سایر منابع:
سایر خبرها
را در فواصل مختلف چندبار تکرار می کند تا مطمئن شود دروغ نمی بافم. بعد شروع می کند به زمزمه کردن و آهسته حرف زدن با موجودی که من نمی بینم، بهش می گوید: خیلی خب، باشه بهش می گم ! بعد از چند دقیقه گپ و مشورت با کسی که وجود ندارد، می خواهد رویم را برگردانم. در همین لحظه پرده جلوی در ورودی، کنار می رود و خانم جوانی با ظاهری مرتب وارد می شود. می گوید: کارم خیلی گیره، فال قهوه فوری ...