سایر منابع:
سایر خبرها
تحمیلی در مهرماه سال 59 بود که توسط یکی از دوستان مشترکمان به نام رسول نادری که خودش رئیس شهربانی ارومیه و دوست مهدی بود و همسرش نیز در جلسات مذهبی و قرآن با من دوست بود، شکل گرفت. چون خانواده مهدی دور بودند، بعد از فوت پدرش خانه ای گرفته بود در ارومیه و تنها زندگی می کرد. در بچگی هم مادرش را از دست داده بود. آقای نادری به او می گوید چرا ازدواج نمی کنی؟ حمید آقا که از او کوچکتر بود ازدواج ...
سلامت نیوز : مردی که همسرش را به خاطر اعتراض به اعتیادش به قتل رسانده است، از دادگاه درخواست کرد به قصاص محکوم شود و هیئت قضات نیز رأی بر قصاص صادر کردند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، یک سال قبل دختر جوانی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت مادرش به قتل رسیده است. این دختر جوان مدعی شد عامل قتل پدرش است که فرار کرده است. دختر این زن در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، به مأموران ...
بود که با برادر راضیه تماس گرفتم و او خواهرش را به بیمارستان برد. با اظهارات زن جوان، هادی دستگیر شد و به درگیری و کتک زدن هر دو همسرش اعتراف کرد، اما قتل را انکار کرد. پرونده با کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه مرد دو زنه به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در جلسه قبلی به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت و بعد از اعلام رسمیت جلسه، یکی از اولیای ...
زدم و دست و صورتم را می مالاندم. بعد از لحظه ای دیگر چشمانم ندید. معصومه 26 ساله شب سال نو توسط خواستگار ش مورد اسیدپاشی قرار گرفت و اکنون در بیمارستان مطهری تهران به خاطر سوختگی حاد تحت درمان است. زندگی جدید، چهره نو و دردهای بی پایان در یک گزارش تحقیقی و در مصاحبه هایی عمقی با چند قربانی اسیدپاشی تلاش کردم دریابم آنها چگونه با دردها، رنج ها و همین طور با چهره و زندگی ...
که فرصت داشت به مدرسه می رفت، اما تمام مدت تحصیل او در دوران کودکی به یک سال نمی رسید. اوضاع خانواده چندان ثابت نبود و اختلاف نظر ها و مشکلاتی که به دلیل قوانین ایالتی در رابطه با زمین پدید آمد، باعث شد توماس در دادگاه بخش هایی از زمین های خود را از دست بدهد. او با توجه به فقدان امنیت در قوانین ایالتی از یک سو و افزایش تنش های مرزی از طرف دیگر ترجیح داد باقیمانده زمین ها را نیز به فروش رساند. به ...
...: مطبوعات محلی شهر کامپالا (پایتخت اوگاندا) گزارشی ملودرام از اعتراف به قتلی مخوف تهیه کردند: سوزان کیگولا در جایگاه محکمه ایستاده و سنگینی وزن محکومیت اعدام در یازده سال گذشته او را به سمت پسرخوانده اش برمی گرداند: "نمی دانی چقدر دوستت دارم؟" او پسر چهارده ساله ای که در کنار خانواده همسر محرومش نشسته را خطاب قرار می دهد و گریه می کند. سوزان در سکوت مرگبار دادگاه به زانو می افتد ...