سایر منابع:
سایر خبرها
از روزهای تلخ اسارت تا آزادی از برزخ/روایتی از 6 ماه اسارت یک مدافع حرم
سر می گذاشتند و با چوب روی کلاه می زدند و پاها را با طناب می بستند و بالا می بردند و فلک می کردند. این قدر می زدند که پاها باد می کرد. نفر اول رفت و پس از چند دقیقه برگشت و بچه ها در حال دعا کردن بودند و از خداوند می خواستند که اتفاقی روی ندهد. حتی موقع کتک خوردن گریه نمی کردیم ولی اشک در چشمانش حلقه زده بود. از او پرسیدیم چه شده است که در پاسخ گفت خواب حاجی تعبیر شد و من را ...
شوهرم با همسر دوستش فرار کرد و بچه ها را هم بُرد!
گرفت ولی آرام آرام دیگر از آن دوست داشتن ها و عشق ورزیدن ها خبری نبود گویی این عشق چون آتشفشانی بود که برای مدت کوتاهی فواره زد و سپس خاموش شد حدود 10 سال از ازدواجمان می گذشت که روزی هاتف مهمان ناخوانده ای را به منزل آورد واو را از هم ولایتی هایش معرفی کرد که او نیز با همسر و فرزندانش در حاشیه مشهد زندگی می کرد. از آن روز به بعد رفت و آمد خانوادگی ما و خانواده رمضان شروع شد در حالی که فرزندانم ...
زندگی شورانگیز پل سزان (از معروف ترین نقاشان قرن نوزدهم)
کند و این نارضایتی او را به کار پی درپی بیشتر وامی داشت. شرح ولخرجی ها و خرید وسایل هنری پل به گوش پدرش رسیده بود و او بیش ازپیش اعتقادش را به نقاشی از دست داده بود. با رسیدن تعطیلات، سزان به زادگاه خود رفت. پدر ناراحت و نگران از افکار و اعمال پسر، او را یکراست به بانک برد و گفت، پل عزیزم، تو چه کاری می خواهی بکنی؟ چطور می خواهی چیزی را بکشی که طبیعت قبلا این قدر زیبا انجامش داده است ...
جزئیات هولناک ترین جنایت سال 97
سروصدای او دختر 17 ساله ام ساناز بیدار شد و فریاد زد خواهرم را رها کن . همان موقع از قتل آنها منصرف نشدی؟ نه. انگار آدم دیگری شده بودم، با دست دیگرم چند مشت به صورت او زدم که سرش گیج رفت و روی تختخواب افتاد. از مرگ دختر بزرگ ترم که مطمئن شدم، سراغ دختر کوچک ترم رفتم. ابتدا با متکا خفه اش کرده و بعد با چاقو سرش را بریدم. چرا زوج مهمان را کشتی؟ از آنها ...
داستان های شاهنامه / رستم به خون خواهی سیاوش به جنگ افراسیاب می رود
ادعا کرد می تواند از پس رستم برآید. پیلسم نزد ایرانیان آمد و گفت : رستم کجاست بگویید تا به جنگ من آید. وقتی گیو سخن او را شنید دست به تیغ برد و جلو رفت و گفت: رستم با کسی چون تو نمی جنگد که این برایش ننگ است. آن دو به هم آویختند و فرامرز وقتی چنین دید به کمک گیو آمد و هر دو با پیلسم به مبارزه پرداختند وقتی رستم از قلب سپاه نگاه کرد و این صحنه را دید با خود گفت: جز پیلسم کسی در ...
صداهایی از بیروت با بن مایه ایرانی؛ رام کردن هویت سرکش
ترجمه شده اند. هنر نزد ایرانیان است و بس رمان سمرقند از پراقبال ترین آثار این نویسنده در ایران است و دلیل آن هم مشخص است؛ پیوند سرسخت این رمان با تاریخ و فرهنگ کشورمان. در این رمان دو صفحه از تاریخ سرزمین مادری مان ورق می خورد، یکی دوران حکومت سلجوقیان با تمرکز بر فعالیت های حسن صباح و دیگری انقلاب مشروطه. امین معلوف در سمرقند دست نوشته های رباعیات خیام را با این دو بخش از ...
خلیل زاده: پرسپولیس قهرمان شود خودم مو های 6 نفر را می تراشم!
.... این بار هم چنین اجازه ای برانکو به تو می دهد؟ همه چیز روز بازی مشخص می شود. اگر سرمربی تیم اجازه بدهد دوست دارم گل بزنم. اگر به السد گل بزنی این گل را به چه کسی تقدیم خواهی کرد؟ به دوست و همبازی خوبم حسین ماهینی! یعنی زیر پیراهن اصلی تیم شماره 13 می پوشی؟ اجازه بدهید سکرت باقی بماند. شاید هم بعد بازی تقدیم کردم ولی هدف مشخص است. حسین ماهینی واقعاً غیرت ...
9 ساله های قالیباف
پرسم و عاطفه باز لبخند می زند. فرشی که می بافی نقشه کجاست؟ مال سیستان است؟ عاطفه نمی داند. نقشه ها را به آنها می دهند و دخترها می بافند. عاطفه ازدواج نکرده. دلش نمی خواهد فعلاً ازدواج کند. می گوید الان کار کنم بهتر است. آمنه کنار عاطفه نشسته. 14 ساله است. 3 سال است در کارگاه کار می کند. تا کلاس پنجم خوانده و دوست ندارد ادامه دهد. دلش می خواهد کار کند. آخرین بچه در خانه است. ...
استاد انصاریان:رنجیدگی و آزردگی از دیگران را تا آخر عمر در قلب خود نگه ندارید
: اگر مردم به خواست خود اهمیت ندهند، گوش خود را تسلیم خدا نکنند، قلب خود را هماهنگ با اخلاق پروردگار نکنند طبق فرموده پیامبر مسلمانان ضعیف، بی ارزش، بی مایه، ناتوان در معنویت هستند، اینان روز قیامت نمی توانند مقامات را طی کنند چون ناتوان و ضعیفند. اخلاق خداوند بر این مبناست که آزار مردم را نسبت به خودتان به رُخشان نکشید استاد انصاریان به یکی دیگر از اخلاقیات خداوند که آن را عجیب ...
سخنرانی پروفسور سیدحسین نصر در دانشگاه جان هاپکینز امریکا/ شکایت از جدایی
برابر دیگر آثار زبان فارسی است. اگر دیوان حافظ را که آسمانی است کنار بگذاریم، هیچ دیوانی به زبان فارسی نیست که به اندازه دیوان کبیر دارای موسیقی و آهنگ قوی باشد. مثلاً به آهنگ موجود در این چند بیت توجه کنید: آمد ندا از آسمان، آمد طبیب عاشقان خواهی که آید نزد تو، بیمار شو بیمار شو این سینه را چون غار دان، خلوتگه آن یار دان گر یار غاری در یقین، در غار شو در غار شو بنابراین ...
ماجرای پیرمرد عراقی سیگار فروش که نصف درآمد سال خود را خرج زائران می کرد
اذیت می کند و بهانه بابایی می آورد. بی اختیار یاد سه ساله امام حسین علیه السلام افتادم. یکبار دست های کوچکش را دور پایم حلقه کرده بود ، گرم حرف زدن با مادرش بودم تا قدم برداشتم به صورت به زمین خورد. آنجا هم بی اختیار یاد سه ساله افتادم. رنگ ارده ای دست های کودک داخل سبد مرا یاد دست های کودکی انداخت که گفت: انت زائر ، روی دستم ضربه نزد اما به قلبم ضربه زد. در حال و هوای خودم بودم که مهدی ...
برای سالروز تولد مهری های سینمای ایران
جایزه بهترین چهره پردازی برای فیلم های لانتوری، یه حبه قند، مسافر ری، بانو، ساحره، روز واقعه، ناصرالدین شاه آکتور سینما را در طول این سالها کسب کرده است. او تاکنون با هنرمندانی چون داریوش مهرجویی، داوود میرباقری، رخشان بنی اعتماد، احمدرضا درویش، رسول ملاقلی پور، ، مسعود کیمیایی، آرش معیریان، رضا میرکریمی، سعید سهیلی، داریوش فرهنگ، مسعود رسام، بیژن بیرنگ، فریدون جیرانی، بهروز افخمی، سیف الله ...
بسیاری ازعراقیهابه دلیل علاقه به امام خمینی ومبارزه علیه صدام شهیدشدند/ روایتی از ارادت علمای عراق به ...
شاگردان بسیاری تربیت کرد و تالیفات متعددی هم داشت از دنیا رفت. شبی او را در عالم خواب دیدند که در نعمت های الهی زیادی متنعم شده است. از او پرسیدند چه شد که به این مقام رسیدید ؟ آیا به سبب علم و تالیفات و...بود؟ پاسخ داد خیر، شبی در خانه ام بودم و هوا هم بسیار سرد بود وباران شدیدی هم می آمد. روبه روی خانه ی ما شخصی که قصد زیارت امام حسین (ع) را داشت و کاملا خیس شده بود واز شدت سرما و باران نمی توانست به ...
هولناک ترین جنایت سال 97
سروصدای او دختر 17 ساله ام ساناز بیدار شد و فریاد زد خواهرم را رها کن . همان موقع از قتل آنها منصرف نشدی؟ نه. انگار آدم دیگری شده بودم، با دست دیگرم چند مشت به صورت او زدم که سرش گیج رفت و روی تختخواب افتاد. از مرگ دختر بزرگ ترم که مطمئن شدم، سراغ دختر کوچک ترم رفتم. ابتدا با متکا خفه اش کرده و بعد با چاقو سرش را بریدم. چرا زوج مهمان را کشتی؟ از آنها نیز ...
جدایی هدف و محتوا در سریال دلدادگان
همه چیز را برای فردی دیگر، یعنی سید تعریف می کند! چطور می توان باور کرد، افسانه که این همه مکار و فریباست، از کسانی که حامد را به مواد آلوده کردند دعوت می کند تا دقیقا جلوی همان بیمارستانی که حامد در آن بستری است و خانواده و نزدیکانش دائم به آنجا رفت و آمد دارند بیایند تا با آنها تسویه حساب کند؟ بعد هم سید با دیدن آنها، افسانه را تعقیب می کند و همچون کودکان، سریع نزد او می رود و می گوید که من از همه ...
تأثیر سبک طنزنویسی دهخدا بر سبک کیومرث صابری
مشروطیت روزنامه ی صوراسرافیل با ستون چرند و پرند که به قلم میرزا علی اکبرخان قزوینی نوشته می شد شهرت بسزایی به دست آورد این روزنامه را میرزا جهانگیر خان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی در سال 1325 ه . ق منتشر می کردند. میرزا جهانگیر خان بعد از به توپ بسته شدن مجلس به فرمان محمد علی شاه، در باغ شاه کشته شد و دهخدا و میرزا قاسم خان به اروپا رفتند و روزنامه تعطیل شد با وجود این دهخدا چند شماره دیگر از ...
منافق، عقل خود را از امام معصوم بیشتر می داند
ارزشها را در امت جابجا کنند و معروف را منکر و منکر را معروف کنند و صاحبان معروف براساس توهم آنها تحقیر و ذلیل و بلکه اذل بشوند. چون در یک جامعه ای هرکسی که از ارزش های جامعه دورتر است ذلیل تر است. لذا معصومین قله دوری از دستگاه شیطان هستند و در نگاه آنها ذلیل ترین می شوند. در درجه بعد دورترین آدمها از آن ارزشها، مومنین هستند؛ یعنی وقتی فرهنگ یک جامعه ای را معکوس و وارونه کردید، نه این که ذلیل ها ...
شهید مدافع حرمی که بعد از شهادت اشک ریخت + عکس
تیرها از اطراف من رد می شود و به من نمی خورد تقصیر توست که دعا می کنی من شهید نشوم. هر سری که آقا مرتضی می رفت سوریه، من برای سلامت برگشتن اش چله بر می داشتم و حرم می رفتم. یک بار خانم صدرزاده به من گفت حواست باشد به محض این که تو اجازه شهادت بدهی شهید می شود اما تا اجازه تو نباشد شهید نمی شود.حالا نفیسه و مادر دست در دست هم دارند. آرامش این لحظه هایشان مثال زدنی است. این آرامش در تک تک واژه هایی که ...
مساله سکه
. تلاش زیادی کردم و با تمرکز بالا موفق شدم به تیم ملی ملحق شوم. در سایت آزادی خیلی شرایط جدی تر شد. تجهیزات را دریافت کردیم و به نوعی دیگر آلوده تیراندازی شدیم. چه مدتی در سایت آزادی تمرین کردید؟ من یکی، دو هفته در سایت آزادی تمرین کردم. بعد به باشگاه خصوصی رفتم. بعد هم چون قصد داشتم به طور حرفه ای کارم را دنبال کنم نزد برادران عبادی در آب یک تمرین می کردم. آن تمرینات خیلی به من ...
روایت دیدار صمیمانه رئیس پلیس آگاهی ناجا از آسایشگاه جانبازان قطع نخاعی
باشند چرا که این بچه ها با سر زدن های غافلگیرانه بیشتر خوشحال می شوند. عزیزان جانباز جهان را از سمتی می بینند که ما به خاطر مشغله زیاد فرصت دیدن آن را پیدا نکرده ایم با راهنمایی وی و معاونشان دیدار با جانبازان سرافزار را شروع می کنیم. به اتفاق سردار و همراهان همگی به سالن طبقه اول اتاق سمت راست وارد می شویم اتاقی کوچک به همراه تخت، تلویزون و لوازم شخصی؛ سردار و همراهان با سلام و ...
ویژگی زنان عاشورایی در گفت وگو با حجت الاسلام صابری تولایی: به فرزندانمان به جای نفرین و بغض، عشق یاد ...
حسین (ع) کرد. او پس از مقداری جنگیدن نزد مادرش برگشت و گفت: آیا راضی شدی؟ ام وهب گفت: وقتی از تو راضی می شوم که در رکاب حسین (ع) به شهادت برسی. او دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید. (ابن اعثم کوفی،الفتوح، ج 5، ص 104) شفقنا با حجت الاسلام احمد صابری تولایی عضو اصلی جامعه مبلغین کشور، درباره زنان عاشورایی و نقش آنان در کربلا به گفتگو پرداخته که در ادامه می خوانید: ...
اسم من اوریانا است، فقط اوریانا ...+عکس
در دست صاحبان قدرت بود، چون این صاحبان قدرت هستند که جنگ را برپا می کنند. دانستم که شروع جنگ به دست آن هاست، اما پایان آن، به دست هیچ کس نیست. از آن روز به بعد است که هر جا خبری هست، من هم در آنجایم: ویتنام، شیلی و هر جای دیگر. و چنین زنی است که می گوید زن ها می توانند بهترین اداره کنندگان کشورها باشند! تضادی که در وجود این زن اعجوبه وجود دارد، آدمی را کلافه می کند. چطور ممکن است زنی ...
اشتباه ایرانی ها و گمراهی عراقی ها
نزد فرمانده لشگر، شهید حاج احمد کاظمی رفتم و واقعه را گزارش دادم، ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند چرا به بچه ها گفتید عقب بروید، مگر نگفتم مقاومت کنید نیرو می رسد. بعد هم به من گفتند تو باید توبیخ بشوی. من از ایشان درخواست کردم که به من تعدادی نیرو بدهند که به پشت شیار برویم و از آنجا عراقی ها را بزنیم. شهید کاظمی هم قبول کرد و تعدادی نیرو به ما داد و ما به سمت شیار رفتیم و از پشت، تانک های عراقی ...
دانشگر: جنگیدم و به ترکیب اصلی برگشتم
آنها سه امتیاز شیرین دیگر را به دست بیاوریم. فرهیختگان: محمد دانشگر، مدافع استقلال بعد از چهار هفته نیمکت نشینی در ترکیب این تیم مقابل سایپا به میدان رفت و توانست با گلزنی در این بازی که منجر به پیروزی تیمش شد، بازگشت خوبی را جشن بگیرد. دانشگر البته روی گل اول سایپا نیز عملکرد خوبی نداشت اما خیلی زود جبران کرد تا فشار را از روی دوش خود بردارد و شاید به همین دلیل بود که بعد از گلزنی با ...
فتح الله مجتبایی: شغل من از بچگی سیاحت گری و ادبیات فارسی است
به دنیا آمدم، پدرم سرور علی شاه فرزند حبیب علی شاه فرزند باقرعلی شاه، از مشایخ تراز اول طریقه نعمت الله و ذو ریاستین و مرید رحمت علی شاه و نقاش باشی و کارمند دارایی، پیشکار مالیه ثلاث بود. آن زمان ملایر، تویسرکان و نهاوند را ثلاث می گفتند. پدرم تفرشی و مادرم لر است، بنابراین من از طرف مادری لر هستم. مادرم یک بار در خرم آباد وضع حمل کرد، بعد از 10یا 15روز، بچه از دنیا رفت. بار دوم در ...
کلامی زنجانی: زندان و کتک هدیه پهلوی به شاعران آیینی بود +فیلم
ت توجه و حضور قلب هم می خواهد. بله. جدای از توجه، نیاز به حضور، خلوت، اخلاص و التماس دارد. من تا نماز نخوانم کارم راه نمی افتد * من شنیده بودم مرحوم منزوی شعری را سروده بود و فردی آن را در جلسه روضه می خواند. گویا وقتی مداح، آن شعر را می خواند، مجلس آنطور که باید و شاید متحول نمی شود. مرحوم منزوی می گوید وقتی من خودم این شعر را می سرودم روی خودم هم اثر نکرد پس در د ...
هرکس هر چه می خواهد بگوید جلال آزادیخواه بود
) و قاضی ارداقی اشاره کرد که ارداقی در نهایت از سوی زندانبانان مسموم شده و جان خود را از دست داد، اسامی این افراد در تاریخ مشروطیت کسروی هم آمده است. در نهایت بعد از 90 روز محاکمه شدند و پدرم به مازندران تبعید شد. محمدولی خان سپهدار که بعدها سپهسالار و یکی از دو فرمانده معروف فتح تهران در جریان انقلاب مشروطه شد وقتی از تبعید پدرم باخبر شد به دنبال او فرستاد. پدرم ملازم سپهسالار شد و با حضور مستقیم ...
سپری برای سلامتی
کشیدن بهتر از چایی خوردن و ورزش کردن است. عین این است که آدم دوران اوج داریوش رفیعی و بنان و ربابه مراداُوای بادکوبه ای و رشید بهبوداُف را ببیند بعد بگوید چرا با وجود سلطه تتلوها باید توی گرمابه دیلینگ دیلینگ کند و گوش کاشی های حموم را ببرد؟ تأیید می کنید که من با این افکار شلم شوربایی ام، دیگر رسماً از دست رفته ام و نمی توانم ورزشکار موفقی باشم؟ خب چرا توی امین آباد بستری ام نمی کنید که یک توپ تخم ...
نام قبلی سردار همدانی چه بود؟
...، سخت نگیرید اما اگر جسارت به ولایت فقیه می شد کوتاه نمی آمد و ساکت نمی نشست و به ما هم توصیه می کرد مماشات نکنیم و ساکت نمانیم. هماره داوطلب کارهای سخت بود تا بود مادر و بعد از او هم بچه های حاج آقا، از این برو و بیاهای او ابراز نگرانی می کردند. یک روز دخترها گفته بودند زنگ می زنیم به سردار جعفری و می گوییم یکی دیگر از سرداران را به سوریه بفرستد، آخر پدر ما خیلی وقت است ...
ناگفته هایی درباره صدام از زبان پزشک مخصوصش
سنگینی خواهیم داد. صدام از دست سپهبد خزرجی دیوانه شد. یعنی تو نمی خواهی بجنگی؟ نه جناب رئیس جمهور! من سربازم و اوامر شما را اطاعت می کنم. رئیس جمهور برخاست و بدون آنکه حرفی بزند، آنجا را ترک کرد. در صبح روز بعد، یکی از افسران، نامه ای به او داد. صدام در نامه نوشته بود: متاسفانه به اطلاع شما می رسانم که شما دیگر در سمت رئیس ستاد مشترک ارتش، عنصر نامطلوبی هستید. از تلاش هایی که در طول خدمت داشتید ...