پرنده ای در عرش/ نگاهی به زندگی شهید علی حسینی
سایر منابع:
سایر خبرها
متولد عاشورا
اش بگذاریم. پسرم می پرسید حجله یعنی چی و من با چشم هایی خیس، فقط نگاهش می کردم. وقتی آقای کریمی رفته بود عکس را تحویل بگیرد و پولش را بدهد، صاحب مغازه گفته بود پولش را همان موقع حساب کرده؛ فکر همه جای را کرده بود. توی این عکس آخر معصومیتی در چهره معصومانه اش هست که دلم را می لرزاند؛ مثل همان روز آخر که داشت می رفت. سیر نگاهش کردم. لبخند زد و گفت: چیه ؟ چرا این جوری نگام می کنی ؟ شاخ دارم ...
مادر جوان چرا 2 فرزندش را کشت؟
سال بود که با هم ازدواج کرده و تفاهم داشتند. هیچ مشکل و مساله ای با هم نداشتند و از نظر مالی هم در رفاه کامل بودند. ما هنوز هم در شوک هستیم و نمی دانیم چرا این اتفاق تلخ رخ داد. برایمان سوال است چطور یک مادر که طفلش را 9 ماه در شکم حمل می کند و زحمت بزرگ کردنش را می کشد، دست به این کار می زند. من حتی با پدر خانواده صحبت کردم، او گفت تا شب حادثه هم هیچ مشکلی با همسرش نداشته است. مرد خانواده هم بسیار ...
راز عکس شهیدی که در اتاق رهبر انقلاب نصب شده بود...
آرام و قرار نداشت، آماده رفتن شد من لباسهایی که بافته بودم را داخل ساک گذاشتم و او رفت و دیگر برنگشت. بعد از عملیات همه بچه های همسایه که با او رفته بودند برگشتند اما خبری از هادی نشد وقتی از دوستانش پرسیدم، گفتند؛ ماشین جا نداشت هادی نیامد ولی چهره آنها چیز دیگری را نشان می داد، چند هفته از این ماجرا گذشت ولی از هادی خبری نشد، خیلی نگران بودم تا اینکه یکی از رزمندگان که در آن کاروان ...
قصه گویی، ابزاری طلایی برای پرورش خلاقیت
همشهری آنلاین:گروه خانواده-مژگان مهرابی: پدربزرگ و مادربزرگش هم بودند. همه با هم زندگی می کردند. شاد و سرخوش. تا این که یک روز اتفاقی افتاد ... یادش بخیر قصه های کودکانه ای که مادر شب ها برای مان تعریف می کرد. شب ها که خسته از کار روزانه و بچه داری می خواست سرش را روی بالش بگذارد ملتمسانه از او می خواستیم که قصه دختر گیسو طلا، دختر شاه پریان، حسنی و خانم حنا را برای مان تعریف کند. چقدر صدایش را ...
شلیک به سبک ترور! / محمد به جای محمود کشته شد+ عکس
بر رعایت نظم و امنیت همراه بود. ابتدا مادرمحمد (مقتول) در جایگاه شاکی قرار گرفت و در تشریح صحنه جنایت گفت: پنج روز قبل از وقوع قتل،من در فروشگاه خواربارفروشی(سوپرمارکت)خودم ایستاده بودم که یاسر (متهم به قتل) درحالی که سلاح کمری در دست داشت به سمت من آمد. به او گفتم بزن خلاص کن! ولی او با آن که پسرم محمد (مقتول)نیز در فروشگاه بود شلیک نکرد و تنها بیرون از فروشگاه یک تیر هوایی زد و سپس ...
سردار اسدی عاشقانه به حجله شهادت رفت
.... یک نفر کنارش بود چندین بار به او اشاره کرد و حتی پایش را فشرد، ولی او متوجه حضور من نشد. من در حالی که انگار آتشی سراسر وجودم را فرا گرفته بود بلافاصله از اتاق خارج شدم و همه حرف های در گوشی و بگو مگو های بچه های بسیج و مسجد تمام شد. حالا دیگر دوستان احمد که به من می رسیدند راحت گریه می کردند و من هم دست دور گردنشان می کردم دل سیری با آن ها گریه می کردم. وقتی احمد شهید شد او را ...
زنانی که معلمِ غیرت مردان شدند
در برخاستن، پسر دوم را امر آماده شدن برای اعزام داد. عزیزی هم می گفت، آن روزها تردید داشتم برای رفتن. زن داشتم، بچه داشتم و کلی مکافات. مادر همسرم که حال مرا دید گفت: اگر تو به جبهه بروی، من بچه هایت را نگه می دارم و افتخار کن که در این زمان به سربازی می روی. اصلاً آن زمان هرکه به جبهه می رفت همه زنان فامیل خود را مکلف به همراهی با همسر او می دانستند. دوستی هم نقل می کرد از مادری که دست ...
تأثیرپذیری پروین از اندیشه های انتقادی پدر با تکیه بر کتاب تربیت نسوان
آفریده شده است که همه عمر خود را آرایش دهد پروین نیز در قصیده زن در ایران همسو با نظرگاه تربیت نسوان می گوید: از زر و زیور چه سود آنجا که نادان است زن/ زیور و زر، پرده پوش عیب نادانی نبود وی درجایی دیگر نیز در اشاره به این موضوع و تعریف خود از زن نیکو می گوید: برای گردن و دست زنِ نکو، پروین/ سزاست گوهر دانش نه گوهر الوان نویسنده تربیت نسوان با انتقاد از گفتمان مردسالار که نقش ...
مریم بانو ؛ روایت زنانی از جنس ایثار
می کند، مسولان سپاه از همه خانواده های رزمندگان برای رفتن رضایت می گرفت و مریم نیز به رضایت محمدرضا تن می دهد و او را در گام نهادن در مسیر همراهی می کند. زمستان از راه رسیده بود، سفیدی برف ها انگار وجود مریم را آرام می کرد. چند شبی بود مریم خواب های عجیبی می دید و در وجودش غوغایی حس می کرد، دست و دلش به کار نمی رفت و علت این همه کلافگی را هم نمی دانست. چند روزی بود که متوجه ...
از نواختن زنگ مدرسه تا غبارروبی حرم شهدای گمنام منطقه 17
کارگروه همراهی دارند. وی تصریح کرد: الحمدلله، دشمن موفق نبود زیرا تمایل داشتند که مدارس ما امروز بازگشایی نشوند اما اینطور نشد و شکر خدا امروز مدارس ما در سطح کشور بازگشایی شدند پس از آن شهردار منطقه به مدرسه دخترانه سمیه رفت و طی سخنانی صمیمانه با دانش آموزان نوجوان مدرسه سمیه، ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی جدید و هفته دفاع مقدس، بر لزوم ارتباط صمیمانه با خداوند و والدین و تلاش و جدیت در همه ...
12 ماجرای تلخ و حیرت انگیز که در اول مهر اتفاق افتاد
همه چی مدرسه بدم می اومد، بچه ها، حیاط مدرسه، زنگ تفریح، سرویس مدرسه؛ همه چیزش همیشه عذاب بود. از سال اول ابتدایی تا آخرین روز پیش دانشگاهی . سانی اما خیلی خلاصه نوشت: معلم نزاشت برم دستشویی خراب کردم تو خودم عموشون هم در نهایت با انتشار تصویر زیر نوشت: همین که میرفتیم مدرسه خودش بدترین خاطره نبود آیا پ ...
قلک و پدر
کنارش رد می شد. آن روز برف زیادی باریده بود و به سختی می شد راه رفت، مدرسه که تعطیل شد فاطمه با شوق پر کردن قلک نمی دانست راه دراز مدرسه را با آن همه برف چگونه سپری کرد، به یک باره دید سر کوچه خودشان رسیده است، سرش را بالا کرد تا نفسی تازه کند، ناگهان دید پدرش سر کوچه منتظرش ایستاده است، با خوشحالی تمام خودش را در آغوشش جای کرد، قلک را نشانش داد و موضوع را گفت. پدرش با خنده ...
متن ها و پیام تبریک زیبا برای آغاز سال تحصیلی جدید در مهر 1402
دوست میشی؟ دانش آموزان عزیزانم آن روز های مدرسه من تمام و الان آماده خدمتگذاری به شما هستم آغاز مهر و طنین دوباره ی زنگ مدرسه و نسیم خوش تعلیم و تربیت بر همه ی دانش آموزان و معلمان پرتلاش ، مهربان و مهرپرور مبارک باد متن تبریک سال نوی تحصیلی در فضای کلاس ها. تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند ...
رویای صادقه ای که پیک پرواز شهید باکری شد
...> البته من زیاد متوجه نشدم؛ چون پیش خودم حدس می زدم مهدی شهید نمی شود. به خودم می گفتم: مهدی خانواده ای دارد که پدر ندارد، مادر ندارد. حمید هم که شهید شده. شوهر خواهرشان هم که در تصادف از دنیا رفت. هر کدامشان دو بچه به یادگار گذاشته بودند. پنج خواهر و برادر کوچکتر از خودش هم در خانه پدری بودند. تنها کسی که در خانواده باکری حق پدری کردن اینهمه بچه را داشت، مهدی بود. فکر می کردم ...
چرا برخی دبستانی ها اول مهر گریه می کنند؟
می شود این است که آن کودک تا به حال از خانواده اش دور نبوده و تصوری از چند ساعت زندگی بدون پدر و مادرش را ندارد. به این نوع استرس، اضطراب جدایی می گویند که همه کودکان برای اولین بار این احساس را در 18 ماهگی تجربه خواهند کرد. فرزندم! از چه چیزی می ترسی؟ حقیری درباره چرایی به وجود آمدن اضطراب جدایی در کودکان توضیح داد: پدر و مادر باید بررسی کنند که چگونه احساس امنیت را تا قبل از ...
از سرنوشت این راننده جوان اسنپ خبر ندارید؟ [ +عکس ]
ادامه داد: موبایل همسرم حوالی جوانمرد قصاب خاموش شده بود و اثری از خودرو وی نیز نبود اما حدود 10 روز بعد، پلیس پراید مدل 91 همسرم را در محله خزانه پیدا و به پارکینگ منتقل کرد. از خودرو فقط باند سرقت شده بود. با گذشت بیش از یک سال و نیم از مفقود شدن همسرم، هنوز خودرو در پارکینگ است و به خانواده اش تحویل داده نمی شود. وی با اشاره به این که در ماجرای گم شدن همسرش یک مظنون هم بازداشت شد، گفت: ماموران ...
عکس جگرسوز ار فرزندان زیبای آرش میراحمدی ! / خیلی زود پدر خندانشان رفت !
هواشناسی بود که فعالیت خودرا از تئاتر قبل انقلاب شروع کرد ودر سال 1332 با فیلم پریچهر اولین بار جلوی دوربین رفت. بیشتر شهرت ایشان قبل از انقلاب درسال 1355 با سریال دایی جان ناپلئون به دست آمد. وی روز جمعه 24 تیر 1401 بعلت بیماری سرطان در 93 سالگی درگذشت. کدخبر: 930575 1402/06/30 17:30:00
شب های پرستاره در بهشت نصف جهان/ روایت حاج حسین یکتا از مردان نامدار اصفهان
ت می خواهد مردم یک شهر بهترین جوان های خودشان را بر روی دست تشییع کنند و خم به ابرو نیاورند. مقاومت در قامت مردم اصفهان و صدای حاج حسین یکتا و نوازش کلماتی که این بار از مقاومت و مجاهدت مردم اصفهان می گوید، او حرف هایش را این طور ادامه داد: به عالمی گفتند اصفهان را چه طور دیدی؟! گفت: هوای اصفهان خیلی لطیف است این از علمایش است، از سجاده های خانم هایی که تا سحر نماز می خوانن ...
دختر 6ساله: مامان بابا را کشت و جسدش را آتش زد
نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف دختر خردسال قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.سپس مادر بهروز درخواست قصاص کرد. در این جلسه شهرام به جایگاه رفت و اتهام قتل را رد کرد و گفت: قبلاً به خاطر سمیرا قتل را گردن گرفته بودم اما حالا حقیقت را می گویم او قاتل است.در حالی که ادامه جلسه به آینده موکول شد روز گذشته دومین جلسه دادگاه برگزار شد و شهرام گفت: باور کنید من در قتل دست نداشتم و به ...
8 سلبریتی هالیوودی که دلیل تصمیم خود برای بچه دار نشدن را فاش کردند
آن کرد اما او کارهای مهم زیاد دیگری برای انجام دادن دارد: من فکر می کنم که اگر بچه دار شدید خیلی مهم است که بتوانید در کنارش باشید و برایش وقت بگذارید. ولی من کارهای زیادی دارم که باید به آن ها برسم. حالا آمادگی اش را ندارم. وینونا رایدر در سال 2014 وقتی 42 سال داشت در مصاحبه ای گفت: پارسال یک بار که داشتم با پدرم حرف می زدم، پرسیدم اگر نتوانم بچه دار شوم چه می شود. او به من گفت راه های دیگری هم برای بچه دار شدن در زندگی ام دارم. در حقیقت پدر رایدر سعی داشت به دخترش یادآوری کند که هیچ نسخه ی واحدی در مورد نحوه ی زندگی کردن برای همه ی افراد وجود ندارد. منبع: روزیاتو ...
تاثیر تشویق و تنبیه بر تربیت فرزند
افزایش دهد. به طور مثال وقتی کودک تان با خواهر و برادرش همکاری می کند یا وقتی بی سروصدا بازی می کند به چشم هایش نگاه کنید و کلمات تحسین کننده به کار ببرید؛ آفرین دختر گلم. چه عالی پسر عزیزم. این کلمات تأثیر زیادی در مطلوب کردن کار بچه ها دارد. میزان توجه مثبت و تعریف و تمجید والدین باید 5 تا 10برابر توبیخ آنها باشد. با بیان کلمات زیبا احساسات خود را به بچه ها انتقال دهید. آفرین ...
ستایش آنانی که سلول های شهید در وجودشان است!
همسر بر دل خانواده هایشان نشست. حاج قاسم می گفت: ما بعضی وقت ها به شهدا توجه می کنیم، اما به خانواده شهدا کمتر توجه می کنیم. این پدر شهید است. این مادر شهید است. این فرزند شهید است. سلول های آن شهید در وجود این هست. این را باید توجه کنیم. این توجه و درک، نیازمند فهم دقیق از شرایط است. فهم دقیق از اینکه شرایط زندگی خانواده شهدا طوری نبوده که بتوانند در آرامش روزگار خود را سپری کنند ...
فرزندی که به جرم خوردن نوتلا از مادرش ربوده شد!
گفتگو گزاره هایی مطرح و رد می شود. حکم دادگاه هم که قرائت می شود، هیچ مورد حادی در آن ذکر نشده است. مثلاً گفته شده که این بچه برای دو روز به مهدکودک نرفته یا اینکه او لیوان آبی در دست داشته و مادرش آن را از او گرفته است این موارد را هم در مستند فهرست کرده ایم و واقعاً هیچ مورد دیگری درباره گرفتن این کودک اعلام نکرده اند. این مستندساز ادامه داد: اثبات این مدعا تنها با قرائت حکم دادگاه ...
مادر حسین اوجاقی، شهید اغتشاشات ، در این یک سال پیر شده ام
شلوغی برنمی آید. در میان جمعیت او را صدا می کنم و می گویم: حاج آقا، بگین برن روی استیج عکس بگیرند. او هم از خداخواسته همه را به بالای صحنه راهنمایی می کند. بچه ها با ذوق و شوق بالا می روند و هر جا که بزرگ ترها به آن ها می گویند می ایستند تا یک عکس دسته جمعی تر و تمیز با پدر و مادر قهرمانشان، یعنی شهید حسین اوجاقی بگیرند. چند دوربین از میان صندلی ها روی صورت های آن ها تنظیم می شود. ...
تو چه بودی یونس؟
... از منقار شیرِ واشرپوسیده، آب چکه می کرد و زنبوری تا کمر خزیده بود به حلقوم شیر و رفع عطش می کرد. پشت دیوار ها تلفنی مدام زنگ می خورد و هیچ کس نبود گوشی را بردارد، صدای زنی در رادیوی خشک شویی همراه با بخاری معطر می ریخت توی کوچه: بهار بود تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت... اسد گفت: تو چه بودی تو زندگی قبلی ات؟ یعقوب گفت: من؟ اسد گفت: ها ...
رابطه مادر شوهر با عروس 64 سانتی متری اش تیره شد
برایان ادامه داد مردم اغلب به سرش دست می کشند. یسی ادامه داد: پدر و مادرهایی هستند که جلو می آیند و به بچه هایشان می گویند که بیایند و نگاه کنند. با انگشت نشانم می دهند و این آزاردهنده است. من از کنجکاوی بچه ها بدم نمی آید، این طبیعی است، اما ناآگاهی بزرگسالان چیزی است که می تواند عصبی ام کند. ییسی که ادعا کرد در زندگی اش هرگز با یک آدم کوتاه قامت مثل خودش قرار ملاقات ...
امان از دست این بچه آبان! | چرا علیرضا دبیر معلم ابتدایی اش را دوست نداشت؟!
تا روز 13 مهر معلم نداشت. همه بچه ها منتظر بودند تا یک خانم معلم مهربان وارد کلاس شود و درس را شروع کند، اما روز 14 مهر در باز شد و آقای پیرایش وارد کلاس شد و با صدای بلند به بچه ها سلام کرد. هیچ کس انتظار دیدن یک معلم آقا را نداشت. اصلاً آقای پیرایش تنها معلم مرد کلاس اول منطقه بود. در این مقطع برای احساس غریبی نکردن دانش آموزانی که تازه از دامان مادر جدا شده و وارد اجتماعی به نام مدرسه شده اند ...
روش عجیب بچه داری در گذشته که شاخ در می آورید!
بزرگ کردن فرزند و علم به اینکه این امر تماماَ بر دوش والدین قرار دارد، می تواند پدر و مادرها را درمانده کند. به همین دلیل است که توصیه ها و کتاب ها درباره ی پرورش فرزند همیشه وجود داشته اند، اما از گذشته تاکنون دستخوش تغییرات زیادی شده اند. در ادامه از روش های عجیب بچه دار در گذشته خواهیم گفت. 1- نوزادان از اندکی بعد از تولد به استفاده از توالت عادت داده می شدند ...