکرد خودم راضی نیستم زیرا انتظاری جز مدال طلا از خودم نداشتم و متاسفانه روی غفلت در ثانیه پایانی مدال طلا را از دست دادم و این خیلی برایم سخت بود. عضو تیم ملی کشتی درباره سطح رقبایش تصریح کرد: رقبا خیلی سختی بودند چون تمام عنوانداران جهان در این تورنمنت و در وزن من شرکت داشتند. از این رو هم با کهنه کار ها و هم با ...
آن گل را از پرسپولیس می خوردیم اعدام می شدم/تیم امید؟ مذاکره نشد
به خودی جلوی استقلال در اصفهان در دقایق پایانی را مقابل پرسپولیس می خوردیم، ما را اعدام می کردند! تارتار تصریح کرد: زمانی که ذوب آهن مدعی بود، بودجه اش همسطح تیم های مدعی مثل سپاهان، پرسپولیس، استقلال و فولاد بود. بودجه اش قابل مقایسه نبود. وی همچنین در واکنش به اینکه ذوب آهن در جدول لیگ برتر نسبت به سال قبل از رده هفتم به رده نهم سقوط کرد گفت: دو فصل قبل هفتم شدیم زمانی که ...
انسیه شاه حسینی: دفاع مقدس مساله شخصی من است
انسیه شاه حسینی، کارگردان سینما و تلویزیون که برای پیش تولید کار جدیدش دست ناپیدا به خوزستان رفته می گوید: دفاع مقدس مساله شخصی من است و من دو بار متولد شدم؛ یک بار در سال 1333 و دومین بار زمانی که 28 ساله و در میان خاکستر جنگ بودم. انسیه شاه حسینی در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: در سال های جنگ و وقتی 28 ساله بودم بار دیگر در میان خاکسترهای جنگ به دنیا آمدم و دفاع مقدس ...
تمجید سرمربی لهستان از تیم ملی والیبال ایران
مقابل تیم هایی مثل لهستان و آمریکا برای ایران متفاوت است یا خیر اما هر وقت که برابر این تیم ها قرار می گیرند والیبال متفاوتی نسبت به همیشه ارائه می دهند. وی در ادامه با تاکید بر این که ایرانی ها بهترین خودشان را به نمایش گذاشتند، افزود: بازیکنان تیم را برای این موضوع آماده کرده بودم اما این که توصیه های خودم را در تمرین پیاده سازی کنم، آسان نیست. دو ست ابتدایی برای تیم ملی والیبال لهستان ...
هیوا یعنی امید/ روایت مهدی، مهدیه و دختری که اسم عوض کرد؛ روایتی در کف صحن حرم مطهر
خود مهدی می گفت: این ها تاثیری نداره. ما که ایشاالله دوباره بچه میاریم. ولی خودم نگران شده بودم. بچه هم دوست داشتم. همین شد که تصمیم گرفتیم برویم دکتر. پس مهدی آقا اصلاً نگران نبود. نه. می گفت: هنوز زوده. بذار درس ت رو که تموم کردی، بعدش بچه میاریم. ولی خودم پیگیر دکتر شدم و دو سال که گذشت، بچه بعدی را باردار شدم. ترس این را هم داشتیم که خدای ناکرده این بچه هم ...
قرار است امام حسین مطرح شود؛ نه ما/ گفتگو با یکی از پیشکسوتان عرصه ستایشگری اهل بیت علیهم السلام
همدان به حساب می آمد؛ من اصلاً نمی دانستم و در ذهنم نبود که باید دعوت و اجازه ای باشد؛ تا منبری آمد پایین، سریع رفتم پشت میکروفون و شروع کردم به خواندن! وقتی پایین آمدم و سر جای خودم نشستم، مداحی که آنجا بود نسبت به من واکنش تندی انجام داد و گفت: این مطالبی که خواندی همه اش غلط بود! آخه این چه رسم خواندن است؟ این درست نبود نباید این گونه می خواندی و... ؛ با حرف های او بسیار غمگین و ناراحت شدم و با ...
تارتار: محدودیت بودجه ذوب آهن باعث سیر نزولی تیم شد/ دادگاه تکلیف من و الهامی را روشن می کند
– اخبار ورزشی – به گزارش خبرگزاری تسنیم، مهدی تارتار درباره انتقادات از عملکرد وی به عنوان مربی مقابل پرسپولیس، اظهار داشت: باید بگویم که فضای مجازی، فضای آلوده ای شده است. بعضی ها هیچ چیزی را رعایت نمی کنند، به هر حال آبرو، شخصیت و حثیت هر چیزی که اسمش را بگذارید. هیچ چیزی برای شان مهم نیست. یک جاهایی هم خودم کم تجربگی کردم. در اوایل یا اواسط کارم، حرف دلم را صادقانه زدم. گفتم جایی که ...