سایر خبرها
کودک کتک خورده از دندانپزشک اصفهانی ، فامیل امین تارخ بود (عکس)
برای کشیدن دندان به مطب دندانپزشکی در اصفهان رفتند. مادر یسنا درباره روز حادثه به این روزنامه گفته است: زمانی که به این دندانپزشک گفتیم دخترم می ترسد، گفت شما اگر بیرون باشید من می توانم کارم را انجام بدهم و از ما خواست در خودرو منتظر بمانیم و سه ربع بعد برای بردنش به اتاق دندانپزشک مراجعه کردیم که متوجه شدم آثار کبودی روی لپ هایش است. مریم فنایی همچنین گفته که وقتی برای بردن یسنا به اتاق ...
کتک زدن دختر 6 ساله توسط دندانپزشک
...، دخترک را کتک زده و او از درد کتک، درد دندان را فراموش کرده است. مادر یسنا بعد از دیدن آثار آزار و کتک روی صورت و دست دخترش به دکتر اعتراض کرده که پزشک نیز مدعی شده او را کتک نزده بلکه تنبیه کرده تا دیگر از دندانپزشکی نترسد! در پی این اتفاق موضوع از طرف خانواده کودک در حال پیگیری است. انتهای پیام/ ...
متادون درمانی مشکل زنان معتاد را حل نمی کند
و عدم مراجعه باقی افراد به معنی این است که خدایی ناکرده در بحرانی قرار گرفته است. به دلیل اینکه خودم مشاور هستم کارهای مشاوره ای آنها را انجام می دهم؛ رشته تحصیلی من روانشناسی بالینی است و پس از 10 سال کار در مراکز mmt قزوین متوجه شدم که متادون درمانی مشکل زنان ما را حل نمی کند و باید به دنبال چیزی بیشتر از متادون درمانی داشته باشیم. سال 85 بیماری داشتم که 2 فرزند از 2 همسر مختلف داشت ...
تصاویر جدید بازگیران و هنرمندان و ورزشکاران در شبکه های اجتماعی
ماهچهره خلیلی در حاشیه این مراسم. الیکا بدون امین زندگانی در مراسم شرکت کرده بود. همان طور که میدانید (و شاید هم نمیدانید!) امین زندگانی این روز ها درگیر یک سریال جدید است. حدیث فولادوند در حال شمردن تعداد لامپ های سقف تالار. #بیکاری چند پست قبل درباره شیلا خداداد گفتم که یکی از معدود خوشتیپ ها بود. درست است؟ خب، انسان جایزالخطاست! من هم حرفم را پس می گیرم! سپیده ...
ما یک خانواده ایم
نیز از کاسب های قدیمی شناخته شده محل به حساب می آمد؛ همین ویژگی پدر و مادر او باعث شده بود بسیاری از خانواده های محله، آنها را به عنوان خیر بشناسند و برخی از مشکلاتشان را با این دو درمیان بگذارند. مادر فاطمه به دلیل برخورد بیشتر با زنان محل با برخی مشکلات آنها آشنا می شد و پدرش نیز به دلیل حضور در میان کاسب ها درباره خانواده های نیازمند اطلاع پیدا می کرد. آنها به همان سبک سنتی و قدیمی در تلاش بودند ...
عکس/کودک کتک خورده از دندانپزشک، نوه برادرزاده امین تارخ
را اینگونه توصیف کرده بودند. ماجرا از آنجا آغاز شد که دوشنبه عصر مریم فنایی مادر یسنا به همراه همسر و دختر 7 ساله اش برای کشیدن دندان به مطب دندانپزشکی در اصفهان رفتند. مادر یسنا درباره روز حادثه به این روزنامه گفته است: زمانی که به این دندانپزشک گفتیم دخترم می ترسد، گفت شما اگر بیرون باشید من می توانم کارم را انجام بدهم و از ما خواست در خودرو منتظر بمانیم و سه ربع بعد برای بردنش به اتاق ...
دندانپزشک اصفهانی به جان بیمار 6 ساله افتاد
رسیدگی سریع به سازمان نظام پزشکی اصفهان ارسال شد. براساس خبر منتشر شده در فضای مجازی، چند روزقبل دختر شش ساله اصفهانی به همراه مادرش برای کشیدن دندان به مطب یک پزشک در شهر اصفهان مراجعه کرده بود. دخترک که از دندانپزشکی بسیار وحشت داشته، هنگام معاینه بی قراری کرده و با دکتر برای کشیدن دندان همکاری نکرده است. دکتر بعد از چند دقیقه از مادر یسنا خواسته که به اتاق انتظار برود تا او با روش خودش ...
چهارشنبه ها و قرارهای شهید آبشناسان و همسرش
مادر حسن تصمیم گرفت خودش مرا به دست او برساند و اینطور بود که بدون مراسم عروسی راهی خانه حسن شدم و انتظارها به پایان رسید. منبع: سایت خبرگزاری جماران ماجرای سومین دستگیری آیت الله خامنه ای در سال 46 آخرین توصیه شهید مطهری به دخترش امام خمینی:حجاب اجباری نیست! رمضان امام خمینی به روایت رهبری "); $("div[]").slideDown(500). ...
انتقاد رضا کیانیان به طراحی لباس المپیک/دلهره سردار آزمون برای بازی قطر/نگرانی فلور نظری برای گریه کودکان
آرامش ازش میخواستم ساکت باشه و مرتب تکرار میکردم؛ متاسفم دخترم، نمی تونی این کار رو بکنی دخترم داد زدن تو چیزی رو عوض نمیکنه هر وقت آروم شدی صحبت میکنیم( انگار نه انگار که اصلا حرف نمی زنه! ) بعد پا میشدم میرفتم یه اطاق دیگه... دنبالم بدو بدو میومد...جلوی من باز خودش رو پرت میکرد زمین و ادامه ماجرا. .. عباس جدیدی نوشت: در ...
دیدار جمعی از اعضای دبیرخانه جشنواره عمار با مادر شهیدان خالقی پور
فوت مرحوم حاج محمود خالقی پور گفت: تا زمانی که مرحوم زنده بودند، نبودن فرزندانم را متوجه نمی شدم ولی اکنون احساس می کنم که آنها تازه به شهادت رسیدند. این همسر جانباز، بیان کرد: مرحوم خالقی پور، حدود دو ماه و نیم در بیمارستان بستری بود تا اینکه شب آخر ماه رمضان و قبل از روز عید فطر فوت کردند. نمی خواستیم مردم را اذیت کنیم به همین خاطر قصد داشتیم روز بعد از عید، مراسم تشییع را برگزار کنیم ...
محیط بانی که 67 ساچمه به طرفش شلیک شد
به گزارش بولتن نیوز ،با شکارچی پنج قدم فاصله داشتم؛ گفت نیا، می زنم! جلوتر رفتم. دوباره گفت بیای می زنم! باید انتخاب می کردم؛ یا طبیعت و وظیفه ام را یا زندگی خودم را. دومی را انتخاب نکردم. شلیک کرد؛ انگار به یکباره آتشی در وجودم فرو رفت یا مثل این بود که شیشه ای را با فشار زیاد توی شکمم ریز ریز کردند. هفت، هشت متر پرت شدم عقب. با همان یک شلیک 67 ساچمه در وجودم جا خوش کرد و هنوز بعد از ...
گذری به کاخ گلستان
پرداخته و گفته است رایکا دخترش، منتقد کارهای او می باشد. الناز شاکردوست در اینستاگرامش عکسی از پشت صحنه کنسرت سینا حجازی که با شیطنت های میترا حجار همراه بود، منتشر کرد . احترام برومند ، همسر داود رشیدی و خواهر مرضیه برومند در اینستاگرامش عکسی منتشر کرد که دیدنش خالی از لطف نیست. در این قسمت از برنامه خندوانه شوخی مریم شیرزاد، صدا پیشه آن شرلی با همسر رئیس جمهور و ...
پرونده یک دندانپزشک به دلیل کتک زدن بیمار خردسال به نظام پزشکی اصفهان ارجاع شد
کشیدن دندان به مطب یک پزشک در شهر اصفهان مراجعه کرده است. او که از دندانپزشک بسیار وحشت دارد، هنگام معاینه بی قراری کرده و با دکتر برای کشیدن دندان همکاری نکرده است. آقای دکتر بعد از چند دقیقه از مادر دختر می خواهد که به اتاق انتظار برود تا با روش خودش وارد عمل شود. مادر هم برای تهدید دخترش به کنایه خطاب به دکتر گفت اگر دخترم اذیت کرد دعوایش کنید. بعد از رفتن مادر، دکتر، دختر را کتک زده و این دختر بچه ...
دختران روستاهای منطقه سردشت از تحصیل بازمی مانند
فقط من زرنگ بودم... که اونم نتونستم ادامه بدم. مادر پسربچه ها را نشان می دهد و می گوید: اینها درس می خونن. یک پسرش هم پیرانشهر دانشگاه می رود اما دخترم رو دلم نمی خواد بفرستم شهر دور. گوشه ای نشسته دختر و عروسش را نگاه می کند. درس نخوانده است: آن موقع مدرسه بود ولی وضع مالی نمی ذاشت. حمیده می گوید: مادربزرگم پیر بود، دختر دیگه نداشت، اون هم به خاطر کارهای خونه درس رو ول کرد. و بعد نوبت ...
ارسال پرونده ضرب و شتم دختر شش ساله در مطب دندانپزشک به نظام پزشکی!
تابناک اصفهان : اواخر هفته گذشته خبری در برخی رسانه ها در خصوص کتک زدن دختر شش ساله ای که به همراه مادر خود به مطب دندانپزشکی مراجعه کرده بود منتشر شد. در این خبر مادر یسنا مختارزاده مدعی شده بود که بعد از مراجعه به دندان پزشکی و در حالی که دختر وی ترس از کشیدن دندان داشته با پیشنهاد دندانپزشک از اتاق دکتر بیرون رفته اما بعد از چند دقیقه متوجه می شود دکتر با تنبیه بدنی دخترش، وی ...
درباره نقش هایم قضاوت نمی کنم
به گزارش جام جم ، شخصیت خاکستری دختر قربانی در سریال تکیه بر باد، وکیل جوان و زبر و زرنگ ویلای من، زن اشراف زاده سریال گذر از رنج ها و ده ها نقش دیگر تاکیدی بر توانایی او هستند . خلسه، شوخی می کنم، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، فاخته، خیابان یک طرفه و راه شیری از جمله کارهای مهم کارنامه بازیگری معتضدی هستند. با معتضدی در باره حضورش در سریال های کشیک قلب و تکیه بر باد (که باز پخش آن هفته گذشته به اتمام رسید) و همکاریش با مهران مدیری گفت وگویی انجام داده ایم. سریال تکیه بر باد اولین تجربه جدی بازیگری شما بود؟ قبل از آن در چند کار ازجمله سریال راه شیری حسین برزیده بازی کرده بودم و حضور در سریال تکیه بر باد در پیشرفت کاریم خیلی موثر بود. یادم می آید بعد از پخش سریال موقعی که سر سریال ویلای من مهران مدیری رفتم، عده ای علاقه مند سر کوچه محل ضبط کار ایستاده بودند و تا من را دیدند گفتند بعد از آن نقش رئال برایشان عجیب بود که من را در یک کار طنز می دیدند. تکیه بر باد سوای داستان خوب و آموزنده و دراماتیکش، با حضور فرامرز قریبیان و مهدی فخیم زاده در تیم بازیگری تبدیل به یک کار شاخص شده است... این سریال اولین تجربه ام با محمد معظمی نبود و در سریال فاخته و چند تله فیلم با او همکاری داشتم. او کارگردان خوبی است و معمولا هم علاقه دارد با یک تیم ثابت بازیگری کار کند و ممکن است به دلیل درگیر بودن بازیگران در کارهای دیگر این تداوم همکاری میسر نشود. حضور اساتید بازیگری مثل فرامرز قریبیان و مهدی فخیم زاده به عنوان یک ویترین ارزشمند و مهم در مواجهه اول مخاطب با سریال در معرض دید قرار می گیرد و خیلی از مخاطبان سوای داستان جذاب فیلم به دلیل حضور این دو بازیگر بزرگ جذب دیدن سریال می شوند. در کمتر سریالی این نوع حضور از بازیگران درجه یک دیده شده است . داستان تکیه بر باد اوج و فرود و پیچ و خم های زیبای دراماتیکی داشت و تقابل خیر و شر هر لحظه مخاطب را با خودش درگیر می کرد . همه چیز سریال در جامعه مابه ازا داشت. نکته مهم دیگر نشان دادن رابطه و ازدواج دختر یک قاضی عالی رتبه با یک شخصیت منفی و درگیر شدنش با مشکلات زیاد کار کم نظیری در سریال های تلویزیونی بود. این نوع جسارت ها و نشان دادن مسائل جدید خیلی در جذب مخاطب برای این سریال مهم بود. به عنوان یک بازیگر جوان همبازی شدن با قریبیان و فخیم زاده برایتان چه دستاوردهایی داشت؟ برای من یک افتخار بزرگ بود که با دو بازیگر همبازی شوم که روی هم سابقه کاریشان به یک قرن می رسد و هردویشان از دهه 40 در سطح اول بازیگری فعالیت می کنند. به واسطه سابقه تدریسی که آقای مهدی فخیم زاده دارد در کنارش بودن درست عین گذراندن واحدهای آموزشی بازیگری است . با دقت به بازی بازیگران روبه رویش نگاه می کند و اگر کمکی خواسته شود با کمال میل انجامش می دهد. اولین روزی که با قریبیان و مهدی فخیم زاده بازی داشتید، دچار استرس شدید؟ اولین برخورد با آقای قریبیان را به خاطر دارم و بشدت ذوق زده بودم و در آن لحظه عین یک طرفدار بودم تا بازیگر نقش روبه رویشان، در آن سکانس من آن قدر محو بازی ایشان شدم که یادم رفت دیالوگم را بگویم و آقای محمود معظمی کات داد و از من خواست دیالوگم را بگویم. دختری که در سریال دیده شد در واقع قربانی شرایط بود... موقعی که قرار است نقشی را بازی کنم، زیاد قضاوتی درباره منفی یا مثبت بودنش انجام نمی دهم و تلاش می کنم نقش را درک کرده تا درست بازی اش کنم. این دختر از شهر دوری آمده و با عمه پیرش زندگی می کند و بلندپروازی زیادی دارد و زود می خواهد به همه چیز برسد. برای رسیدن به این آزمایش ها در مسیری گام بر می دارد که انتخاب های غلطی انجام می دهد و می رود دستیار شخصیت منفی سریال می شود. این شخصیت منفی که آقای فخیم زاده به شایستگی بازی اش کرده، همه آدم ها برایش حکم یک ابزار هستند. دختر در جایی بر این خواسته شورش کرده و تلاش می کند، جدا شود اما قربانی می شود. جاهایی هم تصویر منطقی از این دختر ارائه می شود و مخاطب هم متوجه می شود، او مثل خیلی از دختران دوست دارد ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد؟ موقعی که برادر شخصیت منفی می میرد این دختر حالت غریقی را دارد که برای نجات به هر خار و خاشاکی آویزان می شود، اما مرگ نامزدش تمام آرزوهایش را بر باد می دهد. سریال کشیک قلب از جمله کارهای متفاوت مناسبتی این سال های اخیر تلویزیون است. کار کردن با حسین مهکام فوق العاده لذتبخش بود، چون در کارش آرامش دارد. کشیک قلب جزو کارهایی بود که در روز پایانی فیلمبرداریش ناراحت بودم که چرا کار زود تمام شد. شخصیتی که بازی کردم جزو شخصیت های محوری سریال بود و جنبه های عاشقانه کار خیلی برایم جذاب بود. این دختر (سودابه) به واسطه ...
گفت وگوبامادری مهربان، قهرمانی گمنام
بیمارستان شهدا، یه سرباز زخمی رو آورده بودن.خیلی گریه می کرد. یه بچه 15 -16 ساله بود اهل زنجان. من رفتم پیشش گفتم من هفته ای دوسه روز میام اینجا. تو هرکاری داری به من بگو برات بکنم. چیزی می خواستی، لازم داشتی به من بگو فقط ناراحت نباش. احساس غربت نکن. چند باری که رفتم این بهتر شد و بعدم رفت. گاهی هم بهم زنگ می زد. یه سه چهار سال اصلاً زنگ نزد. ازش بی خبر بودم.بعد یه دفعه یه روز زنگ زد. گفتم کجا بودی ...
شیطنت های الناز شاکردوست و میترا حجار در کنسرت خواننده پاپ + عکس
به گزارش جام جم سیما ، شاکردوست نوشت: امشب در کنسرت بینظیر سینا حجازی به همراه خانم میتراحجارِ عزیز و دوست داشتنی و آقای امیرژوله هنرمند و توانا
دی کاپریو به دنبال تعقیب کننده
به گزارش جام جم آنلاین ، این فیلم که تعقیب کننده نام دارد، در سال 2008 با موفقیت بالای مالی و انتقادی روبرو شد. کمپانی برادران وارنر که روابط کاری نزدیکی با دی کاپریو دارد، مدتی قبل امتیاز برگردان انگلیسی زبان این فیلم را خریداری کرد. منابع نزدیک به کمپانی می گویند مسئولان آن، نویسنده فیلم نامه نسخه انگلیسی زبان را انتخاب کرده و او کار خود را از هفته قبل، شروع کرد. ویلیام موناهان که کار نگارش فیلم نامه نسخه انگلیسی زبان را به عهده دارد،، در سال 2006 هم فیلم نامه رفتگان را براساس یک فیلم موفق دیگر کره ای نوشت. اما کمپانی برادران وارنر فعلا قصد دارد تعقیب کننده خود را در سکوت کامل خبری به جلو ببرد و اطلاعات زیادی در باره اش منتشر نکند. با این حال، شنیده می شود برای کارگردانی این نسخه، از نا هونگ-جین دعوت به همکاری شده است. او کارگردان نسخه اصلی است. داستان این درام دلهره اور پرتنش، در باره یک قاتل زنجیره ای و قتل های پرسروصدای اوست. این فیلم با الهام از یک ماجرای واقعی ساخته شده است. به نوشته ورایتی، کمپانی برادران وارنر برای خرید امتیاز برگردان انگلیسی زبان تعقیب کننده ، مبلغ یک میلیون دلار پرداخت کرده است. رفتگان که توسط مارتین اسکورسیزی ساخته شد، در سطح جهانی 290 میلیون دلار فروش کرد. 132 میلیون دلار از این رقم، اختصاص به فروش آن در آمریکای شمالی داشت. ...
بهاره رهنما : مادرم بهترین مدل شخصیتی برای من بود
بهاره رهنما را بیشتر مردم ایران به اجرای نقش های کمدی و جدی می شناسند و مخاطبان خاص هم با رُک گویی او آشنایی دارند. همین چند روز قبل و در زمان درگذشت استاد عباس کیارستمی بود که در اینستاگرامش جواب یکی از بازیگرانی که زنده یاد کیارستمی را به نوعی مصادره به عده ای خاص کرده بود، داد و تحسین خیلی ها را برانگیخت. بهاره رهنما خانمی پرانرژی است که هم صحبت شدن با او انگیزه زندگی باحال را در آدم به وجود می آورد، البته اگر این انگیزه را بتوان حفظ کرد، می توان انتظار داشت مثل رهنما زندگی هیجان انگیزی هم داشت. در برنامه دورهمی گفتید انرژی زیادی دارید و برای این انرژی برنامه ریزی می کنید،برنامه ریزی شما چگونه است که به نتایج مثبت هم می رسید؟ چون می دانم انرژی زیادی دارم، برای شبانه روزم برنامه های بیشتری در نظر می گیرم. سال هاست دفترچه ای دارم و اول هفته کارهایی را که باید تا آخر هفته به سرانجام برسانم، در آن می نویسم. برای برنامه ها و کارهایم از کسانی که تجربه بیشتری دارند، مشاوره می گیرم و معمولا به همه کارهایم می رسم. برنامه ریزی هایتان بیشتر هفتگی و کوتاه مدت است یا برنامه ریزی بلندمدت هم دارید؟ در کشور ما که زیاد نمی توان برنامه ریزی بلندمدت داشت، اما من برای دو هفته آینده ام می دانم چه کارهایی را باید انجام بدهم. معمولا اول سال دو، سه تا هدف کلی برای خودم مشخص می کنم که تا آخر سال آنها را به اتمام برسانم یا مقداری پیشرفت داشته باشم. خیلی از ما اول سال برای خودمان برنامه ریزی می کنیم که چه کارهایی را باید انجام بدهیم، اما وقتی پای عمل به میان می آید امروز و فردا کرده و کارها را به تاخیر می اندازیم. عملی کردن تصمیمات به مهارت خاصی نیاز دارد به نظرتان چگونه باید این مهارت را در خودمان تقویت کنیم؟ من هم تمام تصمیماتی را که می گیرم، صددرصد انجام نمی دهم، اما تلاش می کنم مثلا 70 درصد آنها را عملی می کنم. به نظرم این مهارت کاملا به روحیات فردی بستگی دارد، به همین دلیل بهتر است هر کسی توانایی های خودش را بشناسد و از همه مهم تر این که واقع بین باشد. مثلا منم دوست دارم در فیلم های تیم برتون بازی کنم، اما می دانم که امکانش نیست، بنابراین نباید رویاپردازی کنم، باید همه جوانب واقعی را سنجید تا بتوان هدف گذاری کرد و به هدف هم رسید. معتقدم باید از اهداف کوچک شروع کرد، مثلا فراگرفتن یک زبان خارجی یا چیزهای کوچک دیگر. چون در نظر گرفتن زمان کم و محدود برای اهداف بزرگ باعث سرخوردگی و ناامیدی می شود، پس بهتر است اهداف بزرگ را به هدف های کوچک تر تقسیم کرده و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنیم. بیشتر مردم درباره بازیگرانی مثل شما این جور قضاوت می کنند که مثلا خانم بهاره رهنما بازیگر است، اوضاع مالی خوبی هم دارد، ذهنش درگیر مسائل حاشیه ای نیست، برای همین می تواند هدف گذاری و برنامه ریزی کند! آیا امنیت مالی و داشتن پول کافی برای برنامه ریزی و هدفمند زندگی کردن موثر است؟ تا همین لحظه که با شما صحبت می کنم، یک نفر به اندازه هزار تومان هم به من کمک مالی نکرده است! از 17 سالگی کار کردم، دو تا لیسانس و فوق لیسانس دارم. آنهایی که فکر می کنند، من بازیگرم به همین دلیل در رفاه هستم، اگر در زندگی به اندازه من تلاش کرده اند و حالا از لحاظ معیشتی برای رسیدن به اهدافشان با مانع روبه رو هستند، یک جایی از کارشان ایراد دارد. من بازیگر متولد نشدم، در خانواده ثروتمند و پولدار بزرگ نشدم، پدرم کارمند شرکت نفت بود و حقوق زیادی نمی گرفت. به هر جایی رسیدم با تلاش خودم رسیدم. خانم هایی که مدام به زندگی دیگران نگاه می کنند و بدون هیچ تلاشی فقط غصه و غبطه زندگی دیگران را می خورند، بهتر است اول به خودشان نگاه کنند، ببینند چقدر تلاش کرده اند که اکنون منتظر برداشت محصول زحمات خود هستند؟ من حتی در ماه آخر بارداری که حقوق می خواندم، برای همه امتحاناتم به دانشگاه می رفتم، هر روز یکی از اعضای خانواده ام مرا می برد و می آورد؛ چون هر لحظه امکان داشت بچه به دنیا بیاید. دخترم که به دنیا آمد، باز هم درس خواندن را رها نکردم. بچه شیرخواره داشتم، اما واحد گرفتم و با نمره های خوبی هم قبول شدم. زندگی ام پر از تلاش است و خدا را شکر اگر وضعیت مالی خوبی دارم، به دلیل تلاش شخصی و تعدد رشته هایی است که در آنها تحصیل کرده ام. همیشه از آدم های توانمند و اساتیدم چیزهای خوبی یاد گرفته و آنها را در زندگی عملی کرده ام. پس انگیزه های درونی قوی هم دارید؟ معمولا انگیزه های درونی قوی هستند. برخی دوست دارند به اهداف بزرگی دست پیدا کنند، اما مقاومت های درونی و بازدارنده مانع پیشرفت آنها می شود یا با کوچک ترین مانعی که سر راه آنها قرار می گیرد، دلسرد شده و عقب نشینی می کنند. چگونه می توان با انرژی و قدرت جلو رفت؟ من مادر بسیار کوشا و فعالی داشته و دارم که الگوی اصلی ام بود و به من یاد داد که چگونه وارد اجتماع شوم. کلاس پنجم بودم و مادرم تازه داشت، دیپلم می گرفت! همه مهارت های خانه داری و کسب درآمد را بلد بود؛ دیپلم آرایش و زیبایی، دیپلم خیاطی و گلدوزی و... داشت. همیشه در حال کار و فعا ...
گفت وگو با سریع ترین حافظ قرآن جهان/ با نشانه های قرآنی امر به معروف می کنم
می گوید بعد از هماهنگی های اولیه با پدر و مادر این نابغه قرآنی، در یکی از روزهای گرم تابستان، فاطمه مولایی به همراه پدر و مادر خود، راه شهر تبریز را از کلیبر گرفته و ساعتی را میهمان خبرگزاری ایکنا شدند. در ابتدا این حافظ کل قرآن کریم در معرفی خویش اظهار کرد: من فاطمه مولایی هستم، 14 ساله از شهرستان کلیبر که کلاس هشتم را به پایان رسانده ام. وی در خصوص شروع حفظ قرآن ...
وزیر نیرو امشب در شبکه یک سیما
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی شبکه یک، مهندس حمید چیت چیان وزیر نیرو امشب دوم مرداد با حضور در برنامه نگاه یک درخصوص شرایط تولید انرژی درکشور، مشکل کمبود آب و برق، میزان بالای مصرف خانوارها از انرژی، احتمال قطعی آب و برق و برنامه ها و عملکرد وزارت نیرو با مردم گفتگو می کند. برنامه نگاه یک به تهیه کنندگی حسن نهضت و اجرای مهدی مهدی قلی، امشب ساعت 23:15 از شبک یک سیما به روی آنتن خواهد رفت. ...
اقدام هولناک دندانپزشک با دختر بچه 6 ساله
به گزارش زریان؛ یسنا مختارزاده دختر 6 ساله اصفهانی سه شنبه هفته گذشته به همراه مادرش برای کشیدن دندان به مطب یک پزشک در شهر اصفهان مراجعه کرده است. او که از دندان پزشکی بسیار وحشت دارد، هنگام معاینه بی قراری کرده و با دکتر برای کشیدن دندان همکاری نکرده است. آقای دکتر بعد از چند دقیقه از مادر یسنا خواسته که به اتاق انتظار برود تا با روش خودش وارد عمل شود. بعد از رفتن مادر ...
داریوش فرضیایی :در 13 سالگی متوقف مانده ام
تقریبا 21 ساله بود که گذرش به رادیو افتاد. تیپ های گل پسر و ننه بلقیس یادگارهای او در رادیو است، اما چیزی نگذشت که با برنامه ما و شما تلویزیونی شد. بچه های ایران از آن پس، او را در برنامه های تورنگ و پورنگ ، شبکه بی طرف ، یکی و تکی ، باز باران با طراوت ، هزار و شصت و شونزده ، کتابخانه عموپورنگ ، محله گل و بلبل و بسیاری دیگر با همراه دوست داشتنی خود یعنی امیرمحمد تماشا کردند. عموپورنگ برنامه های کودک، روز گذشته 43 ساله شد. آخرین باری که گریه کردم یک رسالتی را در درون خود حس می کنم و آن شادکردن و خنداندن بچه هاست. سعی می کنم به این رسالتم مومن و متعهد باشم و اگر بخواهم برای بچه ها کم بگذارم، خود را مدیون آنها می بینم. همه فکر می کنند عموپورنگ همیشه می خندد و شاد است، من غم هایم را در درون خود پنهان می کنم، اما وقتی می خواهم گریه کنم و سبک شوم، به دنبال بهانه ای می گردم. برای من بهترین بهانه برای سبک شدن و گریستن رفتن به بیمارستان و ملاقات بچه های بیماری خاص است. به کنار این بچه ها می روم و آنها را می خندانم و برخی مواقع با آنها بغض می کنم و گریه می کنم. آخرین باری که گریه کردم، ماه گذشته بود. ماه رمضان امسال به بیمارستان رفتم و وقتی متوجه شدم بچه ای را که سال گذشته دیده بودم و کلی سر به سرش گذاشته بودم، مدتی است که دیگر نیست، گریه کردم، یا همان شب بچه ای را دیدم که بسختی گریه می کرد، اما نه اشکی در چشم داشت و نه صدایی در گلو و تنها با دهان باز، درد می کشید. من حتی گریه هایم را با بچه ها شریک می شوم. من و کودک درونم امروز براساس شواهد موجود در شناسنامه 43 ساله شدم، اما خودم چنین احساسی ندارم. فکر می کنم بین 13 تا 17 سالگی متوقف شدم و هنوز کودک درونم بسیار سرحال است و میل زیادی به شیطنت و شلوغی دارد. هنوز هم اشعار و داستان های کودکانه می خوانم و می نویسم. خیلی ها فکر می کنند که من کاراکتر کودک را بازی می کنم، اما شخصیت واقعی من، همانی است که جلوی دوربین و بین بچه هاست. هنوز با کودک درونم رفیق و همراه هستم. کودک درونم نمی گذارد به این راحتی ها به دنیای بزرگ ترها وارد شوم. هرازگاهی که می خواهم احساس بزرگی کنم، کودک درون سر می رسد و مرا به کوچه های دوران بچگی، محله جوادیه، پشت ریل راه آهن و آن کوچه بن بست و آن خانه کلنگی می برد. مدتی قبل کودک درونم ابتکار جالبی کرد و مرا به دبستانی برد که 36 سال قبل در آن خانم جم نژاد با مهربانی یادم داد که چگونه مداد سیاه را در دست بگیرم و او هم که اکنون هفتاد و چند سال دارد و بتازگی عمل قلب داشته، بخوبی به یاد دارد که داریوش کوچک چگونه دست او را هنگام مداد گرفتن بوسید. دبستان ده سالی است به علت کهنگی، خالی از هیاهوی بچه ها شده، اما من و کودک درونم که روی سکوی حیاط نشسته بودیم، صدای همهمه بچه ها را می شنیدیم و با هم گریه کردیم. از بچه ها انرژی می گیرم دنیای بچه ها دنیایی معصومانه، بی ریا و عاری از هرگونه بدی است. در دنیای آنها شکل های واقعی و تخیلی زیادی وجود دارد. رنگ ها شادند و عروسک ها و عکس ها با آدم حرف می زنند. خانه ها همه اندازه قصر بزرگ و نقاشی یک گلدان گل، کم از باغ بهشت ندارد. شادی من وقتی است که بین بچه ها هستم، این شادی وقتی بیشتر می شود که احساس می کنم بچه ها مرا بین خود پذیرفته و اعتماد کرده اند. برای این که بتوانم یک برنامه زنده آن هم با 50 بچه را کنترل و اجرا کنم، تقریبا نیم ساعت قبل از شروع برنامه به میان آنها می روم. آن لحظه، بچه ها سرشار از انرژی و فریاد هستند بنابراین با کشیدن لباس من و جیغ زدن و بالا و پایین پریدن، بخشی از انرژی خود را تخلیه و بلکه به من منتقل می کنند. در این موقع است که با انرژی که گرفته ام برنامه را شروع کنم. برنامه سازی کودک سخت است برنامه سازی برای بچه ها خیلی سخت تر از برنامه سازی برای بزرگسالان است. بزرگسالان دارای شخصیتی تثبیت شده و شکل گرفته هستند و رفتارهای من نمی تواند برای آنها الگوسازی کند، اما بچه ها به عموپورنگ به عنوان یک الگوی رفتاری و اخلاقی و آموزشی نگاه می کنند. هرکلام و رفتار من چنانچه ناروا و ضعیف باشد، روی بچه ها اثر می گذارد. در متن ها و نمایش ها و اشعار کودکانه اگر آموزش مناسبی در کار نباشد، بچه ها آسیب می بینند. در برنامه بزرگسالان می توانی منظور و پیام برنامه را مستقیم با مخاطب در میان بگذاری، اما بچه ها را نباید مستقیم امر و نهی و نصیحت کرد، بلکه باید به صورت داستان آموزشی و شعر و آن هم به صورت غیرمستقیم عمل کرد. بخصوص بچه های امروز که به بچه های عصر سایبر معروفند از قدرت یادگیری بسیار بالاتری نسبت به والدین خود برخوردارند. بچه های امروز بهتر از بزرگ ترهای خود با رایانه و قابلیت های گوشی های تلفن ...
مهران مدیری اولین فیلم بلندش را کلید می زند
به گزارش جام جم آنلاین، مهران مدیری در برنامه هفت گفت: بعد از برنامه دورهمی دیگر کاری برای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون نخواهم ساخت و به تولید سالی یک فیلم سینمایی کفایت می کنم. مدیری درباره فیلم تازه اش گفت: این فیلم داستان آدمی از هفت صبح تا عصر در تهران است و آدمی که یک گلوله برف است که تبدیل به بهمن می شود. بعضی سکانس ها بیش از 600 هنرور دارد. ...
زن پنهانی
ماشین بسیار زیبا جلوی دانشکده انتظار معصومه را می کشید. وقتی معصومه نزدیک ماشین مجتبی رسید، خانمی مسن از ماشین پیاده شد و معصومه را به داخل ماشین دعوت کرد. خانم مسن، مادر مجتبی بود وگفت بعد از تصادف پسروتنها دخترم ،مجتبی به شدت افسرده بود. ولی از لحظه ای که شما را دیده، با شور و شعف خاصی از شما صحبت می کنه وبعد از دوسال، شما زندگی دوباره بهش بخشیدی و ما از شما ممنون ومتشکریم. چندر روز بعد رحیمی به ...
چرا دختران امروز مانند مادرانشان کار بلد نیستند؟
کرد ... مادر هم ضمن تعریف و تمجید از دخترش در تمام طول مهمانی و حین پذیرایی مهمانان گوشه چشمی دختر را می پایید و در آشپزخانه، سنگر امن فرمانروایی زن خانه، دستورات لازم را جهت بهبود کیفیت و کمیت پذیرایی از مهمانان و بالا رفتن هنر خانه داری دختر مبذول می کرد: "میوه را هول هولکی تعارف نکن، بشقاب های پر را خالی کن، نگاه به ظرف غذای مهمانت نکن، روسریت توی چایی نرود و ..." امروز ترها هم زن ها ...
اتک کلش آف کلنز به ساختار خانواده
به گزارش پیک هشترود به نقل از خبرگزاری شبستان، نام پدر را در کنار همسر بودن یدک می کشد. فرزندش چند ماهی بیشتر ندارد و مسئولیتش نسبت به گذشته چندین برابر شده است. فرزندش را دوست دارد و به او عشق می ورزد. اما اگر این گوشی اندروید بگذارد؛ تیکه کلامش این است که من و دخترم با هم اتک می زنیم؛ اندکی عشق ورزیدن و اندکی اتک در بازی کلش آو کلنز. گوشی را یک لحظه از دستش جدا نمی کند، یا در حال اتک ...