سایر منابع:
سایر خبرها
ساتیا نادلا، مردی که مایکروسافت را متحول کرد
که می تواند در زندگی هرروزه اش استفاده کند و به مقاصد خود برسد. یک امر در زندگی قطعی است: همه ی ما زمانی به ابزار دسترسی نیاز خواهیم داشت ؛ و چه بهتر که مایکروسافت این ابزار را فراهم کند. نادلا اکنون رفته است. او تنها چند دقیقه را با هر گروه از کودکان گذراند و مانند یک طوفان در اتاق گشت. اندکی بعد دانشجویان بیست و چند ساله ی سنت پاتریک دریافتند که شخصیت مهمی در کوی آن ها حضور به هم ...
سردار نقدی به روایت نقدی
...؛ اواسط دبیرستان جابه جا شدیم و آخر دبیرستان برگشتیم همان جا. به نظر می رسد مدرسه مذهبی بوده. در هیات امنای مدرسه افراد شناخته شده ای بودند که خاطرتان باشد؟ بله؛ افراد شناخته شده و انقلابی بودند؛ مثل آقای صمدزاده و آقای بکایی. دو سال پیش {برای سخنرانی} رفته بودم بسیج دانشجویی، بعد دیدم یکی از بچه های بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت من نوه آقای بکایی هستم. آقای یزدانی معلم کلاس ...
افشای دلیل لغو سخنرانی مطهری در مشهد/خاطره علم الهدی از مذاکره با ستاد موسوی در سال 88/ اسنادی از اقامت ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد. خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبرهایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبرهایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کم رنگ و پر رنگ منتقل کردن آن تأثیری داشته باشد. رصد خانه تابناک ، ج ...
آشنایی با محمدعلی جمال زاده
شاهکار تجدید چاپ شد. چند قطعه ی جلد دوم در سال های دهه ی بیست به قلم آمده و در جراید آن زمان انتشار یافته بودند. در میان اینها کباب غاز ، پلنگ ، نوپرست و دشمن خونی به علت شوخ طبعیِ سرشار، یا طراوت و شور و تأثری که ویژگی نوشته هایِ ابتدایی جمال زاده است، معروف اند. ولی سوای قطعه ی عنوان، عمو حسینعلی ، که با مهارت و ابتکار نوشته شده، بقیه ی محتویات جلد اول نمایانگر پاره ای گرایش های تازه ی این ...
کابوس سومالی در خواب های کُنارک
کلیدملی : یک سال و نیم از روزی که 21 ملوان ایرانی اسیر دزدان دریایی سومالی شدند گذشته و حالا فقط 8 نفر آنها زنده اند، پای یکیشان گلوله خورده و ریه های دیگری هم عفونت کرده است. این گزارش روایتی است از آنچه در این سال ها بر ملوانان و خانواده هایشان رفته، این بار از زبان خودشان. سپیده نزده چهار مرد از کلبه های حلبی شان بیرون می آیند. هر کدام یک بیل تحویل می گیرند. خاک ناآشنا را می کَنند. تا کمر توی ...
درباره ی - بوف کور -
زندگی می کند درست شبیه مقبره ، بوی هر چیزی که تاکنون در این اتاق بوده است به مشام می رسد: بوی عرق تن، بوی ناخوشی های قدیمی، بوی های دهن، بوی پا، بوی تند شاش، بوی روغن خراب شده، حصیر پوسیده، خاگینه ی سوخته، بوی پیاز داغ، بوی جوشانده، بوی پنیرک ومامازی بچه، بوی اطاق پسری که تازه تکلیف شده... بوف کور هنرمند است، روی جلد قلمدان نقاشی می کند ولی موضوع مجلس همه ی نقاشی های او یکی بیش نیست: یک ...
دلتنگی های یک مادر نویسنده برای فرزندش
افتاد و بسیار تیز هوش بود. ایشان از دو سالگی به خواست خودش همراه پدر به نماز می ایستاد. در مدرسه از بچه های دیگر بسیار درس خوان تر و باهوش تر بود. علیرضا همیشه تلاش می کرد تا از نظر معنوی احترام پدر و مادر خود را بیشتر از سایرین حفظ کند. در کمک به خانواده و همه افراد پیش قدم بود. همیشه اوقات فراغت خود را کار می کرد تا از پدرش پول توجیبی دریافت نکند و با پولی که حاصل دست رنج خودش بود به افراد نیازمند ...
آرزو داشتیم از ما چیزی بخواهد/ اراده که می کرد محال بود نرسد
جلو در دل آشوبگرها تا نگذارد آن ها جلو بیایند. شبیه چیزهایی که تعریف می کنند را شاید من اول انقلاب بین منافقین فقط دیده ام و تجربه کرده ام . ولی آن موقع با الان خیلی فرق می کند . الان مبارزه خیلی سخت تر است. چون آن موقع همه با هم هم فکر و هم سو بودند. اگر لبیکی می گفتیم همه می آمدند سمتمان ولی الان بعد از سی و چند سال، درست است که در بحث سوریه و مدافعین حرم، باز جوان ها می آیند ولی فضایش با آن زمان ...
حسن روحانی؛ هر روز بهتر از دیروز
روحانی کسانی هستند که پخته این مملکت هستند. در حال حاضر خودمان می نشینیم خراب می کنیم و سپس غصه آن را می خوریم. می گوییم ای کاش از آقای روحانی پشتیبانی کرده بودیم. مجلس هم باید پشتیبان ایشان باشد. قوه قضائیه باید مدافع آقای روحانی باشد. تکلیف رهبر انقلاب البته مشخص است. ایشان از همه دولت ها حمایت کرده اند. آقای دکتر روحانی خود می گویند فقط 45 سال با مقام معظم رهبری دوست بوده اند. بنابراین ...
پس از 83 سال؛ سالن سینمایی که زادگاه فیلم دختر لر بود، مُرد!
؛ درتمام این سال هایی که سینما بسته بود، کسی رو به عنوان نگهبان این جا ندیدم. فکر می کنم نگهبان نداره. هر ازگاهی صاحب ملک میاد و سر میزنه. مالکان فعلی سینما، بعد از فوت پدرشان که صاحب اصلی بوده، می خواهند این جا را بفروشند و ارثیه شان را بردارند. بودن یا نبودن سینما در این خیابان گویا دیگر برای کسی اهمیت ندارد و به این همه سال سوت و کوربودن این ساختمان عادت کرده اند، اصلا مگه فیلم درست و ...
یادداشت هایی از زهرا و حمیده توکلی؛ زندگی را با دیدگانت بخوان
اتاق آبی رنگ من هیچ پنجره کوچکی نبود... تغییر فصل ها را در فصل، فصل زندگی اطرافیانم می بینم. امروز را با آغوشی گرم هستند ! اما فردا چه؟ نت به نت عوض می شوند بلکه آهنگ زندگی شان رنگی دیگر بگیرد... 2 اما اگر روزی از روزهای زندگیت فرا رسید؛ که از خواب بلند می شوی؛ کتت را مطابق همیشه تکانی میدهی و آرام در گوش خدا زمزمه میکنی: مچکرم،برای بودنت... اما آن روز: دلت نمی خواهد مثل هر روز باشی، مثل هر روز قدم ...
بازار شام پایان نامه
های زیادی را تحویل جامعه داده است. همین که مخاطب حرف های رضا باشید می توانید بفهمید که چه قدر از دانشگاه دل پری دارد. آن هم دانشگاهی که یکی از دانشگاه های تراز اول کشور در علوم انسانی است. برای همین شاید در نظر اول کمی باور کردن حرف هایش برایمان سخت باشد اما خاطرات او از آن دوران شاهد همه حرف ها و نارضایتی هاست. یک بار سر یکی از کلاس ها بودم که دیدم استاد می گوید شیخ بهایی مشاور ناصرالدین شاه ...
شهید همدانی: دشمن از تجمع شیعه می ترسد
مهمان سفینة النجا ة شدند.از جمله چهره هایی که سال گذشته پای پیاده در اجتماع اربعینی ها حضور داشتند اما امسال در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند، می توان به سردار شهید حسین همدانی و مهدی نوروزی از مدافعان حرم حضرت زینب(س) و شهید غضنفر رکن آبادی از مهاجرین الی الله اشاره کرد. از همین رو، پای صحبت های سید حسن شکری سید حسن شکری نویسنده کتاب ساعت 16 به وقت حلب و ابو وهب نشستیم که توفیق همراهی شهید ...
آخرین راه برای جامانده های اربعین
عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ که سلام به آن حضرت از دور و نزدیک به او می رسد. (کافی، جلد 4، صفحه 575، حدیث 2.) واقعا از این سهل تر و آسان تر چیست. حاصل سخن اینکه، انگار خدا به هر ترتیبی شده است می خواهد دست همه را بگذارد تو دست امام حسین(ع)، چه آنهایی که بلند همت هستند و چه کم همتان چون من. حالا شد که مفهوم جذب حداکثری را متوجه شدم. حجت شعبانی ...
برقعی چگونه شعر می گوید؟
سرویس هنر جوان ایرانی به نقل از تبیان؛ بخش شعرو ادبیات: گفت و گوی تبیان با حمید رضا برقعی درباره شعر آیینی (قسمت پایانی) شعر آیینی گره خورده با مناسبت های مذهبی؛ شعرهای حمیدرضا برقعی نمونه خوبی است از شعرهای آیینی که باورهای دینی را با لطافت شاعرانه به مخاطبش منتقل می کند. طوفان واژه ها ، قبله مایل به تو و رقعه عنوان سه کتاب حاصل شاعرانگی های اوست و همه از پر فروش های شعر آیینی است. در ...
آیت الله سعیدی در خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)
.... عصر به اتفاق هم به مسجد رفتیم. پس از سلام و علیک و احوالپرسی متعارف، شهید سعیدی گفت: آقای دباغ! چند نفرند که می خواهند کاری تجاری کنند و می خواهند شما با آن ها شریک شوید. شوهرم گفت: حاج آقا! من نه پول و سرمایه دارم، نه وقت؛ از تجارت هم سردرنمی آورم. آن ها چرا می خواهند من شریکشان شوم. آیت الله سعیدی گفت: این ها از تو نه پول می خواهند، نه وقت و نه مهارت، فقط می خواهند که تو در منافعشان ...
انجمنی های جدید حتی برخی حرفهای مرحوم حلبی مثل وحدت شیعه و سنی را هم قبول ندارند/ 5 سال بعد از بیانیه ...
" عماریون "- زمستان سال گذشته مستندی ساخته و در محافل دانشگاهی و حوزوی اکران شد که به سرعت سر زبان ها افتاد. پوستین وارونه نام همین مستند بود که سازندگانش انجمن حجتیه را موضوع محوری فیلم خود قرار داده بود. اکران این مستند در سومین جشنواره عمار و برگزیده شدنش در جشنواره روحانی در قاب سینما، موجب شد تا این مستند بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. برای بدست آوردن اطلاعاتی جذاب د ...
ستاره تیم 78: من بودم با پاره آجر سر کی روش را می شکستم!
کی روش کمک زیادی نکرده اند. مثلا مارکار آقاجانیان با وجود این که بسیار مربی خوبی است. اما هرگز در حد سرمربی یک تیم باشگاهی هم نمی تواند ظاهر شود. روشن: اگر غیر از این بود او الان در تیم ملی نبود. درخشان: من وقتی مربی بودم. در همه مسابقات با حسین عبدی به عنوان دستیارم کنار زمین مشورت می کردم. کی روش چه وقت چنین کاری با دستیارانش می کند؟ *اما انصافاً در این جند بازی ...
فقط کافی است پا پس نکشی!/ آداب تبلیغ چهره به چهره
را دارد اما سفر اربعین مثل سفرهای زمان قدیم است، سفرهای 100 سال قبل که همه با هم ارتباط داشتند و هتل ها مردم را تنها نمی کردند. در اربعین مردم در موکبها با هم ارتباط بر قرار می کنند، همدیگر را می شناسند و اگر روحانیون در میان آنها حضور فعال داشته باشند می توانند مسائل شرعی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سایر مشکلات مردم را بر طرف کنند و ان شاء الله با ایجاد اتحاد و همدلی و آموزش دین و ترغیب مردم به ...
نغمه های حسینی
ما ندید ما را غمی نبود که اندر کمین نبود راهی اگر نداشت به آزادی و امید رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود ای آفتاب محمل زینب کسی چو من از خرمن زیارت تو خوشه چین نبود تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود در این سفر، مقدّر من غیر ازین نبود گر از نگاه گرم تو آتش نمی گرفت در شام و کوفه، خطبه من آتشین نبود در حیرتم که بی تو چرا زنده ام عهدی که با تو بستم از ...
برای حاج حسن شایانفر و خدماتش به تاریخ انقلاب
گروه جهاد و مقاومت مشرق- طبیعی است که خیلی ها حاج حسن شایانفر را نشناسند. انگار اصرارش بر همین بود که همیشه گمنام بماند. دفتر محقرش در طبقه دوم ساختمان کیهان با آن دکوراسیون قدیمی و ساده و با نوری ملایم، اضافه می شد به لبخند ملیح او و همه اینها وقتی دلنشین می شد که باب سخن را می گشود و گفتنی هایی را می گفت که همیشه شنیدنی و جالب بود. در این چند سال آنقدر در مطالعات و پژوهشهای تاریخ ...
تسبیح گرانبها
کلنجار رفتند، قرار گذاشتند که هرکدام داستان یا خاطره ای تعریف کنند. داستان هرکس جالب تر بود، تسبیح را بردارد. اول پادشاه شروع کرد و گفت: چند سال پیش خبر دادند که تو شهر چندتایی دزد پیدا شده و تیز و بز می زنند به خانه ی مردم و مالشان را می برند. چندتایی گزمه و مأمور فرستادم تا ته و توی قضیه را دربیارند و این دزدها را بگیرند. مدتی گذشت و هر شب مأمورها دست از پا درازتر برمی گشتند و دزدها هم مشغول کار ...
برای حاج حسن شایانفر و خدماتش به تاریخ انقلاب
گروه جهاد و مقاومت مشرق- طبیعی است که خیلی ها حاج حسن شایانفر را نشناسند. انگار اصرارش بر همین بود که همیشه گمنام بماند. دفتر محقرش در طبقه دوم ساختمان کیهان با آن دکوراسیون قدیمی و ساده و با نوری ملایم، اضافه می شد به لبخند ملیح او و همه اینها وقتی دلنشین می شد که باب سخن را می گشود و گفتنی هایی را می گفت که همیشه شنیدنی و جالب بود. در این چند سال آنقدر در مطالعات و پژوهشهای تاریخ ...
حرف های فرزندم مرا نگران کرد
خوراکی برایش گذاشتیم. وی ادامه داد: رضا که رفت برادر کوچکش هم که فقط پانزده سال بیشتر نداشت به جبهه رفت، من هم آن روزها بیش از همه نگران حال حسن بودم چون او سن کمتری داشت. مادر شهید رضا محمدنژاد عنوان کرد: یک روز رضا با تلفن همسایه تماس گرفته بود و با من کار داشت رفتم و با او صحبت کردم حال و هوای خاصی داشت حلالیت طلبید و گفت به پدر بگویید اگر با ماشین خود این طرف ها بار آورد یک سری به ...
سپاه متناسب با نوع تهدیدات وارد عمل می شود/ هر گروه تروریستی را به محض ورود به منطقه منهدم می کنیم
کشور افتخار آفریده و درحال حاضر فرمانده سپاه انصارالمهدی(عج) استان زنجان است. تسنیم: زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد چند ساله بودید و چطور شد تصمیم گرفتید به جبهه های حق علیه باطل بروید؟ سردار کرمی: زمانی که جنگ تحمیلی در 31 شهریور سال 59 آعاز شد، بنده 22 سال سن داشتم، جنگ غیرمنتظره نبود عده ای فکر می کنند که جنگ آغاز شد و مسئولان هیچ تدبیری نداشتند اما بنده مستند دارم که حضرت ...
محسن تنابنده: عضو خانه سینما نیستم/ در تلویزیون معلوم نیست کی به کی هست!
که فکر می کردند با یک اتفاق خوب روبرو می شوند که تنابنده پاسخ می دهد: یک بخشی از آن به خاطر این است که به خاطر عقبه ای که داری همه منتظرند -چون من کارهای شیرین کرده بودم- یک کار صرفا شیرین ببینند، این واقعا مدنظر من نبود یعنی دوست داشتم کمی با تامل و تعمق این اتفاق بیافتد. او همچنین از یکی دو فیلم که اخیرا برای ساخت به او پیشنهاد شده خبر می دهد که آن ها را دوست نداشته است، از نظر او در فیلم ...
سرخط ...
ایده مشخص و حرف معین راحت تر است تا اعتماد به یک فرد بدون ایده و نظام فکری منظم! فلذا سوق پیدا کردن رقابت انتخاباتی به سمت رقابت های تیم محور می تواند به مطلوبیت بیشتر انتخاب های مردم نیز کمک کند. منطق اقتصادی مبارزه با آلودگی هوا مهدی حسن زاده در این شماره از روزنامه خراسان آورده است: هوا باز هم آلوده شده و بازار اظهارنظرها درباره چگونگی رفع این معضل داغ است. هرچند به نظر می رسد ...
شهید سید مصطفی موسوی معتقد بود در زندگی هر کس یک روز، روز عاشوراست
بینی .... قسمتش این بود .... انگار قسمت بوده که مصطفی برود و بشود جوانترین شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) این را سید عین الله موسوی می گوید که سابقه چندین سال حضور در جبهه های جنگ در جنوب و کردستان داشته و علیه عراقی ها جنگیده : با مقوله جنگ آشنا بودم و وقتی مصطفی می گفت عشق رفتن به جبهه را دارم را خوب می فهمیدم و یاد خودم می افتادم که دو سال در خدمت سربازی و چند سال به عنوان بسیجی در ...
شمشیر زنگ زده
تکلیف حکومت بعد از خودش را معین کرد و به بچه ها وصیت هایش را گفت و سرش را روی زمین گذاشت و دیگر بلند نکرد، پس از مرگ پادشاه، پسرها عزاداری آبرومندی برای پدره برگزار کردند و مراسم که تمام شد، مطابق وصیت پدر، یکی شد پادشاه و یکی وزیر و آن یکی هم وکیل شد. اما از این سه برادر، دو تا برادر بزرگ تر خیلی هم سرشان توی کار نبود. پادشاه تازه چند روزی صرف کرد تا دربارش را مرتب کند، بعد هوس کرد که برود و ...
نیمه ی پر لیوان
.... حتماً هر بار موقع خانه تکانی با پارچه ای نازک تر از برگ گل، گردگیری شده اند و بعد هر بار به یک شکل دور هم چیده شده اند. سه تا این طرف، سه تا آن طرف! شش لیوان ظریف که ابداً مثل فنجان ها نعلبکی ندارند. یک دفعه زدم زیر خنده و او همان طور پایه بلندانه نگاهم کرد و بعد با صدای زیرش پرسید: به چی می خندی؟ خنده ام بند نمی آمد. همان طور بریده بریده گفتم: هیچی! فقط یه لحظه شما رو ...