ترامپ: از نظر مادرم نمی توانستم هیچ کار اشتباهی انجام دهم
سایر منابع:
سایر خبرها
پدربزرگ برای نوه اش قصاص خواست
...، آبمیوه مسموم را به پدرم خوراندم. پدرم به خواب رفت و من و مهدی پدرم را هم خفه کردیم. صبح زود خواهرم را بیدار کردم تا به همراه مهدی به تفریح برویم. وقتی برگشتیم، به دروغ گفتم پدر و مادرم به خاطر گاز گرفتگی جان سپرده اند. به دنبال اعتراف های تکان دهنده پسر نوجوان مهدی نیز تحت بازجویی قرار گرفت. وی به همدستی در قتل ها اعتراف کرد و گفت: محمد به من گفت اگر پدر و مادرش را بکشد، ارثیه خوبی ...
نسرین مقانلو و شباهتش به مادر + عکس
مقانلو فعالیت در سینما را با فیلمی به نام امید آغاز کرد. تبریک روز مادر نسرین مقانلو در پستی اینستاگرامی با انتشار عکسی از خود و مادرش روز جهانی مادر را تبریک گفت. او نوشت: سایه ات بر سرم مستدام ای زیباترین،مهربانترین، خواستنی ترین مخلوق خداوند،”مادرم” اگر هر چند بار به این دنیا بیام باز میخواهم که تو مادرم باشی ای صبورترین،عاشقترین،پر تحمل ترین، مادرم رفیق راه زندگیم روزت ...
عملکرد پدرم بهترین شیوه تربیتی بود
ترین ویژگی شهید خرسند به عنوان پدر چیست؟ ایشان نه فقط برایم پدر بود، بلکه بیشتر دوست بود. برای همین رابطه ام با ایشان صمیمی تر از رابطه ام با مادرم بود. در عین حال که چتر حمایتی اش بالای سر ما قرار داشت سعی می کرد ما مستقل بار بیاییم. به عنوان فرزند ایشان پدرم را انسان کاملی می دیدم و از هر حیثی برایم الگو بود. شیوه های تربیتی ایشان چگونه بود؟ در زمینه مذهبی ایشان به ما سخت نمی ...
ژاله صامتی | بیوگرافی بازیگر سریال زیر خاکی + تصاویر
خیلی کمک خواهد کرد. مابازیگران بسیاری داشته ایم که نقش مادر را داشته اند و خوب هم بازی کرده اند اما اگر تجربه مادر بودن در دنیای حقیقی را داشته باشند حسی که روی صحنه یا جلوی دوربین ظاهر می شود هم حقیقی خواهد بود. خود مادر بودن خارج از هر شغل و هر حیطه ای به نظرم از موهبت های بزرگی است که خداوند به یک زن بخشیده. این حس آنقدر شیرین و خوشایند است که با هیچ چیز دیگری نمی توانم مقایسه اش کنم. ...
از فقر تا مکنت؛ داستان زندگی سرمایه دار لرستانی مقیم تهران
انجام دادم، از گذاشتن سنگ قبر خودداری کردم. با این کار می خواستم همیشه به یاد آن روزهای سخت باشم و غرور و کبر در من نفوذ نکند. با این کار می خواستم همیشه متوجه باشم که کی بوده ام و در هر حال تواضع را سرلوحه کار و زندگی خود قرار دهم. یادآوری روزهای سخت برای من همیشه حکم یک دانشگاه را دارد. * بعد از فوت پدر، مسئولیت اداره ی خانواده به عهده ی چه کسی بود؟ مادرم با اینکه باردار ...
شهید زنده ای که نمازش را فراموش نکرد
نداشتیم اما عاشقانه به حرف هایش گوش فرا می دادیم چرا که وجودش، نور امید را در دل ما زنده می کرد. یوکابد در حالی که اشک از چشمانش جاری شده به تشریح رشادت های مادرش در پرستاری از پدر پرداخت و گفت: ایشان عاشقانه تمام امور پدر را انجام می داد، از غذا دادن و استحمام تا دارو و مراقبت بی حد و مرز. مادرمان این سال ها هم پدر بود و هم مادر؛ از خرید خانه گرفته تا انجام کارهای بچه ها ...
برای زنده ماندن، زندگی می خواهم
می گوید: پدرم یک کارگر بازنشسته است و در خانه ای اجاره ای زندگی می کنیم. سن وسالی از پدرم گذشته است. کل حقوق ماهیانه اش، یک میلیون و 300 هزار تومان است. ناراحتی قلبی هم دارد. مادرم هم آن قدر از نظر جسمی ناتوان است که حتی نمی تواند از جایش تکان بخورد. سه خواهر دارم که هرکدام گرفتار زندگی خودشان هستند. آن ها در این سه سال برای آزادی من تلاش زیادی کردند. بار ها درمورد من با شاکی حرف زدند، اما ...
دانش آموزان در قرنطینه کار!
کلاس هشتم است. او به همراه یکی دیگر از همکلاسی هایش در باتری سازی کار می کند. پول چندانی نمی گیرد هفته ای 20 هزار تومان. این پول هفتگی همه دارایی حمید رضا است که به مادرش می دهد تا برای دو برادر کوچکتر از خودش هزینه کند. او در این باره می گوید: دوست نداشتم کار کنم. اما پدرم معتاده و 12 بار هم کمپ رفته تا ترک کنه. پول کمپ را هم مادرم با قرض جور می کرد اما هرباری که برمی گشت دوباره مواد مصرف می کرد. با ...
غلبه بر چین و چکهای برگشتی با فروش جهیزیه/ هیچ کارآفرینی منتظر حمایت نمی ماند
صنعت و کشاورزی به ارمغان می آورد و برای بیش از 60نفر اشتغالزایی می کند. اکنون این کارآفرین برای اهدافی مانند افزایش 5برابری نیروی انسانی و توسعه تولید برای تصاحب بازارهای جهانی برنامه ریزی می کند. آرمان هایی که چالش های بسیاری را همراه دارد. احسان قادری معتقد است صنعت مادر اشتغال زایی و تولید است و نیاز به حمایت دارد: اهداف بزرگ حمایت های بزرگ می خواهد. اینکه موضوعی را برای حمایت از صنعت در حد اطلاع ...
فقط برای حسین(ع)
...> این جوان نخبه کشور فعالیت در این راه را از همان دوران کودکی، زمانی که مادرش تصمیم به ادامه راه پدر با فعال نگاه داشتن هیات گرفت، آغاز کرده است؛ علیرضا سخن خود را اینگونه آغاز می کند که وقتی آنقدر در این هیات قد کشیدم که بتوانم کاری انجام دهم، تصمیم گرفتم هر ساله با پول توی جیبی ام، افرادی را که آرزو دارند، راهی کربلا کنم، این تصمیم زمانی به ذهنم رسید که با جایزه رهبر معظم انقلاب همراه مادر عازم حج ...
سمیرا شبانی؛ اولین و تنها خلبان زن بالگرد در ایران
استراحت شان می زنند تا بذر عشق و محبت در خانه شان سبز شود. خود من هر قدر هم خسته باشم و هر ساعتی که به خانه برسم، با آرشان بازی می کنم. حتی شب هایی که دیر به خانه می آیم، تا صبح بیدار می مانم و کار های خانه را انجام می دهم. البته همسرم هم کمک زیادی به من می کند. حالا پسرم سه ساله است و در مقایسه با همسالانش عملکرد بهتری دارد. من بیشتر تاکیدم روی شاد بودن است. مادر شاد با ...
دکتوره زینب در نجف!
دانش او می گشاید. حضور در یک مرکز تحقیقاتی او را به یک فرد پرسش محور و محقق تبدیل کرده است که از کنار هیچ مسئله ای آسان نمی گذرد. او طرح تحقیقاتی دو ساله ای را با رئیس پژوهشکده پشت سر می گذارد و سپس وارد تحقیقات درباره نوزادان می شود. زینب در این گروه با دکتر سعیدی و بسک آبادی کار می کند. آنجا درباره شیردهی نوزاد و مشکلات مادر پس از زایمان تحقیقات خوبی شد. حضور در همایش ها و کارگاه ها بخشی از تجربیات ...
دیالوگی از فیلم نور زمستانی؛ ساخته اینگمار برگمان
پذیرفتن واقعیت امتناع می کردم. من و خدایم در دنیای واحدی به سر می بردیم، دنیایی با نظم و ترتیب ویژه که در آن همه چیز معنایی داشت. در همه طرف عذاب های زندگی واقعی وجود داشت. ولی من نمی دیدمشان. من نگاهم رو به طرف خدایم برمی گرداندم. خواهش می کنم، تو باید درک کنی. من به عنوان یک روحانی هیچ خوب نیستم. این حرفه رو به این دلیل انتخاب کردم که مادر و پدرم به نحو طبیعی و عمیقی مذهبی و پرهیزگار بودند. شاید ...
کرونا بار مضاعف بر دوش کولبرها
های کوه درد را به یکایک مفصل ها می پیچاند، اما سه روز پیش دوباره راه مرز را پیش گرفت. بعدازظهر بود، خواهرم به مادرم گفت که کاش امشب برایمان قرمه سبزی بپزی. مادرم گفت گوشت نداریم و رفت نشست گوشه ای گریه کرد. به خیال مادر قانع خواب بود، اما نمی دانست همان طور که او در بستر دراز کشیده است، صدای هق هق های تودارش را می شنود. قید درد پا و کمر و گرده را زدم. همان موقع شماره یکی از رفیق هام را ...
هر وقت شما زیاد فحش می خورید، یعنی خیلی ها شما را دنبال می کنند/ گفت وگو با الیکا عبدالرزاقی درباره ...
مشکل داشتیم که تماشاگر عام با تماشای سریال متوجه نمی شود، اما مخاطب خاص این نکات را می بیند. به هر حال ریتم کار، سلیقه کارگردان است و من هم سبک کار او را دوست داشتم که با او کار کردم. آقای مقدم دوست خودش نویسنده هم است و همین برایم جذاب بود، زیرا هر سؤالی برایم درباره تحلیل شخصیت پیش می آمد، در لحظه می پرسیدم و این طور نبود که بر اساس دریافت های شخصی ام از شخصیت جلو دوربین بروم. این خیلی اتفاق ...
واکنش ناصر محمدخانی به حکم شهلا جاهد: با همسرم از خوشحالی گریه کردیم
: ناصر به من گفت: یک ماه دیگر سالمرگ لاله است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آن ها مرا بازداشت می کنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. ناصر به من گفت: برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمی توانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که ناصر بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم. ...
مطهری: برای ما اسلام اصالت دارد نه انقلاب
. اما می دانم درباره اعدام هایی که آقای خلخالی انجام می داد نگرانی داشتند و چند بار به او پیغام توأم با عتاب داده بودند. در موضوع محاکمه هویدا هم گویا اقدام کرده بودند که کمی دست نگه دارند و محاکمه صرفا در یک جلسه تمام نشود. طبعا با برخی اعدام های بی حساب موافق نبودند. ایشان از نظر خلق وخوی شخصی نیز رئوف و دل رحم بودند. از قبل انقلاب منزل ما نزدیک منزل سپهبد صدری رئیس کل شهربانی بود. جالب است ...
شهیدِ رمضانیِ مدافع حرم که به جای حاج قاسم ترور شد
علی بود و هرگز با نامحرم در کاری مشارکت نمی کرد. و این بازدارندگی را از باب احتیاط برای تزکیه روحی خودش انجام می داد. خدمت به مردم سرلوحه اعمال علی بود. در کمک به افراد محل، غریبه و آشنا برایش فرقی نمی کرد. از کوچک ترین کارها گرفته تا بزرگ ترین کارها را از هیچ کس دریغ نمی کرد. امکان نداشت که علی بداند کسی نیاز به کمک دارد و کمکش نکند. هرطوری که بود خرج دیگران می شد. در ایام ...
اعمال مخصوص شب قدر/ شبی که بهتر از هزار ماه است
شب قدر در سال 1399 نیز فرا رسید، شبی که چشمان هزاران عاشق به معبود خود است تا با الهی العفو گفتن ثانیه به ثانیه به پروردگار خود نزدیک و نزدیک تر شوند و مورد رحمت و بخشش پروردگار قرار گیرند. اخبار مذهبی -هیچ شبی در طول سال به شب قدر نمی رسد ، می گویند در این شب تقدیر انسانها نوشته می شود . به گزارش افکار نیوز ، شب قدر 99 شب قدر متفاوتی نسبت به سالهای قبل است، شبی که هیات ها و ...
زن جوان: پسر دوستم در اتاق خواب مادرش مچم را گرفت
.... مادرم مبتلا به کرونا شده بود و خیلی عذاب کشید. از وقتی مادرم اسیر این بیماری شد وحشتی افتاد به جانم. می ترسیدم مبادا من هم مبتلا شوم. چون خانه ما کرج است و محل کارم تهران، مجبور بودم هر روز با مترو رفت وآمد کنم. به همین دلیل به شدت ترس این را داشتم که مبادا به کرونا مبتلا شوم. هرچند تمام نکات ایمنی مانند استفاده از دستکش و ماسک را رعایت می کردم، با وجود این می ترسیدم و ...
کامیابی نیا: قرارداد برخی بازیکنان با یک متمم 6، 7 میلیارد گران شد
؟ از تیم ملی نونهالان تا بزرگسالان حضور داشتم و اگر مصدومیت، گریبانگیرم نمی شد، تعداد بازی های ملی بیشتری داشتم. سال سوم راهنمایی درسم را رها کردم و سر کار رفتم. کار من، تعمیر پمپ های سنگین صنعتی بود. در محله مان، همه مرا می شناختند که فوتبالم خوب است و علاقه دارم. یک روز به صورت اتفاقی، دل درد گرفتم و سر کار نرفتم. یکی از بچه محل ها آمد و گفت باشگاه پاس می خواهد تست بگیرد. آن زمان، از محله ...
زن 20ساله، کلکسیونی از شوهران خلافکار دارد!
مشهد به دام افتاد. این زن جوان که ریشه زندگی فلاکت بارش را اعیاد می داند، درباره قصه غم انگیز گذشته خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهرک ناجای مشهد گفت: 11ساله بودم که مرا به حسن علی شوهر دادند. پدر معتادم فکر می کرد دختر باید چشم و گوش بسته باشد و در سن پایین ازدواج کند. از سوی دیگر یک نان خور هم از سفره غذایشان کم می شد. با آن که پدرم جوشکاری می کرد و مادرم نیز به عنوان خدمتکار ...
روایت پرستارِ دهه هفتادی از تهدید تا دلواپسی های روزهای کرونایی
داشتم اما مرا بدون آنها تشخیص داد. الهام می خندد و می گوید: هنوز که به سراغم نیامده و خبری نشده; اما خدا رحم کند. *** پرده چهارم: ناگفته های جانسوز از بیماران کرونایی بستری; مادر از فوت پسر تازه دامادش خبر نداشت! الهام از خاطرات این روزها و شب ها می گوید و از بستری شده های کرونایی . بیماری داشتیم که پزشک بود؛ دکتر غلامی را می گوید. تازه درسش را ...
محمدیان: با حسن یزدانی تمرین می کنم/ من و کریمی انتخابی خوبی در 97 کیلوگرم خواهیم داشت
پیش برایش رخ داد، خاطرنشان کرد: من خیلی جاها گفتم، دوپینگی که از من گرفته شد، خارج از مسابقه بود و هیچ اجباری نبود که تست دهم. من از خودم مطمئن بودم که تست دادم. طبق قانون وادا یک ورزشکار سه بار می تواند تست ندهد اما من به عنوان اولین نفر تست دادم. از چند روز قبل هم به من گفته بودند که نمایندگان وادا به اردو می آیند و تست می گیرند. من آگاهی داشتم که آنها می آیند. چند روز بعد از تست، تماس گرفتند و ...
الهام پاوه نژاد| عکس دیده نشده از تتو جنجالی اش + عکس و بیوگرافی
ه نژاد و دخترش کردیا خیلی بزرگ تر از سنش رفتار می کند، این به خاطر تربیت شماست یا...؟ برخی شرایط دست به دست هم می دهد و کودکانی که در یک چنین خانواده هایی بزرگ می شوند به خاطر نوع زندگی شان قائم به ذات بودن را فرامی گیرند، البته در کردیا می تواند ذاتی هم باشد به دلیل اینکه پدرم همیشه سعی کرده من و خواهرم را مستقل بار بیاورد، ما از 17 سالگی کار کردیم و درس خواندیم و در اجتماع ح ...
کرونا، اریس و نوروز باید با ترفند اریسی علیه کرونا بسیج شد
مادرم را ببینم. برخلاف رویه گذشته چند روزی می شود که او را ندیده ام، اویی که بشدت بیمار است و هم دیالیز می شود و هم شیمی درمانی و کلیه اش تخریب شده. به همین دلیل نمی توانستم خود را راضی کنم به آپارتمانش بروم. برای نخستین بار رفتم جلوی ساختمان زنگ زنم، آمد روی بالکن برای هم دستی تکان دادیم به هم نگاه کردیم. چشمان همدیگر را اشک آلود کردیم و از هم دورتر شدیم. این یک دیدار و ملاقات میان پسری با مادر ...