دختری با همدستی مرد جوان برای شوهرش پاپوش درست کرد و طلاق گرفت
سایر منابع:
سایر خبرها
سرهنگ قلابی راز قتل مرد برج ساز را فاش کرد
مرد میانسال بشدت ترسیدم و در این مدت حدود سه میلیارد تومان به او باج دادم. اما باج خواهی های او تمامی نداشت دیگر خسته شده ام و می خواهم از او شکایت کنم. دستگیری سرهنگ قلابی با شکایت زن ثروتمند، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران آغاز و بلافاصله سرهنگ هاشمی بازداشت شد. سرهنگ قلابی که همه مدارک را علیه خود می دید لب به اعتراف گشود و راز جنایتی سه ساله را ...
سرباز زندانی در آرزوی بخشش
البرز مرداد سال 95 دو پسر لاغراندام سوار بر خودرو در یکی از خیابان های اصلی کرج در حال حرکت بودند که واحد گشت کلانتری به آنها دستور توقف داد. پس از بازرسی خودرو و استعلام از مراجع قانونی و دریافت مدارک خودرو مشاجره لفظی ستوان و سرباز وظیفه با 2 پسر جوان به درگیری فیزیکی انجامید. ستوان پلیس بدون اطلاع از شرایط خاص و بیماری قلبی سرنشین خودرو با سیلی محکمی به گوش آرش موجب پارگی پرده گوش او شد و از ...
برانکو: خودم به کی روش گفتم معطل نکن، برو ایران!
...: اوایل سال 94 بود که پس از 9 سال جدایی از فوتبال ایران به کشورمان برگشت و هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت. اولین جایی هم که آمد روزنامه خبرورزشی بود. آن روز کلی با هم گپ زدیم. از آخرین ملاقات در آلمان و نشست خبری که به جنجال کشیده شد تا جدایی از تیم ملی و... دست آخر هم وقتی بابت شیطنت جوانی و به چالش کشیدن کنفرانس خبری اش از او عذرخواهی کردم لبخندی زد و گفت: من هم آن دوران جوان ...
کامران شیردل: شک نکنید هر فیلمی که بسازم سانسور خواهد شد/ شدیدا مواظب هستم که فیلم نبینم!
در آثار من شاهد طنزی تلخ هستید. طنز یا در کسی وجود دارد یا ندارد. خانواده ما یک خانواده فرهنگی بود و به خاطر می آورم اگر کتاب حافظ، سعدی و قرآن بود، کتاب عبید زاکانی نیز همیشه بود. پدرم کلیدی بود که با این کتاب آشنا شویم. البته من نسبت به سایر خواهر و برادرهایم بیشتر به طنز گرایش پیدا کردم که علاقه من به کاریکاتور و همچنین اساتیدی که داشتم در این امر تاثیرگذار بودند. بزرگ شدن و تحصیل در ایتالیا نیز در این امر تاثیرگذار بود چراکه طنز در سینمای ایتالیا و ادبیات آن نقش ویژه ای دارد. حتا برخی معتقد هستند که مستند روستازاده گرگانی مانند قصه های لویجی پیراندلو است و من آن را در بطن زندگی پیدا کردم. ...
بیشتر از سن محمد انتظار آمدنش را کشیدم
تلاوت می کرد و بعد سر سفره ناهار می نشست. شهید توجه به آموزه های قرآن را به برادران توصیه می کرد و می گفت: این کارتان درست است، چون قرآن این را می گوید و فلان کار اشتباه است به دلیل اینکه قرآن اینطور می گوید. به شکل عملی قرآن را می آموخت. دینداری، اخلاق و رفتار اسلامی اش زبانزد بود. 11 روز بعد 11 روز بعد از عزیمت محمد به جبهه، عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار آغاز شد. محمد هم ...
اعتماد به همسایه، زندگی زوج جوان را جهنم کرد
دلیل مجبور شدیم دست نیاز به سوی خانواده هایمان دراز کنیم اما این بیکاری حدود 20 ماه طول کشید بنابراین تصمیم گرفتیم یک واحد آپارتمانی نقلی اجاره کنیم چرا که دیگر توان پرداخت اجاره سنگین را نداشتیم وقتی به محل جدید نقل مکان کردیم فهمیدم که همسایه واحد روبه رویی زنی هم سن و سال خودم است. خیلی از این موضوع خوشحال شدم و بلافاصله ارتباطم را با سپیده برقرار کردم ولی همسرم راضی به این رفت و آمد ...
اخاذی 3 میلیاردی راز 2 ساله قتل برج ساز را بر ملا کرد
مدتی قبل هنگام کشیدن قلیان با مردی به نام کیوان آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و می گفت: راننده زن جوان پولداری به نام شیدا است و این زن، پول خوبی به او می دهد. چند هفته ای از آشنایی ما گذشته بود و ما هر چند روز یک بار در قهوه خانه یکدیگر را ملاقات می کردیم تا اینکه یک روز کیوان با من درد دل کرد و گفت: از زندگی خسته شده است و قصد دارد به زندگی اش پایان دهد. خیلی اصرار کردم به راز دل او پی ببرم و ...
خیلی ها هزینه می کنند فضای دانشگاه را بی دین جلوه دهند/ جای برگزاری کنسرت در دانشگاه نیست
آقا دستور تحقیق بیشتر را داده بودند و سرانجام بنده انتخاب شدم. مسئول جوان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با بیان اینکه نهاد بودجه گسترده ای ندارد و با همکاری مجموعه دانشگاه و عوامل انسانی کار جلو می رود، در پاسخ به اینکه آیا نهاد به دانشجوی ستاره دار کمک یا کار او را سخت می کند، یادآور شد: توصیه رهبر عزیز این بوده که باید برای بچه ها مثل پدر باشید حتی بچه هایی که انقلابی ...
وقتی پدرم با دختری هم سن من ازدواج کرد !
جوان 35 ساله ای که بار دیگر به اتهام سرقت آهن آلات از ساختمان های نوساز توسط ماموران تجسس کلانتری الهیه مشهد دستگیر شده است درحالی که با ابراز پشیمانی بیان می کرد کاش بعد از آزادی از زندان دوباره مسیر سرقت را در پیش نمی گرفتم درباره گذشته تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: دوران کودکی ام را در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی گذراندم به دلیل این که اولین فرزند پسر بعد از چهار خواهرم به دنیا آمده بودم خیلی مورد توجه اطرافی ...
سخنان بی پرده آزاده نامداری درباره طلاقش از فرزاد حسنی
که در حال قضاوت است و هیچ جایی هم ندارم تا توضیح بدهم و به آدم ها بگویم اشتباه می کنید. خیلی وقت ها افراد با کارهایشان خودشان را در معرض قضاوت قرار می دهند، مثلا شما با پست هایی که در اینستاگرام می گذاشتید به حاشیه هایی که برایتان ایجاد شد دامن می زدید... می توانید مثال بزنید؟ همان پست هایی که در رابطه با زندگی شخصی تان و ازدواج اولتان می گذاشتید. با ...
برادرکشی به دلیل سوء ظن
گفت که به خاطر یک اختلاف قدیمی برادرش را کشته. آرمان در بازجویی ها یک بار دیگر به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: برادرم از حد خودش گذشته بود. او از همسر من خوشش می آمد و من این موضوع را می دانستم، به همین خاطر هم با او درگیر شدم و با ضربه چاقو کشتمش، هرچند همسرم و برادرم زیر بار این حرف نمی رفتند و می گفتند که من دروغ می گویم و دچار مشکل روحی و روانی هستم، اما من اطمینان داشتم، ولی، چون ...
نجات گروگان 100 میلیون تومانی از چنگ آدم ربایان
روز چهارشنبه هفته گذشته پرونده ای از دادسرای جنایی به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد و زنی جوان به همراه برادر همسرش به اداره یازدهم مراجعه کرد و گفت: از طریق تماس فردی ناشناس به من و برادرشوهرم اعلام شده است همسرم به نام بهمن (27 ساله) ربوده شده و آدم ربایان در قبال رهایی اش درخواست پول دارند. هم زمان با آغاز رسیدگی به پرونده، آدم ربایان در چند تماس تلفنی با برادر و همسر ...
چراغ عدالت طلبی و آزادی خواهی در دانشگاه ها روشن است
می کردم، ولی در دوران ازدواجم حتی در آن پژوهشگاه نیز فعالیتی نداشتم. رشته تحصیلی تان در دانشگاه چه بود؟ حقوق خوانده ام. فرزند دانشجویی هم دارید که دغدغه های دانشجویان را بدانید؟ بله. فرزندم دانشجوی سال سوم است و به همین دلیل متوجه شدم برخی مسائل باید اصلاح شود. سوال بعدی من پیرامون آزاداندیشی در فضای دانشگاه است. تریبون دانشگاه باید در اختیار ...
جایزه صدام برای سر شاهرخ /زندیگنامه شهیدشاهرخ ضرغام فرمانده جنگ های نامنظم آبادان+مداحی
کار با اسلحه و تیراندازی می دانست را به جوان ترها آموزش می داد. می گویند به سیّدها که می رسید یکپارچه ادب و تواضع می شد. حتی اگر این سیّد پسری بود که تازه پشت لبش سبز شده بود به پایش می افتاد. بلند که می شد شانه اش را می بوسید و در گوشش التماس می کرد آن جوان از جده اش بخواهد شاهرخ که حالا نام ابوالفضل را برای خودش گذاشته بود شهید شود. دعای مادر و پسر یکجا مستجاب شد روز هفدهم ...
آدم ربای 400میلیونی، دوست صمیمی گروگان از آب درآمد
آنجا حضور داشت. مرد ربوده شده در تشریح ماجرا گفت: صبح چهارشنبه فردی به من زنگ زد و خواست تا برای طراحی دکوراسیون به خانه اش بروم. پس از این تماس راهی خیابان خردمند شدم اما هرچه منتظر فرد تماس گیرنده ماندم بی فایده بود. او نیامد و من بی خیال شدم اما حدود ساعت 19وقتی از ساختمانی در غرب تهران بیرون آمدم تا سوار ماشینم شوم و به خانه برگردم ناگهان دو نفر سد راهم شدند و به زور مرا سوار بر خودروی پرایدی ...
فرج الله حیدری فیلم بردار پیشکسوت سینما به خانه ابدی بدرقه شد
متأسفیم که او از میان ما رفته همه ما عذاب می کشیم که او رفته است. امروز فکر کردم همان چیزی که از او در قلب من مانده بهتر از هرچیزی است. یک چیزی او را شکست و آن مرگ فرزندش بود. شاید بعد از فوت پسرش دیگر نتوانست کمر راست کند. برای هر پدری این امر طبیعی و برای یک فرد عاطفی این موضوع سخت تر است؛ چرا که این پدر و پسر بسیار با هم رفیق بودند. او در دورانی به دلیل همان مسأله مرگ فرزند ناچار شد ایران را ...
جریان ناسازگار با دین و جمهوریت، انتظار تربیون نداشته باشد
نیز فعالیتی نداشتم. - رشته تحصیلی تان در دانشگاه چه بود؟ رستمی: حقوق خوانده ام. - فرزند دانشجویی هم دارید که دغدغه های دانشجویان را بدانید؟ رستمی: بله. فرزندم دانشجوی سال سوم است و به همین دلیل متوجه شدم برخی مسائل باید اصلاح شود. - سوال بعدی من پیرامون آزاداندیشی در فضای دانشگاه است. تریبون دانشگاه باید در اختیار چه کسانی باشد و آیا نهاد رهبری معتقد ...
شوهرم با دختر20ساله دوست شد، من هم...
زن 27 ساله ای است که به همراه همسرش به کلانتری مشهد فراخوانده شده بودند دلایل اختلاف شان را تشریح کردند. زن جوان در حالی که توجهی به گریه های سوزناک نوزادش نداشت و مدعی بود باید همسرش مسئولیت نگهداری او را بپذیرد به تشریح ماجرای عاشقی خود پرداخت و گفت: سه سال قبل با پویا که چهار سال از من کوچک تر بود آشنا شدم او دوست برادرم بود و گاهی به منزل ما می آمد خیلی زود نگاه ها و لبخندهای ...